eitaa logo
دروس الشباب
375 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
در باب : : 1- در شمارش به مطرح در و «» اشاره کرده و قائلین به را نام برده است. ولی متذکر این نکته نشده است. ( و این قول را در ببینید.) 2- در توضیح که به نحو عمل می کنند می گوید: ممکن است بر یا تکیه کنند و برای توضیح به آیه «تالله تفتأ تذکر یوسف» مثال می زند که خود این آیه برای مبتدیان از آیات مشکل قرآنی است. ولی این نکته را بیان نمی کند. 3- به طور اجمالی به بررسی پرداخته و متذکر شده که از است نه سایر ریشه ها، ولی این نکته را بیان ننموده است. ( به طور دقیق تر و مفصل تری به بررسی ریشه ای و صرفی این افعال پرداخته است.) 4- معنای و و و و و را دقیق تر بیان نموده است. 5- در به نحو مفصل تر و با بیان مثال های مستند بیشتری، شرح شده است. 6- شرح بین و آن در بیشتر و کامل تر بیان شده است. 7- آیا بر به تنهایی (لا أصحبك ما قائما دام زيد) جایز است؟ این بحث را مطرح نکرده است ولی عقیل توضیح داده است. 8- آیا بر خودِ ، نه بر نافیه، جایز است؟ «ما قائما زال زيد» و «ما قائما كان زيد» این مسأله هم در آمده است ولی در نیامده است. 9- در بحث بر خودِ ، مبنای استدلال به آیه «ألا یوم یأتیهم لیس مصروفا...» و کیفیت استدلال به این ایه، در نیامده است ولی در بیان شده و « لا يتقدّم المعمول إلا حيث يتقدّم العامل‏» شرح داده شده است، خصوصا با . با ذکر شود. () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
عنوان: به و به شامل: تعریف اصطلاحات ؛ معنا و نقش در آیه (بسم الله الرحمن الرحیم): اصطلاح شناسی ( و ): به دو مثال ذیل بنگرید: کتبتُ «علیاً»؛ رأیتُ «علیّاً» در مثال اولی، از «علیاً» خود واژه و عنوان «علی» قصد شده است. یعنی واژ] علی نوشته شده است () ولی در مثال دوم، منظور از «علیاً»، شخص و ذات علی است، یعنی کسی که اسمش علی هست رؤیت شده است. () *با توجه به اینکه به معنای (نام و نشانه) است و واژه نیز یکی از نام های خداست، آیه (بسم الله ...) چگونه معنا می شود؟ آیا می توان واژه اسم را به الله که خودش یکی از نام های خداست اضافه نمود؟ در «» می گوید در پاسخ این سؤال سه نظریه ارائه شده است: فإن قيل: كيف أضيف الاسم إلى اللّه، و اللّه هو الاسم؟ قيل: في ذلك ثلاثة أوجه: أحدها- أنّ الاسم هنا بمعنى التسمية، و التسمية غير الاسم؛ لأن الاسم هو اللازم للمسمّى، و التسمية هو التلفّظ بالاسم. (1- اسم به معنای نام بردن و یادکردن است و الله هم اسم خداست.) و الثاني- أن في الكلام حذف مضاف، تقديره باسم مسمّى اللّه. (2- بین اسم و الله یک واژه حذف شده است: بإسم مسمّی الله) و الثالث- أنّ اسم زيادة؛ و من ذلك قوله: (إلى الحول ثمّ اسم السّلام عليكما) و قول الآخر: داع يناديه باسم الماء أي السلام عليكما، و يناديه بالماء. (3- واژه اسم زائده است همانند زائده بودن واژه اسم در دو شعر فوق) در این مسأله می توان دو نظر دیگر هم مطرح کرد: 4- آنچه رحمة الله علیه در کتاب فرموده اند که: با توجه به روایت (و لله الأسماء الحسنی فأدعوه بها، و نحن الأسماء الحسنی)، مراد از ، سلام الله علیهم و مراد از ، ذات خدای تعالی است. پس وقتی می گوییم به نام الله تعالی یعنی از معصومین کمک می خواهیم که نام و نشانه خداوند در عالم تکوین هستند. 5- مراد از همان لفظ و اسم باشد و مراد از ، مسمّی. پس بسم الله یعنی:بسم مسمّی الله. فرق این نظریه با نظر دوم در این است که در اینجا می گوییم از خود کلمه الله، قصد شده است همانند کلمه علیاً در رأیتُ علیاً که یعنی ذات علی را دیدم نه کلمه علی را. پس نیازی به تقدیر واژه «مسمّی» نمی باشد. در فرصت های بعدی درباره شیء به نفس، سخن خواهیم گفت. إن شاء الله. با ذکر شود. () https://eitaa.com/NAHV_ALSHABAB
در ( اسم فاعل و اسم مفعول در ترجمه ) ب. سوره ، آیه 18: وَ جاؤُ عَلى‏ قَميصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَميلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ «اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى‏ ما تَصِفُونَ » : 1- واژۀ اسم مفعول است و اسم فاعلش می باشد. 2- این واژه با و و متعدی می شود و در اصطلاح بین و و فرق است. 3- خداوند است یعنی کسی که از او درخواست یاری شده است. : «و بر آنچه توصيف مى‏ كنيد، خدا يارى‏ ده است‏» (ترجمۀ فاعل در حالی که اسم مفعول است.) : « بر رفع اين بليّه كه شما اظهار مى‏داريد بس خداست كه مرا يارى تواند كرد.» ( به عنوان اسم فاعل ترجمه شده است ضمن اینکه عبارت (رفع این بلیه) ترجمۀ موصوله دانسته شده و درست نیست.) : « و در برابر آنچه مى‏ گوييد، از خداوند يارى مى‏ طلبم!» (یاری می طلبم ترجمۀ (مضارع متکلم وحده) است!) : «و خداست كه بايد بر آنچه توصيف مى‏كنيد از او يارى جست.» ( را فعل امر به لام و مجهول ترجمه نموده است : مِن اللهِ . ضمنا جمله موجود در آیه یک است.) : « و خداست كه در اين باره از او يارى بايد خواست.» (همانند مشکینی) : « و در برابر آنچه وصف مى‏ كنيد، تنها خداست كه (از او) يارى خواسته مى‏ شود.» () : برخی همانند آقای رضایی آیه را به گونۀ معنا نموده اند (تنها خدا - فقط خدا)، این ترجمه: در برای دلالت بر یا استغراق است و لذا دلالت می کند بر حصر خبر در مبتدا (یعنی: حصر یاری خواستن در اینکه فقط از خدا باشد.) @DUROUS_ALSHABAB
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (توحيد: 1) واژۀ أحد از ریشۀ (وحد) دو استعمال دارد: 1- ، به معنای يكى و يك نفر؛ «إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ‏ الْمَوْتُ» (بقره: 180) یعنی: آن گاه كه‏ مرگ يكى از شما رسيد. اگر این در سياق نفى و شبه نفی واقع شود، افاده عموم می كند،‏ «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ‏ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره: 102) آنان (ساحران) به هيچ كس به و سیلۀ سحر ضرر نمی زدند جز به اذن خدا. أحد، إحْدَى است: «هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى‏ الْحُسْنَيَيْنِ» (توبه: 52) 2- (صفت مشبهه) به معنى يكتا و بى‏همتا این واژۀ در اين استعمال فقط بر خدای تعالى اطلاق می شود. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB