#آموزش
#پیرنگ
#طرح
استفاده از چند طرح برای نوشتن رمان
در مورد سوژۀ تکخطی چیزی شنیدهاید؟ اگر هم نشنیدهاید احتمالاً میتوانید حدس بزنید منظور چیست.
منظور از سوژۀ تکخطی این است که یک خط داستانی اصلی را برای شخصیت اصلی داستان تعریف میکنید و در این خط داستانی موانع، اهداف، رنجها و لذتها و نتیجهگیری را تعریف میکنید.
اما آیا رمان با یک خط داستانی شکل میگیرد؟
آیا میتوانید سوژهای را ارائه کنید که در این خط داستانی پیش میرود و آنقدر داستانش مهیج است که مثلاً سیصد صفحه از رمان را دربربگیرد؟
غالباً این اتفاق نمیافتد. میشود گفت ما رمان تکخطی نداریم.
برای اینکه رمان را شکل بدهید نیاز دارید تا برای آن خطوط فرعی تعریف کنید.
چیزی که رمان را شکل میدهد، ترکیب خطوط داستانی مختلف با هم است بهنحویکه خط داستانی شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی، مفهومی را تعریف کنند و ذهن خواننده را در مسیری که تا پایان رمان طول میکشد نگهدارند.
شما در رمان شخصیتهایی تعریف میکنید.
برای هرکدام از این شخصیتها یک خط داستانی در نظر میگیرید.
در هر خط داستانی از فرازوفرودها و از لذتها و رنجها حرف میزنید. این خطوط داستانی مختلف باید به نحوی منطقی باهم در ارتباط باشند تا رمان شکل بگیرد.
حالا ببینیم این خطوط اصلی و فرعی چطور با هم تلاقی پیدا میکنند؟
شخصیت اصلی شما هدف خاصی را دنبال نمیکند اما اهدافی که شخصیتهای فرعی دارند باعث میشود حوادثی برای این شخصیت ایجاد شود و داستانی شکل بگیرد.
شخصیت اصلی به دنبال مفهوم خاصی میگردد اما بهتنهایی نمیتواند مسیر پیش رو را طی کند.
شخصیت اصلی اهداف مختلفی دارد. هرکدام از این اهداف یک خط فرعی داستانی هستند.
بهجز شخصیت اصلی، ما در داستان شاهد اهداف مختلف شخصیتهای فرعی هم هستیم.
پس ما در رمان مثل خطوط سیمکشی شده، خطهای داستانی مختلف داریم. بعضی وقتها خطهای داستان باهم تلاقی پیدا میکنند و گاهی نیز بهموازات هم پیش میروند.
توجه داشته باشید که هر خط داستانی باید شروع، میانه و پایان داشته باشد. بهتر است رمان را با خط داستانی که جذابتر است شروع کنید.
@anarstory
#آموزش
#پیرنگ
#طرح
#خطوط_داستانی
اصلاً چرا به خطوط داستانی مختلف نیاز داریم؟
چون داستاننویسی مثل زندگی واقعی است. مگر میشود یک فرد فقط به یک هدف فکر کند یا یک زندگی تکبعدی داشته باشد.
برای نوشتن داستان هم باید شخصیتهای آن را با جهانهای مختلف ذهنیشان وارد کنید. باید شخصیتها اهداف گوناگونی داشته باشند و جنبههای مختلف ذهنی آنها چیزی را از شما طلب کنند. به این صورت است که خطوط داستانی شکل میگیرند.
با اضافه کردن خطوط داستانی مختلف:
داستان را باورپذیر میکنید.
داستان را جذابتر میکنید.
اجازه میدهید تا خواننده بخشی از وجودش را در خطوط مختلف داستانی شما پیدا کند و با آن همذاتپنداری کند
@anarstory
#آموزش
#اجزاء_رمان
#صحنه
#توصیف
#روایت
یکی از راههای ساده برای شناختن هر چیز این است که آن را به اجزای سازندهاش تقسیم کنید. این کار را با رمان هم میتوانید انجام دهید.
هر رمان را میشود به اجزای سازندۀ آن تقسیم کرد.
به هرکدام از این اجزا، بخش یا فصلهای رمان گفته میشود.
اگر بخواهید هر فصل را باز هم به اجزای سازندهاش تقسیم کنید، به صحنه، توصیف و روایت میرسید.
درواقع هر فصل رمان از چند فصل تشکیل شده است.
اجزای هر فصل را میشود به این سه قسمت تقسیم کرد:
🔹صحنه
🔹روایت
🔹توصیف
🔻صحنه چیست؟
اتفاقات نمایشی داستان است.
مثال: از در وارد شد و با چهرۀ نگران مادرش مواجه شد.
🔻توصیف چیست؟
اطلاعاتی دربارۀ زمان، مکان، شخصیت و …
مثال: اتاق او با کف چوبی و پردهای ضخیم با بقیۀ اتاقهای خانه فرق داشت.
🔻روایت چیست؟
خلاصۀ اتفاقات، دروننگریها و هر چیزی که توضیحی از بخشهای مختلف داستان را بازگو میکند.
مثال:
او مرا با خودش به بیرون از خانه برد و از من خواست تا در هوای آزاد عمیقاً نفس بکشم.
💎رمانهایی را که خیلی بلند هستند اول به چند بخش تقسیم میکنند. هر بخش را به چند فصل تبدیل میکنند و نهایتاً در هر فصل توصیف، روایت و صحنههای داستان را قرار میدهند.
طبق قاعدهای که وجود دارد، هر فصل رمان معمولاً یک تا سه صحنه دارد.
برای اینکه رمانی بنویسید که ردپای ملال در آن نباشد باید تنها به موارد مهم اشاره کرده و از گفتن چیزهای پیشپاافتاده در آن پرهیز کنید.
درواقع باید صحنههایی در رمان قرار بدهید که در هرکدام اتفاق معناداری بیفتد.
از طرفی هر اندازه هم این صحنهها معنادار باشند بازهم نیاز خواهید داشت تا آنها را طوری کنار هم بچینید که خواننده خسته نشود. بخشبندی و فصلبندی درواقع استراحتگاههای ذهن خواننده است و کمک میکند تا مخاطب بین صحنههای مختلف داستان نفس تازه کند و به سراغ ادامۀ ماجرا برود.
از طرفی تقسیم کردن رمان به بخشهای سازندۀ آن میتواند به نوشتن هم کمک بزرگی کند. شما میتوانید نظم محتوایی ایجاد کنید. میتوانید بین صحنههای مختلف، توقف کنید و هر بار از یک صحنۀ تازهتر، رمان را شروع کنید. با این کار موقع بازنویسی دیگر نیاز نیست همۀ رمان را یکسره اصلاح و بررسی کنید.
هر فصل باید در جای خوبی شروع شود و در جای خوبی هم تمام شود. بین شروع و پایان فصل، شما صحنهها را میچینید. پس قاعدۀ ارسطویی را برای هر فصل هم باید رعایت کنید.
خیلی درگیر این نمانید که رمان باید چند صحنه، چند فصل یا چند بخش داشته باشد. محتوایی که مینویسید و نوع شخصیتپردازی، زاویه دید، مکان و زمان متن و خیلی از موارد دیگر روی تعداد فصلها و حجم کتاب شما تأثیر میگذارند.
بااینحال برای اینکه بتوانید با خودتان به اتفاقنظر برسید، قبل از شروع رمان بهتر است تقریبی از حجم رمان و تعداد فصلهای آن بزنید. صحنههای مهمی را که میخواهید در رمان به آنها اشاره کنید بنویسید و ببینید حدوداً چند صحنه خواهد شد. در هر فصل بین یک تا سه صحنه را قرار دهید.
البته برخی معتقدند که باید فصلبندی را به انتهای رمان موکول کرد. این نویسندگان بیشتر به خلاقیت در حین نوشتن اعتقاد دارند و میخواهند به هر روشی شده نگذارند تا چیزی سد راه این خلاقیت و جریان سیال ذهن شود.
وقتی رمان نوشته میشود، همۀ زوایای آن برای ما شفاف و روشن است. حالا میشود بهسادگی فصلبندی و تقسیمبندی صحنهها را بین فصول مختلف انجام داد تا رابطهای منطقی بین قسمتهای مختلف رمان برقرار شود.
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#آموزش #اجزاء_رمان #صحنه #توصیف #روایت یکی از راههای ساده برای شناختن هر چیز این است که آن را به
این صحنه و توصیف و روایت با بحث توی باغ گردو متفاوت است.
پ.ن
بحثی دیگر. وقتی دیگر.
#آموزش
#اجزاء_رمان
#صحنه
صحنههای رمان قرار نیست مثل دومینو، یکی بعد از دیگری رویهم بیفتند. میتوانید تعلیقهای تودرتو داشته باشید و قبل از تمام شدن یک صحنه، وارد صحنۀ بعدی شوید. به این شکل رمان را از حالت کسالتبار آن نجات میدهید.
چه موقع از صحنه استفاده کنیم چه موقع از روایت؟
حتماً شنیدهاید که میگویند: نگو، نشان بده.
صحنه یا نمایش داستان، بخش نشان دادن است و روایت کردن، بخش گفتن آن.
نمیشود همۀ داستان را سرتاسر از صحنه پر کرد و تا حد زیادی روایت را از داستان حذف کرد. رمان به هردوی اینها و البته به توصیف نیاز دارد.
با روایت میتوانید اتفاقات کماهمیتتر را عنوان کنید. سرعت داستان با گفتن بیشتر میشود و میتوانید خط داستان را دنبال کنید.
وقتی از صحنه استفاده میکنید یعنی اتفاقات را مقابل چشم خواننده قرار میدهید با این کار اتفاقات را زنده میکنید و احتمالاً سرعت داستان کند خواهد شد. برای بازگو کردن مهمترین اتفاقات بهتر است از صحنه استفاده کنید.
توصیف هم کمک میکند تا تصویرسازی داستان هر چهبهتر در ذهن خواننده نقش ببندد.
روایت را چون نمیبینید ممکن است باور نکنید اما صحنه باورپذیرتر است. شما میتوانید صحنه را دقیقاً با توصیفهای دقیق مقابل چشمان خود ببینید. بهاینترتیب آن را بیشتر باور خواهید کرد.
حالا باید صحنههای مختلف را چطور بچینید؟
هراندازه هم صحنهها مهیج باشند، باز هم بهتر است بین صحنههای مهیج داستان وقفههایی ایجاد کنید. میتوانید صحنههای آرام را بین صحنههای هیجانانگیز قرار دهید. بهاینترتیب سرعت خواندن متن را تنظیم میکنید.
صحنۀ مهیج+صحنۀ آرام+ صحنۀ مهیج+صحنۀ آرام…
وقتی صحنهای را تمام میکنید نمیتوانید بلافاصله به سراغ صحنۀ بعدی بروید به این دلیل که هر صحنه نیازمند عکسالعمل شخصیت داستان است. پس بین صحنههای مختلف پل بنزید. این پل را میتوانید از صحنههای آرامتری مثل خودگوییهای شخصیت یا توصیفهایی از مکان و زمان داستان ایجاد کنید.
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#آموزش #اجزاء_رمان #صحنه صحنههای رمان قرار نیست مثل دومینو، یکی بعد از دیگری رویهم بیفتند. میتو
برای امشب دیگه کافیه...
#تمرین13
کنار خیابان ایستاده اید. یک تصادف را با جزئیات و از نزدیک دیده اید. همه اش را در سی کلمه بگویید. ترکیبی از روایت و توصیف و صحنه.
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
گوشه ای می افتد...
احسنت
#تمرین14
ردی از خون از سرش جاری میشود.
این جمله را ویرایش کنید
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
یکهو انگار از زمین و آسمان آتش می بارید.
این جمله را ویرایش کنید.
#تمرین15
هدایت شده از 🇮🇷عِمران واقفی🇮🇷
جمله افتتاحیه یعنی شاهرگ داستان و داستانک و رمان. مرگ و زندگی. خیلی دقت کنید.
کوتاه باشد. کوبنده باشد. غلط نداشته باشد. اشتباه تایپی نداشته باشد. نو و جدید باشد. شاید فلسفی بودن باعث کشش شود.
#نکته
🔹حضرت امام حسین(علیهالسلام) در عالَم مڪاشفہ بہ یڪى از علماى قم فرمودند: «مهدى ما در عصر خودش مظلوم است، تا مىتوانید دربارہ آن حضرت(عج) سخن بگویید و قلم فرسایى ڪنید؛ آنچہ دربارہ شخصیّت این معصوم بگویید، دربارہ همہ معصومین (علیهم السلام) گفتهاید؛ چون حضرات معصومین علیهم السلام همہ در عصمت و ولایت و امامت یڪى هستند و چون این زمان، دوران مهدى ما است سزاوار است دربارہ او بیشتر گفتگو شود.»
♥️و در خاتمہ فرمودند: «باز تأڪید مىڪنم دربارہ مهدى ما(علیهالسلام) زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدى ما(علیهالسلام) مظلوم است، بیش از آنچہ نوشتہ و گفتہ شدہ باید درباره اش نوشت و گفت.»
*منبع: ترجمہ صحیفهے مهدیه:59
@anarstory
#آموزش
#اجزاء_رمان
#صحنه
برای هر صحنه میتوانید برنامهریزی کنید. کارتهای هر صحنه را میتوانید به این شکل تهیه کنید تا در طول نوشتن رمان دچار سردرگمی نشوید.
نمونهای از کارت نوشتن صحنههای داستان:
@anarstory