eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
898 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
عید گل و صنوبره عیدی ما یادت نره😍😍
روز زن، روز حیات است. روز زندگی.
و زن آفریده شد. و مرد تازه فهمید خالقِ زن چه قدرتمند است😐.
🌸مادر عزیزم روزت مبارک باشد.🌸 شما همیشه از من حمایت کردید. ای مادر عزیزم بهشت زیر پای شماست. شما چراغ امید و خوشبختی من هستید. هرچقدر هم که سنم زیاد شود باز هم وقتی ناراحتم دلم میخواهد کنارم باشید. به سلامتی مادری که وقتی فهمید غذا کم است یکهو دلش هوس نان و ماست کرد. من اگر پادشاه می شدم صدای خنده ات را سرود ملی می کردم. سایه لطف خدایی مادر معنی عشق و وفایی مادر شعر من در خور تفسیر نیست اوج مهری و صفایی مادر ابوالفضل قائنی پنجم کلاس شهید کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💙ĂMĨŘ ĤÕŜŜÊĨŇ💙
درباره ی اتفاقات حین خواندن کتاب درسی، یک طنز بنویسید. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین #داستانک #طنز درباره ی اتفاقات حین خواندن کتاب درسی، یک #داستانک طنز بنویسید. #احف12 #99111
مثلاً: امتحان بعدیمان پنج روز دیگر است. چهار روز اول را با جمله ی "حالا می‌خونم" پشت سر گذاشتم و اکنون یک روز بیشتر فرصت ندارم. با هزار زور و زحمت کتابم را برداشتم و گوشه‌ای نشستم. کتاب جان از اینکه او را برداشتم، بسیار خوشحال است؛ ولی بینوا نمی‌داند که مجبورم، مجبور! ابتدا نگاهی به جلد کتاب می‌اندازم. واقعاً ناشران و مولفان می‌توانستند طرح زیباتری برای جلد انتخاب کنند. همچنان به زُل زدنم ادامه می‌دادم که کتاب جان به حرف آمد: _چقدر به قیافم نگاه می‌کنی! زود باش بازم کن. _آخه خیلی خوشگلی کتاب جان. _حالا کجاش رو دیدی؟! این تازه ظاهر منه؛ اگه باطنم رو ببینی چی میگی؟! ابرویی بالا انداختم و صفحه ی اول را باز کردم. از نشانی ناشر و چاپخانه تا شابک را بررس کردم. راستی شابک جیست؟ گوشی را برداشتم و در علامه گوگل شابک را جست‌و‌جو زدم. البته چیزی زیادی دستگیرم نشد و خیلی یواشکی سری به پیام‌رسان‌های ایرانی و خارجی زدم. کتاب جان داشت شروع به غریدن می‌کرد که تصویر امام خمینی(ره) را در صفحه ی بعد دیدم. چه ژست زیبایی! واقعاً به کتاب حسودی‌ام شد. آنقدر باطنش خوب است که حتی آقا هم عاشقش شده. کتاب جان نیشخندی زد و زیرلب زمزمه کرد: _آقامون جنتلمنه، جنتلمنه...! صفحه ی بعدی را ورق زدم که به فهرست مطالب رسیدم و باز غصه‌اَم شروع شد. بدون اینکه درس خواندن را شروع کنم، از سر کتاب رفتم تهَ کتاب که کتاب جان صدایش در آمد: _چیکار می‌کنی بچه جون؟! بابا یه درس می‌خوای بخونیا. جوابش را ندادم و فقط چشم غره‌ای تحویلش دادم. البته در تَهَش به جز فهرست منابع و قیمت، چیز دیگری پیدا نکردم. ولی واقعاً قیمتش کم است. البته نه برای خریدار، بلکه برای خود کتاب. کتاب جان با این هم ابهت و اقتدار واقعاً ارزش‌هایش بالاتر از ای حرفاست و نمی‌شود رویَش قیمت گذاشت. صفحه ی اول را باز کردم و شروع به خواندن کردم که غرق در خیالات شدم. یادش بخیر! دَه سال پیش وقتی به سیزده بدر رفتیم، به من جوجه‌کباب نرسید. حتی دستم یه منقل داغ خورد و سوخت. آن سیزده بدر اصلاً برای من خوب نبود. کتاب که همینطوری باز مانده بود، پوفی کشید که فهمیدم باید درس بخوانم. سوال اول را هرچه که بود حفظ کردم و سراغ سوال دوم رفتم که باز توی فکر رفتم. یادش بخیر! حنابندان نوه ی مادربزرگ پدرم که هم برادرزاده ی پدرم می‌شد، و هم دخترعموی من، مامانم من را نبرد. چون حنابندان قبلی که رفته بودیم، من کل حناها را خوردم و دچار شکم روش شدم و از آن به بعد مادرم پشت دستش را داغ کرد که دیگر من را به حنابندان نبرد. باز با آهِ کتاب جان مواجه شدم که سعی کردم ادامه ی درسم را بخوانم. البته در این میان صداهای درونی و بیرونی هم تمرکز من را خراب می‌کرد. صداهای درونی مثل غار و غور شکم و فعل و انفعالات روده و صداهای بیرونی مثل نمکی و سبزی فروشی. نمکی از توی بلندگو داد می‌زد: _آهن آلات، ضایعات، یخچال، چرخ گوشت، لوازم منزل خریداریم. با تندی گفتم: _اَه! به من چه که خریداری! ما چیز فروشی نداریم. سپس به کتاب جان نگاهی انداختم که دیدم لبخند می‌زند و از من بابت رفتارم راضیست. سپس سبزی فروشی با آن صدای اَنکَر و الاصواتش گفت: _سبزی خورشتی دارم؛ سبزی آشی دارم، سبزی پلویی دارم. فقط سه کیلو دَه تومن. بدو بدو که سبزی دارم. با خنده گفتم: _خوش به حالت! ما نداریم. و سپس خندیدم که نگاهم به کتاب جان افتاد و خشمش را از روی جلدش دیدم. لبخندم جمع شد و آب دهانم را قورت دادم و خواستم چیزی بگویم که گفت: _هیس! فقط گمشو از جلوی چشمام! خیلی التماس کردم که گُم نشوم، ولی خب فایده‌ای نداشت و بالاخره گُم شدم. فردا رسید و امتحانم را به بدترین شکل ممکن دادم و لقب تکاور را از آنِ خود کردم. آن سال مدیر مدرسه عنوانی را به من داد و گفت: _بسم الله الرحمن الرحیم! نائل شدن شما را به درجه ی تکاور کلاسی و مدرسه‌ای وزارت آموزش و پرورش را تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم. باشد که سال به سال، به اهمیت و درجه ی این مقام فرخنده افزوده شود... نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
هدایت شده از سرچشمه نور
هرچه اندیشه و فکر و درک عقلانی بالاتر باشد، میتواند به آن درک ظریف هنری کیفیّت بیشتری بدهد. حافظ شیرازی صرفاً یک هنرمند نیست؛ بلکه معارف بلندی نیز در کلمات او وجود دارد. این معارف هم فقط با هنرمند بودن به دست نمی‌آید؛ بلکه یک پشتوانه فلسفی و فکری لازم دارد. باید متّکا یا نقطه عزیمت و خاستگاهی از اندیشه والا، این درک هنری و سپس تبیین هنری را پشتیبانی کند. البته همه در یک سطح نیستند؛ توقّع هم نیست که چنین باشند. این در مورد همه‌ی رشته‌های هنری صادق است. https://eitaa.com/joinchat/1473380440Cb2e7adf8ca
سلام و نور. کیا موافق ادامه یافتن تمرین ها هستند؟
#مسابقه #دلنوشته « طرح دلنوشته طلاب و روحانیون به مقام معظم رهبری مدظله‌العالی» 📣 همه طلاب و روحانیون حوزه علمیه می­توانند دل نوشته خود را طی نامه ­ای به مقام معظم رهبری مدظله‌العالی در ضمن لبیک به بیانیه گام دوم انقلاب، با موضوع : « اخلاق و معنویت » در راستای تحقق اهداف انقلاب و تمدن اسلامی که از اصول و شعارهای انقلاب است ارسال نمایند. 😃 به بهترین دل نوشته‌ها جوایز اهداء و در خبرهای رسمی حوزه و غیرحوزه منتشر می‌شود به دفتر مقام معظم رهبری مدظله‌العالی نیز ارسال می‌گردد. ✍️ مهلت ارسال : 15 بهمن تا 15 اسفند 1399 ━━━💠🍃🌸🍃💠━━━ ⭕️ کانال رسمی «معاونت تهذیب و تربیت استان یزد» 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3771203593C678dbb1851
آنقدر گیرا بود که نتوانستم نکشم (: نقص هایش را به بزرگواری خودتون ببخشین🍎 ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
﷽؛ بْاٰغْچِھ فٌۆٺُۆشْاٰپٓ https://eitaa.com/joinchat/1941635140Cd98ba4a612 ۆابَسٺِہ بِھ باٰغِ ێاٰقۆٺ نشانی باٰغِ ێاٰقۆٺ🔻 https://eitaa.com/joinchat/2117730369C3e312b8a21 نمایشگاه باغِ یاقوت📌 @HOLLYYAGHUT