eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
25.1هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
934 ویدیو
586 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍ مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگ‌تر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگ‌تر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری‌ات از زمان بزرگ‌تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگ‌تر است هزار مرتبه الله اکبر از اینکه علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگ‌تر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ‌تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگ‌تر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگ‌تر است .
❣﷽❣ 🌸 🌺 🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان بگو مکرّر صلوات بر اشبه ناس، بر پیمبر صلوات میلاد علی بن حسین بن علی است ناز قدم علیِ اکبر صلوات 🔰🌺🔰🌺🔰 بر قامت دلربای دلبر صلوات بر نور جمال علی اکبر صلوات او بود خلاصه علی و احمد بفرست به پیغمبر و حیدر صلوات 🔰🌺🔰🌺🔰 برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟ یا جلوه ای از بهشت سرمد آمد با دیدن اکبرش چنین گفت حسین یک بار دگر بوی محمّد آمد 🔰🌺🔰🌺🔰 بر جلوه‌ی خِلقت پیمبر صلوات بر چهره‌ی غرق نور اکبر صلوات تقدیم به آن جوان رعنا، که بُوَد سر تا به قدم شبیه حیدر، صلوات ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 شادی همه دراین شب مسعود کنید همراه حسین روبه معبود کنید چشمان حسود کور، بایک صلوات اسپند برای اکبرش دود کنید 🔰🌺🔰🌺🔰 سر تا به قدم نور خدایی، اکبر! مثل پدرت گره گشایی اکبر نام تو علی و خُلق تو مصطفوی تلفیق علی و مصطفایی اکبر 🔰🌺🔰🌺🔰 در روز جوان از شهدا باید گفت از گل پسر خون خدا باید گفت فرخنده ولادت علی اکبر را تبریک به شاه کربلا باید گفت 🔰🌺🔰🌺🔰 ما پیرو قرآن و پیمبر هستیم ما شیفتگان علی اکبر هستیم در روز جوان به دشمنان می گوییم ما نسل جوان، مطیع رهبر هستیم ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 در سحر گاهی از مه برکات چون به مسجد شدم به شوق صلاة هاتفی با نوای زیبا گفت بر اذان گوی کربلا صلوات ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 گُل از نفس بهار، چیدن دارد اوصاف گُل سُرخ، شنیدن دارد با دیدن اکبرش شکفت و گفتند خنده به لب حسین، دیدن دارد ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 شادی ز رخ حسین پیدا شده است برچهره ی گُل، غرق تماشا شده است با آمدن علیِ اکبر، دیدند فصلی ز کتاب کربلا وا شده است ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 این گُل که شکفته عطر جنّت دارد اندازه‌ی فردوس، طراوت دارد از یُمنِ شکفتن علی اکبر ارباب به خانه اش، ضیافت دارد ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 ادب را حد اعلا می‌پسندد قدم را پشت بابا می‌پسندد ببین بالا بلند کربلا را خودش پایین پارا می‌پسندد ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 باخلق پیمبر آمده...ای جانم باهیبت حیدر آمده... ای جانم تبریک ملائکه بهم می‌گویند زیرا علی اکبر آمده...ای جانم ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی تبریک میلادِ علیْ اکبرِ ارباب شده 🔰🌺🔰🌺🔰 نوزاد حسین جلوه اش مصطفویست دقت که کنی خَلقاً و خُلقاً نبویست تبریک بگویید به ارباب که او نامش ، نسبش ، خودش ، جمالش علویست 🔰🌺🔰🌺🔰 از صورت چون ماه پيمبر خواندند از هيبت و اقتدار حيدر خواندند شد جلو‌ه‌ی احمد و على، آینه‌ای آن آينه را علیِّ اکبر خواندند 🔰🌺🔰🌺🔰 شد غُرّش رَعد، مست از تکبیرت شد صاعقه، ماتِ ضربت شمشيرت با جذبه ي حيدرانه ي چشمانت مُلک و ملکوت مي‌شود تسخيرت 🔰🌺🔰🌺🔰 لرزانده شکوهت تنه‌ی لشکر را بر هم زده‌اي هيمنه‌ی لشکر را طوفان نگاه تو ز هم پاشيده‌ست از ميسره تا ميمنه‌ی لشکر را 🔰🌺🔰🌺🔰 صوت نبوی‌ست جاری از هر سخنش صد یوسف مصر، خفته در پیرهنش در شهر، کرمخانه‌ی او شهره شده ست این است که خوانده اند، ابن الحسنش 🔰🌺🔰🌺🔰 با خُلق خود به خَلقِ دو عالم سرآمدی با هیبتی و بین شجاعان زبانزدی آیینه را گذاشته ام در مقابلت حالا خودت بگو که علی یا محمدی؟ 🔰🌺🔰🌺🔰 از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر 🔰🌺🔰🌺🔰 می‌بارد از این جمال دلجو صد ماه سر تا به قدم، علی می‌آید از راه حق است اگر کعبه ترک بردارد لا حول و لا قوة الا بالله ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 از خانه‌ی ارباب خبر می‌آید بر آل علی تازه پسر می‌آید در خُلق و مرام و منطق و حُسن و جمال انگار محمدی دگر می‌آید ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 این شعر ، سرود عالم بالا شد تبریک، حسین بن علی بابا شد همنام علی، شِبْهِ محمد یعنی میلاد علیِ اکبرِ لیلا شد ✍ 🔰🌺🔰🌺🔰 بعد از تولد، هر كسى كه ديد او را مى گفت: گويا خواب مى بينم خدايا الله اكبر! بر سراپاى وجودش يكجا پيمبر بود و حيدر بود و زهرا 🔰🌺🔰🌺🔰 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
. ✍ الا ای بهاری ترین استعاره الا موسم غنچه های بهاره نگاه تو کشف و شهود غزل هاست صدای تو زیباترین گوشواره می‌آیی که تنها نمانیم در راه که تنهای تنها تویی راه چاره می‌آیی پس از سرفه‌های درختان مزین کنی برکه را با ستاره می‌آیی که جاری کنی رود ها را در این خشک‌سالی فقط با اشاره و تقوا لباس جهان می‌شود پس می‌افتد لباس ریا از قواره می‌آیی بگیری غم مادری را که تا شد قدش زیر بار اجاره تو باشی که نومید و حیران نماند کسی بین دهلیزهای اداره و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز خبر می‌شود از پیاده ، سواره به دلداری مادران فلسطین به آرامش کودکان هزاره می‌آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت بنا می‌کنی شهرها را دوباره (۱) تو تعبیر رویای شیرین وصلی بیا بهترین معنی استخاره (۱)وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ .
. عج ✍ تگرگ در نزند ، باغ مبتلا نشود شکوفه از بغل شاخه‌اش جدا نشود زمین به مین ننشیند ، بیافتد از پا جنگ به دست مرز دل روستا دو تا نشود به روزنامه خبرهای مضطرب نرسد و دوربین به تنی کشته آشنا نشود نصیب کارگران نان گرم سفره شود به روسری زنی پای گریه وا نشود اسیر سرفه نباشد صدای لالایی و خرج نسخه خودش درد بی‌دوا نشود و روزهای قشنگ آرزو نخواهد بود «و عجّلِ» صلواتم اگر قضا نشود .
4_5985659980701764343.opus
178.5K
✍ بند اول دستشونو گرفتی و رو سرشون دست کشیدی بهونه گیر که می‌شدن نازشونو می‌خریدی تو نباشی بی کس می‌شن دوباره بی بابا می‌شن تو پدر ایتامی و اگه بری تنها می‌شن مونده تو خاطر تاریخ این خط روشن از اسلام گفتی تو لحظه ‌ی آخر الله الله فی الایتام بند دوم رفتی و به قلب ما خوشی دیگه حروم شده دنیا یتیمه بعد تو مردونگی تموم شده کی دیگه یادش می‌مونه یتیمای این دنیا رو کی می‌بره رو شونه هاش کیسه ی نون و خرما رو بعد تو تازه فهمیدن کی بود اون خیّر گمنام آقایی که همش می‌گفت الله الله فی الایتام بند سوم روضه خون شده زینبت پیش چشای کوفیا یتیم نوازی می‌کنه مثل خودت ،تو کربلا تو آغوش زینب مونده تموم دنیای حسین همه‌ی زندگیش شده بچه یتیمای حسین مونده رو دستای زینب زخمای کربلا تا شام هرجایی که سپر شد گفت الله الله فی الایتام .
. شهادت هست یعنی آسمان بر ما نظر دارد شهادت هست یعنی باز برکت باز هم باران شهادت هست پس ما زنده‌تر خواهیم شد آری شهادت هست تا غم‌های این دنیا شود جبران پی حق باش تا وقتی که جان در پیکرت داری شهادت می‌دهد آن وقت بر تو بار دیگر جان .
. (ع) دل نگرونم و پریشون مسلمته غریب و گریون صدامو بشنو ای آقا جون برگرد که دل خواهرت اینجا می گیره برگرد که رباب از غم اصغر می میره برگرد... ای وای برگرد خواهرت نبینه خون و خنجر و برگرد نبینه نیزه هایِ رو پیکر و برگرد... ای وای کوفه فقط عذاب محضه دلم با حرفاشون میلرزه میگن سرت چقدر می ارزه برگرد احترامم و نداشتن بخدا برگرد رو سرت قیمت گذاشتن بخدا برگرد... ای وای برگرد اگه دوس داری علیِ اصغر(ع) و برگرد می کُشن اینجا علیِ اکبر(ع) و برگرد... ای وای نیا به کوفه ای حسین جان میگم بهت با قلب سوزان به فکر معجرن از الان برگرد بی حیایی داره تو کوفه رواج برگرد که نشه معجر دخترا حراج برگرد... ای وای برگرد که شبیه من نمونی بی پناه برگرد که نیفتی غرق خون تو قتلگاه برگرد... ای وای به فکر اشک دخترت باش به فکر غصه ها و درداش رقیه رو نیاری ای کاش برگرد تا نخورده شیشه ی عمرش تَرَک برگرد دخترت نداره طاقت کتک برگرد... ای وای برگرد می زنن رقیه رو میون خواب برگرد تا نرفته خواهرت بزم شراب برگرد... ای وای ✍🎼 ✍ ........... ای بهترین بابای دنیا وا کن چشات و جان زهرا ببین چقد غریبم اینجا بابا ، بی تو دنیا برام عین قفسه بابا ، دخترت خیلی غریب و بی کَسه بابا... ای وای بابا ، همه ی مَردم این دنیا بَدَن... بابا ، دختر یتیم تُ خیلی زدن بابا... ای وای بی تو همه دنیام و بُردن زیور دست و پام و بُردن حتی عروسکامو بُردن... بابا ، از رو نیزه حال مو دیدی یا نه؟ بابا ، تو هم از دور منو بوسیدی یا نه؟ بابا... ای وای بابا ، تو خبر داشتی غمت کرده پیرم بابا ، بی تو کم مونده بود از تب بمیرم بابا... ای وای سویی به چشمای ترت نیست سر تو هست و پیکرت نیست یه جای سالم رو سرت نیست بابا ، روی نیزه دیدمت از راه دور... بابا ، چی سرت اومده توو کنج تنور بابا... ای وای بابا ، بسکه رو نیزه ها با سنگ زدنت بابا ، هنوزم خون می ریزه از دهنت بابا... ای وای بهمن عظیمی ............. وقتی که دست تو جدا شد فرق سرت تا ابرو وا شد عجب قیامتی به پا شد داداش بمیره برای تو برادرت داداش تا زمین خوردی همه ریختن سرت داداش.. ای وای داداش خیلی بد شکسته فرق سر تو داداش چقدر کوچیک شده پیکر تو داداش.. ای وای امان از این غم نفس گیر تنت پُره از زخم شمشیر سمتت اومد چهار هزار تیر ای وای بی هوا با هرچی می شد زدنت ای وای جای سالم نداری رو بدنت ای وای ای وای لخته های خون چشات و بسته آه ای وای اینهمه تیر رو تنت نشسته آه ای وای... اهل حرم شدن بیچاره ت واویلتا از قتل و غارت زینب داره میره اسارت بی تو ، خون میشه حتی دلِ آب فُرات بی تو ، می شْکنه حُرمتِ این مخدرات بی تو.. ای وای بی تو ، زن و بچه رو اسارت می بَرَن بی تو ، دشمنا همه به فکر معجرن بی تو.. ای وای بهمن عظیمی ............. این شب آخره برادر از این به بعد چشام می‌شه تر دو تا گره زدم به معجر می‌خوام ، تا خود سحر فقط نگات کنم می‌خوام ، تا خود سحر فقط صدات کنم ای وای ای وای باید ، واکنم گوشواره‌ی دخترتو باید ، بزنم شونه موهای سرتو ای وای ای وای بند دوم آغوش تو پناه من بود یه عمری تکیه‌گاه من بود شونه ات قرار آه من بود داداش ، فردا شب تنها ترینم تو جهان داداش ، منم و اشک چشای بی امان ای وای ای وای ای وای ، چجوری کنار بیام با ماتمت ای وای ، بعد تو چه کار کنم با حرمت ای وای ای وای بند سوم فدات بشه الهی زینب می‌ترسم از فردای امشب از نعلای تازه ‌ی مرکب ای وای، غرق بوسه می‌کنم حنجرتو ای وای ، نکنه زخمی بشه پیکر تو ای وای ای وای ای وای، می میرم خاکی بشه پیروهنت ای وای ، بی حیا اگه بشینه رو تنت ای وای ای وای ✍ ............. دردم و هیشکی نمی دونه ببین چه نامرده زمونه سرت تو دست این و اونه ای وای خواهرت آواره ی شام بلاست ای وای تنها موندم اینجا،عباست کجاست؟ ای وای... ای وای ای وای حق من این همه نامردی نبود ای وای من کجا و این محله ی یهود ای وای.. ای وای چیکار کنم با این همه درد نگاهِ این مَردم نامرد... شبیه شمعی منو آب کرد! ای وای برا عرض تسلیت به دخترت ای وای همه می رقصن داداش دور سرت ای وای.. ای وای ای وای تو خودت دیدی چه زجری کشیدم ای وای کاش می مُردم این روز و نمی دیدم ای وای.. ای وای سنگم زدن از روی هر بام زینب کجا و ملأ عام زینب کجا اینهمه دشنام ای وای از جسارت ها به رأس شهدا ای وای شهر شام کجا و ناموس خدا ای وای... ای وای ای وای نداره دردای قلبم التیام ای وای بخدا مرگ مو از خدا می خوام ای وای... ای وای بهمن عظیمی ...............
. چقد شلوغه کوچه بازار اینجا خبرهاییه انگار که میده بدجور منو آزار ای وای - بین شون حرفِ کنیز و معجره ای وای - حرفِ تیر و نیزه ها و خنجره ای وای ، ای وای ای وای - واسه قتل تو به هم چاره میدن ای وای - وعده ی خلخال و گوشواره میدن ای وای ، ای وای حُبِّ علی گُناهه اینجا خونِ گلو مُباحِ اینجا! حرمله چشم به راهه اینجا آقا کاش به مرگ من کفایت بکنن آقا لااقل از تو حمایت بکنن آقا ای وای آقا  اگه بی سَرَم بِشم فداسرت آقا  دوتا دخترم فدای دخترت آقا  ای وای مُرده تمومِ اعتقادات میشه جسارت پیش چشمات به چادر عمه ی سادات ای وای دارم از اینهمه نامَردی گِله ای وای همه ی ترسم ازین اَراذِله ای وای ای وای ای وای این دلیلِ گریه و اشکِ منه... ای وای حرمت چادر زینب می‌شکنه ای وای ای وای چشمای این مَردُم چه شوره چشمی که حق ببینه کوره! بساط قتلت اینجا جوره ای وای فتوا دادن عُلَما به کُشتنت ای وای به رُبودنِ عقیقِ یَمَنِت ای وای ای وای ای وای از همون روزی که خون به پا میشه ای وای مثل من سرِ تو هم جدا میشه ای وای ای وای همه دارن عُقده و کینه اینا همونَن که مدینه... میخ درُ و دوختن به سینه! ای وای دوباره تکرارِ اون لحظه میشه ای وای میخ در تبدیلِ به نیزه میشه ای وای ای وای ای وای جای کوچه کربلا می زَنَنِت ای وای مثل مادر بی هوا می زَنَنِت ای وای ای وای ✍بهمن عظیمی ........... بند اول یه عمره از داغت میسوزم داغت برام تازه ست هنوزم میگذره با غم شب و روزم هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات ای وای ای وای هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه وای ای وای بند دوم بنی اسد وقتی رسیدن پیکر بی سرت رو دیدن رو یه حصیر تنت رو چیدن سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت ای وای ای وای سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت ای وای ای وای بند سوم یادم نمیره شام و ازار امون از این مردم بی عار خیلی شلوغ شد سر بازار سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله ای وای سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا ای وای .......... وا کن یه بار دیگه چشاتو می‌خوام که بشنوم صداتو زمین نزن روی باباتو ای وای اینا از اسم علی کینه دارن ای وای از چشات یه بغض دیرینه دارن ای وای ای وای ای وای صورتت کبوده مثل مادرم ای وای چه طوری تو رو تا خیمه ببرم ای وای ای وای رحمی نکردن به جوونم دیگه چه طور زنده بمونم بعد تو ای عزیز جونم ای وای مگه داغ تو سبک میشه یه. روز ای وای نیزه توی بدنت مونده هنوز ای وای ای وای ای وای دشمنم خندید به گریه های من ای وای شده تابوت تنت عبای من ای وای ای وای از داغ رفتنت شدم پیر شدم بابا دیگه زمینگیر کشتن تو رو هزار تا شمشیر ای وای ریخته انگاری یه لشکر سرتو ای وای هر طرف پر شده از پیکر تو ای وای ای وای ای وای همه جا پر شده از خون تنت ای وای اربا اربا شده حتی جوشنت ای وای ای وای ✍ سعید حمیدیان فر ✍ سعیده کرمانی ....... بند اول الهی دورتون بگردم منم تو خیمه گریه کردم تا یه کمی سبک شه دردم مادر شما رفتین و پر از غصه شدم مادر گریه می کنم به غربت خودم ای وای. ای وای مادر واسه تشییع تونم نشد بیام مادر دایی تون اومد کنارتون به جام ای وای ای وای بند دوم خون شمام ریخته تو صحرا هزار تا نقشه دارن این ها برای بچه های زهرا ای کاش پیش مادرم منو دعا کنین ای کاش طلب مرگمو از خدا کنین ای وای. ای وای ای وای داغتون آتیش زده به قلب من ای وای شما هم شدین شهید و بی کفن ای وای بند سوم کاش این حرومیا بمیرن میترسم اینقد که حقیرن حسینمو ازم بگیرن ای وای نکنه سرش جدا شه از تنش ای وای نکنه غارت بشه پیراهنش ای وای نکنه بشه اسیر نیزه دار ای وای تنشو لگد کنن ده تا سوار ای وای ای وای .
.. بند اول نیزه چرا شد تکیه گاهش خاکی شده صورت ماهش یک نفره می‌شم سپاهش باید ، برای تن عمو سپر بشم باید ، تیرو از تن عمو من بکشم ای وای ای وای دردم ، اینه که نمونه واسش پیروهن دردم ، اینه که اینا غریب کشش کنن ای وای ، ای وای بند دوم ای نیزه بی رحمیو رو کن یتیم نوازیو شرو کن پیکر من رو زیر و رو کن گودال، دو تا یوسف داره و هزار تا گرگ گودال، پره از چکمه‌ی سنگین و بزرگ ای وای ای وای سرخه، جای تیری که نشسته به تنم سرخه، سر نیزه ای که رفت تو دهنم ای وای ای وای بند سوم فرود میاد روی تن ما شمشیرایی که میره بالا عمه ببند چشاتو حالا حالا ، تنمو نیزه می‌دوزه به عموم حالا، می‌شه خونی خنجر از خون گلوم ای وای ای وای کم کم، واسه تشییع جنازه می‌رسن کم کم ، مرکبا با نعل تازه می رسن ای وای ای وای ............ . بند اول تو یادگار مجتبایی تو غریبی عین بابایی زخمی سنگ و نیزه هایی ای وای بی زره رفتی و با سنگ زدنت ای وای پره لخته خون شده پیراهنت ای وای ... ای وای ای وای دست و پا نزن جلو چشم ترم ای وای خجالت میکشم از برادرم ای وای بند دوم شلوغ شد اینجا مثه گودال تو این شلوغی بین جنجال آه... بمیرم که شدی پامال ای وای استخونت زیر دست و پا شکست ای وای دوباره غرور مجتبی شکست ای وای ... ای وای رو زمین افتادی مثل مادرم ای وای من چجوری تو رو خیمه ببرم ای وای بند سوم حالا به آرزوت رسیدی شیرین تر از عسل رو دیدی رعنا شدی و قد کشیدی ای وای تک و تنها میرسونمت حرم ای وای می خوابونمت کنار اکبرم ای وای ... ای وای حالا من موندم و داغ جگرم ای وای برسون سلام مو به مادرم ای وای ... .............. بند اول تو ساقه‌ی یاس جوونی رودست بابا غرق خونی دیگه کنارم نمی مونی ؟ مادر چه طوری رفتنتو باور کنم مادر لب خشکتو با گریه تر کنم ای وای ای وای مادر استخون تو گلوت دیده می شه مادر گهواره ات به زودی دزدیده می‌شه ای وای ای وای بند دوم گرفتنت چه جوری از شیر بابات شد از غصه‌ی تو پیر قبرتو می‌کنه با شمشیر مادر خونو از رو صورتت پاک می کنم مادر قلبمو کنار تو خاک می کنم ای وای ای وای لالا لالا لا لا ای گل نخورده آب لالا تو مزارت دیگه آسوده بخواب ای وای ای وای بند سوم آتیش زدن قلب حرم رو کشتن امید آخرم رو بیرون کشیدن پسرم رو ای وای سرتو دارن به غارت می برن ای وای مادرت رو به اسارت می برن ای وای ای وای ای وای روبه روی سرت از هوش می رم ای وای سرت از نیزه بیافته می میرم ای وای ای وای ............ ای همه ی دار و ندارم یه ساله که چشم انتظارم یه ساله واست بی قرارم قلبم عمریه که می‌تپه با دم تو قلبم شعله ور میشه با سوز غم تو قلبم ... ای وای ای کاش حاجتم رو شاه کربلا بده ای کاش مرگمو خدا تو روضه‌‌ها بده ای کاش ... ای کاش بند دوم پیراهنی که غرق خونه رو طاق عرش آسمونه مادر براش روضه می‌خونه مادر زدنت با سنگ و نیزه و عصا مادر کشتنت یه عده پست بی حیا مادر ... ای وای مادر تنت افتاده رو خاک کربلا مادر سر تو رفته به روی نیزه‌ها مادر ... ای وای بند سوم فقط همینه حال و روزم یه عمره از غصه می سوزم گریونه خواهرت هنوزم ای وای خیلی سخته پیش چشم خواهری ای وای بِبُرن تشنه سر برادری ای وای از تنی که مونده زیر دست و پا ای وای بمیره عالم از این درد و بلا ✍سعیدحمیدیان‌فر ✍سعیده‌کرمانی ............ (ع) راحت شدم ازین همه درد از دست این مَردُم نامرد شمشیر کینه راحتم کرد زهرا ، ندیدی که زندگی مو غم گرفت زهرا ، رفتنت دلخوشی رو ازم گرفت ، زهرا ، ای وای زهرا ، چشمای خیسم همیشه زارِ تو زهرا ، با سرِ خونی میام کنار تو ، زهرا ، ای وای پایان نداره اینهمه غم این گریه و اشکای نم نم سَرَم شکسته مثل قلبم زهرا ، فدای درد و غمای تو دِلِت زهرا ، خسته ام از خنده های قاتلت ، زهرا ، ای وای زهرا ، روی سجاده با صورت افتادم زهرا ، به یاد افتادن تو جون دادم ، زهرا ، ای وای به یاد اون روزای پُر درد به یاد اون چهل تا نامرد دنیا فقط خون به دلم کرد زهرا ، برای بُردنم از راه اومدن زهرا ، مگه یادم میره که چطور زدن ، زهرا ، ای وای زهرا ، مگه یادم میره اون روزای بد... زهرا ، مگه یادم میره سیلی و لگد ، زهرا ، ای وای بهمن عظیمی ✍ . .👇
. چقد شلوغه کوچه بازار اینجا خبرهاییه انگار که میده بدجور منو آزار ای وای - بین شون حرفِ کنیز و معجره ای وای - حرفِ تیر و نیزه ها و خنجره ای وای ، ای وای ای وای - واسه قتل تو به هم چاره میدن ای وای - وعده ی خلخال و گوشواره میدن ای وای ، ای وای حُبِّ علی گُناهه اینجا خونِ گلو مُباحِ اینجا! حرمله چشم به راهه اینجا آقا کاش به مرگ من کفایت بکنن آقا لااقل از تو حمایت بکنن آقا ای وای آقا  اگه بی سَرَم بِشم فداسرت آقا  دوتا دخترم فدای دخترت آقا  ای وای مُرده تمومِ اعتقادات میشه جسارت پیش چشمات به چادر عمه ی سادات ای وای دارم از اینهمه نامَردی گِله ای وای همه ی ترسم ازین اَراذِله ای وای ای وای ای وای این دلیلِ گریه و اشکِ منه... ای وای حرمت چادر زینب می‌شکنه ای وای ای وای چشمای این مَردُم چه شوره چشمی که حق ببینه کوره! بساط قتلت اینجا جوره ای وای فتوا دادن عُلَما به کُشتنت ای وای به رُبودنِ عقیقِ یَمَنِت ای وای ای وای ای وای از همون روزی که خون به پا میشه ای وای مثل من سرِ تو هم جدا میشه ای وای ای وای همه دارن عُقده و کینه اینا همونَن که مدینه... میخ درُ و دوختن به سینه! ای وای دوباره تکرارِ اون لحظه میشه ای وای میخ در تبدیلِ به نیزه میشه ای وای ای وای ای وای جای کوچه کربلا می زَنَنِت ای وای مثل مادر بی هوا می زَنَنِت ای وای ای وای ✍بهمن عظیمی ........... بند اول یه عمره از داغت میسوزم داغت برام تازه ست هنوزم میگذره با غم شب و روزم هر روز،تیره و تاره برام با روضه هات هر روز،میسوزم به یاد خشکیه لبات ای وای ای وای هر روز ،روضه ها پیش چشام مرور میشه هر روز خاطرم زخمی دود و آتیشه وای ای وای بند دوم بنی اسد وقتی رسیدن پیکر بی سرت رو دیدن رو یه حصیر تنت رو چیدن سخت بود ،پیدا کردن تموم بدنت سخت بود ، اینکه بوریا شد آخر کفنت ای وای ای وای سخت بود ، اینکه از قفا جدا شده سرت سخت بود ، بوسه دادم به رگای حنجرت ای وای ای وای بند سوم یادم نمیره شام و ازار امون از این مردم بی عار خیلی شلوغ شد سر بازار سخت بود، دست بسته رفتنِ با سلسله سخت بود، خنده های شوم شمر و حرمله ای وای سخت بود، همسفر شدن با اون حرومیا سخت بود، طعنه و زخم زبون شامیا ای وای .......... وا کن یه بار دیگه چشاتو می‌خوام که بشنوم صداتو زمین نزن روی باباتو ای وای اینا از اسم علی کینه دارن ای وای از چشات یه بغض دیرینه دارن ای وای ای وای ای وای صورتت کبوده مثل مادرم ای وای چه طوری تو رو تا خیمه ببرم ای وای ای وای رحمی نکردن به جوونم دیگه چه طور زنده بمونم بعد تو ای عزیز جونم ای وای مگه داغ تو سبک میشه یه. روز ای وای نیزه توی بدنت مونده هنوز ای وای ای وای ای وای دشمنم خندید به گریه های من ای وای شده تابوت تنت عبای من ای وای ای وای از داغ رفتنت شدم پیر شدم بابا دیگه زمینگیر کشتن تو رو هزار تا شمشیر ای وای ریخته انگاری یه لشکر سرتو ای وای هر طرف پر شده از پیکر تو ای وای ای وای ای وای همه جا پر شده از خون تنت ای وای اربا اربا شده حتی جوشنت ای وای ای وای ✍ سعید حمیدیان فر ✍ سعیده کرمانی ....... بند اول الهی دورتون بگردم منم تو خیمه گریه کردم تا یه کمی سبک شه دردم مادر شما رفتین و پر از غصه شدم مادر گریه می کنم به غربت خودم ای وای. ای وای مادر واسه تشییع تونم نشد بیام مادر دایی تون اومد کنارتون به جام ای وای ای وای بند دوم خون شمام ریخته تو صحرا هزار تا نقشه دارن این ها برای بچه های زهرا ای کاش پیش مادرم منو دعا کنین ای کاش طلب مرگمو از خدا کنین ای وای. ای وای ای وای داغتون آتیش زده به قلب من ای وای شما هم شدین شهید و بی کفن ای وای بند سوم کاش این حرومیا بمیرن میترسم اینقد که حقیرن حسینمو ازم بگیرن ای وای نکنه سرش جدا شه از تنش ای وای نکنه غارت بشه پیراهنش ای وای نکنه بشه اسیر نیزه دار ای وای تنشو لگد کنن ده تا سوار ای وای ای وای .
.. بند اول نیزه چرا شد تکیه گاهش خاکی شده صورت ماهش یک نفره می‌شم سپاهش باید ، برای تن عمو سپر بشم باید ، تیرو از تن عمو من بکشم ای وای ای وای دردم ، اینه که نمونه واسش پیروهن دردم ، اینه که اینا غریب کشش کنن ای وای ، ای وای بند دوم ای نیزه بی رحمیو رو کن یتیم نوازیو شرو کن پیکر من رو زیر و رو کن گودال، دو تا یوسف داره و هزار تا گرگ گودال، پره از چکمه‌ی سنگین و بزرگ ای وای ای وای سرخه، جای تیری که نشسته به تنم سرخه، سر نیزه ای که رفت تو دهنم ای وای ای وای بند سوم فرود میاد روی تن ما شمشیرایی که میره بالا عمه ببند چشاتو حالا حالا ، تنمو نیزه می‌دوزه به عموم حالا، می‌شه خونی خنجر از خون گلوم ای وای ای وای کم کم، واسه تشییع جنازه می‌رسن کم کم ، مرکبا با نعل تازه می رسن ای وای ای وای ............ . بند اول تو یادگار مجتبایی تو غریبی عین بابایی زخمی سنگ و نیزه هایی ای وای بی زره رفتی و با سنگ زدنت ای وای پره لخته خون شده پیراهنت ای وای ... ای وای ای وای دست و پا نزن جلو چشم ترم ای وای خجالت میکشم از برادرم ای وای بند دوم شلوغ شد اینجا مثه گودال تو این شلوغی بین جنجال آه... بمیرم که شدی پامال ای وای استخونت زیر دست و پا شکست ای وای دوباره غرور مجتبی شکست ای وای ... ای وای رو زمین افتادی مثل مادرم ای وای من چجوری تو رو خیمه ببرم ای وای بند سوم حالا به آرزوت رسیدی شیرین تر از عسل رو دیدی رعنا شدی و قد کشیدی ای وای تک و تنها میرسونمت حرم ای وای می خوابونمت کنار اکبرم ای وای ... ای وای حالا من موندم و داغ جگرم ای وای برسون سلام مو به مادرم ای وای ... .............. بند اول تو ساقه‌ی یاس جوونی رودست بابا غرق خونی دیگه کنارم نمی مونی ؟ مادر چه طوری رفتنتو باور کنم مادر لب خشکتو با گریه تر کنم ای وای ای وای مادر استخون تو گلوت دیده می شه مادر گهواره ات به زودی دزدیده می‌شه ای وای ای وای بند دوم گرفتنت چه جوری از شیر بابات شد از غصه‌ی تو پیر قبرتو می‌کنه با شمشیر مادر خونو از رو صورتت پاک می کنم مادر قلبمو کنار تو خاک می کنم ای وای ای وای لالا لالا لا لا ای گل نخورده آب لالا تو مزارت دیگه آسوده بخواب ای وای ای وای بند سوم آتیش زدن قلب حرم رو کشتن امید آخرم رو بیرون کشیدن پسرم رو ای وای سرتو دارن به غارت می برن ای وای مادرت رو به اسارت می برن ای وای ای وای ای وای روبه روی سرت از هوش می رم ای وای سرت از نیزه بیافته می میرم ای وای ای وای ............ ای همه ی دار و ندارم یه ساله که چشم انتظارم یه ساله واست بی قرارم قلبم عمریه که می‌تپه با دم تو قلبم شعله ور میشه با سوز غم تو قلبم ... ای وای ای کاش حاجتم رو شاه کربلا بده ای کاش مرگمو خدا تو روضه‌‌ها بده ای کاش ... ای کاش بند دوم پیراهنی که غرق خونه رو طاق عرش آسمونه مادر براش روضه می‌خونه مادر زدنت با سنگ و نیزه و عصا مادر کشتنت یه عده پست بی حیا مادر ... ای وای مادر تنت افتاده رو خاک کربلا مادر سر تو رفته به روی نیزه‌ها مادر ... ای وای بند سوم فقط همینه حال و روزم یه عمره از غصه می سوزم گریونه خواهرت هنوزم ای وای خیلی سخته پیش چشم خواهری ای وای بِبُرن تشنه سر برادری ای وای از تنی که مونده زیر دست و پا ای وای بمیره عالم از این درد و بلا ✍سعیدحمیدیان‌فر ✍سعیده‌کرمانی ............ (ع) راحت شدم ازین همه درد از دست این مَردُم نامرد شمشیر کینه راحتم کرد زهرا ، ندیدی که زندگی مو غم گرفت زهرا ، رفتنت دلخوشی رو ازم گرفت ، زهرا ، ای وای زهرا ، چشمای خیسم همیشه زارِ تو زهرا ، با سرِ خونی میام کنار تو ، زهرا ، ای وای پایان نداره اینهمه غم این گریه و اشکای نم نم سَرَم شکسته مثل قلبم زهرا ، فدای درد و غمای تو دِلِت زهرا ، خسته ام از خنده های قاتلت ، زهرا ، ای وای زهرا ، روی سجاده با صورت افتادم زهرا ، به یاد افتادن تو جون دادم ، زهرا ، ای وای به یاد اون روزای پُر درد به یاد اون چهل تا نامرد دنیا فقط خون به دلم کرد زهرا ، برای بُردنم از راه اومدن زهرا ، مگه یادم میره که چطور زدن ، زهرا ، ای وای زهرا ، مگه یادم میره اون روزای بد... زهرا ، مگه یادم میره سیلی و لگد ، زهرا ، ای وای بهمن عظیمی ✍ . .👇
. مرثیه آغوش من برای ابد آشنای توست گوشم پر از صدای خوش ربنای توست من مسلم و موحد یک بارگه شدم آن واحد احد به خدا که خدای توست وقت وداع گریه‌ام از دوری تو بود از ترس جان نبود که جانم فدای توست در غربت استقامت من بی‌دلیل نیست تا آن زمان که پشت سر من دعای توست کوفیست خط نامه‌ی نامردمان اگر همراه و همدمم خط مشکل گشای توست مسلم کجا و میل امان نامه از کسی امن و امان من همه جا در رضای توست این لحظه‌ها به غربت تو فکر می‌کنم این اشک‌های آخر عمرم برای توست من بی پناه مانده‌ام اما غمِ من است آن شیرخواره ای که پناهش عبای توست غارتگرند مردم این شهر بی‌حیا دلواپسیم روسری بچه‌های توست اینجا که کوفه است پر از محنت و بلاست خاکم به سر دگر چه خبر کربلای توست با پیکرم هر آنچه شود نیست غصه‌ای ای بی کفن تمام غمم بوریای توست ✍ .
. واحد حضرت مسلم علیه السلام ✍🎤 لب‌تشنه اگر کسی فدا شود در راه خدا سرش جدا شود سرباز سپاه کربلا شود این سربازی در راه عشق در خون عشاق است تشنه‌ماندن بی‌سر رفتن قانون عشاق است بی‌تابم من جانا درمانم کن جان من را نذر جانانم کن مولا حسین آقام آقام آقام بند دوم مسلم شد شهید راه کربلا قبل از داغ قتلگاه کربلا جانش شد فدای شاه کربلا بر لب دارد آه از کوفه آه از این تنهایی دردم این است در این غربت با زینب می‌آیی مولای من بشنو پیغامم را برگرد از این مردم بی وفا مولا حسین آقام آقام آقام
. با بند اول باد موافق توی این بیابون پیامتو به گوش من رسونده روضتو خونده واسمو آخرین سلامتو به گوش من رسونده سلام خدا به زخم سرت به جراحتای پیکرت میام به زودی واسه ‌ی جواب سلام آخرت آهم می‌رسه به تربت تو اشکم می‌چکه با غربت تو سخته خبر شهادت تو سردار غریبم ای یار غریبم بند دوم چه سخته اخبار شهادتت رو دختر تو رو دامنم بشنوه چقدر غریب و بی‌کسی که باید وصیتاتو دشمنم بشنوه می‌بینی تو موج غم منو می‌بینی با قد خم منو شهری که سفیر منو کشت می‌کشه یه روزی ام منو گریونه چش گلای باغت روز گار من تلخه با داغت من موندم و ماتم فراقت سردار غریبم ای یار غریبم بند سوم چه رازیه که هرکی عاشقم شد با لبای تشنه باید بمیره سنگی که دندون تو رو شکسته پیشونی منو هدف می‌گیره تو رو زدنت به جای من غصه نخوربرای من شاید سرم بیاد ولی نمی‌رسه کوفه پای من غوغایی می‌شه برا سر من می‌شه قطعه قطعه پیکر من مقتل رو می‌بینه خواهر من
. مدح حضرت عقیل ع پدر حضرت مسلم بند اول از نامت هیبت می‌بارد یا عقیل ابن ابی طالب در نسلت غیرت جریان دارد یا عقیل ابن ابی طالب مدح تو آمدست در قرآن یا عقیل ابن ابی طالب ای پدر شهادت و ایمان یا عقیل ابن ابی طالب با مشورتت برای خود خریده‌ای در هر دوجهان رضایت فاطمه را ای یاور ذوالفقار مدیون تو‌اییم غوغای بنی کلاب در علقمه را مثل اجدادت تو هم آقایی چه رتبه ای بهتر از این؟ امین مولایی همه اولادت مرد میدانند فداییان راه سید شهیدانند «یا عقیل ابن ابی طالب ع» بند دوم ذکر تو باشکوه باشد پس یا عقیل ابن ابی طالب باتو جدل نمی‌تواند کس یا عقیل ابن ابی طالب وحشت دشمن از نگاه توست یا عقیل ابن ابی طالب نسب شناسی ات سِلاح توست یا عقیل ابن ابی طالب تاریخ نوشته است در وصف تو که هرجا که رسیده از ولی می‌گفته در نقطه‌ی اوج مجلس معاویه جز تو چه کسی مدح علی ع می‌گفته بوده ای عمری یاور حیدر رفیق راه مرتضی برادر حیدر صحبتت بوده صحبت حیدر همیشه گفته ای فقط منقبت حیدر «یا علی ابن ابی طالب ع »
. لب‌تشنه اگر کسی فدا شود در راه خدا سرش جدا شود سرباز سپاه کربلا شود این سربازی در راه عشق در خون عشاق است تشنه‌ماندن بی‌سر رفتن قانون عشاق است بی‌تابم من جانا درمانم کن جان من را نذر جانانم کن مولا حسین آقام آقام آقام بند دوم مسلم شد شهید راه کربلا قبل از داغ قتلگاه کربلا جانش شد فدای شاه کربلا بر لب دارد آه از کوفه آه از این تنهایی دردم این است در این غربت با زینب می‌آیی مولای من بشنو پیغامم را برگرد از این مردم بی وفا مولا حسین آقام آقام آقام .......... (ملودی مشابه شب اول) بند اول بعد از تو وای به دنیا پسرم با زحمت تو را به خیمه ببرم اربا اربا شد بابا جگرم جانِ بابا،برخیز از جا، تا دهی تسکینم جسم تورا، هر طرفِ، این صحرا می‌بینم سرت را در، آغوشم می‌گیرم از دنیای، بی تو بابا سیرم جان بابا، جانم را برگردان. بند دوم گم‌ شد جسمت بین پیرهنت گلگون شد صحرا از خون تنت جانم قربان زخم دهنت با دیدنت، غرق در خون، مرگم را میبینم قطعه قطعه، جسم تو را، در عبا می‌چینم آه از این غم ، که خدا می‌داند داغ تو بر ، قلب من می‌ماند جان بابا، جانم را برگردان .......... ( ملودی مشابه شب اول) بند اول وای از آبروی رفته‌‌ی فرات وای از مشک خالی از آب حیات دلشوره رسیده تا مخدرات در این غربت آه حسرت می‌کشد از سینه تیر جفا را با زحمت می‌کشد از سینه در کنار ، علقمه غوغا شد از تن جدا ، دستان سقا شد واغربتا ، واویلا واویلا بند دوم افتاد امید حرم روی زمین زهرا آمد جای ام بنین وای از ضربت عمود آهنین مادر اینجا از داغ تو خون دلها خورده بمیرم که پیکرت را نیزه بالا برده بر خیمه‌ها ، دشمن رو آوُرده آرامشِ ، خیمه برهم خورده واغربتا واویلا واویلا ....... بند اول جبران شد کینه ی خندق و حنین مضطر شد پناهگاه عالمین زینب ماند و دنیای بی حسین مهلا مهلا، یابن الزهرا(س) ، میروی از دستم ای پناهم، غرق آهم، دلواپست هستم می‌روی و جان می‌دهد خواهر جان زینب، قدری آهسته تر ای وای ای وای ای وای ای وای بند دوم نمانده جای سالمی به پیکرش جدا شده چگونه از قفا سرش جلوی چشم بی قرار خواهرش از روی تل، نگاهم را، به مقتل می‌دوزم در حسرت یک بوسه از چشمانت می‌سوزم عمر زینب ، روی خاک افتادی من جان دادم ، وقتی که جان دادی ای وای ای وای ای وای ای وای 👇
. ✍ بند اول خوش اومدی صفا آوردی سپاه باوفا آوردی چه دسته گل‌های جوونی برای کربلا آوردی گرد و غباری که روی محاسنت نشسته دل عالمو شکسته کاش خواهرت نبینه سیاهی لشکری که راه آسمانو بسته کاش دخترت نبینه دنیا برا تو قفسه غربت با تو هم نفسه صحرا پر خار و خسه خدا به دادت برسه ای وای ای وای ، ای وای، ای وای ای وای بند دوم علی اکبرت رسیده علی اصغرت رسیده سه ساله‌ی شیرین زبونت کنار خواهرت رسیده تشنگی از هر طرف کرببلا می‌جوشه ناله ای که در خروشه راوی قحط آبه هرکس سپیدی گلوی اصغرت رو دیده دلواپس ربابه تاول، میزنه جگرت اینجا ، میفته خواهرت صحرا پر خارو خسه خدا به دادت برسه ای وای ای وای ، ای وای، ای وای ای وای بند سوم همین‌جا مقصد و نشونه وادی عشق و خاک و خونه نشنوه گوش زینب اما همین‌جا قتلگاهتونه این‌جا همون دیاره که میشه مدفن شریفت میره از تن شریفت پیراهنت به غارت اینجا همون دیاره که میره یه غروب دلگیر خواهر تو اسارت نیزه ، می‌بَره سرتو زخمی، می‌شه دخترتو صحرا پر خارو خسه خدا به دادت برسه ای وای ای وای ، ای وای، ای وای ای وای
. به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهای تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده ، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو ، اما عبای وصله‌دارش آبرو بخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو جان بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مومنان بوده .
4_5987718348073341194.mp3
2.77M
علیه‌السلام بند اول باد موافق توی این بیابون پیامتو به گوش من رسونده روضتو خونده واسمو آخرین سلامتو به گوش من رسونده سلام خدا به زخم سرت به جراحتای پیکرت میام به زودی واسه ‌ی جواب سلام آخرت آهم می‌رسه به تربت تو اشکم می‌چکه با غربت تو سخته خبر شهادت تو سردار غریبم ای یار غریبم بند دوم چه سخته اخبار شهادتت رو دختر تو رو دامنم بشنوه چقدر غریب و بی‌کسی که باید وصیتاتو دشمنم بشنوه می‌بینی تو موج غم منو می‌بینی با قد خم منو شهری که سفیر منو کشت می‌کشه یه روزی ام منو گریونه چش گلای باغت روز گار من تلخه با داغت من موندم و ماتم فراقت سردار غریبم ای یار غریبم بند سوم چه رازیه که هرکی عاشقم شد با لبای تشنه باید بمیره سنگی که دندون تو رو شکسته پیشونی منو هدف می‌گیره تو رو زدنت به جای من غصه نخوربرای من شاید سرم بیاد ولی نمی‌رسه کوفه پای من غوغایی می‌شه برا سر من می‌شه قطعه قطعه پیکر من مقتل رو می‌بینه خواهر من
بنداول زندگی من تموم شد غصه‌هام تموم نمی‌شه مقتلت جلو چشامه قلب من آروم نمی‌شه دلم تکه تکه‌اس داداش مثل پیکر تو مثل اون کهنه پیرُهن منم کشتن با تو اما موندم که تو صحرا دخترهای تو گم نشن بریده حنجر ، عزیز خواهر حسین ای جانم ای جانم ای جانم حسین ای جانم ، حسین ای جانم حسین ای جانم ای جانم ای جانم بند دوم من فدای اون نگاهت از رو نیزه‌هم نگام کن بیا و برادری کن یه دفه دیگه صدام کن فدای عطر مویی که اومد یاری من از سمت و سوی نیزه‌ها تویی دلدار و سردارم قافله سالارم حتی از روی نیزه‌ها سر بی پیکر ، عزیز خواهر حسین ای جانم ای جانم ای جانم حسین ای جانم ، حسین ای جانم حسین ای جانم ای جانم ای جانم بند سوم مونده آغوشت تو صحرا که نشد هم‌سفرِ من سر تو اومد رو نیزه بشه سایه‌ی سر من سر غرق خونت اومد روضه خونم باشه هرجایی که دلتنگتم کجاس آغوش آرومت لبخند مظلومت وقتایی که دلتنگتم شهید بی سر ، عزیز خواهر حسین ای جانم ای جانم ای جانم حسین ای جانم ، حسین ای جانم حسین ای جانم ای جانم ای جانم
مدیح گفتنت از هر دهان بزرگ‌تر است و نامت از همه‌ی آسمان بزرگ‌تر است پیاله‌ایم و به دریا نمی‌رسد این درک که شرح حال تو از هر زبان بزرگتر است مساحتی‌ست  کران تا کران شش گوشه بهشت ما اگر از دیگران بزرگتر است تو سینه سینه رسیدی به قلبمان یعنی حدود سروری ات از زمان بزرگ تر است چه ابتلای عزیزیست عاشقت بودن چه شور عشق تو از شوق جان بزرگ‌تر است نماز و نیت ما بوده بر خدای حسین خدای توست که در هر اذان بزرگتر است و قائلیم به الله اکبر ، اما باز علی اصغر تو از جهان بزرگ‌تر است تو کهکشانی و شش ماهه ات به ما فهماند که راه شیری این کهکشان بزرگتر است نمانده تاب جدایی ، حرم ببر مارا غم فراق تو از قلبمان بزرگ تر است برای هرکه چشیده ست چای موکب را همیشه تشنگی از استکان بزرگ‌تر است اگر که شعر به پایان رسید لکنت ماست وگرنه مدح تو از هر بیان بزرگتر است ببخش لکنت مارا عزیز آل عبا همیشه بخشش این خاندان بزرگتر است .
4_5883973971384210856.mp3
11.43M
بسم رب الحسین (ع) (س) بند۱: خوابن همه اما من بیدارم بازم ستاره ها رو می‌شمارم با اینکه رو نیزه از من دوری از همین راه دور دوست دارم درده که تو دوری ولی نا محرما نزدیکَمَن محکم بستم روسریمو بیزارم از دیده شدن دوری ولی با تو صحبت دارم حیف که نمیتونم لکنت دارم گم شده بودم و عمه دق کرد خیلی واسه همه زحمت دارم بند۲: دلتنگِ صداتم بابا جونم حرفی بزن باهام مهربونم قرآن می‌خونی از روی نیزه خیلی خیلی بابایی ممنونم از نیزه‌ت دورم میکنن با گریه اصرار میکنم پای نیزه زار میزنم دنیا رو بیدار میکنم سخته ولی بابا حالم خوبه غصه نخوریا حالم خوبه اگه تو بغلت باشم حتی با این کبودیا حالم خوبه بند۳: خوش برگشتی پیشم ای محبوبم حالا که اینجایی خوبِ خوبم با اشکام زخماتو وقتی شستم خاکسترِ موهاتو می روبم ای سر زخمی تو هنوز بابای زیبای منی این ویرونه قصره منه وقتی روی پای منی درد نداره دیگه زخم ابروم درد نداره دیگه دست و بازوم پیش تو بابایی من خوشبختم غم ندارم اگه باشی پهلوم
. ای سفره دار آل طاها کریم خونه‌ی کریما ریزه خورِ سُفرَته دنیا جانم ، به صبوریِ تو و مرام تو جانم ، به قعودی که شده قیام تو جانم جانم جانم ، به دعای جاری از قنوت تو جانم ، به شکوهِ صبر تو ، سکوت تو جانم جانم تنهاترین مرد زمینی یک عمره با غربت عجینی اما مُعِزُّالمُومنینی حیف شد قَدرتو نمی‌دونن مسلمونا حیف شد شدی آزرده‌ی زخمِ زبونا حیف شد حیف شد حیف شد خوردی زخم از بیعَتای رو سیاه حیف شد موندی تنها و غریب و بی سپاه حیف شد حیف شد خونه برا همه پناهه امن و امانه تکیه گاهه اما برا تو قتلگاهه ای وای پیش چشم نگران خواهرت ای وای داره میشه پاره پاره جگرت ای وای ای وای  ای وای از غریبی تو خون شده دلا ای وای گریه می‌کنه غریب کربلا ای وای ای وای  رسیده دلتنگی به آخر روضه می‌خونی با چشِ تر کشته تو رو روضه‌ی مادر سخته که یه مادرِ جَوون شهید بشه سخته یه شبه موی سرت سفید بشه سخته سخته سخته مادرت رو پیش چشمت بزنن سخته بشه توو تاریکی تشییع و کفن سخته سخته ✍ ✍ سعید حمیدیان فر .👇
. تو را تنها رها کردیم ما در کوچه‌ ی غربت تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت دعای تو همیشه تا اجابت می‌برد مارا دعای ما برایت می‌شود قربانی غفلت تمام چاره‌ی بی‌چارگی‌هامان تویی اما میان این همه رنج و بلا کو اندکی دقت؟ اگر اندازه‌ی لیوان آبی تشنه ات بودیم تو حالا پیش ما بودی نه پشت پرده ی غیبت تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست عبادت های خود را می‌کنی با ما اگر قسمت شبیه مادرت دلسوزی و در می‌زنی هرشب که ما را لحظه‌ای در آوری از خانه‌ی ظلمت شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت .
recording-20241116-005019.mp3
2.92M
كم من فئة قليلة غَلَبت فئة كثيرة یک تنه زهرا میمونه حق مظلومو بگیره اومد که بگه، حتی اگه، یاری نداره حتی اگه آتیشم از آسمون‌ بباره زهرا(س) بمیره حیدرو تنها نمیذاره از اونروز توی هر جبهه فقط زهرا(س) شد، الگوی مقاومت پای عشق جون میدیم، ماهم عاقبت بند دوم تو مکتب فاطمیه سینه زن تو راه عشقه توی جنگ حق و باطل لشکر سپاه عشقه مادر که دعا کنه میشه حاجت روا شد میشه هنوزم شهید راه کربلا شد مثل فاطمه که توی راه حق فدا شد از اونروز توی هر جبهه فقط زهرا(س) شد، الگوی مقاومت پای عشق جون میدیم، ماهم عاقبت