eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
872 دنبال‌کننده
98 عکس
138 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 وهمیات، شالوده تمدن بشری! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه احتیاجی که انسان به اجتماع دارد، آنها را مجبور کرده که این اعتبارات را و این معانی اعتباریه را جعل کند. بیع و شراء، تمام اینها را شما وقتی نگاه بکنید همه‌اش امور اعتباری است که اگر یک شخصی تنها می‌خواست زندگی کند، هیچ نیازی به آنها نداشت، نه به سلطان و نه به رئیس‌جمهور احتیاج داشت، نه به وزیر احتیاج داشت، همه اینها به احتیاج است خلاصه و همه‌اش هم امور وهمیّه است! عالم مثال و عالم بعد از مرگ که اجتماعی نیست، همه این امور می‌رود کنار و به هیچ دردی نمی‌خورد، تا در عالم مُلک هستیم این امور زنده است و عالم روی شاخ همین امور اعتباری دارد می‌گردد، اما قبل از این عالم و بعد از این عالم که دیگر اجتماع نیست، این اعتباریات همه بساطش برچیده می‌شود. 📌 بخشی از جلسه اول شرح رساله الولایة مرحوم علامه طباطبایی رضوان‌الله‌علیه؛ سال ۱۳۸۹ 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 رفع حجاب ظلمت و نور آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه «إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ» برای اولیاء خدا در همین دنیا حجاب‌های ظلمانی و نورانی عالم طبیعت و عالم ملکوت برداشته شده، انقطاع پیدا کرده‌اند، بریده شده‌اند از این عالم، و حتّی حجاب‌های نورانی؛ دیگر دنیا برای آنها با آخرت هیچ فرق ندارد. 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸هم مسیر، هم مقصد از ما خواسته شده که خودمان را به مُخْلصین نزدیک کنیم: «... إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ، سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ، إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»(صافات، ۱۵۸/۱۵۹/۱۶۰) مسیر رسیدن به اخلاص و مخلصین، صداقت است. انسان باید سعی کند نگاه ناخالص نداشته باشد. مثلا اگر روی صفحه موبایل تصویر مستهجنی جلوی چشمش قرار گرفت، اگر وارد شود و تصاویر بعدی را ببیند، از خالص بودن بیرون رفته و نگاهش را آلوده کرده است؛ چون اهل‌بیت علیهم‌السلام این حال را نداشتند. یکی از دوستان می‌گفتند از مرحوم آقای جعفری(ره) پرسیدم چه کنیم که نگاهِ آلوده نداشته باشیم؟ ایشان فرمودند فقط باید اراده کنید! و ادامه دادند که خود بنده نگاهم به نامحرم نمی‌افتد! حالا این نگاه به نامحرم نیفتادن، مثل تلویزیونی است که پنج کانال دارد و دو تا از کانال‌ها اصلا کار نمی‌کند؟ یا اینکه می‌بیند ولی نگاهْ متفاوت است، نگاهْ نگاهِ توحیدی است، نگاهْ نگاهِ آلوده‌ای نیست، نگاهْ نگاهِ عبرت‌آموزی است؛ نه اینکه نمی‌بیند. خدا رحمت کند مرحوم آقای جعفری تهرانی(ره) را که همین‌جا درس اخلاق داشتند، از دوستان مرحوم آقای سعادت‌پرور(ره) بودند؛ ایشان در بیمارستان بستری بودند، پرستاری ایشان را دیدند گفتند چشمان شما چقدر زیباست! گویا چشمان ایشان زیبایی ظاهری هم داشت. ایشان فرمودند به خاطر اینکه من به نامحرم نگاه نمی‌کنم. امام‌ صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «أوّلُ النَّظرَةِ لكَ...» نگاه اول اتفاق افتاده، و برای تو رقم خورده، «و الثّانِيَةُ علَيكَ و لا لَكَ...» نگاه دوم و نگاهی که ادامه می‌دهی یا نگاه لحظه‌ای را نگه می‌داری، «و الثّالِثَةُ فيها الهَلاكُ» نگاه سوم هلاکت تو را رقم می‌زند. مرحوم آقای سعادت‌پرور برای اینکه شاگردی را بپذیرند، می‌فرمودند بروید از اول تکلیف مراجعه کنید، و ببینید چه کوتاهی‌هایی داشتید، چه ظلم‌هایی کردید، چه حقوقی از خداوند و مردم بر گردن‌تان هست؛ وإلا تشبیه‌شون این بود که مانند نارنجکی که در مسیر کاشتید، ممکن است بعد از سال‌ها عمل کند و منفجر شود، و شما را ساقط کند. در مراتب بالاتر، مراجعه به نگاه‌ها و کلماتِ آلوده، محاسبه را خیلی سخت می‌کرد. اگر مراجعه کنیم به استغفارهایمان که اهل‌بیت علیهم‌السلام فرمودند «وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِکَ»، استغفار عمیق و محکم، می‌بینیم توبه‌هایمان حقیقی و واقعی نیست. لذا صداقت هم راه بسوی اخلاص هست، و هم نتیجه‌ی آن است. ظهور اخلاص در زندگی این است که فرد صادق می‌شود؛ صادق‌الوعد، صادق‌القول، صادق‌القدم، صادق‌الرأی، صادق‌القلم. این شعر حافظ که دانشمند آلمانی گوته را تحت تأثیر قرار داد، به همین موضوع اشاره دارد که: حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق بدرقه‌ی رهت شود همت شحنه‌ی نجف اگر صادقانه پشت سر آنها بروی، نه اینکه به دنبال امیال نفسانی خودت باشی، یا حتی به دنبال کسب کمال باشی؛ نه، بلکه فقط بندگی ایشان را بکن، «فَإنّی لَکُم مطیع مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ...» بندگی شما، بندگی خداست. خود اهل‌بیت علیهم‌السلام فرمودند که «اَلنَّاسُ عَبِيدٌ لَنَا فِي اَلطَّاعَةِ» ما راه طاعت و بندگی خدا را به شما یاد می‌دهیم. خواجه حافظ تعبیر شیرین دیگری دارد که می‌فرماید: به صدق کوش، که خورشید زایَد از نَفَسَت که از دروغ سیه‌روی گشت صبحِ نخست صبح کاذب که یک فروغی نشان می‌دهد و روشنایی دارد، بعدش بر او تاریکی عارض می‌شود، و صبح صادق است که پس از آن خورشید طلوع می‌کند؛ صبح نخست چون صادق نبود، سیه‌روی شد و بعد از آن تاریکی آمد. صداقت مسیر تحصیل اخلاص است. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸هم مسیر، هم مقصد از ما خواسته شده که خودمان را به مُخْلصین نزدیک کنیم: «... إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ چهره نامحرمی را ندیده‌ام! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه حیات طیّبه مال کسانی است که «أخلَصَ للّه عبادته، و لم یَشغَل قلبُهُ بما تَراهُ عیناه» بعضی‌ها می‌گویند نمی‌شود، چطور نمی‌شود؟! باور نمی‌کنید من هنوز چهره‌ی هیچ زنی را ندیده‌ام! گاهی هم پیاده‌روی زیاد دارم، انسان وقتی که سرش پایین است و می‌فهمد خانم دارد می‌آید، چهره‌اش را دیگر چرا نگاه می‌کند؟! 👁‍🗨 برای مشاهده جلسات مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸فرج شخصی آن نگاه عالی که اهل‌بیت عصمت و طهارت به ما آموختند، این است که آنچه زمینه‌ی حقیقی ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) را فراهم می‌کند؛ اصلاحِ نفس است. در روایت آمده است: «...أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ»(امام باقر-ع- الغيبة للنعمانی، ج۱، ص۲۷۳) گر چه هر کسی خالصانه عمل کند، مأجور هست؛ اما حضرت می‌فرماید من به دنبال اصلاح و مهیا کردن خودم برای امام ‌زمان(عج) هستم، که قابلیتی از خودم را به فعلیت برسانم که جزء ۳۱۳ نفر از یاران حضرت باشم. این امر، آمادگی و معرفت و تسلیم نسبت به امامت را می‌طلبد؛ چرا که در روایت آمده است: «...فَلاَ يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلاَّ مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَ لَمْ يَجِدْ فِي نَفْسِهِ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْنَا وَ سَلَّمَ لَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ»(امام سجاد-ع- کمال‌الدين و تمام‌النعمة، ج۱، ص۳۲۳) همه تنزل مرتبه و ریزش پیدا می‌کنند و بر امام زمان(عج) ثابت نمی‌مانند، مگر کسی که قوّت یقین، و صحت معرفت داشته باشد، و در دلش گرفت و گيرى نباشد از آنچه ما حكم مي‌كنيم، و تسليم ما اهل‌بيت(ع) باشد. برای هر انسان، زمینه‌ی فرج شخصی فراهم است. کسی که به ظهور شخصی می‌رسد، به این حقیقت راه می‌برد که دنیا بی‌اعتبار و بی‌ارزش است، و می‌داند که حتی اگر انگیزه مادی داشته باشد؛ با دعا به آن می‌رسد. با عبادت به طمأنینه و آرامش می‌رسد و ظواهر امر برایش روشن می‌شود. هر آنچه در وصف دوران ظهور و تجلی حقایق، از امنیت، وسعت روزی، و از بین رفتن زمینه‌های گناه گفته‌اند؛ برای هر شخصی بطور خاص مهیاست. اینکه حضرت می‌فرماید: «لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ» برای این است که ایشان می‌داند، ظهور عمومی حضرت ولی‌عصر(عج) از ظهورات شخصی شکل می‌گیرد؛ از بلوغ و کمال آن ۳۱۳ نفر محقق می‌شود. هر کس می‌خواهد به دوران ظهور برسد و ایام فرج را درک کند؛ باید نسبت به حقایقی که آن زمان تجلی می‌کند، معرفت پیدا کند و همین الان خودش را برای آن حقایق مهیا کند. اگر الان بیش از هزار و صد و پنجاه سال از غیبت حضرت می‌گذرد، و هنوز فرج ایشان محقق نشده است؛ برای این است که هنوز یاران حضرت به تعداد آن ۳۱۳ نفر که به مرتبه فعلیت و فرج حقیقی شخصی رسیده ‌باشند، جمع نشده‌اند! هر کسی که بتواند خودش را به این مرتبه برساند، بزرگترین قدم را برداشته است؛ یعنی درک زمان ظهور، و رساندن خودش به حقیقتِ آن زمان! و این هم نمی‌شود، مگر اینکه به همان اندازه که درک نسبت به زمان ظهور دارد؛ باید بغض نسبت به زمان غیبت داشته باشد! نشانه‌ی چشیدنِ طعم ایام ظهور، بغض و تلخ‌کامی نسبت به ایام غیبت امام زمان(عج) است. هر کس می‌خواهد بداند که آیا شیرینی ایام ظهور را می‌چشد، از درکش نسبت به آلودگی ایام غیبت، و چشیدن تلخی این دوران می‌توان فهمید! اگر کسی همه چیز دوران غیبت، برایش عادی است؛ ایام ظهور را هم درک نخواهد کرد. معرفت نسبت به امام علیه‌السلام به این است که این حقیقت را درک کند که وقتی امام در حبس است، عالم در قبض است؛ امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «... لَيَعْطِفَنَّ عَلَيْكُمْ‌ هَؤُلاَءِ عَطْفَ اَلضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا»(بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۷۱) همان‌طور که شترِ مادر فقط می‌خواهد به فرزندش شیر بدهد؛ گویا این عالم هم می‌خواهد دارایی و برکاتش را به امام علیه‌السلام عرضه کند. این نابسامانی‌هایی که در مجامع جهانی، اسلامی، شیعی و کشور خودمان هست؛ در نگاه کلی تا زمانی که زمام امور را به کسی که مدیریت حقیقی عالم به دست اوست، نسپاریم؛ مشکل حل نمی‌شود. نگاه افراد باید به تلخی و آشفتگی زمان غیبت حقیقی باشد، و چشم‌ براه باشد، و دعای «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ...» را حقیقتا از دل بر زبان جاری کند. مرحوم آقای بهجت می‌فرمودند ما فکر می‌کردیم، دعا کردن آسان است؛ ولی این‌طور نیست. چون دعا کردن نیاز به پشتوانه معرفتی و اعتقادی دارد؛ و فقط لق‌لقه‌ی زبانی نیست. استجابت دعا، با تکیه بر اضطرار است؛ اگر درک اضطرار نباشد، استجابت به تأخیر می‌افتد. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁‍🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
🔶 تعقلِ مناجات (۱) حقیقتِ «مناجات»، ظهورِ قدرت و ظرفیت بی‌‌انتهای انسان در مقابل عادی‌‌ترین، ابتدائی‌ترین و روزمره‌ترین وقایع زندگی است. وقتی انسان در مقابل زندگی روزمره به ابتذال و سختی می‌افتد و دیگر برای خود راه و چاره‌ای نمی‌بیند و احساس زبونی و فلاکت می‌کند، توجه او به قدرت لایزال می‌تواند حقیقت مناجات را برای او عیان نماید. در این حالت انسان در یک تناقض سخت گرفتار می‌شود. از یک سو در اثر نیازهای ارضا نشده و مشکلاتی که او را فرا گرفته و زندگی روزمره‌ای که برای او هیج رضایت و خشنودی ندارد، به جایی می‌رسد که گویی کارد به استخوانش رسیده و راهی پیش پای او نیست؛ و از سوی دیگر ظرفیت بی‌انتهای انسانی او میل تسلیم شدن در مقابل این گرداب را ندارد. گردابی که سراسر نیاز است و ناتوانی و ناچاریِ انسانی گرفتار، که غرورِ مثبتِ انسانی او -برآمده از ظرفیت بی‌نهایتش- هرگز اجازه تسلیم نمی‌دهد. تفاوتی ندارد که این نیازها از کدام منبع و با کدام محتوا و هویت باشند: آسمانی یا زمینی، مادی یا معنوی، حق یا ناحق، عاطفی یا غریزی، شخصی یا اجتماعی، فردی یا جمعی و هر چیز دیگری مانند آن. هر زمان که قدرت تحمل انسان به انتها برسد، این تناقض آشکار می‌گردد و درست همان نقطه‌ایست که انسان می‌تواند لحظه‌‌ای به قدرت بی‌نهایت خود توجه کند؛ هرچند هرگز برای او شادی و خشنودی به ارمغان نیاورد. به عبارت دیگر «احساسِ قدرت و غلبه‌ی وجودی»، «لایه‌های درونیِ عمیقی» را به او هدیه می‌دهد، اما هرگز به معنی «خشنودی برآمده از حل مشکل و ارضای ظاهری» نخواهد بود. ضمن اینکه وقتی خشنودی حاصل شود، پس از مدتی مناجات قطع خواهد شد؛ مگر برای آنان که جانشینی درونی برای آن بیابند. «حقیقتِ مناجات» که همین «ظهور قدرت و ظرفیت بی‌انتهای انسان» است، برای همه انسان‌ها رخ می‌دهد و تفاوتی میان انسان دین‌دار و بی‌دین نیست. چنین حالتی برآمده از وضعیت درونی انسان است؛ و هر انسانی که در چنین تناقضی گرفتار شود، مناجات به این معنا در او ظهور می‌کند. تنها تفاوت در خودآگاه بودن این وضعیت و توجه به آن است. وقتی که مشکلی -درونی یا بیرونی- وجود ندارد، چگونه انسان می‌تواند به قدرت بی‌انتهای خود و آن حقیقت و اقتداری که از این طریق به آن متصل می‌شود، توجه کند؟ هرچه که این آرامش و سکون ناشی از نعمت‌های مادی و معنوی بیشتر باشد، اتصال به خویشتن سخت‌تر خواهد بود. «انسان‌های برتر» چنین اتصالی را از طریق درکِ احتیاج حقیقی خود که تماماً درونی است، برقرار می‌کنند؛ اما انسان‌های متوسط –هم‌چون ما- با رسیدن به نعمت‌های مادی یا معنوی، آرامش و اطمینان و خشنودی ناشی از آن را همچون پیله‌‌ای به دور خود می‌تَنَنَد، طوری که دنیایشان به همان محدود شده و گویی دیگر خبری از بیرون پیله نیست. این خشنودی، اطمینان و آرامش ناشی از بی‌خبری و بی‌دردی، غیر از آرامش کسی است که از شدت بزرگیِ ظرفیت و توانِ روحی و درکِ انسانی، به جایی رسیده که هیچ مشکل درونی و بیرونی او را محزون و نگران نمی‌کند. نعمت‌های معنوی در اسیر کردن انسان و گرفتار کردن او در «پیله‌ی غرور، پیروزی و کام‌ورزی» قوی‌تر و خطرناک‌تر هستند. هرچه که انسان کام بیشتری از نعمت معنوی و روحی به دست آورده باشد، بیشتر در معرض این است که همچون شیطان، مغرور و متکی به «ذات آتشین و عبادت دیرین خود»، حقیقتِ خاکیِ انسانی را دست کم بگیرد و خود را از آن بی‌نیاز بداند. نگریستن به اسوه‌های اخلاقی و ارکان انسانی عالم در عین فواید بسیار، همیشه این خطر را دارد که به پوسته‌ی ظاهری توجه کنیم و از حقیقت آنها غافل شویم. حقیقتِ انسان‌های برتر در «نیاز و احتیاج درونی» است که درون آنان نهادینه می‌شود و هرگز به انتها نمی‌رسد؛ و هرگز خود را بی‌نیاز از این نمی‌بینند که باید قدمی در درون و بیرون بردارند و لاک خود را بشکنند و هرچه که این لاک قیمتی‌تر و طلایی‌تر است، باعث نمی‌شود که احتیاج درونی آنان به انتها برسد. ادامه دارد ... 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 تعقلِ مناجات (۱) حقیقتِ «مناجات»، ظهورِ قدرت و ظرفیت بی‌‌انتهای انسان در مقابل عادی‌‌ترین، ابتدائ
🔶 تعقلِ مناجات (۲) آنچه از مناجات‌های لفظی و ظاهری در مکاتب و زبان‌های گوناگون وجود دارد، شکل و فرمی برای حقیقتِ مناجات است. حقیقتِ مناجات، واقعیت و رویدادی درونی است و لفظ، تنها نمودی برای آن است. در واقع مناجات ظاهری می‌تواند قالب و کلیشه‌ای ارزشمند برای این رویداد باشد؛ و استفاده نادرست از لفظ مانع بزرگی خواهد شد. حقیقتِ مناجات عبارت است از همان سیر و زندگیِ حقیقیِ انسانی که توجه و احیای این سیر، زندگی واقعی ما را امکان‌پذیر می‌کند؛ و خیلی بعید است کسی با توجه به آن نتواند زندگی خود را سامان دهد. سامان‌دهی زندگی به معنی حل مشکلات نیست! بلکه به این معنی است که فرد در خط سیری قرار می‌گیرد که پیوسته «توان و اقتدار روحی و اتکای به نفس» در او قوی‌تر از «مشکلات» شده، و اگرچه «رنج و سختی»‌اش کمتر نمی‌شود، اما «میزان غلبه‌ی روحی و موفقیت‌های انسانی»اش به مراتب بیشتر خواهد شد. اگرچه «رویداد مناجات» مختص انسان خاصی (با هر مرام و مذهب) نیست، اما خودآگاه کردن آن و استفاده صحیح و هدر ندادن آن شرط اصلی است. چه بسیار از افرادی که تناقض‌های روحی، به عنوان مقدمه‌ی مناجات در آنها رخ داده (در بخش اول توضیح داده شد)، اما نه تنها برای آنها ثمره‌ای ندارد بلکه باعث عذاب روحی و روانی، و زمین‌گیر شدن می‌شود. مهم‌ترین شرطِ مفید بودن این «تناقضِ مقدّس»، استفاده‌ی «درست، متعادل و خودآگاه» از آن است. لازم است که انسان نگاهی درست و متعادل به فضای زندگی خود، اجتماع، جهان و کائنات داشته و این نگاه به اندازه‌ی کافی مثبت و دربردارنده‌ انگیزه‌های لازم باشد. معنی این کلام این نیست که نواقص بیرونی، عیبِ انسان‌ها و جرم و خیانت آنها را نبیند؛ بلکه با تمام این توجهات، در نهایت باید انگیزه‌‌ای برای زندگی و مثبت دیدن آن وجود داشته باشد، تا این نیروی درونی به حرکت درآمده، «رویدادِ مناجات» و «توجه به قدرت خویشتن» و «رها شدن آن» واقعیت یابد. در غیر این صورت تنها چیزی که برای انسان باقی می‌ماند، زجر و مشقت است؛ و در نتیجه‌ی آن، انحرافات روحی همچون «میل به خودکشی» و غیر آن است. کسی که در این تناقض قرار می‌گیرد، باید تمام تلاش خود را برای تغییر زندگی و تعالی آن به کار ببرد، و هرگز نباید ادامه‌ی این تناقض و ثمر داشتن آن را بهانه‌ای برای تغییر ندادن جهان خود قرار دهد. «تناقضِ مقدس» برای انسانی است که با تمام قدرت برای تغییر خویشتن و جهان اقدام می‌کند، و موفقیت‌ها یا شکست‌های پی در پی به دست می‌آورد، اما هرگز به خواسته خود نمی‌رسد و آنچه که به دست آورده از خواسته‌اش کمتر است. کسی که تلاشی انجام نمی‌دهد و پیوسته از شرایط خود ناله می‌کند، نمی‌تواند به این مرحله دست یابد. اگر انسان برای مشکلات خود به دنبال مقصر بیرونی باشد -حتی اگر این تقصیر درست باشد- نمی‌تواند به خویشتنِ خود و ظرفیتِ بی‌نهایتِ آن رجوع کند؛ و شرط «رهایی خود و استعدادهایش» و قرار گرفتن در خط سیر «بهتر شدن مداوم زندگی»، اتکای به خود است. سخت‌ترین مرحله زمانی است که انسان به مقصرینی توجه می‌کند که واقعا مقصر در این شرایط هستند. در این حالت کنده شدن نگاه انسان و توجه به نفس به مراتب سخت‌تر است. هر آنچه ذکر شد، نمونه‌هایی از شرایط درست استفاده کردن از «مناجات همیشگی انسان» و «تناقضِ مقدّس زندگی» است. همان گونه که گفته شد هرگز اینها مختص انسان خاص –دین‌دار و بی‌دین- نیست. همچنین شرایط استفاده از آن همگانی است، و اکثر افراد رنج و مشقت این «تناقضِ مقدّس» را تحمل نموده، و ثمرات آن را با انحرافاتی از این دست از بین می‌برند. هر انسانی می‌تواند با توجه به این وضعیت درونی، مشکلات و موانعی که او را از زندگی انسانی و سیر رشد باز داشته است شناسایی کند. «مناجاتِ درونی» چون ترازویی است که موانع و گرفتاری انسان را نشان می‌دهد، و معلمی است که راهِ غلبه بر زندگی مادی و معنوی را به او می‌آموزد. 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 بندگان ذخیره خدا آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه خداوند یک بندگانی خاصّ خودش دارد، اینها اولیاء انبیاء و اوصیاء انبیاء هستند که اینها را ذخیره کرده مَا بَرَحَ دائماً نَاجاهُم فیِ فِکرِهِم که خدا با آنها مناجات می‌کند در فکر و اندیشه آنها وَ کَلَّمَهُم فیِ ذات عُقولِهِم در حقیقت دل‌های آنها تکلیم می‌کند با آنها هم‌سخن است فَاستَصبَحوُا پس چراغ هدایت و فلاح و رستگاری را روشن می‌کنند بِنوُرِ یَقظَةٍ به آن نور معرفت اینها به سبب نور یقظه و معرفتی که خدا به ایشان داده، چراغ هدایت و فلاح و رستگاری را در گوش‌ها و چشم‌ها و دل‌ها روشن می‌کنند؛ اینها هم بندگان خاصّ الهی هستند که انبیاء و اوصیاء ایشان‌اند. 👁 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ باید انسان بود! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه «وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (بقره/۲۲۳) خداوند حیوان نمی‌خواهد، درنده و گزنده زیاد دارد؛ انسان می‌خواهد، انسانی که موحّد باشد، و به کمالات عالی برسد. بشارت بده مؤمنین را که روزی در محکمه الهی همه حاضر می‌شویم و پرده‌ها از روی حجاب فطرت‌ها برداشته می‌شود، و جز حق نمی‌بینیم. 👁 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
محمدحسین قدوسی - پس کجاست؟.mp3
1.56M
🎧 پس کجاست؟! «خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ ۚ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ» (انبیاء-۳۷) 👤 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 پناه‌ِ انسان بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِكِ النَّاسِ ﴿٢﴾ إِلَٰهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ ﴿٦﴾ 👁‍🗨 برای مشاهده جلسات درس استاد مجاهدی حفظه‌الله در سال‌های گذشته، صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🎥 آرشیو کامل جلسات استاد در سال‌های گذشته را می‌توانید در صفحه «مدرسه معارف علامه طباطبایی» در «آپارات» ملاحظه بفرمایید: تفسیر سوره مبارکه ناس | ۳ ویدئو https://www.aparat.com/v/Znpiw?playlist=473404 تفسیر سوره مبارکه فلق | ۳ ویدئو https://www.aparat.com/v/8nalL?playlist=473432 تفسیر سوره مبارکه توحید | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/BIaAL?playlist=478369 تفسیر سوره المسد (تبّت) | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/MPpi8?playlist=483947 تفسیر سوره مبارکه حمد (فاتحة الکتاب) | ۲۰ ویدئو https://www.aparat.com/v/8fDlG?playlist=484762 شرح و تفسیر سوره مبارکه قریش | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/oSp3H?playlist=575532 تفسیر سوره مبارکه فیل | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/13mFN?playlist=669785 تفسیر سوره های کوتاه قرآن کریم | ۶ ویدئو https://www.aparat.com/v/9bm1J?playlist=675980 شرح دعای اول صحیفه سجادیه | ۸ ویدئو https://www.aparat.com/v/OWRmi?playlist=537614 شرح دعای سوم صحیفه سجادیه | ۶ ویدئو https://www.aparat.com/v/KdZh7?playlist=558309 شرح دعای چهارم صحیفه سجادیه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/vP9m2?playlist=573779 شرح دعای ششم صحیفه سجادیه | ۱۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/fInwU?playlist=636582 شرح دعای هفتم صحیفه سجادیه | ۳ ویدئو https://www.aparat.com/v/cKNUf?playlist=654955 شرح دعای هشتم صحیفه سجادیه | ۷ ویدئو https://www.aparat.com/v/peln8?playlist=658586 شرح دعای نهم صحیفه سجادیه |۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/yjC2n?playlist=676064 شرح دعای دهم صحیفه سجادیه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/Ja0L9?playlist=805574 شرح دعای دوازدهم صحیفه سجادیه | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/z861a?playlist=706158 شرح دعای سیزدهم صحیفه سجادیه | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/P8AZ6?playlist=715508 شرح دعای چهاردهم صحیفه سجادیه‌ | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/n9VxF?playlist=741237 شرح دعای پانزدهم صحیفه سجادیه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/lJ2fo?playlist=769950 شرح دعای شانزدهم صحیفه سجادیه | ۶ ویدئو https://www.aparat.com/v/MFmne?playlist=787032 شرح دعای هفدهم صحیفه سجادیه | ۶ ویدئو https://www.aparat.com/v/EA7co?playlist=790447 شرح دعای هجدهم صحیفه سجادیه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/H3FXs?playlist=797874 شرح دعای نوزدهم صحیفه سجادیه | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/4xLla?playlist=821878 شرح دعای بیستم صحیفه سجادیه: مکارم الاخلاق | ۹ ویدئو https://www.aparat.com/v/j2VEJ?playlist=821894 شرح دعای بیست‌وچهار صحیفه سجادیه | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/pq8LX?playlist=551192 دعاهای کوتاه صحیفه سجادیه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/Ms3NK?playlist=681027 شرح حدیث پنجم از چهل حدیث امام خمینی(ره) | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/LAvjt?playlist=508232 شرح حدیث ششم از چهل حدیث امام خمینی(ره)| ۱۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/e1p4R?playlist=544065 شرح حدیث هفتم از چهل حدیث امام خمینی(ره) | ۶ ویدئو https://www.aparat.com/v/48fOn?playlist=592949 شرح حدیث هشتم از چهل حدیث امام خمینی(ره) | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/vGazY?playlist=625366 شرح حدیث نهم از چهل حدیث امام خمینی(ره) | ۷ ویدئو https://www.aparat.com/v/fEyIF?playlist=673669 شرح حدیث دهم از چهل حدیث امام خمینی(ره) | ۸ ویدئو https://www.aparat.com/v/6XgT1?playlist=745874 شرح حدیث یازدهم از چهل حدیث امام خمینی(ره) | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/ZBEGg?playlist=792294 آثار شکر نعمت های خداوند | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/7qJXI?playlist=765672 مبحث شکر نعمت | ۳۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/7O6i3?playlist=585840 حضرت علامه طباطبایی رضوان الله علیه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/XRFcr?playlist=508247 مناسبت ها و موضوعات گوناگون | ۳۱ ویدئو https://www.aparat.com/v/xypdh?playlist=545727 . .
🎥 آرشیو کامل جلسات استاد در سال‌های گذشته را می‌توانید در صفحه «مدرسه معارف علامه طباطبایی» در «آپارات» ملاحظه بفرمایید: خطبه های کوتاه نهج البلاغه | ۸ ویدئو https://www.aparat.com/v/5ojbh?playlist=713164 شرح خطبه هفتم نهج البلاغه | ۸ ویدئو https://www.aparat.com/v/NFs94?playlist=710784 شرح خطبه یازدهم نهج البلاغه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/o04v6?playlist=724030 شرح خطبه دوازدهم نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/jrYIm?playlist=730192 شرح خطبه ۲۰ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/mhfqx?playlist=681051 شرح خطبه ۲۱ نهج البلاغه | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/Dbyfv?playlist=732354 شرح خطبه ۲۳ نهج البلاغه | ۶ ویدئو https://www.aparat.com/v/Kq954?playlist=754600 شرح خطبه ۲۹ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/p6YbO?playlist=772342 شرح خطبه های ۶۳ و ۶۴ نهج البلاغه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/qB2W5?playlist=761399 شرح خطبه ۶۹ نهج البلاغه | ۳ ویدئو https://www.aparat.com/v/mEdf1?playlist=774550 شرح خطبه ۷۱ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/uGjDr?playlist=776676 شرح خطبه ۷۹ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/DS3BU?playlist=790439 شرح خطبه ۸۰ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/mOJLy?playlist=790445 شرح خطبه ۸۱ نهج البلاغه | ۳ ویدئو https://www.aparat.com/v/LWjT6?playlist=795918 شرح خطبه ۸۲ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/8oAFz?playlist=797856 شرح خطبه ۸۳ نهج البلاغه | ۱۱ ویدئو https://www.aparat.com/v/57UAN?playlist=801693 شرح خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه | ۹ ویدئو https://www.aparat.com/v/lndEi?playlist=683190 شرح خطبه ۲۲۲ نهج البلاغه | ۵ ویدئو https://www.aparat.com/v/ZHE0p?playlist=807362 شرح خطبه ۲۲۴ نهج البلاغه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/U3gmK?playlist=812780 شرح خطبه ۲۲۶ نهج البلاغه | ۴ ویدئو https://www.aparat.com/v/7JVQI?playlist=812818 شرح خطبه ۲۲۷ نهج البلاغه | ۲ ویدئو https://www.aparat.com/v/ezLRH?playlist=812873 . .
🔸برترین توشه(۱) امام سجّاد سلام‌اللّه‌علیه در دعا می‌فرماید «وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَيْكَ‏ عَزْمُ‏ إِرَادَةٍ يَخْتَارُكَ‏ بِهَا» منِ امام سجّاد علم دارم با فضیلت‌ترین چیزی که در این مسیر نیاز دارم، اول این که باید کوچ کنم؛ و کوچ‌کننده به سوی تو، با فضیلت‌ترین توشه‌ای که نیاز دارد، عزم و اراده، و مصمّم بودن است. این تصمیم را انسان باید در همه جوانب زندگی‌اش ببیند که چقدر اهل جدّیت است. در ابتدای زیارت آل‌یاسین آمده است که «لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن» نه عقل‌تان را به کار می‌‌اندازید، و نه از عقلا قبول می‌کنید! وقتی خود شخص نمی‌خواهد، هیچ کاری نمی‌شود کرد. وقتی ظرف پشت و رو باشد، هر چه باران ببارد، یک قطره هم در این ظرف نمی‌رود؛ وإلا چطور می‌شود افرادی به مقصد می‌رسند، ولی بقیه نمی‌رسند. این شعر از مرحوم علامه است: همه یاران به سر راه تو بودیم ولی / خـــم ابروت مــرا دید و زمن یغمـا برد بقیه همّ و غمّ‌ زیادی داشتند، اما من همّ و غمّ تو را داشتم، به مقصد رسیدم: همه دل باخته بودیم و هراسان، که غمت / همه را پشت سـر انداخت مرا تنـها برد اراده‌ی محکم، اراده‌ی پولادین، آن هم اراده‌ای که در مسیر اختیار تو باشد، «عَزْمُ‏ إِرَادَةٍ يَخْتَارُكَ‏ بِهَا» این که تو را اختیار کنم؛ هر چیزی که مختار توست، اختیارِ من هم باشد. امکان دارد خیلی‌ها باشند که اهل اراده‌های محکم در تحصیل دنیا باشند؛ در دنیا هیچ کوتاهی ندارند، برای رسیدن به آمال و آرزوهایشان حاضرند هزاران نفر را بکشند، ولی «وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا»(نحل-۱۰۶)، این شرح صدرش را در کفر استفاده می‌کند، نه در ایمان! خب انسان چگونه باید خودش را محک بزند که عزم و اراده دارد یا ندارد؟! اگر عزم و اراده دارد، اختیاراتش، همان اختیارات خدای تبارک و تعالی است یا اختیارات خدای متعال نیست؟! انسانی که احساس تقصیر دارد، حرکت می‌کند؛ انسانی که از خودش راضی باشد، عامل حرکت ندارد، عامل اصلاح ندارد! «أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ»(جاثیه-۲۳) کسی که هوا و هوس خدایش شده، هوا و هوس قرآنش شده، هوا و هوس امامش شده، هوا و هوس پیغمبرش شده... یعنی پیغمبری که خدای متعال معرفی می‌کند غیر از پیغمبری است که او معتقد است؛ امامی که خدای متعال مورد نظرش است، غیر از امامی است که او معتقد هست. چون من امامی را معتقدم که با هوا و هوس‌هایم سازگار باشد! آیا امیرالمؤمنینی که ما مدّنظر داریم، همانی است که خدا مدّنظر دارد؟ این خیلی جای شبهه است، و ریشه هم به این برمی‌گردد که عُجْب و حُسنِ ظنّ به خود و سوءِ ظنّ به دیگران داریم! اصل این است که ما به خدای متعال عرض ‌کنیم که خدایا تو را قبول دارم، حقیقتت را قبول دارم، آن پیامبری را که تو قبول داری، آن علی‌ای که تو قبول داری، قبول دارم؛ آن قرآنی را که تو قبول داری، قبول دارم. آن قرآنی که مورد تصور من است اگر با قرآنی که تو قبولش داری، تطبیق نمی‌کند، من قرآنِ خودم را زیر سؤال می‌برم! ادامه دارد ... 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸برترین توشه(۱) امام سجّاد سلام‌اللّه‌علیه در دعا می‌فرماید «وَ قَدْ عَلِمْتُ أَنَّ أَفْضَلَ زَادِ
🔸برترین توشه (۲) مؤمن حالش یک جوری است که همیشه در یک حالت خوف و وجل است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرمایند: «أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَلسِّبَاعَ هِمَّتُهَا اَلتَّعَدِّي وَ إِنَّ اَلْبَهَائِمَ هِمَّتُهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ اَلنِّسَاءَ هِمَّتُهُنَّ اَلرِّجَالُ وَ إِنَّ اَلْمُؤْمِنِينَ مُشْفِقُونَ خَائِفُونَ وَجِلُونَ جَعَلَنَا اَللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ مِنْهُمْ».(الکافي، ج۵، ص۸۱) حضرتْ مؤمنین را جدا می‌کنند، و با سه خصلت معرفی می‌کنند، «مُشْفِقُونَ خَائِفُونَ وَجِلُونَ» یعنی مؤمن همیشه حالتِ وجل دارد. وجل را قرآن تعریف کرده، «وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ»(مؤمنون-۶۰) آنها وظیفه‌شان را کامل انجام می‌دهند، ولی همیشه ترس دارند مبادا این قرآنی که من معتقدم، آن قرآنی نباشد که مورد نظر خداست؛ مبادا آن رحمتی که مورد نظر من است، رحمتی نباشد که مورد نظر خداست. اگر این حالت وجل باشد، حالت خوف باشد، اشفاق باشد، این در مراتب ایمان قرار می‌گیرد؛ یعنی مؤمن می‌شود و ایمانش مستقر می‌گردد. پس در فرمایش امام سجّاد علیه‌السّلام که فرمودند «أَفْضَلَ زَادِ الرَّاحِلِ‏ إِلَيْكَ‏ عَزْمُ‏ إِرَادَةٍ يَخْتَارُكَ‏ بِهَا» اول باید کوچ به طرف خدا باشد؛ به طرف خدا یعنی به طرف امام. چون خدای تبارک و تعالی یک حقیقت مجرد است؛ به طرف امام، یعنی آشکار کردن مراتب امامتِ وجود. به امام نزدیک شدن، یعنی گام به گام برویم، تا متر به متر به امام نزدیک شویم، و درک امامت را داشته باشیم. بارها عرض کردیم که اکسیر عبادات، حالِ انکسار عبد است! اگر حالِ انکسار و شکستگیِ درونی داشته باشد، به مقصد می‌رسد. انکسار عملی این است که در اعمال انسان، حالتِ خضوع و خشوع و افتادگی باشد. در هر مسئله‌ای که پیش می‌آید، احساسِ تقصیر داشته باشد؛ مبادا این که من می‌گویم مرضیّ خدای متعال نباشد. این حالتِ خوف باعث می‌شود در مقام نفی دیگران نباشد، در مقام تخریب دیگران نباشد. مؤمن چون حالتِ انکسار دارد، در ابتدا هم سعی‌اش بر این است که تا می‌تواند از اجتماع فاصله بگیرد تا خودش را پیدا کند. مرحوم آقای سعادت‌پرور در ابتدای کتاب «جمالِ آفتاب» این روایت امیرالمؤمنین سلام‌اللّه‌علیه را آوردند، و خیلی مورد عنایتشان بود: «مَنْ لَمْ يَشْغَلْهُ اَلْوُلُوعُ بِذِكْرِكَ وَ لَمْ يَزْوِهِ اَلسَّفَرُ بِقُرْبِكَ كَانَتْ حَيَاتُهُ عَلَيْهِ مِيتَةً وَ مِيتَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً...»(بحارالأنوار، ج۹۱، ص۹۴) اگر حرص و ولع به یاد خدای متعال نباشد، و « لَمْ يَزْوِهِ» (یَزْوِه از –زاویه- است، و گوشه‌گیری منظور است.) و در سفر به سوی تو این حالت انزوا را نداشته باشد، یک مرده متحرک است! تا خلوت نداشته باشد، تا فاصله نداشته باشد، تا مراقبه نداشته باشد، و محاسبه‌ای که زمینه‌ی مراقبه در طول روز است را فراهم نکند؛ به مقصد نمی‌رسد. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ کسی طلب‌کار خدا نیست! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه «یاَ مُبتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبلَ استِحقاَقِها» گر به هر مویی زبانی باشدت شکر یک نعمت نگویی از هزار 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ طبابت قرآنی امیرالمؤمنین علیه‌السلام آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه مرحوم طبرسی ره نقل می‌کند مردی آمد خدمت امیر مؤمنان علیه‌السّلام عرض کرد ناراحتی معده دارم. فرمود آیا همسر داری؟ گفت آری؛ فرمودند از همسرت طلب هبه کن، امّا از روی طیب نفس باشد! از آن پولی که همسرت هبه کرده عسل بخر ... 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸اگر می‌دانستید... از شوق می‌مردید! در حدیث قدسی آمده است: «لَو يَعلَمُ المُدبِرونَ عَنّي كَيفَ انتِظاري لَهُم و رِفقي بِهِم و شَوقي إلى تَركِ مَعاصيهِم لَماتوا شَوقا إلَيَّ...» اگر آنهایی که به من پشت کردند، و به من بی‌اعتنا هستند، می‌دانستند من چطور انتظارشان را می‌کشم، از شوق می‌مردند! این کلام حق است. آنهایی که دارند با گناه و معصیت و غفلت از من دور می‌شوند، اگر حال انتظار مرا درک می‌کردند، از شوق می‌مردند. ما باور نداریم کسی ما را این‌جور دوست داشته باشد؛ فکرش را هم نمی‌کنیم امام علیه‌السلام اینقدر عاشق ما باشد! «یَا أَرْحَمَ مِنْ کُلِّ رَحِیمٍ» ای کسی که از پدر و مادر به ما مهربان‌تری! { ادامه روایت: «...هذهِ إرادَتي فِي المُدبِرينَ عَنّي ، فَكَيفَ إرادَتي فِي المُقبِلينَ عَلَيَّ ؟! يا داودُ ، أحوَجُ ما يَكونُ العَبدُ إلَيَّ إذَا استَغنى عَنّي ، وأرحَمُ ما أكونُ بِعَبدي إذا أدبَرَ عَنّي ، وأجَلُّ مايَكونُ عَبدي إذا رَجَعَ إلَيَّ» اين اراده‌ي من است درباره كسانى كه از من رويگردان شده‌اند؛ پس اراده‌ام درباره روى‌ آورندگان به من چگونه است؟ اى داوود! بيشترين نياز بنده به من، هنگامى است كه از من احساس بى‌نيازى كند. بيشترين مهربانى من به بنده، هنگامى است كه از من رويگردان شود؛ و بيشترين ارجمندى بنده‌ام نزد من، هنگامى است كه به سوى من بازگردد.} این بلاهایی هم که بر سر ما میاد، مثل لطف و دلسوزی پدر و مادر، و تدبیر طبیب است. حضرت می‌فرماید شما وقتی مریض می‌شوید، طبیب را دعوت می‌کنید، دست طبیب را هم می‌بوسید. وقتی یک بزرگی را میخواهید ببینید، حاضرید رشوه هم بدهید تا بتوانید با آن شخصیت ملاقات داشته باشید. درحالی که اگر بخواهید با خدا ملاقات‌ بکنید، بدون هیچ هزینه‌ای، (کافی است) وضو بگیرید، صدقه بدهید، دو رکعت نماز بخوانید، و با خدا صحبت کنید. «وَ اِنْ مَرِضُوا فَأَنا طَبيبُهُمْ» وقتی مریض می‌شوید، من طبیب‌تان هستم؛ {«اُداويهِمْ بِالْمِحَنِ وَ المَصائِبِ لاُطَهِّرَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعائِبِ»} با مرض و مصیبت مداوای‌تان می‌کنم، چون نمی‌خواهم گناه‌آلود و چرک‌آلود از این عالم بروید؛ چون نمی‌خواهم گرفتار از این عالم بروید؛ مأمور می‌فرستم لجن‌های‌تان را از بین ببرد. بر یک کشور تحریم و کرونا را مسلط می‌کنم، چون دوست‌شان دارم؛ نمی‌خواهم با لجن و آلودگی از این دنیا بروند؛ و تا به خود من مراجعه نکنند، مشکل‌شان را حل نمی‌کنم! یک شخصی نزد امام علیه‌السلام صلوات فرستاد به این شکل: «اللهمّ صلّ علی محمّد و أهل بیته» امام فرمودند: «ضَیَّقْتَ» خیلی محدوده‌ی جذب رحمت را کم کردی؛ اهل‌بیت پیامبر فقط معصومین هستند، بگو «و آل محمد» و اینجا می‌فرمایند «و أمته المؤمنین» یعنی خدایا، آن حقایقی که در ذات أحدیِ خودت تجلی می‌کند، را در ظرف وجود پیغمبر بریز؛ و پیغمبر از طریق اهل‌بیت علیهم‌السلام –که حقیقتا مبدأ رحمت هستند- به مؤمنین بدهند؛ مؤمنینی که حقیقتاً امت پیامبر هستند. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 سرود بندگی 👤 استاد بیست‌وهفتم آذر نود و چهار 🌸🌷🌸 عید سعید فطر، عید بندگی مبارک باد. 🌸🌷🌸 👁‍🗨 برای مشاهده جلسات درس استاد مجاهدی حفظه‌الله در سال‌های گذشته، صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ این مقام اختصاصی نیست! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه مرحوم علاّمه رضوان‌الـلّه تعالی علیه مکرر می‌فرمودند که منصب نبوّت و امامت منصب الهی است، امّا مقامات دیگر هیچکدام اختصاصی نیست؛ مقام محمود، ولایت مطلقه الهیّه، تمکّن در توحید اعظم. بلکه خداوند بشر را به مقام ولایت مطلقه الهیّه، مقام محمود دعوت کرده است؛ برای همین خلقش کرده، تا به مرحله شهود برسد. 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸مبدأ و معاد هر کسی که توجّه به دیگران دارد و از توجّه به خودش غافل است، عملاً معاد خودش را فراموش کرده است. راهکار توجّه به مبدأ و معاد چیست؟ انسان چگونه می‌تواند آن حقیقت را که برای او نسیه است، نقد کند؟ پدر و مادر، مبدأ ظاهری انسان هستند؛ هر کسی که رابطه‌اش با پدر و مادرش صمیمی‌تر باشد، انسش با مبدأ هستی بیشتر می‌شود. این نتیجتاً به آنجا کشیده می‌شود که رابطه‌اش با مبدأ وجودی‌ و حقیقی‌اش که امام علیه‌السّلام است، هم بیشتر می‌شود: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة» من و علی به منزله پدر این امت هستیم. معاد هم در مبدأ نهفته است؛ شما یک دایره را در نظر بگیرید، از مبدأ که حرکت بکنید، وقتی به مبدأ نزدیک می‌شوید، در واقع دارید به معاد نزدیک می‌شوید؛ مبدأ و معاد به هم گره خورده‌‌اند. هر کسی آشنایی‌اش با مبدأ خودش بیشتر باشد، به معاد خودش هم نزدیک‌تر می‌شود. این توجّهْ انسان را به جایگاهی می‌رساند که این آیه قرآن را می‌فهمد: «يَوْمًا لَا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا»(لقمان-۳۳) هیچ‌کس آنجا متوجّه کسی نیست؛ آنجا هر کسی از نور خودش بهره می‌برد. حالا یکی بگوید خدا مگر أرحم‌الراحمین نیست؟ چرا دین را ترسناک جلوه می‌دهید؟ بابا سربِ گداخته تولید خودش است! خداوند «أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَشَدُّ الْمُعاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ» است؛ آن عالم انعکاس اعمال خودِ انسان است. مثل تُف سربالاست که روی صورت خود انسان می‌افتد. آن دنیا «يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ»(غافر-۱۶) روز بروز اعمال است. هر چقدر که اینجا توجّه و اشتغالت به دیگران زیاد باشد، از خودت و از مبدأ وجودی خودت غفلت می‌کنی؛ و وقتی که خودت را تأمین نکردی، آنجا دست خالی هستی! نیازهای خودت را تأمین نکردی، به فکر نیازهای دیگران بودی، به فکر خوشحال کردن دیگران بودی، به فکر به دست آوردن دل دیگران بودی؛ «جَزاءً بِما کانُوا يَعْمَلُونَ»(واقعه-۲۴) این نتیجه عمل خودش است، و با آن هم تغذیه می‌شود. اگر آب گوارا به او بدهی، بیشتر او را می‌سوزاند، تا سرب گداخته به او بدهی! سرب گداخته گرچه تمام امعاء و احشائش را می‌سوزاند و متلاشی می‌کند، ولی آب زلال بیشتر او را می‌سوزاند، چون با وجود او سازگار است، گرچه که خیلی اذیتش می‌کند. کسی هم که در بهشت است، و لذت‌های بهشت را می‌چشد؛ می‌بیند لذت‌های مافوقی هم هست که او قابلیت استفاده از آنها را ندارد. پس اینکه کسی ترس داشته باشد از این که اگر بمیرم چه می‌شود؛ مرگ چیزی است که داری با آن زندگی می‌کنی! کسی که خواب است میمیرد، صریح آیه قرآن است: «وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَىٰ عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَىٰ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى»(زمر-۴۲) کسی که اجلش رسیده را نگه می‌دارد، آن یکی که اجلش نرسیده را برمی‌گرداند. پس ما با مرگ زندگی می‌کنیم، و با آن مأنوس هستیم؛ بنابراین از اصل مرگ هیچ واهمه‌ای نیست، گرچه نفس انتقال خودش عوارضی دارد؛ ولی بعد از انتقال است که انسان می‌فهمد کوتاهی‌های اختیاری که داشته، مکروهاتی که زمینه‌ی محرمات، زمینه‌ی دل شکستگی‌ها شده؛ تمثّل اعمالش را می‌بیند، و وحشت او را فرا می‌گیرد. مثلاً وقتی یک مار را می‌بیند، خب وحشت می‌کند، ولی می‌گویند این همان زخم زبانی است که زدی، تمثّل همان است! یک بنده خدایی خواب دیده بود که به او گفته بودند بیماری کرونا، تمثّل موسیقی مبتذلی است که در جهان فراگیر شده است؛ باطن آن به شکل بیماری تجلی کرده است! مؤیدش هم کلام معصوم سلام‌اللّه‌ علیه است که فرمود اگر گناهی بشود که قبلا نبوده، بلایی می‌آید که آن بلا هم قبلا نبوده است؛ چون گناهِ جدید تمثّل و قالب جدیدی را می‌طلبد. انسان اگر می‌خواهد به مبدأ خودش، و شهودِ معاد خودش و اصل معاد، زودتر نائل شود؛ مبدأ و معاد ظاهری‌اش را که پدر و مادر هستند مواظب باشد. رنجش اینها خیلی از درها را به روی انسان می‌بندد؛ اشک اینها خیلی از آتش‌ها را تولید می‌کند. در مرحله بعد، مبدأ واقعی که امام معصوم سلام‌اللّه علیه است؛ ولی برای اینکه این انجام بشود، احترام به والدین یکی از راه‌هاست. علت نارسایی‌هایی که در کلّ خلقت هست، علت گرفتاری‌های بشر این است که از توجّه به خودش غافل است؛ و اهل بیت عصمت و طهارت سلام‌اللّه علیهم أجمعین خواسته‌اند که به خودمان و حقیقت و مبدأ خودمان توجه داشته باشیم، تا معاد خودمان برای‌مان آشکار شود؛ «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ»(حشر-۱۹) 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ باید انسان بود! آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه «وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (بقره-۲۲۳) خدا حیوان نمی‌خواهد، درنده و گزنده زیاد دارد؛ انسان می‌خواهد، موحّد باشد، به کمالات عالی برسد. «وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ» نه «عَلیَ أَنْفُسِكُمْ»... «وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ» یک روزی در محکمه الهی همه حاضر می‌شویم و پرده‌ها از روی حجاب فطرت‌ها برداشته می‌شود، جز حق نمی‌بینیم! 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔶 مقدمات‌ِ عمل (۱) انسان موظف است بعد از شناخت و کامل کردن درک خود نسبت به خویشتن، جهان و اهدافی که به آن علاقه دارد، برای خود «مسیر و برنامه عملی تدوین» نموده و پیوسته با «مراقبه و محاسبه» زندگی و استعدادهای خود را بارور نماید. برنامه انسان باید با نگاه کلان به خویشتن و تمامی مشخصات خاص انسان باشد. برنامه‌هایی که این نگاه کلان در آن لحاظ نشده باشد، تبدیل به عمل‌های مقطعی و پر شوری می‌شوند که قبل از رسیدن به نتیجه، ترک شده یا رها می‌گردند. انسان باید قادر باشد نگاه‌های موردی و مقطعی به خود را تبدیل به نگاه کلان و درازمدت کرده و آن را به نتیجه برساند. بسیاری از تشتت‌ها و اضطرابات افرادی که به دنبال اهداف انسانی و تغییر خویشتن هستند، به دلیل همین مشکل است که بخاطر آن نه تنها به نتیجه دلخواه خود نمی‌رسند، بلکه اکثر نیرو و توان آنان به هدر می‌رود. «مقایسه‌ها و الگو گرفتن‌های کور، رقابت‌های بدون شناخت و تبعیت‌های احساسی» بدترین رهزن شناخت انسان از خویشتن است. فضای جامعه ما آکنده از این نوع رهزنان است. مشاورینی که به وضعیت فرد توجه نمی‌کنند؛ نظریه‌هایی که شناختی از اوضاع بومی ما ندارند؛ الگوگیری‌هایی که نوع خاصی از زندگی را تحمیل می‌کنند؛ تبلیغات رسمی با جهت‌گیری‌های خاص؛ رواج الگوهای عرفانی و اُسوه‌های مشهور بدون امکان تفکر و تأمل؛ همه و همه باعث چنان اغتشاشاتی در «نسل جوان و مستعد و افروخته» ما شده که شاید در تاریخ بی‌سابقه باشد. تنوع و تفاوت‌های مقتضیات و لوازم زندگی صحیح برای انسان‌ها آنقدر زیاد است که هیچ نوع اشتراکی نمی‌توان در این مورد ذکر نمود و هر ادعایی در این مورد -که بسیار هم ادعا شده- ناشی از عدم درک «خاصیت بی‌انتهایی انسان» است. آرامشی که برای گروهی بهترین لازمه زندگی است، برای گروهی دیگر همچون سم، کشنده و خطرناک است. روشن بودن و شفافیتی که برای بسیاری ضروری است، برای برخی همچون زندانی ناامیدکننده است. یکی برای آزادی عمل تمام امتیازات را می‌دهد و دیگری با تمام وجود به دنبال دستوراتی است که اختیار خود را به آن بسپارد. عده‌ای عقل و اندیشه را بهترین میدان زندگی می‌شمارند و عده‌ای دیگر به آن نزدیک نمی‌شوند و آن را مُخل زندگی خود می‌دانند. بسیاری از انسان‌ها برای داشتن یک زندگی موفق، تمام تلاش خود را بسوی راهی عاری از سقوط‌های خطرناک و شکست‌های سخت معطوف می‌کنند و برای اندکی از مردمان، زندگی به غیر از پرتاب‌های بلند و سقوط آزاد مفهومی ندارد. برای عده‌ای زندگی باید با تضمین‌های کافی و بیمه‌های بنیادین و اطمینان همراه باشد اما عده‌ای دیگر، زندگی را چون قماری می‌دانند که اساس آن بر لذت و وحشت و ناکامی ناشی از قمارهای پی‌درپی است! اینها واقعیت و هویت انسان‌هاست. فراموشی آن و تبعیت و تسلیم بر هویت ارائه شده توسط یک نظریه و اندیشه سنتی یا مدرن، نه تنها راهگشا و مفید نیست، بلکه باید آن را «جنایت بر علیه خویشتن» دانست. جنایتی که بسیاری از انسان‌ها در حال ارتکاب آن هستند. اولین مقدمه برای برنامه عملی انسان، «شناخت هویت خویشتن» و «بنیاد اصلی» است که هویت انسان را سامان داده و بر آن استوار است. در واقع هویت انسان جواب این سؤال‌هاست: «من کیستم و چه می‌خواهم؟»؛ «جایگاه من در این جهان چیست؟»؛ «به کجا می‌روم؟؛ و «بنیان شخصیت و جهان‌بینی من چه منتظمی را تشکیل می‌دهد؟» این هویت کلان تبدیل به یک موقعیت کلی می‌شود، و همچون «نقشه» و راهنمائی است که انسان در آن «خط سیر زندگی» خود را می‌شناسد و می‌داند که «از چه نقطه‌ای باید آغاز کند؟ منزل‌های بین راه چیستند؟ به کجا می‌رود؛ و خط سیر او چیست؟» از همه مهمتر این که: «اکنون در کجای این مسیر قرار دارد؟» ادامه دارد ... 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 مقدمات‌ِ عمل (۱) انسان موظف است بعد از شناخت و کامل کردن درک خود نسبت به خویشتن، جهان و اهدافی که
🔶 مقدمات‌ِ عمل (۲) بعد از درک و ترسیم نقشه و خط سیر زندگی، و شناخت نوع تعادل و استقرار آن، بلافاصله ما می‌توانیم متوجه یک عامل بنیادین شویم که «آسیب‌زا ترین عاملِ» بر هم زدن این تعادل است. طبیعی است که ماهیت این «عامل» نیز با نوع زیست و هویت انسانی و تعادل آن تغییر می‌کند. چنین عاملی غیر از موانع و مشکلات عادی و حتی با عمق متوسط است. عموماً در انسان عاملی وجود دارد که «طولانی‌ترین و رسوبی‌ترین عامل انقباض روحی و عدم تعادل در سیر» است؛ چه بسا «زخمی مزمن» و آسیبی که در سخت‌ترین لایه‌های وجود انسان رسوب کرده است. در عین حال نیز قابل درمان و تغییر، و نه تنها مفید و ضروری است، بلکه هزینه اصلاح به تناسب منافع آن آنقدر اندک است که هیچ انسان عاقلی در ضرورت درمان تردید نمی‌کند. درک و شناخت این عامل بنیادین، یکی از ضروری‌ترین برنامه‌هایی است که بر اساس مهندسی انسانی و درمان وجودی استوار است و شاید بدون شناخت و درمان آن، چنین برنامه‌ای بی‌ارزش باشد. قابل ذکر است که این عامل بنیادین در مراحل مختلف زندگی انسان می‌تواند نمودهای گوناگونی داشته باشد و بصورت عوامل مختلف و گاه متضاد خود را نشان بدهد. همانطور که گاه این عامل عمیق‌تر از آن است که انسان بتواند به راحتی از آن اطلاع پیدا کند و بدون یک برنامه زمان‌دار نمی‌توان به آن دسترسی پیدا کرد. در این موارد -که نمونه‌های آن اندک نیست- همان بخش و نمودی که در این مقطع قابل اطلاع و دسترسی است، باید ملاک عمل و برنامه عملی انسان قرار گیرد. پس از این مقدمات، سه گروه از وظایف انسان قابل تشخیص است و سه بستر اصلی زندگی را تشکیل می‌دهد: اول- وظایفی که انسان برای ادامه حیات و تأمین لوازم آن نیاز دارد؛ دوم- وظایف او به عنوان یک انسان در مقابل دیگران، جامعه، خانواده و تمامی کائنات؛ سوم- وظایف او در مقابل خویشتن و ضرورت‌های وجودی و نیازهای بنیادین و ذاتی او. این سه بخش که از مقدمات قبلی نتیجه‌گیری و منظم می‌شوند، بسترهای اصلی و اساسی زندگی زمانی و روزمره انسان را تعین می‌کنند. بر این بسترهاست که «مراقبه و محاسبه» می‌تواند به بهترین شکلی صورت بگیرد و در همین راستاست که انسان موفقیت و شکست خود را ارزیابی کرده، سیر زیستی خود را بازبینی و برای آینده برنامه بهتری می‌ریزد. برای کسانی که قصد تغییرات بنیادین زیستی -مادی یا معنوی- دارند و با مهندسی انسانی و برنامه‌های وجودی به این سمت حرکت می‌کنند، وظایف نوع سوم محور و مرجع این تغییرات خواهد بود. برخلاف دو گروه دیگر از وظایف، این گروه با مقدار زمان خود شناخته نمی‌شود و کمیت آن مهم نیست. مهم در اینجا کیفیت آن است که با «نظم، تمرکز و استمرار» شناخته می‌شود، همچنین «حُسن انتخاب همراهان» و گزینش‌های حساب شده و درست. هرچه که انسان اهداف بلندتری در این راستا داشته باشد، ضرورت این بخش بیشتر است اما هیچ انسانی در زمان حاضر از بخشی از این وظایف بی‌نیاز نیست و این نیاز هیچ ربطی به عقیده و آرمان فرد و یا کفر و ایمان ندارد. موانع خاص و روشنی که ما را از انجام وظایف باز می‌دارد، باید به صورت اختصاصی و روشن مورد توجه قرار بگیرد؛ به صورتی که بتوان مراقبه خاص و ویژه‌ای در مورد آن داشت. این موانع می‌تواند درونی و یا بیرونی باشد و گاه آنقدر مهم و حیاتی است که کناره‌گیری و مبارزه با آن ممکن است نیاز به فداکاری یا اراده خاص و قوی داشته باشد. به طور طبیعی و در وضعیت انسان‌های متوسط، افراد برای شروع در عمل و برنامه عملی نیازمند یک برنامه زمانی حساب شده هستند که زمان آن بین چهل روز تا دو سال طول می‌کشد؛ چنان که حافظ در این ابیات می‌گوید: سحرگه رهروی در سرزمینی/ همی گفت این معما با قرینی که ای صوفی شراب آنگه شود صاف/ که در شیشه بماند اربعینی این برنامه زمانی آنان را از رکود و خستگی و ماندگی دوران‌های گذشته خارج کرده و آماده می‌کند تا پس از آن زندگی جدیدی را آغاز کنند که با گذشته متفاوت است. اندک افرادی یافت می‌شوند که نیازمند برنامه‌های کوتاه‌تری هستند که مدت آن چند روز و حتی چند ساعت بیشتر نمی‌تواند باشد. اندک انسان‌هایی یافت می‌شوند که پروژه‌های آغازین آنها بسیار بیش از اینهاست و سال‌های مدیدی ادامه دارد؛ و گاه نادر مردمانی هم هستند که تمامی عمر در سوز و گدازند و پروژه آغازین آنان مرزی با آخرین ندارد: گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید… 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ شهود آخرت در دنیا آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه اکثر مطالبی که در مورد آخرت ذکر شده: «يوْمَ هُمْ بَارِزُونَ»؛ «لَا يخْفَى عَلَى‌الـلَّهِ مِنْهُمْ شَيءٌ»؛ «لِمَنِ‌الْمُلْكُ الْيوْمَ لـِلَّهِ الْوَاحِدِالْقَهَّارِ»؛ «وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يوْمَ‌الْقِيامَةِ»؛ «وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِياتٌ بِيمِينِهِ» ... به فرمایش مرحوم علاّمه(ره)، الان هم هست. «والأرض جمیعاً» و آنچه در آن است، مقبوض حضرت حقّ است؛ تمام اختیارات عالم به دست اوست. امّا تا انسان اسیر این عالم مادّه و مُلک است «درک نمی‌کند»! 👁‍🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔶 آفت‌های چله‌نشینی (۱) در مسیر «حرکت روحی و شخصی» و «اصلاح خود» نمی‌توان از برنامه‌های زمان‌دار بی‌نیاز بود. برنامه‌های زمان‌دار برنامه‌هایی هستند که محتوای معین و قابل سنجشی دارند. به راحتی می‌توان از آن مراقبت نمود و ارزیابی و محاسبه آن سهل و ممکن است. این برنامه‌ها زمان‌های کوتاه و زودگذری دارند که همچون یک تمرین سریع و در دسترس برای انسان ارزشمند و قابل اجرا هستند. انسان در این برنامه‌ها گرفتار آرمان‌ها و آرزوهای بلند و رفتارهای خسته کننده نمی‌شود و می‌تواند از آن بهره معین و کوتاه مدتی را بدست آورد. اگرچه این بهره مختصر است اما می‌تواند چنان مفید باشد که همچون یک شروع خوب، آغاز کننده خط سیری باشد که زندگی انسان را تغییر می‌دهد. در مورد مصادیق زمانی این برنامه‌ها -از جمله اربعین کلیمی- نقد و اعتراضاتی شده است؛ مانند اینکه دلیل روایی کافی برای آن نداریم و یا از جعلیات فِرَق صوفیه است و دیگر مسائل مشابه. در پاسخ -بدون اینکه نیازی به ورود و بحث در این موارد باشد و بدون اتکا بر نقل و حدیث- باید گفت که تعقل سالم و صحیح و بدون اتکا بر نقل، ضرورت برنامه‌های زمان‌دار را برای ما اثبات می‌کند. «زمان‌های مقبول جمعی» که «ریشه‌های تاریخی و کهن» دارند، بهترین موقعیت برای برگزاری و انجام روش «برنامه‌های زمان‌دار» هستند و هیچ نیازی به استناد آن به نصوص دینی نیست. «نگاه توقیفی» در این موارد قابل قبولِ عقل نیست، مخصوصا اگر با «کهن الگوهای زمینی» منطبق باشد، چرا که اصولاً کهن الگوها -در شکل عقلانی آن- جدای از الگوهای دینی مورد قبول انسان و عقلانیت است. بدون تردید بهترین اندازه برای این برنامه‌ها چهل روز است؛ و برای اکثر افراد بهترین نتیجه را می‌دهد. مدت زمان چهل روز نه آنقدر کوتاه است که به نتیجه‌ای نرسد، و نه آنقدر طولانی که فرد را دچار ملالت و خستگی و تردید کند. یکی از مهم‌ترین اموری که در یک برنامه زمان‌دار می‌تواند موجب بازسازی و تحول گردد عبارت است از «نگاه انسان به خویشتن و جهان». بر طبق آنچه پیش از این در مطلب «انتخاب‌های ابتر» توضیح داده شد؛ انتخاب‌ها، دیدگاه‌ها و یا هر مقدمه شناختی انسان می‌تواند به صورتی «ابتر و نگاه دارنده» انسان باشد که حرکت و زندگی انسان را قفل می‌کند و مجال هر نوع حرکت و اقدامی را گرفته و انگیزه انسان را نابود می‌کند. در اکثر موارد این نگاه‌های ابتر بر حقایق و عینیت‌هایی تکیه می‌کنند که واقعا وجود دارند و خیال و دروغ نیستند، اما «چینش و برآیند» آنها به نوعی گزینش شده که در نهایت، عقل انسان «به درستی» راهی برای اقدام نمی‌یابد. در هر حال، هر زمانی که انسان «نگاه به خود و جهان»، «انتخاب»، «احساس» و یا هر مقدمه فکری و عملی خود را «ابتر و غیر قابل اقدام» تشخیص دهد، مجبور به بازنگری و بازسازی آن است و این ضروری‌ترین مقدمه برای عمل صحیح و نجات زندگی است. «احیای فردیت»، «توجه به خویشتن»، «ترک غیر و دنیای آن»، «محوریت خود» و بسیاری از واژه‌های مشابه دیگر، اگرچه خود دارای مراتب، مصادیق و حوزه‌های گوناگونی است، اما همه اشاره به یک حقیقت دارد. اشاره تمام آنها به گذر کردن از وضعیتی است که در آن مشغولیت‌ها، افکار و گرفتاری‌های زائد، انسان را از توجه به احوال خود و نیرو گذاشتن بر آن باز می‌دارد. به قول خواجه حافظ: رشته‌ی عمر بسته به مویی است هوش‌ دار غم‌خوار خویش باش غم روزگار چیست! همه این امور برای این است که انسان توجهش را به زندگی و سیر و حرکت خودش معطوف کند و این امر سهل و ساده‌ای است که نباید آن را پیچیده، عجیب و غیر قابل دسترس نمود. توجه به خود و یا هر واژه مشابه دیگر یعنی همین که انسان احوال خود را در نظر بگیرد، نفع و ضرر خود را بداند و در عین اینکه در این جهان با تمام ارتباطاتش زندگی می‌کند، در حد توان خود وظایفش را انجام داده، زندگی و سیر خود را از یاد نبرد. نباید این امر را تبدیل به مسأله‌ای عجیب نمود تا جایی که خود آن مانع انسان شود و او را از زندگی درست باز دارد. «خودیتِ انسان» در دسترس اوست و نیازی به هیچ چیز سخت و عجیبی نیست، به محض آن که انسان اراده کند آن را می‌یابد. چنانچه این امر خود به هدفی سخت و خارج از دسترس تبدیل شود، نشان از اشتباه در محاسبه و مسیر دارد. ادامه دارد ... 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 آفت‌های چله‌نشینی (۱) در مسیر «حرکت روحی و شخصی» و «اصلاح خود» نمی‌توان از برنامه‌های زمان‌دار ب
🔶 آفت‌های چله‌نشینی (۲) «برنامه» برای سیر زندگی انسان اگرچه ضروری و مفید است، اما در مواردی مانند شمشیر دو لبه است که می‌تواند خود به عاملی مزاحم تبدیل شود. مهم‌ترین ویژگی برنامه این است که برای انسان «سهولت و لذتِ روانی» و «موفقیتِ واقعی و عینی» همراه آورد. بنابراین افراط و تفریط در برنامه را می‌توان با این معیارها سنجید. برنامه انسان باید او را به هدفی که از وجودش بر می‌خیزد، رهنمون سازد و «به هیچ صورت برنامه را نمی‌توان هدف نهایی شمرد». حتی در موارد و مقاطعی از سیر انسانی ممکن است بی‌برنامه بودن بهتر باشد - مخصوصاً برای افرادی که آشوب‌های بنیادین در زندگی درونی آنها وجود دارد، احتمال چنین وضعیتی بیشتر است. آشوب‌های بیرونی هم چه بسا در مواردی، بی‌برنامه بودن را ایجاب می‌کند. در هر حال «لذت برنامه داشتن» خود نباید عاملی برای افراط در توجه به برنامه شود. هیچ ابزاری مهم‌تر از هدف نیست و هدف، «سیر عملی انسان» است با هر وسیله صحیحی که حاصل شود. «افکار و اهداف و معیارهای متضاد» که در فرد جمع می‌شود، یکی از مهم‌ترین موانع و بازدارنده رشد مادی و معنوی انسان معاصر است. شاید در نسل جوان ما هیچ عاملی به این اندازه مانع موفقیت در زندگی ظاهری او نیست. روشن است که دلیل اصلی تضاد افکار و باورها، قرار گرفتن این نسل در انبوهی از «امواج اجتماعی و اندیشه‌ها و تبلیغات درست و غلطی» است که از منابع و مراجع گوناگون اجتماعی برخاسته است. تضارب و تلاقی اندیشه‌ها و افکار درست و غلط به خودی خود می‌تواند بسیار مفید و پیش‌برنده باشد اما مهم‌ترین آفت، تبدیل آن به باورهای یک انسان است بدون اینکه «منتظمی برای سامان‌دهی» آن و «روشی برای حذف و اضافه» فراهم شده باشد؛ وضعیتی که نسل امروز با آن روبروست. راه حل این بی‌نظمی و بی‌سامانیِ ویران کننده عبارت است از «بازگشت به این اندیشه‌ها و باورها» و «بازسازی و بررسی دوباره آنها» به قصد «اصلاح ساختاری و انتظام عملیاتی». در این صورت تمام این موانع تبدیل به «عاملی ارزشمند با آثاری شگفت» خواهد شد. «هویت انسان» و تلاش برای درک آن، همچون «برنامه‌ریزی» می‌تواند منافع و ضررهای خاص خود را داشته باشد. هویت انسانی باید شناخته شود به شرطی که این تلاش و تمایل خود تبدیل به عاملی برای توقف انسان و مشغولیتی برای دور شدن از خویشتن نشود. برای بسیاری از افراد، دوگانه «آسمان و زمین» بسیار راهگشاست. یکی از دوگانه‌ها به بخشی از زندگی اشاره دارد که عادی است و انسان باید در آن بخش کاملاً عادی و طبیعی و مطابق هنجارهای جامعه عمل کند. در این بخش هرنوع کمال‌طلبی می‌تواند آفتی برای سیر انسان باشد و هرگز نباید از مسیر متعارف و عاقلانه -با عقل متعارف جامعه- خارج شود. دومی، بخشی است کاملاً متفاوت با اولی و انسان در آن کمال‌طلب، نامتناهی و آسمانی است. تمام انرژی‌های بی‌نهایت انسان صرف بخش دوم شده و تمام عقل و بستر سازی و تدبیر زمینی او در بخش اول به کار گرفته می‌شود. اولی بستر عاقلانه می‌سازد و دومی سکوی پرش است و بر ذوق و شهود و غیر متعارف و نامتناهی تکیه می‌کند. تذکر ضرروی: «خطر بازگشت» و «اثر معکوس» همیشه و در هر حالتی در کمین ماست. اثر معکوس یک «عمل یا برنامه یا تلاش» زمانی است که انسان با تکیه بر کلیشه‌ها یا بخاطر «علاقه به یک پیشرفت» و یا «بغض و تنفر از یک مشکل» به «رفتار کلیشه‌ای» بپردازد و آثار آن را توجه نکند. اگر انسان «اندازه‌گیری مرتبِ» کار خود را فراموش کند، چه بسا تمام تلاش او اثر معکوس داشته باشد و باعث بازگشت او شود. بالاترین معیار برای سیر عملی انسان رسیدن به یک «بستر روان و بدون مشکل» در زندگی است. منظور از بستر روان این نیست که زندگی بیرونی ما موافق میل و خواست ما باشد، زیرا چنین هدفی ممکن است هرگز فراهم نشود. منظور نگاه و نگرش درونی انسان است به «زندگی در جریان» و سهولتی که فرد از جهت روحی و روانی می‌تواند در خود ایجاد کند؛ حتی اگر بدترین شرایط بیرونی را داشته باشد. پس از این، معیار موفقیت انسان امکان «تعمیق و توجه راسخ» به اهداف بلند انسانی است. 📚 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
⚡️شرح رساله‌ «نور وحدت» نوشته‌ی خواجه عبدالله معروف به خواجه حوراء مغربی توسط آیت‌الحق مرحوم رضوان‌الله علیه از مرحوم آیت‌الله سعادت پرور(ره) منقول است که علامه طباطبایی رضوان‌الله تعالی‌علیه مطالعه‌ی این رساله را برای سالکین متوسط مناسب می‌دانستند، تا بیشتر متوجه تفکر در وحدت بشوند: جلسه اول جلسه دوم جلسه سوم 👁‍🗨 برای مشاهده جلسات درس مرحوم آیت‌الله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمت‌الله‌علیه صفحه ‌آپارات «مدرسه معارف علامه‌ طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸جهش معرفتی بارها عرض کردم، ریشه همه‌ی مشکلات به ضعف در معرفت برمی‌گردد. کسی که می‌داند این مار است، گزنده است و زهر دارد؛ چون باور دارد، فرار می‌کند. کسی هم که طلا را می‌بیند و هیچ مانعی هم از برداشتنش ندارد، اگر برندارد، ضرر می‌کند؛ طلای وجود اهل‌بیت علیهم‌السلام هم اینگونه است. خداوند متعال یک باور فطری در وجود هر انسانی قرار داده است: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» آقای بهجت فرمودند که صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند، که فقط بگویند دو دو تا می‌شود چهارتا!! خُب (ظاهر) این حرف مسخره به نظر می‌آید، یعنی چه که این همه پیغمبر آمدند که بگویند دو دوتا می‌شود چهارتا؟ چون شما دو دو تا را زیر پا می‌گذارید؛ اگر این معرفت فطری را انسان زیر پا نگذارد، تدریجا جلوه‌های حقیقت به روی انسان آشکار می‌شود. امام زمان سلام‌اللّه‌علیه یک حقیقت است دیگر؛ جلوه خداست. «هو الحَیُّ القَیُّوم» مظهر حیات الهی و مظهر اسم «حَیّ» است. اگر کسی واقعاً امام را بخواهد، ایشان او را با جلوه‌های حیات که خودش است، آشنایش می‌کند؛ یعنی به او می‌چشاند. در عیون اخبارالرّضا هست، امام رضا علیه‌السلام از پدرشان امام کاظم علیه‌السلام نقل می‌کنند که امام صادق علیه‌السلام در یک مسیری می‌رفتند، همراهان برق شمشیرهای راهزنان را دیدند؛ به حضرت عرض کردند که چکار کنیم؟ یکی گفت بهتر است همه اموال‌مان را به شما بدهیم، زیرا (دزدان) متعرّض شما نمی‌شوند. حضرت فرمودند از کجا معلوم که مقصود آنها من نباشم؟ ببینند همه چیز پیش من است به من تعرّض می‌کنند. گفتند پس همه اموال را مخفی کنیم. حضرت فرمود اینجا بیابان است، خاک آنها را می‌پوشاند و دیگر (جای اموال) مشخص نخواهد شد. گفتند پس چه کنیم؟ حضرت فرمودند بیایید به کسی بدهید که بهتر از خودتان نگهش می‌دارد، بارورش می‌کند (رشدش می‌دهد)، یکی را صدتا می‌کند؛ و توصیفاتی از این دست کردند. افراد پرسیدند او کیست؟ حضرت فرمودند خداوند متعال! گفتند چطور با خدا معامله کنیم؟ حضرت فرمودند صدقه بدهید، گفتند فقیر از کجای این بیابان پیدا کنیم؟ فرمودند شما نیت کنید، ورق برمی‌گردد! همین الآن هم چه شخصی، چه خانوادگی، چه اجتماعی یعنی همه‌ی کشور تصمیم بگیرند، که خدایا ما برگشتیم؛ اصلاً هوا، زمین، معاملات، دشمن، همه تغییر می‌کنند! همه مأمور خدا هستند: «وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، کلّ هستی تغییر می‌کند. حضرت فرمودند شما فقط نیّت بکنید که یک سوم مال‌تان را در راه خدا صدقه بدهید؛ گفتند فقیر از کجا بیابیم؟ حضرت فرمودند نیت کنید و بعدا (به فقیر) بدهید؛ به محض این که این نیّت را کردند، حضرت فرمود ورق برگشت! به محض اینکه نیت کردند، بلافاصله فرمودند «فأَنْتُم فِی أَمانِ اللّه»، دیگر در امنیت قرار گرفتید. مگر ما عرض نمی‌کنیم «السّلام علیک یا أمین اللّه»؟ اگر باور داشته باشیم «امین اللّه» است، امانت را به خودش می‌سپاریم؛ اگر باور داشته باشیم! عبارتها خیلی دقیق هستند «و بُورِکَ لَهُم فِی تِجاراتِهم»، و بقیه اموال‌شان برکت پیدا کرد. راهزنان با همان شدت و حدّت نزدیک شدند، آمدند خدمت حضرت، گفتند ما جدّ شما پیغمبر را در خواب دیده‌ایم که فرمودند محافظت این قافله را به عهده بگیرید؛ آنها که برای راهزنی آمده بودند، (قصد حفاظت از قافله را کردند). حضرت فرمود {ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!} آن کسی که شما را از ما دفع کرده، غیر شما را هم دفع می‌کند. عرض بنده در این روایت دو مطلب است؛ یکی این است که حضرت می‌فرماید همین که نیتّ کردند ورق برگشت، و مطلب دیگر هم این که حضرت فرمودند بیایید در معامله با خدا مداومت داشته باشید. در روایت هست که خداوند متعال -زبانم لال- مثل اینکه هر قسمی که بلد بوده خورده؛ به عزتم قسم، به جلالم قسم، به جمالم، به ارتفاع مقامم قسم، اگر کسی با من معامله بکند، «ضَمِنْتُ السَّماوات و الأرض رزقُه» تضمین می‌کنم که زمین و آسمان، متکفل رزقش بشوند، «و کنتُ له من وارء تجارةُ کلِّ تاجرٍ»، و با هر کسی که تجارت کند، من پشت سرش هستم. 👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادت‌پرور(ره) 👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
21.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 روز عرفه، روز گدایی است. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» (فاطر-۱۵) ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بی‌نیاز و غنیّ بالذّات و ستودهْ صفات است. 📂 آیت‌الحق مرحوم جلسات شرح حدیث‌ معراج از کتاب «سرالإسراء»/جلد اول تألیف حجت‌الحق مرحوم ؛ سال ۱۳۸۳ 📌 برای مشاهده مشروح این جلسه‌ از لینک زیر استفاده نمایید: 🔗 https://www.aparat.com/v/4IMq2?playlist=1026383 👁‍🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید: تلگرام | اینستا | ایتا | آپارات