eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
897 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از امیری حسین
♦️موسسه آموزش عالی حوزوی امام حسین علیه السلام با همکاری مرکز پژوهشی حکمت برگزار میکند. ♦️💻 نمایشگاه مجازی ♦️✅ نمایشگاه فخر ایران ( شهید محسن فخری زاده) 🔸 معرفی 🔸 پیشینه 🔸 فعالیتها 🔻◀️ لینک: https://survey.porsline.ir/s/BWtdeeQ
دهاتی - @Maddahionlin.mp3
9.06M
⇆◁❚❚▷↻ نماهنگ‌امام‌رضـــــا؏!💛 ^^
وَ رَبُّ المُستَحیل و أنتَ تبكي عَلَي المُمكن!؟ العفو برای ناامیدی از تو، در حالی که پروردگار ناممکن هایی... العفو برای مثل بچها کم خواستن، در حالی که تو دنیا و آخرت را به بنده هایت وعده داده ای... العفو برای ندانستن ها و نفهمیدنِ لبخند ها و آغوش هایت... الهی به رقیه العفو!!!
وَ رَبُّ المُستَحیل و أنت تبكي عَلَي المُمكن؟ ‏او ⁧ خداوند⁩ ناممکن‌هاست؛ در حالی که تو بر ممکن گریه می‌کنی؟
📣فراخوان سری سوم خرید و ارسال کتاب ✍با امضای نویسنده 👤به نام خریدار ناقابل: 40000 هزینه پست: 7000 (ظرفیت محدود) ثبت سفارش👇 @Yamahdy_Adrekny ♦️@anarstory
هدایت شده از 💙ĂMĨŘ ĤÕŜŜÊĨŇ💙
درباره ی کسانی که بچه هایشان را دیر یا زود به دنیا می‌آورند، تا تاریخ تولدشان رُند شود، طنز بنویسید. ♦️نمایشگاه باغ @anarstory
هدایت شده از 💙ĂMĨŘ ĤÕŜŜÊĨŇ💙
مثلاً: از کلینیک به خانه آمدم. شکمم اندازه ی هندوانه ی شبِ یلدا شده است. البته اکنون اوایل آذر هست و تا شب یلدا زیاد مانده است. شوهرم از سرکار آمد و با لبخند گفت: _سلام به خانومِ خونه. اون کوچولو چطوره؟ _علیک سلام به مردِ خونه. خوبه. با لگداش، سلام می‌رسونه. _پس کِی به دنیا میاد این وروجک؟ مگه تاریخ زایمانت امروز فردا نیست؟ _چرا. ولی می‌خوام یه کاری کنم که ۹۹/۹/۹ به دنیا بیاد. _اولاً من ۶۶/۶/۶ بودم، یا تو ۷۷/۷/۷ بودی، که می‌خوای این بچه ۹۹/۹/۹ به دنیا بیاد؟! دوماً دست خودت نیست که! یهو بچه میاد و تو هم نمی‌تونی کاری کنی. _نه. بچه ی من عاقله. باهاش حرف می‌زنم که چندروز دیگه هم صبر کنه و یه دفعه ۹۹/۹/۹ به دنیا بیاد. _آخه خانومِ من، مگه اون بچه می‌فهمه؟ اصلاً می‌خوای چی بهش بگی؟ دستی به شکم گردالویم می‌کشم و می‌گویم: _گل پسرم، قند عسلم. میشه چند روز دیگه بیای؟ میشه چند روز دیگه همین جایی که هستی بمونی؟ می‌خوای زود بیای که چی بشه؟ اینور کرونا هست، گرونی هست. غم و غصه هست. اینور پوشکی نیست که مای بِیبیت کنیم. اصلاً غذایی نیست که تو بخوری و بعدش پوشک لازم بشی. پس یه کم دیگه صبر کن و اون داخل شنا کن، تفریح کن، تا روز ۹۹/۹/۹ که به دنیا بیای. وقتی به این دنیا بیای، به خاطر شرایط جامعه، انواع کمبودها رو حس خواهی کرد. پس بزار به خاطر کمبودها هم که شده، حداقل یه تاریخ تولد رُند داشته باشی، که وقتی بزرگ شدی و هرکی پرسید متولد چند هستی؟ تو با افتخار بگی ۹۹/۹/۹. ♦️نمایشگاه باغ @anarstory
هدایت شده از محمدکاظم پاکزبان
آغاز ثبت نام دوره های کوتاه مدت فرق و ادیان -ترم زمستان شرکت در این دوره ها برای عموم مومنین رایگان می باشد. جهت ترویج معارف اهل بیت علیهم السلام این اطلاعیه را در اختیار دیگران قرار دهید. لینک ثبتنام کلاس: https://survey.porsline.ir/s/VXKzivZ کانال اطلاع رسانی شعبه یزد https://eitaa.com/joinchat/4178509907Cf6a941217b
خواهر از دار زدن منصور حلاج بگو.......بخوان..........
هدایت شده از خاتَم(ص)
....یک منصوری بود.....خیلی حلاج بود.....گفتند بیا برو بالای دار.‌‌......گفت نمی روم......گفتند مگه دست خودته؟ .....کلی برای این دار خرج کردیم......زود باش دهههههه ..... دیگه اون بنده خدا هم مجبور شدکه...... والا.......راست میگفتن این همه خرج کرده بودند.....بندگان خدا.........
هدایت شده از 🌿
قسمت چهارم دسته چهارم: افراد بی هدف و بی عمل! این افراد در زندگی خود، هدف و برنامه ی مشخصی ندارند. زندگی خود را میگذرانند ، بدون آنکه مشغول فعالیت خاص و مفیدی باشند.اغلب وقت خود را با کارهای بیهوده تلف میکنند و بیشتر به دنبال سرگرمی و گذراندن وقت هستند. شاید بتوان این افراد را مرده متحرک خطاب کرد، زیرا بهره‌ی خاصی از نعمت عمر و حیات خود نمی‌برند و نه به حال خودشان مفیدند و نه به حال دیگران! اگر ما احساس می کنیم تاکنون در زندگی به موفقیت لازم دست پیدا نکرده‌ایم و هنوز وارد مسیر موفقیت نشده‌ایم، باید خودمان و سبک زندگی‌مان را دقیق و جزئی بررسی کنیم. با یک مقایسه ساده باید بیابیم حال و گذشته زندگی ما شبیه به کدام یک از این چهار دسته بوده و هست. و در برهه‌های مختلف زندگی، عملکرد مان چگونه بین این چهار دسته در حال گردش بوده‌! اما نکته مهم این است که دسته ی پنجمی هم وجود دارد، که انتظار میرود در پایان این کارگاه ،اگر جزو این دسته پنجم نیستیم به آن بپیوندیم. از قسمت بعد وارد گام های عملی برنامه‌ریزی و مدیریت زندگی خواهیم شد. ان‌شاءالله ... برداشتی آزاد از کارگاه مدرس: محمد مهدی الهی منش برای دریافت اصل مباحث به@doreh_tarbiati پیام بدهید. @anarstory
هدایت شده از 🌿
تمرین اول: مرتبط با قسمت اول تا چهارم 🔘به صورت جزئی و با مثال برای خودمان بنویسیم که زندگی ما درحال‌حاضر و همین طور در پنج سال گذشته شبیه و نزدیک به کدام یک از این چهار گروه بوده و هست؟!
حیدر جهان کهن (پیاده): رمان نوجوان گردان قاطرچیها تا صفحه ۱۴۵ شاید روزی رمان بشود، رمان «ورق پاره‌ها» بگذار به یک موضوع دیگر بپردازم قرار نیست هر خزعبلاتی را که در طول روز شنیده‌ام روی کاغذ بیاورم. باید فقط خزعبلاتی را روی کاغذ بیاورم که گرهی از گره های دنیا را باز کند. اساساً این چه گره مسخره و مزخرفی است که به دست خزعبل باز می‌شود؟!! خب جوابش را هم بشنو، گاهی وقت ها یک چیزی که برای یک کسی داروست برای کس دیگر سم است و برعکس. می شود انتظار داشت که بعضی خزعبلات روزی به درد بخورد. درست مثل آت آشغال های زیر زمین پدر خانم.که یک قسمتش هم کتاب های شخص شخیص بنده است. کتابهای فروش نرفته. کتابهای دست دوم. عصرهای پنج شنبه در شهر می‌فروختم. بله ماجرا از همان جا شروع شد. فروش بدک نبود. با ذوق و شوق تصمیم گرفتم باز هم کتاب بیاورم. رفتم و در اطراف شهر سر زدم. رفتم پیش رسول. پسر خوبی است. در عالم عرفان سیر می‌کند. مثل جوادی. کاغذ و کتاب می خرد و بعد به کارخانه ها می‌فروشد تا بازیافت کنند. جوادی معلم پرورشی است. لاغر و تکیده. من هم از او سر حال تر به نظر می رسم. ماشالله به خودم. چشم نخورم! به جواد زنگ زدم بر نداشت. با تاکسی رفتم. رسول نبود. کارگرهایش بودند. رفتم سر وقت کتاب ها مثل همیشه تا چشم کار می کرد کتاب‌های درسی به دردنخور و کتابهای کنکور جوانی سوز! به درد نخور ها را کنار می زدم. به دردبخورها را جدا می‌کردم. رمان‌ها، آثار نویسنده های معروف، موضوعات جالب و... ده پانزده جلد کتاب خوب پیدا کردم. گذاشتم یک گوشه. بلند شدم که بروم پای باسکول. سر خوردم. وقتی سر میخوردم دسته یک گونی را گرفتم که نیافتم. گونی چرخید و خالی شد. بین کتاب های داخل گونی چشمم به یک کتاب قدیمی خورد. ادامه دارد... @ANARSTORY
هدایت شده از 🌿
قسمت سوم: دسته سوم: آدم های پرهدف و پر تلاشند! افراد این دسته ، مانند گروه اول هدف های مشخص و علاقه مندی های زیادی دارند، با این تفاوت که اهل تلاشند و در عمل نیز هدفها و برنامه‌هایشان را پیگیری میکنند تا به آنها برسند. این افراد به دلیل داشتن هدف و اهل عمل بودن، آشنا به علوم مختلفی هستند ‌و در زمینه های گوناگون تجربه و مهارتی دارند اما با وجود اینکه افراد فعال و پویایی هستند در زندگی به احساس رضایت و موفقیت لازم دست نمی‌یابند. چرا که آن ها دو مشکل اساسی دارند: یک: این افراد اغلب هیچ کاری را در حد رسیدن به تخصص دنبال نمیکنند. دو: ارتباط بین هدف ها و برنامه هایی که دنبال می کنند مشخص نیست و نمی دانند از مجموع فعالیت ها و برنامه هایشان در نهایت می خواهند چه نتیجه ای حاصل شود. و این باعث می شود در زندگی گرفتار سرگردانی شده و به مرور دچار احساس خستگی و نا امیدی شوند. برداشتی آزاد از کارگاه مدرس: محمد مهدی الهی منش برای دریافت اصل مباحث به @doreh_tarbiati پیام بدهید. @anarstory
هدایت شده از فرجام پور
سلام علیکم خدا به این مادر صبر بده البته همه اینها امتحان الهی است ✅ خودش داده، خودش هم می گیرد. مادری را می شناسم که بسیار مومن و با تقواست هر دو پسرش را در جوانی از دست داده، به همین راحتی که فرمودید. یکی نامزد داشته ودیگری به نامزدی هم نرسیده. خودش می گفت، وقتی که خیلی بی تابی می کردم و می گفتم خدایا چرا من؟ سر سجاده به یکباره صحنه ای جلوی چشمم نقش بست. خودم را دیدم، هر روز که برای نماز به سمت نماز خانه محل کارم می رفتم، ذکرم این بود، خدایا پاکم کن. خدایا مرا خالص کن فقط برای خودت. خدایا فقط خودت. خالصم کن. تازه فهمیدم، این مصیبت ها حاصل دعا و درخواست خودم بوده✅ و چون بی نهایت عاشق فرزندانم بودم اینها مانع خلوص من بودند. خودم خواستم ✅ یاد داستان زندانی شدن حضرت یوسف افتادم که گفت، خدایا زندان برای من بهتر است.... ولی وقتی زندانی شد گفت خدایا چرا؟ وحی آمد، خودت خواستی✅ حواسمون باشه، چی از خدا می خوایم. و حواسمون به ذکرهامون باشه خود کرده را تدبیر نیست ✅