eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
736 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
212 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. توصیه پزشکی به زائران کربلا ✍دکتر سعید مقتدری بسیاری از زائران برگشته ازسفر اربعین دچار سرفه های خشک، خستگی و بی رمقی و یا از این قبیل هستند.به درخواست یکی از بزرگواران چند نکته برای درمان عرض می کنم. لطفا برای اطلاع عموم بازنشر بفرمایید.اولا علت اصلی، خستگی، تغییر عادات خواب، تغییر تغذیه و دلتنگی و... است که ایمنی بدن را به شدت کاهش می‌دهد از طرفی هوای آلوده در عراق و وضعیت بهداشتی ضعیف مثلا دفع روباز فاضلاب موکب ها و تلمبار شدن و سوزاندن زباله ها و نبود زیرساخت‌های بهداشتی و همچنین تغییرات شدید آب و هوایی و گرمای روز و سرمای شب موجب آزردگی شدید ریه ها و مجاری تنفسی میشود. در این شرایط ازدحام شدید جمعیت موجب میشود یک بدن ضعیف و آزرده به شدت در معرض عوامل بیماری زا از جمله ویروسها بشود و فرد براحتی به عفونت ویروسی مبتلا شود.و از آنجا که درمان درستی صورت نمی‌گیرد و خستگی همچنان ادامه دارد، بیماری مزمن می شود. بهترین درمان بعد از برگشت از سفر، کمک به تجدید قوای بدن است.استفاده از میوه های تازه، غذاهای آب پز ، استراحت کافی و پرهیز از ملاقات با سایر افراد بسیار مهم است. چون ممکن افراد در ایران به گونه های دیگر مبتلا باشند و وضع پیچیده میشود.دمنوشهای مقوی مثل گاوزبان و عسل/آبلیمو هم مفید است. اما برای پاکسازی ریه هم باید اقداماتی انجام داد.دمنوش ترکیبی از زوفا، آویشن، بابونه و پونه بسیار مجرب است.برای رفع کوفتگی و بی رمقی، جوشانده چوب دارچین یا ریشه زنجبیل مناسب است. روغن مالی عضلات پا با روغنهای طبع گرم مثل شترمرغ، سیاهدانه، بابونه و... کمک کننده است.استراحت هم که قبلا گفته شد. ترکیب دیگری که هم روی ضعف ایمنی هم بدن درد خیلی مجرب و بی عدیل است، جوشانده دانه درخت سدر(مورد) و عناب است. هر دو را نیمکوب کرده چند ساعت در دو لیوان آب خیسانده و سپس بمدت ۲۰ دقیقه می جوشانیم تا حدود نصف آب کم شود. سپس صاف کرده و میل کنید.غرغره آب نمک رقیق هم موجب حفاظت از مجاری تنفسی آزرده می‌شود. در کنار اینها، درمان های رایج مثل ویتامین سی و دی در کنار یک خلط آور هم توصیه میشود.انتخاب من برای این موارد، شربت دکسترومتورفان یا شربت اکسپکتورانت است و اصلا شربت دیفن هیدرامین را توصیه نمی کنم چون موجب خشکی بیشتر می‌شود. شستشوی بینی و حلق با آب نمک رقیق یا سرم شستشو به شدت مفید است. بر خلاف تصور غذاهای سنگین مثل کباب در تقویت بدن در اینجا نقشی ندارد و توصیه به مصرف سوپ ها، به خصوص سوپ جو با کمی جعفری و هویج و یا نخوداب با گوشت پرندگان کوچک می‌شود.ماالشعیر طبی هم مقوی و نرم کننده اخلاط است. در اینترنت جستجو کنید. طرز تهیه نخوداب: نخود را چند ساعت خیسانده سپس با آب خودش روی حرارت ملایم همراه با ادویه(زیره و زردچوبه و...) و در صورت تمایل گوشت پرندگان آنقدر میپزیم تا نرم شود.اگر نفخ دارید باید آب نخود خیسانده را عوض کنید.ان شاءالله‌ با این روشها سالم باشید. @AFKAREHOWZAVI
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
. "آیا به بهترین ورژنِ از خود رسیده‌ایم؟" ✍مرضیه رمضان‌قاسم ما نه شبیه پدر، نه شبیه مادر و نه به دائی‌مان شبیه‌ایم بلکه ما شبیه خودمان‌ایم. ای کاش همانگونه که خدا از ما انتظار دارد یعنی به اندازه‌ای استعدادهای‌مان از خود توقع داشتیم تا مدام خود را با دیگران مقایسه نمی‌کردیم. گاهی با مشاهده‌ی نقیصه‌های مادی‌مان دچار افسردگی می‌شدیم در حالیکه باید بدانیم دنیا محل آزمایش است، و هر کس به نوعی آزمایش می‌شود؛ یکی با سرمایه؛ دیگری با فقر؛ یکی دیگر هم با اولاد و آن دیگری با نداشتن فرزند و... یادمان باشد دیر یا زود دنیا تمام می‌شود و مهم تلاشی‌ست که اینجا انجام می‌دهیم. برخی از ما بسیار خود را با آب و آتش می‌زنیم تا عملکردی همانند دیگران داشته‌باشیم اما کمتر سعی داشته‌ایم بهترین خودمان باشیم زیرا از استعداد و توانایی‌های خود ناآگاه‌ایم چرا که یک صدم تمرکزی که صرف توجه به دیگران داریم را بر خود نداریم و تا انسان به توانمندی و استعدادهای خود واقف نشود نه تنها تلاش برای شکوفایی آن نمی‌کند بلکه گاهی ممکن است خود را در جریان معکوسی قرار دهد که هیچ استعدادی در آن زمینه ندارد از این رو مسیر رسیدن به هدف برایش صعب العبور می‌گردد. اما اگر انسان بداند مسیر رشد و تعالی معنوی او با دیگران یکسان نیست نه خود را با دیگران مقایسه می‌کند و نه نسبت به‌ دیگران حسد می‌ورزد بلکه نسبت به هم‌نوعان خود دل‌رحم نیز می‌گردد و از آنها بدون توقع دستگیری می‌کند زیرا به این باور رسیده است که او شبیه هیچ‌کس نیست. آری علت مقایسه‌ی خودمان با دیگران بخاطر عدم ناآگاهی از فلسفه‌ی زندگی‌ست زیرا برخی از ما تصور می‌کنیم زندگی شبیه به یک جاده است و کسانی که از اتومبیل بهتری برخوردارند در جاده‌ی زندگی از همه پیشی می‌گیرند در حالیکه‌ در این دنیا هیچ کس نه از ما جلوتر و نه از ما عقب‌تر است؛ چون ما فقط در نحوه‌ی انسان بودن‌مان مشترک‌ایم اما تقدیر یکسانی برای‌مان رقم نخورده است چون هر یک از ما در یک بافت خانوادگی با ژنتیک مختص به خود و در موقعیت مادی و... متفاوتی خلق شده‌ایم اما با این وجود هر یک از ما در هر شرایطی که قرار گرفته‌ایم مختاریم به بهترین نسخه از خود تبدیل بشویم یا نشویم؛ البته درست است که تقدیر دست ما نبوده است اما اگر نتوانیم رسالت خود را در زندگی کشف کنیم قادر نخواهیم بود به هدفی که برای‌ آن خلق شده‌ایم برسیم آنگاه تقصیر از خود ماست و نباید فرد دیگری را مقصر بدانیم. آری نتیجه‌ی مقایسه‌ی خود با دیگران این است که انسان یا دچار خودکم‌بینی شده و قابیل مسلک و یا دچار خودبرتربینی و قارون مسلک می‌گردد در حالیکه ما باید ردپای انبیاء را دنبال کنیم تا در بندگی اوج بگیریم نه عُجب. آدمی بر اساس راهی که انتخاب می‌کند از امدادهاى الهى برخوردار می‌گردد پس هارونی و هابیلی مسلک باشیم. سوره مبارکه ابراهيم آیه ۲۷ يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وَفِي الآخِرَةِ ۖ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظّالِمينَ ۚ وَيَفعَلُ اللَّهُ ما يَشاءُ﴿۲۷﴾ خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می‌دارد؛ هم در این جهان، و هم در سرای دیگر! و ستمگران را گمراه می‌سازد، (و لطف خود را از آنها برمی‌گیرد)؛ خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام می‌دهد! @AFKAREHOWZAVI
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
. چقدر می‌شناسمش؟ ✍نجمه صالحی در مسیر رسالتش از همه‌ی ابزار تبلیغی عصر خود، بهره برد: شیوه‌هایی نظیر گفتگو، استدلال حضوری و چهره‌به چهره، کتابت و نامه نگاری، گسیل افرادی به‌عنوان تریبون‌های عمومی به نقاط مختلف با رعایت اصول عاطفی و روان شناختی. با یاران خود در قامت یک مناظره کننده به گفتگو می‌پرداخت؛ برای ترویج رسالتش با مخالفین نیز مباحثه داشت تا جهل آنان را بزداید. ساخت مسجد و برگزاری نمازهای روزانه و نماز جمعه، اذان و اقامه توصیه به برپاداشتن آئین حج در چارچوب مکتب، همه و همه، در راستای رسالتش بود. آموزه‌های مهم را به تدریج تعلیم داد و معتقد بود که نمی‌توان در گام نخست تکالیف مهم و سخت را بر عهده‌ی افراد گذارد. مخاطب را می‌شناخت و می‌دانست انسانی که به انجام عملی عادت پیدا کرده، عادتش به طور آنی به وجود نیامده که دفعی از بین برود و اگر بخواهد آن عادت را ترک کند، محتاج گذر زمان است! وحی الهی و تمام زوایای اسلام را به خوبی می‌شناخت و به هدفش باور قلبی داشت و همین ایمان، باور و اراده، موتور حرکتش بودند. مهربان و صبور بود. استقامت، پشتکار و پایبندی به امر تبلیغ همراه تداوم آموزش و نظارت مستمر بر اجرای احکام ویژگی بارز رسول الله صلی‌الله علیه‌وآله بود و به درستی رسالت پیام‌بری را اجرا نمود. پ.ن: نگاره اولین نماز اسلام، سیر النبی، نگهداری شده در کتابخانه ملی نیویورک @AFKAREHOWZAVI
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
. 《خوشخویی مومنان تبلیغی بی کلام است》 ✍فاطمه شکیب رخ در یکی از نظر سنجی‌های اجتماعی اخیر بیان شده بود که در حالی که ۸۰ درصد مردم به حجاب شرعی اعتقاد دارند، ۶۸ درصد مردم تصور می کنند که عموم مردم با حجاب مخالف هستند! جالب آنکه، این واقعیت حتی در ارتباطات روزمره با مردم تهران قابل درک است! در این چند روز که در بیمارستانی تهران رفت و آمد داشتم، متوجه بانوانی شدم که برای درمان از شهرهای دیگر مراجعه کرده و به محض ورود روسری خود را بر گردن می انداختند و وقتی با امثال ما مواجهه می شدند دوباره آن شال در رفته را بر سر جایش بر می گرداندند! این رفتار اجتماعی نشان دهنده باور تزریقی «بی حجاب شدن برای با کلاس بودن» است. نکته دیگر آنکه برخی از خانم ها آنقدر در اذهانشان نسبت به یک بانوی محجبه بذر خشم کاشته شده بود که به هنگام روبرو شدن با خانم های چادری، رویشان ناخوداگاه به طرف دیگر چرخیده می شد! و امواج منفی صادر می گشت! اما در اثر کمی مراوده و صحبت های عادی، این گارد به راحتی شکسته می شد و تبدیل به دوستی و گپ خودمانی می گشت! و باور نکردنی آنکه این دوستی و ارتباط خودمانی سبب در آمدن روسری از کیف های همراه بانوان و بیچیده شدن بر دور سرهای آنان می شد! دیوار برساخته ی اجتماعی مابین اقشار مذهبی و غیر آن در حقیقت، برآمده از تبلیغ های بیشمار منفی طراحان جنگ نرم بوده که مردم ما را نه تنها از یکدیگر جدا نموده بلکه نسبت به یکدیگر نامهربان و بدبین نیز کرده است! به عبارتی دیگر می توان گفت؛ خلاء تبلیغی طیف های مذهبی نباید در اذهان، اختصاص به طلاب داشته باشد و این موضوع وظیفه شرعی و همگانی مومنان است که باید به کرات یادآوری شود! @AFKAREHOWZAVI
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
. "ای کاش مادر مرا نمی‌زاد" ✍مرضیه رمضان‌قاسم براستی چرا برخی از ما انسان‌ها در سختی‌ها و ناملایمات زندگی جمله‌ی ای کاش به این دنیا نیامده بودم را بکار می‌بریم؟ اگر خوب به عمق این جمله دقت کنیم متوجه می‌شویم اغلب ما انسان‌ها از دنیا انتظار آسایش داریم بنابراین هنگامی که در معرض ابتلا و سختی قرارگیریم و آسایش‌مان مخدوش شود از بودن‌مان در دنیا پشیمان می‌گردیم زیرا اکثر اوقات فراموش می‌کنیم دنیا معبر و محل آزمایش‌مان است و همین غفلت باعث می‌گردد قضاوت درستی از بذل و عزل‌های الهی به خود نداشته باشیم و در عوض دست به قضاوت ناروا بزنیم در حالیکه یکی از فلسفه‌های فقدان‌ها، رشد و پرورش دادن ماست تا به این نتیجه برسیم که ما در این عالم میهمان، مسافر و مهاجر هستیم یعنی می‌بایست دریابیم که عالم دنیا منحصر به دنیا نیست. یکی از عواملی که موجب می‌گردد آدمی از قدم نهادن به دنیا پشیمان باشد نسیان انتقال از سرای فانی به سرای باقی‌ست؛ وسعت دید نداشتن نسبت به حیات انسانی و زندگی را محدود به دنیا پنداشتن، آرزوی به دنیا نیامدن را در پی دارد. آری بی‌توجهی به بی‌‌انتها بودن زندگی و محدود دانستن خط سیر انسانی به پاره‌خط دنیا، منتهی به کشیدن خط بطلان بر دنیا و مافیها و نادیده گرفتن حکمت و مصلحت الهی‌ست. به عبارت دیگر می‌توان گفت برخی از کوته‌اندیشان به فانی بودن دنیا پی‌برده‌اند ولی فهم‌شان کافی نیست زیرا فانی دانستن دنیا بدون توجه به آخرت، موجب یاس و در بسیاری اوقات منتهی به خودکشی می‌گردد پس فانی‌انگاشتن دنیا آن هنگام ارزشمند است که علاوه بر دنیا نگاه‌مان معطوف به عالم آخرت نیز باشد چرا که داشتن چنین دیدگاهی نسبت به عالم وجود، موجب امید و انبساط خاطر می‌گردد و انسان‌ها را نسبت به ارزش انسانی‌‌شان مطلع می‌سازد تا خود را به بهای اندک نفروشند. داشتن چنین رویکردی به دنیا انسان را در برابر رنج‌ها مستحکم می‌کند همت انسان را برای نیل به قرب الهی و رسیدن به زندگی جاودان در سرای آخرت قوی‌تر می‌کند. من ماهی‌ام اما به سرم شور نهنگ است این برکه‌ی بی‌حوصله اندازه‌ی من نیست @AFKAREHOWZAVI
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
. «الطاف غیر خفیه الهی» ✍طیبه فرید هر قدر به کار درستی و وفاداری سفت و سخت برخی مدیرها و چهره های نسل اول و دلبستگی شان به آرمان های انقلاب ایمان دارم، تا آنجا که می بینم به سختی به نسل های بعدتر اطمینان می کنند و نگرانند که محصول یک عمر مجاهدتشان را جوانترها به باد بدهند،و بنا بر همین رویکرد مواقعی به نیابت از دیگران دست به تصمیم گیری می زنند به همان اندازه به توانمندی و خلوص و کاردرستی برخی مدیران نسل سوم که دغدغه جدی نسبت به آینده انقلاب دارند ایمان دارم و معتقدم یکی از عنایت های الهی به نسل سوم قصه دفاع از حرم بود. نسلی که آب ندیده بودند وگرنه به وقتش غواص های ماهری بودند.ماجرای سوریه آبی بود که بعضی نگرش های سرسختانه و وحی مُنزلی را برای همیشه شست و با خود برد.مگر اینکه واقعا کسی این الطاف غیر خفیه الهی را ندیده باشد! مدت ها بود که منتظر بودم ببینم قصه حجامت انقلاب به کجا می رسد!می خواستم ببینم در این حجامتِ عام، غلبه با کدام طبع است!سودا؟ صفرا یا بلغم و یا شاید هم دم! میان حَجّام ها مرسوم است که خونگیری را ان قدر ادامه بدهند که خون به مرحله شفافیت برسد. نمی دانستم حجامت انقلاب به کدام مرحله رسیده اما وقتی جوان مومن و متواضعی را دیدم و پس از قریب به هشت ماه فعالیت مشترک اخیرا فهمیدم او در جایگاه یک مدیر استانی بوده و اصلا به روی بقیه نیاورده و من هم او را به چشم یک کارمند معمولی می دیدم تصور کردم حجامت انقلاب باید در مراحل میانی باشد... خصوصا که یکی از نسل اولی های علیه‌السلام که مو را از ماست بیرون می کشد درباره او گفته بود فلانی آدم سالمیست! و راست گفته بود... مسوولی که عین آدم های معمولی باشد و چیزی نگوید یک زمانی فقط به باکری می آمد.حالا اما انگاردارد تکثیر می شود.در تیراژ زیادتر. گویا می رود که نم نمک، بقایای سیاهی سودا و رقت صفرا و کرختی بلغم از شریان های انقلاب بیرون بزند و به مرحله شفافیت برسد. شاید یکی از معناهای نزدیک شدن به قله، ظهور همین نسل باشد. شاید... @AFKAREHOWZAVI
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
🖊«سندروم نوشتن»؛ فردی یا تمدنی؟! ✍️ علی اسفندیار در این سال‌ها بسیاری از نویسنده‌ها یا نوقلم‌ها در پیام‌هایی به «تحریریه‌ی نویسندگان حوزوی» از کم‌حسی و بی‌رمقی خودشان در برابر نوشتن سخن می‌گفتند؛ پاسخ آن پرسش‌ها را باید می‌یافتم. نخستین مسأله‌ای که ذهنم را درگیر کرده «فلسفه نوشتن» و «روح نوشتن» بود، این دو محور را در دستور کار خود قرار دادم، به این بهانه کلاس‌های تکمیلی نویسندگی، نویسندگی خلاق و مقدمه‌ای بر جستارنویسی را گذراندم و هم گاهی در دوره‌هایی بیان کردم؛ در این میان کتاب‌هایی به دستم رسیده که عاشقانه می‌خواندمشان تا بتوانم در حوزه تبلیغ مکتوب، استادان و دوستان حوزوی‌ و دانشگاهی‌ام را یاری کنم. «ترس از نوشتن» یا «ترس از ادامه نوشتن» را شایسته‎ی پاسخی بجا و عالمانه است؛ یکی از آن کتاب‌های خوب برای فائق آمدن بر این سندروم، از احمد اخوت است با نام «تا روشنایی بنویس». در بخشی از این کتاب به مسأله «سندروم کتاب دوم» پرداخته و مهم‌تر این که به ریشه تاریخی «ترس از نوشتن» اشاره کرده است: «وحشت از نوشتن پدیده‌ای نسبتاً جدید است و با مدرنیسم پدیدار شد؛ از وقتی توجه به زندگی نویسنده و حیات اجتماعی او اهمیت یافت و نام نویسنده جایگاه مهمی پیدا کرد. تا حدود قرن هیجدهم که نویسنده «اسم و امضایی نداشت» طبیعتا این پدیده هم نمی‌توانست، موضوعیت داشته باشد، زیرا پیش از این، متن بود که اهمیت داشت نه این که چه کسی آن را نوشته است و اسم نویسنده در سایه متن می‌رفت. پس از انقلاب صنعتی و بروز اولین جلوه‌های مدرنیسم و اهمین یافتن اسم صاحب اثر، آن که نوشته‌ای را امضا می‌کرد دیگر با نویسنده گمنام گذشته تفاوت داشت و باید مسئولیت اثر را به عهده می‌گرفت و این کار با اضطراب‌هایی همراه بود (و هنوز هم هست). یکی از بازتاب‌های این «دلواپسی مدرن» این بود که نویسنده(به طور مشخص از اوایل قرن نوزدهم) احساس کرد زیر ذره بین است و خوانندگان او را از قفس شیشه‌ایش می‌بینند و پدیده ترس از خوانندگان و متن نانوشته آرام آرام ظهور کرد؛ معضلی روانی که امروز از مشکلات بسیار مهم نویسندگان است، به خصوص آنان که با متون خلّاق سروکار دارند.» حال، غلبه بر سندرومِ نوشته‌ی دوم، اثر دوم، کتاب دوم یا مقاله‌ی دوم، راهش همین هوشیاری‌ها نسبت به اصل بیماری است و هراسی که بر جان من و شما افتاده است و این که بدانیم دنیای مدرن و پسا مدرن با شهرت‌دادن نویسنده، جان کلمه و کلام و پیام را از فضای تمدنی و فرهنگی ربوده است. گمان می‌کنم، انقلاب صنعتی تا امروز کارش همین بوده است که نوشتن را طبقاتی کرده، از آن سو «خواندن» را به برخی توصیه می‌کند و این سو «دیدن» را به همه آدم‌ها یاد می‌دهد؛ این خط فرهنگی و شناختی بسیار مشکوک و ترس آور است، تا جایی که به سندروم و وحشت نوشتن گرفتار آمدیم. برای یافتن پاسخ این سه پرسش نباید ترسید؛ چرا همه باید فیلم ببیند؛ چرا جمعی باید بخوانند و چرا طبقه‌ای خاص باید بنویسند؟ و پرسش مهم چهارم؛ این تنظیم‌گری‌ها محصول کدامین تطور فرهنگی و اجتماعی است؟ @HOWZAVIAN
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
براعت استهلال حسنی ✍نجمه صالحی براعت استهلال در فارسی خوش آغازی و حسن ابتدا نام دارد یعنی سخنران، مقدمه‌‌ی سخن را چنان شیوا و جذاب بگوید که شنونده را برای شنیدن باقی آن تشویق کند و در جریان اطلاعات مرتبط با موضوع قرار دهد. استفاده از این شیوه از عصر جاهلی تا عصر اموی معمول بوده و امام حسن مجتبی علیه‌السلام نیز به عنوان یک راهبر و خطیب ماهر، از این شیوه بهره می‌بردند. آن حضرت بعد از اميرالمؤمنين علیه‌السلام دومین شخصیتی است که در کتب تاریخی بیشترین خطابه از ایشان ثبت شده و با اندک تأملی در محتوا و صورت ادبی خطابه‌ها، شرایط سخت و حساس دوران سبط اکبر علیه‌السلام قابل تشخیص است؛ البته طول خطبه‌های ایشان، متناسب با حال مخاطب و شرایط زمانی مختلف، متغیر است. به عنوان نمونه، معاویه در مجلسی پس از تحمیل صلح بر حضرت، برای اینکه بخواهد شأن امام حسن علیه‌السلام را در بین مردم بکاهد، ایشان را دعوت به خطابه کرد و چون "عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد" امام علیه‌السلام چنان خطبه‌ای ایراد نمودند که در صفحات تاریخ به یادگار مانده است. هر چند آشکار است که خطبه با هدف سیاسی و تبیین وضعیت نابسامان اجتماعی مسلمانان ایراد شده ولی سرشار از مباحث توحیدی صفات خداوند و رضا به قضای الهی بوده و از طرفی جایگاه امامت و جایگاه اهل بیت علیهم‌السلام محور توحید معرفی شده است. در این خطابه، امام علیه‌السلام اشاره می‌کنند نه تنها توحید و امامت دو روی یک سکه‌اند بلکه خلافت و حکومت نیز حق انحصاری اهل بیت علیهم‌السلام است. خطابه‌ی حضرت، علاوه بر آراسته بودن به زیور براعت استهلال، مزین به حسن ختام نیز بوده و این همان انسجام بافت عبارات منطبق با عالی‌ترین مهارت‌های سخنوری در زبان عرب است که کریم آل طه علیه‌السلام از آن برخوردار بود. کاش به مناسبت نزدیکی ایام شهادت امام حسن علیه‌السلام، آن سبط اکبر و سفره‌دار سخا را بیشتر بشناسیم! پ.ن: نمونه سخنان امام حسن (ع) از هنگام صلح تا کناره گیری از خلافت @AFKAREHOWZAVI
۲۱ شهریور ۱۴۰۲
. میان ما زن‌ها ✍زهرا نجاتی برای ما زن‌ها از نقشمان زیاد گفته‌اند. از پیچیدگی‌هایمان هم. ما زن‌ها در طول تاریخ، عجایب و غرایب زیاد داشته‌ایم؛ مثلا یکی از ما زن‌ها، در طول تاریخ بوده که همسر فرعونی بوده که ادعای خدایی می‌کرده و او، به جایگاهی در خداپرستی رسیده که الی الابد نامش در قرآن، به عنوان الگوی مومنین، می‌درخشد. شده مراقب و همراه خدیجه(س) موقع تولد کوثر عالم. و دیگری زنی بوده، همسر خلیفه الله زمانش و الگو شده برای کافرین الی یوم القیامه. کسی در میان ما زن‌ها بوده که بهترین زنان عالم در زمان خودش بوده و ملائک با او نماز می‌خوانده‌اند و روزیِ بهشتی‌اش، پیامبران خدا را مبهوت می‌کرده. کسی که پاکدامنی‌اش، خدا را در قرآن، به وجد آورده. و زنی در میان ما بوده که بهترین خلق خدا،سالها عاشقش بوده و در فراقش می‌گریسته و از او تجلیل می‌کرده که دار و ندارش را به پای دین خدا ریخته. و زنی ازجنس آب و آینه که البته کوثر عالم است و دلیل خلقت و منشا نُه نورخدا و در وصف سیده زنان عالمین، هیچ نتوان گفت. زنی از میان ما، بوده که بر علیه امام زمانش خروج کرد و از امر شوهرش و بهترین خلق خدا، سربرتافت... بعد تر، دو تن از ما زن‌ها، هم بوده‌اند که نه تنها قاتل همسرانشان، که بعد عمری کینه‌توزی و جاسوسی، قاتل بهترین خلق خدا و امام زمانشان و وجه‌الله، بوده‌اند. و زنی بوده که اگر نبود، رسالت بی‌انتهای ابا عبدلله(ع) ناتمام می‌ماند! ... و البته زنی هم بوده که تا دنیا، دنیاست، نامش بر تارک عاشقانگی‌های دنیا، می‌درخشد. همو که نگذاشت امامش، شرمنده‌اش شود، همو که امامش در وصفش عاشقانه می‌سرود. همو که تا یکسال پس از به مسلخ رفتن تمام وجودش زیر آفتاب نرفت و به قول بعضی نقلها، بعد یک‌سال، دق کرد... ... دو برادر، دو زن، یکی جعده و دیگری رباب..و غریبی، مگر معنایی تلخ‌تر از این به خود دیده؟! و البته که زنانی در میان ما زیستند و می‌زیند که به فاطمه الزهرا و زینب کبری و آسیه(صلوات الله علیهن اجمعین)، اقتدا کرده‌اند. و کسی چه می‌داند شاید من و تو و دختران‌مان، تاریخ ساز باشیم اما مانند کدام؟ این را انتخاب من و تو مشخص می‌کند. مظلوم مدینه علیه السلام، تسلیت باد. @AFKAREHOWZAVI
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
📣چهارمین همایش ملی کتاب سال بانوان از سوی معاونت پژوهش جامعه‌الزهرا سلام الله علیها برگزار می‌شود. 📚شرایط آثار: 🔸آثار منتشر شده بانوان اعم از تألیف، ترجمه و تصحیح در عرصه علوم انسانی- اسلامی؛ 🔸 مقالات علمی پژوهشی منتشر شده بانوان در عرصه علوم انسانی -اسلامی؛ 🔸رساله های (دفاع شده) سطح 4 و دکتری بانوان در عرصه انسانی- اسلامی. 🗞موضوعات آثار: تفسیر و علوم قرآن، علوم حدیث، منطق، فلسفه و کلام و ... 🔆محور ویژه: آثار منتشر شده (بانوان و آقایان) با موضوع زن و خانواده 📙آثاری که در سال‌های 1400 و 1401 تألیف و منتشر شده‌اند، پذیرفته می‌شوند. 📆مهلت ارسال آثار به دبیرخانه همایش: 15 آذر 1402 📪روش ارسال آثار: 1. تکمیل فرم ثبت نام از طریق سایت یا مراجعه حضوری. 2. ارسال یک نسخه از اثر به دبیرخانه. تذکر: ارائه نسخه زبان اصلی اثر یا فایل PDF، برای کتاب های ترجمه شده ضروری است. 💎مراکز همکار: مرکز مدیریت حوزه های علمیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران جامعه المصطفی العالمیه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی دانشگاه قم دانشگاه فرهنگیان پژوهشکده زن و خانواده جهاد دانشگاهی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) دانشگاه تفرش دانشگاه اصفهان دانشگاه کردستان دانشکده هدی ☎️راههای ارتباط با دبیرخانه: تلفن۳۲۱۱۲۱۸۶_۰۲۵ یا ۳۲۱۱۲۱۸۹_۰۲۵ سایت همایش www.ketabebanovan.ir پست الکترونیکی info@ketabebanovan.ir 🌐کانال معاونت پژوهش 🆔https://eitaa.com/jz2602
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
۲۲ شهریور ۱۴۰۲