eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
180 دنبال‌کننده
451 عکس
239 ویدیو
6 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
لعنت الله علیه أتَينا عَبدَاللهِ بنِ مُوسَى بنِ عَبداللهِ بنِ حَسَنِ بنِ حَسَنِ بنِ عَلِىِّ بنِ أَبى طالِبٍ علیه السّلام فَسَأَلتُهُ عَن أَبى بَكرٍ وَ عُمَرَ ، فَقالَ ؛ اُجيبُكَ بِما أجابَ بِهِ جَدّى عَبْدُاللهِ بْنِ الْحَسَنِ ، فَاِنَّهُ سُئِلَ عَنْهُما ، فَقالَ كانَتْ اُمُّنا صِدّيقَةً ، إبْنَةَ نَبِىٍّ مُرْسَلٍ ، وَ ماتَتْ وَ هِىَ غَضْبى عَلى قَوْمٍ فَنَحْنُ غِضابٌ لِغَضَبِها.    راوى گويد خدمت يكى از نوادگان إمام حسن مجتبى علیه السّلام رسیدم ، نظر او را نسبت به أبوبكر و عمر پرسيدم ، او گفت اتفاقا كسى از جدّم عبدالله بن حسن همين سؤال را پرسيد و او در جواب گفت مادرمان زنى صدّيقة و دختر پيامبر خدا بود كه در حال خشم بر عدّه اى از دنيا رفت و ما نيز به خاطر خشم او همچنان در خشم هستيم. شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید ۶ / ۴۹
وَ قد حَدَّثَنى غیر وَاحِد مِمَّن کَانَ غیر مائل إِلَی شیخ الْإِسْلام ابْن تَیْمِیة أَنه رَآهُ بعد مَوته وَ سَأَلَهُ عَن شَیْء کَانَ یشکل عَلَیْهِ من مسَائِل الْفَرَائِض وَ غَیرهَا فَأَجَابَهُ بِالصَّوَابِ. وَ بِالْجُمْلَةِ فَهَذَا أَمر لَا یُنکره إِلَّا من هُوَ أَجْهَل النَّاس بالأرواح و أحکامها و شأنها وَ بِالله التَّوْفِیق. إبن قیم جوزیه که إحیاء کننده‌ ابن تیمیه و بزرگترین شاگرد او به حساب می‌آید ، در مورد کرامات ابن تیمیه پس از مرگش میگوید ؛ بسیاری از افراد که تمایلی به ابن تیمیه نداشته‌اند به من گفته‌اند که ابن تیمیه را ، پس از مرگش دیده‌اند و از او در مورد مشکلاتشان در فرائض دینی و غیر از آن پرسیده‌اند و او پاسخ درست را داده است. در کل این أمری است که بجز کسی‌ که جاهل‌ترین مردم به امور روح و احکام آن و شأن آن است ، آن را انکار نمیکند ، و بالله التوفیق. الروح ، ابن قیم جوزیه ، دار عالم الفوائد ، جلد ١ ، صفحه ۹۶. مگر سنّی ها ادعا نمیکنند کسی که از دار دنیا رفت ، دیگر کاری از او برنمیاید؟؟؟
رَوَی الْعَلَّامَةُ فِی کَشْکُولِهِ الْمَنْسُوبِ إِلَیْهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ ، قَالَ مَوْلَایَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَمَّا وُلِّیَ أَبُوبَکْرِ بْنُ أَبِی قُحَافَةَ قَالَ لَهُ عُمَرُ إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ هَذِهِ الدُّنْیَا لَا یُرِیدُونَ غَیْرَهَا ، فَامْنَعْ عَنْ عَلِیٍّ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْخُمُسَ وَ الْفَیْءَ وَ فَدَکاً ، فَإِنَّ شِیعَتَهُ إِذَا عَلِمُوا ذَلِکَ تَرَکُوا عَلِیّاً وَ أَقْبَلُوا إِلَیْکَ رَغْبَةً فِی الدُّنْیَا وَ إِیثَاراً وَ مُحَابَاةً عَلَیْهَا ، فَفَعَلَ أَبُو بَکْرٍ ذَلِکَ وَ صَرَفَ عَنْهُمْ جَمِیعَ ذَلِکَ. مفضّل میگوید مولایم إمام صادق علیه السّلام فرمود ؛ هنگامی که أبوبکر غاصبانه بر مسند خلافت نشست ، عُمر به او گفت مردم بندگان این دنیا هستند و خواهان چیزی جز آن نیستند ، پس علی و أهل بیتش را از خمس و فیء و فدک منع کن ، زیرا شیعیان علی وقتی این را ببینند ، به خاطر رغبت و علاقه به دنیا و ترجیح دادن آن ، علی را ترک کرده و به تو روی می‌آورند. پس أبوبکر این کار را انجام داد و تمامی این موارد را از علی و اهل بیتش (علیهم السلام)گرفت. بحارالأنوار ۲۹ / ۱۹۴ ، حدیث ۴۰ صلوات خدا بر امیرالمومنین و اهلبیتش لعنت خدا بر عمر و ابوبکر و تابعینشون
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
لعنت الله علیه أحمد إبن تیمیة حرّانی متوفای ۷۲۸ هجری ، برای نخستین بار افکار باطل بنی امیّة را در باره توسّل ، تبرّک ، شفاعت ، استغاثه ، زیارت قبور ، نوحه خوانی و ..... علنی کرد و برای اثبات آنها کتاب نوشت و تبلیغ کرد. لکن شاگردان و تابعان إبن تیمیة به آب غسل جسد او هم تبرّک جستند. إبن کثیر دمشقیِ سَلَفی در کتاب البدایة و النهایة ، داستان تشییع جنازه إبن تیمیة و اتفاقات آن را اینگونه نقل کرده است ؛ و جلسَ جماعةٌ عندَهُ قبلَ الغُسلِ و قرؤا القرآنَ و تبرّكوا برؤيتِه و تقبيلِه ، ثمَّ انصرفوا ، ثمَّ حضرَ جماعةٌ مِن النساءِ ففعلنَ مثلَ ذلك ، ثمّ انصرفنَ ….. و ألقى الناسُ على نَعْشِه مَناديلَهم و عمائمَهم و ثيابَهم ، و ذهبتْ النِّعال مِنْ أرجل الناس و قباقيبُهم و مناديلُ و عمائمُ لا يلتفتون إليها لشُغلهم بالنّظر إلى الجنازة .... و حضر نساءٌ كثيراتٌ بحيث حُزرن بخمسة عشر ألف امرأة ، غير اللاتى كُنَّ على الأسطحة و غيرهنّ ، الجميع يترحّمن و يبكينَ عليه فيما قيل. و أما الرجال فحُزروا بستين ألفا إلى مائة ألف إلى أكثر من ذلك إلى مائتَىْ ألف ، و شرب جماعةٌ الماءَ الذي فضل من غسله ، و اقتسم جماعةٌ بقيةَ السِّدر الذى غُسِلَ به ، و دُفع فى الخيط الذى كان فيه الزئبق الذى كان فى عنقه بسبب القُمّل مائةٌ و خمسونَ درهماً ، و قيل إن الطاقية التى كانتْ على رأسِه دُفع فيها خمسمائة درهما. و حصل فى الجنازة ضجيجٌ و بكاءٌ كثيرٌ و تضرّعٌ. و خُتمتْ له ختماتٌ كثيرةٌ بالصالحيةِ و بالبلد ، و تردّد الناسُ إلى قبره أياما كثيرةً ليلا و نهارا يَبيتون عنده و يُصبحون ، و رئيت له مناماتٌ صالحةٌ كثيرةٌ ، و رثاه جماعةٌ بقصائدَ جمّةٍ. جماعتی از مردان پیش از غسل دادن إبن تیمیة نشسته بودند ، قرآن میخواندند و به دیدن جسد ابن تیمیه و بوسیدن آن تبرّک می جستند. آنها رفتند ، سپس گروهی از زنان آمدند و همین کار را کردند. مردم بر جنازه إبن تیمیة ، دستمال‌ها ، عمامه‌ها و پیراهن خود را به جهت تبرّک می‌انداختند. در مراسم تشییع جنازه إبن تیمیة بسیاری از مردم کفش‌ ، عبا ، عمامه و دستمالشان بواسطه کثرت و ازدحام جمعیت گم شد اما متوجه نمیشدند چون همگی مشغول نظاره جنازه بودند. زنهای زیادی در تشییع جنازه حاضر بودند که تا پانزده هزار نفر تخمین زده میشدند ، غیر از زنهایی که بر بالای بام‌ها بودند.  همه آنها برای إبن تیمیة طلب رحمت و برای او گریه میکردند. اما مرد‌ها از شصت هزار نفر تا دویست هزار نفر تخمین زده میشدند. گروهی آب جاری شده از جسد ابن تیمیه را مینوشیدند ، گروهی دیگر باقی مانده سدر را بین خود تقسیم کردند. ریسمانی که به جیوه آغشته شده و به گردن ابن تیمیه انداخته شده بود تا شپش‌های او را جمع کند صد و پنجاه درهم خریده شد. گفته شده کلاهی که بر سر میگذاشت پانصد درهم خریده شده. در تشییع جنازه إبن تیمیة ، ضجه ، گریه و ناله بسیار زیادی واقع شد. قرآنهای زیادی در روستای صالحیه و شهر ختم شد. مردم شب و روز بر سر قبر او می‌آمدند و در آنجا شب تا صبح میماندند و بیتوته میکردند. خواب‌های خوبی برای إبن تیمیة دیده شد ، و گروهی نیز در مصیبت او شعرهای خوبی سرودند. البدایة والنهایة ۱۶ / ۲۱۰. چاپ دار ابن کثیر ، بیروت ، چاپ دوم ۱۴۳۱.
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
لعنت الله علیه ابن شبة النمیری در تاریخ خود چنین آورده است ؛ عیاض نزد زن عُمَر رفته ( بین او و زن عمر قرابت و آشنایی فامیلی بود ) و گفت از عُمَر بپرس که چرا بر من غضب کرده؟ هنگامی که عُمَر بر زنش داخل شد ، زنش به او گفت ای امیر المومنین!!! برای چه بر عیاض خشمگین و غضبناک شدی؟ عُمَر به زنش گفت ای دشمن خدا ، تو را چه به این شخص؟ تو کِی در امور بین من و مسلمین دخالت کرده ای؟ تو صرفا یک وسیله بازی هستی که با تو بازی میشود و سپس رها میشوی. تاریخ المدینة / الجزء الثالث ، الصفحة ۳۴ سیره عملی أهالی مسجد ضرار مکی زاهدان ، به وضوح نشانگر آن است که زن را صرفا وسیله ای برای اطفاء شهوت و تکثیر نسل خود میدانند نه بیشتر. حال چه شده است در این اوضاع طرفدار حقوق زنان شده‌اند؟؟!!!!!
لعنت الله علیه امام کاظم علیه السلام‌‌فرمود: هردو نفر [عمر و ابابکر ] کافرند نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد به خدا سوگند هیچگاه به دل ایمان نداشتند. اصول کافی/ج۸/ص۱۲۵ بعد از اتمام ، نزدیکه
شیخ الفقها ابوالصلاح حلبی رحمت الله علیه روایت می کند: حضرت فاطمه بنت حسین سلام الله علیها پیوسته بغض و کینه ابابکر و عمر را داشتند و بسیار آن دو را لعن و سب می کردند. تقریب المعارف/ص۲۵۴
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
خرایج از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایت است که روزی حضرت امیرالمومنین علیه السلام به ابوبکر ملاقات کرده گفت: آیا نمی دانی یا فراموشت شده که حضرت پیغمبر خدا صلی الله علیه و اله امر کرده بود که به امامت من اقرار کنی و به امیری مومنان بر من سلام کنی و تابع امر و فرمان شوی ابابکر گفت اگر دیگری را در این امر که می گویی حکم می ساختی که میانه من و تو حکم کند من به گفته او راضی می شدم آن حضرت گفت آن ثالثی که می گویی اگر حضرت رسول صلی الله و علیه واله خودش باشد راضی خواهی بود. گفت حضرت رسول صلی الله و علیه و اله چون توانم دیدفرمودند بیا تا که به مسجد قبا برویم چون به آن مسجد رسیدند دیدند که پیغمبر خدا صلی الله و علیه و اله در مسجد نشسته است چون حضرت رسول را چشم به ایشان افتاد فرمود ای ابابکر من نگفتم ترا مخالفت علی نکنی و او را تابع و فرمانبردار باشی گفت یا رسول الله صلی الله و علیه و اله بد کردم بعد از این شرط کردم که مخالفت با علی علیه السلام نکنم و چون برگشتند عمر را در راه دیده آنچه دیده بود و شنیده بود. را نقل کرد و عمر به او گفت تو سحر بنی هاشم را فراموش کرده ای و این قسم چیزها از ایشان بعید می دانی چندان وسوسه اش کرد که پیغمبر صلی الله و علیه و اله را ندیده انگاشت و سخن او را نشنیده باز ابوبکر بر سر کارریاست ظالمانه خود رفت و رسید به آنچه رسید. انساب النواصب/ص 205. اثباة الهداة/ج4/ص505. اَللّــهُمَّ العَن صَنَمَـي قُرَيـشٍ وَ جِبتَيـها وَ طاغُوتَيـها وَ اِفكَيـها وَابنَتَيـهِما...
َعَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الباقرِ علیه السّلام قَالَ ؛ أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ صَاحِبُ الْقَوْلِ الَّذِی يَقُولُ أَنَا أَبْرَأُ مِمَّنْ يَبْرَأُ مِنْ أَبِی بَكْرٍ وَ عُمَرَ. امام باقر سلام الله علیه فرمود ؛ بزرگترین گناه کبیره برای آن شخصی است که میگوید من تبرّی میجویم از کسی که از أبوبکر و عمر بیزاری میجوید . مستدرك الوسائل ۱۱ / ۳۵۸ ، حدیث ۱۳۲۵۶ بر سقیفه و دوستانشون تا ابد لعنت
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
لعنت الله علیه لعنت الله علیه لعنت الله علیه یک روز ابابکر در ایام خلافت ظالمانه خود گفت: مرا غسل پاها و مسح گوش و سر و گردن خوشتر می آید عمر و عثمان گفتند ما را هم چنین به خاطر می رسد به این روش ما را وضو ساختن خوشتر و نیکوتر است از آنچه از خدا و پیغمبر صلی الله و علیه و اله امر شده پس به اتباع و پیروان خود امر کردند که به جای مسح پا بشویند پا را و بجای مسح پیشانی سر و گردن را مسح نمایند و این بدعت از ایشان یادگار بماند و آن افساری که ایشان می کشند افساری است که شیطان در سر و گردن آن بی دینان کرده و سر آنرا در دست دارد که مبادا ایشان پیش از شیطان داخل جهنم شوند. بحارالانوار/ج۳۰/ص۳۵۷. انساب النواصب/ص۱۷۵.
لعنت به کسی که گفته لعنت نکنید قال رسول الله صلی الله علیه و آله: أَلَا وَ لَعَنَ اللَّهُ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ (صلوات الله علیه) وَ مُحِبِّیهِمْ وَ نَاصِرِیهِمْ وَ السَّاكِتِینَ عَنْ لَعْنِهِمْ مِنْ غَیْرِ تَقِیَّةٍ یُسْكِتُهُمْ آگاه باشید! خدا قاتلان حسین (صلوات الله علیه) را همراه افرادی که آنان را دوست داشته و یاور ایشان باشند، و افرادی که بدون شرایط تقیه از لعن فرستادن بر آنان سکوت کنند، لعنت کرده است. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 44 صفحه 304
امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی حضرت قائم عجل الله فرجه، تشریف فرما شود، آن دو(ابوبکر و عمر) را مثل دو شاخه تر و تازه بیرون می‌کشد و آن دو را لعن کرده و از آن دو تبری می‌جوید؛ و به صلیب‌شان می‌کشد، سپس پایین‌شان می‌آورد و آتش‌شان می‌زند و خاکسترشان را به باد می‌سپرد. وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا قَدِمَ الْقَائِمُ علیه السلام... یُخْرِجُهُمَا غَضَّیْنِ رَطْبَیْنِ فَیَلْعَنُهُمَا وَ یَتَبَرَّأُ مِنْهُمَا وَ یَصْلِبُهُمَا ثُمَّ یُنْزِلُهُمَا وَ یُحْرِقُهُمَا ثُمَّ یُذْرِیهِمَا فِی الرِّیحِ. بحار الأنوار، ج۵۲، ص۳۸۶ .
هدایت شده از اعتقادات اهل سقیفه
امام كاظم علیه السلام فرمودند: هردو نفر (عمر و ابابکر) کافرند نفرین و لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد به خدا سوگند هیچگاه به دل ایمان نداشتند همیشه حیله باز و اهل شک و ریب و نفاق بودند تا ملائکه عذاب, آنها را قبض روح و به جایگاه ذلت و خواری در دارالمقام (دوزخ) فرستادند. اصول کافی ج 8 ص 125 ح95
لعنت الله علیه مرحوم آیت الله ضیاء آبادی رحمت الله علیه: به مردم برائت را یاد بدهید و دین آنها را تقویت کنید چون مسلمانها وجوانها تا زنده اند باید در فهم برائت محکم شوند چون بعد از مرگ با این دین زندگی میکنند: در حج اگر برائت از مشرکین نباشد حج اصلا قبول نیست آنوقت چطور در دین اگر برائت نباشد دین قبول است⁉️ تبلیغ برائت واجب است، پس با این و آن تعارف نکنید، تا کی میخواهید بدی ها را نگوید تا مردم گمراه شوند؟ تا صد سال دیگر؟ تا کی؟ دروغ میگویند آنهای که میگویند: علی علیه السلام با ابوبکر و سقیفه رفیق بوده است و از آنها تبری نکرده است❗️اینکه بعضی مردم از تبلیغ تبری بدشان می آید بگذارید بدشان بیاید، برای شما دلیل و مجوز نیست که بخاطر بد آمدن عده ای به مردم نگوید که ابوبکر ولایت را غصب کرد و خانه دین را خراب کرد چون امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه فریاد میزند که: "پسر ابوقحافه پيراهن خلافت مرا غصب كرده است" آنهایی که امیرالمومنین علیه السلام را کنار زدند سبب شدند تا خروج حضرت حجت عجل الله ، کفار بر اموال و ناموس و مملکت مسلمانها مسلط شوند❗️ هجوم توسط قلم های زیبا علیه برائت بسیار شده وظیفه شماست که جلوی آنها بایستید! توجه : ۱/کلیپ سخنان آیت الله ضیاء ابادی موجود است و چون قریب به ۱۲ دقیقه بود بارگزاری نکرده و به همین متن اکتفاء نمودم چون اگر در خانه کس است یک حرفش بس است. ۲/برام عجیب است که چرا عده ای در این سالهای اخیر باتمام وجود به رد ایام محسنیه و ایام عمرکشون میپردازند ، قصدشان چیست؟؟ آیا خدای ناکرده دنبال جلب رضایت امثال عبدالحمید اسماعیل زهی ملعون هستند؟؟؟ آیا اقایون درس عبرت نگرفته اند از میدان دادن به این ملاعین؟؟ اگر در طی این سالهای اخیر اینقدر بها به عبدالحمید ملعون داده نمیشد الان شاهد فتنه های مسجد مکی و ریخته شدن خون شیعه های سیستان و بلوچستان نبودیم. ۳/عده ای از دین به نرخ روز خورها بمثل محمد خاتمی و حسن فریدون برای چند برگه رای از اهل بدعت ، سبیل های امثال عبدالحمید را چرب کرده و سبب گستاخی این مردک پلید و هم رزمانش بر علیه امنیت کشور شدند و ... ۴/ چرا اقایونی که ادعای تحقیق و تفحص در تاریخ دارند و شهادت حضرت محسن علیه السلام را در هفته اول ربیع نمیدانند ، یک هفته تاریخی را به ما نشان نمیدهند و خودشان در ان زمان از سال به عزاداری حضرت محسن علیه السلام نمیپردازند؟؟؟ ایا این حرکت عجیب آنها کاشف از قصدشان در کمرنگ کردن و از بین بردن مظلومیت حضرت امیرالمومنین و حضرت زهرا علیهماالسلام در باب واقعه حضرت محسن علیه السلام نیست؟؟؟؟؟ و للکلام بقیه...
حضرت زهرا علیهاالسلام میفرمایند: ای اباالحسن ، آیا گمان میکنی در مخالفت با غدیر ، این مرد (ابی بکر)تنهاست؟ سوگند به خدا، او پیشگام قومی است که هنوز نقابِ چهره شان فرو نیفتاده است و آنگاه که فرصت بدست آورند ، مخالفت خود را آشکار خواهند کرد. سیره حلبی ج۳ ص۳۰۸ ها
در آشکار کردن چهره ی پیروان سقیفه ، حضرت زهرا علیهاالسلام میفرمایند: ای اباالحسن ، آیا گمان میکنی در مخالفت با غدیر ، این مرد (ابی بکر)تنهاست؟ سوگند به خدا، او پیشگام قومی است که هنوز نقابِ چهره شان فرو نیفتاده است و آنگاه که فرصت بدست آورند ، مخالفت خود را آشکار خواهند کرد. سیره حلبی ج۳ ص۳۰۸
لعنت الله علیه لعنت الله علیه جاحظ از بزرگان عامّه (٢۵۵ هـ ق) مینویسد: «به اسحاق بن ابراهیم گفتم آیا خلفای بنی‌امیّه خود را به ندیمان و آوازه‌خوانان نشان می‌دادند؟ وی گفت: معاویه و مروان و عبدالملك و ولید و سلیمان و هشام و مروان بن محمد، بین خود و ندیمان پرده‌ای می‌آویختند، وقتی که از طرب و آوازِ خواننده به اوج لذّت می‌رسیدند، بلند می‌شدند و چرخ می‌زدند و می‌رقصیدند و لباس از تن بیرون می‌آوردند، فقط کنیزان و مُغَنیّه‌های خاص آنها را می‌دیدند! زمانی که فریاد زدن و حرکات و رقص و پایکوبی آنان از حدّ می‌گذشت، دربان صدا می‌زد : کنیز، بس است، صدایت را کم کن. منظور این بود که دیگر ندیمان گمان کنند این کارها را بعضی از کنیزان دارند انجام می‌دهند.» التاج فی اخلاق الملوک، ص  ٢٩_٣٠ توجه: این پیام از کانال اشکواره کپی شده و حقیر دسترسی به کتاب مذکور ندارم. یادتون باشه تخم و ترکه سقیفه و اتباعش ، همیشه ( تا بوده و هست ) کارشون عوام فریبی بوده.
امیرالمومنین علیهالسلام به هنگام غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه و جسارت آنان، فرمود: وَا حَمزَتَاهُ! وَلَا حَمزَةَ لِيَ اليَومَ ای حمزه کجایی که حال ما را ببینی! آه که امروز حمزه‌ای برای من نيست! شرح نهج‌البلاغه،ابن ابی‌الحدید، ج۱۱ ص۱۱۲ إمام باقر علیه‌السلام نیز در روایتی فرمودند: أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَ جَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلَا إِلَیْهِ وَ لَوْ کَانَا شَاهِدَیْهِمَا لَأَتْلَفَا نَفْسَیْهِمَا اما به خدا قسم، اگر حمزه و جعفر در ماجرای غصب خلافت حاضر بودند، آن دو نفر [ابوبکر و عمر] هرگز به آن چه که به آن دست یافتند، نمی‌رسیدند، حتی اگر می‌دیدند (آن دو نفر چه کردند) از جان خویش گذشته و آنان را به قتل می‌رساندند. الکافی، ج۸‌ ص۱۹۰