eitaa logo
بنده امین من
7.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
61 فایل
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔹ان شاالله در این کانال، مفاهیم تربیتی هفت سال دوم، یعنی دوران بندگی را تقدیم خواهیم کرد. 🔹اجرای جدول فعالیتی جهت نهادینه کردن رفتار صحیح در فرزند و ... ✔️کانال اصلی👇 @Javaher_Alhayat
مشاهده در ایتا
دانلود
محیا طریق سرشت ۱٠ساله ممنونم دختر گلم خداقوت🌷🌷🌷 چه نقاشی‌های زیبای کشیدی مرحبا به شما😍🌹 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده با بادکنک🍒🍒 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2771🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشمـِ دلَمـ بہ سمتِ حَـرمـ باز مۍشود با یڪ سَـلامـ صُبحِ من آغـاز مۍشود... ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا حوض ماهی‌های کوچک قرمز از داخل ظرف شیشه‌ای کوچک، بیرون را نگاه می‌کردند. ماهک داشت با شن‌ها و صدف‌های ته ظرف آب بازی مي‌کرد. جستی زد و خود را کنار شیشه رساند. ترسید پیش ماهی‌ها رفت. زیر بال ماهی دم سیاه که از همه بزرگتر بود قایم شد. باترس و لرز آرام گفت: « وای! من می‌ترسم او از روی دیوار به ما نگاه می‌کند!» دم سیاه نگاهی به بیرون ظرف کرد گفت: «نترس! تا وقتی مرد در حیاط است گربه از روی دیوار پایین نمی‌آید!» مرد کف حوض را که به‌ رنگ آبی بود با فرچه تمیز کرد. آن را با آب تازه پر کرد و ماهی‌ها را داخل حوض انداخت. ماهی‌ها خوشحال از اینکه آب حوض تمیز است. به این طرف و آن طرف شنا می کردند. بالا و پایین می پریدند. دم سیاه به همه جای حوض سر زد. ماهک را پیدا نکرد. نگران شد. او را صدا کرد. ماهک کمی جلو آمد آرام گفت: من اینجا هستم. دم سیاه برگشت. ماهک زیر سایه‌ی گلدان شمعدانی پنهان شده بود! شنا کنان پیش ماهک رفت گفت: «چرا پنهان شده‌ای؟» ماهک با ناراحتی گفت: «حالا که آب حوض تمیز است. برگ درخت توت، روی آب حوض نیست. که ما زیر آن قایم شویم گربه هر روز یکی از ما را می‌خورد!» دم سیاه دست ماهک را گرفت و گفت: «دنبال من بیا!» او را با خود به سطح آب برد شلنگ آب را به ماهک نشان داد و گفت: «ببین مرد یادش رفته شلنگ را از روی حوض بردارد!» شلنگ به شکل دایره در حوض افتاده سر شلنگ از لبه‌ی حوض بیرون بود‌. ماهک با چشمان گرد پرسید: « حالا چه می شود؟» دم سیاه چند بار بیرون از آب پرید. بعد پیش ماهک رفت و گفت: «دیدی؟ گربه فکر کرده شلنگ مار است! از ترس به حوض نزدیک نمی شود. برو با خیال راحت بازی کن‌!» ماهی ها خندیدند. ماهک خوشحال شد و از این طرف شلنگ به آن طرف می پرید. ماهی‌ها او را تشویق کردند. لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2772🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سخنانی برگرفته از نامه‌های حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه نامه۳۱نهج‌البلاغه لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2773🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محیا طریق سرشت ۱٠ساله ممنون دختر گلم خداقوت🌷🌷🌷🌷 لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاقانه☺️☺️ لینک کانال۸ تا۱۴سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry8_14 ═══••••••○○✿ 🔚2774🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا