#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ قريبي در لباس غريب
✍️ آنهمه غربت بقيع دلم را به تنگ آورد كه ناگاه دعاي فرج بر زبانم جاري شد. گوشهاي نشستم و زمزمه كردم و اشك ريختم. نفهميدم شرطه قرمزپوش، کي بالاي سرم حاضر شد. گفت: آقا! وقت رفتنه. زود اشکهایم را پاك كردم تا شرطه نبيند و دلشاد نشود، ولي انگار ديد. لبخند مهرباني رو لبهایش نشست و گفت «خودترو ناراحت نكن. من هم مثل تو شیعه امیرالمؤمنین هستم. نصر و فرج نزديك است انشاءالله! فقط زود باش...» اگرچه با ناباوري، ولي او را در آغوش گرفتم و شانههایش را بوسيدم.
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ هزینه سفر
✍️ بار اول كه اسمم در قرعهكشي درآمد، با اينكه خيلي دوست داشتم بروم، ولي سهمیهام را دادم به يكي از دوستانم كه خيلي بيتابي میکرد و ناراحت بود از اينكه چرا اسمش براي عمره درنیامده.
دو سال بعد دوباره قرعه به نام من افتاد، ولي هزينه سفر را نداشتم كه بدهم. رفتم جمكران و تا صبح دعا كردم و گريه كردم و از امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خواستم كه كمكم كند. صبح فردا، یكي از دوستانم كه همسر شهيد بود، زنگ زد و گفت «ديشب شوهرم را خواب ديدم. داشت طواف میکرد، منم فكر كردم هزينه سفرترو قبول كنم بلكه توي زيارتت سهيم بشم».
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ قريبي در لباس غريب
✍️ آنهمه غربت بقيع دلم را به تنگ آورد كه ناگاه دعاي فرج بر زبانم جاري شد. گوشهاي نشستم و زمزمه كردم و اشك ريختم. نفهميدم شرطه قرمزپوش، کي بالاي سرم حاضر شد. گفت: آقا! وقت رفتنه. زود اشکهایم را پاك كردم تا شرطه نبيند و دلشاد نشود، ولي انگار ديد. لبخند مهرباني رو لبهایش نشست و گفت «خودترو ناراحت نكن. من هم مثل تو شیعه امیرالمؤمنین هستم. نصر و فرج نزديك است انشاءالله! فقط زود باش...» اگرچه با ناباوري، ولي او را در آغوش گرفتم و شانههایش را بوسيدم.
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ هزینه سفر
✍️ بار اول كه اسمم در قرعهكشي درآمد، با اينكه خيلي دوست داشتم بروم، ولي سهمیهام را دادم به يكي از دوستانم كه خيلي بيتابي میکرد و ناراحت بود از اينكه چرا اسمش براي عمره درنیامده.
دو سال بعد دوباره قرعه به نام من افتاد، ولي هزينه سفر را نداشتم كه بدهم. رفتم جمكران و تا صبح دعا كردم و گريه كردم و از امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خواستم كه كمكم كند. صبح فردا، یكي از دوستانم كه همسر شهيد بود، زنگ زد و گفت «ديشب شوهرم را خواب ديدم. داشت طواف میکرد، منم فكر كردم هزينه سفرترو قبول كنم بلكه توي زيارتت سهيم بشم».
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ هزینه سفر
✍️ بار اول كه اسمم در قرعهكشي درآمد، با اينكه خيلي دوست داشتم بروم، ولي سهمیهام را دادم به يكي از دوستانم كه خيلي بيتابي میکرد و ناراحت بود از اينكه چرا اسمش براي عمره درنیامده.
دو سال بعد دوباره قرعه به نام من افتاد، ولي هزينه سفر را نداشتم كه بدهم. رفتم جمكران و تا صبح دعا كردم و گريه كردم و از امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خواستم كه كمكم كند. صبح فردا، یكي از دوستانم كه همسر شهيد بود، زنگ زد و گفت «ديشب شوهرم را خواب ديدم. داشت طواف میکرد، منم فكر كردم هزينه سفرترو قبول كنم بلكه توي زيارتت سهيم بشم».
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ در غم مادر
✍️ پشت پنجرههاي بقيع عزاداري میکردیم.
شرطهاي گير داد.
گفتيم «مادرمردهایم! در غم مادر عزاداريم». باور كرد و رفت. طوري كه از نزديك شدن ديگر شرطهها هم جلوگيري میکرد. اگرچه دروغ هم نگفته بودیم.
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهای دانشجويی پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ کتابخانه نبوی
✍️ با يكي از دوستان رفتيم به كتابخانه حرم نبوی. هرچه بود، کتابهای ديني در موضوعات مختلف بود. با اينكه كتب فرقههاي گوناگون مذهبی در کتابخانه وجود داشت، اما هرچه گشتيم كتابي درباره شيعيان پيدا نكرديم. فقط كتابچهای جيبي بود كه در باب آدابالحرمين تألیف شده بود و نويسنده آن تا توانسته بود به شيعيان و آدابشان ناسزا گفته بود.
دلم شكست از اينكه جواب توهين و شبهه را میتوانیم مستدل بدهيم، اما نمیگذارند. چه میشود كرد؟!
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ دعوتشده جا نمیماند
✍️ آسمان ايران را بهقصد فرودگاه جده ترك میکردیم كه اعلام كردند: بهدليل نقص فني بايد برگرديم. برگشتيم و بعد از مدت كوتاهي نقصفني رفع شد.
کبوتري پروانه هواپيما را از كار انداخته بود. حكمت اين برگشت را آن لحظهای دريافتيم كه دو خانم با چشمهای اشكآلود و نفسزنان سوار هواپيما شدند. دعوتشدهها جامانده بودند.
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهاي دانشجويي پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#خاطره
خاطرهای از سفر به خانه خدا
▪️ در غم مادر
✍️ پشت پنجرههاي بقيع عزاداري میکردیم.
شرطهاي گير داد.
گفتيم «مادرمردهایم! در غم مادر عزاداريم». باور كرد و رفت. طوري كه از نزديك شدن ديگر شرطهها هم جلوگيري میکرد. اگرچه دروغ هم نگفته بودیم.
📗 انتخابی از كتاب «ناودان طلا» از مجموعه كتابهای دانشجويی پرسمان
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
#حج
#اسرار
#نکتهها
🕋 رمی جمرات
چیست رمی الجمار نزد خرد
نفس اماره سنگسار کنند
💠 و چون حضرت ابراهیم، میوه دلش، اسماعیل را به فرمان خدا به قربانگاه میبرد، شیطان در پی ابراهیم رفت. خلیل خدا چون به جمره اول آمد، شیطان در پی بود، آن حضرت هفت سنگ بر وی پرتاب کرد. در جمره دوم، شیطان که هنوز به وسوسه ابراهیم طمع داشت، ظاهر شد و ابراهیم هفت سنگ دیگر بر او انداخت تا... .
بعد از آن واقعه، زائران دیار یار بر «جمرات» که نماد شیطان رجیم است، سنگ میزنند؛ هفت سنگ برای هفت بار و با هر ضربتی تکبیر و در پس هر تکبیر، کوبیدن شیطان و گام نهادن بر نفس اماره.
و تو هشیار باش که شیطان لعین که به انحراف ابراهیم خلیل طمع داشت، چگونه از وسوسه نفس ضعیف من و تو مأیوس میشود؟! و بدان آن ملعون ابد از هر در و هر رنگ، رخ مینمایاند؛ گاه از طریق زن، گاه فرزند، گاه به مال و گاه به مقام، پس بخشکان ریشه هرچه تعلق است تا در کمند صید او گرفتار نگردی.
و بدان که حکم صحت این عمل، یقین به اصابت سنگهاست و ظن و گمان بیفایده است، پس تا یقین به راندن ابلیس نکردهای، از نیرنگ او ایمن مباش و بدان که اول باید که بر شیطان درون سنگ بزنی که «مادر بتها بت نفس شماست».
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
🍃
🌸✨
🍃✨✨
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
#حج
#اسرار
#نکتهها
🕋 عرفات
💠 چون هشتم ذيالحجه و يوم ترويه بگذرد، كاروانيان بيشكيب دل به عرفات ميسپارند، تا با وقوف در اين وادي مقدس اما خارج از حرم، سرمايه شعور بردارند و اذن دوباره دخول بگيرند.
در علت نامگذاری اين سرزمين گفتهاند: چون آدم و حوا ـ كه از سر غفلت به آفت فراق مبتلا بودند ـ در اين زمين يكديگر را يافتند و شناختند، به جهت اين معرفت، اين مكان را عرفات ناميدند تا آنان پس از تلخي هجران با شيريني وصل شادكام شوند.
روايتي معروفتر اما سرّ اين نام را اینچنین گويد كه: در روز عرفه، مَلك مُقرب حق جبرئيل، حضرت آدم را به اين وادي آورد و چون ظهر شد به او گفت: به خطاي خويش اقرار كن و مناسك و اعمال حج را بياموز، و چون آدم به خطاي خود اعتراف كرد، اين سرزمين عرفات شد.1
اين اعتراف پدر براي فرزندان او سنت شد تا آنان نيز در عرفات، ذاكر استغفار باشند.
عرفات، سرزمين عطوفت بيمنتهاي خداست و عرفه، بهانهای براي آمرزش بندگان تا با اتكال به رحمت بیکران او دل به دریای مغفرت بسپارند. در عرفات، بيسؤال، عطا ميكنند و بيبهانه ميبخشند و مگر نگفت مولاي پرواپيشگان كه «گناهكارترين اهل عرفات آن است كه از اين سرزمين برگردد و گمان برد كه مورد آمرزش خداوند متعال قرار نگرفته است.»2
1. بحارالانوار، ج 96، ص 253.
2. منلایحضرهالفقیه، ج 2، ص 137.
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
🍃
🌸✨
🍃✨✨
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃
#حج
#اسرار
#نکتهها
🕋 زمزم
💠 مستحب است كه زائر بعد از طواف و نماز آن، كنار چاه زمزم برود، مقداري از آن بنوشد و مقداري هم بر سر و روي خود بريزد و به آن تبرك جويد.1 و پس از نوشيدن آب از خداوند تعالي علم سودمند، روزي فراوان و شفاي هر بيماري را طلب كند.2
زمزم از آيات بينات خداست؛ جوشش آن که به بركت دودمان ابراهيم خليل بود، معجزه بود. دوام هزاران سالهاش در سرزمين خشك و بیحاصل مكه، معجزه است. شفابخشي بيحدش، معجزه، و حتي صیانتش از فساد معجزه است.
1. شهيد اول، لمعه، كتاب الحج.
2. الكافي، ج 4، ص 25.
🔸کانال شمیم خانواده
به ما بپیوندید👇
🆔 @zeinabyavaran313
🍃
🌸✨
🍃✨✨
🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🍃