#محرم_الحرام
#دهه_اول
#گودال_آتش
#خیام_حسینی
#جزای_زخم_زبان
#روز_عاشورا
روى انه لما حفر الامام الخندق وملأه نارا ، فقال رجل ملعون يسمى بجبيرة الكلبي : عجلت يا حسين بنار الدنيا قبل نار الاخرة. فقال ( عليه السلام ) : تعيرني بالنار وابي قاسمها وربي غفور رحيم ، فقال ( عليه السلام ) : اللهم احرقه بالنار في الدنيا قبل نار الاخرة. فما استتم كلامه حتى تحرك به جواده ، فطرحه مكبا على رأسه في وسط النار فاحترق ، فكبر ونادى مناد من السماء : هنيئت بالاجابة سريعا يابن رسول الله (صلى الله عليه وآله) .
هنگامی که امام حسین صلوات الله علیه خندق را حفر کرد (امام گودالی پشت خیمه ها کند و آن را پر از آتش کرد که دشمن از پشت حمله نکند) و آن را پر از آتش نمود، مرد ملعونی به اسم جبیره کلبی به امام گفت: ای حسین قبل از آتش روز قیامت به آتش این دنیا تعجیل کردی. امام فرمود: مرا به آتش ملامت (مسخره) می کنی در حالی که پدرم تقسیم کننده آتش دوزخ و پروردگارم آمرزنده و مهربان است. و فرمود: خدایا! او را قبل از آتش روز قیامت به آتش دنیا بسوزان. کلام امام تمام نشده بود که اسبش حرکت کرد و او را به صورت در وسط آتش انداخت و سوخت، امام تکبیر گفت و منادی از آسمان ندا کرد: ای پسر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) اجابت سریع دعایت گوارایت باد.
صحیفه الحسین (صلوات الله علیه) صفحه 128
#لا_یوم_کیومک_یااباعبدالله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_و_فرجنا_بفرجه
#اللهم_العن_ابابکر_عمر_عثمان_عایشه_یزید
#اعتقادراسخ
#روزعاشورا
#گودال_آتش
#شیعه_هند
#عبدالکریم_حائری
#شیخ_عبدالزهراء
یکی از سالها که هندیها به کربلا آمدند تا روز عاشورا در آتش روند، زمینی حدود سه برابر صحن حضرت معصومه علیهاالسلام را آماده کردند و از اوایل محرم مشغول تهیهی هیزم و چوبها شدند.
دو روز پیش از عاشورا آنها را آتش زدند. چون چوبهایی بود که تا به صورت آتش درآید طول میکشد. محلی به طول سی متر و عرض هشت متر آتش آماده و به حدی شعلهی او و داغی آتش زیاد بود که در حدود صد متری که بعضی از آقایان نشسته بودند، گرمی آتش به آنها اثر میکرد و بادبزن به جلو صورتشان قرار میدادند که کمتر اذیت شوند. علماء هم در یک جای بلندتری نشسته بودند.
چون روز عاشوراء شد و آماده برای رفتن در آتش شدند یکی از آنها که پیرمردی بود، جای بلندی ایستاد و چنین اظهار داشت: که ای مردم نگویید ما ساحریم…! اگر ما فردا در این آتش رویم پودر میشویم!
خلاصه اینکه اینها دور آتش میرفتند و سینه میزدند و «یا حسین» میگفتند. یک مرتبه دیدیم که آنها وارد آتش شدند...
شخصی به نام شیخ عبدالزهرا خطیب که اولین واعظ کربلا بود و بسیار مخلص، که کویتیها به او گفته بودند هر چه در کربلا به شما پول میدهند، ما پنجاه مقابل آن به شما میدهیم که به کویت بیائید و ده روز برای ما منبر روید، گفته بود اگر یک ملیون مقابل هم بدهید من از اینجا بیرون نمیروم.
خلاصه این که او را هم دیدیم وارد آتش شد و هیچ ناراحتی برایش پیش نیامد و همینطور آقای سید محمد صالح شهرستانی؛ هر چه خواستند جلوی او را بگیرند نشد و ایشان هم وارد آتش شدند...
البته یکی از افرادی که وارد آتش شد، به مجرد ورود در آن، دادش بلند شد: «سوختم سوختم!!!»، او را بیرون آوردند و خیلی بدنش سوخته بود که تا چند روز در بیمارستان بستری شد.
گفته بود من به قصد این که امتحان کنم، رفتم. به خلاف دیگران که با عشق امام حسین علیهالسلام رفته بودند.
البته بسیاری از جوانهایی که شاهد این قضیه بودند و به نماز اهمیت نمیدادند، نماز خوان شده و به مسیر سعادت رفتند.
شرح زندگانی حضرت آیة الله مؤسس
حاج شیخ عبدالکریم حائری، ص ۳۳۴
#کاش_شبی_در_حرمت_گریه_کنم.