🟡 اینکه ماهیت هر کدام از این مدل اسلام های امریکایی چیست، فعلا محل بحث نیست.
سوال اینجاست که کدام یک از این مدل ها، کدام یک از این جریانات، #مسئله_اصلی حضرت امیر بود؟
🔰 به نحو قاطع می توان گفت، مسئله اصلی برای امیرالمومنین، #جریان_اسلام_صفینی بود، دشمن اصلی حضرت این جریان بود، دغدغه اصلی ذهن حضرت، نبرد با این جریان بود،
اینکه بخواهیم #جریان_اسلام_خوارجی را مسئله اصلی و اول حضرت امیر بدانیم، یک #خطای_شناختی، یک #انحراف_تاریخی و یک #آدرس_غلط است.
🔰 اراده اولیه حضرت امیر، نبرد با جریان اسلام صفینی است، اما وقتی #جریان_اسلام_جملی، دست به شورش میزند، حضرت امیر به ناچار با آنها وارد جنگ میشود و فتنه آنها را می خواباند.
در گام بعد به دنبال مسئله و دشمن اصلی میرود یعنی اسلام صفینی، #اسلام_اموی.
🔰 در #جنگ_صفین، وقتی ماجرای قرآن به نیزه کردن رخ میدهد، #خوارج با رهبری و #هدایت عده ای از #خواص مانند #اشعث_بن_قیس، حضرت را مجبور به پذیرش #حَکَمیت میکنند و شد آنچه نباید میشد...
🔰 اما حضرت امیر نتیجه حکمیت را نمیپذیرد و به لشکریان میگویند مجدد جمع شده و آماده شوند، برای حمله به سپاه معاویه اما خوارج نمیپذیرند که با حضرت همراه بشوند و از لشکر حضرت امیر کناره میگیرند
و میگویند ما علی را شایسته رهبری و #امامت نمیدانیم.
🔰 خلاصه آنکه: بعد از ماجرای صفین و حکمیت، حضرت مجدد لشکریان(به جز عمده خوارج) را در اردوگاه #نخیله جمع کرده و پیش از حرکت مجدد به سمت شام، تلاش میکند #افکار_عمومی لشکریانش را برای نبرد دوباره با جریان صفین آماده و توجیه کند لذا تاکید میکند:
➕ «قاتِلُوا الخاطِئينَ الضّالّينَ، #القاسِطينَ المُجرِمينَ، الَّذينَ لَيسوا بِقُرّاءٍ لِلقُرآنِ، و لا فُقهاءَ في الدّينِ، و لا عُلماءَ فِي التَّأويلِ، و لا لِهذَا الأَمرِ بِأَهلِ سابِقَةٍ فِي الإِسلامِ. وَاللّهِ، لَو وَلُّوا عَلَيكُم لَعَمِلُوا فيكُم بِأَعمالِ كِسرى و هِرَقلَ؛ تَيَسَّروا و تَهَيَّؤوا لِلمَسيرِ إلى عَدُوِّكُم مِن أهلِ المَغرِب»
➕ تاکید حضرت بر نبرد با جریان «خطا پيشگانِ گمراهِ ستمكارِ بدكرداری» است، کسانی كه نه #قارى قرآناند، و نه #دين را مىفهمند؛ کسانی که نه #تأويل قرآن و سنّت را مىشناسند، و نه در روزگار صدر اسلام، در پيشوايى و #مبارزه سابقهاى دارند.
🔻 چرا حضرت این جریان را خطرناکتر می داند؟ چون حضرت قسم میخورند که اگر اینها بر شما تسلّط يابند، #سبک_زندگی و #فرهنگ پادشاهان #ايران و #روم را در ميان شما جارى مىكنند، لذا اولویت نبرد با این جریان است.
📍آیات و روایات اجتماعی | عضو شوید📍
6️⃣ محدود و منحصر نبودن آیات به عصر نزول بلکه ضرورت تعمیم، تطبیق و گسترش آیات به آینده به عنوان قواعد کلان
🔹هرچند گفته شد در فهم آیات باید رویکرد تاریخی داشت، اما آیات منحصر و محدود به عصر نزول نیست بلکه #قواعد_کلانی است که باید به #عصرهای_آینده تعمیم، #تطبیق و گسترش داد.
🔹چرا که قرآن به بیان خودش، كتابى جاويد و #جهانى است لذا هرگز نمىتوان مقصود از آيات را به آنچه مربوط به شرايط ويژۀ آن زمان بوده است، محدود كرد و بايد بتوان معنى آيات را به شرايط زمانى و مكانى ديگر نيز گسترش داد.
🔹البته گسترش دادن مطالب قرآنى به شرايط زمانى و مكانى ديگر، كارى مهمتر از فهم سادۀ قرآن است كه به حد و درجۀ بالاترى از تسلط و فهم قرآن احتياج دارد؛ اين به نوعى تسلط كلان بر آيات قرآن نياز دارد.
بنابراين، نمىتوانيم انتظار داشته باشيم كه هر فردى بتواند اين كار را انجام دهد بلکه این کار نیاز به اجتهاد و #استنباط_مجتهدانه از آيات و روايات دارد.
🔹البته درك اين گستردگى غير از تخصص علمى، به كمال ديگرى نيز احتياج دارد و آن كمال، #امامت است. بسط و گسترش يك حكم از شرايط زمانى و مكانى معين به شرايط زمانى ديگر، ظرافتى دارد كه هر عالم و محققى نمىتواند آن را درك كند.
🔹 بلکه فقط یک امام و راهبر اجتماعی است که آن را مىفهمد و درك مىكند چون اوست که وسط صحنه درگیری است و میتواند قواعد کلان را تطبیق بر شرایط کنونی بدهد اما کسی که شرایط زمانی و مکانی عصر خویش را نمیشناسد، فاقد چنین توانمندی است.
🔹رهبر است كه مىتواند متوجه #پيچيدگىها شود. بنابراين، گسترده كردن آيات در مدار و قلمرو امامت قرار مىگيرد. اگر امامت، مطلق و معصوم باشد، مىگوييم مخصوص امام معصوم (ع) است و اگر در قلمرو امامتِ نسبى است -كه غيرمعصوم را هم شامل مىشود- مىگوييم از شئون امامِ نسبى است؛
🔹ولى يك عالِم محقق كه اصلاً در مدار امامت نيست، ولو علامه هم كه باشد، نمىتواند اين گستردگى را لمس كند.
💢 آیات و روایات اجتماعی | #عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9