#حکمت
#ولایت
#معرفت
#فقه
#فقیه
#علمای_صالح
عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً فَقَالَ إِنَّ الْحِكْمَةَ الْمَعْرِفَةُ وَ التَّفَقُّهُ فِي الدِّينِ فَمَنْ فَقُهَ مِنْكُمْ فَهُوَ حَكِيمٌ وَ مَا أَحَدٌ يَمُوتُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَحَبَّ إِلَى إِبْلِيسَ مِنْ فَقِيه
سلیمان بن خالد از امام صادق (صلوات الله علیه) از کلام خداوند:
﴿وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً﴾ (و آنکه به او حکمت داده شود؛ بیتردید او را خیر فراوانی داده ند) سؤال کرد. حضرت در جواب فرمود: حكمت عبارت است از معرفت و تفقه در دين، هر كدام از شما که فقيه در دين باشد؛ حكيم است. شیطان از مردن هيچ یک از مؤمنین، به اندازه خوشحالى از مردن یک فقيه خوشحال نمی شود.
تفسير العياشي، ج1، ص: 151
تفسير الصافي، ج1، ص: 298
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج1، ص: 215
تفسير نور الثقلين، ج1، ص: 287
تفسير كنز الدقائق و بحر الغرائب، ج2، ص: 444
البرهان في تفسير القرآن، ج1، ص: 548
#ناگفته نماند که حسب بعضی از احادیث دیگر ، این حکمت که گمشده مومن است و به کسی که عطا شود فقد اوتی خیرا کثرا ، معرفه الامام علیه السلام است.
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#لسان_مختلف
#ترک
#روم
#مخلوق
#معرفت
نصير خادم می گوید: بارها از حضرت امام حسن عسكرى صلوات الله علیه شنيدم كه با غلامان خود به زبان آنها سخن میفرمودند و در ميان ايشان ترك و رومى و صقالبى بود من در شگفت شدم و با خود گفتم: ایشان در مدينه بدنيا آمده و تا (پدرش) امام هادى صلوات الله علیه به شهادت رسیدند خود را بكسى نشان نداد و كسى او را نديد! اين چگونه است؟!
حضرت امام حسن عسکری صلوات الله علیه رو بمن كرده فرمودند:
همانا خداوند جلّ ذکره حجت خود را از ميان ساير خلقش آشكار و ممتاز کرده است، و معرفت و شناخت همه چيز را به او عطاء کرده است و او لغتها و نسبها و پيش آمدها را می شناسد و میداند، و اگر چنين نباشد ميان حجت و امام با رعيت و ساير مردم فرقى نخواهد بود.
الإرشاد، ج۲، ص۳۳۰
#اللهم_عجل_لولیک_الغریب_المظلوم_الفرج
#امامت
#ولایت
#معرفت
#اطاعت
قال جعفر بن محمّد الصادق صلوات الله عليه ؛
نحنُ الّذينَ فَرَضَ اللّهُ طاعَتَنا ، لا يَسَعُ النّاسُ اِلّا مَعرِفَتَنا و لايُعذَرُ النّاسُ بِجَهالَتِنا ، مَن عَرَفَنا كانَ مُؤمِناً و مَن أنكَرَنا كانَ كافِراً و مَن لَم يَعرِفنا و لَم يُنكِرنا ، كانَ ضالاً حَتّی يَرجِعَ اِلی الهُدی الّذی افتَرَضَ اللّهُ عَليهِ مِن طاعَتِنا الواجِبَةِ ، فَان يَمُت عَلی ضَلالَتِهِ ، يَفعَلُ اللّهُ بِهِ ما يَشاءُ.
ما کسانی هستیم که خدا إطاعتِ از ما را واجب فرموده ، مردم راهی جز معرفت ما ندارند و به خاطر نشناختن ما معذور نیستند ، هر کس معرفت ما را داشته باشد مؤمن و هر که ما را انکار نماید کافر است ، و کسی که نه إقرار به معرفت ما دارد و نه إنکار میکند گمراه است ، مگر اینکه به سوی إطاعت ما که خدا بر او واجب فرموده بازگردد ، پس اگر بر همان گمراهیَش بمیرد ، خدا هر گونه که بخواهد با او رفتار میکند.
کافی ۱ / ۱۸۷ ، حدیث ١١
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#برترین_عبادت
#شناخت
#معرفت
#انتظار
#فرج
امام كاظم (عليه السلام) فرمودند:
برترين عبادت پس از شناخت ، انتظار فرج است.
أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ بَعْدَ اَلْمَعْرِفَةِ اِنْتِظَارُ اَلْفَرَجِ.
تحف العقول، ج ۱، ص ۴۰۳
#زهیر_بن_قین علیه الرحمه
#معرفت
#حیاء
#ادب
الملهوف : حَدَّثَ جَماعَةٌ مِن بَني فَزارَةَ وبَجيلَةَ قالوا : كُنّا مَعَ زُهَيرِ بنِ القَينِ لَمّا أقبَلنا مِن مَكَّةَ ، فَكُنّا نُسايِرُ الحُسَينَ عليه السلام ، وما شَيءٌ أكرَهَ إلَينا مِن مُسايَرَتِهِ ، لِأَنَّ مَعَهُ نِسوانَهُ ، فَكانَ إذا أرادَ النُّزولَ اعتَزَلناهُ ، فَنَزَلنا ناحِيَةً . فَلَمّا كانَ في بَعضِ الأَيّامِ نَزَلَ في مَكانٍ ، فَلَم نَجِد بُدّا مِن أن نُنازِلَهُ فيهِ ، فَبَينَما نَحنُ نَتَغَدّى بِطَعامٍ لَنا إذ أقبَلَ رَسولُ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى سَلَّمَ عَلَينا . ثُمَّ قالَ : يا زُهَيرُ بنُ القَينِ ، إنَّ أبا عَبدِ اللّه ِ عليه السلام بَعَثَني إلَيكَ لِتَأتِيَهُ . فَطَرَحَ كُلُّ إنسانٍ مِنّا ما في يَدِهِ ، حَتّى كَأَنَّما عَلى رُؤوسِنا الطَّيرُ . فَقالَت لَهُ زَوجَتُهُ ـ وهِيَ دَيلَمُ بِنتُ عَمرٍو ـ : سُبحانَ اللّه ِ ! أَيبعَثُ إلَيكَ ابنُ رَسولِ اللّه ِ ثُمَّ لا تَأتيهِ ؟ ! فَلَو أتَيتَهُ فَسَمِعتَ مِن كَلامِهِ . فَمَضى إلَيهِ زُهَيرٌ . فَما لَبِثَ أن جاءَ مُستَبشِرا قَد أشرَقَ وَجهُهُ ، فَأَمَرَ بِفُسطاطِهِ فَقُوِّضَ ، وبِثَقَلِهِ ومَتاعِهِ فَحُوِّلَ إلَى الحُسَينِ عليه السلام ، وقالَ لِامرَأَتِهِ : أنتِ طالِقٌ ؛ فَإِنّي لا اُحِبُّ أن يُصيبَكِ بِسَبَبي إلّا خَيرٌ ، وقَد عَزَمتُ عَلى صُحبَةِ الحُسَينِ عليه السلام لِأَفدِيَهُ بِروحي ، وأقِيَهُ بِنَفسي . ثُمَّ أعطاها مالَها ، وسَلَّمَها إلى بَعضِ بَني عَمِّها لِيوصِلَها إلى أهلِها . فَقامَت إلَيهِ ووَدَّعَتهُ وبَكَت ، وقالَت : خارَ اللّه ُ لَكَ ، أسأَلُكَ أن تَذكُرَني فِي القِيامَةِ عِندَ جَدِّ الحُسَينِ عليه السلام . ثُمَّ قالَ لِأَصحابِهِ : مَن أحَبَّ مِنكُم أن يَصحَبَني ، وإلّا فَهُوَ آخِرُ العَهدِ مِنّي بِهِ.
گروهى از بنى فَزاره و بَجيله مى گويند: با زُهَير بن قَين ، از مكّه برمى گشتيم و با حسين عليه السلام هم سفر بوديم و هم سفرى با او ، بر ما بسيار ناگوار بود ؛ زيرا زنانش همراه او بودند و هر گاه در جايى فرود مى آمد، از او دورى مى جستيم و در ناحيه اى ديگر ، فرود مى آمديم. يك روز در جايى فرود آمد كه چاره اى نداشتيم ، مگر اين كه با او فرود بياييم. مشغول خوردن غذا بوديم كه فرستاده حسين عليه السلام آمد و بر ما سلام كرد و سپس گفت: اى زُهَير بن قَين ! ابا عبد اللّه ، مرا فرستاده تا تو به نزدش بروى. هر يك از ما ، آنچه را در دست داشت، افكند و گويا پرنده بر روى سر ما بود. همسرش ، دَيلَم دختر عمرو ، به او گفت: سبحان اللّه ! فرزند پيامبر خدا، پيغام مى دهد و تو نزد او نمى روى؟! كاش مى رفتى و به سخنش گوش فرا مى دادى ! زُهَير ، نزد ايشان رفت و لَختى نگذشت كه نويديافته، با چهره اى درخشان آمد و فرمان داد تا خيمه و بار و بنه و كالايش را برچينند و به سوى حسين عليه السلام ببرند و به همسرش گفت: تو را طلاق دادم ؛ چون نمى خواهم جز بهره نيكو ، از من به تو برسد. آهنگ همراهى حسين عليه السلام كرده ام تا جانم را فدايش نمايم و با جان ، از او پاسدارى كنم. سپس دارايىِ همسرش را به او پس داد و او را به برخى پسرعموهايش سپرد كه او را به خانواده اش برسانند. همسرش به سوى او رفت و با او خداحافظى كرد و گريست و گفت: خدا ، برايت خير خواست . از تو مى خواهم كه در روز رستاخيز ، مرا نزد جدّ حسين ، ياد كنى. سپس [زُهَير] به يارانش گفت: هر يك از شما دوست دارد، همراهم بيايد ، وگر نه اين ، واپسين ديدار من با اوست.
الملهوف : ص 132
بحار الأنوار : ج 44 ص 371
پس طبق این نقل جناب زهیر علیه الرحمه اگر خیمه های خویش را دورتر از خیام حسینی علیه السلام برپا می کرده علتش حیاء بوده نه بی معرفتی.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#معرفت
قال امیرالمومنین صلوات الله علیه:
مَنْ عَرَفَنِي وَ عَرَفَ حَقِّي فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ
امیرالمومنین صلوات الله علیه:
هر که مرا شناخت و حق مرا شناخت، همانا پروردگار خود را شناخته است.
معاني الأخبار صفحه 18 حدیث 14
الإختصاص صفحه 248
بحار الأنوار جلد 4 صفحه 9 حدیث 18
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.