eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.3هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
من ڪفتر جلدٺ همہ دم بوده و هسٺم سخٺ اسٺ ڪه دور از حرمٺ زنده بمانم محزون شده ام از غم هجران تو آقا تاکے ز رهِ دور سلامٺ برسانم ❤️ 🌙 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته ✍قیمت کالاها روز به روز بالا می رود اوضاع اقتصاد به هم ریخته... همه جا حرف گرانی است... می گویند اثر تحریم هاست... عمریست با گناهانمان آمدنتان را تحریم کردیم هیچکس از این تحریم صدایش در نیامد،نه مذاکره ای،نه توافق نامه ای، نه تلاشی برای اعتماد سازی! چرا نمی خواهیم بفهمیم جهنمِ دنیایِ ما ، تنها با ابراهیمِ وجودتان گلستان می شود!؟ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معیار انتخاب درست شخصی از امام صادق (ع) پرسید: بین دو حاکم در تردید هستم، چه کنم؟ امام فرمود: عادل، صادق، فقیه و باتقواترین را انتخاب کن. شخص گفت: اگر به تشخیص نرسیدم؟ امام فرمود: ببین افراد متدین به کدام مایلند. شخص گفت: اگر نفهمیدم؟ ‏امام فرمود: بنگر مخالفان آیین ما کدام را بیشتر می‌پسندند، او را کنار بگذار و ببین کدام بیشتر آنها را خشمگین می‌کند، او را برگزین! «اصول کافی جلد۱ ص۶۸» ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سعی کنید با آرامش و نرمی جلو بروید که اگر روزی شرایط ایجاب کرد که شما عکس العمل کمی تندی داشته باشید ، اون تندی شما خریدار داشته باشد ✔️ نه اینکه تند خویی زن امری کاملا عادی تلقی شود😏 *اقتدار مرد را حفظ کنید👌* آقایان معمولا خانم تند و تیز را دوست ندارند به استثناء مردهایی که ضعیف هستند و پشت سر زن قایم می شوند👀 عموم آقایان زن نرم خو ، معطر ، خوش اخلاق ، کدبانو و..‌. را می پسندند😎 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕓 برای مردها به میره ولی برای زنها خیلی جلو میره! 🕒دقیقا مثل اینه که مردی برای یه کاری میره بیرون و پنج، شش ساعت بعد برمی‌گرده، برای خانمش این چند ساعت خیلی طول کشیده ولی برای مرد انگار فقط چند دقیقه طول کشیده!!! 🔶کلمه‌ی «تازه» برای آقایون از چند دقیقه تا چند سال قبل، مورد استفاده قرار میگیره. مثال: 🔸مگه تازه فرش نخریدیم!(پنج سال قبل) 🔸 مگه تازه مامانت اینجا نبود!(سه ماه قبل) 🔸 مگه تازگیا باهم نرفتیم بیرون!(شش هفته قبل) توصیف کلمه‌ی «زیاد» برای آقایون از یه چیز زیاد تا چیزای خیلی کم متغیره. مثال: 🔸چرا گله می‌کنی من که وقتی بیرون یا سرکارم خیلی بهت زنگ میزنم! (حداکثر یک بار در روز) ✔️این تفاوت بین زن و مرد ممکنه باعث سوء تفاهم و ناراحتی بین زن و شوهر بشه. پس تفاوت‌های همدیگر رو بشناسیم... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
« کردن» مثل داروی ضد افسردگی است. 👌 یعنی علاوه بر رضایت طرف مقابل، باعث می شود که حال خودمان هم خوب شود. 👏🌼 قدردانی باعث افزایش ترشح دوپامین و سروتونین شود و احساس “خوب بودن” در فرد را تقویت کند.🌺🍃 کمبود این دو هورمون می تواند موجب شود. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شما قرار نیست از همسرتان چیزی بخواهید مگر با گفتن لطفا در اول و تشکر در آخر ... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
AUD-20210113-WA0016.mp3
15.29M
📝بخش چهارم؛ « حفظ اقتدار مرد» ⛔️ نیازتون رو بدون اثر اضافی و با←غلظت زیاد→ مطرح کنید! یعنی اگه شوهرمون نداشت بازم ازش بخوایم؟🤔 دکتر ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🕊🌹🕊 💚 از جمعه های تو چه دلگير ميشوم جانِ خودم ز جانِ خودم سير ميشوم با هر نفس كه ميكشم اقرار ميكنم از اين نبودنت به خدا پير ميشوم با این دلِ خراب رسيدم به محضرت زیرا فقط به دست تو تعمير ميشوم از اينكه انتظار تو را ميكشم ببين از مردمان شهر چه تحقير ميشوم فكر نديدنِ تو رهايم نمی كند پس حق بده که اينهمه درگير ميشوم تنها نه جمعه ها كه تمامی طولِ سال از روزهای بی تو چه دلگير ميشوم 🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان محتوایی ..... ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#هرچی_توبخوای #قسمت33 اما بالاخره روز موعود رسید...😍☺️ قرار بود محمد قبل ظهر برسه.همه خونه ما جمع
با اشک و بغض گفتم:زخمی شدی؟😢😒 -چیز مهمی نیست.بالاخره باید یه کاری میکردم که باور کنید جنگ بودم دیگه.😁 وقتی نگاه نگران منو دید گفت: _یه تیر کوچولوی ناقابل هم به من خورد.☺️👌 بالبخند سرشو برد بالا و گفت: _اگه خدا قبول کنه.😇☺️ لبخند زدم و گفتم: _خیلی خب.قبول باشه..برو .مهمانها برای دیدن تو موندن.😄 رفت سمت در،برگشت سمت من.گفت: _ممنونم زهرا.بودن تو اینجا کنار مامان و بابا و مریم و ضحی، اونجا برای من خیلی دلگرمی بود.😊خوشحالم خواهر کوچولوم اونقدر بزرگ شده که میتونم روش حساب کنم و کارهای سخت رو بهش بسپرم.😍☺️ لبخند تلخی زدم.😒🙂رفت بیرون و درو بست.رفتم سر سجاده و نیت نماز شکر کردم. ✨تو دلم گفتم خدایا خودت میدونی که من .اگه تونستم این مدت دوام بیارم فقط و فقط بخاطر کمکهای بوده.تو به من دادی وگرنه من کی باشم که کسی بتونه برای کارهای سختش رو من حساب کنه.✨ همه رفتن.ولی مامان نذاشت محمد و مریم و ضحی برن... حالا که فهمیده بود مریم بارداره، میخواست بیشتر به مریم و محمد رسیدگی کنه.اتاق سابق محمد رو آماده کرده بود. محمد روی تخت دراز کشیده بود و ضحی ول کن باباش نبود.به هر ترفندی بود از اتاق کشیدمش بیرون. دست ضحی رو گرفتم و رفتیم تو آشپزخونه.به ضحی میوه دادم و خودم مشغول تمیز کردن آشپزخونه شدم.یه کم که گذشت،چشمم افتاد به در آشپزخونه. بابام کنار در ایستاده بود و با رضایتمندی به من نگاه میکرد.با چشمهام قربون صدقه ش رفتم.☺️ این بهترین جایزه بود برای من.😍☝️ سه روز از برگشتن محمد میگذشت و بالاخره مامان اجازه داد برن خونه ی خودشون. سرم خلوت تر بود... سه ماه بود بهشت زهرا(س)نرفته بودم.🙈😅 گل و گلاب 🌸💐گرفتم و صبح رفتم که زیاد بمونم. مثل همیشه اول قطعه سرداران بی پلاک رفتم.🌷🇮🇷دعا و قرآن✨✨ خوندم و بعد رفتم مزار عموم. اونجا هم مراسم گل و گلاب و دعا و قرآن رو اجرا کردم.✨👌 مزار داییم یه قطعه دیگه بود... دو ردیف قبل مزار داییم،پسر جوانی کنار مزاری نشسته بود و... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
پسر جوانی کنار مزاری نشسته بود و تو حال خودش بود...😭✨ مزار داییم نزدیکش بود،نمیخواستم بخاطر من حسش بهم بریزه.از همونجا به داییم سلام کردم و فاتحه خوندم و برگشتم برم که کسی صدام کرد: _خانم روشن برگشتم سمت صدا.امین بود.با دستی که به گردنش آویزون بود و یه عصا.سرش پایین بود.گفت: _سلام -سلام...حالتون خوبه؟ -خداروشکر -ان شاءالله خدا سلامتی بده...خداحافظ. برگشتم که برم،دوباره صدام کرد.برگشتم سمتش.گفت: _برادرتون به سلامت برگشتن؟ -بله.خداروشکر.سه روز پیش برگشتن. -نمیدونستم برادر شما هم میخوان برن سوریه.ایشون گروه ما بودن. تعجب کردم...😟 من فکر میکردم محمد فقط یه پاسدار معمولی باشه.گفتم: _مزاحمتون نمیشم.خداحافظ برگشتم و از اونجا رفتم. سه ماه بعد مامانم گفت: _یه خاستگار جدید اومده برات.نظرت چیه؟😊 -نظر منکه برای شما مهم نیست.همیشه خودتون قرار میذاشتین دیگه.حالا چی شده؟😅 -این یکی با محمد حرف زده.محمد گفت نظرتو بپرسم.😊 -حالا کی هست؟🤔 -داداش حانیه. چشمهام از تعجب گرد شد.😳داشتم شاخ در میاوردم.گفتم: _حانیه؟!!!حانیه مهدی نژاد؟!دوستم؟!!!😳😳 مامان بالبخند گفت: _بعله.حالا چی دستور میفرمایید؟😊 یه کم فکر کردم.گفتم: _نمیدونم....چی بگم...غافلگیر شدم.🙈 مامان خنده ای کرد و گفت: _مبارکه.😁 گفتم: _چی چی رو مبارکه؟!!!😬🙈 -به محمد میگم یه قراری بذاره بیان خاستگاری.😊 -مامان! منکه نگفتم بیان.😬 -پاشو خودتو جمع کن.همین الان که قرار عقد نذاشتیم اینجوری هول کردی.😁 برای یک هفته بعد قرار گذاشته بودن.یک شب که محمد و خانواده ش اومده بودن خونه ی ما صحبت امین شد... همه نشسته بودیم.دیدم فرصت خوبیه از محمد پرسیدم: _آقای رضاپور اگه بخوان میتونن دوباره برن سوریه؟ -آره. -زمانش براشون تعیین شده ست یا هر وقت خودشون بخوان میتونن برن؟ -هروقت اعلام آمادگی کنه براش برنامه ریزی میشه.الان هم داره کلاسهای مختلف اعزام رو شرکت میکنه. -بازهم با گروه شما میرن؟😊 -از ناحیه ی ما اعزام میشه ولی ممکنه با من نباشه.😊 بابا گفت:_با سوریه رفتنش مشکلی نداری؟ -نه. محمد گفت: _زهرا،امین پسر خوبیه.اونقدر خوبه که حیفه غیر از شهادت از دنیا بره...روراست بهت بگم..(شمرده گفت) امین... موندنی... نیست....یقینا شهید ...میشه.😞🕊 ته دلم خالی شد... گرچه خودمم میدونستم ولی شنیدنش مخصوصا از محمد سخت تر بود. محمد گفت: _اگه بهش بله بگی باید آمادگی هرچیزی رو داشته باشی.زخمی شدن،😔قطع عضو، 😒اسارت،بی خبری حتی شهادت. یعنی تو اوج جوانی ممکنه تنها بشی...در موردش خوب فکرکن.اگه قبول کردی نباید دیگه حتی بهش اعتراض کنی... متوجه شدی؟😒👣🌷 منتظر جواب بود... به مامان نگاه کردم،غم عجیبی تو چهره ش بود.👀به بابا نگاه کردم،با نگاهش بهم فهموند هرتصمیمی بگیرم ازم حمایت میکنه،مثل همیشه.👀☝️ به مریم نگاه کردم،رنج کشیده بود ولی پشیمون نبود.👀💖 به محمد نگاه کردم،با نگرانی نگاهم میکرد.😥گفت: _حتی اگه شک داری که بتونی تحمل کنی،قبول نکن.همین الان بگو نه.😒🌷 چشمهای محمد نگرانی عجیبی داشت، دوست داشت قبول نکنم.سرمو انداختم پایین و گفتم: _هربار که شما میری تا برگردی بابا بیشتر موهاش سفید میشه،😞مامان شکسته تر میشه،😞زنت هزار بار پیرتر میشه.😞منم نه روزی هزار بار،هر ساعت هزار بار میمیرم و زنده میشم.😞میدونم اگه با آقای رضاپور ازدواج کنم تمام این سختی ها دو برابر میشه،برای همه مون.برای بابا،مامان،حتی مریم هم غصه ی منو میخوره،حتی خودت داداش.گرچه واقعا دلم نمیخواد رنج هاتون رو بیشتر کنم، واقعا دلم نمیخواد غصه ی منم داشته باشین ولی اگه..😒 نفس عمیقی کشیدم و گفتم: _ولی اگه از همه لحاظ تأییدشون کردید، من نمیخوام فقط بخاطر این موضوع بهشون جواب رد بدم...🙈 همه ساکت بودن.محمد گفت: _مطمئنی؟؟😒 جو خیلی سنگین بود.فکری به سرم زد....😅 ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 🌸 🌸 ثواب تلاوت این صفحه هدیه به 😍😍😍😍 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🍂مثل کبوتر میون قفس زخمی شده بالم... 🍂از این غروب جمعه ها هر هفته مینالم... 😔 🌿🌾🌹🌿🌾🌹🌿🌾🌹🌿🌾🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸در این صبح زیبا 🌷 🌿صمیمی ترین سلامها و درودها 🌸تقدیم شما عزیزان 🌸امیدوارم طلوع اولین روز 🌿خرداد و آخرین ماه بهـار 🌸آغاز خوشےهایتان باشـد 🌿و شادی و برکت و آرامش 🌸مهمان همیشگی خانه هایتان 🌸ســــــلام صبحتـون بخیــر و شــادی 🌸 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤چیکار کنم شوهرم از من اطاعت کند؟ خدا تو حدیث می‌فرماید: "اَنا مُطیعُ مَن اَطاعَنی" یعنی منِ خدا، مطیع بنده‌ای هستم که مرا اطاعت کند! : مگه نباید بنده مطیع خدا باشه پس چرا خدای متعال می‌فرماید : من بنده‌ام می‌شوم. 💚 : معنای اطاعت خدا از بنده اینه که چون بنده، خدا را اطاعت کرده و نسبت به واجبات و محرّمات، رضایت خدا را در نظر گرفته است برای خدا شیرین و محبوب شده است لذا خدا نیز هوای این بنده‌ی حرف گوش کن را دارد. و به نیازها و خواسته‌هایش توجه بسیار ویژه می‌کند. قانون بالا عمومیت دارد. یعنی در روابط انسان‌ها مخصوصاً در زندگی مشترک نیز وجود دارد. لذا شدن زن و درک ویژه‌ی او توسط تنها زمانی اتفاق می‌افتد که زن از دایره‌ی شرعیِ اطاعت از شوهر‌ خارج نشود. و رضایت شوهر را حفظ کند. و با اطاعت از شوهر، دل و قلب مردش را مدیریت کند. زنان اگر‌ بدانند که مردان از لحاظ روان‌شناسی چقدر شیفته‌ی زنِ هستند این فرمول را ثانیه‌ای رها نمی‌کردند. اقتدارِ مردان با اطاعت شدن حفظ می‌شود که البته ثمره و میوه‌‌ی این اقتدار، محبوبیّت ویژه‌ی زن است. از زبانتان خارج می‌شود ولی شما را روی چشم همسرتان قرار می‌دهد. ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌸 *امام صادق (ع)* فرمودند: هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را برای سامان دادن وضع خانه جا به جا کند خداوند نظر رحمت به او می کند و هر کس مورد نظر رحمت خدا قرار گیرد خدا عذابش نمی کند.😌😍 وسائل و شیعه جلد 15 صفحه 175 🔷 قبلاً زن ها کار منزل را بدون هیچ *توقعی* انجام می‌دادند و این کار را وظیفه خود می‌دانستند👩‍🍳 ❌ غرب با فرهنگ سازی اشتباه دید ما را نسبت به خانه و خانوداه تغییر داده است.😠 ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
استاد ادامه 👇 ⁉️ یک سوأل👇 👩‍⚕👨‍⚕پزشکان قبل از عمل جراحی دست هایشان را ضدعفونی می کنند. آیا برای ارزش های اسلامی است⁉️ ✍ خیر ، برای جلوگیری از میکروب و این علم است. و همین علم می فرماید: در محل علم جای هرزگی نیست. 👌👌 ♻️ رفتار قدرت تفکر تو را سامان می دهد ، تنظیم گرایشات می کند. چگونگی رفتار نشان دهنده فهم انسان است. 🌺 امام صادق علیه السلام فرمودند: امیرالمؤمنین علیه السلام همیشه می فرمودند: ⚜ « تا وقتی که لباست و طرز غذا خوردنت شبیه دشمن هایت نشود سعادتمند هستی. » ⚜ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══