#حجاب
#حیاء
#وفاء
#زنان
#ابهت
#اقتدار
قال امیرالمومنین صلوات الله علیه: تَسَرْبَلِ بِالْحَياءَ وَ ادَّرِعِ الْوَفاءَ وَ احْفَظِ الاْءِخاءَ وَ أَقْلِلْ مُحادَثَةَ النِّساءِ يَكْمُلْ لَكَ السَّناءُ.
امیرالمومنین صلوات الله علیه:
لباس #حياء و زره #وفا به تن نما، برادري را حفظ كن و با #زنان كمتر بحث و گفتگو نما تا رفعت و بزرگي تو كامل گردد.
غرر الحكم
جامع أحاديث الشيعة جلد 20 صفحه 306
مستدرك الوسائل جلد 14 صفحه 273
#شاهچراغ
#ناموس
#حجاب
#عقل
#حیاء
#دین
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِيفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِيٍّ علیه السلام قَالَ:
هَبَطَ جَبْرَئِيلُ عَلَى آدَمَ علیه السلام
فَقَالَ يَا آدَمُ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أُخَيِّرَكَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ فَاخْتَرْهَا وَ دَعِ اثْنَتَيْنِ
فَقَالَ لَهُ آدَمُ يَا جَبْرَئِيلُ وَ مَا الثَّلَاثُ ؟
فَقَالَ الْعَقْلُ وَ الْحَيَاءُ وَ الدِّينُ
فَقَالَ آدَمُ إِنِّي قَدِ اخْتَرْتُ الْعَقْلَ
فَقَالَ جَبْرَئِيلُ لِلْحَيَاءِ وَ الدِّينِ انْصَرِفَا وَ دَعَاهُ-
فَقَالا يَا جَبْرَئِيلُ "
إِنَّا أُمِرْنَا أَنْ نَكُونَ مَعَ الْعَقْلِ حَيْثُ كَانَ
قَالَ فَشَأْنَكُمَا وَ عَرَجَ
أصول الكافي / ترجمه مصطفوى ؛ ج1 ؛ ص11
باب عقل وجهل
اصبغ بن نباته از(امیرالمومنین) على عليه السلام روايت ميكند كه جبرئيل بر آدم نازل شد :
و گفت: اى آدم من مأمور شدهام كه ترا در انتخاب يكى از سه چيز مخير سازم پس يكى را برگزين و دوتا را واگذار.
آدم گفت چيست آن سه چيز؟
گفت: عقل و حياء و دين
آدم گفت عقل را برگزيدم،
جبرئيل بحياء و دين گفت شما بازگرديد و او را واگذاريد،
آن دو گفتند اى جبرئيل ما مأموريم هرجا كه عقل باشد با او باشيم.
گفت خود دانيد و بالا رفت.
از مجموع اين روايت چنين استفاده مىشود كه عقل باحياء و دين لازم و ملزومند و از يك ديگر جدا نشوند پس خداوند بهر كس عقل عنايت كند حياء و دين هم عنايت كرده است و كسي را كه باحياء و متدين يافتيم بايد او را عاقل هم بدانيم.
#حجاب
#ناموس
#عفاف
#حیاء
#حجاب
قال امیرالمومنین صلوات الله علیه: وَ صَارَ الْفُسُوقُ نَسَباً، وَ الْعَفَافُ عَجَباً
امیرالمومنین صلوات الله علیه در پیش بینی آینده می فرماید:
مردم به گناه افتخار مى كنند و از پاكدامنى در شگفتى و تعجب فرو مىروند.
نهج البلاغه خطبه 108
#حجاب_غیرت_شیعه
#حجاب_غیرت_شیعه
#حجاب_غیرت_شیعه
#بخشش
#درخواست
#حیاء
و قال عليه السلام: السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً؛ فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ.
امیرالمومنین صلوات الله علیه: سخاوت آن است كه ابتدايى (و بدون درخواست) باشد و امّا آنچه در برابر تقاضا داده مى شود، از روى حيا و براى دفع مذمّت است.
نهج البلاغه حکمت 53
#حجاب_غیرت_شیعه
#ناموس
#کلام
#حیاء
#قلب
#ورع
#مرگ
حضرت امیرالمومنین علی صلوات الله علیه در بیانی نورانی، درباره پرگویی و لغزش های حاصل از آن، چنین هشدار می دهد:
مَن کثُرَ کلامُهُ، کثُرَ خَطاؤُهُ
وَمَن کثُرَ خُطاؤُهُ، قَلَّ حَیاؤُهُ
وَ مَن قَلَّ حَیاؤُهُ، قَلَّ وَرَعُهُ.
وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ، ماتَ قَلبُهُ
و مَن ماتَ قَلبُهُ دَخَلَ النّارَ.
آن که کلامش زیاد باشد، لغزشش زیاد خواهد بود
و آن که لغزشش بسیار باشد، حیایش کم می شود.
هر که حیایش کم شود، پارسایی اش اندک می شود
و هر کس که پارسایی اش اندک شود، قلبش خواهد مُرد
و آن کس که قلبش بمیرد، گرفتار دوزخ خواهد شد.
تحف العقول ج۱ ص۹۲
#حجاب_غیرت_شیعه
#دعا_وظیفه_شیعه
#حیاء
#سحر_خیزی
#کلاغ
#جماع
#احتیاط
#کاسبی
قَالَ الصَّادِقُ صلوات الله علیه:
«تَعَلَّمُوا مِنَ الْغُرَابِ ثَلَاثَ خِصَالٍ اسْتِتَارَهُ بِالسِّفَادِ وَ بُكُورَهُ فِي طَلَبِ الرِّزْقِ وَ حَذَرَهُ.»
منلايحضرهالفقيه، ج۱، ص۴۸۲
«سه خصلت را از کلاغ بیاموزید:
پوشاندن (پنهان کردنِ) خود، هنگام نزدیکی
صبح بسیار زود برخواستن، برای طلب روزی
و احتیاط (هوشیاریِ) شدید (در قبال تهدیدها.)»
#حجاب_غیرت_شیعه
#حاجت
#نامه
#حیاء
#لباس_تبرکی
محمد بن سهل قمی میگوید ؛
آن زمان که در مکّه مجاور بودم ، فرصتی دست داد که در مدینة خدمت إمام جواد علیه السّلام برسم ، در طول راه با خودم فکر کردم که از إمام لباسی تقاضا کنم برای تیمّن و تبرّک.
ملاقاتْ به پایان رسید و من مجال آن را نیافتم که خواسته ام را مطرح کنم. فکر کردم تقاضایم را در نامه ای بنویسم و به إمام تقدیم کنم.
نامه را نوشتم ، اما برای دادنِ نامه به إمام تردید کردم و همچنان خجالت کشیدم و با خودم گفتم به مسجد میروم و دو رکعت نماز میخوانم و صد بار از خدا طلب خیر و صلاح میکنم ، اگر به قلبم الهام شد که نامه را بدهم ، میدهم و الّا آن را پاره میکنم.
چنین کردم ، اما همچنان دلم به دادن نامه گواهی نداد ، از خواسته ام گذشتم ، نامه را پاره کردم و رهسپار مکّة شدم ، هنوز فاصله چندانی از مدینة نگرفته بودم که دیدم کسی با بسته ای در دست ، در میان کاروان دنبال من میگردد ، وقتی به من رسید ، بسته را به من داد و گفت این لباس را إمام جواد علیه السّلام برای شما فرستاده است.
بحارالأنوار ۵۰ / ۴۴
#الحمدلله_که_مولایم_امیرالمومنین_است.
#زهیر_بن_قین علیه الرحمه
#معرفت
#حیاء
#ادب
الملهوف : حَدَّثَ جَماعَةٌ مِن بَني فَزارَةَ وبَجيلَةَ قالوا : كُنّا مَعَ زُهَيرِ بنِ القَينِ لَمّا أقبَلنا مِن مَكَّةَ ، فَكُنّا نُسايِرُ الحُسَينَ عليه السلام ، وما شَيءٌ أكرَهَ إلَينا مِن مُسايَرَتِهِ ، لِأَنَّ مَعَهُ نِسوانَهُ ، فَكانَ إذا أرادَ النُّزولَ اعتَزَلناهُ ، فَنَزَلنا ناحِيَةً . فَلَمّا كانَ في بَعضِ الأَيّامِ نَزَلَ في مَكانٍ ، فَلَم نَجِد بُدّا مِن أن نُنازِلَهُ فيهِ ، فَبَينَما نَحنُ نَتَغَدّى بِطَعامٍ لَنا إذ أقبَلَ رَسولُ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى سَلَّمَ عَلَينا . ثُمَّ قالَ : يا زُهَيرُ بنُ القَينِ ، إنَّ أبا عَبدِ اللّه ِ عليه السلام بَعَثَني إلَيكَ لِتَأتِيَهُ . فَطَرَحَ كُلُّ إنسانٍ مِنّا ما في يَدِهِ ، حَتّى كَأَنَّما عَلى رُؤوسِنا الطَّيرُ . فَقالَت لَهُ زَوجَتُهُ ـ وهِيَ دَيلَمُ بِنتُ عَمرٍو ـ : سُبحانَ اللّه ِ ! أَيبعَثُ إلَيكَ ابنُ رَسولِ اللّه ِ ثُمَّ لا تَأتيهِ ؟ ! فَلَو أتَيتَهُ فَسَمِعتَ مِن كَلامِهِ . فَمَضى إلَيهِ زُهَيرٌ . فَما لَبِثَ أن جاءَ مُستَبشِرا قَد أشرَقَ وَجهُهُ ، فَأَمَرَ بِفُسطاطِهِ فَقُوِّضَ ، وبِثَقَلِهِ ومَتاعِهِ فَحُوِّلَ إلَى الحُسَينِ عليه السلام ، وقالَ لِامرَأَتِهِ : أنتِ طالِقٌ ؛ فَإِنّي لا اُحِبُّ أن يُصيبَكِ بِسَبَبي إلّا خَيرٌ ، وقَد عَزَمتُ عَلى صُحبَةِ الحُسَينِ عليه السلام لِأَفدِيَهُ بِروحي ، وأقِيَهُ بِنَفسي . ثُمَّ أعطاها مالَها ، وسَلَّمَها إلى بَعضِ بَني عَمِّها لِيوصِلَها إلى أهلِها . فَقامَت إلَيهِ ووَدَّعَتهُ وبَكَت ، وقالَت : خارَ اللّه ُ لَكَ ، أسأَلُكَ أن تَذكُرَني فِي القِيامَةِ عِندَ جَدِّ الحُسَينِ عليه السلام . ثُمَّ قالَ لِأَصحابِهِ : مَن أحَبَّ مِنكُم أن يَصحَبَني ، وإلّا فَهُوَ آخِرُ العَهدِ مِنّي بِهِ.
گروهى از بنى فَزاره و بَجيله مى گويند: با زُهَير بن قَين ، از مكّه برمى گشتيم و با حسين عليه السلام هم سفر بوديم و هم سفرى با او ، بر ما بسيار ناگوار بود ؛ زيرا زنانش همراه او بودند و هر گاه در جايى فرود مى آمد، از او دورى مى جستيم و در ناحيه اى ديگر ، فرود مى آمديم. يك روز در جايى فرود آمد كه چاره اى نداشتيم ، مگر اين كه با او فرود بياييم. مشغول خوردن غذا بوديم كه فرستاده حسين عليه السلام آمد و بر ما سلام كرد و سپس گفت: اى زُهَير بن قَين ! ابا عبد اللّه ، مرا فرستاده تا تو به نزدش بروى. هر يك از ما ، آنچه را در دست داشت، افكند و گويا پرنده بر روى سر ما بود. همسرش ، دَيلَم دختر عمرو ، به او گفت: سبحان اللّه ! فرزند پيامبر خدا، پيغام مى دهد و تو نزد او نمى روى؟! كاش مى رفتى و به سخنش گوش فرا مى دادى ! زُهَير ، نزد ايشان رفت و لَختى نگذشت كه نويديافته، با چهره اى درخشان آمد و فرمان داد تا خيمه و بار و بنه و كالايش را برچينند و به سوى حسين عليه السلام ببرند و به همسرش گفت: تو را طلاق دادم ؛ چون نمى خواهم جز بهره نيكو ، از من به تو برسد. آهنگ همراهى حسين عليه السلام كرده ام تا جانم را فدايش نمايم و با جان ، از او پاسدارى كنم. سپس دارايىِ همسرش را به او پس داد و او را به برخى پسرعموهايش سپرد كه او را به خانواده اش برسانند. همسرش به سوى او رفت و با او خداحافظى كرد و گريست و گفت: خدا ، برايت خير خواست . از تو مى خواهم كه در روز رستاخيز ، مرا نزد جدّ حسين ، ياد كنى. سپس [زُهَير] به يارانش گفت: هر يك از شما دوست دارد، همراهم بيايد ، وگر نه اين ، واپسين ديدار من با اوست.
الملهوف : ص 132
بحار الأنوار : ج 44 ص 371
پس طبق این نقل جناب زهیر علیه الرحمه اگر خیمه های خویش را دورتر از خیام حسینی علیه السلام برپا می کرده علتش حیاء بوده نه بی معرفتی.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#شام
#مجلس
#حجاب
#حیاء
حضرت_زینب کبری سلاماللهعلیها در مجلس یزید لعنةاللهعلیه فرمودند:
«اى فرزند آزادشدگان! آيا اين از عدالت است كه زنان و كنيزان خود را پشت پرده پنهان کنی و دختران رسول خدا را در ميان نامحرمان به شکل اسير حاضر نمايى و ... آنان را با دشمنانشان شهر به شهر بگردانی ... در حالى كه از مردان آنها كسى همراهشان نيست و سرپرست و حمايتگرى ندارند؟!»
احتجاج ص۳۰۸
لهوف ص۱۰۶
قابل توجه مردان بیغیرتی که مو و دیگر جاذبههای نوامیسشان در برابر نامحرمان نمایان است .
#حجاب_نماد_غیرت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#ادب
#درخواست
#شرم
#حیاء
روزی #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه متوجه شدند در منزلشان هیچ خوردنی موجود نیست (بخاطر کثرت #انفاق حضرت، گاهی چنین وضعی پیش میآمد)؛ به #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها فرمودند: «فاطمهجان! چرا به من نگفته بودید تا برایتان چیزی بخرم؟» سرور بانوان عالم عرض کردند:
«اى أباالحسن! من از پروردگارم شرم دارم که از شما درخواستی كنم و توانِ برآوردنش را نداشته باشید.»
«فقال علي عليهالسلام: يا فاطمة ألا كنت أعلمتيني فأبتاعكم شيئا؟ فقالت فاطمه علیهاالسلام: يا أباالحسن إني لاستحيي من إلهي أن تكلف نفسك ما لاتقدر عليه.»
تفسیر فرات کوفی، ص۸۳
الأمالی (شیخطوسی)، ص۶۱۶
چه زندگیِ نورانی میشد اگر بانوان شیعه، #چشم_و_همچشمی که آتش به بنیان خانوادهها کشیده است را کنار میگذاشتند و کمی به #ساده_زیستی و #ایثار صدّیقهکبری علیهاالسلام تأسّی میکردند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه