#وسعت_رزق
#آداب_دعا
#انگشترِ فیروزه
#فقیر
#فقر
علّامه مجلسی رحمه الله:
از امام صادق (عليه السلام) منقول است هركس انگشتر فيروزه در دست كند، دستش فقير نشود.
از حضرت رسول (صلى الله عليه وآله وسلم) منقول است که خداوند عالميان مىفرمايد: من شرم مىكنم از دستى كه بسوى من بلند شود به دعا و در آن دست انگشتر فيروزه باشد، پس او را نا اميد برگردانم.
حلیة المتّقین؛ باب۲؛ فصل۵
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_عجل_لولیک_الغریب_الفرج
#حضرت_سکینه سلام الله علیها
#حجاب
#عفاف
#رمی_جمرات
#انگشتر
از سفيان نيز مروي است كه گفت: سكينه بنت الحسين عليها سلام را ديدم كه از مناسك حج به رمى جمره مشغول بود. همين كه جمره بيفكند هفتمين سنگ از دستش بر زمين افتاد و آن خاتون بزرگوار از برداشتن سنگ ديگر چون متضمن عار بود (باید در برابر نامحرمان خم می شد و از زمین سنگ بر می داشت) انگشتر خويش را به جاى جمره سابعه بيفكند.
وقايع الايام خيابانی صفحه 374
رياحين الشريعه : در ترجمه دانشمندان بانوان شيعه جلد 3 صفحه 259
#حجاب_نماد_غیرت
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#سجاده
#تربت
#انگشتر
#مسواک
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی علیه السلام قَالَ: لَا یَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاكٍ یَسْتَاكُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه السلام فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَی قَلَّبَهَا فَذَكَرَ اللَّهَ كُتِبَ لَهُ بِكُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعُونَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَّبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا كُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَةً.
●امام کاظم صلوات الله علیه: شیعه ما از چهار چیز بی نیاز نیست، حصیری که بر آن نماز بگزارد و انگشتری که در دست کند و مسواکی که با آن مسواک کند و تسبیحی از قبر حسین (صلوات الله علیه) که دارای سی و سه دانه باشد، هر گاه با آن ذکرِ خدا بگوید خداوند برایش در قبال هر دانه آن چهل حسنه می نویسد و هر گاه بدون اینکه ذکر بگوید،با آن تسبیح بازی کند (بدون ذکر آن را بچرخاند) خداوند برای او بیست حسنه مرقوم می دارد.
تهذيب الأحكام جلد 6 صفحه 75
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 82 صفحه 340
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#ذی_الحجه
#امام_هادی علیه السلام
#انگشتر
#درهم
#مجلس_شراب
وَ مِنْهَا: أَنَّ أَبَا مُحَمَّدٍ اَلطَّبَرِیَّ قَالَ : تَمَنَّیْتُ أَنْ یَکُونَ لِی خَاتَمٌ مِنْ عِنْدِهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَجَاءَنِی نَصْرٌ اَلْخَادِمُ بِدِرْهَمَیْنِ فَصَنَعْتُ مِنْهُ خَاتَماً فَدَخَلْتُ عَلَی قَوْمٍ یَشْرَبُونَ اَلْخَمْرَ فَتَعَلَّقُوا بِی حَتَّی شَرِبْتُ قَدَحاً أَوْ قَدَحَیْنِ وَ کَانَ اَلْخَاتَمُ ضَیِّقاً فِی إِصْبَعِی لاَ یُمْکِنُنِی إِدَارَتُهُ لِلْوُضُوءِ فَأَصْبَحْتُ وَ قَدِ اِفْتَقَدْتُهُ فَتُبْتُ إِلَی اَللَّهِ.
أبو محمّد طبری می گوید: آرزو داشتم انگشتری از امام علی النقی علیه السّلام نزد من باشد.
ناگهان نصر؛ خادم امام هادی علیه السّلام دو درهم برای من آورد. من از آن دو درهم انگشتری ساختم و به دستم نمودم.
سپس به مجلسی وارد شدم که آنجا شراب می نوشیدند. به من هم اصرار کردند تا اینکه یک پیمانه یا دو پیمانه از آن را نوشیدم.
انگشتر به انگشتم تنگ بود و نمی توانستم برای وضو آن را بچرخانم. وقتی که صبح شد، آن انگشتر را گم کرده بودم. از این رو متوجه شدم و توبه نمودم .
الخرائج و الجرائح ٫ جلد 1 ٫ صفحه 413
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه