eitaa logo
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
24.4هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3هزار ویدیو
87 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
. این چہ حرفیست...↓ کہ در عالَمِ بالاست #بهشت؛🌱 『هرڪجا نام #حسین است همان ‌جاست‌ بهشت』♥️.•° . #صلےالله‌علیڪ‌یااباعبدالله✋ 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫🌹💫 🔴 💠 روز را تصوّر کنید. به کسی نگاه کنید که توان خرج و خدمت زیاد برای زائرین ندارد ولی باز نمی‌آید. اگر پول ندارد گوشه‌ای نشسته و پاهای زائرین را ماساژ می‌دهد، اگر‌ توان این را نیز ندارد با به زائرین خوش‌آمد و خسته نباشید می‌گوید و او را عاشقانه راهنمایی می‌کند. این خدمتِ به ظاهر کوچک، بیشتر‌ از خدمات بزرگ‌ است و حتّی زائرین در بیان خاطرات خود این خدمات به ظاهر را بیشتر بیان می‌کنند. 💠 یکی‌از رفتارهای در زندگی مشترک این است که اگر زن یا مرد توان انجام درخواست یکدیگر را ندارند به بهانه‌ای از خدمت به همسر و هم‌نوع محروم نشوند. مثلاً اگر مرد توانایی خرید کالایی را ندارد یا اگر زن توانایی انجام یک خاصّ از شوهر را ندارد حداقل با رفتار و چهره گشاده و مهربانانه یا زبان نرم و عذرخواهی از این خدمتِ به ظاهر کوچکتر امّا بسیار ، دریغ نکنند. 💠 با این روش دینی، همسرتان متوجّه می‌شود که خواست شما برآوردن نیاز اصلی اوست امّا دارید تلاش می‌کنید تا او را راضی نگه دارید و این‌کار به جان همسرتان می‌نشیند. 💠 به این دو روایت از دهها روایتِ مربوط به ثواب‌های عظیم خدمت به همسر دقّت کنید تا به راحتی نیاییم: ✍ یاعلی! خدمت به عیال نمی‌کند مگر صدّیق یا .... ✍ هر زنى كه هفت روز به خدمت كند خداوند هفت در دوزخ را به روى او ببندد و هشت در را به رويش بگشايد، تا از هر در كه خواهد وارد شود. 📙مستدرک الوسائل ج۱۳، ص۴۸ 📙ارشادالقلوب، ص ۱۷۵ 💞 @zendegiasheghane_ma
#حدیث_عشق ↘ *✨امـام صـادق(ع): ⇦ زن مــؤمنـ❥ـه در بــهشت هـــزار بـــار از حــورالعین زیبـــاتر است. ❤ 📚(شهاب الاخبار،ص۲۴۳)📚 #بهشتـღـی_زیـبـا 👌* 💞 @zendegiasheghane_ma
*📣 تصویری از خانه ابدی حاج قاسم سلیمانی در گلزار شهدای کرمان که دروازه ای از خواهد شد* 😭 🖤 @zendegiasheghane_ma
💠 ماه شعبان المعظم 💠 🔆 ۱- در این ماه ، 🌺 رسول الله و ائمه معصومین علیهم السلام بوده که رو روزه بودند و هرچه بیشتر روزه گرفته شود تری دارد روزه دار . 👌 🔆 ۲- هر روز (بخصوص صبح ها یا عصرها) گفته شود : ▪️أسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ . 🔆 ۳- هر روز هفتاد مرتبه : ▪️أسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ - 👆 از وارده استفاده مى‌شود كه و ذكرها در اين ماه است و هر كه در هر روز اين ماه هفتاد مرتبه استغفار كند مانند اين است كه در ماه‌هاى ديگر هفتاد هزار مرتبه استغفار بجا آورد . ✅🎯 🔆 ۴- ( یا کمک رسانی به نیازمندان ) ؛ 🌺 در اين ماه صدقه بدهد گرچه نصف دانه باشد تا حق تعالى بدن او را بر كند . از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه از وجود مبارک ايشان درباره فضيلت روزه ماه رجب سؤال كردند فرمودند: چرا از روزه ماه شعبان غافل هستيد ⁉️ راوى عرض كرد يابن رسول الله كسى كه یک روز از شعبان را روزه بدارد چه ثوابى دارد؟ فرمودند: به خدا سوگند پاداش آن است، عرض كرد يابن رسول الله بهترين اعمال در اين ماه چيست؟ فرمود: صدقه و استغفار ؛ 🔆 ۵- بر رسول خدا و آل ایشان . مثلا بگوید ؛ اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم . 💐 🔆 ۶- در تمام اين ماه ( مثلا روزی ۳۵ بار ) مرتبه بگويد : ▪️لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ لا نَعْبُدُ إِلا إِيَّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ - معبودى جز خدا نيست و نپرستيم جز او را درحالی كه را براى او مى‌كنيم گرچه مشركان را خوش نيايد . 👌 اين ذكر بسيارى دارد، از جمله اينكه در نامه عملش عبادت هزار ساله بنويسند . 🔆 ۷- ، 🌺 در هر روز از شعبان در (ظهر شرعی) و در آن بخواند اين صلوات نقل شده از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام را : اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَاَهْلِ بَيْتِ الْوَحْىِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْفُلْكِ الْجارِيَةِ، فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها، وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الْكَهْفِ الْحَصينِ، وَ غِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكينِ، وَمَلْجَأِ الْهارِبينَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمينَ، اَللّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، صَلوةً كَثيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً، وَلِحَقِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَدآءً وَقَضآءً، بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ يا رَبَّ الْعالَمينَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، الطَّيِّبينَ الْأَبْرارِ الْأَخْيارِ، الَّذينَ اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ، وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلايَتَهُمْ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ، وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِيَتِكَ، وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَاَحْيَيْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ، وَهذا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ، شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ، الَّذى كانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَالِه وَسَلَّمَ، يَدْاَبُ فى صِيامِهِ وَقِيامِهِ، فى لَياليهِ وَاَيَّامِهِ، بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ، اِلى مَحَلِ حِمامِهِ، اَللّهُمَّ فَاَعِنَّا عَلَى الْأِسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فيهِ، وَنَيْلِ الشَّفاعَةِ لَدَيْهِ، اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفيعاً مُشَفَّعاً وَطَريقاً اِلَيْكَ مَهيَعاً، وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً، حَتّى اَلْقاكَ يَوْمَ الْقِيمَةِ عَنّى راضِياً، وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِياً، قَدْ اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ، وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ الْأَخْيارِ . 🔆 ۸- ، 🌺 که روایت شده مناجات حضرت اميرالمؤمنين و امامان از فرزندان او بوده . 📚 شیخ عباس قمی رحمه الله 💞 @zendegiasheghane_ma
💠 گریه جمعیت به‌وضوح شنیده می‌شد و او بر فراز منبر برایمان می‌سرود :«جایی از اینجا به نزدیک‌تر نیست! دفاع از حرم اهل بیت (علیهم‌السلام) عین بهشت است! ۱۴۰۰ سال پیش به خیمه امام حسن (علیه‌السلام) حمله کردن، دیگه اجازه نمیدیم دوباره به مقام حضرت جسارت بشه! ما با خون‌مون از این شهر دفاع می‌کنیم!» شور و حال حاضر در مقام طوری بود که شیخ مصطفی مدام صدایش را بلندتر می‌کرد تا در هیاهوی جمعیت به گوش همه برسد :«داعش با چراغ سبز بعضی سیاسیون و فرمانده‌ها وارد شد، با خیانت همین خائنین و رو اشغال کرد و دیروز ۱۵۰۰ دانشجوی شیعه رو در پادگان تکریت قتل عام کرد! حدود چهل روستای اطراف رو اشغال کرده و الآن پشت دیوارهای آمرلی رسیده.» 💠 اخبار شیخ مصطفی، باید دل‌مان را خالی می‌کرد اما ما در پناه امام مجتبی (علیه‌السلام) بودیم که قلب‌مان قرص بود و او همچنان می‌گفت :«یا باید مثل مردم موصل و تکریت و روستاهای اطراف تسلیم بشیم یا سلاح دست بگیریم و مثل (علیه‌السلام) مقاومت کنیم! اگه مقاومت کنیم یا پیروز میشیم یا میشیم! اما اگه تسلیم بشیم، داعش وارد شهر میشه؛ مقدسات‌مون رو تخریب می‌کنه، سر مردها رو می‌بُره و زن‌ها رو به اسارت می‌بَره! حالا باید بین و یکی رو انتخاب کنیم!» و پیش از آنکه کلامش به آخر برسد فریاد در فضا پیچید و نه تنها دل من که در و دیوار مقام را به لرزه انداخت. دیگر این اشک شوق بود که از چشمه چشم‌ها می‌جوشید و عهد نانوشته‌ای که با اشک مردم مُهر می‌شد تا از شهر و این مقام مقدس تا لحظه شهادت دفاع کنند. ✍️نویسنده:   ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
💠 چشمان او هم هنوز از شادی خیس بود که به رویم خندید و دلگرمی داد :« و جوونای شهر مثل شیر جلوی وایسادن! شیخ مصطفی می‌گفت به حاج قاسم گفته برو آمرلی، تا آزاد نشده برنگرد!» سپس سری تکان داد و اخباری که عباس از دل غمگینم پنهان می‌کرد، به گوشم رساند :«بیچاره مردم ! فقط ده روز تونستن مقاومت کنن. چند روز پیش وارد شهر شده؛ میگن هفت هزار نفر رو کشته، پنج هزار تا دختر هم با خودش برده!» 💠 با خبرهایی که می‌شنیدم کابوس عدنان هر لحظه به حقیقت نزدیک‌تر می‌شد، ناله حیدر دوباره در گوشم می‌پیچید و او از دل من خبر نداشت که با نگرانی ادامه داد :«شوهرم دیروز می‌گفت بعد از اینکه فرمانده‌های شهر بازم رو رد کردن، داعش تهدید کرده نمی‌ذاره یه مرد زنده از بره بیرون!» او می‌گفت و من تازه می‌فهمیدم چرا دل عباس طوری لرزیده بود که برای ما آورده و از چشمان خسته و بی‌خوابش خون می‌بارید. 💠 از خیال اینکه عباس با چه دلی ما را تنها با یک نارنجک رها کرد و به معرکه برگشت، طوری سوختم که دیگر ترس در دلم خاکستر شد و اینها همه پیش غم حیدر هیچ بود. اگر هنوز زنده بود، از تصور اسارت بیش از بلایی که عدنان به سرش می‌آورد، عذاب می‌کشید و اگر شده بود، دلش حتی در از غصه حال و روز ما در آتش بود! 💠 با سرانگشتان لرزانم نارنجک را در دستم لمس کردم و از جای خالی انگشتان حیدر در دستانم گرفتم که دوباره صدای گریه یوسف از اتاق بلند شد. نگاهم به قوطی شیر خشک افتاد که شاید تنها یکبار دیگر می‌توانست یوسف را کند. به‌سرعت قوطی را برداشتم تا به اتاق ببرم و نمی‌دانستم با این نارنجک چه کنم که کسی به در حیاط زد. 💠 حس کردم عباس برگشته، نارنجک و قوطی شیر خشک را لب ایوان گذاشتم و به دیدار دوباره عباس، شالم را از روی نرده ایوان برداشتم. همانطور که به سمت در می‌دویدم، سرم را پوشاندم و به سرعت در را گشودم که چهره خاکی آینه نگاهم را گرفت. خشکم زد و لب‌های او بیشتر به خشکی می‌زد که به سختی پرسید :«حاجی خونه‌اس؟»... ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
✍️ #دمشق_شهرعشق #قسمت60 💠 تمام سطح حیاط و ایوان با لامپ‌های مهتابی روشن بود، از درون خانه بوی غذا
نام ایران حیرت نگاه زن را بیشتر کرد و بی‌غیرتی سعد مصطفی را آتش زده بود که خاکستر خشم روی صدایش پاشید :«همسرشون اهل سوریه‌اس، ولی فعلاً پیش ما می‌مونن!» 💠 به‌قدری قاطعانه صحبت کرد که حرفی برای گفتن نماند و تنها یک آغوش کم داشتم که آن هم مادرش برایم سنگ تمام گذاشت. با هر دو دستش شانه‌هایم را در بر کشید و لباس خاکی و خیسم را طوری به خودش چسباند که از خجالت نفسم رفت. او بی‌دریغ نوازشم می‌کرد و من بین دستانش هنوز از ترس و گریه می‌لرزیدم که چند ساعت پیش سعد مرا در سیاهچال ابوجعده رها کرد، خیال می‌کردم به آخر دنیا رسیده و حالا در آرامش این مست محبت این زن شده بودم. 💠 به پشت شانه‌هایم دست می‌کشید و شبیه صدای مادرم زیر گوشم زمزمه کرد :«اسمت چیه دخترم؟» و دیگر دست خودم نبود که نذر در دلم شکست و زبانم پیش‌دستی کرد :«زینب!» از اعجاز امشب پس از سال‌ها نذر مادرم باورم شده و نیتی با (سلام‌الله‌علیها) داشتم که اگر از بند سعد رها شوم، زینب شوم و همینجا باید به وفا می‌کردم که در برابر چشمان مصطفی و آغوش پاک مادرش سراپا زینب شدم... ✍️نویسنده: ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
زنی ، که عشق در سفره ی مرد بکارد نانی با طعم دوستت دارم می چشد و بذرهای در وسط قلب مردانهِ یک مرد را دِرو خواهد کرد ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma   ═══✼🍃🌹🍃✼══
🌿🌸🌿🌸🌿🌸 🔴‌ ‌بعداینهمه شبهاتی که درمورد در اسلام تو فضای مجازی دیدم این متن واقعا زیبا را دیدم : 🌸من یک بانوی ایرانی مسلمانم🌸 🌹 ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﭘﺪﺭﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﺸﺪ هرچه خریده بود اول به ﻣﻦ ﻣﯿﺪﺍﺩ 🎁ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ ﺳﻔﺎﺭﺵ پیامبر ﺍﺳﺖ ...😃 🌹ﺍﻭﻝ ﻣﺮﺍ می بوﺳﯿﺪ ﺳﭙﺲ به ﺳﺮﺍﻍ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﺎ ﺳﻨﺖ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ ﺑﺠﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﺩ ...👌 🌹ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﯾﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ و سعادتمند ﻣﯿﺪﺍﻧﺴﺖ ﭼﻮﻥ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﺑﻮﺩ😍 ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ گـــل ﺧﻄﺎﺏ ﻣﯿﮑﺮﺩ چرا که از امامش علی ( ع)آموخته بود که زن است نه قهرمان...🍃🌸🍃 🌹وقتی ازدواج کردم،👰 وظیفه ی سنگین از دوش من برداشته شد و دادن یک لیوان آب به همسرم اجر جهاد در راه خدا را برایم داشت...☕️🍶☺️ 🌹خداوند برایم حق و قرار داده تا استقلال مالی داشته باشم و دستم جلو هیچ کس دراز نباشد... 💵☺️ آنچه میگیرم حقم هست و حتی میتوانم آن را ببخشم از طرفی ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﻢ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﻭ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻭ ﻫﻨﺮ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﻡ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﻏﺪﻏﻪﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ😉👌 ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﭘﺪﺭ ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ☝️ 🌹ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺣﻖ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺑﻔﻬﻤﺎﻧﺪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻫﻮﺱ ﮐﻨﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﻋﻮﺿﻢ ﮐﻨﺪ...😒 🌹پدرم همیشه مواظب بود تا دلم نشکند💔و آزاری نبینم 😥چراکه پیامبرش گفته است: زنان مانند بلور اند حساس و شکننده.آنها را نیازارید...💓 🌹وقتی مادر شدم 😇 خدای مهربان از محبت و عشق خودش در من دمید تا نسل آینده بشر را تربیت کنم و به پاداش آن ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯾﻢ قرار داد...😍☺️ 🌹ﺩﯾﻪ ﯼ ﭘﺪﺭ و ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ اگر_ﺑﻪ ﻧﺎﺣﻖ_ﺩﯾﮕﺮ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ😔ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﺎﻓﺎﺕ ﺷﻮﺩ... 🌹به مسلمان بودنم افتخار میکنم✋ که پیامبرش گفته است : چه فرزند خوبی است دختر پرمحبت، کمک کار، مونس و همدم، پاک و علاقه مند به پاکیزگی😍😌 ⚛(ﻣﻌﻨﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ)☝️⚛ ﺣﺎﻟﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ که ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﻣﺮدان ﻣﺴﺎﻭﯼ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ.😠 ﻣﻦ تساوی ای ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺻﺒﺢ ﺗﺎ ﺷﺐ ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ بدوم ﮐﻪ ﺳﺮ ﻣﺎﻩ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺪﺭﻥ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﺭﺍ بگیرم 😰😡 √من ام جایگاهم فراتر ازین حرفهاست ═══✼🍃🌹🍃✼══ @zendegiasheghane_ma ═══✼🍃🌹🍃✼══
🔴 🌏 ✍مردی شبی را در خانه‌ای روستایی می‌گذراند. پنجره‌های اتاق باز نمی‌شد. نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی‌توانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید. صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه‌ی شب، پنجره بسته بوده است! ✅ او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود!! 🟣 افکار از جنس و انرژی، کار انجام می‌دهد. در زندگی همیشه باشید. 💠 با و _شکرگزاری، زندگی‌ را برای خود کنید و از آن لذت ببرید.😉
.ـ🍁🍂🍁🍂 ـ🍂🍁🍂 ﷽ ـ🍁🍂 ـ🍂 ✅ 📣 همه ما حرف‌های زیادی دربارهٔ فوايد  شنیدیم، با این وجود، حال انجام اون رو نداریم. ♥️ شاید به‌خاطر اینه که نمی‌دونیم توی این زمینه چقدر بهمون آسون گرفته و چه های مختلفی برامون گذاشته. 🖍 مثلاً 🔸اگه نمی‌تونی رو قبل اذان صبح بخونی، آخر شب و قبل خواب بخون؛ چون وقت از نیمه‌شب شروع می‌شه تا اذان . ما هم که معمولاً تا  بیداریم، پس چرا بشیم؟ 🔶اگه با هم خوندن همهٔ یازده رکعت برات سخته، جداجدا بخون. 🔹اگه یازده رکعت برات سخته، رکعت رو بخون؛ چون این سه رکعت . حال اینم نداری؟! یک رکعت رو بخون.😞 🔷اگه اینم برات سخته، سوره رو بی‌خیال بشو و فقط رو بخون؛ اگه بازم حال نداری، رو هم نخون.😕 🔸اگه یا اذان صبح برات سخته، ولش کن و همون بخون.😍 🔷اگه حال سر پا وایسادن نداری، ولش کن و یا  بخون. 🔹اگه همهٔ اینها هم که گفتم، برات سخته؛ اشکال نداره، بذار فردا قضاش رو بخون. همهٔ آپشن‌های بالا برای شبم هست. 💥 هم این‌قدر زیاده که گفتن به جای سر خوندن، بهتره بذاری فردا رو بخونی.😃 🔶تازه توی همه موارد، اگه وقت و حالِ رو به قبله وایسادن و معمولی نماز خوندن رو هم نداری، مهم نیست. موقع راه رفتن یا رانندگی بخون، رکوع و سجده رو هم بی‌خیال و فقط ذکرشون رو بگو و با سر اشاره کن.🤩🤩 🔺‼️دیدی چقدر حال داده؟! یعنی یک رکعت آخر رو فردا در حال حرکت و بدون و بخونی، بیشتر از یک طول می‌کشه؟🦋🌺 📛 بی‌خود هم نگو این‌طوری به دلم نمی‌چسبه. اینها وسوسه هست.😞 خدا زود راضی می‌شه. کلاً دنبال بهانه است که ما رو بیامرزه و ببره .😇 ✍️ فواید زیادی داره، اما فوایدش فقط مربوط به عالم نیست.😌 توی همین دنیا باعث سلامتی ، تضمین و روزی، دفع و… می‌شه.😉 ⭕️✔️ این این‌قدر مهمه که به محروم از اون در روایات، « » گفته شده.