eitaa logo
برای توجّه
704 دنبال‌کننده
7هزار عکس
9.5هزار ویدیو
37 فایل
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرّحیمِ لاحَولَ وَ لاقُوَّه اِلّا بِاللّهِ العلیِّ العظیم و صلّی اللهُ علی محمّد و الهِ الطّاهرین کپی مطالب کانال بدون ذکر لینک کاملاً جایز است اما مطالبی که دارای نام یا لینک سایرکانالهاست لینک و نامشون رو حذف نکنید @barayetvajoh
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ۱۰ عامل مهم وسعت رزق و روزی💠 🌟آیت الله مهدوی در جمع طلاب اصفهان: آنچه باید از آن به عنوان اولین عامل توسعۀ رزق نام برد، تلاش و کوشش برای تحصیل معاش است، ولی در آیات قرآن و روایات اهل‌بیت(علیهم‌السلام) عوامل دیگری نیز وجود داردکه رعایت آن موجب گشایش در روزی انسان است. 1️⃣ خداوند متعال در آیه ۳ طلاق می‌فرماید: «وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّاللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْء قَدْراً / و او را از جائى که گمان ندارد روزى مى دهد، و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را مى کند. خداوند فرمان خود را به انجام مى رساند، و خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است!» 2️⃣ قرآن کریم در ادامۀ آیۀ ۳ طلاق می‌فرماید: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»(کسی‌که توکل به خداوند داشته باشد، خداوند او را از همه جهت کفایت می‌کند) و یکی از جهاتی که خدا بنده‌اش را کفایت می‌کند، در بحث رزق و روزی است. 3️⃣ و حُسن‌خلق امام‌صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «حُسْنُ الْخُلُقِ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»؛ خوش‌رفتاری رزق انسان را زیاد می‌کند. 4️⃣ دعا کردن در درگاه الهی، نوعی طلب رزق است. خداوند در آیۀ ۳۲سورۀ نساء می‌فرماید: «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ»(به‌وسیلۀ دعا، فضل الهی را درخواست کنید). 5️⃣ پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: سرعت تأثیر اطعام دیگران برای جلب روزی، از چاقویی که گوشت را می‌بُرَد بیشتر است و امام صادق(علیه‌السلام) نیز فرمودند: وقتی مهمان بر شما وارد می‌شود با خودش از سوی خدا رزق فراوان و برکت می‌آورد و وقتی هم که از خانه بیرون می‌رود، خارج می‌شود در حالی‌که گناهان شما پاک می‌گردد.(الکافی، ج۲، ص۲۰۲.) 6️⃣ امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند: آسان‌گرفتن نسبت به دیگران، باعث جلب روزی می‌شود.(غرر الحکم و درر الکلم، ص۴۰۵.) 7️⃣ امام علی(علیه‌السلام) در روایتی می‌فرمایند: برنامه‌ریزی درست، مال کم را رشد می‌دهد، یعنی رزق انسان را زیاد می‌کند و بی‌برنامگی و اسراف هم مال را -هر قدر هم زیاد باشد- از بین می‌برد.(غرر الحکم و درر الکلم، ص۳۴۵.) 8️⃣ بودن پیامبر گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به شخصی فرمودند: اگر دائم‌الوضو باشی، رزقت توسعه پیدا می‌کند. 9️⃣ رسول گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمایند: «أَکْثِرُوا مِنَ الصَّدَقَةِ تُرْزَقُوا»؛ زیاد صدقه بدهید تا رزقتان زیاد شود، حتی در بعضی از روایات می‌فرمایند: همان وقتی هم که رزقتان تنگ است، [باز] مقدار کمی را صدقه بدهید، این کار در توسعۀ رزق شما مؤثر است. 🔟 قرآن کریم می‌فرماید: «إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»؛ بی‌همسران خود را همسر دهید و اگر تنگ‌دستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد کرد، و خدا گشایش‌گر داناست.(نور، ۳۲) لطفاً در اجر معنوی انتشار آن سهیم شوید 🙏 https://eitaa.com/BarayeEtela
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 22 🔵 بخش سوم تبيين نظام فاعلي و نظام غايي در سورهٴ حمد همين آيات اول سورهٴ فاتحة الكتاب بخشي از آنها نظام فاعلي را تبيين مي‌كنند،‌ مثل الله بودن «رب العالمين»﴿32﴾ بودن، «الرحمن الرحيم»﴿33﴾ بودن و مانند آن. بخشي از آنها نظام غايي را بازگو مي‌كنند كه مالك يوم الدين بودن در قوس نزول هر چه است از خداست در قوس صعود هر چه هست به طرف خداست. نه طوري است كه يك موجودي بگويد من ايستايم و نمي‌روم نه مي‌تواند بگويد من مي‌روم اما نه به سمت خدا اگر «اليه يرجع الامر كله»﴿34﴾ پس همه پويا و روانند به سمت خدا . انسان هم خواه و نا خواه طوعاً أو كرهاً بايد برود، خب چه بهتر كه به جايگاه اصليش برگردد. فرمود چون «لله غيب السموات و الارض»﴿35﴾ چون «اليه يرجع الامر كله فاعبده»﴿36﴾. خب «فاعبده»﴿37﴾ در مسائل خدا را عبادت كنيم در كارهاي ديگر بگوييم عبادت از كارهاي ديگرمان جداست يا نه «فاعبده و توكل عليه»﴿38﴾. توكل و اثبات ضرورت توكل نه تنها آن است كه اين عبادت در هنگام نماز انسان را به خدا مرتبط مي‌كند. فرمود مگر نه آن است كه شما كار داريد، نياز داريد و مگر نه آن است كه مقدورتان نيست كه خودتان نياز را كنيد خب بگيرد. وكيلتان كي باشد . آنكه غيب سموات و ارض از آن اوست . آن كه همهٴ كارها به دست اوست. لذا «و توكل عليه»﴿39﴾. كه اين هم باز مدخول هم آن فاء‌ تفريع خواهد بود يعني فتوكلوا عليه مگر نه آن است كه انسان بايد وكيل بگيرد؟ انسان مگر آن توان را دارد كه را حل كند؟ خب ناچار است وكيل بگيرد. اين وكيل گرفتن را مي‌گويند توكل كردن . خب انسان متوكل به كه باشد؟ به كسي كه اين دو رشتهٴ صعود و نزول به دست اوست. لذا گاهي مسألهٴ عبادت مطرح نيست، مسألهٴ را حد وسط قرار مي‌دهد براي ضرورت . فرمود:‌ «الله خالق كل شيء»﴿40﴾ «و عليه فليتوكل المتوكلون»﴿41﴾ چون همه را او آفريد پس اگر كسي خواست وكيل بگيرد او را وكيل بگيرد. چون هم عليم است هم قدير، هم رحمان است هم رحيم. هم چه بكند و هم . آنجا كه دارد «ذلكم الله ربكم خالق كل شيء »﴿42﴾ «و عليه فليتوكل المتوكلون»﴿43﴾ آن هم به منزلهٴ حد وسط است نكته تمام اين اسماء حسنايي كه در آيه ذكر مي‌شود بمنزلهٴ حد وسط محتواي آن آيه است. اگر دارد كنيد پايان آيه اين است «ان الله غفور رحيم»﴿44﴾‌ چون از اسماي حسناي خداي سبحان مغفرت و رحمت است خب توبه كنيد. در اين اين جا هم فرمود چون همهٴ كارها بدست اوست، او را وكيل بگيرد. توكل كردن يعني وكيل گرفتن. اين دربارهٴ افرادي است كه هنوز در بين راه هستند. آنهايي كه يك قدري به مقصد رسيده‌اند از فكر مي‌كنند. وكيل گرفتن معنايش اين است من هستم و خواسته‌اي دارم و كاري دارم و مي‌خواهم كارم را انجام بدهم تو برايم انجام بده. اين مال متوسطين از اولياي الهي است. گر چه اينها هم حقند.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 22 🔵 بخش چهارم پايگاه تفويض و تسليم بالاتر از جايگاه متوكلان حالا از اين مرتبه انسان اگر يك كمي لذتش را چشيد و بالاتر رفت به مقام تفويض مي‌رسد، به مقام تسليم مي‌رسد. مي‌گويد من كه هستم كه حالا كاري داشته باشم كه شما را وكيل بگيرم هر چه كردي كردي . اينطور نيست كه بگويد من هستم، خواسته‌اي دارم و چون خودم نمي‌توانم آن خواسته را انجام بدهم به شما توكل مي‌كنم، شما را وكيل مي‌گيرم كه خواستهٴ مرا انجام بدهيد. لذا مقام نسبت به كسي كه اهل و است خيلي پايين‌تر است. گرچه محبوب خداست اما آن محبتي كه نصيب اهل تفويض و تسليم مي‌شود نصيب اهل نمي‌شود. هر كسي كه به مقام تسليم و تفويض رسيده است، يقيناً‌ مقام توكل را داراست. ولي كساني كه به مقام توكل رسيده‌اند هنوز به مقام تسليم نرسيده‌اند. يكوقت انسان پيشنهاد مي‌دهد به خدا، مي‌گويد من خواسته‌اي دارم در اين خواسته به تو تكيه مي‌كنم تو برايم انجام بده. اين مي‌شود آدم متوكل. يك وقت مي‌گويد من هر چه ، كردي. هر چه خواستي، ، توست. نه اينكه من تو را براي كارهاي خودم وكيل مي‌گيرم. اين توكل جزء مقامات اولياي متوسط است. دليل بر محفوظ بودن عبادت و توكل خب حالا اگر كسي عبادت كرد، و كسي بر خداي سبحان توكل كرد، اين عبادت او و توكل او به هدر مي‌رود يا همه محفوظ است. فرمود همهٴ اينها محفوظ است چون «و ما ربك بغافل عما تعملون»﴿45﴾ عبادت و شئون عبادت. توكل و شئون توكل، مورد غفلت خداي سبحان نيست . پس هم انسان را وادار مي‌كند به اينكه خدا را عبادت كند و لا غير و بر خدا توكل كند و لا غير و هم دلگرم و مطمئن است كه خداي سبحان هم عبادتش را و هم توكلش را مي‌بيند و غفلت ندارد. ذاتي كه «و ما كان ربّك نَسيّاً»﴿46﴾ست اصلاً نسيان در آنجا راه ندارد غفلت و امثال ذلك را آنجا راه نيست. چون اگر خداي سبحان معاذ الله كرد، يعني علم شده غفلت و هرگز علم غفلت نمي‌شود كه او عين علم است و اگر او نسيان كند،‌ يعني علم شده فراموشي و علم كه نمي‌شود. انساني كه داراي علم است ممكن است نسيان و غفلت داشته باشد اما يك موجودي كه علم و شهود بود، اصلاً‌ اگر او غفلت كرد، يعني علم شده غفلت. يعني علم شده نسيان. لذا در آنجا فرض ندارد اصلاً. راه آزمودن استعانت و اگر كسي خواست ببيند اين «اياك نعبد و اياك نستعين»﴿47﴾ چه مي‌گويد همان لفظ است كه مفيد حصر است يا به حق غير خدا را عبادت نمي‌كند . حقيقتاً از غير خدا مدد نمي‌گيرد، شئون زندگيش را به عنوان محاسبه بررسي كند. اگر در اين امور زيست خود به غير۸ خدا تكيه نكرد،‌ معلوم مي‌شود يك نماز درستي خوانده است. در نماز بود. يك نمازگزار صادقي است. و اگر هر حادثه‌اي كه پيش آمد اول به فكر غير خداست، آنگاه كه از همهٴ راهها نا اميد شد، تازه به فكر دعا و نيايش مي‌افتد، اين معلوم مي‌شود در بين دعا و نيايش هم اگر كسي او را فريب بدهد باز دست از دعا و نيايشش هم برمي‌دارد. او در و هم نيست. اگر ما گفتيم «اياك نعبد و اياك نستعين»﴿48﴾ ببينيم در اين نماز صادقيم يا نه؟ آن بخش اخلاقياتي كه مرحوم سبزواري در پايان منظومه دارد كه ملاحظه فرموديد ايشان يك بحثي دارند به نام فريدهٴ في الصدق، راستي را تقسيم مي‌كنند مي‌گويند #】صدق گاهي در فعل است گاهي در قول. «الصدق بالقول و بالقصود و الفعل كالوفاء بالعهود»﴿49﴾ آنگاه مي‌فرمايد: «يكذب مستعين حق اذ قَري ثم اذا المهم جا غيراً يري»﴿50﴾ آنكه مي‌گويد «اياك نستعين»﴿51﴾ همين كه حادثه‌اي پيش آمد اول به فكر غير خداست، آنگاه كه دستش از همه جا تهي شده، از همه جا سر خورده شده، تازه به فكر دعا برمي‌گردد، اين يك نمازگزار دروغي است. دروغگو است. «يكذب مستعين حق اذ قري» وقتي كه مي‌گويد «اياك نستعين»﴿52﴾‌ اين شخصي كه مي‌گويد: «اياك نستعين»﴿53﴾‌ «ثم اذ المهم جا غيراً يري»﴿54﴾ وقتي يك حادثهٴ مهم پيش آمد غير خدا را مي‌بيند، اين يك نمازگزار دروغي است. اين هرگز نيست. چون مي‌گويد «اياك نستعين»﴿55﴾ و در و در همين كه حادثه‌اي پيش آمد فوراً به غير خدا تكيه مي‌كند. انسان ببيند در كارها اول چيزي كه به ذهنش برق مي‌زند خداست يا غير خدا. اگر اولين چيزي كه در ذهنش برق زد بود، پس كل نظام را اين برق روشن مي‌كند، وسيلهٴ الهي مي‌بيند «لله جنود السموات و الارض»﴿56﴾. اگر اولين چيزي كه در ذهنش برق زد قدرت خود يا قبيلهٴ خود يا تمكن خود يا زيد و عمرو بود،‌ اين يك برقي نيست كه مسافر را به مقصد برساند.
╲\╭┓ ╭‌ 🍃🌺﷽🌺🍃 ┗╯\╲ 🔴 جلسه 22 🔵 بخش هشتم استعانت، توكل و تفويض و الا توكل از ظاهراً بالاتر است. استعانت اين است كه كار را من مي‌كنم از شما مدد مي‌گيرم اين است كه شما كار مرا انجام بدهيد. اين است كه مني نيستم من كيم كه بگويم شما براي من كار انجام بدهيد هر چه ،‌كردي. هر چه كردي، ‌كردي نه اينكه من كارم اين است و اين را مي‌خواهم و شما را مي‌كنم كه اين كار را برايم انجام بدهيد. مقام استعانت بعدش توكل،‌ بعد آن مراحل عاليهٴ تسليم و تفويض. لبهٴ پرتگاه و خطر سقوط از دين حالا اگر كسي اينچنين نبود،‌ آنطوري كه در سورهٴ‌ حج ياد شده است خداي ناكرده مشمول او خواهد شد. آيهٴ 11 سورهٴ حج اين است:‌ «و من الناس من يعبد الله علي حرف»﴿79﴾؛ حرف يعني طرف اين در وسط جادهٴ‌ دين نيست در صراط مستقيم نيست اين پياده‌رو اين لبهٴ صعود همين جاهاي دين راه مي‌رود. كه اگر نفعي رسيده خب مي‌ماند اگر نفعي نرسيده، فوراً از دين بر مي‌گردد. حرف يعني طرف . «و من الناس من يعبد الله علي حرف»﴿80﴾؛ يعني بر طرف، اين در اين زاويهٴ دين است، در اين حاشيهٴ دين است. كسي كه در حاشيه راه مي‌رود و از متن و وسط پرهيز ۹مي‌كند،‌ مي‌گويند او دارد. تحاشي دارد يعني هميشه حاشيه مي‌رود. خب را مي‌كند مي‌رود . از صراط مستقيم و از متن دين تحاشي دارد هي خودش را كنار مي‌كشد. خب كناره كشي با يك مي‌افتد ديگر. با يك مي‌افتد لذا فرمود اين گروه چون توي متن دين نيستند توي صراط مستقيم نيستند،‌ توي حاشيه‌اند‌. «و من الناس من يعبد الله علي حرف فإن أصابه خيرٌ اطمأن به و ان أصابته فتنه انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الاخرة»﴿81﴾؛ اگر يك مختصر به او برسد يا به او نرسد،‌ بر مي‌گردد دست از برمي‌دارد. مي‌گويد اين چه است. اين معلوم مي‌شود دين را براي دنيا خواسته، دين را براي اين خواسته كه دنياي او باشد. براي آخرت نخواسته و براي دنياي حسنه نخواست. دنياي حسن نخواست. دنيا خواسته. نمي‌گويد «ربنا اتنا في الدنيا حسنه»﴿82﴾ مي‌گويد «ربنا اتنا في الدنيا» هر چه شد. اين كنار است؛ چون در كنار است اگر نفعي عايدش نشد هم دنيا را از دست مي‌دهد هم آخرت را كه از دست داده بود. وثنيين حجاز اينچنين بودند، آنها به آخرت معتقد نبودند. آنها فقط بتها را براي سود دنيايي پرستش مي‌كردند. نه براي اينكه «هؤلاء شفعاؤنا عند الله»﴿83﴾ يوم القيامه‌اي نبود براي اينها. اينها كه به قيامت معتقد نبودند. مشركين سخن ايشان با ملحدين در نفي معاد يكسان بود. اينها مي‌گفتند انسان بين ميلاد و موت خلاصه مي‌شود. بعد از موت خبري نيست. و اگر بتها را مي‌پرستيدند براي اينكه شفعاء اينها باشند عند الله في الدنيا كه بهرهٴ مادي ببرند نه اينكه شفعاء اينها باشند عند الله تا بهرهٴ أخروي و ببرند كه اينها به قيامت معتقد نبودند. حرف اينها اين بود كه «من يحيي العظام و هي رميم»﴿84﴾ مي‌گفتند «أإذا متنا و كنّا تراباً وعظاماً أإنّا لمبعوثون»﴿85﴾ آن روز در حجاز به اين معني كه مادي محض باشد كم بود. هر چه بودند وثنيين و پرستاني بودند كه مي‌گفتند: نظام را آفريد ما چون ارتباطي با او نداريم اين بتها را مي‌پرستيم كه اين بتها وسيلهٴ و باشند، بوسيلهٴ اين ما از دنيا و در دنيا طرفي ببنديم همين. نه اينكه «ما نعبدهم الا ليقربونا الي الله زلفی»﴿86﴾ به ما معنوي بدهند چون اينها الهي به آن معني كه قائل نبودند. يا «هؤلاء شفعاءونا عند الله»﴿87﴾ نه يعني در قيامت از ما شفاعت كنند . اينها به قيامت معتقد نبودند. اينها مي‌گفتند انسان مثل يك درخت است چند سبز است بعد پژمرده مي‌شود و خاك مي‌شود و ديگر هيچ.
یقین به نهایی
IMG_20250119_042227_141_۱۹۰۱۲۰۲۵.mp3
زمان: حجم: 468.7K
اول بعد ! حجت الاسلام دکتر ♥بر چهره دلربای امام زمان صلواتالّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ_عِلْمُکَ جهت تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و آمزرش گناهان ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌🌤‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤 ‌‌
944.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 حضرت علیه السّلام فرمودند : 🔻 گفته همه مردم در قبضه من هستند جز 5 نفر : 🌸کسی که با نیت صحیح در هر کاری بر خدا کند. 🌸آنکه شبانه روز به هنگام و خطا بسیار یاد خدا باشد. 🌸 کسی که هرچه برای خود می پسندد برای دیگران هم بپسندد. 🌸آنکه به هنگام صبر کند. 🌸 کسی که به قسمت الهی راضی باشد و غم نخورد. 📚 نصایح صفحه ۲۲۵
11.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ده توصیه امام رضا علیه السّلام به اباصلت برای آخر حجت الاسلام ✔️ به کارهایی بپرداز که به تو مربوط است ✔️ اموری را که به تو مربوط نیست رها کن ✔️زیاد کن ✔️فراوان کن ✔️ بسیار تلاوت کن ✔️از گناهانت به درگاه خداوند کن تا وقتی می آید خالص برای خدا باشی ✔️ هر و بدهی داری، بپرداز ✔️ هر کینه ای از مؤمنی در دلت داری بیرون بریز ✔️ و هر گناهی که به آن مبتلایی را ترک کن ✔️تقوای الهی را رعایت کن ✔️در پیدا و پنهان زندگی ات به خداوند توکل کن و [بدان که] هر که به خداوند کند؛ خدا برای او کافی است... ✔️در باقی مانده ی این ماه، این جمله را فراوان بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِی مِنْهُ خدایا اگر ما را در این روزهایی که از شعبان رفت نیامرزیده ای، پس ما را در روزهای باقی مانده ی آن بیامرز. ─═┅═༅𖣔🌷𖣔༅═┅┅─ 🚨افتخار بدید🌹 🔻دعوت به و لینک:👈 کانال برای توجه
🔻 ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ "ﻣﻐﺰ"ﻧﺪﺍﺭﺩ ... ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ "ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ" ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ "ﻣﻐﺰ" ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ "ﻭﺍﮐﻨﺶ" نشان ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ.... بهترین جواب بدگویی: بهترین جواب خشم : بهترین جواب درد: بهترین جواب تنهایی: بهترین جواب سختی: بهترین جواب خوبی: بهترین جواب زندگی: بهترین جواب شکست: برای اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی 🏷واسطه خیر باشیم 🚨به دیگران ارسال کنید🌹 🖇پیوند:👈 کانال برای توجه