عاشق این فراز #زیارت_عاشورا بود که:
“الَّذينَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَيْنِ ع”
آخرم همانطور حاجت روا شد.
#شهید_مدافع_حرم
#حمیدرضا_اسداللهی لحظاتی پس از#شهادت
@khamenei_shohada
🌸امام صادق علیه السلام فرمودند:
«هر کس #زیارت_عاشورا بخواند ،
شب اول قبر در آغوش امام حسین(ع)
قرار خواهد گرفت.»✨
📚کامل الزیارات ، ص ۷۵
بصیـــــــــرت
🌸امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کس #زیارت_عاشورا بخواند ، شب اول قبر در آغوش امام حسین(ع) قرا
توجه ⁉️
توجه 📢📢
دوستان وهمراهان عزیز از روز عاشورای حسینی در کانال ختم چله #زیارت_عاشورا برگزار میشود
علاقه مندان اگر دوست شهیدی دارید عکس شهید بزرگوار را به پی وی ارسال کنید تا به امید خدا هرروز از چله زیارت عاشورا را به روح یک شهید گرانقدر تقدیم کنیم
باشد که مورد عنایت وشفاعت این بزرگ مردان وسرور وسالار شهیدان قرار بگیریم
عزاداریتون قبول ملتمس دعای فرج
بسم رب شهدا والصدیقین
اقامه چله #زیارت_عاشورا به حول وقوه الهی از امروز آغاز میشود
✍شروع:دهم محرم(عاشورای حسینی)
✍پایان: بیستم صفر، (اربعین حسینی)
⚫️قرائت #روز_اول به نیابت از
#چله_زیارت_عاشورا
#شهید_مدافع_حرم؛
#شهید_وحید_نومی
#شهید_ظهر_عاشورا
روحمان بایادش شاد
التماس دعای فرج
4_490624752856072605.mp3
3.59M
❖✨﷽✨❖
#زیارت_عاشورا
با صدای سوزناک و دلنشین
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
••●❥✧❥●•
بصیـــــــــرت
بسم الله الرحمن الرحیم ✅ یادآوری 🔵 #روز_هشتم #چله_زیارت_عاشورا به نبت تعجیل در فرج مولاصاحب الز
#حدیث
#امام_صادق (ع) فرمودهاند:
#خداوند سوگند یاد کرده که
#زیارت زائری که
#زیارت_عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و
نیازمندیهایش را برآورده سازد.
او را از آتش
#جهنم برهاند
و در #بهشت_برین جای دهد
و همچنین حق #شفاعت و #دستگیری_کردن از دیگران را به وی عطا نماید😇
التماس دعا
✍ثمره ی مداومت برخواندن
#زیارت_عاشورا
♥️•☜خیلی زیارت عاشورا می خواند. اعتقاد داشت اگه #با_معرفت زیارت عاشورا بخوانی ، مثل #امام_حسین (علیه السلام ) شهید میشی.
♥️•☜هر روز #صبح با زمزمهی دلنشینِ زیارت عاشورا خواندنِ #محمد از خواب بیدار می شدیم... بالاخره #زیارت_عاشورا خواندنش ثمر داد.
♥️•☜معلوم بود همهشون رو هم با معرفت خونده، چون وقتی که شهید شد، #مثل امام حسین علیه السلام سَر نداشت...
🌷 #شهید_محمد_منوچهری❣
📚 یک جرعه آفتاب
✍ ثمره ی مداومت بر خواندن زیارت عاشورا
#متن_خاطره
خیلی زیارت عاشورا می خواند. اعتقاد داشت اگه با معرفت زیارت عاشورا بخوانی ، مثل امام حسین علیه السلام شهید میشی. هر روز صبح با زمزمهی دلنشینِ زیارت عاشورا خواندنِ محمد از خواب بیدار می شدیم... بالاخره زیارت عاشورا خواندنش ثمر داد.معلوم بود همهشون رو هم با معرفت خونده ، چون وقتی که شهید شد ، مثل امام حسین علیه السلام سَر نداشت...
📌خاطرهای از شهید محمد منوچهری
📚منبع: کتاب یک جرعه آفتاب ، صفحه 42
#زیارت_عاشورا #توسل #شهیدمنوچهری #امام_حسین
✊هستیم بر آن #عهد که بستیم...
#قسم به فیض #شهادت قسم به سرخی خون
به #خیبر و #نی و #هور و #جزیره_ے_مجنون
قسم به روح #خمینی قسم به #سید_علی
به امر رهبر و فرموده های شخص ولی
قسم به #عارف جبهه به #مصطفی_چمران
به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن
قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی
قنوت و دست جدای #حسین_خرازی
قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب
به عالمان شهیدِ فتاده در #محراب
به انتهای افق ، سرگذشت #حاج_احمد
خوراک کوسه شدن در تلاطم #اروند
قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج #همت
به چادر و به #حجاب زنان با عفت
به صبحگاه #دوکوهه ، به درد و صبر از رنج
غروب دشت #شلمچه ، به #کربلای_پنج
قسم به #سید_حسن شیرمرد #حزب_الله
به جنگ سی و سه روزه ، نبرد حزب الله
قسم به حنجر حجاج خونی مکه
به #رمل های روان و به #مقتل_فکه
قسم به #باکری و #باقری و #زین_الدین
به غرش #نهم_دی به فتنه ی رنگین
قسم به تنگه ی #مرصاد و عقده از #صیاد
به غربت اسرا و شکنجه و فریاد
قسم به روح هنر از نگاه #آوینی
به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی
قسم به قدرت #خون در برابر #شمشیر
به یک #پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر
به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو
به تکه تکه شدن در #مصاف رو در رو
به دست خالی #رزمنده ای که میجنگید
به آن جنازه که با چشم باز میخندید
قسم به خون #خلیلی شهید راه #حیا
به #ندبه و به #کمیل و #زیارت_عاشورا
که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم
#حسینی_ام #حسنی_ام ، و #زینبی هستم
و سر سپرده ام و از تبار #عمارم
به #انقلاب و #شهیدان حق #وفادارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ويژه آغاز #ماه_محرم
📹ببينيد| السلام عليک يا ابا عبدالله
▪️قرائت بخشی از #زيارت_عاشورا توسط رهبرانقلاب در جمع رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا. ۶۷/۰۵/۲۸
Zyarat-Ashora.apk
6.01M
💮نرم افزار📲
#زیارت_عاشورا +صوت
-چله ی زیارت عاشورا
-فضیلت های زیارت عاشورا
نسخه ->1.0
🌹ارسال شده توسط یکی از اعضای کانال 🌹
بصیـــــــــرت
💐🍃❤️ 🍃❤️ ❤️ #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_شصت_و_دوم ✍ آن شب در هم آغوشیِ درد و آیات وصل شده به حنجر
من برم واسه نماز،شما استراحت کنید،
قبل ناهار میام بقیه داستانو براتون تعریف میکنم.
البته اگه حالتون خوب بود.
دوست نداشتم فرصتهای مانده را از دست بدهم.
فرصتی برای خلاء.
سری تکان دادم.
- من خوبم همینجا نماز بخونید، بعد هم ادامه ماجرا رو بگین.
بعد از کمی مکث،پیشنهادم را قبول کرد.
بعد از وضو و پهن کردن سجاده به نماز ایستاد.
طنین تلفظ آیات،آنقدر زیبا بود که میل به لحظه ای چشم پوشی نداشتم.
زمانی نماز، احمقانه ترین واکنش فرد در برابر خدایی بود که نیستی اش را ملکه ی روحم کرده بودم و حالا حریصانه در آن،
پیِ جرعه ای رهایی،کنکاش میکردم.
بعد از اتمام نماز،
نشسته بر سجاده کتابی کوچک به دست گرفت و چیزی را زیر لب زمزمه کرد.
با دست به سینه گیِ خاص و حالتی ارادتمندانه انگار که در مقابلِ پادشاهی عظیم،کرنش کرده باشد و من باز فقط نگاهش کردم.
عبادتش عطر عبادتهای روزهای تازه مسلمانیِ دانیال را می داد.
سر به زیر و محجوب رویِ صندلی اش نشست و حالم را جویا شد...
اما من سوال داشتم:
- چی تو اون کتاب نوشته بود که اونجوری میخوندینش؟
در یک کلمه پاسخ داد:
- #زیارت_عاشورا
اسمش را قبلا هم شنیده بودم.
زیارتی مخصوصِ شیعیان.
زیارتی که حتی نامش هم،پدرم را به رنگ لبو در می آورد.
نوبت به سوال دوم رسید:
چرا به مهر سجده میکنی؟
یعنی شما یه تیکه خاک و گِلِ خشک شده رو به خدایی قبول دارین؟
با کف دست،محاسنش را مرتب کرد.
- ما “به ” مهر سجده نمیکنیم ما “روی”مهر سجده میکنیم.
منظورش را متوجه نشدم.
- یعنی چی؟مگه فرقی داره؟
⏪ #ادامہ_دارد...
@khamenei_shohada
بصیـــــــــرت
💔شهیدی که دوست داشت حرّ امام حسین علیه السلام باشد.... #شهید_محمدتقی_شمس🌹 ـــــــــــــــــــــ🕊🖤ـ
شهید #محمدتقی_شمس🌹
خواندن #زیارت_عاشورا شده بود کار هر روزش... شلمچه بود که چشماش مجروح شد.😔
کم کم بیناییش رو از دست داد، با این حال زیارت عاشورا خواندنش ترک نشد.. باضبط صوت هم زیارت عاشورا گوش می داد هم روضه.... توی ماه محرم حالش خراب شد.😔
پدرش می گفت : « هرروز می نشستم کنار تخت برایش زیارت عاشورا می خواندم...
اما روز عاشورا یه جور دیگه زیارت عاشورا خواندیم... 10 صبح بود که از من پرسید: بابا! حرّ چه روزی شهید شد؟گفتم: روزعاشورا...
گفت : دعاکن من هم امروز حٌرّ امام حسین بشم...
ظهرکه شد.گفت: بابا! بی قرارم... بگو مادر بیاد...
بعدهم گفت :برایم سوره ی فجر بخون، سوره ی امام حسین(علیه السلام)...
شروع کردم به خوندن ... به آیه «یا ایتهاالنفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» که رسیدم، خیلی گریه کرد..
گفت: دوباره بخوان... 13 یا 14 بار براش خواندم... همین جورگریه می کرد...
هنوز سیر نشده بود، خجالت کشید دوباره اصرار کنه...
گفت: بابا! مادر نیومد؟ گفتم: نه هنوز
گفت:پس خداحافظ
قرآن روگذاشتم روی میز برگشتم
انگار سالها بود که جون داده
ــــــــــــــــــ🕊🖤ــــــــــــــــــــ
بصیـــــــــرت
💝📿💝 📿💝 💝 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_صد_و_چهارم ✍ دستم را محکم گرفته بود و به دنبال خود می کشاند.
💝📿💝
📿💝
💝
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_صد_و_پنجم
✍ دیواری که اجازه ی حتی یک تنه برخورد به خانومهای حفاظت شده اش را نداد..
دیواری از سربازانِ غیرت.. آنهم غیرتی حسینی..
کاروان گوشه ای ایستاد و بعد از تشکرو دعایی جانانه ، عزم جدا شدن کرد.
حسام با دوستانش خداحافظی کرد و مرا به گوشه ای از سرایِ حسین برد.
کنارِ یکدیگر رو به گنبد چسبیده به زمین نشستیم.
- حالت خوبه بانو؟ اذیت نشدی؟ اونجا همه ی حواسم پی تو بود که یه وقت مشکلی پیش نیاد.
مگر میشد، کربلا باشد،
حسین باشد،
اربعین باشد و حالِ کسی باشد؟
- حسام بازم میاریم کربلا؟
لبخند زد:
- نه اینکه این دفعه من آوردمت؟
آقا بطلبه دنیا هم نمیتونه جلودار بشه...
همونطور که بنده تمام زورمو زدم تا دانیال برت گردونه و شما افتخار هم صحبتی ندادی...
حالا بیا یه #زیارت_عاشورا بخونیم.😊
شمام یه دعایی بکنی واسه ما، بلکه حاجت روا شیم...
حسام زیارت عاشورای بین هر دویمان گرفت و با صدایی بلند شروع به خواندن کرد.
هر چند که نوایش در آن همهمه ی جمعیت به وضوح شنیده نمیشد ، اما صوتش دل می برد و اسیرترم میکرد.
و من سرا پا گوش، جان سپردم به شنیدنش
موجِ آوازش پر بغض بود و گریه...
حسام چه آرزویی داشت که این گونه پتک میشد بر سرم؟
پا به پایِ گریه هایِ قورت داده اش اشک شدم و زار زدم...
چقدر این مرد هوایش ملیح بود.
زیارت که تمام شد دستانش را رو به گنبد، بالا برد و با چشمانی بسته چیزی را زیر لب نجوا کرد.
پر از حزن صدایم زد:
- سارا خانم.. شما پیش آقا خیلی عزیزی.. پس حاجتمو ازش بگیر...
با صدایی که از فرط ناله، بم شده بود پرسیدم:
- من؟ چجوری آخه؟
اشکِ روان شده از کنار صورتش را دیدم:
- سخت نیست.. فقط یه آمین از ته ته دلت بگو...
پلک روی هم گذاشتم، و با تمام وجودم “آمین” گفتمو دعا کردم بهر برآورده شدنِ آرزوی این مرد...