eitaa logo
بینات
154 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
15 ویدیو
29 فایل
اخلاق فلسفه اصول عقائد تفسیر موضوعی قرآن ارتباط با استاد موحد @ME_Movahed جلسات درس استاد محمد عینی‌زاده موحد شنبه ها از ساعت ۲۱
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔸غدیر در پرتو آیه تبلیغ (1) يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين اى فرستاده ما آنچه را از ناحيه پروردگار بتو نازل شده برسان و اگر نكنى (نرسانى) اصلا پيغام پروردگار را نرساندى و خدا تو را از (شر) مردم نگه مى ‏دارد زيرا خدا كافران را هدايت نمى ‏فرمايد (به مقاصدشان نمى ‏رساند). 📚 آیا واکاوی مساله غدیر فایده ای دارد؟ ممکن است تصور شود که ماجرای ابلاغ ولایت حضرت امیر سلام‌الله‌علیه در غدیر یک مسئله تاریخی صرف است که بحث از آن بیفایده و تنها یک کنجکاوی است، چرا که امروز نه علی علیه‌السلام هست که حکومت را به او بازگردانیم و نه مخالفانش که حکومت را از آنها باز ستانیم! و بلکه از آنجا که این مسئله موافقان و مخالفانی دارد که بحث از آن موجب برانگیختن کینهها و ایجاد تفرقه میگردد، پس نباید مطرح شود! 🖊 اما این پندار درست نیست زیرا قضیه غدیر پیوسته و هماره قضیه اساسی و محوری جامعه اسلامی و بلکه بشری و کلید گشودن درهای بسته و حل گرفتاریهای بزرگ بوده، راهگشای بعثتی دوباره برای اسلام و احیای ارزشهای آن است و اگر امت اسلامی گرفتار تفرقه و اسارت در دستان زورگویان و مستکبران شده، تنها غدیر است که میتواند راه چاره باشد و رهایی و اقتدار امت و تجدید بنای تمدن نوین اسلامی را نوید دهد. این به دلیل جایگاه امامت در هدایت بشریت و بنای نظامی شایسته برای رسیدن انسان به هدف خلقت است. 🔻اهمیت این امر را از عبارت «وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ» در مییابیم که نشان میدهد جلوگیری از ابلاغ رسالت و امامت به معنای محروم شدن انسان از هدایت و رسالت الهی و تربیت آسمانی است و گناهی بزرگتر و خطرناکتر از آن در عالم نیست! و عبارت «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» نشان میدهد که متاسفانه کسانی از حج گزارانِ در کنار پیامبر، این جریمه را مرتکب شدند! و البته اراده الهی بر آن شد که آنان را به مقصدشان نرساند (إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين) و نور الهی را تا فراگیر شدن آن در همه گیتی فروزان نگاه دارد. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44 💯 https://eitaa.com/Bayyenat313
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔸غدیر در پرتو آیه تبلیغ (2) ♦️اما این کسان کیانند که این جریمه را مرتکب شدند؟ شواهد تاریخی به ما میگوید که اینان از قبیله خود پیامبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله بودند. قبیله قریش در اثر تعصبات عشیره ای و حسادت و نیز کینه نسبت به امیر علیه‌السلام حاضر نبود سروری او را بپذیرد. 🖍 عثمان بن عفان در گزارشی که در منابع عامه آمده به ابن عباس میگوید: «قطعا میدانی که حکومت از آن شما است اما قوم شما از آن ممانعت کردند..» و ابن عباس در جواب میگوید: «اما این که قوم ما این امر را از ما برگرداندند از حسدی بود که بخدا سوگند تو آن را میشناسی و از ستمی بود که میان ما و قوممان بود و ـ بخدا ـ تو از آن آگاهی»! 🔗 🔗[ قاموس الرجال، تستری (شوشتری 1416هـ) ج 6، ص 37 ؛ شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید معتزلي ج 9، ص 9 ؛ الموفقيات، زبیر بن بکار (256هـ)] 📒 و از نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که به علی علیه‌السلام فرمود: قطعا امت پس از من با تو پیمان شکنی خواهد کرد!» 🔗 🔗 [تاريخ بغداد ج 11، ص 216 ؛ مستدرك حاكم ج 3، ص 142، : و روي: أن النبي صلی‌الله‌علیه‌وآله وسلم قد قال لعلي عليه السلام، إنّ الأمة سَتغدرُ بِكَ بَعدي] 📜 همچنانکه آن حضرت به وی خبر داد که در سینه اقوامی کینه هایی است که آن را پس از او آشکار خواهند نمود! 🔗 🔗[ر.ک : تذكرة الخواص: ص 46-45، كفاية الطالب: ص 272، فرائد السمطين ج 1 ص 152، بحار ج 28، ص 54-53 كتاب سليم بن قيس: ص 22] 📋 در گزارشی دیگر أبو الهيثم بن التيّهان در ضمن یک سخنرانی در حضور امیر مومنان سلام‌الله‌علیه گوید: «بی شک حسد قریش نسبت تو بر دو وجه بود: نیکانشان تمنای آن داشتند تا چونان تو باشند، در میان سرها سری درآورند و پایه ای بالا روند و اما بدانشان بر تو حسدی ورزیدند که دلها را ضایع و اعمال را نابود میسازد. و این از آن رو بود که بر تو نعمتی دیدند که بهره و نصیب، تو را پیش انداخت و حرمان، آنان را عقب راند! پس به آنکه به تو رسند راضی نشدند تا آنکه پیش افتادن از تو را طلب نمودند! و بخدا قسم که این مقصد بس برایشان دور افتاد و خط پایان از چنگشان درآمد. پس چون از ایشان سبقت جستی و از رسیدن به تو ناتوان گشتند، به آنچه که دیدی در حق تو دست یازیدند..» 🔗 🔗 [الأوائل، ابوهلال عسکری (395ه) ج 1، ص317-316] 📃 این گزارشها بهترین گواه بر این است که آنچه رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌وآله را از ابلاغ حکمی خاص نگران میکرد، چه بود. بیشک آن حکم همان ولایت امیر مومنان سلام‌الله‌علیه بود که قریش آن را برنمیتافت. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44 💯 https://eitaa.com/Bayyenat313
🔸غدیر در پرتو آیه تبلیغ (3) يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكَافِرِين اى فرستاده ما آنچه را از ناحيه پروردگار بتو نازل شده برسان و اگر نكنى (نرسانى) اصلا پيغام پروردگار را نرساندى و خدا تو را از (شر) مردم نگه مى ‏دارد زيرا خدا كافران را هدايت نمى ‏فرمايد (به مقاصدشان نمى ‏رساند). 💠 مفاد آیه : ▪️ خطاب به عنوان رسول ▪️ امر به ابلاغ موکد و مفصل حکمی که قبلا نازل شده (تبلیغ از باب تفعیل) ▪️ این ماموریت برای اسلام حیاتی است ▪️ گروهی مانع این ماموریت هستند ▪️ خدا وعده صیانت در این ماموریت میدهد ▪️ کافرانی توطئه علیه اسلام دارند ▪️ خدا مانع رسیدن کافران به هدفشان میشود 💠 دیدگاه شیعه در باره آیه تبلیغ: 🔸آیه مربوط به ولایت حضرت امیر علیه‌السلام 🔸ولایت، موجب اکمال دین و نبود آن مساوی هدم دین است 🔸منافقان مخالف معرفی حضرت امیر علیه‌السلام به عنوان ولی جامعه 🔸نفی سیاق در آیه 🔸اهمیت حکم نازل شده در حد اصل رسالت 🔸موجه بودن نگرانی پیامبر صلوات‌الله‌علیه‌وآله برای این ماموریت 💠 دیدگاه اهل سنت 1️⃣ موضوع آیه: (مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ) عام است، یعنی ای پیامبر هرآنچه بر تو نازل می شود ابلاغ کن! (قول مشهور) 2️⃣ موضوع آیه خاص است: 1. حکم رجم و قصاص ؛ 2. عیبجویی یهود 3️⃣ یعصمک: در مورد حراست پیامبر از ترور است 4️⃣ آیه در باره ولایت حضرت امیر سلام‌الله‌علیه است (قول غیر مشهور) سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44 💯 https://eitaa.com/Bayyenat313
هدایت شده از بینات
🔸غدیر در پرتو آیه تبلیغ (۴) 🔰بررسی دیدگاه مشهور عامه دیدگاه مشهور علمای اهل سنت در باره آیه تبلیغ آن است که موضوع آیه: (مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ) عام است، یعنی ای پیامبر هرآنچه بر تو نازل می‌شود ابلاغ کن! 🔹قرائن و شواهد درون متنی و برون متنی آیه چنان روشن است که در شرایط عادی هرمفسری به مراد آیه شریفه که همان امر به ابلاغ یک حکم مهم و حیاتی از رسالت الهی است، رهنمون می‌شود. اما از آنجا که مفسران یکی از مبانی خود را در تفسیر، «موافقت با مذهب» قرار می‌دهند و پذیرش اینکه در غدیر امری مهم و حیاتی از دین که معادل رسالت الهی و دین خدا است و مخالفانی از درون مسلمانان دارد، با مبانی مذهبی عامه توافق ندارد، لذا جمهور مفسران و علمای اهل سنت آیه را تفسیر موسع کرده و بر همه شواهد و قرائن آیه چشم بسته‌اند. 🖊 ذیلا با اشاره به این قرائن، دیدگاه تفسیر موسع آیه را به نقد می‌کشیم. 🖍 الف) تحلیل درون متنی 1️⃣ ماضی بودن فعل «ما أنزل» صیغه ماضی بیانگر تحقق و قطعیت است و این نشان می‌دهد که حکمی بطور قطعی نازل شده و باید ابلاغ شود. این با آنچه در تبیین موسع عامه آمده تناسب ندارد که گویند آیه در مقام بیان آن است که هرآنچه نازل «می‌شود» ابلاغ کن! ✅ اگر مراد آیه این بود، تناسب داشت که از صیغه مضارع استفاده و گفته شود: بلّغ ما یُنزَلِ الیک! ✅ و یا آنکه اساسا بجای فعل امر، با جمله خبری مطلب بیان می‌شد: یجب علیک ابلاغ ما یُنزَل الیک. چنانکه در مواردی اینگونه آمده: وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ (آل عمران،٢۰) سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44 💯 https://eitaa.com/Bayyenat313
🔸غدیر در پرتو آیه تبلیغ (۵) 🔰بررسی دیدگاه مشهور عامه 🔻دیدگاه مشهور علمای اهل سنت در باره آیه تبلیغ آن است که موضوع آیه: (مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ) عام است، یعنی ای پیامبر هرآنچه بر تو نازل می‌شود ابلاغ کن! 🔹ادامه پاسخ: 2️⃣ مضارع بودن فعل «یَعصِمُکَ» ▫️مضارع بودن یَعصِمُکَ بیانگر آن است که عصمت (حفظ) الهی، پس از رساندن (ما أنزل) از سوی پیامبر، و یا همزمان با آن محقق خواهد شد. ▫️این نشان می‌دهد که (ما انزل) مورد خاصی است که ابلاغ آن نیازمند تضمین ویژه است و کفایت عمومی الهی که پیامبرش را در انجام ماموریت‌هایش تایید و حفظ می‌کند اینجا کافی نیست. ▫️یکی از آیاتی که کفایت و حفظ عمومی را می‌رساند، این آیه شریف است: فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكين * إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِءِين (حجر، 95- 94) ▫️مقایسه این آیه با آیه تبلیغ هم مؤید بیان ماست. در این آیه شریفه همان مفاد تفسیر موسع (عامه) از آیه تبلیغ آمده: «پس آنچه را به آن امر می‌شوی اظهار كن و از مشركان روى بگردان.» ▫️در این آیه شریفه اولا آنچه که پیامبر مامور به رساندن آن است، به صیغه مضارع آمده تا دلالت بر استمرار و در نتیجه عموم نماید. ثانیا کفایت الهی در قبال رساندن ماموریت‌ها به صیغه ماضی آمده تا نشان دهد خدا در برابر استهزا کنندگان، پیامبرش را از پیش کفایت و حفظ کرده است. ▫️اما در آیه تبلیغ مسئله به عکس است، یعنی آنچه باید رسانده شود به صیغه ماضی آمده و کفایت و عصمت الهی نسبت به پیامبر با صیغه مضارع آمده تا نشان دهد هنوز این عصمت (حفظ) محقق نشده بلکه به هنگام ابلاغ ما أُنزِل تحقق خواهد یافت و این قرینه‌ای است بر خاص بودن ما أنزل. سروش: 💯 sapp.ir/bayyenat44 تلگرام: 💯 t.me/bayyenat44 📝 t.me/Bayyenat_44 ایتا: 💯 eitaa.com/Bayyenat44 💯 https://eitaa.com/Bayyenat313
1⃣1⃣1⃣ادعای باطل دیگر تجربه انگاران وحی این است که وحی از نفس پیامبر اکرم برمی آید و الهی بودن آن به خاطر این است که نفس پیامبر با خدا یکی شده است و پیامبر تصور می کند که فرشته وحی می آید و در واقع این طور نبوده است. ایراد سخنشان اینجاست که اگر نفس پیامبر با خدا یکی شده باید بپذیریم که تمام گفتار و رفتار پیامبر عین وحی الهی و حجت الهی است و دیگر این ادعا که وحی برای عصر پیامبر بوده و متناسب با نیاز های آن زمان بوده رد می شود زیرا خداوند محدود به زمان و عصر خاصی نیست و گفتار و قوانینش برای تمامی عصر هاست ولی این تفکر معتقد است که وحی و قرآن محدود به عصر پیامبر اکرم است و جوابگوی سایر عصر ها نیست. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 99/12/23 . 💯 @bayyenat313
2⃣1⃣1⃣ از دیگر ادعاهای _انگاران وحی این است که همان الهام شاعرانه و است و تنها فرقش این است که انبیا ممکن است درجات بالاتری از این را تجربه کنند. شاعری مانند یک است شاعر احساس می کند یک منبع خارجی به او الهام می کند و چیزی دریافت کرده است و می تواند افق های تازه ای را برای مردم بگشاید و جهان را از منظر دیگری به مردم نشان دهد. پیامبر هم مانند یک شاعر احساس می کند که نیروی بیرونی او را در اختیار گرفته اما در واقع شخص پیامبر آفریننده و تولید کننده است یعنی درست است که احساس می کند یک منبع خارجی به او الهام می کند ولی در واقع این خودش است و در نهایت اینکه وحی مثل یا است، در حالیکه بین احساس و تخیلات شاعرانه با مواجید عارفانه تفاوت اساسی وجود دارد ناشی از و شاعر است درحالیکه از سنخ و است یعنی واقعی است. و برای اینکه پاسخی داشته باشند در مقابل کسانی که با ذکر مثال اثبات می کنند که این ها دو چیز متفاوت هستند می گویند مواجید پیامبران در سطح بالاتری از تجربه شاعرانه است. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 400/1/21 💯 @bayyenat313
3⃣1⃣1⃣ پیامبر اکرم(ص) هرگز در صحبت ها و سخنرانی هایش به هیچ شعری استناد نمی کرد و خودش نیز نمی گفت و این به این دلیل نبود که پیامبر اکرم نمی‌توانست شعر بگوید زیرا در آن دوران کودکان هم شعر می گفتند و همه اذعان داشتند که پیامبر از فصیح ترین افراد است ولی عجیب بود که پیامبر اصلا از یک چیز بدیهی و ساده استفاده نمی کرد چه قبل از رسالت و چه بعد از رسالت. و این بخاطر این بود که می دانست وقتی به او نازل می شود او را متهم به شاعری خواهند کرد ولی حال که پیامبر در طول چهل سال معروف شده بود که هرگز شعری نمی گوید آن وقت اتهام شعر و شاعری به او کاملا رد می شد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 400/1/21 . 💯 @bayyenat313
4⃣1⃣1⃣ وقتی پیامبراکرم(ص) به و شاعری متهم می شد از دو جهت متهم می شد یکی اینکه قرآن شعر است و از طرف خدا نیست و دوم اینکه از سنخ شعر های جاهلی است و مبنای حکمت و معرفت آمیزی ندارد و تخیلی است. لذا قرآن کریم شدیدا با این مخالفت کرد . ✅وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ ۚ قَلِيلًا مَا تُؤْمِنُونَ و آن نه سخن شاعری (و گفتار خیالی و موهومی) است (گر چه) اندکی از شما مردم به آن ایمان می‌آورید. (آیه41 سوره مبارکه حاقه) ✅وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ و [ما] به او شعر نياموختيم و در خور وى نيست، اين [سخن‌] جز اندرز و قرآنى روشن نيست. (آیه 69 سوره مبارکه یس) 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 400/1/21 . 💯 @bayyenat313
5⃣1⃣1⃣ پیامبر اکرم(ص) در حِجر اسماعیل می‌نشت و قرآن می‌خواند. روزی قریش از ولید بن مغیره خواستند نظرش را درباره آنچه پیامبر(ص) می‌خواند بگوید. ولید برای شنیدن قرآن به پیامبر(ص) نزدیک شد و به پیامبر گفت از سروده‌هایت برایم بخوان. پیامبر(ص) آن را کلام الهی بیان کرد و از سوره فصلت، آیاتی را برای او خواند. مو بر بدن ولید راست شد و بدون رفتن به سوی قریش، مستقیماً به خانه رفت. قریش گمان کردند او به محمد(ص) ایمان آورده پس به نزد ابوجهل رفتند و ماجرا را گفتند. ابوجهل درباره قرآن از ولید پرسید آیا کلام محمد(ص) شعر است یا خطابه که ولید هر دو را رد کرد و تا فردا مهلت خواست تا نظرش را بگوید. ولید بن مغیره نهایتاً پیامبر(ص) را ساحر خواند و گفت: بگویید کلام محمد سِحر است؛ برای اینکه دل انسان را مُسَخَّر می‌کند. و به همین جهت آیاتی از سوره مبارکه مدثر نازل شد. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 400/1/21 💯 @bayyenat313
💠به نام خداوند بخشنده مهربان💠 الا ای رسولی که خود را به لباس (حیرت و فکرت) در پیچیده‌ای. (۱) برخیز و به اندرز و پند، خلق را خدا ترس گردان. (۲) و خدایت را به بزرگی و کبریایی یاد کن. (۳) و لباس (جان و تن) خود را از هر عیب و آلایش پاک و پاکیزه دار. (۴) و از ناپاکی (بت و بت‌پرستان) به کلی دوری گزین. (۵) و بر هر که احسان کنی ابدا منّت مگذار و عوض افزون مخواه. (۶) و برای خدایت صبر و شکیبایی پیش‌گیر. (۷) تا آن‌گاه که (هنگامه قیامت برپا شود و) در صور (اسرافیل) بدمند. (۸) آن روز بسیار روز سختی است. (۹) کافران را هیچ گونه در آن راحتی و آسایش نیست. (۱۰) به من واگذار کار انتقام آن کس را که من او را تنها آفریدم. (۱۱) و به او مال و ثروت فراوان بذل کردم. (۱۲) و پسران بسیار حاضر به خدمت نصیب گردانیدم. (۱۳) و اقتدار و مکنت و عزّت دادم. (۱۴) و (با کفران این نعمتها) باز هم از من طمع افزونی آن دارد. (۱۵) هرگز (بر نعمتش نیفزایم) که او با آیات ما دشمنی و عناد ورزید. (۱۶) به زودی او را به سختی و دشواری (آتش دوزخ) درافکنم. (۱۷) اوست که فکر و اندیشه بدی کرد (که رسول خدا را به سحر و ساحری نسبت داد). (۱۸) و خدایش بکشد که چقدر اندیشه غلطی کرد. (۱۹) باز هم خدایش بکشد که چه فکر خطایی نمود. (۲۰) پس باز اندیشه کرد. (۲۱) و (به اظهار تنفّر از اسلام) رو ترش کرد و چهره در هم کشید. (۲۲) آن‌گاه روی گردانید و تکبر و نخوت آغاز کرد. (۲۳) و گفت: این (قرآن) به جز سحر و بیان سحرانگیزی که (از ساحران گذشته) نقل می‌شود هیچ نیست. (۲۴) این آیات گفتار بشری بیش نیست. (۲۵) من این (منکر و مکذّب قرآن) را به آتش دوزخ درافکنم. (۲۶) و تو چگونه توانی یافت که سختی عذاب دوزخ تا چه حد است؟ (۲۷) شراره آن دوزخ از دوزخیان هیچ باقی نگذارد و همه را بسوزاند و محو گرداند. (۲۸) آن آتش بر آدمیان رو نماید (و خرمن گنهکاران را به باد دهد). (۲۹) بر آن آتش نوزده تن (فرشته عذاب) موکّلند. (۳۰) و ما خازنان دوزخ را غیر فرشتگان (عذاب) قرار ندادیم و عدد آنها را جز برای فتنه و محنت کفّار (نوزده) نگردانیدیم تا آنکه اهل کتاب هم یقین کنند (که ذکر این عدد مطابق تورات و انجیل است با آنکه صاحب قرآن به کتب آسمانی عالم نبوده و البته کلامش به وحی خداست و ایمان آرند) و آن بر یقین مؤمنان هم بیفزاید و دیگر در دل اهل کتاب و مؤمنان به اسلام هیچ شک و ریبی نماند و تا آنان که در دلهاشان مرض (شک و جهالت) است و کافران نیز (به طعنه) گویند که خدا از این مثل (که عدد فرشتگان عذاب را نوزده شمرده است نه بیش و کم) چه منظور داشت؟ بلی این چنین (قرار داد تا) هر که را خواهد به ضلالت بگذارد و هر که را خواهد هدایت نماید و هیچ کس از (عده بی‌حد) لشکرهای پروردگارت غیر او آگاه نیست و این (آیات ذکر دوزخ) جز برای پند و موعظه بشر نخواهد بود. (۳۱) چنین (که کافران گویند) نیست، قسم به ماه تابان. (۳۲) و قسم به شب تار چون باز گردد. (۳۳) و قسم به صبح چون جهان را روشن سازد. (۳۴) که این (آیات قرآن) یکی از بزرگترین آیات خداست. (۳۵) در آن پند و اندرز آدمیان است. (۳۶) برای هر یک از شما آدمیان که بخواهد (در مقام ایمان و طاعت و سعادت) پیش افتد یا باز ماند. (۳۷) هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است. (۳۸) مگر اهل یمین. (۳۹) آنان در باغهای بهشت (متنعّمند و) سؤال می‌کنند. (۴۰) از احوال دوزخیان گنهکار. (۴۱) که شما را چه عمل به عذاب دوزخ در افکند؟ (۴۲) آنان جواب دهند که ما از نمازگزاران نبودیم. (۴۳) و مسکینی را طعام نمی‌دادیم. (۴۴) و ما با اهل باطل به بطالت می‌پرداختیم. (۴۵) و ما روز جزا را تکذیب می‌کردیم. (۴۶) تا آنکه یقین (که ساعت مرگ است) بر ما فرا رسید. (۴۷) پس شفاعت شفیعان در حق آنان هیچ سودی نبخشد. (۴۸) اینک چرا از یاد آن روز سخت خود (و از ذکر و اندرز قرآن) اعراض می‌کنند؟ (۴۹) گویی گورخران گریزانی هستند. (۵۰) که از شیر درنده می‌گریزند. (۵۱) بلکه هر یک از آنها می‌خواهند که برایشان هم (مانند پیمبران) صحیفه وحی آسمانی باز آید (تا ایمان آرند). (۵۲) هرگز (چنین نیست که پنداشتند) بلکه از (عذاب) آخرت نمی‌ترسند. (۵۳) چنین نیست (که آنها پنداشتند) قرآن محققا همه پند و یادآوری است. (۵۴) تا هر که خواهد متذکر آن شود. (۵۵) و نخواهند متذکر شوند جز آنکه خدا بخواهد (یعنی بدون مشیّت و لطف الهی کسی بهشتی و سعادتمند نخواهد شد. از او رواست تقوا و ترس و بیم و شوق و امیدواری که) او اهل تقوا و اهل آمرزش و مغفرت است. (۵۶)
6⃣1⃣1⃣ مقایسه با نیز کاملا اشتباه است زیرا به اذعان عارفان نامی آنچه که وحی و به آن تعلق دارد مقامی است که هیچ عارفی به آن نمی رسد یعنی وحی و نبوت تشریعی از سنخ عرفان و کشف و شهود عارفان نیست. 📕جلسه ی قرآن، استاد موحد 📆 400/1/21 💯 @bayyenat313