eitaa logo
بنده امین من
11.9هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت سوم) لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1791🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌻بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍀 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل زهرا چه شود بوسه به پایت بزنم تابه كی خسته دل،از دور صدایت بزنم؟ گل زهرا نكند مهر زمن برداری داغ دیدار رخت را به دلم بگذاری! سلام آقای مهربونم✋ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐥🏡لنگه جوراب 🏡🐥 لنگه جوراب قرمز تنهایی روی بند نشسته بود. حوصله‌‏اش سر رفته بود. آهی کشید. نسیم، آه او را شنید و گفت: «چی شده؟ چرا آه می‏کشی؟» لنگه جوراب گفت: «خسته شدم. پس کی خشک می‏شوم؟» نسیم گفت: «اینکه غصه ندارد. الان خودم تو را خشک می‏کنم!» نسیم لنگه جوراب را برداشت و به این طرف و آن طرف برد. بچه‏‌ی همسایه لنگه جوراب را دید. با خوشحالی فریاد زد: «لنگه جورابم پیدا شد!» لنگه جوراب گفت: «من که مال تو نیستم، من مال علی هستم.» بچه‏‌ی همسایه داد زد: «نه، تو مال من هستی. جوراب من هم مثل تو قرمز بود.» لنگه جوراب گفت: «نه. من مال علی هستم.» بچه‏‌ی همسایه داد زد:«مال من هستی...» بچه‏‌های توی کوچه، صدای آنها را شنیدند.لنگه جوراب را دیدند. دست از بازی کشیدند و با خوشحالی گفتند: «لنگه جورابم پیدا شد! لنگه جورابم پیدا شد!» لنگه‏‌ی جوراب گمشده‏‌ی آنها هم قرمز بود. نسیم تندتر وزید و لنگه جوراب را برد آن دورتر. اما بچه‏‌ها هم تندتر دویدند. نسیم، های و هوی کرد و باد شد. باد لنگه جوراب را با سرعت از بچه‌‏ها دور کرد. اما بچه‏‌ها سوار دوچرخه‏‌هایشان شدند و تند تند پا زدند. چیزی نمانده بود که بچه‏‌ها به لنگه جوراب برسند که باد، هایی کرد و هویی کرد و توفان شد. گرد و خاکی شد که نگو! بچه‏‌ها لنگه جوراب را گم کردند. لنگه جوراب از بس که چرخیده بود، گیج و ویج شده بود. توفان نمی‏دانست از کدام طرف برود. یک دفعه یک لنگه جوراب قرمز را دید که در هوا تکان می‏خورد. توفان به آن طرف رفت. علی کوچولو، لنگه جوراب قرمزش را در هوا تکان می‏داد و می‏گفت: «از این طرف... از این طرف...» توفان، های و هوی خندید و لنگه جوراب را انداخت پایین. لنگه جوراب افتاد روی کله‏‌ی علی. علی از خوشحالی خندید و داد زد: «مامان ! لنگه جورابم پیدا شد!» لنگه جوراب‏ها که به هم رسیدند، از خوشی خندیدند. 🐥 🏡🐥 🐥🏡🐥 🏡🐥🏡🐥 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1792🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنده امین من
زنگ شیرین احڪـოـام حاج آقا به اوستا مراد گفته که موقع وضو حواسش باشه که آب مظهر لطافت و رحمته...
سلاااام✋ این آقا پسرا و دختر خانم های گلم 🌹 دیروز و امروز به سؤال احکاممون جواب دادن: 💢 محمد مهیار شهامتی9ساله از اردبیل: اوستا مراد به الاغش آب زیاد می داده 💢 یکتا باباخانی از شیراز: بخاطره اینکه او ثواب کرده بود وخوبی به دیگران یاد داده بود خدا جواب بهش داد. 💢 اسما شریفی زاده: چون خر اوستا مراد رام نشده. 💢 حنانه سادات: اوستا مراد حواسش نبوده، شیر آب را باز گذاشته، شیر آبکه چکه می‌کرده ، الاغ هم میفهمه. 💢 شهریار بحرانی ۱۱ ساله از تهران: اوستا مراد وقتی وضو می گیره نمی ذاره آب روی زمین بریزه و آب رو توی سطلی می ریزه و می ده به الاغش تا بخوره. 💢 علی کده هستم از زاهدان ۱۲ ساله: ممکن است اوستا ظرفی می گذاشت تا آب وضو بریزد در آن از از آن آب استفاده کنند. 💢 تسنیم بخشی 9 ساله از تهران : شاید قبلا اوستا مراد با الاغش بد رفتاری می کرد. بعد الاغش هم تنبلی می کرد ولی بعد اون روز اوستا مراد با الاغش خوش رفتاری می کرد بعد الاغش هم دیگه تنبلی را کنار گذاشت🐎🐎 ۵تا دسته گل💐صلوات💐 تقدیمشون کنیم که خدا برای پدر و مادرشون حفظشون کنه که اینقدر خلاقند و احکام نمازشون را خوب بلدند😊 مرحبا بنده‌ی خوب خدا👏👏👏👏 هفته‌ی بعد منتظر سؤال بعدی احکام اوستا مراد باشید😊 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اوستا مراد مشغول کار و بار بود که متوجه شد نزدیک اذان هست وضو گرفت تا به 🕌 برود. طبق معمول بارهای سنگین پشت 🐴گذاشت به طوری که زانوهای 🐴 خم شد و همش عرعر میکرد. معلوم بود که خسته شده 🐴. در همین حال حاج آقا اونها رو دید. حاج آقا گفت اوستا چقدر بار!!!! این زبون بسته گناه داره. اوستا گفت 🐴کارش بار بردن هست دیگه. حاج آقا گفت اوستا مگه الان وضو نگرفتی؟اوستا گفت بله حاج آقا! حاج آقا: اوستا موقع وضو به آب💦 دقت نکردی؟ اوستا با تعجب جواب داد: نه به آب💦 برای چی فکر کنم؟ به عنبرنساهای امروز فکر میکردم. حاج آقا گفت هر چیز و کار وضو برای ما درس داره که باید بهش توجه کنیم. ببین چقدر آب زلاله و پاکه، پس وقتی ما در وضو با آب دست و صورتمان را می شوییم یعنی ما هم می خواهیم مثل آب پاک باشیم. اوستا گفت من تازه حموم🚿 بودم حاج آقا. حاج آقا لبخندی زد و گفت خیلی عالیه ولی منظور من این هست که فرد با دست و صورت و پاهاش کارهای خوب انجام بده و و کارهایی که خدا گفته بده رو انجام نده، اینطوری فرد پاک میشه. 💦آب مظهر لطافت و رحمت هم است پس ما هم باید با دیگران با لطافت و مهربانی بیشتری برخورد کنیم. الان این 🐴 بیچاره گناه داره، باید بار کمتری روی الاغ بگذاری و با مهربانی بیشتری باهاش رفتار کنی... استا مراد با این قیافه 😳 به همه حرفای حاج آقا گوش داد و بهشون قول داد که مهربانی و خوب بودن را با هر وضو گرفتن به خودش یادآوری کنه و بار سنگین روی 🐴نگذاره تا خسته بشه و با مهربونی با اون برخورد کنه. اینطوری شد که 🐴 خسته و نالان اوستا مراد، شاد و قبراق و سرحال شد. 🎊 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1793🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت پنجم) لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1794 🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاکت هدیه 🌹🌹 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1795🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ در کارهاتون نظم و ترتیب داشته باشید... لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1796🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | استعدادت رو پیدا کن 🔑 یک نکته‌کلیدی برای شما که می‌خواهید مثل ابوعلی‌سینا یا زکریای‌رازی شوید 🙄 شما برای کشف استعدادهای واقعی‌تون چکار کردید؟ لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1797🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌷بسم‌ الله الرحمن الرحیم🌱 ..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با☀️طلوع خورشید☀️ صبح درنهایت طراوت🌸🍃 قدمیڪشد روزے دیڪَرآغازمي‌شود نفس بڪش ویڪ باردیڪَر،براے بیدارے خودخداراشاڪرباش وبامهرومحبت قدرنعمت هارابه جا آور🌸 سلام صبحتون بخیرو شادی❤️ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐧 لانه پَر سیاه 🐧 یک روز بلوطک، بچه سنجاب، به دوستش کلاغ گفت: چقدر لانه ات کوچک است پَر سیاه! الان توی درخت بلوط این وری، یک لانه کلاغ دیدم که از لانه تو خیلی بزرگ تر بود! پَر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه بزرگ تر سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: وای خدا! چه قدر لانه خودم کوچک و تنگ است! چه طور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟ پَر سیاه از این طرف و آن طرف شاخه نازک جمع کرد و مشغول ساختن یک لانه بزرگ تر در کنار لانه اش شد. وقتی دوستانش آمدند دنبالش برای بازی، پَر سیاه گفت: نه نه، امروز نمی آیم، کار مهم تری دارم! و بلوطک هم نرفت. پَر سیاه لانه جدیدش را این قدر بزرگ ساخت که از لانه درخت بلوط هم بزرگ تر باشد. آن وقت بلوطک پیشش برگشت و گفت: آخ، چه قدر لانه ات زشت است پَر سیاه! الان توی درخت کاج آن وری، یک لانه کلاغ دیدم که خیلی قشنگ تر بود! پَر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه درخت کاج سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: وای خدا! چه قدر لانه خودم ساده و بی رنگ است! چه طور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟ پَر سیاه به این طرف و آن طرف پر کشید و یک عالم چیز میز جمع کرد: چند پر زرد و آبی، یک دکمه طلایی، چند کاغذ شکلات براق و خیلی چیزهای دیگر. این قدر از این چیزها دورتادور لانه اش چید تا از لانه درخت کاج رنگارنگ تر باشد. بلوطک برگشت و گفت: آخ، چه قدر لانه ات خالی است پَر سیاه! الان توی درخت چنار پشت تپه، یک لانه کلاغ دیدم که پر از غذا بود! پَر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه پر از غذا سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: وای خدا! چه قدر لانه خودم خالی است! چه طور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟ پَر سیاه مشغول پیدا کردن غذا شد. این قدر گردو وفندق و بلوط توی لانه اش چپاند که یک دفعه.... تلپی! لانه افتاد پایین و هر چه توی آن بود پخش شد روی زمین. پَر سیاه با ناراحتی فریاد کشید: وای خدا! دیدی لانه بزرگ رنگارنگ پر از غذای من چه شد؟ بلوطک پیشش برگشت و گفت: غصه نخور پَر سیاه! لانه قبلی ات هم خیلی خوب است. بعد سرش را پایین انداخت و با مِن و مِن گفت: الکی گفتم کوچک و زشت است. آخه چشم و همچشمی بین سنجاب ها زیاد است و از آن خوشم نمی آید. فقط می خواستم ببینم کلاغ ها هم چشم و همچشمی دارند؟ پَر سیاه با تعجب به بلوطک نگاه کرد و یک دفعه زد زیر خنده. بالش را دور گردن بلوطک انداخت و گفت: پس بیا خوراکی ها را جمع کنیم، دوستان که برگشتند، دور هم بخوریم، بعد برویم بازی. از این همه جمع کردن چیز میز خسته شدم. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1798🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 کودکی شهید چمران پدر شهید چمران یک کارگاهی داشت که در آن جوراب میبافتند. برای دوختن جوراب، یک دستگاه های مخصوصی داشتند، ولی این دستگاه شان یک پیچی داشت که خیلی زود خراب می شد. وقتی خراب می شد باعث می شد که دیگر نتوانند جوراب جدید ببافند و کارشان تعطیل می شد و پول در نمیاوردند. چون آن قطعه گران بود و از خارج میخریدند، نمی توانستند به این راحتی ها تهیه اش کنند. مصطفی و داداشش که در کارگاه به پدرشان کمک می کردند، کمی فکر کردن و تلاش کردن شبیه آن قطعه را خودشان درست کنند. اتفاقا موفق شدند و توانستند دوباره دستگاه جوراب بافی شان را راه بیندازند. کارگاه های دیگر که همین مشکل را داشتند خیلی خوشحال شدند. وقتی فهمیدن می شود آن قطعه اینجا هم درست شود، پیش بابای مصطفی رفتند و از او خواستند که مصطفی برای آنها هم قطعه درست کند تا بتوانند بخرند. یواش یواش آنقدر کارشان گرفته بود و کارگاه های مختلف می خواستند از آنها قطعه بخرند که کارگاه شان را عوض کردند و یک کارگاه تولید لوازم یدکی راه انداختند و در کارشان خیلی هم موفق شدند و دیگر از این راه پول در می آوردند. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1799🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاکت نامه زیبا ✂️ 🎈🎉🎈🎉🎈 🌺🦋یاسمن های زیبا و خلاق شماها میتونید نامه ها 💌ونقاشی های🎨 قشنگتون رو با این خلاقیت زیبا برای هدیه دادن🎁 آماده کنید. 🔆عصرشاد و پراز خلاقیت رو کنار خانواده داشته باشید 😉 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚1800🔜