eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
735 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
271 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«پرچم مقاومت در دلهای ما » دنیای عجیبی داریم... خوشا به حال کسی که در مسیر حق و اهل بیت علیهم‌السلام ثابت‌قدم بماند. اکنون که نوای مداحی در گوشم می‌پیچد، هزاران سؤال در ذهنم می‌چرخد؛ سؤالاتی آمیخته با بغض و خشم. چگونه می‌توان خنده‌های شمرگونه‌ی برخی را فراموش کرد؟ چرا در هر گوشه‌ی دنیا، صحنه‌هایی از کربلا تکرار می‌شود و ما خاموش مانده‌ایم؟ از قتل‌عام غزه، تا جسارت به حرم بانوی دمشق... دشمنی‌شان را آشکار کرده‌اند. از پرچم‌ها بر فراز گنبدها می‌ترسند و با خنده‌های شیطانی، دل‌ها را می‌سوزانند. می‌دانند که امان از روزی که فریاد علما برخیزد... امروز اما، دل‌ها بیدار است؛ پرچم حرم حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا افراشته شده و دل‌های عاشق با آن برخاسته‌اند. این پرچم نه تنها نشانه‌ی مقاومت، که یادآور کربلاست. اکنون زمان ایستادن است. این پرچم باید در دل ما برافراشته بماند، تا هیچ‌گاه نور اهل بیت علیهم‌السلام خاموش نشود. و به یاد داریم که بانوی صبر، زینب کبری سلام‌الله‌علیها به یزید گفت: «فَكِد كَيْدَكَ، وَ اسْعَ سَعْيَكَ، فَوَ اللَّهِ لا تَمْحُو ذِكْرَنا، وَ لا تُميتُ وَحْيَنا...» (هر نیرنگی داری به‌کار بگیر، اما به خدا سوگند که یاد ما را محو نمی‌کنی و وحی ما را نمی‌میرانی.) ما همچنان پرچم‌دار حقیقتیم. هیچ‌گاه نمی‌گذاریم نور اهل بیت علیهم‌السلام خاموش شود. @AFKAREHOWZAVI
مَتَی تَرانَا وَ نَراک 🔖زینب گودرزی✍️ حَنجَر سکوت را خَنجَر فَغان می‌شکافد، تا فاش سازد آوای مَحزون هِجران را، که در قفس جان گرفتارست! چَشمانِ آسمانِ غَزل‌های تو، همیشه بارانی‌ست، بَس که پشت پَرچین انتظار به عِشق آمدنت نَذر"اَمَّن یُجیب" می‌خوانند. تو را می‌خوانم، با همان بُغض شِکسته و صدای گرفته از فَرط فریادهای در تنهایی، از وَحشت دنیایی که، وجودت را نادیده اِنگاشته‌ست! صدایم کن تا آرام گیرم، در طَنین دِلکَش آوای رَحمانیت، (سخت است بر من، هیچ صدایی از تو حتّی آهسته به گوشم نرسد...وَ لَا اَسمَعُ لَکَ حَسیساً وَ لَا نَجوَی...). به مُجازات کدام دیدار، از مُلاقات محرومم ساختی؟! دیدن روی نِگارم آرزوست! (عَزیزُُ عَلَیَّ اَن اَرَی الخَلقَ وَ لَا تُرَی... بسیار سَخت است بر من که همه را ببینم و تو را نبینم). ای ناب‌ترین لَحظه‌ی اِحساس، طَراوت نامَت کویر خشکیده غُربت را گُلستان می‌کند! عِطر یادت را، به اشتیاق وِصال، از خَلوت کوچه‌های اِنتظار آوردم، (بِنَفسِی اَنت اُمنِیَهَ شَائِقِِ...به جانم قَسم که تو همان آرزوی قَلبی...). تا نیایی، چهار فَصل عاشقی زَرد است! بهار عاشقان از راه بِرس، (تا چشمِ ما به جَمالت روشن شود...فَنُقِرُّ عَینَاً... ). به شوق لحظه‌ی وِصالت، تمام کوچه‌های اُمیدِ انتظار، را آذین بستم(مَتَی تَرَانَا وَ نَرَئک...کی می‌شود که تو ما را و ما تو را ببینیم؟! ) @AFKAREHOWZAVI
💠 مادران ائمه(ع) الگوی موردنیاز جامعه امروز برای تعالی ▫️سرکار خانم دکتر ناهید طیبی نویسنده کتاب « زیست‌نامه مادر امام رضا(ع)» با تأکید براینکه جامعه با تلاش انسان‌ها ساخته می‌شود و بشر برای تعالی و پیشرفت تمدنی نیاز به الگو دارد، گفت: مادران ائمه به عنوان زنانی برجسته که برگزیدگان خداوند را تربیت کرده‌اند، در هر عصر و زمانی بهترین الگو برای زنان و حتی مردان بوده و جامعه امروز برای تعالی تمدنی به چنین الگوهایی نیازمند است. 📎برای مشاهده متن خبر اینجا کلیک کنید @AFKAREHOWZAVI
برداً و سلاماً 🔖زینب گودرزی✍️ ایرانی ! ما دوستان روزهای سختیم. مردمی که در همدلی‌ها، قدمت دیرینه داریم. برایمان عرب و کرد و لر و ترک و فارس و بلوچ و...ندارد. هم‌وطنیم، هم‌کیش، هم‌میهن. دردهایمان ، اشکها و لبخندهایمان همه مشترک است. در برهه‌های سخت، نشان دادیم اگر از جان بگذریم، یکدیگر را رها نمی‌کنیم. 🌿یکی برای همه همه برای یکی از جان مایه می‌گذاریم 🌿 💔 @AFKAREHOWZAVI
دلمان دوباره سوخت ✍🏻فاطمه تقی‌زاده تلویزیون داشت خبر حادثه آتش سوزی بندر عباس را نشان می‌داد. صدای دخترم که گفت باز هم اردیبهشت شد. مرا پرت کرد به میان شعله‌های آتشی که داشت جانم را می‌‌سوزاند، دلم دوباره داشت می‌سوخت. ولی این بار دردش بیشتر بود. وقتی جراحتی دوباره رویش مجروح شود دردش بیشتر خواهد شد. هنوز یکسال بیشتر از سوختن دلمان نمی‌گذرد که دوباره سوخت.‌‌‌.. پارسال اردیبهشت، بر خلاف نامش و خصلت فصلش که در اعتدال و خوشی هوا مثل بهشت است، برایمان شد آتش و گُر گفتن و امسال هم... اردیبهشت بود، که سید ابراهیم و دوستانش در آتش سوختند و امسال بخشی از جانمان در بندر عباس. راستی پروازها از فرودگاه ادریبهشت چقدر پر فروش شده‌اند. هم‌وطن عزیز تسلیت، با شما هم‌دردیم🖤 @AFKAREHOWZAVI
《اشک‌هایی برای وطن، آه هایی برای غزه》 در این روزهای غمبار، بارها از شنیدن خبرهای تلخ اشک ریختم و قلبم از درد تیر کشید. اردیبهشت امسال که از راه رسید، هر روز بی‌اختیار یاد حادثه پرواز تلخ اردیبهشت می افتم؛ زخمی که هنوز تازه است. ۳۰ اردیبهشت پارسال، زخم دیگری بر دل‌های ما نشست؛ دردی از جنسی دیگر. بندر شهید رجایی، همانند بندر بیروت، در آتش سوخت و ذوب شد تا سوختن غزه، یمن و دیگر سرزمین‌های ستمدیده را از نزدیک به ما نشان دهد. ما همدردیم؛ همدرد هموطنان داغدار در بندرعباس، و همدرد مسلمانانی که گرچه هم‌وطن ما نیستند، اما اسلام و انسانیت، ما را به هم پیوند می‌دهد. هر نقطه‌ای از وطن که بسوزد، همه‌ی ما از درد به خود می‌پیچیم؛ چه حادثه سقوط هلیکوپتر باشد، چه ریزش پلاسکو و متروپل، و چه سوختن مجهزترین بندر کشور. شاید گذر زمان برخی زخم‌ها را به ظاهر درمان کند، اما ردشان تا ابد بر جان ما خواهد ماند. وای بر ما اگر داغِ غزه برایمان عادی شود؛ اگر تصاویر کشتار و ویرانی و پرپر شدن انسانیت، دیگر قلبمان را نسوزاند. ما باید آگاه باشیم که آخرتی در پیش است و همه‌مان در برابر خون مسلمین و مظلومان منطقه مسئولیم.امروز جهان به شجاعت یمنی، ایستادگی به سبک غزه و غیرت ایرانی نیاز دارد تا دشمنان انسانیت را زمین‌گیر کند. بند بند وجودم برای وطن داغدارم بی‌تاب است؛ شبی که گذشت، یک چشمم برای ایران گریست و چشم دیگرم برای زخم بی‌پایان غزه.مردم بندرعباس صف کشیدند تا با اهدای خون، کمبود بیمارستان‌ها را جبران کنند.اما در غزه، دیگر بیمارستانی نمانده که امیدی باشد. کودکی از سوء تغذیه جان می‌دهد و کودکی دیگر، زیر بمباران‌های رژیم غاصب به شهادت می‌رسد. با این حال باید همدردی و دعاهایمان را نثار کنیم؛ نثار آتشی که با خون خاموش می‌شود و نثار شعله‌هایی که بی‌وقفه در غزه زبانه می‌کشد. 《تسلیت به وطنم ایران همدردیم و داغداریم نصرٌ مِنَ الله و فتحٌ قریب》 ✍سیده ناهید موسوی @AFKAREHOWZAVI
بسم الله بندر عباس! برای تو وطن می سوزد مازنی، فارس ، لر و شاهسون می سوزد هموطن! ما همه یک پیکر و یک تن هستیم تویی و شعله آتش ،تن من می سوزد @AFKAREHOWZAVI
🏴«دود و دخیل» ✍️به قلم طیبه فرید اردیبهشت و جومه ی سیاه! باورُم نمیشه... صدای سنج‌ و دمامِ میشنُفی؟ دریا متلاطمه و ساحل گُر گرفته. آسمون آبی خلیج پر دوده. سایه سنگین غم پهن شده رو سر شهر. روسر اسکله، رو سر جاشوها ،رو سر کشتی ها ،رو سر ماهی ها... رو سر تازه عروسی که تو اردیبهشت جومه ی سیاه پوشیده! بِرِی دومادی که موبایلش زنگ نمی خوره! موبایلی که عکس عروسشه با کندوره سفید انداخته بود توی زمینه ش. دیروز بندر رجایی قیومت بود. انگار زمین و زمان کِش اومده بود. تا شیراز ، تاکرمون، تا مشهد. یه ایران شده بود بندر رجایی. هی بندر می سوخت هی مردم‌ می سوختن،هی بندر می سوخت هی... ایی مردم هرجای عالم آه مظلومی بلند شد دلشون لرزید و به قدرِ وُسعشون دست و پا زدن! هر کی ندونه امام رضا که می دونه خدا کرور کرور عاطفه خرجِ کارِ گِلِ ایی مردم کرد! حالا دل ملتی که طاقت دیدن اشکِ یتیمای غزه و لبنانِ نداره عین اسفند روآتیش بی قراره. حالا یه بندر به اندازه یه ایران پناه می خواد. که سر بزاره روی پاشو گریه کنه...ایجور وختا سلطان سنگ صبور رعیته. امام رضا خودش می دونه دارم چی میگم... نگا نکن مشهد او سر دنیانُ و بندر ایی سر دنیا. آدم بندر، هر وخت کم میاره خودشو می رسونه به پنجره فولاد. میره سر می‌زاره روپای امام رضا و‌می گه: _دیروز بندر عباس قیومت بود... صدای سنج و دمام بندریارو میشنفی آقاا؟ بند رجائی شده بود کوره بلا! هنوزم بوی سوختن گِل آدم‌ میاد. گلی که عاطفه قاطیشه! امام رضا خیلی ساله صاحب ایی خاکه. حتما دست سلطان مرهمِ دلِ گِلِ سوخته رعیتیه که تیزی تقدیر گیر کرده به حریر زندگیش.نگاه نکن مشهد او سر دنیانُ و بندر ایی سر دنیا! آدم بندر وختی دلتنگه از زیر آوارم به پنجره فولاد دخیل می بنده! الدخیل یا سلطان یا ابالحسن.. https://eitaa.com/tayebefarid @AFKAREHOWZAVI
«اینجا ایران...» ✍ سیده الهام موسوی بندر در آتش می‌سوزد، و سراسر ایران، همچون شریانی زنده، به سوی بندر جاری‌ست. آری! اینجا ایران است؛ سرزمینی که مردمانی دارد که هیچ کجای دنیا ندارد. مردمی که به وقت زخم، مرهم می‌شوند، نه زخم بیشتر. مردمی که در سختی‌ها، استوار و پرشکوه‌اند؛ همچون دماوند. آری! اینجا ایران است. هشت سال سینه سپر کردند، تا مشتی خاک را به دشمن نسپارند. آری! اینجا ایران است؛ بندری در آتش، و وطنی که تار و پودش غرق در بغض و اندوه است. اما... از دل خاکسترها دوباره جوانه خواهد زد. دست‌ها در هم گره خواهند خورد، و برای ساختن دوباره، این وطن را بازخواهند ساخت. و این خاک، با تمام زخم‌هایش، دوباره قد خواهد کشید. از دل اشک‌ها، لبخند خواهد رویید، و از دل دردها، روزی روشن خواهد شد. اینجا ایران است؛ سرزمینی که هرگز تسلیم نمی‌شود.❤️ @AFKAREHOWZAVI
✍رضایت 🌺ولادت حضرت معصومه و روز دختر مبارک🌺 برای دخترم فاطمه، به نام او که پاکی و عفاف را زینت جان آدمی قرار داد... دخترم فاطمه، در روزی که به نام حضرت معصومه (س) مزین شده، در روزی که روز دختر نام گرفته است، می‌خواهم با تو از چراغ‌های روشنی بگویم که مسیر زندگی‌ات را نورانی‌تر می‌کنند؛ از عفاف، از علم، از ولایت‌مداری، از پاکدامنی که همواره راه و رسم زنان بزرگی چون حضرت معصومه (س) بوده است. حضرت معصومه (س)، بانویی که نه تنها در تقوا و عفاف بی‌همتا بود، بلکه در علم و معرفت نیز جایگاهی بلند داشت. او نمونه‌ای از زنی بود که با معرفت الهی، بصیرت و استقامت، راه ولایت را برگزید و تا آخرین لحظه، مدافع حق باقی ماند. پس دخترم، راهت را از این بانوی بزرگ الگو بگیر؛ با علم، اخلاق و تقوا، مسیرت را در دنیای امروز روشن کن. دخترم، در این دنیای پرهیاهو، دشمنان اسلام تلاش می‌کنند تا با هدف قرار دادن حجاب و عفاف، هویت زنان مسلمان را از آنان بگیرند و جامعه اسلامی را از دین جدا کنند. اما تو باید هوشیار باشی؛ حجاب تو، نه فقط پوششی ظاهری، بلکه سپر عزت و هویت توست. آن را با افتخار بر دوش بگیر و بدان که عفاف، زیباترین تاجی است که بر سر یک دختر می‌درخشد. فضای مجازی، اگرچه می‌تواند ابزاری برای پیشرفت باشد، اما گاهی به محیطی ناسالم تبدیل می‌شود که ارزش‌های دینی و اخلاقی را تهدید می‌کند. دخترم، مراقب باش که این فضا تو را از مسیر حق دور نکند. استفاده از موبایل و فضای مجازی باید با هوشیاری و هدفمندی باشد، نه به گونه‌ای که تو را از ارزش‌هایت دور کند. و بدان که مادری که نسبت به ارزش‌های دینی بی‌تفاوت باشد، فرزندانی سست‌دین خواهد داشت. پس از همین امروز، پایه‌های ایمان و تقوا را در قلبت محکم کن تا روزی که خودت مادری مهربان و آگاه می‌شوی، فرزندانی پرورش دهی که چراغ هدایت جامعه باشند. فاطمه عزیزم، این دنیا روزی تمام می‌شود، اما آنچه از انسان باقی می‌ماند کردار و نوری است که در قلب دیگران به جای می‌گذارد. پس مسیرت را زیبا بساز، تقوایت را بلند دار، و بدان که تو، نوری هستی که آینده را روشن خواهد کرد. 🌺روزت مبارک، عزیز دل من! @AFKAREHOWZAVI
‌ 🔸‌ویژه‌ی دهه‌ی کرامت 1⃣ بانویی که معصومه بود… ✍🏻 زهرا کبیری پور قرن دوم هجری، هنوز زخم غربت بر جان شیعه تازه بود، که نوری از مدینه برخاست؛ بانویی از تبار طهارت، دخت موسی‌بن‌جعفر، خواهر امام رضا، فاطمه‌ای دیگر که با هجرتش، خاک قم را تا ابد متبرک کرد. حضرت معصومه (س)، نه‌تنها نسب به امامت می‌برد، که خود قامت ایمان بود. در اوج جوانی، علم را در آغوش کشید و اخلاق را هم‌نفس کرد. دختری که در مدینه‌النبی، الگو بود؛ وارث صبر پدر، شکوه برادر و حیا و نجابت مادران معصومش. او نه همسر داشت، نه فرزند، اما گویی مادر هزاران دل شد؛ مربی بی‌صدا، مبلّغ خاموش، که با حضوری چندروزه، شهری را به حریم حیا کشاند. حضورش، خانه‌ی علم را در قم بنیان نهاد، و راه را برای طلوع فقه و کلام و اجتهاد هموار کرد. شهادت‌گونه رفت و دفنش، فصل تازه‌ای شد در تاریخ. او دختر امام، خواهر امام و عمه‌ی امام بود؛ اما نه به‌خاطر این نسبت‌ها، که به‌خاطر شأن روحی‌اش «معصومه» نام گرفت. و آنگاه که امام هشتم فرمود: «هر کس او را با معرفت زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود»، قم، قبله‌ی دلدادگان شد و حرمش، مأمن عاشقان… حالا هر که به زیارتش می‌رود، دلش سبک می‌شود و دعایش مستجاب. چه کسی گفت زن نمی‌تواند محور تحول شود؟! قم قرن‌هاست که بر مدار فاطمه می‌چرخد… ‌ @AFKAREHOWZAVI