eitaa logo
یادداشت‌💌✍
378 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
106 ویدیو
14 فایل
📚۱عملکرد بانوان راوی‌شیعه عصر ابناء الرضا(ع) ۲روش‌های آموزش صید مروارید علم ۳زمزمه‌ قلب من ۴بر دین‌حسین علیه‌السلام ۵ره‌آورد پژوهش۲ ۶تاریخگذاری روایات وحی ✍️نجمه‌صالحی: نویسنده و پژوهشگر، مدرس‌حوزه و دانشگاه سایت شخصی 🌐https://zemzemh.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نویسندگان حوزوی
. 🌐 انتشار یادداشت عضو تحریریه مجتهده امین در روزنامه سراسری سراج https://serajonline.com/News/OnlineNewsItem/15969 ✍️ نجمه صالحی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️بازدید از نمایشگاه مسجد جامعه پرداز روز سه شنبه با جمعی از دوستان نویسنده حوزوی برای بازدید از نمایشگاه به مسجد جمکران رفتیم. برای رفتن به جمکران، دوستان با هم هماهنگ شدند و از یک مکان راه افتادند تا از هزینه سفر کاسته شود و مهربانی بیشتر. این بخش اول مهربانی بود، حین بازدید از نمایشگاه رابطه‌های عاطفی شکل گرفت و دوستان با هم گرم گرفتند و بیشتر رفیق شدند. اما این دوستی در خود نمایشگاه تمام نشد، بانوان تحریریه برای بازگشت به منزل باز هم هماهنگ شدند و این محفل جمکرانی به محفل ماشینی هم تبدیل شد. امواج رفاقت و همدلی بین آن‌ها حس می‌شد. بعد از هیأت بانوان تاریخ پژوه، این دومین بار بود گوشه‌ای از جامعه مهدوی برایم به تصویر در آمد. 🍃الحمدلله علی کل حال🍃 ✍️نجمه صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
اعتراض خاموش امروز روز پنج‌شنبه اولین روز فصل زمستان در جامعه الزهرا سلام الله علیها مراسم تجلیل از پژوهشگران برتر بود. مراسم بسیار قانونمند، اصولی، رسمی و با ارائه کلیپ‌های گزارش‌طور و سخنرانی پیش می‌رفت، ناگهان بنر پشت سر سخنران، در ساعت یک ربع به دوازده افتاد! زمان جلسه تا ساعت یازده و نیم بود، فکر کنم، چسبش تا آن ساعت تنظیم شده بود. ساعت هوشمند تنظیم وقت، چه تکنولوژی‌ قویی داشتند معاونت پژوهش و پژوهشگاه! ✍️نجمه صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
شیرین‌ترین‌رویداد دوره‌پژوهش از کلاس زودتر خارج شدم تا به مراسم برسم، ساعت ده آغاز می‌شد و نیم ساعت تأخیر داشتم. ورودم در جلسه با سلام الله علیها همزمان شد، دلم آرام گرفت انگار. چند قطره اشک شستشو داد وجودم را. اولین بار بود در یک محفل علمی پژوهشی می‌دیدم که مراسم با یاد علیهم‌السلام گره خورده است.حضور در آن جلسه برایم شیرین‌تر شد. باید در جایگاه ویژه برگزیدگان می‌نشستم، صدای ریز و آرام کودکان پشت سر، توجهم را جلب کرد. همراه مادران پژوهشگر آمده بودند تا از کودکی با فضای علمی مأنوس شوند و گهگاهی تذکر می‌شنیدند، هیس! گزارش‌های‌مصور از فعالیت‌های پژوهشگاه و معاونت‌پژوهش جلوی دیدگان‌مان رژه رفت. پژوهشگر کنار دستی‌ام آرام گفت:«چقدر رسانه و تصویر اثر دارد، با وجود اینکه ما در اینجا هستیم انگار از زاویه جدیدی به پژوهشگاه پرداخته شده.» گفته‌اش را تصدیق کردم و دوباره نگاه به تصاویر. خانم دکتر برقعی مدیر جامعه الزهرا سلام الله علیها و دکتر شریفی رییس دانشگاه قم هم، سخنرانی کردند. برنامه آخر قدردانی از پژوهشگران منتخب بود. اولین نفر که نامش خوانده شد، استاد عزیزم خانم دکتر ناهید طیبی بود، مثل همیشه به خود بالیدم که شاگردی ایشان را کرده‌ام، به ترتیب نام بانوان دیگر خوانده شد و جوایز گرفته، آخرین نفر نام خودم اعلام شد! این نقطه آغاز قدردانی از استاد و پایان آن از شاگرد را نشانه‌ای یافتم، نشانه شاگرد پروری و رشد و پویایی و کنار هم رشد کردن استاد و شاگرد! چه اتفاق زیبایی شد من در کنار استادم تقدیر شدم، شیرین‌ترین رویداد پژوهشی‌. الحمدلله علی کل حال ✍️نجمه صالحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طالب جنت شدم نه محض ناز و نعمتش آرزو دارم ببینم آب می‌نوشد حسین... صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین💔 ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
🍃گردن‌آویز دلتنگی کمی بیشتر فکر کن! مشکل از او نیست ایراد از دلِ توست که وقت و بی‌وقت، گاه و بی‌گاه، با بهانه و بی‌بهانه می‌گیرد! اما انگار هر بار دلت می‌خواهد گردن‌آویز دلتنگی را گردن وقتی خااص بیندازی! گاه این گردن آویز را به گردن غروب می‌آویزی، گاه نیمه شب، گاه پاییز و گاه روزهای طولانی زمستان و بیشتر از همه گردن این روز مهربان، جمعه!! اما جمعه مهربان‌تر از این حرف‌هاست که‌به دل بگیرد! او ته تغاری هفته است، مثل ته‌تغاری خانواده‌ها، تجربه‌اش زیاد است، عاقل‌تر از این حرف‌هاست! جمعه با مهربانی کنارت می‌نشیند، مشتی آسودگی خیال کف‌دستت می‌ریزد و دغدغه‌هایت را فورا می‌خرد! جمعه از خانواده‌ای اصیل است، استوار بودن را به تو می‌آموزد، امیدی بر جانت تزریق می‌کند تا قوی بایستی و منتظر گشایش باشی! گشایشی از نوع دلگرم‌کننده و تمام نشدنی! گشایشی که بی‌شک گردن‌آویز دلتنگی را به کناری می‌اندازد! اندکی صبر سحر نزدیک است... ✍️ نجمه صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلنگر مادرانه جلوی ساختمان ایستاده بودند که به آن‌ها ملحق شدم، به غیر از یک نفر که دیروز خیلی کوتاه دیده بودمش، اکثر آن‌ها را نمی‌شناختم. به دعوت دوستم آنجا رفته بودم، بعد از سلام‌ و احوال‌پرسی و دیدن غرفه‌های‌ در حال آماده‌سازی، به داخل موسسه رفتیم. خانم‌هایی آنجا مشغول فعالیت بودند و هدایایی را برای بازدیدکنندگان آماده می‌کردند. بانوانی که در کنار نقش مادری، کنشگر فعال فرهنگی و اجتماعی هم بودند. آمده بودند تا الگوی سوم زن مسلمان را به تصویر بکشند. زنی که باید تاریخ ساز باشد و از الگوی شرق و غرب پرهیز کند. آمده بودند تا کنار یکدیگر برای روزهای سوگ فقدان مادر سلام الله علیها، محفلی با حضور بانوان و کودکان تشکیل دهند و صمیمانه‌هایی با بانوان بازدیدکننده داشته باشند‌. آمده بودند کمک کنند تلنگری بخورد و غبار از ناآگاهی‌ها بزدایند و گمشده برخی از زنان، یعنی هویت را برایشان به تصویر کشند. با وجود مشغله‌های فراوانشان، به صورت جهادی کنار یکدیگر قرار گرفته بودند و هر کس گوشه‌ای از کار را گرفته بود. آماده سازی غرفه‌ها کاری مردانه بود که همسرانشان عهده‌دار تکمیل آن شده بودند و کارهای ظریف پشت‌صحنه و تزئینات غرفه‌ها پس از تکمیل کارهای سخت‌افزاری، به‌عهده بانوان بود. ایده‌های خوبی داشتند که قرار بود از روز یکشنبه، در ایام سوگواری حضرت زهرا سلام الله علیها، اجرایی شود. قرار بود مهربانی‌های مادری به تصویر کشیده شود و اهدافشان به‌طور غیر مستقیم برای بانوان به نمایش در آید. ✍️نجمه صالحی ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60