eitaa logo
آفتابگردان‌ها
531 دنبال‌کننده
180 عکس
34 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
با غنچه‌های باغچه‌ی دلتنگ، انگیزه‌ی بهار نخواهد بود با تک درخت دشتِ ترک خورده، سودای برگ و بار نخواهد بود دیر آمدی بهانه‌ی شورانگیز، دیر آن‌چنان که برفِ پس از باران برفی که اعتبار نخواهد داشت، شوقی که ماندگار نخواهد بود از ردّپای دلخوشی دوران، زیر غبار سرد فراموشی تا پشت سر تداعی دلتنگی‌ست، راهی به جز فرار نخواهد بود ای باوفاتر از تو غمت با من، چندی‌ست با خودم شده‌ام دشمن دیگر گلایه‌های دلم تنها از دست روزگار نخواهد بود از سیب‌های وسوسه دل کندیم، خون انار در رگمان جاری‌ست آدم به لطف این‌همه دلتنگی پیش تو شرمسار نخواهد بود @Aftab_gardan_ha
بعد از تو شد مگر به کسی جز تو خو کنم بغضم امان نداد به لبخند رو کنم بعد از تو مات ماندم و ماندم بدون تو با خود چگونه آینه را روبرو کنم ای کاش جا گذاشته بودی به جای آه پیراهنی که یاد تو را گاه بو کنم امشب دلم گرفته، کجایی که با نگاه مثل قدیم با تو کمی گفتگو کنم؟ خیلی دلم هوای تو را کرده زندگی! اما تو را کجای جهان جستجو کنم؟ @Aftab_gardan_ha
گفتی‌ام مرد اگر گریه کند نیرنگ است گفتم ابرم که مرا گریه نکردن ننگ است دلنشین بود سخن گفتنت آنقدر که ما مانده بودیم که این شعر کدام آهنگ است تو همان چشمه‌ی آبی که زلال است آنقدر که سرِ داشتنش بین قبایل جنگ است از دلت جای وفا، رنج به دست آوردم گنج می‌جستم و حال آنچه که دارم سنگ است تازه‌مهمانِ دلِ ساده‌ام! ای عشق ببخش میزبان چند صباحی‌ست که دستش تنگ است ما دو محکومِ دو سلول جداییم که راه بینمان یک قدم و فاصله صد فرسنگ است تا نباشی قفس و لانه چه فرقی دارد؟ آسمان بی تو برایم همه جا یکرنگ است @Aftab_gardan_ha
روی جوراب من است عکس گلدانی قشنگ توی آن یک دسته گل شادمان و رنگ رنگ گفت دیشب خواهرم هست جورابت کثیف می‌دهد گل‌های آن بوی بد... آه... پیف... پیف وای! تقصیر من است او اگر بد بو شده آب می‌خواهد، اگر خسته و اخمو شده خاک گلدان تشنه بود من شدم یک باغبان توی دشت آب و کف باز شد گل‌های آن @Aftab_gardan_ha
نشانی کانال آفتابگردان‌ها در تلگرام @Aftab_gardan_ha
 تقدیم به حضرت معصومه سلام الله عليها سلام صبح حرم! صبح بی‌کدورت صاف! سلام حوض پر از نور! حوض آینه‌باف! دلم سپید به تن کرده است و می‌چرخد به دور حضرت جان با فرشتگان طواف کبوتری که به گنبد نشسته می‌داند که چیست لذت دعوت شدن به قله‌ی قاف «پدر فدای تو» این جمله را به قطعِ یقین حقیقتی است وَ الّا امام و حرف گزاف؟ کنار مهر تو از چشم و سکه افتاده به خرج اگر بدهد ماه اندکی انصاف تو را که سوره‌ی نوری، میان کاشی‌ها نشسته‌اند به تفسیر آیه‌های عفاف تمام عمر بیفتیم اگر به پای ضریح برای عرض ارادت نکرده‌ایم اسراف نگاه کن که نگاهی به ما، می‌اندازد میان دوزخ و جنت هزار سال شکاف به هر طرف که نظر می‌کنم کنار ضریح به قبر، مجتهدی خفته جامع‌الاطراف چه گویم از تو که در وصف برگی از کرمت قلم شوند درختان نمی‌کنند کفاف @Aftab_gardan_ha
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها بانو شب میلاد تو دیدم صحن حرم آیینه‌بندان بود حال عجیبی داشت گلدسته لبریز از آیات قران بود یادم می‌آید مادرم می‌گفت حوض حرم دریاست ساحل باش اینجا که می‌آیی به رسم عشق پا تا به‌ سر، سر تا به‌ پا دل باش این‌جا همه مانند آهویند ضامن شدن ارثی‌ست، می‌دانند چشمان مردم غرق امید است وقتی زیارت‌نامه می‌خوانند معصومه اخت‌الرضا المعصوم نطلب شفاعه منک یا حورا کل اسرتک بلجود معروفین حیدر ابوک و امک الزهرا هر بار در صحن تو، مشهد را از راه خیلی دور می‌بینم شب هم که باشد شهر را سرشار از نور بیت‌النور می‌بینم گم می‌شود تنهایی‌ام در شهر وقتی که باشم با تو رو در رو هر بار در ایوان آیینه می‌بینی‌ام می‌بینمت بانو دل‌های ما را مرقدت در قم راهی به سوی مشهد و ری کرد آری برای درک خوش‌بختی باید ارم را تا حرم طی کرد @Aftab_gardan_ha
از خدا کاظم به اشک شوق، دختر خواسته دختری هم‌سیرت و همنام مادر خواسته آن‌چنان پاکی که نام درخور 《معصومه》 را بر وجود بی‌همانندت برادر خواسته آخرت، دنیا، شفاعت، عشق، فرزند و شفا دستگیری می‌کنی از شیعه با هر خواسته گوشه ‌چشمی کن که می‌خواهم بگردم دور تو گنبدت بانو! شنیدم که کبوتر خواسته تا قیامت می‌فشارد قم در آغوشش تو را چون صدف در سینه جای قلب، گوهر خواسته تشنگان را تشنه‌تر کردی به شور جرعه‌‌ای هرکه مهمانت شده صدبار دیگر خواسته ماهی و دریا به رغم پاکی و والایی‌اش پیش پایت با تواضع شب به شب برخاسته @Aftab_gardan_ha
در خاک تو، قبر اولیا را دیدم در آینه‌ی حرم، خدا را دیدم با چشم دلم، به پشت بامت رفتم گلدسته‌ی مشهد الرضا را دیدم @Aftab_gardan_ha
برای حضرت معصومه علیها‌ السلام و شهر مقدس قم مزار پاک بنت و عمه و اخت الامام اینجاست برای شیعیان اسباب عزّ و احترام اینجاست حریم اهل بیت اینجاست یعنی زائران قم! کرم اینجاست، امن اینجاست، لطف مستدام اینجاست سلامی در غبارآلود قبری بی نشان دادم هزاران آینه در پاسخ آن یک سلام اینجاست زمین‌گیر است شک و شبهه در دروازه‌ی این شهر که بی شک شیعیان را معدن فقه و کلام اینجاست به اذن الله این شهر از جفای ظالمان دور است و در بیداد دوران‌ها پناه خاص و عام اینجاست جهان را درنوردیده‌ست روح انقلاب اما نخستین پایگاه بی‌بدیل این قیام اینجاست اگر سقف رفیعش سایه افکنده‌ست بر عالم ستون‌های بلند و استوار این نظام اینجاست به سوی قم بیایید ای گرفتاران در غیبت! محل اجتماع یاوران آن امام اینجاست @Aftab_gardan_ha
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها از همان روز ازل، از اولین صبح سپیده لطف او وا کرده آغوش و مرا در بر کشیده من نمک‌گیر بهشتم، سرخوش از این سرنوشتم آن خدایی که سرشتم، عشق در جانم دمیده من یقین دارم که آهِ زائری دلخسته بودم از غبار صحنِ آیینه گِلم را آفریده نسل اندر نسل من‌، در ناگزیرِ بی پناهی سوی این صحن و سرا عمری سرآسیمه دویده پا گرفتم، راه افتادم، زبانم وا شد اینجا کودکِ دلواپسی‌های من اینجا قد کشیده قدر این همسایگی را کاش می‌دانستم آخر هر چه من شر بودم، او تنها به من خیرش رسیده حيرت من کاش می‌شد همزبان با چشم و گوشم تا بگوید از کراماتی که دیده‌ست و شنیده این حرم دریاست، در هر گوشه از صحن و رواقش یک بغل اشک از نگاه مذهب و عرفان چکیده شد فقیه و شد حکیم و عارف و علامه‌ی دهر هر که طعم بوسه از شهد ضریحش را چشیده هر که زد بر دامن این آستان دست گدایی از تعلق‌های دامن‌گیر عالم دل بریده عارفان را رزق و روزی جز غذای حضرتی نیست می‌خورد القصه هر جنبنده‌ای نان از عقیده کاسب عشق است و می‌داند زیان و سود خود را زائر با معرفت باغ بهشتش را خريده باید اینجا شیوه‌ی حاجت‌روایی را بپرسند از دل‌آذرهای گلگون چهره و در خون تپیده قدر بانوی کرامت چون شب قدر است پنهان در قیامت اوست مهتاب زنان برگزیده کودک سر خط‌ نویس مکتبش علم رجال است شأن او دارد تواتر در احادیث رسیده مثل زهرا، مثل زینب، هم‌ردیف این دو کوکب خوانده‌اند او را شفیعه، گفته‌اند او را شهیده نیمه‌شب در این حرم دارد عجب حال غریبی روضه خواندن از مزار مادری قامت‌خمیده تیره‌تر از سایه‌ام اما به لطف مدح مهتاب رنگ بیت‌النور دارد بیت بیت این قصیده @Aftab_gardan_ha
مهاجرم، ولی انگار خانه‌ام اینجاست کبوترانه پر و بال و لانه‌ام اینجاست به هرکجا بروم باز جلد این صحنم پرنده‌ام، چه کنم؟ آشیانه‌ام اینجاست همیشه نان و نمک خورده‌ام از این سفره همیشه سهمیه‌ی آب و دانه‌ام اینجاست پناه گریه‌ی شب‌های تار زندگی‌ام به رغم لشکر غم، پشتوانه‌ام اینجاست به دستگیری و دلداری و خطاپوشی کسی که دست زند روی شانه‌ام اینجاست منی که کودکی‌ام را قدم زدم اینجا همیشه ریشه‌ی سبز جوانه‌ام اینجاست اگر کویر، اگر شوره‌زار، اگر بی‌آب بهشت گمشده‌ی رودخانه‌ام اینجاست به نام عشق، به نام مهم‌ترین پاسخ جواب مسئله‌ی عاقلانه‌ام اینجاست تمام شاعری‌ام را به قم بدهکارم مداد و دفتر شعرم، ترانه‌ام اینجاست هزار شکر که همسایه‌ایم با خورشید هزار شکر خدایا! که خانه‌ام اینجاست @Aftab_gardan_ha