eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
986 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
اسیر درد شدیم و دوا نیامد باز گذشت ماه خدا ماه ما نیامد باز شبیه هر رمضانی که بی تو آمد و رفت نفس به سینهٔ ما ماند و جا نیامد باز چقدر هر سحر از درد دوریش یک ماه صدا زدیم که آقا بیا؛ نیامد باز دوباره من نشدم آنچه را که او می‌خواست دوباره کرد برایم دعا نیامد باز اگرچه بد شده بودم ولی مرا بخشید اگرچه شد دلش از من رضا نیامد باز دوباره روضه بخوان، روضه خوان! که گریه کنیم که صاحب همهٔ روضه‌ها نیامد باز پس از گذشتن یک ماه گریه در دستم مگو که تذکرهٔ کربلا نیامد باز محمدعلی بیابانی
شب آخر رسید اما  برای عاشق آغاز است که عاشق خوب می‌داند  سحر هنگامِ پرواز است اگر این است آقایم ندارد سفره‌اش پایان ضیافت خانه‌اش شُکرِ خدا هر روز و شب باز است خدا را شُکر در سی شب  مرا دارالشفا آورد همین که دید بیمارم دلم لبریز امراض است  خدا را شُکر مهمانِ امامی مهربان بودیم چرا ما آمدیم اینجا میان ما و او راز است خدایا کاش سال بعد سحر‌ها در بقیع باشیم که در صحن حسن یک طورِ دیگر گریه‌ها ساز است و شب‌ها  جمع می‌گردیم گِردِ مرقدش آنجا کنارِ پنجره فولادِ زهرا که پُر اعجاز است توسل کن  توکل کن خدا هست و خدا کافی است چه غم در پیش راه تو هزاران دست انداز است خدا را کاش بنویسند در این شب برای ما امامش را نَه سربار است بلکه خوب سرباز است حسین است و لبی خشک و... صدای لشکری سیراب کسی رو می‌زند که روی دستش کودکی ناز است الهی بشکند دست و کمان  حرمله ، بد زد رُباب است و همین روضه:  ببین چشم علی باز است... شاعر: @Asheghane_hazrat_zeynab
مثل هر بار پر از توبه ی بی تاثیرم دل خورم از خودم، از دست خودم دل گیرم قدر هم رفت، ولی حال دلم خوب نشد جان زهرا نگرانم، چه شده تقدیرم؟؟؟ رمضان بگذرد و باز نبخشی من را؟؟؟ بعد از این خورده ته دیگ، دگر کفگیرم کار ما را نگذاری تو به روز عرفه من شب فطر به عفو تو زبان می گیرم من اگر بد شده خُلقم، حرمم دیر شده دست من نیست، من این مرتبه بی تقصیرم چاره ی کار من اینبار هوای نجف است دارم از دوری ایوان طلا می میرم بی علی من به خدا بی کسم و بیچاره من بدون علی از زندگی ام دل سیرم دم افطار به یاد دل بی تاب رباب یاد بی تابی آن شیرزنِ بی شیرم وحید_محمدی
🌙 🌴دست منو باز محبت تو اینجا کشونده 🌴چند شب دیگه از این ضیافت باقی نمونده 🎤 👌بسیار دلنشین😭 دست منو باز محبت تو، اینجا کشونده  چند شب دیگه از این ضیافت، باقی نمونده چند شب دیگه برای توبه، فرصت ندارم می‌دونی چیزی، خدا جز اشک حسرت ندارم الهی العفو الهی العفو خدای خوبم این بیست وهفت شب چه زود تموم‌شد نکنه مولا این شبای ما بازم حروم شد همیشه بین قلب سیاهم تومیدرخشی دلم گرفته دلواپسم که منو نبخشی الهی العفو..... اگه نبخشی منو تو ماهت، ای وای به حالم همه امیدم میمونه واسه ماه محرم اینو میدونم اگه گناهم خیلی زیاده همیشه میگم خدا به ماها حسین داده دخیلم امشب بازم به نام علی اصغر 😭 منومیبخشی به احترام علی اصغر یه عمره پای سفره روضت آقا نشستم یه عمره اسم قشنگت آقا گرفته دستم دلم میخوادکه نگات کنم یاباب الحوائج بزار که آقا صدات کنم یا باب الحوائج باب الحوائج علی اصغر😭
. سبک:خداحافظ ای برادر زینب....‌ 😭 خداحافظ ای سوز و آه شبانه خداحافظ ای گریه ی بی بهانه خداحافظ ای ماه دلدادگی ها خداحافظ ای دلبر بی نشانه 😭 خداحافظ ماه چشمان بیدار خداحافظ ای فرصت ناب دیدار خداحافظ ای دیده های سحرخیز خداحافظ ای سفره ی پاک افطار 😭 خداحافظ ای چشمه ی جاری عشق خداحافظ ای اشک دلداری عشق خداحافظ ای ماه مهمانی مهر خداحافظ ای فرصت یاری عشق ‌😭 خدا حافظ ای ماه شبهای روشن خداحافظ ای ذکر وتسبیح وجوشن خداحافظ ای توبه ی لیله القدر خداحافظ ای فرصت پرکشیدن 😭 خداحافظ ای جلوه ی نور ایمان خداحافظ ای فصل تجدید پیمان خداحافظ ای ماه شب زنده داری خداحافظ ای سفره داری قرآن 😭 خداحافظ ای لحظه ی بی قراری خداحافظ ای روضه و روزه داری خدا حافظ ای قصه ی تشنه کامی خداحافظ ای اشک از دیده جاری .
من بندگی نکردم، تا بنده ام بخوانی تو کی بدین کرامت، از خود مرا برانی بار گنه به دوشم، لا تقنطوا به گوشم عفوت نمی گذارد، در دوزخم کشانی  این نامه ی سیاهم، این اشک صبحگاهم من حال خویش گفتم، تو کار خویش دانی تو برتری که سوزی، در آتش جحیمم من کمترم که گویم، از آتشم رهانی مولای من ، من از تو، غیر از تو را نخواهم تو نیز رحمتی کن، کز من مرا ستانی پا در دو سوی گورم، دردا که از تو دورم شاید تو از کرامت، خود را به من رسانی عفو از کرامت توست، قهر از عدالت توست هم عفو از تو آید، هم قهر می توانی از بس کریم هستی، با من قرار بستی من اشک خود فشانم، تو خشم خود نشانی در عین رو سیاهی، خواهم از تو الهی هم من تو را بخوانم، هم تو مرا بخوانی میثم به در گه حق، باشد دو ارمغانت شعری که می سرایی، اشکی که می فشانی استاد حاج غلامرضا سازگار