eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.1هزار دنبال‌کننده
79 عکس
11 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با بنده/سوالات، اشکالات و نقدها: @Hagh110110 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 اقدام برای ترور حضرت امیر 🔺حتی برای خود حضرت امیر و حضرت زهرا نیز ارعاب و ترس ایجاد کردند. پیش از شهادت حضرت زهرا، دو باز پشت درب خانه حضرت آمده و اهل خانه را تهدید و ارعاب کرده بودند. 🔺فقط سه چهار بار را برای حضرت فرستادند. در یکی از این موارد، حضرت دستش را گرفت و پیچاند. گفت: «». از درد، حضرت را امیرالمومنین خطاب کرد. به پسرش گفته بود نبینم به علی بگویی امیرالمومنین، پُرپُرش، او را خطاب کن. جالب اینکه اینجا خالد، حضرت را امیرالمومین خطاب میکند. شبیه به آنهایی که در ماجرای اغتشاشات 1401 دستگیر شده و از ترس میخواندند. 🔺همین یک ماجرا را خود دنبال کنید تا ببینید حضرت چه بلایی سر خالد آورد که شده بود و آخر سر هم خود حضرت او را نجات داد. ➕فَجَذَبَ خَالِداً إِلَيْهِ وَ جَعَلَ يَجْذِبُ مِنَ الطَّوْقِ قِطْعَةً قِطْعَةً وَ يُفَتِّتُهَا فِي يَدِهِ فَيَنْفَتِلُ كَالشَّمْعِ ثُمَّ ضَرَبَ بِالْأُولَى رَأْسَ خَالِدٍ ثُمَّ الثَّانِيَةَ فَقَالَ‏ آهِ‏ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ لَهُ قُلْتَهَا عَلَى كُرْهٍ مِنْكَ وَ لَوْ لَمْ تَقُلْهَا لَأَخْرَجْتُ الثَّالِثَةَ مِنْ أَسْفَلِكَ وَ لَمْ يَزَلْ يَقْطَعُ الْحَدِيدَ جَمِيعَهُ إِلَى أَنْ أَزَالَهُ مِنْ عُنُقِهِ وَ جَعَلَ الْجَمَاعَةُ يُكَبِّرُونَ لِذَلِكَ وَ يُهَلِّلُونَ وَ يَتَعَجَّبُونَ مِنَ الْقُوَّةِ الَّتِي أَعْطَاهَا اللَّهُ سُبْحَانَهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ انْصَرَفُوا شَاكِرِينَ لِذَلِكَ. 🔺این حربه دشمن آنقدر سنگین است که گاهی اوقات، را نیز نگران و ناامید میکند، چون انبیا هم دارای مراتب هستند: ➕«حَتَّىٰ إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا» آیه 110 یوسف. [مردم با انبیاء چنان ضدیت کردند] تا آنجا که رسولان مأیوس و نگران شده و گمان کردند که وعده نصرت خدا خلاف خواهد شد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 آیا جبهه میتوانست در مقابل جبهه باطل دست به اقدام نظامی و شمشیر ببرد؟ 🔺تا اینجا کار عرض شد، در ماجرای پیش و پس از سقیفه، و ترس بود، اینکه جو اجتماعی به نحوی بشود، که کسی جرئت بیعت با حضرت امیر را نداشته و همه مجبور به بیعت با خلفا بشوند. 🔺در ادامه نیز این راهبرد را اجتمالا در تاریخ دنبال کرده و دیدیم یکی از برنامه های ثابت جبهه باطل بوده است. همچنین بر بستر امروز نیز تطبیق داده و گفتیم همین امروز نیز به شدت از آن استفاده میشود. اینکه کارکرد اصلی این راهبرد در بستر اجتماعی چیست و دشمن چه هدفی از آن را دنبال میکند نیز گفته شد. اما اکنون نبوت به در مقابل آن است. 🔰 اکنون در این بستری که ترسیم شد، یعنی حضرت امیر، حضرت زهرا و اصحابشان، میتوانند دست به چه کاری زده و چه طرحی را دنبال کنند؟ 🔸شاید آسان ترین اقدام که اصحاب نیز در ذهنشان همان بود، باشد. اینکه دست به شمشیر برده و بخواهند حق خلافت را پس بگیرند. این اقدام میتوانست چند نتیجه داشته باشد: 1️⃣ اولا بین اصحاب و همچنین مردم، یک ایجاد میشد و جامعه به سمت ، دودستگی و پراکندگی حرکت میکرد. نتیجه آن نیز یکی و دیگری تازه مسلمانان به بود. در آن بازه تاریخی، بخش زیادی داشتیم که آنها هنوز دین به عمق جانشان نفوذ نکرده و شناخت درستی هم از دین نداشتند. لذا اگر شاهد این درگیری ها میشدند، به راحتی دین را کنار گذاشته و به قبلی خود باز میگشتند. 2️⃣ ثانیا اصحاب «»، به دنبال حذف حضرت امیر و اصحاب اصلی او بودند لذا منتظر اولین واکنش از سمت آنها بوده تا بتوانند به راحتی و به همین بهانه، آنها را حذف کنند. چه اینکه میبینیم چند بار، پروژه توسط امثال دنبال میشود اما به شکست می انجامد. 3️⃣ ثالثا نتیجه آن ، به قدرت رسیدن بنی امیه و بود. بنی امیه پنهانی و بسیار مرموزانه، به دنبال فرصتی بود تا بتواند از آن آب گل آلود استفاده کرده و خود را بالا بکشد. چه اینکه بعد از ماجرای سقیفه، نزد حضرت امیر آمد و گفت: علی جان حق با توست لذا بیا با هم متحد شویم، اگر تو بخواهی، شهر را پُر از آدم میکنم تا حکومت به تو برگردد. روشن است ابوسفیان به دنبال شکل گیری یک بود تا در آن بستر بتواند طرفین را درگیر هم کرده و خود را بالا بکشد. لذا حضرت امیر که طرح ابوسفیان را کاملا میداند، او را طرد کرده و پیشنهادش را قبول نمیکند. 4️⃣ رابعا این حرکت حضرت، منجر میشد تا برچسب را به راحتی به ایشان بچسبانند، چرا که همچنان حاکم بر مردم بود لذا کسی متوجه نیت الهی حضرت نمیشد. چه اینکه همین انگ را به حضرت نیز زدند، با اینکه حضرت دست به کاری هم نزد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
2️⃣ اقدام دوم: جهاد تبیین، روشنگری و فریادهای کوبنده 🔺دومین راهبرد جبهه حق در مقابل غاصبین خلافت، م
ادامه روایت قبل: 🔺بعد از اینکه تک تک آن 12 نفر در مقابل و مردم بلند شده و به روشنگری میپردازند، أبوبكر بسيار مضطرّ و شده و مجاب میشود و میگوید: من والى شما شدم در صورتى كه از شما برتر و بهتر نيستم! مرا رها كنيد! مرا رها كنيد!! 🔺 از دست ابوبکر عصبانی شده و به او میگوید: اى عاجز از كلام! از منبر پایین بیا! تو وقتى در برابر سخنان اینها تاب نمى ‏آورى،‏ چگونه خود را بر اين مقام قرار داده ای؟! بخدا سوگند قصد داشتم تو را از اين مقام خلع نموده و سالم مولا ابى حذيفه را به جايت نصب نمايم!! 🔺سپس أبوبكر از منبر پایین آمده و همراه عمر به سمت منزل رفته و تا سه روز هيچ كس به نيامد. اینجاست که اطرافیان ابوبکر به فکر افتاده و را وارد میدان میکنند تا بتوانند را به میدان بازگردانند لذا ابتدا با هزار نفر به خانه او رفته و میگوید: اين چه جلوس و نشستنى است! به خدا سوگند، بنى هاشم درباره خلافت به طمع افتاده‏ اند! 🔺در ادامه نیز، دیگر خواص باطل هر کدام با هزار نفر با ابوبکر بیعت میکنند. مثلا با هزار نفر و سپس با هزار نفر آمدند تا كم كم تعدادشان به چهار هزار نفر رسيد. اینجاست که عمر با جمعیتی بیش از چهار هزار نفر و با شمشیرهای برهنه، به سمت مسجد و یاران حضرت امیر حرکت میکند. 🔺عمر رو به یاران علىّ(ع) كرده و میگوید: اى ياران علىّ، به خدا سوگند اگر يكى از شما مانند روز گذشته از جاى برخاسته و سخنى بگويد سخت میكنيم و او را میکشیم. 🔺 بن عاص در مقابل او برخاسته و میگوید: اى پسر صُهاك حبشيّه، آيا به شمشيرهاى خودمان تهديدمان میكنيد يا به جمعيت خود ما را میترسانيد؟ بخدا سوگند شمشيرهاى ما از شما تيزتر، و تعدادمان از شما انبوهتر، و هر چند كمتر باشيم ولى حجّت خدا در ميان ما است، به خدا اگر اطاعت خدا و رسول و امامم را واجب نمیشمردم،‏ شمشير از غلاف كشيده و در راه خدا با شما تا آنجا به جهاد میپرداختم. 🔺اميرالمؤمنين(ع) به او گفت: اى خالد بنشين، كه خداوند بر مقام تو واقف بود و تلاش تو در نزد آن حضرت مشكور و مورد تقدير است! او نيز نشست. سپس برخاسته و با آنها به محاجه پرداخت. 🔺در اينجا خواست به او حمله كند كه حضرت امیر او را از لباس گرفته و بر زمين زد، سپس گفت: اى پسر صُهاك حبشيّه، اگر تقدير الهى و عهد رسول او با من نبود، همين الآن بتو میفهماندم كه كدام يك از ما دو نفر ضعيف‏ تر و بی ‏ياورتر است. سپس حضرت امیر تلاش کردند فضا را آرام کنند و مانع از نزاع و درگیری دو طرف بشوند و امر کردند که هرکس به خانه خود بازگردد. 🔺در ادامه حضرت شروع به از و یاور کردند و گفتند: به خدا سوگند هرگز به اين مسجد داخل نشدم مگر به همان شيوه كه دو برادر من و داخل آن شهر شدند، در حالى كه اصحاب آن دو بزرگوار گفتند: «تو با خدايت برويد و بجنگيد و ما همين جا نشسته منتظريم- مائده: 24». 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
این خطابه روح را در لشکریان تقویت کرد و سپاهیان همراهی کرده و جنگ آغاز شد و در همان روز اول، هر سه فرمانده مسلمانان به رسیدند و سپاهیان احساس شکست کرده و روی به گریز نهادند. شبانگاه که تازه مسلمان شده بود، فرماندهی سپاه را به عهده گرفته و در لحظه ای بسیار حساس که رعب و وحشت لشکریان را فراگرفته بود، دست به یک زد که در نوع خود بی سابقه بود.