#ارسالی_کاربر
نقاشی👆🏻👆🏻 سیدمعین الدین علوی ۱۱ ساله از یزد شهر میبد محله شهیدیه
خیلی زیبا کشیدی پسرم👏👏👏👏🌺
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن کودک شجاع
انیمیشنی زیبا از امام جواد ع
#رجب
#ماه_رجب
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1551🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1552🔜
#فلفلنبینچهریزه ۱
بعضی از بزرگترها، ما نوجوانها رو باور ندارند...
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1553🔜
کو؟ کجاست؟
زهرا کتابهایش را از کیف بیرون ریخت. کف دستش را به پیشانیاش زد و گفت:«اَه اینجا هم که نیست!»
به دور و بر نگاه کرد! لب هایش را جمع کرد. بلند گفت:«مامان اینجا هم نیست!» مادر جلوی در اتاق ایستاد. سری تکان داد و گفت:«توی اتاق به این شلوغی ادم هم گم میشود!»
زهرا پیراهنش را از روی زمین برداشت، زیرش را نگاه کرد:«اینجا هم نیست!»
پیراهن را به گوشه ای پرت کرد. کتابها را روی تخت جا به جا کرد:«اینجا هم نیست»
رو به مادر گفت:«مامان بدون کتاب فارسی چه کار کنم؟ یک ساعت دیگر کلاس دارم!»
مادر دست روی چانهاش گذاشت و گفت:«خودت چه فکر میکنی؟»
زهرا لپهایش را پرباد کرد و گفت:«اگر اتاق مرتب شود کتابم پیدا می شود!»
مادر لبخندی زد:«پس معطل چه هستی؟»
زهرا به مادر که از اتاق دور میشد نگاه کرد و گفت:«من چطور این اتاق را مرتب کنم؟»
مادر چیزی نگفت و به آشپزخانه رفت. زهرا کیف و جورابش را از روی صندلی برداشت و نشست. آهی کشید. با خودش گفت:«کاش میشد یک وردی بخوانم همه جا جمع شود!»
از حرف خودش ریز خندید. به ساعت نگاه کرد:«ای وای دیر شد الان کلاس شروع میشود!»
سرش را بین دستانش روی میز گذاشت. چشمانش را بست. تصویر معلم را توی گوشی دید:«بچهها صفحه ی۸۷ کتاب را باز کنید، زهرا خانم از اول صفحه بخوان»
یک دفعه سرش را بلند کرد:«وای آبرویم می رود!»
به سمت کمد رفت لباس هایی را که از کشو و قفسه های آن آویزان بود برداشت. آنها را توی کشو جاکرد. لباسهای دیگر را از کف اتاق، روی میز و تخت برداشت و توی کمد قرار داد.
سبد صورتی را آورد. اسباب بازی ها را از وسط اتاق جمع کرد و توی سبد گذاشت.
کتاب ها و دفترها را از روی میز، وسط اتاق و روی تخت جمع کرد. آنها را توی کتابخانهاش چید.
به اتاق نگاه کرد. همهجا مرتب شده بود، اما کتاب فارسیاش نبود که نبود.
گوشه ای نشست. سرش را روی زانویش گذاشت. مادر به اتاق آمد. کنار زهرا نشست:«پیدا نشد؟»
زهرا خودش را توی بغل مادر جا کرد:«نه نیست، ببینید اتاق چقدر مرتب شد»
مادر پیشانی زهرا را بوسید:«بلند شو باهم بگردیم»
زهرا به ساعت نگاه کرد:«فقط یک ربع وقت دارم!»
مادر کمی فکر کرد و گفت:«اخرین بار کجا و چه زمانی کتاب فارسی دستت بود؟»
زهرا انگشتش را گوشهی لبش گذاشت و گفت:«صبح که رونویسیام را انجام میدادم دستم بود وقتی نوشتم...اووومممم... یادم نیست کجا گذاشتم!»
مادر سراغ کیف زهرا رفت. اما کتاب فارسی آنجا نبود. توی کتابخانه و لابهلای کتابها را گشت، روی میز تحریر و روی تخت را هم دید.
نگاهی به کمد لباس ها کرد. لباسهای نامرتب توی کشو و قفسه ها را دید. با چشمان گرد پرسید:«زهرا جان؟! اینجا چرا اینجوری شده؟»
لباس ها را از توی کمد بیرون ریخت! پیراهن صورتی زهرا را برداشت. آرام آن را تا کرد:«ببین لباسها را باید اینطوری تا کنی و مرتب توی کشو و قفسهها بچینی»
زهرا با چشمان پر اشک گفت:«چشم اما اول کتابم را پیدا کنیم الان کلاسم شروع میشود»
مادر دستی بر سر زهرا کشید. خواست بلند شود و جاهای دیگر را بگردد که گوشهی کتاب فارسی را دید. کتاب بین لباسها بود!
زهرا با دیدن کتاب از جا پرید مادر را بوسید و گفت:«اخ جان کتابم پیدا شد»
#باران
#داستان
🌸🍂🍃🌸
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1554🔜
بنده امین من
اگر یادتون باشه اوستا مراد تصمیم گرفته بود در مسجد اذان و اقامه بگه تا ثواب نماز را بالا ببره. 🗣 این
احڪـოـام خوشمزه😋
سلام سلام
سلام به همه بچه هایی که می خوان از یارهای خوب امام زمانشون باشند.
و اما سوال...
❓با عرعر الاغ اوستا مراد، یک نماز بهش واجب میشه. به نظر شما چرا؟
⏰ تا فردا ظهر منتظر جوابهای بچههای مومن و دانامون هستیم.
#احکام
#سهشنبه
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1555🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1556🔜
#فلفلنبینچهریزه ۲
بعضی از بزرگترها هم فقط خودشون رو قبول دارند...
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1557🔜
⁉️یک کلاغ، چهل کلاغ» یعنی چه؟
تا حالا برایتان پیش آمده که مطلبی را شنیده باشید و بعد برای دوستتان تعریفش کنید و بعدها متوجه شوید که کلاً آن مطلب آنطور که شما شنیده بودید، نبوده است؟!🤔😞
یک کلاغ، چطور چهل کلاغ میشود❓
«یک کلاغ، چهل کلاغ» یکی از ضربالمثلهای ایرانی است که چندین سال است در کتاب دوم دبستان هم آموزش داده میشود؛
ضربالمثلی ساده درباره شایعه و اینکه ممکن است شایعه، تأثیر خیلی بدی روی تصوّر و رفتار دیگران داشته باشد...معمولاً کسی نمیداند یک کلاغ، چطور چهل کلاغ میشود!😔
💢داستان یک ضربالمثل💢
داستان از این قرار است که کلاغی میبیند بچه کلاغی در حال افتادن از لانهاش است.😱 شتابان به نزد کلاغی دیگر میرود تا با او به کمک بچه کلاغ بیایند.😢
کلاغ اولی به کلاغ دومی میگوید: «خودم دیدم که بچه کلاغی از لانهاش روی زمین افتاد؛ برای بلند کردنش، باید خیلیها بیایند.»😔
کلاغ دومی پرواز میکند و به کلاغ سومی میرسد و میگوید: «بچه کلاغی از لانهاش روی زمین افتاد و احتمالاً نوکش شکسته است و...»🙊
کلاغ سومی به کلاغ بعدی میگوید: «بچه کلاغی از لانهاش افتاده روی زمین و نوکش شکسته و احتمالاً بالش هم صدمه خورده و...»😐
همینطور ماجرا نقل میشود تا میرسد به چهلمین کلاغ؛
آنچه کلاغ چهلم میشنود، این است که: «متأسفانه بچه کلاغی از لانهاش افتاد روی زمین و درحالیکه نوک و بالش شکسته بود و از بدنش کلی خون رفته بود؛ گربهای آمد و او را برد!😔
بچه کلاغ هم مُرد. باید برویم به مادر و پدرش تسلیت بگوییم!»😭😭😭
خلاصه همه کلاغها با ذهنیتها و تصورهای مختلف به سمت لانه بچه کلاغ میروند و در کمال تعجب میبینند که بچه کلاغ داخل باغچه افتاده و با رسیدن مادرش، در حال بیرون آمدن از لای بوتههاست!😮
آنها به چه چیزی دقت نکردند؟!🤭
سخنی که به آن علم نداریم🙄
رهبر انقلاب درباره موضوع شایعه میگویند: «اگر چنانچه چیزی را بگوییم که به آن علم نداریم، مثلاً یک شایعه، خب، این کمک کردن به شایعه است! این شایعهپردازی است؛😐
قول(سخن) به غیر علم است. قول به غیر علم، خود قولش هم اشکال دارد، عمل کردن به آن امر غیر معلوم و بدون علم هم اشکال دارد؛ ﴿هرگز چیزی را که به آن علم و اطمینان نداری، دنبال نکن؛ زیرا چشم و گوش و دل، همه مسئولاند و مورد پرسش قرار خواهند گرفت.﴾ »۹۱/۵/۱۶
#رسانه_ی_تنهامسیر
لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry8_14
═══••••••○○✿
🔚1558🔜
بنده امین من
احڪـოـام خوشمزه😋 سلام سلام سلام به همه بچه هایی که می خوان از یارهای خوب امام زمانشون باشند. و ام
سلاااام✋
این آقا پسرا و دختر خانم های گلم 🌹 دیروز و امروز به سؤال احکاممون جواب دادن:
⏪ محمد داتلی بیگی کلاس چهارم: خب حتماً الاغ اوستا مراد موقع اذان عرعر کرده😁
⏪ تسنیم بخشی9 ساله از تهران: حیوانات زودتر از آدم ها متوجه زلزله می شوند شاید صدای عر عر الاغ اوستا مراد نشانه امدن زلزله باشد
اگر نشانه امدن زلزله است باید (نماز آیات )بخواند.
⏪ فاطمه جنت مکان ۹ونیم از اهواز: نماز ایات چون حیوانات زود تراز انسان
متوجه ی زلزله می شوند.
⏪ علے نظرے ۹سالہ از استان البرز:
نماز آیات براش واجب میشہ
⏪ شهریار بحرانی ۱۱ ساله از تهران: حادثه ای پیش اومده و الاغ اوستا مراد ترسیده و عرعر کرده و نماز آیات به اوستا مراد واجب شده
⏪ فائزه رزاقی هستم دوازده ساله از شهر گلپایگان : اگر ما با الاغ در بیابان مشغول رفتن باشیم و آبی که برای وضو داریم روی الاغ باشه و اگر بعد الاغمون گم بشه و بعد ما از پیدا کردن الاغ مایوس بشیم ناچار هستیم که تیمم کنیم .
وقتی که ما مشغول خواندن نماز هستیم ناگهان صدای الاغ بلند می شود .
در این هنگام نماز ما باطل است و باید وضو بگیریم و سپس نمازمان را بخوانیم.
این نمازی هستش که با صدای الاغ باطل می شود .
۵تا دسته گل💐صلوات💐 تقدیمشون کنیم که خدا برای پدر و مادرشون حفظشون کنه که اینقدر خلاقند و احکام نمازشون را خوب بلدند😊
مرحبا بندهی خوب خدا👏👏👏👏
هفتهی بعد منتظر سؤال بعدی احکام اوستا مراد باشید😊
🍃