1_14991320056.mp3
11.89M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#زمینه
#جوادمقدم
چشماتو روی هم نذار
میمیره بی تو زینبت
مادر مرو
قلبم رو از جا میکَنه
این ناله های هر شبه
مادر مرو
درسته سختته ولی نفس نفس بزن بمون
بالا سرت نشستم و میریزه اشک من بمون
چه بیقرارته ببین به خاطر حسن بمون
توو بسترت بی جونی
ابر چشات بارونی
میگی همین چند روزو
توو خونمون مهمونی
... نرو نرو ای مادر ...
روی زمین افتادی و
با تازیانه شد کبود
بازوی تو
دردت به جونم مادرم
یه لحظه هم آروم نشد
پهلوی تو
همینکه هستی پیشمون چراغ خونه روشنه
نماز نشسته خوندنت تموم غصه ی منه
پاشو کمی قدم بزن نگو که وقت رفتنه
بی رمق و تب داری
زخم تنت شد کاری
پهلو به پهلو میشی
شب تا سحر بیداری
... نرو نرو ای مادر ...
توو لحظه های آخرت
میگی غریب مادرو
تنها نذار
میگی برای زینبت
از پیکر بی جونشو
از نیزه دار
یه روزی میرسیم به هم دوباره توی قتلگاه
آتیش میگیره خیمه ها میون سوز و اشک و آه
سر از تنش جدا میشه حسینمون چی بی گناه
تشنه لب و بی حاله
توو گودیِ گوداله
پیکر بی سر روو خاک
زخمیه و پاماله
... حسین غریب مادر ...
شاعر : #علی_علی_بیگی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_حضرت_ابالفضل_ع
#گریز_حضرت_ام_البنین_س
#کاربرد سفره حضرت اباالفضل (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم...
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
⬅️دلها را روانه کنیم بین الحرمین کنار حرم با صفا اقا ابوالفضل آه حاجت مندان آه مریض دارها آه گرفتارها که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای بانوی محترمی که حاجت داشتی برای آقا اباالفضل سفر پهن نمودی انشالله به هرنیتی این کار رو ا انجام دادی به حق مادرش حضرت ام البنین حاجت روا بشیدمی دونم آقا اباالفضل هیچ کس رادست خالی ازدر خونه اش رد نمی کنه شفای همه مریضها انشاالله همه اموات فیض ببرند الخصوص اموات بانوی محترم این مجلس ومحفل
حالا دلت اماده شد بریم کربلا
🔸دلم تنگ است و غم بسیاردارم
🔸من امشب با ابوالفضل کاردارم
🔸من امشب از ابوالفضل توشه گیرم
🔸زیارت کردن شش گوشه گیرم
🔸در اینجا عطر بوی یاس گیرم
🔸من امشب دامن عباس گیرم
🔸غریق منتم کرده ابوالفضل
🔸که اینجا دعوتم کرده ابوالفضل
🔸دراینجا با دلی محزون و خسته
🔸نشسته بانوی پهلوی شکسته
🔸بدستش شاخه های یاس دارد
🔸به لب هم ذکر یا عباس دارد
السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لامیر المومنین - ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل برا مرد جنگی مثل عباس خیلی سخته بینه اصحاب رفتن علی اکبر و قاسم رفتن اومد محضر برادر سینم سنگینی میکنه
اجازه بده منم جونمو فدات کنم فرمود عباس جان برادر تو علمدار منی صاحب لوایی میخوای بری برو قدری آب برای این بچهها بیار - حسین خوب برادر را میشناسه همین که خواست سوار بر مرکب بشه فرمود ارکب بنفسی انت یعنی سوار بر مرکب شو فدات بشم داره شعر میگه به این این جمله به ذهنش رسید - روز عاشورا روزی بود یوم استجاره به الهدی - یعنی روزی که امام حسین هم تکیه به عباسش داد پناه به ابوالفضل برد از حرفی که زد پشیمان شد - رها کرد در عالم رویا ابی عبدالله رو دید حضرت فرمود چرا نوشتی چرا ادامه ندادی بله درسته روز عاشورا من به عباسم پناه بردم
🔸تو به دریایی ولایت گوهری یا عباس
🔸تو به خورشید امامت قمری یا عباس
🔸از اخا گفتنت ای جان اخا فهمیدم
🔸تو به زهرا به حقیقت پسری یا عباس
یادشهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر کسانی که دربین من تو بودند حالا جایشان خالی ازاین مجلس محفل فیض ببرند اما می خواهی امشب(روز) بریم درخانه ام البنین
بگید خانم جان(امروز( امشب) به عشق پسرت این سفره رو پهن نمودیم امدیم حاجت دادشتیم توی این مجلس، دیگه اقاجان دست خالی ردمان نکنید اما
کدوم مادر رو میگم.
همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد😭
(میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برای ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.
(مادر دیدی جوون از دست داده باشه
چطور گریه میکنه)
انشاالله توی مجلس ما کسی نباشه داغ جوان دیده باشه
هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر.😭....
ای مادر ...ای مادر ..ای مادر
⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ..
مادر نبودم کربلا مادر..😭.
اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر...
مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر..😭.
(ناله میکرد گریه میکرد)
یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد
(فرود)
گفت مادر ابالفضلم مادر.
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر .
(اوج)
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره..
(دشتی )
🔸مسلمانان حسین مادر ندارد
🔸غریب است و کسی بر سر ندارد
🔸ز جور ساربان بی مروت
🔸دگر انگشت و انگشتر ندارد
حسین آرام جانم حسین روح روانم
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون.
#التماس_دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه شب آخر ایام فاطمیه ۱۴۰۲
از کنارم به کجا در دلِ شب ، می بری سنگِ صبورم بابا
می بری همرهِ خود هستیُ من ، میشود دیده زینب دریا
****
من که از غصه و غم سرشارم
من دعاگویِ تنی بیمارم
دل به امیدِ شفایش دارم
گردعایم به اجابت برسد،نرودمادرِمن از دنیا
****
لب فرو بسته ز صحبت مادر
با سکوتش زده بر دل آذر
رفتنش را نکنم من باور
سینه زن خیل ملک ناله کنان ،فاطمه فاطمه جان یازهرا
****
از کفن کردن برون دستانش
تا نوازش کند این طفلانش
من فدایِ دلِ سرگردانش
می بری مادرم از خانه چرا، می شوم با غمِ غربت تنها
****
من که با غصه و غم مأنوسم
دست و بازوی کبودش بوسم
دیگر از ماندن او مأیوسم
جبرئیل آمده تسکین بدهد ، بر دلِ غمزده من بابا
****
موجُ غم برده قرار و تابم
من گرفتارِ در این گردابم
می بری از شبِ من مهتابم
می کِشم همرهِ خودبارِدگر، کوله باری زغم ومحنت ها
****
می بری از سرِ زینب سایه
روی دوشت همه سرمایه
مخفی از دیده هر همسایه
داغِ تشییع غریبانه او می زند شعله غم بر دلها
****
می بری عشق و بهشتِ قلبم
می بری خشت به خشتِ قلبم
می بری روح و سرشتِ قلبم
می بری همره خود هستی من ، میشود دیده زینب دریا
نوحه حضرت زهرا علیها سلام
توی کوچه ای خدا قیامتی برپا شده
صحن خونه قتلگاه مادرم زهرا شده
جرم مادرم چی بود؟
صورتش شده کبود
نمی دونم چی شده که چادرش خونی شده
به گمونم غنچه ی نشکفته قربونی شده
غصه داره می باره
بین درب و دیواره
مادر ما جوونه، قامتش اما کمونه
غصه های مادرم قلب منو می سوزونه
مادرم زمینگیره
دیگه داره میمیره
موضوع: #حضرت_زهرا علیها سلام
سبک: #آرزومه_ای_خدا
شاعر: #مهدی_شریفی
#مدح_حضرت_زهرا_س
هر که با زهراست احساس سخاوت میکند
«مور این وادی سلیمان را ضیافت میکند»*
دستْپخت فاطمه نان است و نانش جذبه است
هر که شد یکبار سائل، کم کم عادت میکند
فرشیان نه، عرشیان هم رو به او میایستند
در میان خانهاش وقتی عبادت میکند
مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی!
کیست که بر دیگری دارد امامت میکند؟!
هرچه مولا مدح خود را کرد، مدح فاطمهست
آینه از شأن همتایش حکایت میکند
روز محشر که بیاید کار دست فاطمهست
مرتضی میایستد، زهرا قیامت میکند
رشتهای از چادرش هم دست ما باشد بس است
رشتهای از چادرش؟! آری شفاعت میکند
#علی_اکبر_لطیفیان
۲۰۲۴_۱۱_۲۳غبل_۰۸_۲۱_۳۴_میانکوه.mp3
2.05M
سینه زنی حضرت زهرا(س)
🌷با مداحی حاج جواد حسن زاده 🌷 ۱۴۰۳/۹/۳
بش یاشوندا گولم___نوالی بلبلم
فلک قویمورگولم____آغلارام ننه
باخیرام کفنه___هیچ یاراشمور سنه
دردون گله منه ____ آغلارام ننه
واویلا واویلا ____یازهرا یازهرا آنا یازهرا
ننه سیزاوشاقلار___یانانداچراغلار
دیزلرین قوجاقلار___آخشام اولاندا
دورآل بیردستماز _اولوب وقت نماز
آچمیشام جانماز_بوش اتاقوندا
واویلا واویلا ____یازهرا یازهرا آنا یازهرا
گونوم اولدی قاره قالمیشام آواره
یوخ دردیمه چاره____آغلارام ننه
آنا سن دویمادون ____گل بالالاروندان
هله کی قان گلیر____یارالاروندان
واویلا واویلا ____یازهرا یازهرا آنا یازهرا
یاس دوتوب مدینه _غرق اولان سفینه
یارالاندی سینهنی تک سیزیلار
سوزون قولاقیمده___آدون دوداقیمده
کلثوم قوجاقیمده___ آغلارام ننه
واویلا واویلا ____یازهرا یازهرا آنا یازهرا
دفنون قالدی گئجه___محشردور بوگئجه
صبرائلیوم نئجه _من فراقوندا
دویمادیم سوزوندن___قوی ئوپوم یوزوندن
لکه لی گوزوندن___آغلارام ننه
واویلا واویلا ____یازهرا یازهرا آنا یازهرا
1_15107112131.mp3
1.16M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#واحد
#واحدچکشی_یا_تند
✅ بند اول
ای وای
افتاده مادر- در بین بستر- بیکس و یاور
هر شب
با دو چشم تر- می زندپرپر- درپیش حیدر
کار زهرا_ هر شب آه ست
خانه مگو _قتلگاه است
یا زهرا یا زهرا _زهرا
✅ بند دوم
زهرا
عصمت کبری است- یک تنه غوغاست- لشکر مولا است
عالم
با او پابرجاست -هرچه در دنیاست- مدیون زهرا است
عرش خدا_ را قائمه
ذکر حیدر- یا فاطمه
یازهرا-یازهرا-زهرا
✅ بند سوم
اینجا
مادر را دیدند- آهش بریدند- نقشه کشیدند
اما
عصر عاشورا -زینب کبری -بیکس و تنهاـ می زند آوا
کربلا نه -چهل منزل
نامحرمها- دور محمل
یازهرا یازهرا _زهرا
✍ #قاسم_نعمتی
#روضه_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی
با درد پیش پای همسرت باشی
هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست
*مادر وقتی حالش خوب نیست بچه ها هول میکنند...مادرِ...میگه چیزی نیست...من خوبم...غصه نخورید...من خوبم...بعد مهر فاطمه به علی قابل وصف نیست...هیچ جای عالم نمیشه با چیزی مقایسه کرد...هی میگفت:چیزی نیست...آقا چیزی نیست...*
اصلا نیازی نیست از بسترت پاشی
با درد پیش پای همسرت باشی
هِی گفتم از دردات هِی گفتی چیزی نیست
گفتی اگه گاهی میُفتی چیزی نیست
*چیزی نیست...تو ۱۸سالته...چرا اینطور راه میری...*
تو دست به دیواری گفتی یکم خستم
دیدم قنوتت رو گفتی یکم دستم...
این بچه ها سایه رو سَر میخوان بانو
تا وقت دامادی مادر میخوان بانو
از رفتن و از من کمتر بگی ای کاش
مادر میخواد زینب فکر عروسیش باش
چشمِ پر آب تو نقشِ برآبم کرد
تابوت تو اومد خونه خرابم کرد
دنیا عجب خاکی روی سرم ریخته
هم مویِ زینب هم خونَم بهم ریخته
طفلی حسن هر شب تو خواب عزاداره
هی میگه دیواره هی میگه گوشواره
زینب با دل شوره هی روتو میبوسه
شونه که می اُفته بازوتو میبوسه
*ای واااای...ای واااای....ای واااای...*
تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی
خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی
*اونقدر آروم حرف میزد...تا میومد صدا گریه بلند بشه میگفت:حسینم بدخواب میشه...بچه هام بیدار میشن...شاید اولین کسانی که آستین به دهن گریه میکردند خودِ خانوم و مولا بودند...ولی کار به یه جایی رسید دید علی داره می میره...گفت:آقاجان! راحت گریه کن...*
تو خسته ای من میدونم من خسته ام تو میدونی
خونم با سیلاب شد خراب تو این شبای بارونی
یادت میاد اون روزایی که خواستگاری کردم و
تو عمرِ من اون روزی بود که بی قراری کردم و
یادت میاد اون روزی که قدم گذاشتی رو چشام
همون شبی که اولین نگاهت افتاد تو نگام
یادت میاد دست تورو بابات گذاشت تو دست من
میگفت علی جان، فاطمه است تموم بود و هست من
میگفت که باید کم کنی بارِ غم از شونِ علی
فاطمه جان از این به بعد جونِ تو و جونِ علی
فاطمه جان ممنونتم باتو دلم غمگین نبود
تموم نه سال زندگیم هیچی مِثِش شیرین نبود
*اما از اولش قرار بود من محرم راز تو باشم...تو محرم راز من...*
کار تو بی حکمت که نیست که رو گرفتی فاطمه
اگه حالت خوب نیست چرا به من نگفتی فاطمه؟!
بمون بهار من بمون
بمون کنار من بمون
سپر نمیخواد شوهرت
ای ذوالفقارِ من بمون
بمون عزیزم حیدر تو فتنه ها تنها نذار
ایشالا خوب میشی نرو رو قلبم پا نذار
✍شاعر:محمدجواد پرچمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی مهدی رسولی در محل شهادت سید حسن نصرالله
📌مهدی رسولی مداح سرشناس که این روزها برای کمک و همدردی با مردم آواره لبنان راهی این کشور شده است، در محل شهادت سیدحسن نصرالله حاضر شد و مداحی کرد.
#فاطمیه
#شهید_سید_حسن_نصرالله
.
#امام_زمان
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان
نمانده گر تو را توان
بگو به صاحب الزمان
غم به دل نهفته را
راز به کس نگفته را
مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان
بگو که دل شکسته ای از این زمانه خستهای
ز فتنههای این زمان بگو به صاحب الزمان
دلت که بیقرار شد
و بیقرار یار شد
#دعای_ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان
گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن
ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان
گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد
برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان
فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی
شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان
رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد
گفت: غمم ،تو عمه جان؛ بگو به صاحب الزمان
#مناجات_با_امام_زمان
#فاطمیه
|#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
سیدرضا نریمانی
الا که صاحب مایی
الا که صاحب عزای تمام غم هایی
دوباره فاطمیه آمده، نمیایی
یابن الحسن آقا جان..
*درخواستت شب شهادتیه چیه؟..*
به ما نگاه کن ای صاحب نجات بشر
تو را طلب کند این دیده های دریایی
یابن الحسن!
کجا سیاه به تن کرده ای غریبانه
کجا به سینه ی خود میزنی به تنهایی
کجا شبیه علی سر به چاه غم داری
کجا شبیه علــــــی روضه خوان زهرایی
برای گریه به غم های مادرت،آقا
نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی
شنیده ایم که گفتی روضه خوان باشیم
به روی چشم هر آنچه شما بفرمایید
شنیده ایم زمین خورده است مادرتان
در آن دمی که به در خورد ضربه ی پا
*امشب میخوام از زبون خود دومی لعنت الله علیه روضه رو بخونم..یه نامه ای برای معاویه نوشته تو نامه حرف هایی زده، امشب من اون حرف ها رو میزنم با همدیگه ناله بزنیم..*
این نامه را به جوهر کینه نوشته ام
از روزهای داغ مدینه نوشته ام
روزی که اختیار به دست سقیفه بود
روزی که چشممان به ردای خلیفه بود
همفکر غصبِ حق علی بود در سرم
هم بوده ابو عُبیده ی جرّاح یاورم
بر روی سنت حسنین پا گذاشتم
تصمیم را به عهده ی شورا گذاشتم
میزد به کوش تفرقه بِالمَنظَرَالبَطِل
خیلی از آن جماعت روشنگَرالبَطِل
بن سعد خزرجی شده کوتاه آمدن
با پیروان لات وهُوَالرّاه آمدن
غیر از علی و فاطمه، همراهمان شده اند
اهل مدینه، لشکر خودخواهمان شده اند
*یه اوضاعی تومدینه حاکم شد یوقت سربلند کرد امیرالمومنین ،دید همه غیر فاطمه و دو سه نفر دیگه همه رفتن، اصلا غدیر رو همه فراموش کردن..همه یادشون رفت همین چندوقت پیش پیغمبر دست علی رو بلند کرد..*
«هرکه من مولای اوییم این علی مولای اوست»
*همه فراموش کردن اون لحظه ها رو،همه با این دوسه نفر همراه شدن، غیر فاطمه هیچکی نمونده...*
شاعر برای از تو سرودن زبان نداشت
حتی قلم برای نوشتن توان نداشت
مولای من اگر تو نبودی بدون شک
قرآن حق برای ولایت نشان نداشت
از زور بازویت به همه گفته ام، علی
دنیا به غیرِ تو که یلی پهلوان نداشت
طوری به روی دشمن خود تیغ میکشی
انگار دشمن از دم اول امان نداشت
تنها علی بدون زره رفته در نبرد
ترسی میان معرکه از این و آن نداشت
رزق زمینیان همه در دست مرتضاست
حیدر اگر نبود کسی آب و نان نداشت
زهراست مادر بشریت بنابراین
آدم به جز علی پدری مهربان نداشت
#نـوكــر_نـوشــت:
#جانـم_علـی♥️
در جهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است
هرکه مولایش شود غیر علی، دیوانه است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عوض_رحمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
ای مصحف نور و نیایش.mp3
1.55M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
ای مُصحفِ نور و نیایش/ای مادرِ ایمان
باید که شوم به فدایت/مانند شهیدان
ای نورِ دو دیده ی حیدر/ زهرا یا زهرا
ای دار و ندار پیمبر/ امّ ابیها
خمیده سَروِ قدّ تو/به رَهِ اِعتلای حق
باطل آمد به جنگت وَ/جان تو شد فدای حق
خورشید دلها/زهرا یا زهرا
امّید دلها/ زهرا یا زهرا
زهرا یا زهرا...
این قدّ خمیدَمه شاهد/بر عشق مولا
دستام دیگه روزای آخر/نمیادش بالا
از دیدن صورت نیلی/غمگینه زینب
نمازای نشسته ی من رو/می بینه زینب
به.چشای خودم دیدم/ ظلمِ تحمیلی دشمن
امون از دود و آتیش و/امون از سیلی دشمن
قدّ خمیده/ از عشق مولا
میشم شهیده/ از عشق مولا
زهرا یا زهرا...
میخوام وصیت کنم آقا/ای نور عینم
من رفتنی ام ولی جانِ/تو و حسینم
روزی میرسه که حسینم/عطشان و تنها
رو خاکای گودیِ مقتل/می زنه دست و پا
زیرِ بارِ عزای او/ قامتِ صبر من خم شد
آبروش و برا دین داد/ آبروی دو عالَم شد
نورِ دو دیده/ ای سر بریده
مِحنت کشیده/ ای سر بریده
آه و واویلا...
#فاطمیه_۱۴۰۳
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
686.9K
#نوحه
در و دیوار
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
کشد زبانه آتش از در ، خدا برس به دادحیدر
به پشت در فتاده زهرا ، نشسته غم به روی مادر
فضه خذینی بیا که پهلویم شکسته
فضه خذینی که محسنم به خون نشسته
فضه خذینی
ام ابیها بضعه طاها
علی میان کوچه تنها ، به زیر تیر و تیغ اعدا
رسیده بهر یاری او ، غمین و دلشکسته زهرا
علی مظلوم ، چرا به دست تو طناب است
علی مظلوم ، حبیبه ی تو در عذاب است
علی مظلوم
ام ابیها بضعه طاها
دست علی رها نما و بزن مرا به تازیانه
نمی روم مگر علی را ، برم زکوچه تا به خانه
دشمن ظالم ، معنی نور و کوثرم من
دشمن ظالم ، مثل علی دلاورم من
دشمن ظالم
ام ابیها بضعه طاها
#فاطمیه
#نوحه_سنتی_درودیوار
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر
غم داری و با مرتضی چیزی نگفتی
از آنهمه رنج و بلا چیزی نگفتی
همسایه ها مرگ تو را می خواستند و
در حقشان غیر از دعا چیزی نگفتی
من محرمت بودم ولی شرمنده کردی
کردی مراعات مرا چیزی نگفتی
اندازه ی یک مرد جنگی زخم دیدی
اما جلوی بچه ها چیزی نگفتی
دستاس را شستی که چشم من نیوفتد
از زحمت زخمت چرا چیزی نگفتی
شانه ز درد شانه ات بالا نیامد
با زینب از این ماجرا چیزی نگفتی
دیدی که قلبم سوخته شکوه نکردی
سیلی که خوردی بی هوا چیزی نگفتی
حیدر فدای غیرتت بانوی حیدر
افتاده بودی زیر پا چیزی نگفتی
این زد تو را،آن زد تورا، اما عزیزم
تو مادری کردی به ما چیزی نگفتی
زانوی حیدر با تن تابوت لرزید
جز رفتنت این روزها چیزی نگفتی
کابوس تو پیراهن خونیست ،درخواب
جز یا حسین و کربلا چیزی نگفتی
#مجید_احدزاده
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر #عامیانه
حیدر و هرکس داره بی نیازه
عالمیه عالم بی نیازی ...
نه ساله من چیزی ازت نخواستم
الان میخوام تابوتمو بسازی
بهت نگفتم چرا رو گرفتم
به غیرتت بر نخوره عزیزم
از رو لباسم منو غسل بدی کاش
پیکرم از زخمه پره عزیزم ...
مرگم رو خواستم با دله شکسته
خدا هم این حاجتو زود بهم داد
النگوهامو به فقیرا دادم ...
غلاف یه دستبند کبود بهم داد
وصیتای فاطمه زیاد نیست
خبر دارم آخه دل تو خونه
تابوتمو یه کم هلال درست کن
کسی نبینه قامتم کمونه ....
از پر کاه سبکترم می خواستم
به شونه هات فشار نیاره جسمم
ببخش اگه موقع غسلم علی
اشک چشاتو در میاره جسمم ...
دستای من بالا نمیاد امروز
مشکل دست منو حل کن علی
دلش برای بغلام تنگ نشده
دخترمو به جام بغل کن علی
بالا سر حسین شبا آب بزار
شونه ی موهای سرش با زینب ...
بوسه گرفتن از چشاش با توئه
بوسه ی زیر حنجرش با زینب ....
#ناصر_دودانگه
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
مردی یگانه بود و بانویی یگانه
آهسته میرفتند از خانه شبانه
همراه هم بودند مثل دو غریبه
پهلو به پهلو، پا به پا، شانه به شانه
سر میزدند انصار را کوچه به کوچه
در میزدند انصار را خانه به خانه
مظلومشان دیدند، در را وا نکردند
وای از زمانه، وای از دست زمانه
چل شب تمام شهر را گشتند با هم
اما بدون یار برگشتند خانه
.
.
وقتی عزادار رسول الله بودند
از درب خانه میکشید آتش زبانه
در باز شد وقتی که زهرا پشت در بود
دخت نبی افتاد بین آستانه
دستی ورم کردهست و دستی هم شکسته
هم با غلاف تیغ... هم با تازیانه....
حتی نگاهی هم به پهلویش نینداخت
محو علی بود عاشقانه، عارفانه
.
.
دامانِ در میسوخت، اما داشت میسوخت...
...در کربلا دامان چندین نازدانه
افتاد یک دانه از آن دو گوشواره
در کربلا افتاد اما دانه دانه
شبهای جمعه فاطمه بالای گودال
با ناله، آنهم نالههای مادرانه...
...گوید حسینم کشته شد ای داد بیداد
نور دو عینم کشته شد ای داد بیداد
#علی_اکبر_لطیفیان
#امام_زمان_مناجات
#امام_زمان_فاطمیه
اگر به لب رسیده جان بگو به صاحب الزمان
نمانده گر تو را توان بگو به صاحب الزمان
غم به دل نهفته را راز به کس نگفته را
مگو به این مگو به آن بگو صاحب الزمان
بگو که دل شکسته ای از این زمانه خستهای
ز فتنههای این زمان بگو به صاحب الزمان
دلت که بیقرار شد و بیقرار یار شد
دعای ندبه را بخوان بگوبه صاحب الزمان
گلایه کن، بهانه کن شکایت از زمانه کن
ولی نگو به دیگران بگو به صاحب الزمان
گره اگر به کارشد مشکل اگر هزارشد
برو به زیر آسمان بگو به صاحب زمان
فاطمه گفت یا علی، کشت مرا عدو ولی
شکایت مرانهان بگو به صاحب الزمان
رقیه جان اسیر شد سه ساله بودو پیر شد
گفت غمم تو عمه جان بگوبه صاحب الزمان
#سیدمجتبی_شجاع