eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
179 دنبال‌کننده
454 عکس
240 ویدیو
6 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام وداع حضرت سکینه با حضرت ابی عبدالله صلوات الله علیه اثر: روح الامین
صلوات الله و سلامه علیک یا امیرالمومنین ممنونتم رفیق گوارای وجودت
امام صادق صلوات الله علیه می‌فرماید: هنگامی که شام پنج‌شنبه و شب جمعه فرا می‌رسد، فرشتگانی از آسمان نازل می‌شوند که به همراه خود قلم‌هایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمی‌کنند. من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمر لعنةالله‌علیه رو به اطرافيان كرد و گفت: فاطمه را بزنيد! آن دژخيمان چنان فاطمه عليها السّلام را ضرب و جرح نمودند كه بيمار و بسترى گرديد [۱] و بدنش رنجور و كاهيده شد و از فرط لاغرى چون سايه‌اى مى‌‏نمود.[۲] عمر خود نيز از آنان عقب نماند و با غلاف شمشير به پهلوى فاطمه عليها السّلام مى‌زد و با تازيانه بر دست او مى‏‌نواخت[۳] به گونه‏‌اى كه بدن فاطمه عليها السّلام سياه شد[۴] و تا هنگام وفات اثر آن محو نگرديد.[۵] سلمان مى ‏گويد: همه جز عمر و خالد و مغيره لعنهم الله به گريه درآمدند؛ ليكن عمر گفت: ما را با زنان و ايده آنها كارى نيست.[۶] در برخى از روايات چنين آمده است: قنفذ با سيلى به صورت فاطمه عليها السّلام زد و اين ضربه به چشم آن عزيز اصابت نمود[۷]؛ و آن بانوى مظلومه را به سوى درگاه كشيد و چنان با درب خانه به او زد كه پهلوى او شكست و جنينش سِقْط گرديد و تا آخر عمر كوتاه خود در بستر بيمارى افتاد.[۸] او با غلاف شمشير آن حضرت را آزرده و با تازيانه به سر و دست و كتف و بازوى آن بانو مى‌زد، جاى تازيانه‏‌هاى او چون بازوبند متورم شد.[۹] از برخى روايات چنين معلوم مى‏‌شود كه سبب شهادت محسن عليه السّلام يا مهمترين عامل آن قنفذ لعنةالله‌علیه بوده است.[۱۰] از سوى ديگر خالد لعنةالله‌علیه نيز با غلاف شمشير آن بانوى گرامى را آزرده و او را بين در و ديوار فشرده است.[۱۱] از ديگر كسانى كه حرمت پيامبر صلّى الله عليه وآله را شكستند، مغيرة بن شعبه لعنةالله‌علیه بود. او چنان فاطمه عليهاالسّلام را مى‌زد كه از بدن نازنينش خون جارى شد. او در فشردن درب خانه نيز سهمى داشت و از اين‏‌رو اسقاط جنين هم به مغيره لعنةالله‌علیه نسبت داده شده است.[۱۲] منابع: [۱] مؤتمر علماء بغداد ص۶۳ [۲] دعائم الاسلام ج۱ ص۲۳۲؛ بحارالانوار ج۸۱ ص۲۷۲ [۳] كتاب سليم ص۲۵۰؛ كامل بهائى ج۱ ص۳۰۵ ؛ جنات الخلود ص۱۹ [۴] جنة العاصمة ص۲۵۲؛ الشمس الضحى ص۱۵۴ [۵] مراجعه شود به: مصائب المعصومين عليهم‏السلام ص۲۷؛ بيت الاحزان، يزدى ص۳۳؛ جامع النورين ص۲۴۴؛ شعشعة الحسينية ص۱۴۴؛ حزن المؤمنين ص۶۱؛ بشارة الباكين ص۲۶؛ مرقاة الايقان ج۱ ص۱۱۲؛ انوار الشهادة ص۲۰۷؛ ماتمكده مجلس سيزدهم [۶] كتاب سليم ص۸۵؛ گريه مهاجمين در المسترشد ص۳۷۷ و الامامة والسّياسة ج۱ ص۲۰ نيز آمده است [۷] سيرة الائمة الاثنى عشر عليهم‏السلام ج۱ ص۱۴۵ [۸] كتاب سليم ص۸۵؛ احتجاج ص۸۳ در مورد شكستن پهلو و يا دنده آن حضرت عليهاالسلام مراجعه شود به كتاب سليم ج۲ ص۹۰۷ چاپ جديد؛ امالى شيخ صدوق ص۱۱۴ ( چاپ بيروت ۱۰۰ ) فضائل شاذان قمى ص۹؛ المحتضر ص۶۱؛ بحارالانوار، ج۱۰۱ ص۴۴ (نوشته‏ اى از شهيد اوّل) فرائدالسمطين جوينى شافعى ج۲ ص۳۵؛ ارشاد القلوب ص۲۹۵؛ مصباح كفعمى ص۵۵۳ [۹] مراجعه شود به: كتاب سليم ص۱۳۴؛ دلائل الامامة ص۴۵ چاپ جديد ص۱۳۴؛ كشكول آملى ص۸۳؛ حديقة الشيعة ص۳۰؛ الكوكب الدري ج۱ ص۱۹۴؛ الكبريت الأحمر ص۲۷۷ [۱۰] دلائل الامامة ص۴۵ چاپ جديد ص۱۳۴؛ علم اليقين ج۲ ص۶۸۶ [۱۱] بعضى خالد را نيز سبب اسقاط جنين مى‏دانند، مراجعه شودبه: كشكول آملى ص۸۳؛ حديقة الشيعة ص۳۰ [۱۲] احتجاج ص۲۷۸؛ جلاءالعيون، شبّر ج۱ ص۱۹۳ کپی شده از کانال معارف اهلبیت علیهم السلام
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ساقی العطاشی خیر ببینی زائر دم معرفتت همیشه گرم
اثبات شهادت حضرت محسن علیه السلام و وقایع تلخ هجوم به بیت وحی. کتاب تلخ ترین فاجعه روزگار تالیف عجیبی ست از عبدالمحسن طاها این کتاب حاوی نکات بسیار عجیب ، جانسوز ، دقیق از واقعه هجوم است. این کتاب ، خواننده گانش رو بی نیاز از مراجعه به کتب دیگه کرده و حجت رو بر اهل انصاف و تحقیق تمام میکند.
عَنْ حَمْزَةَ وَ مُحَمَّدٍ ابْنَیْ حُمْرَانَ قَالا: اجْتَمَعْنَا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) فِی جَمَاعَةٍ مِنْ أَجِلَّةِ مَوَالِیهِ وَ فِینَا حُمْرَانُ بْنُ أَعْیَنَ فَخُضْنَا فِی الْمُنَاظَرَةِ وَ حُمْرَانُ سَاكِتٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) مَا لَكَ لَا تَتَكَلَّمُ یَا حُمْرَانُ فَقَالَ یَا سَیِّدِی آلَیْتُ عَلَی نَفْسِی (1) أَنْ لَا أَتَكَلَّمَ فِی مَجْلِسٍ تَكُونُ فِیهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) إِنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَكَ فِی الْكَلَامِ فَتَكَلَّمْ... حمزه و محمد پسران حمران گفتند: به همراه گروهی از والاترین شیعیان نزد امام صادق (صلوات الله علیه) گرد آمدیم و حُمران بن اعین نیز در میان ما بود. پس مشغول مناظره شدیم و حمران همچنان ساکت بود. پس امام صادق (صلوات الله علیه) به او فرمود: ای حمران، تو را چه شده که چیزی نمی گویی؟ پس گفت: ای سرورم! بر خودم لازم گردانیده ام جایی که شما حضور دارید سخن نگویم. سپس امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود: به تو اجازه سخن گفتن می دهم. سپس حمران سخن را آغاز کرد... منتهی الآمال معاني الأخبار (صدوق) صفحه 212 مختصر البصائر جلد 1 صفحه 340 بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 66 صفحه 3 .