هدایت شده از نویسندگان حوزوی
🏴محتاج یک واژه
✍️نجمه صالحی، مدیر تحریریه مجتهده امین
گاهی چهقدر محتاج شنیدن یک جمله، یک عبارت، حتی یک واژه میشویم! آن روز هم فرزندان او محتاج شنیدن صدای مادر بودند، حتی شده یک کلمه! حتی شده یک آه!
پایین پای مادر حلقه زده بودند. اولین گل باغ زندگیاش با بغض میگفت: «یَا أُمَّاهْ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ تُفَارِقَ رُوحِي بَدَنِي...» پیکر مقدّس او را حرکت میداد و میفرمود: «مادر جان! قبل از اینکه روح از بدن من مفارقت کند با من تکلم کن!»
برادرش میگفت:«يَا أُمَّاهْ أَنَا ابْنُكِ الْحُسَيْنُ كَلِّمِينِي قَبْلَ أَنْ يَتَصَدَّعَ قَلْبِي فَأَمُوتَ»« مادر جان! من پسر تو حسینم. قبل از اینکه هلاک شوم و بمیرم با من صحبت کن!»*
آن روز مادر نتوانست سخن بگوید، نشد که درخواست پسرانش را اجابت کند اما یک روز دیگر، در صحرایی داغ و نفسگیر، شاید حوالی غروب، صدای مادر میآمد: «بُنَیّ...»
🔗متن کامل در صفحه نویسنده
#فاطمیه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
📜 تأملی در انتساب توقیع امام زمان عجل الله فرجه به شیخ مفید
شیخ مفید متكلم، فقيه و از چهرههاى بسيار درخشان شيعه در جهان اسلام بود که توانست از ویژگیهای بارز خود یعنی علم و نکته سنجی، سكونت در بغداد و نژاد عربى بهعنوان امتیازهای ویژه جهت مناظرههاى علمى با بزرگان اهل تسنن استفاده كند و خدمت بزرگی به مكتب شیعه نمايد.
تيزهوشى، حاضرجوابى، علم سرشار، زبان نيكو و قدرت تحمل او از مباحثههايش هويدا است.
زندگیاو در آغاز دوران غیبت کبری و هم عصر با دولت عباسیان، دولتهای شیعه حمدانیان، فاطمیان، دولت آل بویه و همزمان با بروز اختلاف شیعه و سنی، درگیریهای فرقه ای و مذهبی، آزادى بيان و مناظره با فرق معتزله، زیدیه، اسماعیلیه بود.
شیخ مفید در مسجد براثا به تدریس مشغول بود. با تاسیس مدارس علمى براى شيعيان، جذب و آموزش نخبگان و کودکان شیعه در تربیت نسل شیعه کوشید.
ابنالمعلم در مكتبخانهها و كارگاههاى بافندگى جستجو مىكرد و كودكان تيزهوش و مستعد را در نظر مىگرفت و با دادن پول به والدين آنان، آنها را به مكتب می برد و به آنان علوم اسلامی را مىآموخت. به همین دلیل، شاگردان تيزهوش فراوانی همچو سید رضی و سید مرتضی، شیخ طوسی و... در محضر شیخ گرد آمدند و بعد از او منشا خیر فراوان گردیدند.
يكى از ابتكارهای شيخ مفيد اين است كه مناظرهها و مباحثه های خود را با علماى مذاهب مختلف اسلامى به رشته تحرير درآورده تا هم مورد استفاده آيندگان قرار گيرد و هم از دستبرد حوادث و تحريف مخالفان در امان بماند.
در عصر غیبت کبری فقهای شیعه، در زمینه تکلیف خمس و چگونگی ادای خمس در عصر غیبت احکامی صادر کرده اند.
ابن المعلم در کتاب المقنعه جهت رفع شبهات شیعه امامیه پاسخ هایی بیان کرده و باب مستقلی درباره خمس قرار داده است. وی در مورد خمس و نحوه پرداخت و سهم سادات نیز فتوا داده است لکن به دلیل نزدیک پنداشتن ظهور به کنار گذاشتن یا دفن سهم خمس و پرداخت مستقیم سهم مختص امام معتقد بوده است. شاید اگر این ظن شیخ مفید کمتر بود در بیان قطعی پرداخت خمس تجدید نظر میکرد.
با وجود شایستگیهای شیخ مفید، انتساب توقیع مولانا صاحب الزمان عجل الله فرجه به ایشان درست نیست زیرا این توقیعات را اولین بار، طبرسی، از علمای قرن ششم، بدون سند، پس از گذشت حدود صد سال از فوت شیخ مفید، در احتجاج، نقل میکند و سپس شاگرد ایشان، ابن شهرآشوب به آن اشاره میکند و به همین ترتیب شاگردان بعدی نقل قول استاد میکنند و این چنین زنجیره خبر نادرست بافته میشود.
به نظرم اگر قرار بود ذکری از توقیعات امام غائب عجل الله فرجه شود، باید شاگردان شیخ مفید نظیر سید مرتضی و شیخ طوسی و... میگفتند حال آنکه در آثار ایشان چنین خبری یافت نشد، البته این یک نظریه است و ممکن است با تحقیقات بعدی حک و اصلاح شود. الله اعلم
✍️نجمه صالحی
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
.
🌐 انتشار یادداشت عضو تحریریه مجتهده امین در روزنامه سراسری سراج
https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/15969
✍️ نجمه صالحی
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
♻️بازدید از نمایشگاه مسجد جامعه پرداز
روز سه شنبه با جمعی از دوستان نویسنده حوزوی برای بازدید از نمایشگاه به مسجد جمکران رفتیم. برای رفتن به جمکران، دوستان با هم هماهنگ شدند و از یک مکان راه افتادند تا از هزینه سفر کاسته شود و مهربانی بیشتر.
این بخش اول مهربانی بود، حین بازدید از نمایشگاه رابطههای عاطفی شکل گرفت و دوستان با هم گرم گرفتند و بیشتر رفیق شدند.
اما این دوستی در خود نمایشگاه تمام نشد، بانوان تحریریه برای بازگشت به منزل باز هم هماهنگ شدند و این محفل جمکرانی به محفل ماشینی هم تبدیل شد. امواج رفاقت و همدلی بین آنها حس میشد.
بعد از هیأت بانوان تاریخ پژوه، این دومین بار بود گوشهای از جامعه مهدوی برایم به تصویر در آمد.
🍃الحمدلله علی کل حال🍃
✍️نجمه صالحی
#فاطمیه
#جمکران
#مسجد_جامعه_پرداز
#هیأت
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
اعتراض خاموش
امروز روز پنجشنبه اولین روز فصل زمستان در جامعه الزهرا سلام الله علیها مراسم تجلیل از پژوهشگران برتر بود.
مراسم بسیار قانونمند، اصولی، رسمی و با ارائه کلیپهای گزارشطور و سخنرانی پیش میرفت، ناگهان بنر پشت سر سخنران، در ساعت یک ربع به دوازده افتاد!
زمان جلسه تا ساعت یازده و نیم بود، فکر کنم، چسبش تا آن ساعت تنظیم شده بود. ساعت هوشمند تنظیم وقت، چه تکنولوژی قویی داشتند معاونت پژوهش و پژوهشگاه!
✍️نجمه صالحی
#درحاشیه_مراسم_تجلیل
#طنزنوشت
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60
✨شیرینترینرویداد دورهپژوهش
از کلاس زودتر خارج شدم تا به مراسم برسم، ساعت ده آغاز میشد و نیم ساعت تأخیر داشتم.
ورودم در جلسه با #روضه #مادر سلام الله علیها همزمان شد، دلم آرام گرفت انگار. چند قطره اشک شستشو داد وجودم را.
اولین بار بود در یک محفل علمی پژوهشی میدیدم که مراسم با یاد#اهلبیت علیهمالسلام گره خورده است.حضور در آن جلسه برایم شیرینتر شد.
باید در جایگاه ویژه برگزیدگان مینشستم، صدای ریز و آرام کودکان پشت سر، توجهم را جلب کرد. همراه مادران پژوهشگر آمده بودند تا از کودکی با فضای علمی مأنوس شوند و گهگاهی تذکر میشنیدند، هیس!
گزارشهایمصور از فعالیتهای پژوهشگاه و معاونتپژوهش جلوی دیدگانمان رژه رفت. پژوهشگر کنار دستیام آرام گفت:«چقدر رسانه و تصویر اثر دارد، با وجود اینکه ما در اینجا هستیم انگار از زاویه جدیدی به پژوهشگاه پرداخته شده.» گفتهاش را تصدیق کردم و دوباره نگاه به تصاویر.
خانم دکتر برقعی مدیر جامعه الزهرا سلام الله علیها و دکتر شریفی رییس دانشگاه قم هم، سخنرانی کردند.
برنامه آخر قدردانی از پژوهشگران منتخب بود. اولین نفر که نامش خوانده شد، استاد عزیزم خانم دکتر ناهید طیبی بود، مثل همیشه به خود بالیدم که شاگردی ایشان را کردهام، به ترتیب نام بانوان دیگر خوانده شد و جوایز گرفته، آخرین نفر نام خودم اعلام شد!
این نقطه آغاز قدردانی از استاد و پایان آن از شاگرد را نشانهای یافتم، نشانه شاگرد پروری و رشد و پویایی و کنار هم رشد کردن استاد و شاگرد! چه اتفاق زیبایی شد من در کنار استادم تقدیر شدم، شیرینترین رویداد پژوهشی.
الحمدلله علی کل حال
✍️نجمه صالحی
🍃گردنآویز دلتنگی
کمی بیشتر فکر کن! مشکل از او نیست
ایراد از دلِ توست که وقت و بیوقت، گاه و بیگاه، با بهانه و بیبهانه میگیرد!
اما انگار هر بار دلت میخواهد گردنآویز دلتنگی را گردن وقتی خااص بیندازی!
گاه این گردن آویز را به گردن غروب میآویزی، گاه نیمه شب، گاه پاییز و گاه روزهای طولانی زمستان و بیشتر از همه گردن این روز مهربان، جمعه!!
اما جمعه مهربانتر از این حرفهاست کهبه دل بگیرد! او ته تغاری هفته است، مثل تهتغاری خانوادهها، تجربهاش زیاد است، عاقلتر از این حرفهاست!
جمعه با مهربانی کنارت مینشیند، مشتی آسودگی خیال کفدستت میریزد و دغدغههایت را فورا میخرد!
جمعه از خانوادهای اصیل است، استوار بودن را به تو میآموزد، امیدی بر جانت تزریق میکند تا قوی بایستی و منتظر گشایش باشی!
گشایشی از نوع دلگرمکننده و تمام نشدنی! گشایشی که بیشک گردنآویز دلتنگی را به کناری میاندازد! اندکی صبر سحر نزدیک است...
✍️ نجمه صالحی
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد_وعجل_فرجهم
#جمعه
#امام_زمان
#فاطمیه
#بازنشر
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ
@javal60