eitaa logo
📝داستان شیعه🌸
2.3هزار دنبال‌کننده
49 عکس
3 ویدیو
1 فایل
✨ ﷽ ✨ 📖 اگه به داستان‌هایی که با زندگی معصومین مرتبطه یا داستانهای تاریخی پندآموز علاقه‌داری، مارو دنبال کن... ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia برای بیان نظرات 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✨ در سرزمین وادی السلام روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام از کوفه حرکت کرد و به سرزمین نجف آمد و از آن هم گذشت. قنبر گفت: یا امیر المؤمنین! اجازه می‌دهی عبایم را زیر شما پهن کنم؟ حضرت فرمود: نه، اینجا محلی است که خاکهای مؤمنان در آن قرار دارد و پهن کردن عبا مزاحمتی برای آنهاست. اصبغ می‌گوید؛ عرض کردم: یا امیر المؤمنین! خاک مؤمنان را دانستم چیست، ولی مزاحمت آنها چگونه است؟ فرمود: ای اصبغ! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود، ارواح مؤمنان را می‌بینید که در اینجا حلقه حلقه دور هم نشسته‌اند و یکدیگر را ملاقات می‌کنند و با هم مشغول صحبت هستند، اینجا جایگاه ارواح مؤمنان است و ارواح کافران در برهوت قرار گرفته اند! 📔 بحار الأنوار: ج۶، ص٢۴٢ 🔰 @DastanShia
. 🔹 صفت پیامبر (ص) خداوند به پیامبرش فرمان داد به کنیسه ای برود تا مردی وارد بهشت شود. وقتی پیامبر صلّی الله علیه و آله به همراه گروهی وارد کنیسه شد، دید جمعی از یهودیان تورات می‌خوانند و به ذکر صفت پیامبر رسیده اند. وقتی آنان حضرت را دیدند، قرائت را رها کردند. این در حالی بود که مردی بیمار در گوشه کنیسه دراز کشیده بود. پیامبر فرمود: چرا قرائت را رها کردید؟ مرد بیمار گفت: چون به ذکر صفت پیامبر رسیدند، قرائت را رها کردند. آن گاه مرد بیمار خود را بر زمین کشید و آمد و تورات را گرفت و آن را تا پایان ذکر صفت پیامبر و امت ایشان قرائت کرد و سپس عرض کرد: «این صفت تو و صفت امت توست و من شهادت می‌دهم که هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و تو فرستاده خدا هستی.» و در آن دم جان داد. پیامبر فرمود: برادرتان را برگیرید. 📔 بحار الأنوار: ج۱۵، ص۲۱۶ 🔰 @DastanShia
. 🔸 ابوحنیفه در محضر امام کاظم (ع) ابوحنیفه می‌گوید: من خدمت حضرت صادق علیه السلام رسیدم تا چند مسأله بپرسم. گفتند: حضرت خوابیده است. منتظر نشستم تا بیدار شود، در این وقت پسر بچه پنج یا شش ساله‌ای را که بسیار خوش سیما و باوقار و زیبا بود، دیدم، پرسیدم: این پسر بچه کیست؟ گفتند: موسی بن جعفر علیه السلام است. عرض کردم: - فرزند رسول خدا! نظر شما درباره گناهان بندگان چیست و از که سر می‌زند؟ چهار زانو نشست و دست راست را روی دست چپش گذاشت و فرمود: - ابوحنیفه! سؤال کردی اکنون جوابش را بشنو! آن گاه که شنیدی و یاد گرفتی عمل کن! گناهان بندگان از سه حال خارج نیست: ۱. یا خداوند به تنهایی این گناهان را انجام می‌دهد. ۲. یا خدا و بنده هر دو انجام می‌دهند. ۳. یا فقط بنده انجام می‌دهد. اگر خداوند به تنهایی انجام می‌دهد پس چرا بنده اش را کیفر می‌دهد بر کاری که انجام نداده است. با این که خداوند عادل و رحیم و حکیم است. و اگر خدا و بنده هر دو با هم هستند، چرا شریک قوی شریک ضعیف خود را مجازات می‌کند در خصوص کاری که خودش شرکت داشته و کمکش نموده است. سپس فرمود: - ابوحنیفه آن دو صورت که محال است. ابوحنیفه: بلی! صحیح است. فرمود: - بنابراین، فقط یک صورت باقی می‌ماند و آن اینکه بنده به تنهایی گناهان را انجام می‌دهد و به تنهایی مسئول اعمال خود می‌باشد. 📔 بحار الأنوار: ج۴٨، ص١٧۵ 🔰 @DastanShia
. ✨ أبوطالب علیه السلام امام صادق علیه السّلام از پدرانش روایت شده است که روزی امیرالمؤمنین علیه السّلام در فضایی باز نشسته بودند و مردم در اطراف ایشان گرد آمده بودند که مردی از آن میان برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین شما هم اکنون دارای چنین مقام و منزلتی هستید ولی پدرت در آتش شکنجه می‌شود؟! امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: «ساکت شو! قسم به آنکه محمّد (صلی الله علیه وآله) را به حق مبعوث فرمود اگر پدرم تمام گناهکاران روی زمین را شفاعت کند، قطعاً خداوند شفاعت وی را می‌پذیرد. پدرم در جهنم در حال شکنجه شدن باشد و پسرش قسمت کننده بهشت و دوزخ؟ 📔 الاحتجاج: ص۱۲۲ 🔰 @DastanShia
. 🌴 سجده درخت ابوطالب در حضور گروهی از قریش برای این که شایستگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به آنان نشان دهد، به ایشان گفت: ای پسر برادرم! آیا خداوند تو را فرستاده است؟ فرمود: آری. ابوطالب گفت: همانا انبیا، معجزه و کارهای خارق العاده‌ای دارند. پس یک معجزه به ما نشان بده. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: آن درخت را صدا بزن و بگو که محمد بن عبداللّه می‌گوید، به اذن خدا جلو بیا. ابوطالب آن درخت را صدا زد. درخت جلو آمد و سجده کرد. سپس به درخت دستور داد تا برگردد. درخت برگشت. ابوطالب گفت: شهادت می‌دهم که به درستی تو راستگو هستی. سپس به پسرش علی علیه السلام گفت: پسرم، همراه پسر عمویت باش و از او جدا نشو. 📔 بحار الأنوار: ج۳۵، ص۱۱۵ 🔰 @DastanShia
. ✨ ابوالمعالى مشهور است كه هر كس سر قبر "آقا ابوالمعالى" در تخت فولاد اصفهان برود و چهل مرتبه سوره حمد بخواند، به حاجت و مطلبش مى‌رسد. مى‌گويند: يك روز حاج آقا منير بروجردى كه از علماء و اخيار اصفهان و در استخاره مشهور بوده، قرض‌دار مى‌شوند و مشكل بزرگى برايشان پيش مى‌آيد. مى‌آيند سر قبر "ابوالمعالى" و چهل حمد را مى‌خوانند، وقتى كه حمد آخرى را داشتند مى‌خواندند، يك دفعه مى‌بيند خادم ملك التجار مى‌آيد و مى‌گويد: ملك التجار سلام مى‌رساند و مى‌گويد كه شما تشريف مى‌آوريد پيش من يا خدمت شما برسم؟ آقا مى‌فرمايند: بنده مى‌آيم. خلاصه مى‌روند منزل ملك التجار، مى‌بينند كه ملك التجار لباس پوشيده آماده و منتظر ورود آقا هستند. وقتى وارد مى شوند مبلغى را كه آقا قرض داشتند، ملك التجار مى‌دهد و مى گويد اين حاجت شما. آقا مى‌گويند: موضوع از چه قرار است؟! ملك التجار مى‌گويد: من ديشب خواب ديدم كه ابوالمعالى به خواب من آمده است و مى‌گويد: اين حاج آقا منير بروجردى به خاطر قرضش آمده و متوسل به من شده و شما قرض ايشان را پرداخت نمائيد. 📔 داستان‌هایی از مردان خدا: ص٧٣ 🔰 @DastanShia
. 💠 زیارت خدا محمّد بن سنان از بشير دهّان نقل كرد و گفت: در هر سال به حجّ مشرّف مى شدم، يكسال تنبلى كرده و آنرا ترك كردم، سال بعد كه به حج رفته و محضر امام صادق علیه السلام رسيدم به من فرمودند: اى بشير چه چيز تو را در سال گذشته از حج سست و تنبل كرده؟ عرض كردم: فدايت شوم مالى داشتم كه از مردم مى خواستم و خوف داشتم تلف شود. لذا به حج نيامده ولى در عوض روز عرفه به زيارت قبر مطهّر حضرت امام حسين علیه السلام رفتم. حضرت به من فرمودند: آنچه نصيب اهل موقف (حاجى ها) شد، از تو فوت نگرديد، اى بشير كسى كه قبر حسين علیه السلام را زيارت كند، در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد، مانند كسى است كه خدا را در عرش زيارت نموده است. 📔 ترجمه كامل الزیارات: ص۴۸۹ 🔰 @DastanShia
. 💠 زوار حضرت حجت (عج) مردی از اهالی سامرّاء بود که سنی مذهب بود. این مرد که مصطفی محمود نام داشت، از خدام بود و روشش اذیت زوار بود و اموال آنان را به روش‌هایی که موجب غضب خدای جبار است، می‌گرفت! او اغلب اوقاتش را در سرداب مقدس، در راهروی کوچک پشت پنجره ای که آنجا نصب شده بود، می‌نشست و هر کس از زائران که می‌آمد و مشغول زیارت می‌شد، او بین زائر و مولایش مانع می‌شد و غلط‌های متعارفی را که عوام الناس دارند گوشزد می‌کرد و مانع ایجاد حالت حضور قلب و توجه می‌شد. شبی در خواب حضرت حجت علیه السّلام را دید که به او فرمود: تا کی زائران مرا آزار می‌دهی و نمی گذاری زیارت کنند؟ چرا وارد کلامشان می‌شوی و از آنان غلط می‌گیری؟ بگذار هر طور که می‌خواهند زیارت کنند! آن مرد سنی بیدار شد، در حالی که خدا گوشش را کر کرده بود، به گونه ای که چیزی نمی شنید. به این ترتیب زوار از دستش خلاص شدند، تا اینکه خدا او را به اسلافش منتقل و در جهنم جای داد. 📔 بحار الأنوار: ج۵۳، ص۲۷۵ 🔰 @DastanShia
. ⚡ آزمایش انسان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) مریض شده بود، روزی عده‌ای برای عیادت به محضرش رفتند، هنگام احوال پرسی عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! کیف أصبحت؟: چگونه صبح کردی؟ حالتان چگونه است؟ حضرت بر خلاف آنچه متعارف است فرمود: أصبحت بشر: همراه با شر و بدی شب را به صبح آوردم. مردم که انتظار چنین جواب را از حضرت نداشتند با تعجب گفتند: سبحان الله! همانند شما، اینگونه پاسخ می‌دهد؟ فرمود: خداوند می‌فرماید: ولنبلونکم بالشر و الخیر «ما شما را با شر و خیر امتحان می‌کنیم». (١) منظور از خیر سلامتی و ثروتمندی و منظور از شر بیماری و نیازمندی است و این هر دو برای آزمایش انسان است. __________ (١): (انبیاء، ٣۵) 📔 بحار الأنوار: ج٨١، ص٢٠٩ 🔰 @DastanShia
. 💠 راهب بنی هاشم ابا الحسن موسی بن جعفر علیهما السّلام حدود ده سال هر روز از سفیدی آفتاب تا هنگام ظهر در سجده به سر می‌بردند. گاهی هارون روی پشت بامی می‌رفت که می‌توانست از آن جا درون زندانی که ابا الحسن علیه السّلام در آن جا بودند را ببیند و ایشان را در حال سجده می‌دید. روزی به ربیع گفت: این لباسی که هر روز آن را در آن جا می‌بینم چیست؟ گفت: این لباس نیست، موسی بن جعفر است؛ ایشان هر روز از طلوع آفتاب تا ظهر به سجده می‌روند. هارون گفت: به راستی او از راهبان بنی هاشم است. ربیع گفت: پس چرا او را در زندان انداخته ای. هارون گفت: افسوس که باید این کار را بکنم. 📔 عیون أخبار الرضا: ج۱، ص۹۵ 🔰 @DastanShia
. 💎 امام علی (ع) و بیت المال در عصر خلافت امام علی علیه‌السلام که اموال بسیاری به عنوان بیت المال به کوفه می‌آمد، قنبر غلام حضرت علی علیه السلام چند ظرف طلا و نقره از بیت المال را به حضور امام علیه السلام آورد و عرض کرد: - تمام غنایم را تقسیم کردی و از آنها برای خود نگه نداشتی! من این ظرف‌ها را برای شما ذخیره کرده‌ام. امام علی علیه السلام شمشیر خود را بیرون کشید و به قنبر فرمود: - وای بر تو! دوست داری که به خانه‌ام آتش بیاوری! سپس آن ظرف‌ها را قطعه قطعه کرد و سرپرست‌های امور شهری را طلبید آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند. 📔 بحار الأنوار: ج۴۱، ص۱۱۳ 🔰 @DastanShia
. 🌱 باران رحمت امام صادق علیه السلام از پدرش از جدّش روایت می‌کند: اهل کوفه خدمت امیر المؤمنین علیه السلام آمدند و از خشکسالی و نیامدن باران شکایت کردند و عرضه داشتند: برای ما از خدا درخواست باران کن. امیر المؤمنین علی علیه السلام به حضرت حسین علیه السلام فرمود: از خدا درخواست باران کن. امام حسین علیه السلام حمد و ثنای حق را به جا آورد و بر پیامبر درود فرستاد و به پیشگاه حق عرضه داشت: ای عطا کننده خیرات و نازل کننده برکات، آب فراوان بر ما ببار و باران بسیار و وسیع و خوشگوار و باعظمت که بندگانت را از ناتوانی برهاند و سرزمین‌های مرده را زنده کند به ما عطا فرما. آمین رب العالمین. چون از دعایش فراغت یافت ناگهان باران فراوانی بارید تا جایی که عربی از بعضی از نواحی کوفه آمد و گفت: دره‌ها و تپه‌ها را از فراوانی آب چنان دیدم که بخشی از آب در بخشی دیگر موج می‌زد. 📔 بحار الأنوار: ج۴۴، ص۱۸۷ 🔰 @DastanShia