هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
#وسوسه
#سقیفه
#ابابکر_لعین
#خلافت
#عمر_ولد_زنا
خرایج از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که روزی حضرت امیرالمومنین علیه السلام به ابوبکر ملاقات کرده گفت:
آیا نمی دانی یا فراموشت شده که حضرت پیغمبر خدا صلی الله علیه و اله امر کرده بود که به امامت من اقرار کنی و به امیری مومنان بر من سلام کنی و تابع امر و فرمان شوی ابابکر گفت اگر دیگری را در این امر که می گویی حکم می ساختی که میانه من و تو حکم کند من به گفته او راضی می شدم آن حضرت گفت آن ثالثی که می گویی اگر حضرت رسول صلی الله و علیه واله خودش باشد راضی خواهی بود.
گفت حضرت رسول صلی الله و علیه و اله چون توانم دیدفرمودند بیا تا که به مسجد قبا برویم چون به آن مسجد رسیدند دیدند که پیغمبر خدا صلی الله و علیه و اله در مسجد نشسته است چون حضرت رسول را چشم به ایشان افتاد فرمود ای ابابکر من نگفتم ترا مخالفت علی نکنی و او را تابع و فرمانبردار باشی گفت یا رسول الله صلی الله و علیه و اله بد کردم بعد از این شرط کردم که مخالفت با علی علیه السلام نکنم و چون برگشتند عمر را در راه دیده آنچه دیده بود و شنیده بود.
را نقل کرد و عمر به او گفت تو سحر بنی هاشم را فراموش کرده ای و این قسم چیزها از ایشان بعید می دانی چندان وسوسه اش کرد که پیغمبر صلی الله و علیه و اله را ندیده انگاشت و سخن او را نشنیده باز ابوبکر بر سر کارریاست ظالمانه خود رفت و رسید به آنچه رسید.
انساب النواصب/ص 205.
اثباة الهداة/ج4/ص505.
اَللّــهُمَّ العَن صَنَمَـي قُرَيـشٍ وَ جِبتَيـها وَ طاغُوتَيـها وَ اِفكَيـها وَابنَتَيـهِما...
#خلافت
#امامت
#ولایت
#وصایت
امام صادق عليه السلام فرمودند :
قالَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : لَتَعطِفَنَّ عَلَينَا الدُّنيا بَعدَ شِماسِها عَطفَ الضَّروسِ عَلى وَلَدِها ، ثُمَّ قَرَأَ : «ونُريدُ أن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ ونَجعَلَهُم أَئِمَّةً ونَجعَلَهُمُ الوارِثينَ.
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: دنيا پس از چموشيهايش، دوباره به ما روى خواهد كرد و مهربان خواهد شد، آن گونه كه ماده شتر بدخوى، با بچه خود مهربان مى شود. سپس اين آيه را قرائت كرد: «و مى خواهيم بر كسانى كه در زمين فرودست نگه داشته شده اند، منّت نهيم و آنان را پيشوايان (مردم) قرار دهيم و ايشان را وارث (زمين) كنيم»
خصائص الأئمّة عليهم السلام،ص۷۰
تأويل الآيات الظاهرة ،ص۴۰۷
شواهد التنزيل،ج۱،ص۵۵۶،ح۵۹۰
نهج البلاغة ، حكمة ۲۰۹
تفسير فرات الكوفيّ،ص۳۱۴،ح۴۲۰
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#شبه
#مشاوره
#اهل_سقیفه لعنهم الله
#خلافت
#حقانیت
#اسلام
#نهاوند
کسی گمان نکند که مشاوره دادن امیرالمومنین صلوات الله علیه در امور خلافت خلفا علیهم لعنت الله ، دلیل بر این است که آنان غاصب نبوده و اگر غاصب بودند ، آن حضرت با آنان همکاری نمیکرد.
خود امیرالمومنین علی صلوات الله و سلامه علیه در خطبه ای در زمان خلافت خود می فرماید :
«بَایَعَ النَّاسُ لابِی بَکْرٍ وَاَنَا وَاللَّهِ اَوْلی بِالاَمْرِ مِنْهُ، وَاَحَقُّ بِهِ مِنْهُ، فَسَمِعْتُ وَاَطَعْتُ مَخَافَةَ اَنْ یَرْجِعَ النَّاسُ کُفَّارَاً یَضْرِبُ بَعْضُهُمْ رِقَابَ بَعْضٍ بِالسَّیْفِ، ثُمَّ بَایَعَ النَّاسُ عُمَرَ وَاَنَا وَاللَّهِ اَوْلی بِالاَمْرِ مِنْهُ وَاَحَقُّ بِهِ مِنْهُ، فَسَمِعْتُ وَاَطَعْتُ مَخَافَةَ اَنْ یَرْجِعَ النَّاسُ کُفَّارَاً یَضْرِبُ بَعْضُهُمْ رِقَابَ بَعْضٍ بِالسَّیْفِ»
مردم با ابوبکر بیعت کردند در حالی که به خدا سوگند من از او سزاوارتر و شایستهتر بودم، ولی از ترس بازگشت و گرایش مردم به دوران کفر و جاهلّیت و کشیده شدن شمشیرها برای زدن گردن یکدیگر، سکوت کردم و شنیدم و مخالفت نکردم، سپس با عمر بیعت کردند، در حالی که از او سزاوارتر و شایستهتر بودم، ولی باز هم شنیدم و کوتاه آمدم تا به کفر و برادرکشی باز نگردند.(۱)
اگر چه حق امیرمؤمنان صلوات الله علیه از منصب خلافت و جانشینی غصب شد اما گاهی تدبیرها و تصمیم گیری های غلط خلفا سبب میشد، اساس اسلام به خطر بیفتد ، در این موارد امام علیه السلام وظیفه داشت که اجازه ندهد شریعت اسلامی قربانی ندانم کاری ها آن ملاعین شود.
محقق معاصر «شیخ نجم الدین عسکری» در کتاب «علی(علیه السلام) و الخلفاء» می نویسد :
«ابوبکر ابی قُحافه» در ۲ سال و ۳ ماه(۲۷ ماه) دوران خلافت خویش ۱۴ مورد به علی بن ابی طالب(صلوات الله علیه) مراجعه داشته است.
«عمر بن خطّاب» در ۱۰ سال و ۵ ماه(۱۲۵ ماه) دوران خلافت، ۸۵ مورد به علی بن ابی طالب(صلوات الله علیه) مراجعه داشته است.
«عثمان بن عفّان» در ۱۲ سال(۱۴۴ ماه) دوران خلافت ۸ مورد به علی بن ابی طالب(صلوات الله علیه) مراجعه داشته است.
و مهمترین مشاوره نظامی امیرالمومنین علی صلوات الله علیه در قضیه جنگ «نهاوند» بود که پادشاه ایرانیان لشکر عظیمی را برای نابودی اسلام فراهم کرده بود و اگر تدبیر امیرمؤمنان صلوات الله علیه نبود، نه تنها لشکر اسلام که به طور قطع تمام مسلمانان و حتی اسلام از بین می رفت.
تا جایی که بعد از مشاوره ی امیرالمومنین علی صلوات الله علیه ، عمر لعنت الله علیه به ایشان عرضه داشت :
«أَجَل هَذَا الرَّأيُ! وَ قَد كُنتُ أُحِبُّ أَن أُتَابِعَ عَلَيهِ»
آرى! اين نظر، درست است و من دوست دارم كه از آن پيروى كنم.(۵)
منابع و مصادر:
۱/جامع الاحادیث سیوطی، ج۳۱، ص۴۲۰
۲/علی(علیه السلام) و الخلفاء نجم الدین عسکری، ص۹۷
۳)علی(علیه السلام) و الخلفاء نجم الدین عسکری، ص۳۲۰
۴)علی(ع) و الخلفاء نجم الدین عسکری، ص۳۴۵
۵)الإرشاد شيخ مفید، ج۱، ص۲۱۰
شیعیان ، محبین
محبت فرموده و چند باره متن فوق را بازخوانی فرمایید و متن را به ذهن مبارک بسپارید و بیاد داشته باشیم که مشاوره حضرت امیرالمومنین صلوات الله علیه به آن اولادزنا فقط بجهت حفظ اسلام و مسلمان بوده و لاغیر.
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_معاویه
#نیمه_شوال
#حمزه_سیدالشهداء
#جعفر_بن_عقیل
#سقیفه
#خلافت
امیرالمومنین علیهالسلام به هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود:
وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَةَ لِيَ اليَومَ
ای حمزه کجایی که حال ما را ببینی! آه که امروز حمزهای برای من نيست!
شرح نهجالبلاغه،ابن ابیالحدید، ج۱۱ ص۱۱۲
إمام باقر علیهالسلام نیز در روایتی فرمودند:
أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَیْهِ وَ لَوْ کَانَا شَاهِدَیْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَیْهِمَا
اما به خدا قسم، اگر حمزه و جعفر در ماجرای غصب خلافت حاضر بودند، آن دو نفر [ابوبکر و عمر] هرگز به آن چه که به آن دست یافتند، نمیرسیدند، حتی اگر میدیدند (آن دو نفر چه کردند) از جان خویش گذشته و آنان را به قتل میرساندند.
الکافی، ج۸ ص۱۹۰
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_معاویه