࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 #کارتون_حنا_دختری_در_مزرعه(قسمت اول) حنا، کودکی است که بخاطر نیاز مالی و کمک به خانواده شروع به کار در یک مزرعه می‌کند و با تلاش و پشتکار سعی می‌کند که در درس و تحصیل علم از کودکان هم سن و سالش عقب نماند... #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1639 🔜

الهے حالتـون خوب لبتـون خنـدون و دلتـون شـاد باشـه الهے بهترین ها سهم تون و خوشبختے حقتـون باشه الهے موفـق و عاقبت بخیـر باشیـد سلام دوستان خوبم✋ صبحتون به شادی و مهر🌸

#داستان بسم الله ندا جلوی آینه ایستاده بود وسعی میکرد شالشو مثل دوستش نرگس ببنده که در عین زیبایی موهاش هم بیرون نباشه، دختر عمه اش جلو اومد وکمی شالشو عقب کشیدومقداری از موهای لختشو تو پیشونیش ریخت وگفت:ندا جون چقدر خوشکل شدی! ندا با لبخند تلخی گفت: نکن دیگه گناه داره سارا گفت:گناهش گردن من قول میدم. ندا یاد دیروز افتاد که با بچه ها سوره معارج می خواندند " گناهکار دوست دارد فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا کندوهمه ی مردم روی زمین را تا مایه ی نجاتش گردد" دوباره شالشو جلو کشیدوبیرون رفت. #سوره_معارج_آیات_۱۱_و_۱۴ #حجاب #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1640🔜

سلاااام✋ این آقا پسرا و دختر خانم های گلم 🌹 دیروز و امروز به سؤال احکاممون جواب دادن: 🌺 محمد مهیار شهامتی 9 ساله از اردبیل: اوستا مراد که بعد از نماز می خواسته بره گوسفند هاشو بفروشه دلیلیش این بود که در مسجد باکسی که به اون بدهکار بوده رو دیده و می خواد پولی که از اون گرفته رو پس بده🌸 🌺 امیر علی زنگی آبادی هستم ١٠نیم ساله از استان کرمان شهر زنگی آباد : «شاید اوستا مراد دختریا پسری داشته باشد که می‌خواهد با فردی ازدواج کند وگوسفندان خود را بفورشد بزای قربانی کردن گوسفندان» 🌺 محمدهاشم شعبانی: به نظرم می خواهد پول بدست آمده را به عنوان صدقه به فقرا بدهد. 🌺 تسنیم بخشی: اوستا مراد می خواست که گوسفند هاش رو قربانی کند ۵تا دسته گل💐صلوات💐 تقدیمشون کنیم که خدا برای پدر و مادرشون حفظشون کنه که اینقدر خلاقند و احکام نمازشون را خوب بلدند😊 مرحبا بنده‌ی خوب خدا👏👏👏👏 هفته‌ی بعد منتظر سؤال بعدی احکام اوستا مراد باشید😊 🍃

اوستا مراد از مسجد بیرون آمد. سریع به خانه رفت. یک قلم و کاغذ برداشت و روی آن نوشت: "همه گوسفندان به نازل‌ترین قیمت فروخته می شود." به وسط ده رفت و برگه را به دیوار نصب کرد. آق قربون که از آن‌جا می‌گذشت با خواندن نوشته گفت: چی شده؟ پول لازم شدی رو ما حساب کن اوستا. اوستا گفت: قربون آق قربون. معلومه شیر مادرت حلال حلال بوده. امروز فهمیدم که سگ نجس هست و اگه با چیز تر برخورد کنه، اون هم نجس می شه‌. می‌خوام این سگ رو رد کنم بره و از نجاستش خلاص بشم. بدون سگ هم نمی‌تونم از گوسفندام مراقبت کنم، برای همین می خوام بفروشمشون‌. آق قربون گفت خب عزیزم دست خیس به این سگ نزن و نذار آب دهنش به جاییت بخوره. اوستا گفت: زمین رو چی کار کنم؟ بلاخره بارونی می خوره و خیس میشه. این سگ هم روش راه میره نجس میشه. اصلاً من گوسفند می‌خوام چه کار؟ همین الاغ با عنبرنساش خرج من را کفایت می‌کنه. آق قربون گفت: چوپانی خیلی خوبه. بعضی از انبیا هم چوپان بودند. نگران نجاست زمین هم نباش. آفتاب که به زمین خیس می خوره نجاستش رو پاک میکنه. اوستا مراد به فکر فرو رفت و گفت: درست میگی آق قربون. قربون دهنت. از این ببعد با یاد پیامبر عزیزم و حضرت موسی چوپانی میکنم. #احکام #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1641🔜

#رفاقت ۴ 💢 ویژگی رفیق و دوست خوب 👆 #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1642🔜

#خلاقیت 🌹🌿 #ایده ساخت یه دفترچه یادداشت کوچیک و شیک #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1643🔜

#آشپز‌باشی ۵ موقع آشپزی کردن مروت داشته باشید... #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1643🔜

🌸 #عید_مبعث 💐شب شب یاره، شب دلداره 💐شب پیغمبری احمد مختاره 🎤 #سید_رضا_نریمانی 👏 #سرود 👌فوق زیبا #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1644🔜

. 🌸بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃 .

الهۍ ڪہ امروز مهربانۍ رسمتون باشہ موفقیت سهمتون خوشبختۍ حقتون باشہ خیرو برڪت تو زندگیتون جارۍ و تنتون سلامت باشہ سلام دوستان خوبم✋ صبحتون سرشار از شادۍ🌸 عیدتون مبارررررررررک☺️🌺 .

#داستان بازی با بچه‌ها🍃 روزی از روزها پیامبر(ص) برای رفتن به مسجد و خواندن نماز دیر کرده بودند. همه مردم منتظر آمدن ایشان بودند. چون پیامبر هیچ وقت برای نماز جماعت دیر نمی‌آمدند. 🤔 نگرانش شدند و رفتند دنبالش. 😞 توی کوچه باریکی پیدایش کردند. 😍 دیدند روی زمین نشسته، و با بچه‌ها بازی می‌کنند، آن‌ها دیدند که پیامبر بچه‌ای را سوار کولش کرده و برایش نقش شتر را بازی می‌کند.🤔 یکی از یاران جلو رفت و به پیامبر گفت: از شما بعید است، نماز دیر شده است بیایید به مسجد برویم.😢 پیغمبر با خوش رفتاری رو به بچه‌ها کرد و گفت: شترتان را با چند گردو عوض می‌کنید؟☺️ بچه‌ها مقداری را تعیین کردند. پیامبر رو به یارانشان کردند و فرمودند: بروید گردو بیاورید و مرا از این بچه‌ها بخرید.😊 کودکان می‌خندیدند، و پیامبر هم با آن‌ها می‌خندید. 😍 پس از آن که یاران پیامبر گردو آوردند. پیامبر گردو‌ها را به بچه‌ها دادند و خودشان به مسجد رفتند.❤️ *** احترام به کودکان🍃 روزی پیامبر(ص) نشسته بود، امام حسن و امام حسین علیهما السلام وارد شدند. 🌹 حضرت به احترام آنان از جای برخاست و به انتظار ایستاد.☺️ چون کودکان در راه رفتن ضعیف بودند، لحظاتی چند طول کشید. 🌺 بدین جهت پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آنان رفت و استقبال کرد.☺️ آغوش خود را گشود و هر دو را بر دوش خویش سوار کرد و به راه افتاد و می‌فرمود: فرزندان عزیز، مرکب شما (یعنی چیزی که بر آن سوار می‌شوند: مثل اسب یا شتر) چه خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید.😊 #رسانه_ی_تنهامسیر لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1645🔜