eitaa logo
دروس الشباب
399 دنبال‌کننده
122 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرو سؤآلات مکرر برخی طلاب و اساتید دربارۀ تذکیر و تأنیث (صرفی و نحو) مطالب ذیل خدمت تان تقدیم می گردد:
علامت های تانيت کلمه: يا در خود كلمه است، که عبارتند از (تاء، الف مقصور و الف ممدود) يا خارج از كلمه، که عبارتند از: 1 و 2-اسناد فعل و ضمير مؤنث مانند: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها (اسناد فعل دارای علامت تأنیث به أرض، و عود ضمیر مؤنث به ) 3-صفت مؤنث مانند" فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ (تأنیث جارية به عنوان صفت ) 4- تصغير، مانند: نُعَيلَة: نعل كوچك (تصغير با تاء تانيث) 5- اسم اشاره مؤنث مانند: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ (استفاده از هذه برای اشاره به ) 6-خبر دارای علامت تأنیث مانند: كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ (ذائقة خبر می فهماند که مؤنث است) 7-حال مؤنث مانند: وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً (عاصفة حال از ) 8-عددی که برای مؤنث به کار می رود مانند: فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً (اگر (چشمه) مذكر بود می گفت) https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
معانی آیا تاء همواره علامت تأنیث است؟ آیا تأنیث و معانی دیگر با هم جمع می شوند؟ " تاء" در چند مورد است: 1- در اسماء مشتقّة براى امتياز مذكر از مؤنث (مگر در صيغه ‏هائى كه مذكر و مؤنث آن يكسان است يا اختصاص به مؤنث دارد) مانند" ضارب و ضاربة"" حسن و حسنة". 2- در اسماء جامدة براى امتياز مذكر از مؤنث، و آنها اندك است، مانند" مرء: مرد و مرئة: زن" و" فتى: جوان مرد و فتاة: جوان زن". 3- در اسم جنس براى دلالت بر وحدت، مانند" تمر: خرما و تمرة: يك دانه خرما" و" شجر: درخت و شجرة: يك درخت. البته اين قاعدة كلّيّت ندارد و در هراسم جنسى نيست، 4- براى مبالغة در صفتى، مانند" راوية: كسى كه حديث بسيار نقل ميكند گرچه مرد باشد". 5- براى زياده در مبالغة، مانند" علّامة، فهّامة، صبّارة" تاء در اينها و مانند اينها براى زيادتى در مبالغة است، زيرا" علّام، فهّام، صبّار" بدون تاء بمعنى بسيار داننده و فهمنده و شكيبنده‏ است. 6- عوض از فاء الفعل، مانند" عدة، هبة، ثقة" كه در اصل" وعد، وهب، وثق" بوده. 7- عوض از عين الفعل، مانند" اقامة، استقامة" كه در اصل" اقوام و استقوام" بوده. 8- عوض از لام الفعل، مانند" لغة و سنة" كه در اصل" لغوو سنو" بوده. 9- عوض از ياء تفعيل، مانند" تبصرة و تذكرة" كه در اصل" تبصير و تذكير" بوده. 10- عوض از ياء نسبت در جمع منسوب، مانند" اشاعرة" كه جمع" اشعرىّ" است، و" ديالمة" كه جمع" ديلمىّ" است، و" مغاربة" كه جمع" مغربىّ" است. 11- عوض از ياء منتهى الجموع، و اين بيشتر در جمع اسم معرّب آورده ميشود، مانند" زنادقة" جمع" زنديق: بى‏ دين" كه در اصل" زناديق" بوده، و" اساورة" جمع" اسوار: تيرانداز ماهر و دانا" كه در اصل" اساوير" بوده، و اين دو لفظ غير عربى است كه معرّب شده، و مانند" غطارفة" جمع" غطريف: مرد بزرگ و مرد با سخاوت" كه در اصل" غطاريف" بوده، و" جحاجحة" جمع‏ جحجاح: مرد بزرگوارى كه كوشاى در كارهاى نيك است كه در اصل" جحاجيح" است، و اين دو لفظ عربى است و مانند اينها بسيار است. 12- در آخر بعضى از مصادر ثلاثى مجرد نیز مي ايد مانند: رحمة، توبة ، و البته دارای معنى مخصوصى نيست. 13- در آخر بعضى از صيغه‏هاى جمع مكسّر ملحق ميشود، و باز هم دارای معنى مخصوصى نيست. 14- به بعضى از مؤنث‏هاى حقيقى ملحق ميگردد، مانند" نعجة: ماده گوسپند" و فرقش با" مرئة" آن است كه آن مقابل" مرء" است، و" نعجة" مقابل" نعج" نيست، زيرا مذكّرش" كبش" است، پس اگر تاء نبود تأنيث دانسته ميشد، و تاء براى تأكيد تانيث است، نه براى امتياز مذكر از مؤنث. رابطۀ و : با تمام اين چهارده صورت، معامله مؤنث مي شود، مگر آنكه به معنى، مذكر حقيقى باشد، و در بعضى موارد نیز معامله مذكر جائز است، که در نحو بیان شده است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
34.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رونمایی از سند فدکیه، که در کنیسه یهودیان قاهره کشف شد. این مستند بمناسبت روزشهادت حضرت صدیقه کبری سلام‌الله عليها تقدیم می‌شود.
آیا همۀ انسانها ناشکیبا و بخل اند یا استثنا هم دارد؟ إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً (سوره معارج؛ آیه19) هلوع از ریشۀ «هَلَع» به معنای نالیدن ازروی حرص است. طبرسی در مجمع البیان می نویسد: «الْهَلُوعُ‏ الشّديد الحرص الشّديد الجزع» فیروز آبادی در قاموس اللغة گفته: الهَلوعُ: من يَجْزَعُ و يَفْزَعُ من الشَّرِّ، و يَحْرِصُ و يَشِحُّ على المالِ، أو الضَّحورُ لا يَصْبِرُ على المَصائِبِ. هلوع كسى است كه از شرّ و ضرر مينالد (ناشکیبایی می ورزد) در حالی که بر مال حريص و بخيل (آزمند) است. معنای آیۀ فوق: همانا انسان آفریده شده است در حالی که بسیار ناشکیبا و بخیل است. به گونه ای که: إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً (20) وَ إِذا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً (21) یعنی: آنگاه كه ضرر بيند می نالد و آنگاه كه مال يابد بخل می ورزد از آیۀ فوق: إِلاَّ الْمُصَلِّينَ (22) الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلاتِهِمْ دائِمُونَ (23) وَ الَّذينَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (24)لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (25) وَ الَّذينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ (26) وَ الَّذينَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (27) کسانی که ویژگی های زیر را دارند، از نالیدن در ناملایمات و بخل و آزمندی در زمان دارایی و توانگری به دور اند: 1. نمازگزاران مداوِم بر نماز 2. کسانی که در اموالشان، بهره ای مشخص، برای گدایان و محرومان است. 3. قیامت باورانِ ترسان از عذاب الهی https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
ابن فارس در کتاب معجم مقاییس اللغة دو معنای وضعی برای واژۀ ‏ ذکر می کند: 1. خالص ترین و برترین جزء هر چیزی را «قلب» می گویند. (قَلْبُ‏ الإنسان و غيره، سمّى لأنّه أخلص شي‏ء فيه و أرفعه، و خالص كلّ شي‏ء و أشرفه قلبه.) 2. برگرداندن و وارونه کردن (قَلَبْتُ‏ الثوبَ قلبا). «وَ إِلَيْهِ‏ تُقْلَبُونَ»‏(عنكبوت:21) يعنى: به سوى او برگردانده می شويد؛ مثل‏ «ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ‏» (بقره: 28) چون به باب تفعیل برود، (تقليب: بر گرداندن) براى كثرت و مبالغه است‏. «لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ» (توبه: 48). یعنی: از پيش فتنه جوئى كرده و كارها را بر تو آشفته نمودند. در باب انفعال نیز معنای مطاوعه دارد (انقلاب: انصراف و برگشتن) «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى‏ أَهْلِهِمُ‏ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ»‏ (مطففين: 31) یعنی: و چون نزد اهلشان بر گشتند شادمان برگشتند. در باب تفعّل نیز معنای لازم دارد. در معنای «الَّذِي يَراكَ حِينَ تَقُومُ. وَ تَقَلُّبَكَ‏ فِي السَّاجِدِينَ‏» (شعراء: 218 و 219) و اینکه مراد از «» چیست، اختلاف به حدی است که می توان درباره اش مقاله نوشت. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
قلب: در عرف ما همان عضو معروف در بدن و تنظيم كننده و جريان دهنده خون است كه در سمت چپ سينه قرار گرفته است. اما قرآن مجيد چيزهائى به قلب نسبت مي دهد كه دانشمندان امروزی بيشتر و يا همه آنها را به مغز نسبت مي دهند، برخی از آنها از این قرار است: 1- قلب غليظ مي شود و سختر از سنگ مي گردد «غَلِيظَ الْقَلْبِ‏» (آل عمران:159). «قَسَتْ قُلُوبُكُمْ » (بقرة: 74) 2- قلب مريض مي شود (نه فقط از لحاظ طبيعى) بلكه از لحاظ عدم استقرار ايمان و بودن هواهاى شيطانى در آن‏ «فِي‏ قَلْبِهِ‏ مَرَضٌ‏» (احزاب: 32) 3- قلب در اثر اعمال ناشایست، زنگ زده و تيره مي شود «رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏» (مطففين:14) 4- قلب مهر زده مي شود و چيزى نمى‏ فهمد. «خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ‏» (بقره:7). «يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِ الْكافِرِينَ‏» (اعراف: 101) 5- قلب محل ترس و خوف است‏ «سَنُلْقِي فِي‏ قُلُوبِ‏ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ»‏ (آل عمران: 151) «قُلُوبٌ‏ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ» (نازعات: 8) 6- قلب گناهكار مي شود «فَإِنَّهُ آثِمٌ‏ قَلْبُهُ‏» (بقره: 283). «فَقَدْ صَغَتْ‏ قُلُوبُكُما» (تحريم: 4). «وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ‏ قُلُوبُكُمْ‏» (بقره: 225) 7- قلب مي فهمد و نمي فهمد، و محل عقيده و انبار علوم و ظرف نیت و ایمان و کفر است‏ (اعراف: 179). (آل عمران:154). (انفال:70). (احزاب: 5). (احزاب: 51). (حجرات: 14). (مجادله: 22) 8- قلب مخزن رأفت و رحمت و اطمينان و سكينه است‏ (حديد: 27). (شعراء: 89). (بقره: 260). (رعد: 28). (فتح: 4). سؤال: منظور از چيست؟ https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
وعدۀ جمعه ها دربارۀ مسائل جهان اسلام و رفتار مراجع و علمای معاصر:
هدایت شده از میراث فقاهت خراسان
🔹 یک سند تاریخی ♻️ فتوای جهاد امام خمینی و مراجع عظام نجف در برابر اسرائیل در این تصویر که ظاهرا از سوی یکی از روزنامه‌های وقت عراق منتشر شده، متن فتوای و اسامی علمای دعوت کننده به جهاد با صهیونیسم منتشر شده که نام برخی از مراجع فقید دیده می‌شود: 1⃣ امام خمینی 2⃣ آیت الله سید محسن حکیم 3⃣ آیت الله سید ابوالقاسم خوئی 4⃣ آیت الله سید عبدالله شیرازی 5⃣ آیت الله سید محمود شاهرودی 6⃣ آیت الله کاشف الغطاء 7⃣ آیت الله شیخ عبدالکریم زنجانی 8⃣ آیت الله سید محمد شیرازی 9⃣ آیت الله سید محمد علی حمّامی 👈 در بین تصاویر، عکس شیوخ شاخص الازهر نیز آمده است. ▪️در تیتر روزنامه مذکور تحت عنوان «الله اکبر» آمده بود که علمای بزرگ، مسلمانان را به جهاد مقدس برای بازپس‌گیری وطن سلب شده و مقدسات اسلامی در فلسطین دعوت می‌کنند و ادامه می‌دهد: علمای بزرگ در پیامی به عبدالرحمن محمد عارف رئیس جمهوری عراق، از موضع قهرمانانه و مبارزه او علیه صهیونیست ها اعلام حمایت کردند. ............................................. آثار و اسناد علما و اساتید حوزه علمیه خراسان را در کانال میراث فقاهت خراسان دنبال کنید: https://eitaa.com/joinchat/2033975358C93349617f8
هدایت شده از میراث فقاهت خراسان
📂 بیانیه آیت‌الله میلانی در عراق و در حمایت از مبارزه مسلمانان علیه اسرائیل 🔻به مناسبت عملیات «طوفان الأقصی» 🔹بخشی از متن سند: «در دومین شب آغاز نبرد بین اعراب و اسرائیل و انتشار نامه به عبدالرحمن عارف و تشویق و ترغیب مسلمین به جنگ با یهود بوسیله رادیو بغداد نامه ای آیت الله میلانی در مورد جنگ بین مسلمین و یهود تهیه می‌نماید.» (کتاب آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 53) 🔻 رسانه رسمی بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db ............................................. آثار و اسناد علما و اساتید حوزه علمیه خراسان را در کانال میراث فقاهت خراسان دنبال کنید: https://eitaa.com/joinchat/2033975358C93349617f8
هدایت شده از میراث فقاهت خراسان
🛑 فتوای ضد اسرائیلی مرحوم آیت الله العظمی میلانی 👈 مدتی پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در تیرماه ۱۳۴۶ 🔻🔻 1⃣ بر همه مسلمانان لازم است از هرگونه معامله و رفتار دوستانه با اسرائیلیان خودداری نمایند 2⃣ پیغمبر (ص)فرمود: برائت از یهود را اظهار کنید! 3⃣ لازم است مصیبت‌دیدگان از اسرائیل (فلسطینی و...) مساعدت مادی و معنوی شوند 🔰 متن سند بسم اللّه تعالی شأنه السلام علیکم این حادثه مؤلمه فوق الحد موجب تأثر و تأسف همه مسلمین جهان شد و بر تأثر از فجائع گذشته افزوده الی اللّه المتشکی والی ولیه المهدی علیه الصلوۀ والسلام نرفع الشکوی ـ خداوند متعال یهود را معرفی فرموده که یسعون فی الارض فسادا و نیز فرموده لتجدن اشّدالنّاس عداوۀ للذین آمنوا الیهود ـ و در حدیث از پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم است می فرماید. اظهرو البرائۀ منهم و باهتوهم لکیلا یطمعوا فی الفساد فی الاسلام ـ بنابراین بر همه مسلمانان لازم است از هرگونه معامله و رفتار دوستانه با اسرائیلیان خودداری نمایند. و نیز لازم است نسبت به برادران مسلمان مصیبت دیدگان از هر نوع مساعدت ماّدی و معنوی دریغ ننمایند که رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله فرمود. من اصبح ولم یهتم بامور المسلمین فلیس بمسلم و بسیار مقتضی است اقامه مجالس یادبود برای لشکریان اسلام که در این جنگ تا آخرین نفس مقاومت کردند و با کمال شهامت از حدود و ثغور کشورهای اسلامی و مسجد اقصی دفاع نمودند. البته نام نیک خود را در تاریخ ثبت نمودند اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمۀ محمدهادی الحسینی المیلانی 📚کتاب آیت‌الله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - ج۳، ص ۶ ............................................. آثار و اسناد علما و اساتید حوزه علمیه خراسان را در کانال میراث فقاهت خراسان دنبال کنید: https://eitaa.com/joinchat/2033975358C93349617f8
آیا می دانید شاه افشار با به عنوان مذهب رسمی ایران مخالف بود؟ آیا می دانید نادر شاه را ممنوع کرده بود؟ آیا می دانید در یا بودن او اختلاف است، اگر چه احتمال او قریب به یقین است و مخالفتش با مذهب بوده است؟ خلاصه ای از : نادر در سال ۱۱۴۵ق شاه طهماسب را معزول کرد و نوزاد چند ماهه او را به نام عباس سوم بر تخت سلطنت نشاند و خودش عملاً امور کشور را به دست گرفت. سپس در سسال ۱۱۴۸ در دشت مغان در شورایی متشکل از سران کشوری و لشکری مسئله انتصاب نادر به سلطنت مطرح شد. او ضمن مهیا کردن شرایط سلطنت و انتقال قدرت به خودش؛ سه شرط را بر این شورا تحمیل کرد: 1- موروثی شدن سلطنت در خانواده نادر 2- قطع مساعدت به خاندان صفویه برای جلوگیری از صعود مجدد به سلطنت، 3- از رسمیت افتادن در ایران مخالفت یکی از علما با سیاست مذهبی نادر در شورای دشت مغان با خشونت نادر منجر به کشته شدن آن عالم شیعی گردید. بر طبق برخی نقل ها او عزاداری در روز را ممنوع کرد. پیرو این پیام، چند مقاله در بارۀ دفاع و علیه او بارگذاری می کنم: https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
رویکرد دینی نادر شاه و تأثیر آن بر شیعیان و عالمان شیعه.pdf
4.14M
رویکرد دینی نادر شاه و تأثیر آن بر شیعیان و عالمان شیعه https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
چرا عالم آفریننده می خواهد؟ آنچه می خوانید، از کتاب سعادت نامه شیخ محمود شبستری است. که بعد از 20 سال امروز مجددا به آن رجوع کردم، و قسمتی را برای شما عزیزان به اشتراک می گذارم. هیچ ممکن به خویش هست نشد شیب و بالا، بلند و پست نشد دور باطل، تسلسل است محال اوست پس مبدء و بدوست مآل زانکه بر بود ذات خود موقوف نشود کس چو وصف بر موصوف نرسد جملۀ دوم به نخست هر دو گردند منتهی به درست ممکنیّت ز ممکنی منفک نشود بی خلاف و شبهه و شک هرگز او واجب الوجود نشد منبع فضل و فیض و جود نشد واجب آنگه نمی شود ممکن گردش ذات کی بود ممکن زانکه قلب حقایق است محال حاش للّه ز ایزد متعال خود گرفتم که می بگشت صفات منقلب کی شود حقیقت ذات صفت ذات هم نمی گردد هیچ هستی عدم نمی گردد صفت او چو اوست پاینده هم نمود است و هم نماینده https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
بسم الله در سلسلة الذهب جامی.pdf
210.6K
نور الدین عبدالرحمن جامی متوفای 898 دربارۀ علت شروع قرآن با حرف و علت حذف از در دفتر نخست از از کتاب مثنوی هفت اورنگ مطلبی دارد که تقدیم شما می گردد. او در همین کتاب، قصیدۀ میمیه فرزدق (در مدح امام سجاد علیه السلام) را نیز به نظم ترجمه نموده است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فضیلت یا فضیحت؟ عامیان حدیثی از پیامبر گرامی اسلام دربارۀ ابوبکر نقل نموده اند: هر کس می خواهد به مرده ای که روی زمین راه می رود، بنگرد؛ پس به پسر ابوقحافه (یعنی به ابوبکر) بنگرد. علمای آنان برای اینکه معنای این حدیث را از فضیحت به فضیلت بگردانند، به تأویل آن دست زده اند، از جمله جامی در سلسلة الذهب چنین می گوید: اشارة الی قوله علیه السلام من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابن ابی قحافه بود ازین گونه مرده بوبکر * رسته از کید زرق و حیله و مکر زان چو دیدش نبی که می پیمود * ره درین تیره خاکدان فرمود هر که خواهد ز خلق کهنه و نو * نگرد مرده روان گو رو آهوی مشک نافه را بنگر * پسر بو قحافه را بنگر او چنین مرده و گروه شقاق * می زنندش ز جهل طعن نفاق کان صدق و نفاق یعنی چه * غرق وصل و فراق یعنی چه بود آیینه تمام صفا * عکس بینندگان در او پیدا هر که سویش ز نیک و بد می دید * اندر او عکس روی خود می دید طعنه بر وی ز جان پر کینه * طعن زشتان بود بر آیینه زشت ننهد ز بد سرشتی خویش * جز بر آیینه عیب زشتی خویش (صلی الله علیه و آله) https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
علیه السلام محمد رضا امامی خاتون‌آبادی اصفهانی از علمای برجسته عصر صفوی و مؤلف کتاب «جنات الخلود» در صفحه 32 این کتاب می‌نویسد: حضرت علی‌بن موسی الرضا(ع) ردر میان عجم ملقّب به است زیرا مردم در روی زمین به هفت موضع توجه دارند یا هفت موضع از زمین، قبله‌گاه مسلمانان است: 1. مکه معظمه 2. مدینه منوره 3. نجف اشرف 4. کربلای معلی 5. مقابر قریش یعنی قبور کاظمین علیهما السلام 6. سامرا و 7. مشهدالرضا(ع). بدین جهت آن بزرگوار را قبله هفتم می‌نامند. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
تکبیر شهادت های سه گانه در اذان الله اکبر، الله اکبر اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان لا اله الا الله .... غرض تکرار تکبیر و شهادت های اذان و اقامه چیست؟ آیا جمله دوم، مؤَکِّد جملهٔ اول است؟ در نگاه اول چنین می نماید که جمله دوم برای تأکید جمله نخست تکرار شده است (نظر برخی از ادباء) اما حق _همان طور که برخی دیگر گفته اند_ آن است که جملهٔ دوم نیز تأسیسی است نه تأکیدی زیرا این جملات انشائی می باشند نه خبری پس هر جمله اش انشائی جدید و غیر از انشای سابق است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
سه معنی دارد: 1- یگانۀ متفرّد بالذات که وی را اجزا و اعضا نباشد. 2- یکتایی که مانند ندارد. در وحدانیت و مُلک شریکی مر او را نیست. 3- از جواد علیه السلام منقول است که مراد از وحدانیت او سبحانه، اجماع زبان هاست از هر طایفه در توحید او. کقوله تعالی: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ». به هر تقدیر برای الفت و انس در غربت و امتیاز بین الأقران خواندنش فایده عظیم دارد. عدد کبیرش نوزده وسطش یک و صغیرش نیز یکست. منبع https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (توحيد: 1) واژۀ أحد از ریشۀ (وحد) دو استعمال دارد: 1- ، به معنای يكى و يك نفر؛ «إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ‏ الْمَوْتُ» (بقره: 180) یعنی: آن گاه كه‏ مرگ يكى از شما رسيد. اگر این در سياق نفى و شبه نفی واقع شود، افاده عموم می كند،‏ «وَ ما هُمْ بِضارِّينَ بِهِ مِنْ‏ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره: 102) آنان (ساحران) به هيچ كس به و سیلۀ سحر ضرر نمی زدند جز به اذن خدا. أحد، إحْدَى است: «هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى‏ الْحُسْنَيَيْنِ» (توبه: 52) 2- (صفت مشبهه) به معنى يكتا و بى‏همتا این واژۀ در اين استعمال فقط بر خدای تعالى اطلاق می شود. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
واحد و أحد اسم شریف به معنای است در اشتمال بر نفی اجزاء و ابعاض و فرق میان واحد و أحد در سه وجه است: 1- واحد متفرد بالذات است (دال ب بساطت ذات است) و أحد متفرّد بالمعنی (دالّ بر بساطت معنایی است) 2- واحد به سبب مورد أعم از أحد است زیرا واحد بر ذوی العقول و غیر ذوی العقول اطلاق می شود ولی أحد بر غیر ذوی العقول اطلاق نمی شود. 3- واحد در ضرب و عدد داخل می شود (واحد، یک عددی است)؛ ولی أحد داخل نمی شود (احد، یک بلا عدد است.). خواندن اسم الأحد در همه وقت برای تخلیص و به حرف سیزده بار فایده عظیم دارد و هزار بار در خلوت گفتن چنان ظاهر شود که ملائکه با وی همراهند. و عدد کبیرش سیزده و وسطش چهار و صغیرش نیز چهار است. : جنات الخلود https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا جمال خوانساری نظر رهبر معظم انقلاب اسلامي، حضرت آيت الله خامنه‌اي،‌ درباره کتاب : «مسئله ديگر، مبارزه‌ با خرافات است. در کنار ترويج و تبليغ معارف اصيل دينى و اسلام ناب، بايد با خرافات مبارزه کرد. کسانى دارند روزبه‌روز خرافات جديدى را وارد جامعه‌ ما مى‌کنند. مبارزه با خرافات را بايد جدى بگيريد. اين روش علماى ما بوده. مرحوم آقا جمال خوانسارى، عالم معروف، مُحشىّ شرح لمعه - که حاشيه‌هاى او را در حواشى شرح لمعه‌هاى قديم ديده‌ايد. نمى‌دانم حالا هم چاپ مى‌شود يا نه. پسر مرحوم آقا حسين خوانسارى (که پدر و پسر از علما و برجستگان تاريخ روحانيت شيعه‌اند) - سيصد سال پيش براى اينکه خرافات را برملا کند، کتابى به نام «کلثوم ننه» را نوشت، که الان هست. بنده چاپ‌هاى قديمش را داشتم و اخيرا هم ديدم مجددا چاپ شده است، که چاپ جديدش را هم براى من آوردند. ايشان با زبان طنز، معروف‌ترين خرافات زمان خودش را به زبان فتواى فقهاى زنان درآورده و مى‌گويد زنان پنج فقيه بزرگ دارند! يکى‌اش، کلثوم ننه است! يکى، دده بزم‌آراست! يکى، بى‌بى‌شاه زينب است! يکى، فلان است. آن وقت از قول اينها مثلا در باب محرم و نامحرم، در باب طهارت و نجاست و در باب انواع و اقسام چيزها، مطالبى را نقل مى‌کند. يعنى عالم دينى به اين چيزها مى‌پردازد. ما خيال مى‌کنيم اگر با يک مطلبى که مورد عقيده‌ مردم است و خرافى و خلاف واقع است، مقاومت کرديم، بر خلاف شئون روحانى عمل کرده‌ايم؛ نه، شأن روحانى اين است.» (بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان - 1385/08/17) آدرس سایت: https://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=8841&nt=2&year=1385&tid=2357 https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
کلثوم ننه.pdf
1.23M
کلثوم ننه آقا جمال خوانساری (متوفای 1125) «کلثوم ننه» یا عقائد النساء، قدیمی‌ترین کتابی است که درباره اخلاق و آداب و رسوم زنان عامی ایران نوشته شده است. این کتاب، در دوره صفویه و به زبان فارسی نوشته شده است و منسوب به محمد بن حسین خوانساری، معروف به آقا جمال خوانساری یا آقا جمال اصفهانی است. هدف نویسنده: به نظر برخی از مصححین این کتاب، هدف نویسنده، گردآوری فرهنگ توده نبوده، بلکه هدفش ریش خند کردن خرافات و معتقدات مردم روزگارش و به ویژه زنان اصفهانی و افرادی بوده که خودشان را عالم می‌دانستند. ساختار: کتاب، به زبان طنز و شامل یک مقدمه، شانزده باب و یک خاتمه است و به شیوه رساله‌های عملیه مراجع تقلید نوشته شده است. فهرست محتوا: در بیان غسل و وضو و تیمم؛ در بیان نماز؛ در بیان روزه؛ در بیان نکاح؛ احکام شب زفاف؛ احکام و اعمال زاییدن زنان و ادعیه وارده درباره زائو؛ در بیان حمام رفتن؛ در بیان سازها و افعال آن‌ها؛ در بیان معاشرت زنان با شوهران خود؛ در بیان مطبوخاتی که به نذر واجب می‌شود؛ در بیان تعویذ به جهت چشم زخم؛ در بیان محرم و نامحرم؛ در بیان استجابت دعا؛ در بیان آمدن مهمان؛ در بیان صیغه خواهر و برادرخواندگی و چیزهایی که بعد از خواهرخواندگی برای یک دیگر می‌فرستند. خاتمه کتاب، در بیان ادعیه و اذکار متفرقه و آداب کثیر المنفعه است. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فایل صوتی کلثوم ننه.mp3
5.79M
فایل صوتی بخشی از کتاب کلثوم ننه https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB