eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
586 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. بند1⃣ بابایی نمیگی رفتی کجا بی خبر؟ منو هم با خودت چرا نبردی سفر؟ حالا اومدی تعریف میکنم یه شبی خواب دیدم که آوردی سوغاتی گل سر دشت لاله زاره صحرای پیرنم خیلی روضه داره زخمای بدنم خوشحالم واسه اینکه مثل تو شدم زخمیه دهنم چیزی نمیگی، برای من از سفرت بابایی چیزی نمیگی، قهری مگه با دخترت بابایی چیزی نمیگی، بگو چی اومده سرت بابایی من الذی ایتمنی بابا بابا بند2⃣ شعرایی که بهم یاد دادیو بخونم؟ میخونم ولی شاید بگیره زبونم یادته که ازم میپرسیدی عزیزم منو چند تا دوسم داری بگو بدونم؟ حالا که رسیدیم به هم بالاخره حالا که بهترین لحظه ی سفره ای کاش روی شونت میذاشتم سرمو تا خوابم ببره گریه میکنم، حرف منو میفهمه تنها اشکم گریه میکنم، درد منو کرده مداوا اشکم گریه میکنم، خون لبتو میشورم با اشکم من الذی ایتمنی بابا بابا بند3⃣ بابا از آدمای بد شام چی بگم؟ حتی گفتنشم سخته برام چی بگم؟ آخه بر میخوره به غیرتت میدونم کعب نیزه چکار کرده باهام چی بگم؟ دیگه از این دنیا رقیه شده سیر خیلی زجرم دادن نامردا تو مسیر با اینکه گرسنه بودم تازیونه خوردم یک دل سیر هرچی زدنم، اسم تو رو نبردم از یاد بابا هرچی زدنم، بازم صدات زدم با فریاد بابا هرچی زدنم، حجابم از سرم نیفتاد بابا من الذی ایتمنی بابا بابا شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. بند1⃣ عمه بیا بهم بگو صبح شده یا هنوز شبه چشام دیگه سو نداره شاید به خاطر تبه سکینه خواهرم تویی فک کردم عمه زینبه سرم سنگینه گلوم میسوزه گمونم سرما خوردم میشه که بیام زیر چادرت آخه از سرما مُردم تو این شبِ سرد کلافم کرده گونه های خون مُرده ام بخوابم به کدوم پهلوم از این پهلوم به اون پهلوم یکم امشب بمون پهلوم سکینه خواهر بند2⃣ من که دلیلشو گفتم تو واسه ی چی بیداری دلخوری من از زجره تو از کی دلخوری داری نمیخواد پیش من اینقدر گریه هاتو نگه داری آها فک کنم دلیل بغضت مهمونیِ امشب بود با حرفای اون مَرده توی قصر جون تو هم رو لب بود مثل همیشه الحمدلله با ما عمه زینب بود بابا بیاد بهش میگم از اون مَرد و چشش میگم به تو زد حرف زشت میگم فراموشش کن شعر: ✍ سبک: 🎼 انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. بند1⃣ شام را ویران کرد گریه‌ های رقیه کاخ دشمن لرزید با صدای رقیه فتنه از هم پاشید زیر پای رقیه رقیه با گریه مدافع دین شد بقاء کرب و بلا با رقیه تضمین شد رقیه معنای جهاد تبیین است رساترین راه و رسم انتظار این است دردانه ی اباعبدالله، ریحانه ی اباعبدالله شمع همیشه سوزان عشق، پروانه ی اباعبدالله مددی یا رقیه بند2⃣ دختران شیعه در رکاب رقیه در امان از فتنه با حجاب رقیه حفظ چادر یعنی انقلاب رقیه حیا و عفت با رقیه معنا شد جهاد گریه به اشک رقیه احیا شد به عالمی فهماند طریق حق این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است ماه شب اباعبدالله، ذکر لب اباعبدالله هم زینت عمو عباس و، هم زینب اباعبدالله مددی یا رقیه بند3⃣ عالمی را سوزاند سوز آه رقیه کودکان مظلوم در پناه رقیه فاطمیون هستند در سپاه رقیه رقیه ثابت کرد که فتنه محکوم است وَ حق همیشه عزیز است اگر چه مظلوم است رقیه سردار قیام امروز است که اشک و ناله‌ی مظلومیت ستم سوز است یاد آور اباعبدالله، همسنگر اباعبدالله شد یک تنه به شام و کوفه، سرلشگر اباعبدالله مددی یا رقیه شعر و سبک: .👇
. بند1⃣ معیار عفاف و الگوی حجابه شاگرد عقیله در فن خطابه رقیه رقیه ذکر مستجابه آسمونیا محضرش زدن زانو عرض ارادت میکنن به این بانو نورٌ عَلٰی نورِ که حتی خورشیدم نمیتونه باهاش بشینه رو در رو رقیه ساداته گوهر نایابه رقیه ساداته دلبر مهتابه رقیه ساداته ثانی زهرا و رقیه ساداته کوثر اربابه بند2⃣ تسکین حسینه وقتی غصه داره امید ربابه وقتی بی قراره تو خونه ی ارباب صاحب اختیاره محشری بر پا میکنه توی محشر وقتی دستش رو میگیره علی اکبر کسی که جاش رو شونه های عباسه بهتره که ما هم به پاش بریزیم سر رقیه ساداته به حسین حساسه رقیه ساداته هستی عباسه رقیه ساداته معنی آرامش رقیه ساداته حضرت احساسه بند3⃣ پا به پای زینب حامیه امامه با دستای بسته پیروز قیامه نور در حجاب و تیغ در نیامه نوه ی حیدره غیور و دلیره زیر بار ذلت یه لحظه نمیره کی میگه رقیه اسیر دشمن شد عالم و آدم توی دامش اسیره رقیه ساداته شأن بی تکراره رقیه ساداته مخزن اسراره رقیه ساداته فاتح میدان ها رقیه ساداته زینب کراره شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. 1403 بند1⃣ آی اونیکه دختر داری خیلی حواست جمع باشه توی زندگیش هیچ موقع نکنه چیزی کم باشه بابا شدی واسه اینکه ماه شب تارش باشی همه تلاشت این باشه همیشه کنارش باشی دختر جونش بستَس به جون بابا زنده نمیمونه بدون بابا انگاری دنیا مال اونه وقتی بالا سرش قصه میخونه بابا دخترها به لطافت گل یاسن خیلی رو باباشون حساسن همه اینو میدونن دخترها یکی یه دونه‌ی باباهان چراغ خونه‌ی باباهان همه اینو میدونن عشق میگن خدائیه راست میگن دختر میگن بابائیه راست میگن بند2⃣ منکه خنده‌های بابام همه خوشی دنیام بود هر جا که سفر میرفتم همیشه بابام همرام بود بغل عمو یا اینکه روی دوش بابام بودم به هر بهونه روز و شب تو آغوش بابام بودم زل میزدم توی چشای بابام آرامش من بود صدای بابام بعد یه عالم بوسه و نوازش میخوابیدم آروم رو پای بابام یادم هست که بچه‌گونه صدام میزد وقتی شونه به موهام میزد یاد اون روزا بخیر یادم هست با خنده های من میخندید بی بهونه منو میبوسید یاد اون روزا بخیر عشق میگن خدائیه راست میگن دختر میگن بابائیه راست میگن بند3⃣ این دنیای نامرد آخر چی به حال و روزم آورد قرعه‌ی اسیری توی کودکی به نام من خورد با تاول پا راه رفتن خیلی واسه من مشکل بود یکی دو قدم نه آخه راهی که چهل منزل بود یادم نمیره توی صحرا موندم خوابم که برد از قافله جا موندم من موندم و ترس از سیاهی شب رفتن همه تنهای تنها موندم خواب بودم یه دفه صدای زجر اومد اومد و بی هوا سیلی زد غرور منو شکست خواب بودم چه بلایی به سرم آورد منو رو زمین کشید و برد غرور منو شکست عشق میگن خداییه راست میگن دختر میگن بابائیه راست میگن شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد .👇
. بند1⃣ رمق ندارم خسته ی خستم اروم نداره دل شکستم عمه کمک کرد که من نشستم نمیبینه چشمام از روزی که سیلی خوردم بسکه عذابم دادن روزی هزار بار مردم از درد پهلو بابا خدایی کم اوردم نبودی تا ببینی که دستامو بستن ادمای حقیری که دنیا پرستن همونا که تو گودال رو سینت نشستن بند2⃣ دلم گرفته از این زمونه از مادر تو دارم نشونه موهام سفیده قدم کمونه کاشکی می شد بابایی منو بغل میکردی تلخی این روزا رو مثل عسل میکردی سختی این شب ها رو با خنده حل میکردی یادته ناز من رو چقدر میخریدی دست پر مهر تو رو سرم میکشیدی چی آوردن سر من چی خوب شد ندیدی بند3⃣ خدا میدونه که چی کشیدم وقتی سرت رو رو نیزه دیدم شکر خدا که به تو رسیدم تا که لباتو دیدم دلم کباب شد بابا انگار که دنیا روی سرم خراب شد بابا آرزوهام بعد از این نقش بر آب شد بابا منو بردن اسیری و گفتن ثوابه اگه دستم کبوده برای طنابه بیا بابا بریم با هم از این خرابه شعر و سبک: ✍ انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. 1403 بند1⃣(امام زمانی ثابت ده شب) صاحب عزای محرم‌ها، سرت سلامت سینه زن داغ عاشورا، سرت سلامت برای خون گریه کردن‌هات، بمیرم آقا (سرت سلامت ۲) توو این شبهای پریشونی، آقا جانم توی کدوم روضه مهمونی، آقا جانم کجا داری نوحه می‌خونی، آقا جانم یوسف تنهای زهرا یه سر بیا امشب اینجا قدم بذار رو چشم ما بند2⃣ خوش اومدی ای امید من، صفا آوردی چشای تارم شده روشن، صفا آوردی خورشید من بعد چل منزل، رو نیزه بودن (صفا آوردی ۲) بیا بشین پیش دخترت بابا بابا بگو کجا مونده پیکرت بابا بابا چرا اینقد زخمیه سرت بابا بابا اسم تو رو هر وقت بردم از حرمله سیلی خوردم عمه نبود من میمردم بند3⃣ زخمای روی سرم کار، قوم یهوده منو اینقد کعبه نی زدن، تنم کبوده همه اینا واسه اینه که، تو اون شلوغی (عموم نبوده ۲) اون شبی که گم شده بودم توی صحرا کاشکی میومد عمو جونم  پیشم اما زجر اومد و بی هوا کشیدم رو خارا با اینکه افتادم از پا دووم آوردم تا حالا ولی دیگه خستم بابا شعر: سبک: شعر بند ثابت امام زمانی: .👇
. 1403 (سبک ثابت ده شب) بند1⃣ عمه ببین عمه ببین دل خسته را جان آمده موی مرا شانه بزن گیسو پریشان آمده امشب شب یلدا شده مهتاب من پیدا شده از روی نیزه عاقبت قاری قرآن آمده شد تعبیر خواب من جواب من حسین حسین آمد آرزوی مستجاب من حسین حسین بابای به خاک و خون خضاب من حسین حسین بند2⃣ بابا چرا بابا چرا با من نمی‌گویی سخن با دختر غم دیده‌ات چیزی بگو حرفی بزن از دست سنگین سنان از ضرب چوب خیزران بابا شکسته مثل تو ابروی من دندان من دور از من چرا بودی جدا بودی حسین حسین وقتی که زمین خوردم کجا بودی حسین حسین مثل من به زیر دست و پا بودی حسین حسین شعر و سبک: ، انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. 1403 (سبک ثابت ده شب) بند1⃣ عمه ببین عمه ببین دل خسته را جان آمده موی مرا شانه بزن گیسو پریشان آمده امشب شب یلدا شده مهتاب من پیدا شده از روی نیزه عاقبت قاری قرآن آمده شد تعبیر خواب من جواب من حسین حسین آمد آرزوی مستجاب من حسین حسین بابای به خاک و خون خضاب من حسین حسین بند2⃣ بابا چرا بابا چرا با من نمی‌گویی سخن با دختر غم دیده‌ات چیزی بگو حرفی بزن از دست سنگین سنان از ضرب چوب خیزران بابا شکسته مثل تو ابروی من دندان من دور از من چرا بودی جدا بودی حسین حسین وقتی که زمین خوردم کجا بودی حسین حسین مثل من به زیر دست و پا بودی حسین حسین شعر و سبک: ، انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. 1403 بند1⃣ صدیقه ی صغری حضرت رقیه ذریه زهرا حضرت رقیه یاس باغ بهشت از تبار طاها حضرت رقیه سر سفرش توی محرم وقتی میشم مهمون میگیرم رزق سالمو با چشم خیس بارون روا میشه حاجت قلبم این شبا با ذکر یارقیه خاتون حال خوب دلم از چشمم معلومه زندگیم تا ابد نذر این خانومه یا رقیه مدد بند2⃣ بیتاب و مجنون حضرت رقیم بی سرو سامون حضرت رقیم بی نیاز دنیام وقتی روضه خون حضرت رقیم خوش به حال اون کسی که شد نوکر رقیه میزنم زانو توی روضه محضر رقیه توی محشر شک ندارم که دستمو میگیره معجره رقیه ریشه ی چادرش ریشه و اصل من کاش باشن نوکرش نسلا در نسل من یا رقیه مدد بند3⃣ عالم و آدمه تا ابد فقیرش خوشبخته هرکس که باشه تو مسیرش با اینکه بین دشمن شده گرفتار عالمه اسیرش کارو بارم وقف تو روضش سال به سال محرم دلم و باز گره زدم به ریشه های پرچم اثر نون حلال بابام بوده که من هم نوکر رقیم حاجتم اینه که اگه قسمت باشه عاقبتم به خیر با شهادت باشه یا رقیه مدد شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. 1403 بند1⃣ اصل و نسبت میگه بی‌ همتایی رقیه چی بهتر از این نوه زهرایی رقیه عشقت به حسین اینو ثابت کرده به دنیا بابایی‌ترین دختر دنیایی رقیه چه مقامی داده خدا به تو ذکر تو هم شأنه با صلوات همه ی عالم آرزشونه یه روزی قربونی بشن برات پدرت کشتی نجاته و تویی معنای اهدنا الصراط زهرانشانی کهف امانی مافوق درک عقلی و فوق بیانی فخر زمین و فخر زمانی دریای لطف و رحمتی و بیکرانی بند2⃣ یک عمره فقط، دخیل دل رو به تو بستیم یک عمره سر ،سفره احسانت نشستیم هرچی داریم از کرم دستای توداریم مدیون توو، حرم بابای توهستیم همه می دونن با یه نیم نگات دردای بی‌درمون دوا میشه میگه این جمله رو با اعتقاد هرکسی که حاجت روا میشه با همون انگشتای کوچیکت چه گره های سختی وا میشه دل مبتلاته سر خاک پاته انقد کریمی که خود حاتم گداته تو صحن قلب هر شیعه جاته روزی سینه زن نمک روضه هاته بند3⃣ تو دلخوشی زینب و زهرای حسینی تو آینه ی روشن شب های حسینی کوثر که میگن، یکی از معناهاش رقیس دلخواه خدا، انا اعطینای حسینی ای عزیز جون امام حسین نوکری واسه تو عزته یه جور دیگه میفهمه تو رو هرکسی که اهل معرفته گریه های تو در غم امام جلوه مفهوم ولایته دنیا رقیه عقبا رقیه ای بهترین ترنم لبها رقیه محبوب قلب بابا رقیه جای تو روی شونه ی سقا رقیه شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. چن روزِ نیستی بیقرارم شبا رو تا سحر بیدارم چن شبه که از شدت درد چشمامو رو هم نمیذارم سخته رو خاکا خوابیدن کجایی بابا طعنه و دشنام شنیدن کجایی بابا نیستی ببینی که همش سوالامو با سیلی بهم جواب میدن کجایی بابا کجایی بابا منو ببر که ذره ای تاب و توون ندارم به غیر زحمت چیزی واسه عمه جون ندارم دارم میمیرم دیگه جون ندارم میبینی دیگه نیمه جونم تموم شده تاب و توونم فک نمی‌کردم که یه روزی برا تو لالایی بخونم دخترتو تو شام زدن لالایی بابا لگد به پهلو هام زدن لالایی بابا یادم نمیره روی نی با سنگ و با چوب تو رو جلو چشام زدن لالایی بابا لالایی بابا یادم نمیره زدنت برا ثواب عزیزم خیلی اذیت شدی تو بزم شراب عزیزم لالا لالا راحت بخواب عزیزم حالا که خوابیدی میگم ، اون شبی که موندم تو بیابون می دویدم رو خاک و خارا کف پاهام شد پرِ از خون یهو دیدم یکی اومد ، خدایی بد زد تا اومدم بگم کمک ، بهم لگد زد موهای سوخته مو کشید ، چیزی نگفتم اون لحظه مُردم که به تو حرفای بد زد حرفای بد زد حالا که هر دوتای ما خسته شدیم از اینجا منم میام با همدیگه بریم تا آسمونا پر بکشیم توی آغوش زهرا ✍ 👇👇👇
. صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم اجازه دادم سیه بپوشی به این سیاهی گنه بپوشی شده ضیافتم به پا رسیده موسم عزا شده محرم ز شهر کوفه رسد نوایی الهی آقا کوفه میایی خداکند نیاوری به همرت تو دختری عزیز زهرا در انتظارت نشسته کوفه ببین غرورم شکسته کوفه قسم به جان مادرت میاوری تو خواهرت عزیز زهرا ✍ ................... . صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم زخاک صحرا رسیده آوا خوش آمدی ای حاجی زهرا به پا نما تو خیمه ها به سرزمین کربلا به دست سقا عقیله با چه وقار کامل پیاده گردد ز عرش محمل اهل حرم مودب اند همه غلام زینب اند بیا تماشا عزیز زهرا صدایی آمد بیا حسین جان دلم گرفته در این بیابان مشو‌ دمی ز من جدا غم تو می کُشَد مرا غریب و تنها عزیز زهرا برس به داد دلم عزیزم بگو چه خاکی به سر بریزم اگر ببینمت اخا که مانده ای به زیر پا به خاک صحرا عزیز زهرا .............. . سه ساله اما بزرگ شامم شدم فدای راه امامم خرابه را کنم حرم مُحیِ نام حیدرم (من از تبار حیدرم) عزیز زهرا ببین چه کرده زمانه با من سرت گذارم به روی دامن مگر که مُرده دخترت چنین عوض شده سرت عزیز زهرا دو دیده واکن ببین عزیزم به این قیافه شکل کنیزم؟! لباس پاره ای به تن نخورده شانه موی من عزیز زهرا سلام الله علیها ............... . صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم کرببلا شد منای زینب رسیده وقت عطای زینب منم عقیلةُ العرب زینب هاشمی نسب عزیز زهرا منم از تبار ابوترابم وقار زهراست در این حجابم چادر من روی سرم شبیه کعبه محترم عزیز زهرا ز نسل جعفر زخون حیدر کشیده زینب زخیمه لشگر بیا و دست رد نزن به این دوتا جان حسن عزیز زهرا ............... . صدای ارباب به گوش آید خون محبان به جوش آید أنا قتیل العبرات منم سفینه نجات ای اهل عالم به کودکی من کوه وقارم بداند عالم حسن تبارم منم منم عبد خدا پارهٔ قلب مجتبی عمو حسین جان زخیمه دیدم . زمین تکان خورد به پهلوی تو . نوک سنان خورد میان‌پنجه موی تو به زیر پا گلوی تو عموحسین جان چه نا مرتب سرم جدا شد به سینهٔ تو‌ تنم رها شد کنار تو به ضربه ها شدم به به چکمه جا به جا عموحسین جان ......... . شده چه ماهی ز خیمه عازم یوسف نجمه جناب قاسم شاخهٔ یاسمن شده جوانی حسن شده جانم به قاسم به روی مرکب نشسته زیبا حسن کجایی بیا تماشا ببین شده عجب یلی بنام مرتضی علی جانم به قاسم به خاک صحرا چه آرمیده زیر لگدها چه قدکشیده شده شبیه مادرش شکسته صورت و سرش جانم به قاسم ................. . علیه السلام به روی دستم بخواب عزیزم بگو چه خاکی به سر بریزم ببین شدم در اضطراب دهم چه پاسخ رباب لای لای علی جان فدای چشمان نیمه بازت به خون نشسته گیسوی نازت چه بد بریده شد سرت شده دریده حنجرت لای لای علی جان دگر برایم نمانده صبری چه زود عزیزم میان قبری ببین تکان دست من خنده به روی من نزن لای لای علی جان ......... . دوباره زنده شده پیمبر به صورت تو علیِّ اکبر تویی بزرگ عالمین ابن الحسن ابن الحسین علیِّ اکبر تمام اهل حرم پریشان پیمبرانه روی به میدان به هر قدم که می روی قاتل جانم می شوی علی اکبر شدی به ضربه چه نامرتب تنت بریزد زروی مرکب به طرف ببینمت روی عبا بچینمت علی اکبر ........ . حضرت سقا علی خصائل باب الجوائج یا ابوفاضل ای پسر ام البنین یابن امیرالمومنین جانم اباالفضل به اهل خیمه قوت قلبی برای من تو کاشفِ کربی امیری و مؤدبی پشت و پناه زینبی جانم اباالفضل دعا کنم که زمین نیفتی همین ادرک اخا تو گفتی ز خیمه ها دویده ام ببین که قد خمیده ام جانم اباالفضل دودستت افتاد میان راهم به صورت تو خیره نگاهم چه کرده با تو این چنین ضرب عمود آهنین جانم اباالفضل ............. . در این شب غم به دیدهٔ تر به گوشم آید صدای مادر بنی نوردیده ام شهید سر بریده ام غریب مادر برس به داد دلم تو امشب بیا و بنشین کنار زینب به چشم تر ببینمت تا سالمی ببوسمت غریب مادر جدایی از تو شده عذابم دارم سوالی بده جوابم اگر جدا شود سرت به پیش چشم خواهرت بگو چه سازم .👇
. جواب نوحه: 🟢بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳🟢 شبهای ماه عزا همه در شور و شینیم نوحه خوان در ماتم گل زهرا حسینیم ثارالله امامی_بابی انت و امی انت قتیل العبرات یا حسین واویلا۳ انت اسیر الکربات یا حسین واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ رخت ماتم به تن شیعیان شد موسم داغ و هجران همه عالم گریان شد عرش و فرش واویلاست_باز این چه شور و غوغاست خیز و جامه نیلی کن روزگار ماتم شد ماه عاشقان آمد نوبت محرم شد بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ با کاروان شده دل نینوایی پاره ی قلب نبی شده کرببلایی با شور و با احساس_زانو گرفته عباس حسین به کربلا سفر میکند واویلا۳ زینب او سیه به بر میکند واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ داغ مسلم زده بر جان شراره در سلام آخرین لب دارالاماره گفتا نور عینم_کوفه میا حسینم کوفه مرا مونس و غمخوار نیست واویلا۳ یار و مددکار و پرستار نیست واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ از جرم ما گذری یابن الزهرا التوبه یابن الحیدر نظری یابن الزهرا بد کردم میدانم_سرگشته و حیرانم در کرببلا آمد حر ز کوفه با لشکر آمد که ببندد ره بر حسین بی یاور بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ شهر شام و جور آل امیه سفره های نذری و درد دل با رقیه از هجرت نالانم_بابای مهربانم عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا۳ خرابه امشب شب یلدا شده واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ ششمین‌شب‌در انجمن‌شور سرمستی‌در دل قاسم بن المجتبی سوی میخانه مایل بر گردش مستانه_شمع و گل و پروانه طفل یتیم حسنم ای عمو واویلا۳ قاسم گل پیرهنم ای عمو واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ شب هفتم قلب طفلان روی خاک نمناک است لبهای طفل رباب ز عطش چاک چاک است شش ماهه بی تاب است_در خیمه قحط آب است اصغر من کی به زبان آمده واویلا۳ حرمله با تیر و کمان آمده واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ شب هشتم نام ماه شب لیلا میان است اشبه الناس نبی سوی میدان روان است گفتا با دل زار_بابا خدا نگهدار شد روان سوی میدان شهزاده علی اکبر بر سرش حسین بنهاد عمامه ی پیغمبر بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ شب تاسوعا روضه ی علم و دست و مشک است چشم ساقی پر خون و دگری پر ز اشک است لب تشنه جان داده_دستش قلم افتاده امشب شب تاسوعاست در کرببلا غوغاست در حریم شاه دین بانگ العطش بر پاست بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ شب عاشورا عطر آگین به نوای قرآن است امشب دیگر حسین به حریمش مهمان است امشب را عبادت_فردا روز شهادت وا مصیبتا امشب آه از غم فردا میشود حسین کشته ظهر روز عاشورا بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ ظهر عاشورا شرر به دل عالمین است وقت محشر گشته یا روز قتل حسین است خون شد قلب زهرا_واویلتا واویلا سلطان دین بی یاور است ای خدا واویلا۳ تنها میان لشکر است ای خدا واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ عصر عاشورا سر از تن بابا بریدند با صدای ذوالجناح همه بیرون دویدند گریان و محزون است_یال و کاکل پر خون است شاه شهیدان چه شد ای ذوالجناح واویلا۳ باب یتیمان چه شد ای ذوالجناح واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ شام عاشورا یاران به جنان پر کشیدند لاله های فاطمه همه در خون تپیدند فرش راه طفلان_گشته خار بیابان شام غریبان حسین امشب است واویلا۳ اول رنج و محن زینب است واویلا۳ بأی ذنب قتلت یا حسین واویلا۳ فدای‌جسم‌اطهرت یا حسین واویلا۳ 📚اشک فرات،جلد دوم،صفحه۶۱: 👇
❁﷽❁ :می گذرد کاروان... ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ عمه شدم بی قرار خسته ام از انتظار جان به لبـــم آمده از تب این اضطرار خواب دیدم مهمانم می رسد آرام ایــن جـــانم می رسد عمــه بگـو یک جواب معنـی و تعبیـر خواب رفتـــه قــــرار از دلـم مُردم از این اضطراب می آید بر گوشـــم زمزمه لالایی می خــواند فاطمه این طبــقِ غـرقِ نور بوی پـــدر مــی دهد این سر خونین بر آن عطر سفـــر می دهد مهمان داریم امشب عمه جان من هـــم بابا دارم شـــامیان ! عمه ببین نیمه شب قــرص قمــــر آمده شـــام سیــــاه مرا نــور سحــــر آمده انتـــظارم دیگر سر رسید آخـــر بابایم با سـر رسید قـــاریِ قـــــرآن من زینـــت دامـــان من خوش آمدی از سفر شـدی تو مهمان من سلامٌ علَی الشَیبِ الخَضیب سلامٌ علَی الخَـــدّ ِ التَّـــریب رقیـــه قـــربـــان آن لبهــای عطشـــان تو چه کرده آن خیزران بــا لب و دنـــدان تو آه از طشت و چوب خیزران آه از گریـــه های عمـــه جان بکـــن نگــاهم بابا ببیـــن تو آهم بابا مرا ببــر با خودت خستـــهٔ راهم بابا بیزار از شام و بازار شدم نالان از بزم اغیـــار شدم بابای مظلومم یاحسین(۲) ┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈ ✍شعر:رقیه سعیدی (کیمیا)
4_5961031319671537999.ogg
51.7K
نوحه شب سوم یا حسین علیه السلام شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین...
11_14030112_جان_نثاران_امام_زمان_عج_مراسم_21_رمضان.mp3
9.19M
📌 📌 📌کربلایی وحید ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ زندگی بی تو حروم رقیه تویی عشق نا تموم رقیه من می‌خوام برا حسین بمیرم پیش چشمای خانوم رقیه شاه بانو حق داره اگه بهت سجده کنه ماه بانو تو به آغوش حسینی بهترین راه بانو میگه عباس بهت ماشاالله بانو حلمای حسین، زهرای حسین روشن شد به دیدنت چشمای حسین یاسین حسین، تسکین حسین ای دختر سه سالهٔ شیرین حسین یا رقیه مدد یا رقیه 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ندی ما رو به جایی حواله زندگی بی تو آره محاله من یقین دارم که کرده امضا کربلا هامو خانوم سه ساله ای بانو داره زندگیم با عشق تو میشه طی بانو قسمتم میکنی سوریه بیام کِی بانو میشه حرفامو بگی به سرِ رو نِی بانو مرآت حسین، سادات حسین معلومه که خیلی خاطر خواته حسین قرآن حسین، جانان حسین می‌خندی حسین میگه ای جان حسین ◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️◽️◾️
زمزمه، زمینه شب سوم (حضرت رقیه (س)) کمک کن از، خاکا بلند شم به خاطرِ، بابا بلند شم عمه بگیر، دو دستامو که نمی تونم، از جا بلند شم بابام اومد، ولی ببین یه غم دارم.. چه وضعیه؟!، نه مویی رو سرم دارم! بابا ببین، چقد آخه وَرَم دارم.. وای حسین بابا حسین، من الذی ایتمنی... تو دَندونات، شکسته من هم.. خاک روی موت، نشسته من هم.. تو پُرِ زخم، من پُرِ زخمم دو چشمای، تو بسته من هم.. بابا بگو، کی بُریده سرِ تو رو.. به خاک و خون، کشیده پیکر تو رو.. ولی نَگو، کی بُرده معجر تو رو!!.. وای حسین بابا حسین، من الذی ایتمنی... من و ببر، از این خرابه که بی تو این، روزا عذابه ببین بابا، که روی دستم جای غلاف، رَدِ طنابه ببین شدم، شبیه مادرت بابا سیلی بِهِم، میزنه زجرِ بی حیا خیر ندیدم، از کوفه تا شامِ بلا وای حسین بابا حسین، من الذی ایتمنی...
4_5883973971384210856.mp3
11.43M
بسم رب الحسین (ع) (س) بند۱: خوابن همه اما من بیدارم بازم ستاره ها رو می‌شمارم با اینکه رو نیزه از من دوری از همین راه دور دوست دارم درده که تو دوری ولی نا محرما نزدیکَمَن محکم بستم روسریمو بیزارم از دیده شدن دوری ولی با تو صحبت دارم حیف که نمیتونم لکنت دارم گم شده بودم و عمه دق کرد خیلی واسه همه زحمت دارم بند۲: دلتنگِ صداتم بابا جونم حرفی بزن باهام مهربونم قرآن می‌خونی از روی نیزه خیلی خیلی بابایی ممنونم از نیزه‌ت دورم میکنن با گریه اصرار میکنم پای نیزه زار میزنم دنیا رو بیدار میکنم سخته ولی بابا حالم خوبه غصه نخوریا حالم خوبه اگه تو بغلت باشم حتی با این کبودیا حالم خوبه بند۳: خوش برگشتی پیشم ای محبوبم حالا که اینجایی خوبِ خوبم با اشکام زخماتو وقتی شستم خاکسترِ موهاتو می روبم ای سر زخمی تو هنوز بابای زیبای منی این ویرونه قصره منه وقتی روی پای منی درد نداره دیگه زخم ابروم درد نداره دیگه دست و بازوم پیش تو بابایی من خوشبختم غم ندارم اگه باشی پهلوم
. سبک: نکنه روبرومی خوش اومدی عزیزم خوش اومدی بابا جون با سر و روی خونی با موهای پریشون خوش اومدی امیدم خوش اومدی خرابه لبای تو پر از خون چشای من پر آبه خوش اومدی بابا کنج ویرونسرای من درد و رنج و بلای من تمومه بابا یه کاری کن تا که دیگه بعد از تو بابا جون دخترت توی این ویرون نمونه بابا منو ببر، منو ببر، دلشکسته ام بابایی منو ببر، منو ببر خیلی خسته ام بابایی بابا حسین، بابا حسین، ای آروم جونم مهدی شریفی✍ .👇
. بند1⃣ شام را ویران کرد گریه‌ های رقیه کاخ دشمن لرزید با صدای رقیه فتنه از هم پاشید زیر پای رقیه رقیه با گریه مدافع دین شد بقاء کرب و بلا با رقیه تضمین شد رقیه معنای جهاد تبیین است رساترین راه و رسم انتظار این است دردانه ی اباعبدالله، ریحانه ی اباعبدالله شمع همیشه سوزان عشق، پروانه ی اباعبدالله مددی یا رقیه بند2⃣ دختران شیعه در رکاب رقیه در امان از فتنه با حجاب رقیه حفظ چادر یعنی انقلاب رقیه حیا و عفت با رقیه معنا شد جهاد گریه به اشک رقیه احیا شد به عالمی فهماند طریق حق این است که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است ماه شب اباعبدالله، ذکر لب اباعبدالله هم زینت عمو عباس و، هم زینب اباعبدالله مددی یا رقیه بند3⃣ عالمی را سوزاند سوز آه رقیه کودکان مظلوم در پناه رقیه فاطمیون هستند در سپاه رقیه رقیه ثابت کرد که فتنه محکوم است وَ حق همیشه عزیز است اگر چه مظلوم است رقیه سردار قیام امروز است که اشک و ناله‌ی مظلومیت ستم سوز است یاد آور اباعبدالله، همسنگر اباعبدالله شد یک تنه به شام و کوفه، سرلشگر اباعبدالله مددی یا رقیه شعر و سبک: انجمن تکیه نوکری مشهد 👇
. |⇦•خورشیید من... سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ سید امیر حسینی ●━━━━━━─────── من یه چی میگم قبل این روضه ای که میخوام بخونم، بعد تو میدونی و حضرت رقیه...همتون یه خلوت کنید با حضرت رقیه...این خانم حق و اختیار انتخاب ویژه داره.یعنی اگه کسیو رقیه چشمشو بگیره رد خور نداره. به هرکی ام نشون بده به باباش به عموش..به هرکی نشون بده، رو حرف این بچه حرف نمی زنن. حرف رقیه زمین نمی مونه. همه میخوان یجوری از دلش در بیارن. آخه این بچه رو خیلی زدن. کربلا تا شام زدنش. با بهانه بی بهانه زدنش. همه میخوان یجوری از دلش دربیارن... * فقط دختر حسین بود شبا از سرما خوابش نمی برد تو خرابه.. روزا از گرما میگفت بابا! همینطور داره صورتم پوست میندازه. از خوشگلی دخترت سراغ نگیر. دخترا اینجوری میگن دیگه. بابا از بَر و رو افتادم! اما من هنوزم دختر قشنگتم مگه نه؟ حالا مونده گریه کنی...* خورشید من آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه * امشب نخوای گریه کنی کِی میخوای گریه کنی؟ تقصیر حرارتِ تنور است این سوختگیِ زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلندِ دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسطِ شرابخواران کَت بسته به زور تازیانه «آه باباجان... آه باباجان...» برخورده به من چرا نبوده برخوردِ کسی مؤدبانه من دخترِ شاه عالمینم دادند ولی به من اعانه در راه شتر تکان نمی خورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم زمین دانه دانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه «بابایی بابایی بابایی بابایی...» این عین مقتله... از لشکر دشمنه. میگه دیدم یه دختری از وسط این اسرا بلند شد آرام و بی صدا که بقیه بیدار نشن یه وقت، رفت سمت نیزه بابا. همچین دور و برشو نگاه کرد کسی بیدار نشه. هی دست تکون داد اومد رو پنجه هی صدا میزد بابا! بابا! منم منم رقیه. بیا یه بغل به من بده. یه بغل به من بده. من دلم برات تنگ شده. من بغل تو رو نداشته باشم می میرم بابا خوشگلم. راوی قسم میخوره میگه دیدم نیزه خم شد، سر باباشو بغل گرفت. این صورت کبود رو گذاشت جای نیزهٔ خولی. تو نمیگی دل دخترت برات تنگ میشه. دخترت میمیره...* (این روضه مردن داره. کسی نشینه نگاه کنه ها. رفقا! خیلی بلا می بینیم با این روضه بخوایم راحت کنار بیایم. این روضه مردن داره...) با این پای زخم و خونی عمه بگو باید چیکار کرد هرجا میرم سنگه و خاره آخه کجا میشه فرار کرد؟ اگه نیای عمو اباالفضل اهل حرم بیچاره میشن یه عده پخشن توی صحرا یه عده هم توی آتیشن «آه آه بابا ...» بی آبی سخت تر میشه وقتی گیر یه مشت بی آبرویی حالا تو این هجوم دشمن ما چه کنیم با بی عمویی دیگه چی میخوای از وجودم ازم گرفتی تو بابامو نزن نزن یه لحظه وایسا خودم میدم گوشواره هامو «آه آه بابا...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇 توان نمانده بگیرم تو را در آغوشم هنوز درد بد نیزه مانده بر دوشم سر تو خوب شلوغ است،من خبر دارم ولی نگو که مرا کرده ای فراموشم پس از تو ای پدر تشنه لب،لبم شاهد به غیر زخم زبان شربتی نمی نوشم هنوز در اثر مشت های نامحرم تمام روز کنار خرابه مدهوشم چرا شبیه گذشته دگر نمی شنوم؟ صدای عمه ضعیف است یا که من گوشم...؟ از آن شبی که مرا زجر بی حیا ترساند به هر صدای بلندی ز ترس می جوشم خراش پنجه ی آن گرگ هار را بابا ز چشم زخمی تو با دو دست می پوشم ✍ .
بخش چهارم - زمینه (ملک و ملکوت عشق، ثارالله) - حاج محمود کریمی.mp3
10.47M
📋 🗓 اجرا:شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ملک و ملکوت عشق، ثارالله ای ثبت ثبوت عشق، ثارالله نور در بیوت عشق، ثارالله رمز جبروت عشق، ثارالله پاسخ قنوت عشق، ثارالله سرّ لایموت عشق، ثارالله ای صلابت حیدر، ثارالله سرّ هیبت حیدر، ثارالله نور صورت حیدر، ثارالله شمس دولت حیدر، ثارالله تیغ صولت حیدر، ثارالله شیر حضرت حیدر، ثارالله دربار تو از ملائکه، پره والله شأن اسمت، امر إرجعی صَدَقَ الله با یاد تو، گریه می‌کنم؛ آره والله با ذکر تو، سینه می‌زنم؛ بسم الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷
. 📋 🗓 شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محمود کریمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پنجه‌ی خصم، پر از موی پریشان من است عمّه، گریان من است سر بابای من امروز به دامان من است عمّه گریان من است عمّه‌جان! کنج خرابه، بیت‌الاحزان من است شاه، گریان من است مادرم زهرای اطهر، موپریشان من است شاه، گریان من است عمّه! بابا آمده؛ برخیز تا کاری کنیم آبروداری کنیم با لباس پاره باید میهمان‌داری کنیم آبروداری کنیم گوشه‌ی ویرانه را کرب‌وبلایت می‌کنم جان فدایت می‌کنم بوسه‌ای می‌گیرم و شکر لقایت می‌کنم جان فدایت می‌کنم کنج این ویران‌سرا، خورشید زهرا آمده عمّه! بابا آمده بی عمو عبّاس و اکبر از چه تنها آمده؟! عمّه! بابا آمده ای سر بی تن که در ویرانه، میهمان منی بهتر از جان منی یوسف زهرایی و میهمان کنعان منی بهتر از جان منی از سفر برگشته و میهمان دامان منی بهتر از جان منی با لبان خیزرانی، مرثیه‌خوان منی بهتر از جان منی گرچه از هجران تو، کوهی پر از دردم پدر کم نیاوردم پدر شام را با گریه‌ام، ویرانه‌ای کردم پدر کم نیاوردم پدر من اگر گریه کنم، عرش خدا می‌لرزد نوه‌ی زهرایم پای این سر، به‌خدا جان بدهم می‌ارزد نوه‌ی زهرایم امشب آغوشم شبیه سینه‌ی خیرالنّساست جای شاه کربلاست دامن خاکی من، هم‌رتبه‌ی عرش خداست جای شاه کربلاست گوشه‌ی ویرانه می‌میرم؛ حرم برپا کنم دختر زهرا منم ذکر یاعبّاس می‌گیرم، علم برپا کنم دختر زهرا منم پیش چشمش، بازکن چشمان بی‌سوی مرا شانه کن موی مرا عمّه! بابا آمده؛ آبی بزن رووی مرا شانه کن، موی مرا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇
. 📋 🗓 اجرا شب سوم محرم ۱۴۰۳ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زندگی بی‌تو، بی‌معنی بندگی بی‌تو، بی‌توحید عاقبت بی‌تو، بی‌رحمت روزگار بی‌تو، بی‌امّید تو نبودی، غرق تلاطم شده بودم توو شب دریا، گم شده بودم ابی‌عبدالله یا اباعبدالله قدر این حالو می‌دونم تا ابد از تو ممنونم من نمک‌گیر این‌خونم تووی این‌خونه می‌مونم از من این حالو که عاشقونس، نمی‌‌گیری چیزی که دادی به فقیرو، پس نمی‌گیری دل عاشق از خواستن تو، خسته نمی‌شه دری که با دست تو واشه، بسته نمی‌شه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله تربت لیلی از عشقه با همین تربت، پاکم کن کربلا، خاک عشّاقه بین عشّاقت، خاکم کن زندگیم بسته به موج پرچم عزاته برای من چایی روضه، آب حیاته بعد مردن هم، وقت رسیدن می‌شه تازه کفن که دستای منو بست، دست تو بازه ابی‌عبدالله یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷 .👇