eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
331 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•خُسروان غلامانند، سیّدی... زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام . ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی علم را شکافنده با کلام نورانی مَظهر جمالِ حق در لباسِ انسانی صد چو بوعلی پیشت کودکِ دبستانی هم سِپهر را محور، هم وجود را بانی کنیه ات اَباجعفر، خود محمّدِ ثانی آسمانِ دانش را آفتابِ تابنده مشعلِ حقایق را منطقت فروزنده خصم را پذیرفته با لبِ پُر از خنده دوست خرّم و خندان،دشمن از تو شرمنده خَلق را خداوندی، ای خدای را بنده نیست بنده ای چون تو، با جَلالِ ربّانی قدسیان به قصد قُرب می برند نامت را عرشیان به شوق و شور سر کِشند جامت را خُسروان غلامانند، سیّدی غلامت را وصف کرده در قرآن کبریا مُقامت را جابر از سوی احمد آورد سلامت را چشم او شده روشن از عنایتت آنی ذکر من سلام من کیست حضرت باقر حجّ من قیام من کیست حضرت باقر اسوه تمام من کیست حضرت باقر زمزم و مقام من کیست حضرت باقر پنجمین امام من کیست حضرت باقر می کند ز آیینم مهر او نگهبانی ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را تو یگانه فرزندی دو علیّ اعلا را باقر العلوم استی ذات پاک یکتا را نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را ای غریب شهر خویش مثل جدّ مظلومت شد ز کودکی دائم خون به قلب مغمومت از حقوق خود کردند ظالمانه محرومیت روی زین زهرآلود خصم کرد مسمومت سوختند از داغت اهلبیت معصومت روزشان ز غم گردید همچو شام ظلمانی
برخیز نگارا که بهار طرب آمد |⇦•مدح خوانی زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام . ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ برخیز نگارا که بهار طرب آمد عید عجم و جشن نشاط عرب آمد از کثرت انوار یکی روز و شب آمد پایان جمادی شد و ماه رجب آمد ماهی که شود مُلک جهان خُلدِ مُخلّد از یمن قدوم دو علی و دو محمّد بر اهل ولا عید مؤیّد شده امروز در جلوه رُخ داور سرمد شده امروز لبخند، عیان بر لب احمد شده امروز میلاد همایون محمّد شده امروز در دامن خورشید، عیان قُرص قمر شد فخر دو جهان سیّد سجّاد پدر شد امشب صدف بحر ولایت گُهری زاد یا دخت حسن فاطمه، زیبا پسری زاد در خانۀ خورشید ولایت قمری زاد یا بار دگر آمنه پیغامبری زاد این محور دین اختر تابندۀ علم است در قلب زمان، نور فزاینده علم است آرندۀ علم است و نمایندۀ علم است گویند علم است و شکافندۀ علم است در کنیه ابوجعفر و باقر شده نامش پیغمبر اسلام فرستاده سلامش عِلمِ همه یک قطره زدریای کمالش دیوانه شود عقل به توصیف جمالش جانِ همه خوبان جهان خاک ره تو شد باعث بینائی جابر نگه تو ما را زگنه نیست به جز روی سیاهی ای چشم خداوند، کَرَم کن به نگاهی از شوق تو چون مِهر تو چون داغ به سینه چشمم به بقیع است و دلم سوی مدینه ای شمع دل پنج امین و دو امینه ما غرق به دریای گناه و تو سفینه غرقیم ولی چشم به احسان تو داریم با دست تُهی دست به دامان تو داریم مهر تو ثمر گشته بسی حاصل ما را حبّ تو صفا داده بقیع دل ما را وصف تو همی شور دهد محفل ما را اینگونه سرشتند از اول گل ما را تا حشر گُل مهر تو روید زگِل ما آوای تو پیوسته برآید زدل ما تو کعبه ای و کعبه گرفتار بقیعت پیوسته ملک سائل زوّار بقیعت جان و دل ما شمع شب تار بقیعت تا چهره گذاریم به دیوار بقیعت این درد فراقی که به جان است دوا کن بر ما ز ره لطف گذرنامه عطا کن ای بوسه گه یوسف زهرا دهن تو نقل دهن ما همه نَقل سخن تو
|⇦•خُسروان غلامانند، سیّدی... زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی علم را شکافنده با کلام نورانی مَظهر جمالِ حق در لباسِ انسانی صد چو بوعلی پیشت کودکِ دبستانی هم سِپهر را محور، هم وجود را بانی کنیه ات اَباجعفر، خود محمّدِ ثانی آسمانِ دانش را آفتابِ تابنده مشعلِ حقایق را منطقت فروزنده خصم را پذیرفته با لبِ پُر از خنده دوست خرّم و خندان،دشمن از تو شرمنده خَلق را خداوندی، ای خدای را بنده نیست بنده ای چون تو، با جَلالِ ربّانی قدسیان به قصد قُرب می برند نامت را عرشیان به شوق و شور سر کِشند جامت را خُسروان غلامانند، سیّدی غلامت را وصف کرده در قرآن کبریا مُقامت را جابر از سوی احمد آورد سلامت را چشم او شده روشن از عنایتت آنی ذکر من سلام من کیست حضرت باقر حجّ من قیام من کیست حضرت باقر اسوه تمام من کیست حضرت باقر زمزم و مقام من کیست حضرت باقر پنجمین امام من کیست حضرت باقر می کند ز آیینم مهر او نگهبانی ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را تو یگانه فرزندی دو علیّ اعلا را باقر العلوم استی ذات پاک یکتا را نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را ای غریب شهر خویش مثل جدّ مظلومت شد ز کودکی دائم خون به قلب مغمومت از حقوق خود کردند ظالمانه محرومیت روی زین زهرآلود خصم کرد مسمومت سوختند از داغت اهلبیت معصومت روزشان ز غم گردید همچو شام ظلمانی
. از نهاد علی خیزد این زمزمه کشته شد بی گناه همسرم فاطمه فاطمه فاطمه ... نخل گلزار وحی فضه را زد صدا میوه اش با لگد شد ز شاخه جدا .... یا محمد ز خاک سر بر آرُ  ببین پاره ی پیکرت گشته نقش زمین .... جای یاری من یاورم را زدند دست من بسته بود همسرم را زدند ..... همسرم را در این آستانه زدند باچه جرمی به او تازیانه زدند ...... تربتت به اشک شستشو میکنم بی تو مرگ از خدا آرزو میکنم ..... شمعم و بین جمع بی صدا مانده ام تو چرا رفتی و من وچرا مانده ام فاطمه فاطمه .🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مدح_و_توسل زیبا تقدیم به ساحت مقدس راوی دشتِ کربلا حضرت امام محمد باقر علیه السلام به نفسِ حاج حسن خلج ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ ای به سینه ات پنهان گنج های قرآنی علم را شکافنده با کلام نورانی مَظهر جمالِ حق در لباسِ انسانی صد چو بوعلی پیشت کودکِ دبستانی هم سِپهر را محور، هم وجود را بانی کنیه ات اَباجعفر، خود محمّدِ ثانی آسمانِ دانش را آفتابِ تابنده مشعلِ حقایق را منطقت فروزنده خصم را پذیرفته با لبِ پُر از خنده دوست خرّم و خندان،دشمن از تو شرمنده خَلق را خداوندی، ای خدای را بنده نیست بنده ای چون تو، با جَلالِ ربّانی قدسیان به قصد قُرب می برند نامت را عرشیان به شوق و شور سر کِشند جامت را خُسروان غلامانند، سیّدی غلامت را وصف کرده در قرآن کبریا مُقامت را جابر از سوی احمد آورد سلامت را چشم او شده روشن از عنایتت آنی ذکر من سلام من کیست حضرت باقر حجّ من قیام من کیست حضرت باقر اسوه تمام من کیست حضرت باقر زمزم و مقام من کیست حضرت باقر پنجمین امام من کیست حضرت باقر می کند ز آیینم مهر او نگهبانی ای به بندگی یکتا ذات حق تعالی را تو یگانه فرزندی دو علیّ اعلا را باقر العلوم استی ذات پاک یکتا را نی عجب اگر بخشد سائلت دو دنیا را ای غریب شهر خویش مثل جدّ مظلومت شد ز کودکی دائم خون به قلب مغمومت از حقوق خود کردند ظالمانه محرومیت روی زین زهرآلود خصم کرد مسمومت سوختند از داغت اهلبیت معصومت روزشان ز غم گردید همچو شام ظلمانی .
. بریزیـد گل یاس بـه گهوارۀ عباس که این یارحسین است علمدار حسین است * حسین ابن علی را بگوئیـد بیآید تماشای برادر بـه گهواره نمایـد دل شیرخدا را بـه لبخند رُبـاید علی باب نکویش / بزن بوسه به رویش که این یارحسین است علمدار حسین است * دو شمشیر ولایت، دو اَبروی اباالفضل دو دست اسدالله، دو بازوی اباالفضل چراغ دل حیدر، مَـه روی اباالفضل همه خَلق گدایش/ دو عالم به فدایش که این یارحسین است علمدار حسین است * شب چارم شعبان علی را پسر آمـد علی را پسر آمـد، حسین دگر آمـد زهی قدر و جلالش/ حَسَن مات جمالش که این یارحسین است علمدار حسین است * بیائید سخن از گل یـاس بگـوئید سخن از گل یاس و مه ناس بگوئید همه حاجت خود را به عباس بگوئید بخوانید ثنایش / بیفتید بـه پـایش که این یارحسین است علمدار حسین است * بسوز ای دل دریا، ز داغ لب عباس من و عشق حسین و من مکتب عباس بـه قربـان دعا و نمـاز شب عباس من و عشق و وفایش/ من و صحن و سرایش که این یارحسین است علمدار حسین است
. ای زیباتـرین ستارۀ من ای مصحف پارۀ پارۀ من ای یار نازنین، بعد از یک اربعین، طفلانت را ببین مولانا یا حسین(3) من یک کربلا غمنامه دارم سر بر خاک قبرت می‌گذارم گویم از کربلا، یا از شام بلا، یا از طشت طلا مولانا یا حسین(3) خون در دیده و آتش به سینه آه از داغ گلهــای مـدینـه کو گل یاس من، باغ احساس من، قبر عباس من مولانا یا حسین(3) ای لب تشنه درخون آرمیده بین دریای اشکم رابه دیده از ره رسیده‌ام، با اشکِ دیده‌ام، دسته‌گل چیده‌‌ام مولانا یا حسین(3) شد سوغات شامم اشک وناله در فقدان زهرای سه ساله شمع کاشانه سوخت،مثل پروانه سوخت،کنج ویرانه سوخت مولانا یا حسین(3) من بودم واشک وسوز وآهم تو درطشت زرکردی نگاهم ای برجانت درود،جرمت آخر چه بود،شد لبهایت کبود مولانا یا حسین(3) بوداشکم به چشم و ناله دردل درگودال و درزندان و محمل بردل چنگم زدند، بر رخ رنگم زدند، بر سر سنگم زدند مولانا یا حسین(3) ☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆ .
نوحه حضرت رقیه سحرگاهان بهر دیدن من در میان طبق آفتاب آمد بدامان طفل کوچک خود اندر آن دل شب رأس باب آمد بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب خداوندا پاره شد جگرم همره پدرم می روم امشب به تن امشب کهنه پیرهنم می شود کفنم عمه جان زینب بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب پس از رنج راه شام غم و آن همه ستم و وادی صحرا از این ویران با دو دیده تر می روم به برِ مادرم زهرا بیا عمه آه و زاری کن به مرگ من سوگواری کن عمه جان زینب موضوع: سبک: شاعر: ()
شعر به سبک گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر در فراق پدر در غم دو پسر ابتاه ابتاه ابتاه گوید یا حسن یا حسن یا رضا گوید یا رسول الله (۲) رحلت حضرت خاتم الانبیاست اول غربت سیدالاوصیاست آسمان گشته خیمه ی ماتم خواجه ی عالم رفته از عالم یا رسول الله (۲) از نهاد علی خیزد این زمزمه غربت آورده رو بر من و فاطمه من که فتح بدر و احد کردم باید اکنون خانه نشین گردم یا رسول الله (۲) شیعیان طشت خون را نظاره کنید گریه بر جگر پاره پاره کنید به خدا این بر همه معلوم است که حسن بیش از همه مظلوم است یا رسول الله (۲) خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن همه ی عالم بر تو می گرید چشم قاتل هم بر تو می گرید یا رسول الله (۲) ای خراسان بسوز در عزای رضا گریه کن گریه کن در عزای رضا که رضا جان داده غریبانه مثل زهرا در گوشه ی خانه یا رسول الله (۲)
. بریزیـد گل یاس بـه گهوارۀ عباس که این یارحسین است علمدار حسین است * حسین ابن علی را بگوئیـد بیآید تماشای برادر بـه گهواره نمایـد دل شیرخدا را بـه لبخند رُبـاید علی باب نکویش / بزن بوسه به رویش که این یارحسین است علمدار حسین است * دو شمشیر ولایت، دو اَبروی اباالفضل دو دست اسدالله، دو بازوی اباالفضل چراغ دل حیدر، مَـه روی اباالفضل همه خَلق گدایش/ دو عالم به فدایش که این یارحسین است علمدار حسین است * شب چارم شعبان علی را پسر آمـد علی را پسر آمـد، حسین دگر آمـد زهی قدر و جلالش/ حَسَن مات جمالش که این یارحسین است علمدار حسین است * بیائید سخن از گل یـاس بگـوئید سخن از گل یاس و مه ناس بگوئید همه حاجت خود را به عباس بگوئید بخوانید ثنایش / بیفتید بـه پـایش که این یارحسین است علمدار حسین است * بسوز ای دل دریا، ز داغ لب عباس من و عشق حسین و من مکتب عباس بـه قربـان دعا و نمـاز شب عباس من و عشق و وفایش/ من و صحن و سرایش که این یارحسین است علمدار حسین است
🌺 🍃 دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای زعنایت رها مکن من با تو پیش از آمدنم آشنا شدم ای آشنا مفارقت از آشنا مکن تنها بود به دست تو طومار جرم من این مشت بسته را به بر خلق وا مکن درمان درد من نبود غیر درد عشق این درد را زلطف بیفزا دوا مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر زلطف بمن اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن عمری بزخم تیر بلا سینه ام بسوز آنی به هجر خویش مرا مبتلا مکن «میثم» اگر ترک تن و ترک جان کنی ترک محبت علی مرتضی مکن ✍️