eitaa logo
زوار العباس علیه السلام
180 دنبال‌کننده
451 عکس
239 ویدیو
6 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بفرجه
مشاهده در ایتا
دانلود
عَنْ حَمْزَةَ وَ مُحَمَّدٍ ابْنَیْ حُمْرَانَ قَالا: اجْتَمَعْنَا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) فِی جَمَاعَةٍ مِنْ أَجِلَّةِ مَوَالِیهِ وَ فِینَا حُمْرَانُ بْنُ أَعْیَنَ فَخُضْنَا فِی الْمُنَاظَرَةِ وَ حُمْرَانُ سَاكِتٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) مَا لَكَ لَا تَتَكَلَّمُ یَا حُمْرَانُ فَقَالَ یَا سَیِّدِی آلَیْتُ عَلَی نَفْسِی (1) أَنْ لَا أَتَكَلَّمَ فِی مَجْلِسٍ تَكُونُ فِیهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) إِنِّی قَدْ أَذِنْتُ لَكَ فِی الْكَلَامِ فَتَكَلَّمْ... حمزه و محمد پسران حمران گفتند: به همراه گروهی از والاترین شیعیان نزد امام صادق (صلوات الله علیه) گرد آمدیم و حُمران بن اعین نیز در میان ما بود. پس مشغول مناظره شدیم و حمران همچنان ساکت بود. پس امام صادق (صلوات الله علیه) به او فرمود: ای حمران، تو را چه شده که چیزی نمی گویی؟ پس گفت: ای سرورم! بر خودم لازم گردانیده ام جایی که شما حضور دارید سخن نگویم. سپس امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود: به تو اجازه سخن گفتن می دهم. سپس حمران سخن را آغاز کرد... منتهی الآمال معاني الأخبار (صدوق) صفحه 212 مختصر البصائر جلد 1 صفحه 340 بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 66 صفحه 3 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امیرالمؤمنین صلوات‌الله‌علیه: هرکه دوست دارد بداند که دوست یا دشمن ما است؛ پس قلبش را امتحان کند! پس اگر یکی از دوستان ما را دوست داشته باشد، پس دشمن ما نیست! و اگر دوستی از ما را دشمن بدارد، پس دوستدار ما نیست. مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَعْلَمَ أَ مُحِبٌّ لَنَا أَمْ مُبْغِضٌ فَلْیَمْتَحِنْ قَلْبَهُ فَإِنْ کَانَ یُحِبُّ وَلِیّاً لَنَا فَلَیْسَ بِمُبْغِضٍ لَنَا وَ إِنْ کَانَ یُبْغِضُ وَلِیّاً لَنَا فَلَیْسَ بِمُحِبٍّ لَنَا. مجالس مفید: ۱۹۷ .
صلوات الله علیک یا اباعبدالله الغریب ممنونتم رفیق شکرالله مساعیکم . .
صلوات الله علیک یا کفیل الحوراء خیر ببینی زائر
علیه السّلام وقتی که امام حسن عسکری علیه السّلام آبی طلبید که با مصطکی جوشانیده بودند و خواست که بیاشامد، فرمود: اوّل آبی بیاورید که نماز بخوانم. چون آب آوردند، دستمالی در دامن خود گسترد و وضو ساخت و نماز بامداد را ادا کرد و ظرف آب مصطکی که جوشانیده بودند گرفت که بیاشامد، از غایت ضعف و شدّت مرض دست مبارکش می‌لرزید و ظرف بر دندانهای شریفش می‌خورد. چون آب را بیاشامید، روح مقدّسش به عالم قدس پرواز نمود. جلاء العیون صفحه ۹۹۷
علیه السّلام با اینکه امام حسن عسکری علیه السلام در حصر شدیدی بسر می‌بردند و دائم در تقیّه بودند، اما فضائل و کرامات ایشان بر مردم پوشیده نماند، لذا مطابق با روایتِ شیخ صدوق رحمه الله، به محض انتشار خبر شهادت آن امام مظلوم در سامراء، شهر یک‌پارچه عزا و ضجّه شد و گویی قیامت بپا شده بود و همه برای مراسمِ تدفین آن حضرت حاضر شده بودند. جلاء العیون صحفه ٩٩٤ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه السلام از ابو جعفر احمد قصیر بصری روایت شده است که گفت: ما در نزد سید و مولای خود ابو محمّد علیه السّلام (امام حسن عسکری علیه السّلام) بودیم که خادمی از دستگاه حکومت که دارای مقام بالایی بود وارد شد و به امام عسکری علیه السّلام عرضه داشت: امیر المؤمنین تو را سلام می فرستد و می گوید: انوش نصرانی به ما نامه ای نوشته و خواسته است تا دو پسر او را تطهیر کنی. وی از ما خواسته تا از تو بخواهیم که سوار بر مرکب شده به خانه وی رفته و برای سلامتی و زنده ماندن پسر او دعا کنی. من نیز دوست می دارم که تو این کار را به انجام برسانی البته ما بدان سبب تو را برای انجام این کار به زحمت انداختیم که انوش گفته است: ما به دعای بازماندگان خاندان نبوّت و رسالت تبرّک می جوییم. مولای ما حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام در پاسخ فرمودند: «الحمد للّه الذی جعل الیهود و النصاری أعرف بحقنا من المسلمین» ستایش خداوندی را که نصاری و مسیحیان را در شناختن حقّ ما از مسلمانان داناتر و عارفتر قرار داده است. سپس دستور دادند تا اسب ایشان را زین کنند. آن حضرت بر مرکب سوار شده ما نیز در معیت ایشان بر انوش نصرانی وارد شدیم. ناگاه دیدیم انوش در حالی که کشیشان و خادمان کلیسا و راهبان اطراف او را گرفته بودند و انجیل بر سینه او بود با سروپای برهنه به استقبال آن حضرت آمد. او در جلوی در به امام عسکری علیه السّلام رسیده و به او گفت: ای سرور و مولای ما، من به این کتابی که تو به آن داناتر از ما هستی توسّل می جویم که گناه ما را در به زحمت انداختنت ببخشی، و به حق مسیح عیسی بن مریم و انجیلی که از جانب خداوند متعال آورده است سوگند یاد می کنم که از خلیفه نخواستم که این مطلب را از تو بخواهد مگر به این دلیل که ما در انجیل، شما خاندان را در پیشگاه خداوند مانند مسیح، عیسی بن مریم یافته ایم. حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام فرمودند: «این پسر تو برای تو باقی می ماند، اما پسر دیگر تو پس از سه روز از تو گرفته خواهد شد.- یعنی خواهد مرد- و این پسر تو که باقی می ماند اسلام آورده و اسلامش نیکو خواهد بود و از موالیان ما اهل بیت خواهد گردید.» انوش گفت: ای سرور و مولای من، به خدا سوگند که کلام تو حق است و با دانستن این مطلب که این پسر من مسلمان می شود و در سلک موالیان شما اهل بیت در خواهد آمد مرگ آن دیگری بر من آسان می آید. یکی از کشیشان به او گفت: در این صورت تو را چه می شود که خود مسلمان نمی شوی؟ انوش پاسخ داد: من مسلمانم و مولای ما این مطلب را می داند. مولای ما حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام فرمودند: «او راست می گوید، و اگر به خاطر این مطلب نبود که مردم می گفتند ما تو را به وفات پسرت خبر دادیم و آن چنان که ما خبر دادیم نشد هم اکنون از خداوند می خواستم تا او را نیز برای تو نگاه دارد.» انوش در پاسخ آن حضرت عرض کرد: ای سرور و مولای من، من جز آنچه تو خواسته ای نمی خواهم. ابو جعفر احمد قصیر بصری، روایت کننده این حدیث، گوید: به خدا سوگند که پس از سه روز آن پسر از دنیا رفت و پس از یک سال پسر دیگر انوش به دین مبین اسلام درآمد و به همراه ما تا زمان وفات سرور و مولای ما حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام ملازم منزل آن حضرت بود. هداية الکبرى ج ۱، ص ۳۳۴ .