eitaa logo
بنده امین من
5.6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
3.9هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در مزارت نفسِ ثانیه‌ها می‌گیرد باد، دَم می‌دهد و مرثیه پا می‌گیرد زائرت پنجره‌فولاد ندارد به بغل ولی از آجرِ دیوار، شفا می‌گیرد شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2343🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿐🌸🍃○✨﷽✨○🍃🌸࿐ 📺 (قسمت سوم: پارسای عموریه) لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚 2344🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
210.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیایش صبحگاهی 🌺 🍃 🌸خدایا ✨در روز شهادت امام محمدباقر(ع) 💚 ✨هرکسی هرگونه ✨گرفتاری یا غم و ✨اندوهی داره ✨برایش چاره ساز و ✨رفعش فرما🙏 ✨دل دردمندان را شاد ✨و دوستانم را حاجت روا بفرما 🌸آمیـن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوچرخه 🚲 امیر با خوشحالی سوار بر دوچرخه جدیدش امد تو کوچه! بچه ها که داشتند تیله بازی می کردند هیجان زده به سمتش دویدند. سعید با حسرت گفت: وااای چه دوچرخه قشنگی کاشکی منم یکی داشتم. کیان گفت: امیر میشه منم یه دور با دوچرخه ت بزنم!؟ سامان با قلدری گفت: این که چیزی نیست بابای منم قول داده برام یه دوچرخه بخره . میلادگفت: وااای چه زنگ قشنگی داره .و چندبار زنگ دوچرخه را به صدا درآورد. هرکدام از بچها با حسرت در مورد دوچرخه صحبت میکردند تا اینکه امیر گفت: بچه ها من بهتون اجازه میدم سوار دوچرخه م بشید اما یه شرط داره! بچه ها خوشحال هورا کشیدند و چشم دوختند به دهان امیر تا شرط را بشنوند. امیر گفت :شرطش اینه که هرکس هر خوراکی خوشمزه ای که خیلی دوست داره بیاره ، خوراکی هاتونو بدید منم دوچرخه مو میدم سوار بشید . بین بچها همهمه افتاد . سامان که بسته پاپ کورن در دست داشت جلو رفت و گفت : این پاپ کورن مال تو ! امیر گفت :اول نوبت سامانه بقیه هم برن و خوراکی بیارن و بعد دوچرخه را به دست سامان داد .سامان هیجان زده چرخ میزد و میخندید. سعید به خانه رفت و چندتا سیب رسیده و قرمز از درخت توی حیاط چید و دوان به سمت امیر برگشت: اینم سیبای خوشمزه من مال تو! حالا نوبت سعید بود که دوچرخه را سوار شود. کیان گفت: من پول دارم میشه پول بدم و سوار دوچرخه بشم؟ امیر قبول نکرد و گفت: نه نمیشه برو باپولت خوراکی بگیر و بیا کیان با دوتا بسته پاستیل برگشت : بیا اینم پاستیلای من مال تو! کیان که سوار دوچرخه شدمیلاد با یک پاکت لواشک از راه رسید : این لواشکارو مامان جونم درست کرده بیا لواشکای من مال تو! حالا فقط آراد مانده بود. کمی فکر کرد و گفت: الان برمی گردم به خانه رفت و با یک ظرف انار دان شده برگشت :این انارارو مامانم دون کرده ازش اجازه گرفتم و اوردم. بیا اینم انارای من مال تو! آراد هم سوار دوچرخه شد وقتی همه با دوچرخه امیر دور زدند و خوشحال دور هم جمع شدند امیر گفت حالا وقت چیه؟ بچها با تعجب به هم نگاه کردند امیر گفت: وقت جشن دوچرخه ست حالا با خوراکیامون یه جشن حسابی میگیریم و ازین به بعد هرروز نوبتی دوچرخه سواری می کنیم بفرمایید از خودتون پذیرایی کنید لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2345🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو کارتون از زندگی و شهادت امام باقرع موضوع: روایتی از زندگانی و شهادت امام باقر ع ع لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2346🔜