eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
407 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
🤦🏻🙏🏻 سوالات راهب رومی از حضرت علی علیه السلام روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (ص) آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد " خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟ " پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست ؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است ، راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابوبکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او می بخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. راهب سه سوالش را مطرح کرد : 1) ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2) ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیز است که در نزد خدا نیست؟ 3) ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟ خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند . راهب ناامید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی (ع) بهمراه پسرانش امام حسن و امام حسین (ع) میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس ! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید نامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست ؟ امام (ع ) فرمودند : او همچون برادر و پسر عموى من است و نیز داماد او هستم . پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی . پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. امام علی (ع) پاسخ دادند : فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است . فلیس من الله ظلم لأحد آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است . و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است . پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت : "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری ، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. منبع : احتجاج - ترجمه جعفری جلد 1 ، ص : 445 - 450 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷👌🏻 به بهانه قصیده «گرفته» سروده اینجانب محمد عابدی، یکی از قصاید سعدی را در وصف مولا امیرالمومنین علی علیه السلام ارسال می کنم👇🏻 کس را چه زور و زهره که وصف علی کند جبار در مناقب او گفته هل اتی زورآزمای قلعهٔ خیبر که بند او در یکدگر شکست به بازوی لافتی مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود تا پیش دشمنان ندهد پشت بر غزا شیر خدای و صفدر میدان و بحر جود جانبخش در نماز و جهانسوز در وغا دیباچهٔ مروت و سلطان معرفت لشکر کش فتوت و سردار اتقیا فردا که هرکسی به شفیعی زنند دست ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی پیغمبر، آفتاب منیرست در جهان وینان ستارگان بزرگند و مقتدا یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا گر خلق تکیه بر عمل خویش کرده‌اند ما را بسست رحمت وفضل تو متکا یارب خلاف امر تو بسیار کرده‌ایم و امید بسته از کرمت عفو مامضی چشم گناهکار بود بر خطای خویش ما را ز غایت کرمت چشم در عطا یارب به لطف خویش گناهان ما بپوش روزی که رازها فتد از پرده برملا همواره از تو لطف و خداوندی آمدست وز ما چنانکه در خور ما فعل ناسزا عدلست اگر عقوبت ما بی‌گنه کنی لطفست اگر کشی قلم عفو بر خطا گر تقویت کنی ز ملک بگذرد بشر ور تربیت کنی به ثریا رسد ثری دلهای دوستان تو خون می‌شود ز خوف باز از کمال لطف تو دل می‌دهد رجا یارب قبول کن به بزرگی و فضل خویش کان را که رد کنی نبود هیچ ملتجا ما را تو دست گیر و حوالت مکن به کس الا الیک حاجت درماندگان فلا ما بندگان حاجتمندیم و تو کریم حاجت همیشه پیش کریمان بود روا کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود ما در خور تو هیچ نکردیم ربنا سهلست اگر به چشم عنایت نظر کنی اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟ اولیتر آنکه هم تو بگیری به لطف خویش دستی، وگرنه هیچ نیاید ز دست ما کاری به منتها نرسانید در طلب بردیم روزگار گرامی به منتها فی‌الجمله دستهای تهی بر تو داشتیم خود دست جز تهی نتوان داشت بر خدا یا دولتاه اگر به عنایت کنی نظر واخجلتاه اگر به عقوبت دهد جزا ای یار جهد کن که چو مردان قدم زنی ور پای بسته‌ای به دعا دست برگشا پیدا بود که بنده به کوشش کجا رسد بالای هر سری قلمی رفته از قضا کس را به خیر و طاعت خویش اعتماد نیست آن بی‌بصر بود که کند تکیه بر عصا تاروز اولت چه نبشتست بر جبین زیرا که در ازل سعدااند و اشقیا گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ گوید بکش که مال سبیلست و جان فدا ما را به نوشداروی دشمن امید نیست وز دست دوست گر همه زهرست مرحبا ای پای بست عمر تو، بر رهگذار سیل چندین امل چه پیش نهی، مرگ در قفا؟ در کوه ودشت هر سبعی صوفیی بدی گر هیچ سودمند بدی صوف بی‌صفا پهلوی تن ضعیف کند پشت دل قوی صیدی که در ریاض ریاضت کند چرا چون شادمانی و غم دنیا مقیم نیست فرعون کامران به و ایوب مبتلا امثال ما به سختی و تنگی نمرده‌اند ما خود چه لایقیم به تشریف اولیا؟ غم نیست زخم خوردهٔ راه خدای را دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا مابین آسمان و زمین جای عیش نیست یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟ عمرت برفت و چارهٔ کاری نساختی اکنون که چاره نیست به بیچارگی بیا کردار نیک و بد به قیامت قرین تست آن اختیار کن که توان دیدنش لقا تا هیچ دانه‌ای نفشانی به جز کرم تا هیچ توشه‌ای نستانی به جز تقی گویی کدام سنگدل این پند نشنود بر کوه خوان که باز به گوش آیدت صدا نااهل را نصیحت سعدی چنانکه هست گفتیم اگر به سرمه تفاوت کند عمی سعدی علیه الرحمه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹👌🏻 به بهانه قصیده «گرفته» سروده اینجانب محمد عابدی، قصیده ای صائب تبریزی در وصف مولا علی (ع) و کعبه 👇🏻 اگر همه‌ی شعر را نمی‌خوانید به این دو بیت و این دو نکته توجّه کنید: صائب تبریزی خطاب به بیت‌الله الحرام می‌گوید: هیچ تعریفی تو را زین بِه نمیدانم که شد در تو پیدا، گوهر پاک «امیرالمؤمنین» به استناد روایات از جمله کلام حضرت امام صادق علیه‌السّلام، لقب امیرالمؤمنین، مختصّ حضرت علیّ بن ابیطالب (ع) است و بس؛ لذا هیچ کس ـ نه قبل از او و نه پس از او ـ سزاوار نیست به این نام نامیده شود و این اعتقاد شیعه به زیبایی در شعر این شاعر شیعی نمودار شده است. چون لباسِ کعبه بر اندامِ بت، زیبنده نیست جز تو بر شخص دگر، نام «امیرالمؤمنین» 🔰 اینک متن قصیده: ای سواد عنبرین‌فامت سویدای زمین! مغز خاک از نَکهت مشکین‌لباست، خوشه‌چین موجه‌ای از ریگ صحرایت، «صراط المستقیم» رشته‌ای از تار و پود جامه‌ات، «حبل المتین» غنچه‌ی پژمرده‌ای از لاله‌زارت، شمع طور قطره‌ی افسرده‌ای از زمزمت، درّ ثَمین در بیابان طلب، یک العطش‌گوی تو خضر در حریم قدس، یک پروانه‌ات «روح الامین» مصرع برجسته‌ای دیوان موجودات را از حَجَر اینک نشان انتخابت بر جبین میهمان‌داری به الوان‌های نعمت، خلق را چون خلیل الله داری هر طرف صد خوشه‌چین طاق ابروی تو را تا دست قدرت نقش بست قامت افلاک خم شد، راست شد پشت زمین مردم چشم جهان‌بین سپهر اخضری جای حیرت نیست گر باشد لباست عنبرین شش جهت چون خانه‌ی زنبور، پُرغوغای توست کهکشان از نوشخند توست، جوی انگبین عالم اسباب را از طاق دل افکنده‌ای نیست نقش بوریا در خانه‌ات، مسندنشین تا به کف نگْرفته بود از سایه‌ات رطل گران در کشاکش بود از خمیازه، رگ‌های زمین با صفای جبهه‌ی صاف تو از کم‌مایگی چون دروغ راستْ‌مانند است صبحِ راستین آب شوری در قدح داریّ و از جوش سخا می‌کنی تکلیف خلق اوّلین و آخرین از ثبات مقدم خود عذرخواهی می‌کنی پای عصیان هر که را لغزید از اهل زمین روی عالم را ز برگ لاله داری سرخ‌تر گر چه خود چون داغ می‌پوشی لباس عنبرین بوسه در یاقوت خوبان دارد آتش زیر پا بر امید آن که خدّام تو را بوسد زمین گرد فانوس تو گشتن، کار هر پروانه نیست نقش دیوار است این‌جا شهپر «روح الامین» تا ز دامن‌گیری‌ات کوته نمانَد هیچ دست می‌کشی چون پرتو خورشید، دامن بر زمین هر گنه‌کاری که زد بر دامن پاک تو دست گَرد عصیان پاک کردی از رخش با آستین ساغر لبریز رحمت را تو زمزم کرده‌ای چون به رحمت ننْگری در سینه‌های آتشین؟ تا به روی خاکِ تردامن نیفتد سایه‌ات پهن سازد هر سحر، خورشید، دامن بر زمین تا شبستان فنا جایی ناستد چون شرر گر به روی آتش دوزخ، فشانی آستین انبیا چندین چه می‌کوشند در تعمیر تو؟ گنج رحمت نیست گر در زیر دیوارت، دفین در هوای حُسنِ شورانگیزِ آبِ زمزمت جمله از سر رفت دیگِ مغزهای آتشین نیستی گر مُهردارِ رحمتِ پروردگار چون نگین بهر چه داری این سیاهی بر جبین؟ هست اسماعیل، یک قربانی لاغر تو را کز نم خونش نکردی لاله‌گون روی زمین گر زبان ناودانت، چون قلم می‌داشت شق پاک می‌شد از غبار معصیت، روی زمین تا درِ تکلیف بر روی جهان واکرده‌ای در پسِ در، مانده است از شرم، فردوس برین در حریم جنّت‌آسای تو اهل دید را در نظر می‌آید از هر شمع، جوی انگبین ناودان گوهرافشانت ز رحمت، آیه‌ای است از حریم لطف، نازل گشته در شأن زمین گر نه‌ای روشن‌گرِ آیینه‌ی دل‌ها، چرا جامه و دست و رُخت پیوسته باشد عنبرین؟ ایمنند از آتش دوزخ، پرستاران تو حق‌گزاری شیوه‌ی توست، ای بهشت هشتمین! غفلت و نسیان ندارد بر مقیمان تو دست برنچیند دانه‌ای بی ذکر، مرغی از زمین هیچ کس ناخوانده نتْواند به بزمت آمدن چون در رحمت نداری گر چه دربان در کمین می‌زنی یک ماه، دامن بر میان در عرض سال می‌دهی سامان کار اوّلین و آخرین هیچ تعریفی تو را زین بِه نمی‌دانم که شد در تو پیدا، گوهر پاک «امیرالمؤمنین» بهترینِ خلق، بعد از بهترینِ انبیا ابن عمّ مصطفی، داماد خیرالمرسلین تا ابد چون طفل بی‌مادر به خاک افتاده بود ذوالفقار او نمی‌برّید اگر ناف زمین خانه‌ی زنبورِ دل، بی‌شهدِ ایمان مانده بود گر نمی‌شد باعث تعمیر او، یعسوب دین تا نگرداند نظر حیدر، نگردد آسمان تا نگوید یا علی، گردون نخیزد از زمین در زمانِ رحمتِ سرشارِ عصیان‌سوزِ تو مدّ آهی می‌کشد گاهی «کرام الکاتبین» نقطه‌ی بسم اللَّهی فرقانِ موجودات را در سوادِ توست علمِ اوّلین و آخرین شهپر رحمت بُوَد هر حرفی از نام علی این دو شهپر بُرد عیسی را به چرخ چارمین سرفراز از اوّل نام تو، عرش ذوالجلال روشن از خورشید رویت، نرگس عین الیقین چون لباسِ کعبه بر اندامِ بت، زیبنده نیست جز تو بر شخص دگر، نام «امیرالمؤمنین» صائب تبریزی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️جشن و محفل قرآنی ستاره‌ها 🔹با حضور میزبانان برنامه تلویزیونی 🔸و مداحی حاج عبدالرضا هلالی و حسین طاهری 🕔 جمعه ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۶ 📣 قم میدان آستانه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤🤦🏻 برای حضرت معصومه (س) باده ................... باید بشویی از ریا، سجاده ها را بیرون بیاور از عبایت باده ها را باید بریزد آبرویت ای مسلمان تا که بفهمی حال ما افتاده ها را اینجا قم است و ساقی این شهر، بانوست حوضش همان جام است و ما دلداده ها را... تسبیح ما بر گردن است و دست بی بی وا می کند با ذکر، این قلاده ها را ما آسمان آبیِ بی ادعاییم تحویل می گیرد خدا، ما ساده ها را! ریحانه بودن را نمی فهمد زمستان! طاقت ندارد برگ گُل، سمباده ها را دست خزان بر صورت معصومه گُل کرد بر آینه گویا دهانی داده... ها را او که انار ساوه بود و دید در باغ داغ برادرها، برادرزاده ها را ای زینب ثانی به دنبال که بودی که اینچنین دیوانه کردی جاده ها را با باده ی آباد خود کردی خرابم بر هم زدی بازارِ ما آباده ها را سروی بلندی... در کویرِ شوره زارم گلدسته ات جان می دهد آزاده ها را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🤦🏻🙏🏻 در ستایش فروتنی خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ «14» وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ «15» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «16» انسان را از گل خشكيده‌اى همچون سفال آفريد و جن را از شعله‌ى آتشى بى دود آفريد، پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟ متواضع ........... جهان به خویش ندیده ست آدمی متواضع اگر که بوده، چه بوده؟! جهنمی متواضع خدا مسیحِ خودش را به دامنت می بخشید اگر که مومنه بودی و مریمی متواضع بمی که غرّه به ارگ و ستون و کنگره اش بود شد از مصاحبت زلزله، بمی متواضع چگونه می خورْد آب از بلورِ اشک خدا، گل!؟ اگر که خاک نمی خورد شبنمی متواضع بگو به دشت نترسد، بگو به باغ نمیرد صبا به دست گرفته ست پرچمی متواضع نشسته بود به تاجی و حسرت جمعی بود اگر که بود ستاره فقط کمی متواضع قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻👌🏻 برای (ع) و امام رضایی ها در هشت و هشت دقیقه .............. فرصت نمانده خیلی، تا هشت و هشت دقیقه باشد قرار او با ما هشت و هشت دقیقه از آسمانِ مشرق، اشراق جلوه گر شد قبله نماست ساعت، با هشت و هشت دقیقه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻 این روزها که امام رضا (ع) خوشحاله باید زیارت اربعین را از خودش و خواهرش گرفت👌🏻 😭 برای جاماندگان اربعین حسینی حسرت ....................... منم و یاد تو و خاطره ای بارانی سال ها پیش، حرم، نافله ای طولانی یاد باد آنچه که با هم به خدا می گفتیم یاد باد آنچه که می گفت خدا پنهانی دلم آن روز پر از شور و نوا بود حسین محو شش گوشه شدم، باز مرا می‌خوانی!؟ آسمان رو به تو آورده، زمین دریایی ست ای که کشتی نجات همه در طوفانی سفره ات جمع شد و قسمت من هم این بود بگذرد بی من و امثال من این مهمانی زائری عکس فرستاد و به من گفت رفیق بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی ۱ می روم قم به هوای (س) تا که آزاد شود بلکه دل زندانی قم المقدسه .................................................. ۱. اشاره به بیتی از حافظ شیرازی گر چه دوریم به یاد تو قدح می‌گیریم بعد منزل نبود در سفر روحانی 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 به رسم ادب به پیشگاه باب الحوائج امام کاظم (ع) باب الکرم ............... می ستایم چون تو من هم مادرم را بیشتر می سرایم چون تو من هم را بیشتر و آستان دیگرت هستند و من دیده ام با چشم سر، این دیگرم را... بیشتر لایق وصلت نبودم مثل طوسی و مفید ۱ دلخوشم که می پذیری کمترم را بیشتر تا که از دستانت ای پُر شوم باید از خود بگذرم یا باورم را بیشتر... تا ببینم روی ماهت را در این خلوتکده خوب باید بنگرم دور و برم را بیشتر از میان نام هایی که به صحنت می خورد می پسندد آسمان، را بیشتر آسمان در گنبدِ مینای تو چادر زده جای صحنت، خیره ام سقف حرم را بیشتر آسمان هفتمت را نای پروازم نبود یا بکُش یا که بکِش بال و پرم را بیشتر قم المقدسه ........................................... ۱. افراد مشهوری همچون شیخ مفید، ابن قولویه، خواجه نصیرالدین طوسی و معزالدوله دیلمی در حرم کاظمین مدفون هستند 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به رسم ادب برای امام کاظم علیه السلام 🖤😭 آسمانی پر ستاره ........... سایه ای از بدر، باقی مانده در چاهی عمیق می زند لولای در، با حنجری بی پرده جیغ آسمان می بارد اما مرگ بر این زندگی قحطیِ سبزینگی دارد زمینِ پُر دریغ هفتمین نور جهان، از ظلمتِ زندان گذشت تا جهان با چشم او قدری کند طیِ طریق چشم او بود آن چشمه ی بی انتها که سوال شیعیان را پاسخی می شد دقیق ۱ چشم او یعنی آن آهوی فیروزه ای که پرستو شد به طوس و در رکاب دین، عقیق آسمانی پر ستاره، سهم ماهِ کاظم است تا بماند روشن از نورش، شب از عهد عتیق تا بگیرد عالَمی را با گُل لبخند خود هرگز او بیرون نیاورد از غلافِ چشم، تیغ کظم غیظش آب سردی بود بر زخم زبان او که ابراهیم شد در آتشی از منجنیق آن امامی که به راهش دید مستی را و گفت: هرچه کردی... از امامت رو نگردان ای رفیق ۲ قم المقدسه ....................................... ۱. داستان مراجعه و پرسش جمعی از شیعیان حضرت و پاسخ دادن خانم فاطمه معصومه (س) و تایید آن توسط امام کاظم (ع) ۲. داستان جوان شرابخوار و امام کاظم (ع) 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در در این به پیشگاه امام حسین (ع) و یاران وفادارش .......................... راه افتاد از شب چشمانِ هفتاد و دو تن یک طواف کعبه و طوفان هفتاد و دو تن دشت طَف آتش گرفت از زخمه ی زخم زبان تا... رسید از آسمان، باران هفتاد و دو تن شب به شب تا روز عاشورا عطش را آیه کرد تا حسینی تر شود ایمان هفتاد و دو تن عالَمی را با خودش همراه کرد این شعر ناب مانده ام در کار او، در آنِ هفتاد و دو تن زیر تیغ آفتاب کربلا... ظهر دهم شد به لطف سایه ها، حیران هفتاد و دو تن گِرد خورشید و قمر، هر مشتری شد کهکشان نه... نبوده نیزه ها پایان هفتاد و دو تن عقده اش را خوب خالی کرد با یک خیزران آمد و زد شمر بر دندان هفتاد و دو تن این منم حالا... که در خود ریختم... از روضه ها تا کمی باشم مگر ویران هفتاد و دو تن مربع در ، ... تصادف، سخت بود رفت از دست آی مردم... جان هفتاد و دو تن در غوغا شد از این اتفاق ناگوار شد مهمان هفتاد و دو تن جمکران با سوز و آه آمد به استقبالشان غرق شد در اشک من، اربعینِ زائرانِ تشنه لب، زینب... رسید منتظر بودند در میخانه، هفتاد و دو تن قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یازده روز ابتدایی دهه اول است که همزمان با (س) در ۱ ذی‌القعده آغاز و با ولادت برادرش (ع) در ۱۱ ذی‌القعده پایان می‌یابد. در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روزهای ۱ ذی‌القعده به عنوان ، ۵ ذی‌القعده ، ۶ ذی‌القعده روز بزرگداشت احمد بن موسی بن جعفر معروف به و ۹ ذی القعده نامگذاری شده است. 👌🏻🌷 امروز پنج شنبه در شب میلاد بی بی، رزق زیارت آقازاده ی بلافصل امام جواد (ع) که محضر چند امام و حضرت معصومه (س) را درک نمودند داشتم خوشا به حال من که همسایگانی اینچنین دارم🤦🏻 آدرس منزل ایشان: قم - خیابان شهید دل آذر- آستان حضرت و و به همین روی، شعری تقدیم میکنم به آقا (ع) که در آن از ایشان هم یاد کردم👇🏻