eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
195 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭😭😭 می گویند بچه ها تازه در سه سالگی می فهمند بدن از دو‌ قسمت سر‌ و‌‌ بدن تشکیل شده! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌹🌹🌹 از زبان (س) سفر ................ اگرچه روی لب، «یا نورُ یا قدوس» اغلب داشت شب میلاد من بر لب، فقط «یا ربُّ یا رب» داشت سه سالِ آخرِ عمرِ پدر با من چه زیبا شد از آن همه شیرین زبانی، خنده بر لب داشت سفر می خواستم، او هم مرا با خود به صحرا برد چه صحرایی که بیش از هر زمان، سرباز و مَرکب داشت در او خون (ص) بود و (س) و (ع) یعنی اگر نیزه قلم می شد، به اندازه... مُرکّب داشت اگر گوشی برای حرف های آسمانی بود آن روز قدر یک جهان با خَلق، مطلب داشت ولی هر بار آمد رازی از خلقت بگوید آه... سه شعبه آمد و او را به یک شکلی معذب داشت برایم بعدها تعریف کردند آن دم آخر پس از ذبح تو شمر بی حیا، بادی به غبغب داشت همینکه کاروان از قتلگاهِ آسمان رد شد خودم دیدم از آن بالا که وضعی نامرتب داشت من از سیلی نمی نالم، که از زخمِ زبان مُردم زبان مردم شامات و کوفه، مار و عقرب داشت خدا را شکر با این کاروان می آمد خدا را شکر در کرب و بلا تب داشت نمی ماند از حرم چیزی و از اهل حرم، نامی خدا را شکر که این قافله یک داشت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
و دلتنگم آقا کرب و بلاتو عشقه پیرهن سیاتو عشقه نوکرتو دریاب نگاهت چاره سازه دل ما سرفرازه اگه تو، بِدی اجازه «از تو اجازه می گیرم، می گیرم دخیلِ هر چی زنجیرم، زنجیرم برا رقیه ت می میرم، می میرم سر به بیابون میزارم، میزارم ابر بهارم می بارم، می بارم کربلا می‌خوام دلدارم، دلدارم» «یا حسین مولا، یا حسین مولا، یا حسین مولا، یا حسین مولا» ********** دلخونم آقا دست من و دامانت من شده ام مهمانت حالمو بهتر کن زیارت دلنشینه دلم خوش به همینه که آقام، منو می بینه «از تو اجازه می گیرم، می گیرم دخیلِ هر چی زنجیرم، زنجیرم برا رقیه ت می میرم، می میرم سر به بیابون میزارم، میزارم ابر بهارم می بارم، می بارم کربلا می‌خوام دلدارم، دلدارم» «یا حسین مولا، یا حسین مولا، یا حسین مولا، یا حسین مولا» ********** گم کردم راهو دل به تو بستم ارباب مست تو هستم ارباب نوکرتو دریاب دل من بی قراره نگاهم پر ستاره چی میشه بگی تو آره «از تو اجازه می گیرم، می گیرم دخیلِ هر چی زنجیرم، زنجیرم برا رقیه ت می میرم، می میرم سر به بیابون میزارم، میزارم ابر بهارم می بارم، می بارم کربلا می‌خوام دلدارم، دلدارم» «یا حسین مولا، یا حسین مولا، یا حسین مولا، یا حسین مولا» قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🔹🔸تقدیم به دردانه امام حسین ع حضرت رقیه سلام الله علیها🔸🔹 دختر نگو! چشم و چراغ خانه‌ی باباست زهراست سر تا پا، ببین! ریحانه‌ی باباست شیرین‌زبانی می‌کند وقتی که می‌بیند بارِ غم دنیا به روی شانه‌ی باباست با بوسه بر دستش، پدر سیراب خواهد شد تا دست‌های کوچکش پیمانه‌ی باباست گرچه همه اولاد او گُل‌های این باغند دُردانه‌ی دُردانه‌ها، ریحانه‌ی باباست بی‌شک پناه باغبان، آغوش گلزار است هر جا حضورش گُل کند، کاشانه‌ی باباست تنها در آغوش پدر آرام می‌گیرد دنیای دختر، بازوی مردانه‌ی باباست باید که هم جانان و هم جانِ پدر باشد دختر دلیل خنده‌ی جانانه‌ی باباست هرشب برای کودک خود قصّه می‌گوید رویای او صادق‌ترین افسانه‌ی باباست وقتی پدر غم دارد، او هم‌پاش می‌سوزد یعنی پدر شمع است و او پروانه‌ی باباست گرچه پریشان است امّا کُنجِ ویرانه انگشت‌های کوچک او شانه‌ی باباست مویش سپید است و پدر با خویش می‌گوید: این دختر آیا دختر دُردانه‌ی باباست؟! وا می‌کند با دست خود یک یک گره‌ها را نام رُقیّه سِرّ برکت‌خانه‌ی باباست ✨گروه هیئت الشعرا✨ 🌷سروده ی جمعی از شاعران قم🌷 https://eitaa.com/heiatoshoara 🔹در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔹
😭😭😭 می گویند بچه ها تازه در سه سالگی می فهمند بدن از دو‌ قسمت سر‌ و‌‌ بدن تشکیل شده! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌹🌹🌹 از زبان (س) سفر ................ اگرچه روی لب، «یا نورُ یا قدوس» اغلب داشت شب میلاد من بر لب، فقط «یا ربُّ یا رب» داشت سه سالِ آخرِ عمرِ پدر با من چه زیبا شد از آن همه شیرین زبانی، خنده بر لب داشت سفر می خواستم، او هم مرا با خود به صحرا برد چه صحرایی که بیش از هر زمان، سرباز و مَرکب داشت در او خون (ص) بود و (س) و (ع) یعنی اگر نیزه قلم می شد، به اندازه... مُرکّب داشت اگر گوشی برای حرف های آسمانی بود آن روز قدر یک جهان با خَلق، مطلب داشت ولی هر بار آمد رازی از خلقت بگوید آه... سه شعبه آمد و او را به یک شکلی معذب داشت برایم بعدها تعریف کردند آن دم آخر پس از ذبح تو شمر بی حیا، بادی به غبغب داشت همینکه کاروان از قتلگاهِ آسمان رد شد خودم دیدم از آن بالا که وضعی نامرتب داشت من از سیلی نمی نالم، که از زخمِ زبان مُردم زبان مردم شامات و کوفه، مار و عقرب داشت خدا را شکر با این کاروان می آمد خدا را شکر در کرب و بلا تب داشت نمی ماند از حرم چیزی و از اهل حرم، نامی خدا را شکر که این قافله یک داشت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🌹🌹🌹 از زبان (س) سفر ................ اگرچه روی لب، «یا نورُ یا قدوس» اغلب داشت شب میلاد من بر لب، فقط «یا ربُّ یا رب» داشت سه سالِ آخرِ عمرِ پدر با من چه زیبا شد از آن همه شیرین زبانی، خنده بر لب داشت سفر می خواستم، او هم مرا با خود به صحرا برد چه صحرایی که بیش از هر زمان، سرباز و مَرکب داشت در او خون (ص) بود و (س) و (ع) یعنی اگر نیزه قلم می شد، به اندازه... مُرکّب داشت اگر گوشی برای حرف های آسمانی بود آن روز قدر یک جهان با خَلق، مطلب داشت ولی هر بار آمد رازی از خلقت بگوید آه... سه شعبه آمد و او را به یک شکلی معذب داشت برایم بعدها تعریف کردند آن دم آخر پس از ذبح تو شمر بی حیا، بادی به غبغب داشت همینکه کاروان از قتلگاهِ آسمان رد شد خودم دیدم از آن بالا که وضعی نامرتب داشت من از سیلی نمی نالم، که از زخمِ زبان مُردم زبان مردم شامات و کوفه، مار و عقرب داشت خدا را شکر با این کاروان می آمد خدا را شکر در کرب و بلا تب داشت نمی ماند از حرم چیزی و از اهل حرم، نامی خدا را شکر که این قافله یک داشت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15