هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
@babolharam_net03041603&04-Koli.mp3
زمان:
حجم:
27.01M
|⇦•با اجازه از خداوند ...
#شعر_خوانی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام علیه السلام اجرا شده #شب_اول_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
●━━━━━━───────
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
|⇦•از مسلم سفیر به ...
#قسمت_اول #شعر_خوانی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجراشده#شب_اول_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از مسلم سفیر به شاهنشه دلیر
این اشکنامه را بپذیرید از این حقیر
ای نام جدّ اطهر تو روی هر منار
و ای آفتاب روشن دین ای مه منیر
اهل زمین کنار تو هستند سر به عرش
اهل سما کنار تو هستند سر به زیر
از آسمان به عرش مبدل شد آسمان
از آن زمان که گشت برای شما سریر
عشق تو هست بر سر من چون کلاهخود
نام تو هست بر تن من جوشن کبیر
در وصف تو نوشته خدا ایّها الغنی
در وصف من نوشته خدا ایّها الفقیر
مهمان گریزیِ عرب کوفه جای خود
من را فراق چشم تو کرده ست گوشه گیر
مسلم که جای خود، سر طفلان مسلمت
قربان خاک پای تو یا ایّها الامیر
هجده هزار نامه تمامش دروغ بود
بیعت شکستند چنان بیعت غدیر
اوضاع شهر با زر و درهم عوض شده ست
کوفه برای ذبح گلویت شده عجیب
آماده اند تا که پذیرایی ات کنند
با سنگ و چوب و نیزه و شمشیر و تیغ و تیر
من که عزیز آمده بودم چنین شدم
اینجا خدا کند که نیاید کسی اسیر
از قول من به مادر شش ماهه ات بگو
تا میتوانی اصغر خود را بغل بگیر
دلواپسی من سر حوریه های توست
شرمنده ام اسیر شدی در دل کویر
آقا حمیده ام به فدای سکینه ات
پیش نگاه دخترت او را بغل نگیر
میترسم، ای حدیث کسا آخر عاقبت
تکه به تکه جمع شوی داخل حصیر
افتاده اند در پی من شُرطه های شهر
باید که زودتر بروم تا نگشته دیر
درد دلم زیاد ولی وقت من کم است
مظلومِ من، مسافرِ من، بگذر از مسیر
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
#قسمت_پایانی #شعر_خوانی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده #شب_اول_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*شب اول محرمه، شب سفیرةُ الحسینه، بچه هاش رو آورد سپرد به هانی، همچین که از این کوچه به اون کوچه، عاقبت خسته شد، تشنه اش بود، نشست روی بلندی، جلو یه خونه ای سرش رو گذاشته بود رو دیوار داشت اشک میریخت.یه وقت شنید صدای یه زنی میاد، صدا زد مرد چرا اینجا نشستی؟ من راضی نیستم سرتو رو دیوار خونه ام گذاشتی، حضرت یه نگاه کرد سلامش کرد، همچین که راه افتاد بره، یه خورده جلوتر رفت وسط کوچه نشست، طوعه یه نگاه کرد گفت: مرد بهت گفتم مگه خونه زندگی نداری؟ چرا وسط کوچه میشینی؟ صدا زد زن! من اینجا غریبم، دم مغرب همه پشت سرم نماز خوندن، حالا همه رهام کردن، من سفیرُ الحسینم، تا گفت من سفیر الحسینم گفت: شما آقای من مسلم بن عقیلید، این خونه خونه ی شماست من هم کنیز شما هستم. یه بار دیگه بگم ببینم یاد چی میفتی، گفت: آقا من کنیز شما هستم و این خونه خونه ی شماست، من میدونی یاد کی افتادم؟ اون دو تا نامرد اومدن درِ خونه ی بی بی، گفتن اومدیم ملاقات، امیرالمؤمنین فرمود: باید زهرا اجازه بده، مادر من و شما با پهلوی شکسته صدا زد. علی جان "البِیتُ بِیتُک" خونه خونه ی توعه منم کنیزتم علی جان. همچین که ولید ملعون گفت: هر جور شده حسین رو بیارید بیعت کنه و الّا اگه فردا و پس فردا بشه حسین میره، ابی عبدالله هم این نامردها رو میشناخت تو مدینه، راه افتاد، شمشیر رو به کمر بست، فرمود: یه عده بنی هاشم بیان، علی اکبر همراهش بود، اباالفضل همراهش بود، مسلم بن عقیل همراهش بود، فرمود: جلوی در شما بایستید، من تنها وارد میشم، اگه کار به جنگ رسید، سر و صدا بلند شد شما بیاین، حضرت رفت. نانجیب گفت :باید بیعت کنی، ابی عبدالله قبول نکرد، دست به شمشیر بردن، حضرت تا دستشو به قبضه ی شمشیر برد همه عقب کشیدن، حسین یه فریادی زد بر سر اون نانجیب، یه مرتبه هاشمی ها اومدن، اول کسی که دوید مسلم بود، کنار مسلم اباالفضل بود، همه اینا حواسشون به حسین بود.. آه ریختن مسلم رو بگیرن، مگه میتونستن؟ به قدری قوی بود حضرت. نِی ها رو آتش زدن از پشت بام ریختن، نامرد خبر داد گفت پس چرا اینطور میکنید؟ حریف یه نفر نمیشید؟ صدا زد نامرد این بنی هاشمیه، فکر کردی ما رو سراغ جنگ با یه بقّال کوفه فرستادی؟ این مسلمه، بعضیا میگن عاقبت امان نامه آوردن گفتن باهات کاری نداریم، او هم امان نامه رو خوند، خواست خودش خبر ببره برا آقا، امان بگیره بگه آقا برگرد، اما نامردا اونجا هم بی وفایی کردن، ریختن حضرت رو گرفتن. تو درگيری ها شمشیر به لبش زدن، دندان ثنای حضرت شکست، آوردنش بالای دارالاماره، گفت: به من یه مقدار آب بدین، هر کار کرد نتونست آب بخوره، مسلم از همون بالا صدا زد "صلی الله علیک یا اباعبدالله"، خبرش وقتی به ابی عبدالله رسید انقدر حضرت گریه کرد، مسلم همیشه کنار حسین بود، تو سختی ها کنار ابی عبدالله بود. بذار بگم، زخم تو بدن داشت، هر نفسی که میکشه از شبکه های زرهش خون میاد. صورتی که خون جلوی چشمش رو گرفته، گرد و خاک بلند شده، یه مرتبه تو اون گرد و خاک و شلوغی ها نگاه کرد دید یه شمشیر شکسته هست. شمشیر رو برداشت به زمین زد خودشو بالا آورد، یه نگاه به خیمه ها کرد، یعنی هنوز من زنده ام، همونجا یاد مسلم افتاد، صدا زد کجایی مسلم؟ کجایی اباالفضلم؟ همچین که داشت میگفت کجایی مسلم، یه وقت دیدن یه نانجیبی با نیزه به پهلوش زد...حسین*
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
@babolharam_net03041605.mp3
زمان:
حجم:
37.42M
|⇦•ای که به عشق اسیر ...
#شعر_خوانی و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
عشق یعنی آتش افروخته
عشق یعنی خیمه های سوخته
عشق یعنی حاجی بیت الحرام
دل بریدن ها وحج ناتمام
عشق یعنی غربت نور دوعین
عشق یعنی گریه برقبر حسین
عشق را گویم فقط در یک کلام
یا اباالفضل وحسین والسلام
|⇦•غبار دشت بالا رفت...
#شعر_خوانی و توسل ویژهٔ ورود خاند ان آل الله به سرزمین کربلا اجراشده#شب_دوم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
غبار دشت بالا رفت و میشد کاروانی آن میان پیدا
به هر محمل نهان آیینه ی انسیةَ الحَورا
شگفتا کاروانی همچو اسماعیل، طفلانش
چو ابراهیم مردانش، دو عالم بیقرارانش
و باشد غبطه ی پیران، مقام شیرخوارانش
علم در دست های حضرت سقا
قیامت را نمایان میکند آن قامت رعنا
حرم در سایه سار لطف او باقی
و خشکیِ بیابان هم صدا میزد به مشتاقی
الا یا ایّها السّاقی اَدِر کَأسًا و ناوِلها
به سوی شاهِ عالم، چشمه های عالمِ بالا
نگاه شاه اما در تماشای گل لیلا
میان آه و اندوه شقایق ها
و سیل اشک های حضرت زهرا
امیر قافله، چشم و چراغ مشرقین آمد
حسین آمد حسین آمد حسین آمد
به نام نامی ساقی کوثر خیمه برپا شد
طنین انداز شد گویا صدا در پهنه ی گیتی
سرِ اهل زمین و آسمان پایین
که ناموس خدا از محمل خورشید می آید
به دور ناقه اش دیواری از غیرت مهیّا شد
نمیبیند نگاهی قامت زینب
ولی پیداست از آینده حتی شوکت زینب
جلال و حشمت زینب شکوه و عصمت زینب
چه گویم مِدحت زینب
که بر زانوی عباس است پای حضرت زینب
و اِجلال نزول دختر زهرا چنین باشد
چرا که در رگش خون امیرالمؤمنین باشد
به این حال آمده زینب به دشت کربلا اما
امان از گردش دنیا امان از عصر عاشورا
پناه خیمه مضطر شد بدون یار و یاور شد
و کاری که نباید میشد آخر شد
صدای ناله ی جن و ملک آمد
زمین گویا به سر میزد
زمان آشفته از این داغ و، در هم شد
و این مرثیه اوج روضه ی ماه محرم شد
چه خونی در دلش کردند
سوار ناقه ی بی محملش کردند
@babolharam_net03041706-1.mp3
زمان:
حجم:
15.24M
|⇦•غبار دشت بالا رفت ...
#شعر_خوانی و توسل ویژهٔ خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده #شب_دوم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از ما ، استخوان هايي خواهد ماند ؛ كه حسين را دوست دارد ، و روحي كه آوارهٔ اوست
@babolharam_net03041704-1.mp3
زمان:
حجم:
14.33M
|⇦• وقتی غمت همیشه...
#شعر_خوانی و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام علیه السلام اجرا شده #شب_دوم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اگر خدا نمیخواست که
گناه بنده هایش را ببخشد؛
حسینعلیهالسلام را نمیآفرید...
#اباعبدالله
|⇦•با اجازه از خداوند...
#شعر_خوانی و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شب_اول_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾•
"السلام علیک یا اباعبدالله یا رحمة الله الواسعه، یا باب نجاة الامّه"
با اجازه از خداوند تعالیِ حسین
اولِ ماهی زدم دل را به دریای حسین
بادبان عشق وا شد ناخدا آماده است
باز کشتی نجات شاه راه افتاده است
شخص حیدر پای کار نصب پرچم آمده
سینه زن ها یا علی ماه محرم آمده
کشته ی اشک است اربابی که شد آقای ما
کِیف دارد دسته جمعی گریه کردن های ما
خالی از احساس بودم از غمش پُر میشوم
مطمئنم عاقبت با لطف او حر میشوم
در میان هروله پرواز را حس میکنم
رَخت از تن میکَنم تا یاد عابس میکنم
بر لبم شور شهادت را عسل کن آخرش
جان جُونَت نوکر خود را بغل کن آخرش
*خیال کردی خودت اومدی؟ خیال کردی همینجوری گریه ات میگیره؟ فرمود: اگه چشمی گریه میکنه مادرش گریه اش میگیره و نظر به اون چشم میکنه، اگه اشکت جاری شد بگو مادر ممنونتم. شب اول محرم که میشه مادرش لباس پاره ی حسینشو از عرش آویزان میکنه، همون لباسی که از خون قلب حسینش، هی صدا میزنه "یا امّاه" همه ی عالم به گریه ی فاطمه زیر و رو میشه...*
حضرت زهرا خودش دنبال کار نوکر است
پیروهن مشکی نوکر دستدوز مادر است
ناله ی ما امتداد ناله های فاطمه ست
بانیِ اتمام روضه مجتبای فاطمه ست
چای مجلس از فرات شاه تأمین میشود
این عَلَم ها با پر جبریل تزئین میشود
بین هیئت کربلایش را زیارت میکنیم
شب به شب با انبیا در روضه شرکت میکنیم
دختری شیرین زبان اعجاز را آغاز کرد
نطق لال مجلس ما را رقیه باز کرد
*قربونت برم بی بی جان،شب اول محرمه به ما نفس بده برا بابات نوکری کنیم خانم*
آی نوکر رزق اشکت را از آب آور بگیر
کربلای اربعین را از علی اکبر بگیر
کاش خون ما بریزد در دیار کربلا
شیرخوار ما فدای شیرخوار کربلا
بین آن خاکی که شاهِ تشنه لب از حال رفت
ناگهان از ذوالجناح افتاد تا گودال رفت
*فرمود: هر کی میخواد به مادر ما هدیه بده برا حسینش گریه کنه..*
مادر پهلو شکسته طاقت دیدن نداشت
این تَنِ سر نیزه خورده پشت و رو کردن نداشت
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#شب_اول_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•غبار دشت بالا رفت...
#شعر_خوانی و توسل ویژهٔ ورود خاند ان آل الله به سرزمین کربلا اجراشده#شب_دوم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ سیدمجید بنی فاطمه •✾•
غبار دشت بالا رفت و میشد کاروانی آن میان پیدا
به هر محمل نهان آیینه ی انسیةَ الحَورا
شگفتا کاروانی همچو اسماعیل، طفلانش
چو ابراهیم مردانش، دو عالم بیقرارانش
و باشد غبطه ی پیران، مقام شیرخوارانش
علم در دست های حضرت سقا
قیامت را نمایان میکند آن قامت رعنا
حرم در سایه سار لطف او باقی
و خشکیِ بیابان هم صدا میزد به مشتاقی
الا یا ایّها السّاقی اَدِر کَأسًا و ناوِلها
به سوی شاهِ عالم، چشمه های عالمِ بالا
نگاه شاه اما در تماشای گل لیلا
میان آه و اندوه شقایق ها
و سیل اشک های حضرت زهرا
امیر قافله، چشم و چراغ مشرقین آمد
حسین آمد حسین آمد حسین آمد
به نام نامی ساقی کوثر خیمه برپا شد
طنین انداز شد گویا صدا در پهنه ی گیتی
سرِ اهل زمین و آسمان پایین
که ناموس خدا از محمل خورشید می آید
به دور ناقه اش دیواری از غیرت مهیّا شد
نمیبیند نگاهی قامت زینب
ولی پیداست از آینده حتی شوکت زینب
جلال و حشمت زینب شکوه و عصمت زینب
چه گویم مِدحت زینب
که بر زانوی عباس است پای حضرت زینب
و اِجلال نزول دختر زهرا چنین باشد
چرا که در رگش خون امیرالمؤمنین باشد
به این حال آمده زینب به دشت کربلا اما
امان از گردش دنیا امان از عصر عاشورا
پناه خیمه مضطر شد بدون یار و یاور شد
و کاری که نباید میشد آخر شد
صدای ناله ی جن و ملک آمد
زمین گویا به سر میزد
زمان آشفته از این داغ و، در هم شد
و این مرثیه اوج روضه ی ماه محرم شد
چه خونی در دلش کردند
سوار ناقه ی بی محملش کرد
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_ورود_به_کربلا
#شب_دوم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#سید_مجید_بنی_فاطمه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
#پیوند_آسمانی
#ازدواج_امیرالمومنین
#حاج_محمود_کریمی 🎤
عرش را با ماه و با خورشید روشن کرده اند
آسمانی ها لباس نور بر تن کرده اند
عالم افلاک را گلزار و گلشن کرده اند
با حریر ابر ها راهی مُعَیَن کرده اند
شد خدا بانی و عاقد حضرت پیغمبر است
لحظه ی پیوستن ناد علی و کوثر است
سر به زیر و عشق دارد در نگاهش انعکاس
با وقاری فاطمی محجوب با احساس خاص
میدرخشد بر سرش یک تاج گل از جنس یاس
کوری چشمان بدخواهان بخوان توحید ناس
گفت پیغمبر برای من همین شد افتخار
لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار
زیر لب میگفت زهرا هست همتایم علی
شد ولی الله و یار هر دو دنیایم علی
قامتش الله اکبر دارد آقایم علی
رخت دامادی چه می آید به مولایم علی
خواند اَنکَحتُ وَ زَوَجتُ پیمبر خطبه را
حضرت زهرا بلی را گفت به شیر خدا
لحظه ی دیدار بود و عشق نابِ ناب شد
دست پیغمبر وساطت کرد و فتح الباب شد
مصحف و نهج البلاغه عاشق و بی تاب شد
قند عالم در دل زهرا و حیدر آب شد
دست در دست هم آوردند و شد حبل المتین
حضرت ام ابیها و امیرالمومنین
در زمین پیچیده عطر عود و اسفند و گلاب
در نخستین لحظه ی پیوند غیرت با حجاب
چشم زهرا خیره شد بر چشمهای بوتراب
شد جهازش آینه مهریه اش قرآن و آب
دست خالی آمدم آمد خدا عیدی به دست
یک نخ از چادر عروسش عالمی را کافی است
#شعر_خوانی آرشیو
#ازدواج_حضرت_علی
ازدواج حضرت زهرا 1401
.👇
۱۴۰۴.۲.۲۴هفتگی-هیئت بین الحرمین طهران 4_5888711298836863017.mp3
زمان:
حجم:
12.77M
▪️ما گر علی و - #شعر_خوانی
🔘 جلسه هفتگی 1404/02/24
📍 #جواد_مقدم
ما گر علی و آل عبا را نداشتیم
چیزی برای روز مبادا نداشتیم
عقبا که جای خود به خدا بی غمِ حسین
بعد از هُبوط ارزش دنیا نداشتیم
ما را خدا زمینی مان کرد در بهشت
فرصت برای عرض تمنا نداشتیم
بی کربلا بهشتِ خدا برگ آس بود
اصلاً توان طاقچه بالا نداشتیم
آقا بهشت و حور و جنان مال دیگران
ما از تو جز خودت که تقاضا نداشتیم
غیر از دلی که عشقِ علی میتپد در آن
جنسی برای عرضه در اینجا نداشتیم
در این جهان اگر حرم و صحنتان نبود
یک منظره برای تماشا نداشتیم
شاعر : #مرحوم_حسین_حکیمی✍
#حضرت_علی #امیرالمؤمنین
#شعرخوانی
.
Mohjat.NetMilad Emam Kazem 1402 Arzi [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان:
حجم:
1.6M
#شعر_خوانی
#میلاد_امام_کاظم
#حاج_منصور_ارضی
مشکل گشایم دلبری ابرو گشاده است
در کاظمینش نوکری پر استفاده است
تولیت صحن دل موسی ابن جعفر
بعد از علی موسی الرضا دست جواد است
قلب سلیم عاشق تسبیح دائم است
عبد شکور سیره ی شُکرش مداوم است
هر نعمتی مداوم و دائم سزد به حمد
حمد ولای آل علی از مکارم است
چون عاشق از بصیرت دین بی نیاز نیست
بعد از غدیر بینش بسیار لازم است
قدر غدیر گرچه شناسا نشد ولی
قلب علی شناس به این قدر عالم است
باب غدیر هادی دین است بی گمان
راه غدیر جای قدم های کاظم است
بعد از غدیر زود به دامان او بچسب
کاظم همان علیست که تا .... عازم است
نظم جهان به دست امام زمان هاست
یعنی امام عصر بر این نظم ناظم است
ما که بنای شیعه ی معصومه رایجیم
لطف خداست نوکر باب الحوائجیم
ما در پناه حضرت موسی ابن جعفریم
واللهِ مورد نظر لطف داوریم
تدبیر آن امام هُمام است اینکه ما
از کودکی فدایی دین پیمبریم
عشق علی و آل شده حک به جان ما
دُردی کِشِ محبت زهرا و حیدریم
عشق حسین عشق حسن عشق اهل بیت
در جان ماست چونکه ز آیات کوثریم
خیر کثیر نسل امامان شیعه اند
ما هم امامزاده ی موسی ابن جعفریم
امضای پای این شجرالنامچه علیست
ماییم که ز ذُریه ی پاک مادریم
با این حساب نقشه ی ایران به دست اوست
شکر خدا به سایه ی سلطان کشوریم
لطف ابوالرضاست که سلطان ما رضاست
همسایه ی حریم امام مطهریم
ما که به نام شیعه ی معصومه رایجیم
لطف خداست نوکر باب الحوائجیم
#شعرخوانی آرشیو
ولادت #امام_کاظم 1402
.