eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
993 ویدیو
649 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها گوش کن تا دردهایم را بگویم بیشتر گیسوان غرق خونت را… ببویم بیشتر در بیابان بودم و ترسیده بودم بارها هر قدر از پشت سر,از روبرویم بیشتر هر قدر از دست تازیانه اش کردم فرار آن سیاهی باز می آمد,به سویم بیشتر @emame3vom هر چه کمتر گریه کردم هرچه کمتر گم شدم هی تبسم کرد و زد سیلی به رویم بیشتر از همان عصری که دیدم خیمه ها آتش گرفت با همه قهرم ولیکن,با عمویم بیشتر بعد از آن روزی که من از قافله جا مانده ام عمه دقت میکند هر شب به مویم بیشتر از همان روز است که قطره به قطره جای آب لخته لخته می چکد خون از وضویم بیشتر عمه می داند ولیکن من نمی دانم چرا درد دارد زخم گوشم از گلویم بیشتر؟ او گلی گم کرده دارد من پدر گم کرده ام من تو را از عمه جان باید بجویم بیشتر 🔹 🔹
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست بیدق سلطنت افتاد کیان را ز کیان سلطنت سلطنت توست که پاینده لواست نه بقا کرد ستمگر نه بجا ماند ستم ظالم از دست شد و پایه مظلوم بجاست زنده را زنده نخوانند که مرگ از پي اوست بل که زنده‏ست شهيدي که حياتش ز قفاست‏ دولت آن يافت که در پاي تو سر داد ولي اين قبا،راست نه بر قامت هر بي سر و پاست‏ تو در اوّل سر و جان باختي اندر ره عشق تا بدانند خلايق که فنا شرط بقاست‏ تا ندا کرد ولاي تو در اقليم الست بهر لبّيک ندايت دو جهان پر ز صداست‏ رفت بر عرشۀ ني تا سرت،اي عرش خدا! کرسي و لوح و قلم، بهر عزاي تو به پاست‏ «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 دیوان شمع جمع .
الهی! بهر قربانی به درگاهت، سر آوردم نه تنها سر برایت بلکه از سر، بهتر آوردم پی ابقای «قَد قامت»، به ظهر روز عاشورا برای گفتن «الله اکبر»، اکبر آوردم علی را در غدیر خم،نبی بگْرفت روی دست ولی من روی دست خود، علیّ اصغر آوردم برای آن که هم‌دردی کنم با مادرم زهرا برای خوردن سیلی،سه ساله دختر آوردم علی انگشتر خود را به سائل داد امّا من برای ساربان، انگشت با انگشتر آوردم منِ «ژولیده» می‌گویم،حسین‌بن‌علی گفتا: الهی! بهر قربانی به درگاهت، سر آوردم «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
Babolharam Taheri shab10.mp3
1.55M
|⇦•نجوا با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾┈┈•
Babolharam Taheri shab10_1.mp3
4.57M
|⇦•روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 🔴
|⇦•نجوا با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• نماز پشت سر تو چه عالمی دارد نظر به چشم تر تو چه عالمی دارد زِ خواب ناز گذر کردنُ تماشایِ نیایشِ سحر تو چه عالمی دارد نشسته ام به هوایِ نگاه مرحمتت که بر دلم نظرِ تو چه عالمی دارد چه می شود سفری من ملازمت باشم به کربلا سفر تو چه عالمی دارد میانِ روضۀ اربابِ بی کفن شورِ غم پر از شرر تو چه عالمی دارد آقا بیا که زینبِ کبری تو را صدا می زد سر بریدۀ آقا تو را صدا می زد اين الطالب بدم المقتول بكربلاء امشب قبل ازینکه شعر روضه برات بخونم دوست دارم همینطور که رو به قبله نشستی، محضر آقات سلامی عرض کنیم ، همۀ شهدا و امام عزیز و همه اونایی که دستشون از این دنیا کوتاهِ امشب همه رو سهیم این روضه کنید. «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» ____. .
|•روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• می شود روشنیِ خیمه بمانی تا صبح مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح می شود رحم کنی حرفِ جدایی نزنی تا پِیِ چاره مرا سر نَدوانی تا صبح منتت دارمُ میخواهم اگر راهی هست محضِ این خاطرِ آشفته بمانی تا صبح چه به روز تو بیارند خدا می داند زنده نگذاردم این دل نگرانی تا صبح روبرویِ تو اگر گریه امانم بدهد برندارم نگه از رویِ تو آنی تا صبح دهنِ خشک و لبِ پرترکت نگذارد دل رنجور مرا تاب و توانی تا صبح بغض پاپیچِ گلویم شده و می ترسم کار دستم دهد این سوز نهانی تا صبح بنشین سیر نگاهت کنم ای یوسفِ عشق لحظه ها می رود و نیستم و نیست... می شود فاتحۀ پوشیه و روسریِ خواهر خون جگر از پیش بخوانی چشم بارانیتان می دهد امشب خبرم از بلایی که قرار است بیاید به سرم وای بر حالِ دلِ خواهر تو فردا عصر می خورد چنگ به بال و پر تو فردا عصر آسمان را زِعطش دود فقط خواهی دید رمقی نیست به چشم ترِ تو فردا عصر سر شش ماهۀ تو می شود آویز به پوست ارباً ارباست علی اکبر تو فردا عصر می برد لشکری از نیزه حوالیِ حرم تکه تکه تن آب آورِ تو فردا عصر تک و تنها وسط دشت و بیابان چه کنم دامنش سوخت اگر دختر تو فردا عصر چنگِ یک مشت سنان در طمعِ گیسویت می زند پرسه به دور و بر تو فردا عصر هر قدر نیزه و شمشیر و تبر جمع کند بیشتر چشم شود پیکر تو فردا عصر چکمه ای سرخ میفتد به رویِ سینه تو خنجری کُند رویِ حنجر تو فردا عصر سخت دعواست سر جایزۀ بیشتری بین گودال برای سر تو فردا عصر آخرین خواهشم این است دعا کن برسد زودتر از نفسِ آخر تو فردا عصر *دعایِ زینب مستجاب شد .. زودتر رسید .. قبل ازینی که نانجیب بخواد رویِ سینۀ داداش بشینه .. اما از داخل گودال ابی عبدالله فرمود برو زینبم ..(روضه هارو جلوتر نیارم) امشب اومد یه سری به خیمه عباس بزنه ، جلو در خیمه ها قمر بنی هاشم ایستاده مانند شیر داره پاسبانی میده .. یه وقت دید از دور یه سیاهی داره نزدیک میشه ، عباس فرمود هر کجا هستی بایست؛ جلو تر نیا. به خیمه های حسینم نزدیک تر نشو ، یه وقت دید صدای آشناست ، فرمود داداش من زینبم .. چند لحظه اجازه میدی باهات کار دارم .. عباس مثل یه غلام مقابل این خواهر و برادربوده. محضرش رو خاک افتاد ، سیدتی و مولاتی امر کن" یه امشبُ میتونید راحت بخوابید ، چرا از خیمه ها بیرون اومدید؟ فرمود عباسم! اومدم یه خاطره ای رو برات زنده کنم ، شب بیست و یکم ماه رمضان یادته؟ عباس که می دونه زینب چی می خواد بگه. بله عزیزدلم یادمه . یادته بابام فرمود به جز بچه هایِ فاطمه کسی تو این اتاق نباشه تو این حجره همه برن بیرون .. توام سرتو انداختی پایین همچین که اومدی از حجره بری بیرون ، بابام صدا زد عباسم تو وایسا قربونت برم .. همه حرفام با توِ امشب. یادمه عزیزدلم. یادته اون شب دست حسین رو تو دست تو گذاشت؟ فرمود عباسم کربلا نیستم حسینم رو یاری کنم. عوضِ من همه جا باید حامیِ حسینم باشی. گفت همه رو یادمه بی بی جان. چرا داری این حرفارو می زنی؟ فرمود عباس شنیدم امروز برات امان نامه آوردن .. صدا زد خانم صبر کن فردا من به اینا جنگیدنُ مشق می کنم. اینا فقط می خواستن منو خجالت زدۀ تو کنن .. اگه هزار بار بمیرم دست از حسینم نمی کشم ..امشب بگو به آقا برای تو که کار نداره. زهیر عثمانی مذهب بود همه جا از تو فرار کرد. هر جا خیمۀ تو زده می شد می گفت خیمۀ منو یه جا دیگه بزنید من چشمم به چشم حسین نیفته. تو اونو آوردی تو آغوش خودت قرار دادی ، آقا ما بدیم می دونیم اما یه عمرِ گریه کنِ تواییم آقاجان .. اگه تو بخوای میشه این بدم خوبش کن .. همه جا فراری بود ، تو یه منزل خیمه هاشون نزدیک هم بود پیک ابی عبدالله اومد زهیر ، آقا منو دنبال تو فرستاده؛ میگن لقمه نزدیکِ دهانش بود همینجور موند ، همسرش گفت پاشو خجالت بکش پسر فاطمه دنبال توِ میگن رفت تو خیمۀ حسین .. حسین چی گفت هیشکی نمی دونه .. اما وقتی که برگشت گفت خانم منم کربلایی شدم .. منم دارم با این قافله میرم .. همین زهیر امشب رجزخوندنش از همه قشنگ تر بود وقتی ابی عبدالله فرمود من چراغارو خاموش می کنم هر کی می خواد بره ، دست زن و بچه تونو بگیرید اینا با من کار دارن ، فقط میخوان منو بکشن. اولین کسی که تو اصحاب بلند شد زهیر بود گفت آقا اگر هزار بار مارو بکشن در راهِ تو ، هزار بار بدنمونُ آتیش بزنن، خاکسترمونُ به باد بدن ، باز میام دور تو میگردم .. .
Babolharam Taheri shab10_3.mp3
1.26M
|⇦• زمزمه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری✨⇦• •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈•
سلام الله علیها همه امید بچه ها ...عمه نشد از ما دمی جدا عمه تا عمو در کنار علقمه ماند شد اباالفضل خیمه ها عمه پدرم روی خاک و نیمه ی شب از پی بچه ها دوتا عمه هر طرف ناله در بیابان بود شد همه دشت یک صدا: عمه! عمه از خیمه تا به مقتل رفت گفتم عمه نرو   ...   کجا عمه؟ شبی از ناقه تا که افتادم ناله کردم بیا    بیــــا عمه .... مانده ام بانویی که آن شب بود مادرم فاطمه است یا عمه؟ هر کجا تازیانه بالا رفت زود تر گشت جان فدا عمه شهر تا ازدهام شد طفلی داد زد زیر دست و پا عمه کاش عمو بود تا که در نورش بکشد خار پای ما عمه تا نبینیم گریه ی هم را من جدا گریه و جدا عمه دیشبی را دلم به دریا زد شکوه آغاز کرد با عمه که مگر نیست احترام یتیم آیه ی مصحف خدا عمه؟ پس چرا اهل شام مسخره کرد گریه های یتیم را عمه؟ سایه ات مستدام بر سر من ای علمدار کربلا عمه! راستی مرگ خود طلب کردی من بمیرم.... شما چرا عمه؟ 🔹 🔹
4_5899802807065641119.mp3
3.52M
✅یه داستان شنیدنی(رسول ترک) 🔊بسیار شنیدنی و زیبا👆👆
Hashemi-Nezhad--Rasol-Turk.mp3
3.89M
#بسیار_ویژه_شنیدنی 🌷 توبه رسول ترک
• زمزمه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ عاشورا سال 1397 به نفسِ حاج محمد طاهری امشب داداش ، الهی خراب شه سرم آسمون امشب داداش ، اگه میشه بیشتر با زینب بمون امشب داداش ، برام انقد از فردا روضه نخون یه کم بشین کنارم ، دیگه طاقت ندارم فردا باید چجوری ، سر رو جسمت بذارم انقدر از من نگیر هی ، سراغِ پیرهنت رو میخوام تا صبح ببوسم ، رگهایِ گردنت رو جانم حسین .. حسین جان ... ان شاالله که ، دیگه امشبِ خیمه فردا نشه ان شاالله که ، قد تو تویِ علقمه تا نشه ان شاالله که ، تنِ اکبرت ارباً ارباً نشه شیرخواره ت کاش که فردا ، از بی آبی نسوزه تیر دشمن سرش رو ، روی سینه ت ندوزه فردا باید ببینی ، خندۀ دشمنارو من هم باید ببینم ، غارتِ معجرارو جانم حسین .. حسین جان ... ___. .