#تمرین45
فردی که شما را به شدت تحت تاثیر قرار داده را توصیف کنید. برهه یا برشی از زندگی تان که به شدت متاثر از شخصی شده اید را به خاطر بیاورید و آن شخصیت را از نظر جسمی و روحی و رفتاری و اخلاقی و...توصیف کنید. بگویید چه چیز او برای شما جالب بوده...و چرا تا آن سن کسی را اینچنین ندیده اید.
ویژگی های برجسته اش را دقیقا بیان کنید. توصیف ها در قالب داستان باشد...یا یک کنش...یا سیال ذهن...یا .....
#داستان
#توصیف
@ANARSTORY
داستانکی با موضوع ورود حضرت معصومه سلام الله علیها به قم بنویسید.
از #توصیف به خوبی استفاده کنید.
#خلاقانه باشد.
#علائم_نگارشی و
#چرخش_قلم را رعایت کنید.
@anarstory
قرائتهای مرحوم مصطفی اسماعیل هم یکی از منابع الهامدهی به بنده هستند. بسیار عالیاند.
وقتی آنقدر خوب بنویسید...حتی ویراستار کتاب هم دستی در نوع نوشته تان نمی برد... و حتی کارشناس سختگیر سوره...
فقط خوب بنویسید.
هر نویسنده ای مخاطب خودش را دارد...ولو ما انتقاد داشته باشیم به قلمش...
وقتی 5 کار از شما منتشر شد دیگر فروش بقیه اش تضمینی است...
رهش در رونمایی اش 4 تا چاپ اش تمام شد... و در عرض یک یا دوماه 12 تا چاپش رفت...
البته من چاپ اولش را دارم😎
سلیقه بی قاعده است.
جهان داستانی و ظرفیت های امکانی قاعده دارد.
اگر منظورتان از سلیقه، جوشش های عمیق دنیای زیسته ی نویسنده است، پس اختلاف نظر ما دعوای عنب و انگور است
خواننده همان نویسنده است
در شکلی دیگر.
اولین خواننده هر اثری خود نویسنده ان است.
نه دیگه اقای واقفی امکان ندارد یک اثر بلا استثناء همه ان را تایید کنند.
اثر من رو ممکنه ۸۰ نفر تعریف کنند
۲۰ نفر بگوید این خزئبلات چیه
برعکسش البته بیشتر صادقه
۲۰ نفر تایید کنند و ۸۰نفر بگن چرندیاته
ببینید هر نویسنده ای مخاطب خودش را دارد.
ولو اول کتابش بنویسد تقدیم به استقلالی های عزیز و پرسپولیسی های ... یا مثلا خودش را از یک گروه سیاسی بداند و ...
نوع قلم نویسنده علاقه مندانی دارد.
یک جور دیگر بگویم...
قرآن که نازل میشد مشرکان درجه یک یواشکی گوش می کردندش...یعنی کلام را دوست داشتند و لی نازل کننده و رسولش را نه...
نوع قلم شما اگر خوب باشد مخاطب خودش را دارد...فقط خوب بنویسید. در هر ژانری می نویسید خوب بنویسید. قواعد آن ژانر را بفهمید و ارتقا اش دهید.
خواهید دید که همان انتشاراتی ورشکسته هم شده کارتان را چاپ میکند و بعد به قهقرا می رود فقط بزاررررید برود او.
برای نوشتن یک کتاب همینطوره
قطعا توصیفات نو و جدید باید باشد
متاسفانه مخاطب مجازی براش فهمش سنگینه
گعده چیه؟
باید برای گعده پاورقی بزنم🤦♀️
ما گفتیم کلاس بذارید برامون زیرش در رفتید
این نکته ی خیلی خوبی بود
اصلا عمیق بر وجودم نشست.
تلنگری بود که تاحالا نشنیده بودم
اثر ارزشی و انقلابی باید وام دار قران باشد.
ما از سبک کلاسیک تقلید میکنیم
عجب نکته ای✅
اقای ابراهیمی دنبال تاثیر منشاء غربی رمان بودید این هم روشش
کلا میشود طرحی نو در انداخت در ادبیات
آقا من خیلی هیجان زده شدم.
قابل توصیف نیست. شاید برای شما یه جمله ی معمولی بود اما برای من دنیایی به روم گشود
#باغ_انار
#توصیف
#قرآن
🔻نشانی باغ انار
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
🔻نمایشگاه باغ
@anarstory
یا نور
سوال: کوتاه بنویسیم یا بلند؟
پاسخ: کوتاه و بلندش ملاک اصلی نیست.
ملاک اصلی #داستانی نوشتن است.
متن ادبی و دلنوشته و شعر جاش توی پادشاه وارونه اس...
﷽؛انار، پادشاهی ست وارونه با تاجی رو به زمین چرا که انار پادشاه درختان آسمان است که قدش تا زمین کشیده شده. اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/100270145C4e53c7d0f6
اما اون چیزی که برای ما خیلی مهم است ....این است که یاد بگیرید داستانی بنویسید.
مرحله بعد از دلنوشته و متن ادبی #روایت کردن است...یعنی شروع می کنید با زاویه اول شخص از مشاهدات خودتون میگید...
مثلا
#تمرین61
اولین باری که رفتید نانوایی و نحوه پختن نان را دیدید را شرح دهید. مثل یک دوربین. چشمهاتون رو ببندید و شروع کنید نانوایی را توصیف کردن...حالا صف ها را...حالا نحوه آماده شدن خمیر...پهن شدن روی ....
داستان بشود بهتر است...ولی همین نحوه روایتش هم خیلی مهمه و در واقع مقدمه داستان نویسی است
#داستانک
#داستان
#مونولوگ
#روایت
#تعریف_کردن
#توصیف
#خوب_دیدن
#تمرین61
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
#تمرین63
یک خانم بعد از دیدن قیمت یک انگشتر طلا به شدت تعجب میکند. شما در قاب دوربین مدار بسته تمام چهره او را با جزییات دارید می بینید...کاملا توصیفش کنید...
حالا تمرکز کنید روی تعجب
فقط تعجب.
تعجبی که نیاز به دیالوگ و فضا نداشته باشه
از تشبیه استفاده کنید
#تمرین63
#توصیف
#عبارت_داستانی
@ANARSTORY
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#تمرین119 من حیث لا یحتسب یعنی چیزی از جایی که فکرش را نمیکنی نصیبت شود. چنین خاطره ای دارید
#تمرین120
شما تازه مسلمان شده اید. شدیدا در فشار هستید. یکدفعه یل عرب، شکارچی شیر، پهلوان قریش اعلام میکند مسلمان شده. حس و حال و تغییر شرایط روحی خودتان را بنویسید.
🔸یک موقعیت خلق کنید.
🔹مثلا👇
☕️ در خانه یک ارباب مشرک هستید، دارید شاخه های خرما را یکدست میکنید برای انداختن در تنور و پختن غذا. این خبر را یکی از کنیزها به شما میدهد. شما از خوشحالی تکه گوشت را به تنوز میاندازید و ...
☕️شما یک مشرک بودید که در حال طواف کعبه و بت هاست. ولی قلبا اعتقادی به یتها ندارید. حمزه علیهالسلام را بسیار دوست میدارید. یکدفعه حمزه مثل شیر عصبانی به سمت ابوجهل میرود...قلب شما تکان میخورد و به سمت مردمی که آنجا جمع شده اند میروید و صحبتهایی میشنوید که باعث تغییر زندگی تان میشود...این واقعه را به صورت داستانی بنویسید.
☕️شما یک شکارچی شیر هستید. گوشت شیر را برای سران اعراب میبرید و پوستش را به بزرگان قبایل میفروشید. حمزه علیهالسلام را میشناسید که در شجاعت بی مثال است. خبری میشنوید که او مرید برادرزادهاش شده. حالا میخواهید ببینید این برادر زاده کیست و چه حرف تازهای دارد. به دنبالش این موضوع با سختی خودتان را به مکه میرسانید...فرزندتان مریض است و همسرتان شدیدا از این نوع کارها مخالفت میکند و ....
☕️شما یک اعرابیِ بیابانِگردِ مارمولکخور هستید. واقعا که! آخر این چه کاریست خواهر من، برادر من. نکن. این چه وضع زندگی است آخر. همواره در حال ریختن خون هستید. به خاطر یک تخم شترمرغ صد سال است با قبیله آن طرفی در حال نزاع هستید. حالا یک دین جدید آمده و حمزه علیهالسلام که سرآمد شجاعان است به او گرویده. در آخرین سفرتان به شهر مکه و فروش شیر و دوغ شتر سر و صدایی از کنار کعبه میشنوید. حمزه را میبینید که دارد ابوجهل را نفله میکند. دلتان خنک میشود. پیگیری میکنید و اخبار جذابی میشنوید...
☕️شما یک دزد هستید. جسارتاً خاک بر سرتان. آدم با نان حلال معلوم نیست عاقبت به خیر شود چه برسد به نان حرام. خجالت دارد. قباحت دارد. حتما بعدش آروغ هم میزنید؟ چندش. داشتم میگفتم... برای دزدی از اموال زائران کعبه به میان مردم رفته اید که یک دفعه یک مرد قدرتمند کمانش را به صورت ابوجهل که از ثروتمندان قریش است میزند. یک دفعه ماستتان را کیسه میکنید و به خود جیش میکنید. از مردم اطراف خود میپرسید که قضیه چه بوده و آنها میگویند...
#تمرین120 #تمرین
#حمزهعلیهالسلام #سیدالشهداء
#اسلام #یاور #اسدالله #برادررضاعیپیامبر #جنگیدنبادوشمشیر #حامللوایتکبیر #داستانک #داستان #رمان #داستانکوتاه #داستانبلند #وضعیت #موقعیت
#وانشات #صحنه #توصیف #حمایت
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#تمرین121 #تمرین #شهید #یادداشت یک یادداشت سه جملهای بنویسید. 🔸جمله اول خطاب به شهید حسن صیاد خدا
#تمرین122
نور
خواهر شوهرتان یک بسته فلافل نیمه آماده خریده و آمده خانهتان. قرار است شام را خودش آماده کند.
شما بعد از دو هفته تازه یک روغن یک لیتری خریده اید هشتاد هزار تومن. خواهرشوهر عزیزتان همینجور که دارد قول و غزل افاده میکند همینجور دارد سر روغن را کج میکند توی ماهیتابه و از دست پختش تعریف میکند. مرتب روغن کم و کمتر میشود.
شما همینجور که دارید خودخوری میکنید باید لبخند عصبیتان را ادامه دهید. البته میتوانید با همین چهار تا انگشت ... یا با همین پشت دست...و روغن را از دستش بگیرید.
در همین فکرها هستید که چند سیب زمینی بر میدارد، خلال میکند و ته مانده روغن را هم به باد میدهد...
🔸آیا خواهرشوهرتان میخواهد لج شما را در بیاورد؟
🔸آیا خواهرشوهرتان مریض است؟ خدا شفایش دهد.
🔸آیاخواهرشوهر قحط بوده که این خواهرشوهر را انتخاب کردهاید؟
🔸آیا قلبا به خواهرشوهر خود عشق میورزید؟
🔸خواهرشوهر دارید شاه ندارد؟
🔸آیا روز و شب دعا میکنید برای چنین خواهرشوهرِ نازنینی، فرشته روی زمینی؟
🔸ماجرا از آنجا شروع شد که پارسال بهار همسر شما از دستپخت شما در طایفهاش بسیار تعریف کرد. حالا فهمیدهاید که این چشم سفید انتقام چه چیزی را میخواهد بگیرد؟
این صحنه را توسط راوی اولشخص روایت کنید. سعی کنید لحن داستانی داشته باشید.
#تمرین122 #روایت #خواهرشوهرعزیزم #فلافلنیمهآماده #اسراف #وان_شات #تمرین #صحنه #توصیف #لبخندعصبی
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
#گلهای_آسمانی
این روزها خیلی از گلها آرزو دارند که در گلدان بالای ضریح امام رضا علیه السلام جا بگیرند...
حال، شما از زبان یکی از این گلهای خوش اقبال، این صحنهی زیبا را توصیف کنید.
میتوانید از زمانی بنویسید که این گلها در گلخونه هستند و هر کدامشان در آرزویی و بالاخره نصیب یک خانه یا مکانی میشوند.
از زمانی بنویسید که خدام امام رضا علیه السلام این گلها را انتخاب میکنند و با خود به حرم آن امام رئوف میبرند.
از زمانی بنویسید که وارد حرم میشوند و بوی عطر و گلاب و عنبر را احساس میکنند.
از زمانی که روی دست خدام، قدم به قدم به ضریح نزدیک میشوند.
از زمان #وصال بنویسید... زمانی که بالای ضریح مطهر قرار میگیرند و به آرزوی خود میرسند.
زمانی که رازدار همهی زائران میشوند و در حق همهشان دعا میکنند.
و...
بنویسید... خوب و زیبا بنویسید.
#توصیف و #فضاسازی عالی فراموش نشه.
#همه_خادم_الرضاییم
#امام_رئوف
#گل_های_آسمانی
#ناربانو
🗒 بیایید با هم در باشگاه نوشتن تمرین کنیم.
وقتی در یک باشگاه ورزشی شروع به کار میکنیم قدم اول گرم کردن است.
با تمرینهای سبک و روزانه گرم میشویم تا بتوانیم حرکات سنگینتری را اجرا کنیم.
همین تمرینهای بهظاهر ساده رفتهرفته و طی زمان قدرت بدنیمان را افزایش میدهد و بعد از آن تاب و توان ورزشهای دیگر را هم خواهیم داشت.
در باشگاه ورزشی مربی این ریزعادتها را تجویز میکند. کسی که خودش این راهها را رفته.
⬅️ نوشتن هم همینطور است.
نمیشود که با به دست گرفتن قلم سریع یه کتاب چندین صفحهای تولید کنیم.
نه.
تمرینهای سبک میخواهد.
حرکات نرم و آهسته میخواهد.
تداوم میخواهد.
برنامه روزانه و منظم میخواهد.
ارائهٔ روزانهٔ این تمرینها در کانال مدرسهٔ نویسندگی باعث میشود برای نوشتن یا چه نوشتن سردرگم نشوید و با برنامهای روزانه از نوشتن لذت ببرید.
☀️ کار باشگاه نوشتن، از امروز در مدرسه نویسندگی شروع میشود.
با هم قلم و کاغذ به دست میگیریم و خودمان را برای تمرینهای سنگینِ آینده گرم و آماده میکنیم.
ابتدای روز یک تمرین نوشتن کوچک در کانال مدرسه نویسندگی منتشر میشود.
میتوانیم تمام روز را به آن فکر کنیم و آخر شب بنویسیم،
یا به محض دیدن تمرین آن را اجرا کنیم،
یا تکهتکه طی روز انجام دهیم.
💠 #روزانه1
از زبان قاب عکس روی دیوار، یک روزِ خانه را توصیف کنید.
#تمرین
#توصیف
#اشیاء
#تمرین_نویسندگی
#مدرسه_نویسندگی
#شاهین_کلانتری
﷽؛اینجابا هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. باهم ساقه میزنیم وبرگ میدهیم. به زودی به اذن خداانارهای ترش و شیرین وملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
@ANARLAND
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#تمرین137 تلظی چیست؟ یک ماهی قرمز را توصیف کنید که بیرون از آب افتاده. #تمرین #داستانک
نور
#تمرین138
چشم خود را ببندید و پایتان را به نزدیکترین جسمی که رسید متوقف کنید. حالا شروع کنید از این جسم بنویسید. انگار که در تاریکی یک غار تاریک هستید. هر توصیفی میکنید بکنید ولی توصیفات رنگ و اینها نداشته باشد. فقط از طریق قوه های غیر بینایی. حتما میپرسی چه قوه هایی؟ واقعا که؟! حتما سیکل هم داری؟ قوای پنجگانه دیگر. این را هم نمیدانی؟ ما را گرفته ای؟ بینایی نه. شنوایی و لامسه و چشایی و بویایی. البته بویایی توی این تاریکی و آخر شب و اینها ... خیلی توصیه نمیشود.🙄 بی تربیوت نباشیم.
از این چیز زیر پا یک داستان بسازید.
مثلا👇
خیلی سرد است. فکر کنم یک تکه فلز است. از بقایای کشتی تایتانیک. شایدم هم نعل یا یک نعلبکی باشد. مادرم شبها زیر سرش قیچی میگذارد. میگوید جن ها از آهن میترسند. حال چرا زیر پای پای من این چیز فلزی گذاشته شده. نکند ...
#تمرین
#توصیف
#قدرت_لامسه_در_داستان_گویی
#روایت
#داستانک
#باغ_انار
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
إِلَّا الْمُصَلِّينَ مگر نماز گزاران، (۲۲) معارج - 22 قرآن مبین
انهم یرونها بعیدا و نراه قریبا
این بخشش رو توی دعای عهد شنیدید.
ولی سه تا توصیف بعدش رو احتمالا نشنیدید. تعجب هم ندارد. شما با این وضع مطالعه پایین. وضع قرآن خواندن کم. وضع و حال و روزتان واقعا رقّت برانگیز است. حتما بهشت هم میخواهید؟!
توصیف اول و دوم ایستاست
آسمان مانند مهل
کوهها مانند عهن
و توصیف سومش پویاست
یعنی یه وضع ثابت نیست. دارد یک فیلم را توصیف میکند که همه به شدت و حدّت و ترس به خودشان و رهایی خودشان فکر میکنند. مثل اینکه هزاران نفر توی رودخانه خروشان باشند و همگی در حال غرق شدن.
#واقفی
#توصیف
پای سفره #قرآن
@anarstory