eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
11.1هزار ویدیو
932 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
!! 🌷یکی از برادران بسیجی که به تازگی با هم دوست شده بودیم، یک روز مرا کنار کشید و گفت: اگر کاری نداری بیا با هم برویم تا مخابرات. پرسیدم: تو که خیلی وقت نیست اعزام شدی. گفت: درست است، اما حقیقت اش این است که خانواده ام موافقت نمی‌کردند بیایم، من هم برای اینکه از دستشان خلاص بشوم گفتم جبهه نمی‌روم، می‌روم برای کار. 🌷....پرسیدم: حالا می‌خواهی چه کنی؟ گفت: می‌رویم مخابرات شماره می‌دهم شما صحبت کن، بگو که دوستم هستی و ما در تبریز هستیم و با هم کار می‌کنیم، من نتوانسته ام بیایم، بعداً خودم تماس می‌گیرم. آقا رفتیم مخابرات، شماره را دادیم تلفنچی گرفت: الو، منزل فلانی، با اهواز صحبت کنید! گوشی را دادم دست خودش گفتم: مثل اینکه دیگر کار خودت است😂😂 📚 کتاب "فرهنگ جبهه" جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊
دفاع مقدس
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی #شهید_شاهرخ_ضرغام
!! مرتب می‌گفت: من نمی‌دونم، باید هر طور شده کله پاچه پیدا کنی! گفتم: آخه آقا شاهرخ تو این آبادان محاصره شده غذا هم درست پیدا نمی‌شه چه برسه به کله پاچه!؟ بالاخره با کمک یکی از آشپزها، کله پاچه فراهم شد. گذاشتم داخل یک قابلمه، بعد هم بردم مقرّ شاهرخ و نیروهاش. فکر کردم قصد خوشگذرانی و خوردن کله پاچه دارند. اما شاهرخ رفت سراغ چهار اسیری که صبح همان روز گرفته بودند. آنها را آورد و روی زمین نشاند. یکی از بچه های عرب را هم برای ترجمه آورد. بعد شروع به صحبت کرد: خبر دارید دیروز فرمانده یکی از گروهان های شما اسیر شد. اسرای عراقی با علامت سر تائید کردند. بعد ادامه داد: شما متجاوزید. شما به ایران حمله کردید. ما هر اسیری را بگیریم، می‌کُشیم و می‌خوریم!! مترجم هم خیلی تعجب کرده بود. اما سریع ترجمه می‌کرد. هر چهار اسیر عراقی ترسیده بودند و گریه می‌کردند. من و چند نفر دیگر از دور نگاه می‌کردیم و می‌خندیدیم. شاهرخ بلافاصله به سمت قابلمه کله پاچه رفت. بعد هم زبان کله را درآورد. جلوی اسرا آمد و و گفت: فکر می‌کنید شوخی می‌کنم؟! این چیه!؟ جلوی صورت هر چهار نفرشان گرفت. ترس سربازان عراقی بیشتر شده بود. مرتب ناله می‌کردند. شاهرخ ادامه داد: این زبان فرمانده شماست!! زبان، می‌فهمید؛ زبان!! زبان خودش را هم بیرون آورد و نشانشان داد. بعد بدون مقدمه گفت: شما باید بخوریدش! من و بچه های دیگه مرده بودیم ازخنده ،برای همین رفتیم پشت سنگر. شاهرخ می‌خواست به زور زبان را به خورد آنها بدهد. وقتی حسابی ترسیدند خودش آن را خورد! بعد رفته بود سراغ چشم کله و حسابی آنها را ترسانده بود. ساعتی بعد در کمال تعجب هر چهار اسیر عراقی را آزاد کرد. البته یکی از آنها که افسر بعثی بود را بیشتر اذیت کرد. بعد هم بقیه کله پاچه را داغ کردند و با رفقا تا آخرش را خوردند. آخر شب دیدم تنها درگوشه ای نشسته. رفتم و کنارش نشستم. بعد پرسیدم: قا شاهرخ یک سئوال دارم؛ این کله پاچه، ترسوندن عراقی ها، آزاد کردنشون!؟ برای چی این کارها رو کردی؟! شاهرخ خنده تلخی کرد. بعد از چند لحظه سکوت گفت: ببین یک ماه و نیم از جنگ گذشته، دشمن هم از ما نمی‌ترسه، می‌دونه ما قدرت نظامی نداریم. نیروی نفوذی دشمن هم خیلی زیاده. چند روز پیش اسرای عراقی را فرستادیم عقب، جالب این بود که نیروهای نفوذی دشمن اسرا رو از ما تحویل گرفتند. بعد هم اونها رو آزاد کردند. ما باید یه ترسی تو دل نیروهای دشمن می‌انداختیم. اونها نباید جرات حمله پیدا کنند. مطمئن باش قضیه کله پاچه خیلی سریع بین نیروهای دشمن پخش می‌شه.... 🌹خاطره ای به یاد شهید جاویدالاثر شاهرخ ضرغام 📚 از کتاب "شاهرخ، حر انقلاب"
دفاع مقدس
19.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 وقتی ز سمت مشرقتان، عشق می‌وزد ⚪️ بی‌ترديد، درک مقام اهل‌بيت (عليهم‌ السلام) و از آن ميان، وجود مقدس امام رضا سلام‌الله‌عليه براي ما آرزويی بلندپروازانه است. اگر روزی، روزنه‌ای به قلب ما باز شود و اندکی از انوار وجود آن‌ها را بشناسيم، ديگر اعتنايی به همه لذت‌های دنيا و بلکه اعتنايی به لذت‌های آخرت هم نخواهيم داشت. علامه مصباح یزدی - ۱۳۹۰/۰۷/۲۱ ا🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱🕊🌱 📽☝️ تصاویر تشرف بزرگان و ادب حضور در بهشت حرم مطهر رضوی (ع) ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊
🌴دوران 💠 تشرّف رزمندگان به مشهد مقدس جهت زیارت امام رضا (ع) 📷 شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر41 ثارالله (ع) کرمان نیز در تصویر دیده می شود ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊
💠 حال و هوای مشهد در دوران 🌴شب های چهارشنبه اطراف ضریح امام رضا (ع) قرق مجروحان جنگ می شد حتی افرادی که سرتاپایشان را گچ گرفته بودند. جمع آنها معنویت و نورانیت خاصی داشت. ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔺علی پیراسته، از بسیجیان دوران دفاع مقدس درباره حس و حال معنوی رزمندگان و ارتباط با امام رضا(ع) می گوید: ☘️ رزمندگان استان خراسان هنگام اعزام به جبهه ها از هر محله و شهرستانی که بودند به زیارت علی ابن موسی الرضا(ع) مشرف می شدند. آنها از پادگان شهید رستمی در خیابان کوهسنگی حرکت کرده و پای پیاده خود را به سمت حرم رسانده در حالی که زمزمه می کردند: ما فرستادگان رضاییم- از مشهد عازم کربلاییم یا حسین یا حسین کن حمایت- از فرستادگان رضایت 🌸 آنها در اوج اخلاص و توسل در پی کسب رضای پروردگار بودند و از حضرت رضا(ع) طلب دعا می کردند که آنچه مشیت خداست برایشان پیش آید. 🌷 در اینجا اشاره می کنم به شهید ابراهیم ناظمی. او معلم بود. چند روز قبل از شهادت در عملیات کربلای پنج، او را در اهواز دیدم. جویای احوالش شدم، گفت: رفتم زیارت امام رضا(ع)، عرض کردم: آقا کاری کن این سفر، سفر آخر باشد! ...و همین طور هم شد. برای آنها قفس دنیا تنگ بود و آرزوی پرواز دشتند. 🌼 زیارت امام رضا(ع) خاص ترین برنامه تیپ ها و لشکرها در دوران دفاع مقدس بود. فرماندهان بعد از هر عملیاتنی افراد را به اردوهای زیارتی مشهد اعزام می کردند؛ البته بودند شهدایی که هیچگاه به زیارت امام رضا(ع) مشرف نشدند و پیکر مطهرشان اشتباها به مشهد فرستاده شد و بدین گونه بعد از شهادت، به پابوسی امام(ع) می آمدند!! البته درباره کیفیت ارتباط معنوی و توسلّات شهدا به امام رئوف، بر ما زمینیان مکتوم است. 🌿 رزمنده های زوار امام رضا اگر دو شب مشهد بودند هر دو شب را تا صبح در حرم می گذراندند و به راز و نیاز و توسل و دعا برای پیروزی سپاهیان اسلام می پرداختند. زیارت حرم رضوی، انگیزه الهی و نیروی معنوی آنها را دوچندان می ساخت و ایشان را در جهاد و رویارویی با دشمن بعثی آماده تر می ساخت. —————— 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا، تلگرام، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️
🔹خاطره ای از شهید مهدی حبیبی 🌴 🌸 قبل از اعزام به کردستان در زمستان سال 60 به زیارت امام رضا(ع) رفتیم، آنجا بود که شهید حبیبی گفت: بچه ها! از امام(ع) بخواهیم آنچه تکلیف است، انجام دهیم! ما این حرف را سرسری گرفتیم! ☘️ پس از زیارت عازم منطقه شدیم. به کرمانشاه رسیدیم و از آنجا به سنندج رفتیم. قرار شد بچه ها تقسیم شوند و همه علاقمند بودند با دوستانشان باشند؛ تا اینکه گفتند یک نفر را می خواهیم تا به شهر "تکاب" برود اما کسی دست بلند نمی کرد. در این حال شهید حبیبی که به هم وابسته و دوست بودیم یکمرتبه دستش را بالا آورد و اعلام آمادگی کرد. من به او اعتراض کردم و او هم گفت: دعای حرم را یادت هست، الآن که داوطلبی نیست، من تکلیف دارم و باید عمل کنم. 🌼سه ماه بعد در چزابه (جبهه جنوب) او را دیدم و گفتم: لابد خیلی سختی کشیدی؟ گفت: نه! وقتی تکلیف را شناختی، دیگر به تو سخت نمی گذرد ...و او اهل تکلیف بود تا به شهادت رسید و من هرگز صحنه بلند کردن دست او در آن لحظه را فراموش نمی کنم! ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊
38.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕عشق وافر شهید محمد قاسمیان به امام رضا (ع) 🎞 کلیپ | — قسمت اول ▫️دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد 🌱متولد: شیروان- سال 1342 ▫️ با شروع جنگ تحمیلی در حالی که تنها 16سال داشت از طریق بسیج به جبهه های حق علیه باطل شتافت. در آنجا در سمت نیروی اطلاعات-عملیات ، غواص و ... در کنار رزمندگان با دشمن دون می جنگید. او پس از هفت سال حضور در جبهه در21 دی ماه 65 از کربلای شلمچه به مشهدالرضا پر کشید🕊🕊 نقل از مادر شهید👇 محمد هرگز عصبانی نمیشد،بقدری مهربان بود که همه جذب اخلاق او می شدند، کلام نرم و جذاب از ویژگی های اخلاقی محمد بود، هرگاه می خواست کسی را به مسیر درست راهنمایی کند فقط با لحن مهربان و استدال قوی این کار را انجام می داد. صبر و تحملش برای ما درس است وی با وجودی که وظیفه سخت و سنگینی را در جبهه به عهده داشت ولی هیچگاه گله و شکایتی نمیکرد او دوست نداشت ما غصه او را بخوریم بهمین جهت هیچوقت بما نگفت که در جبهه مسئولیتی چون عملیات اطلاعات را برعهده دارد و ما نمی دانستیم که او در سرما زمستان و گرمای تابستان بعنوان غواص بکار شناسایی می رفته . . . او در تماس های تلفنی اش می گفت: در آشپزخانه کار میکند و بکار بخور و بخواب مشغول است!! ———— 📡 کانال "دفاع مقدس" (ایتا، روبیکا، تلگرام، واتساپ) اینجا بیت شهداست☝️☝️
دفاع مقدس
💕عشق وافر شهید محمد قاسمیان به امام رضا (ع) 🎞 کلیپ | #شهید_محمد_قاسمیان_شیروان — قسمت اول ▫️دانشج
19.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕عشق وافر شهید محمد قاسمیان به امام رضا (ع) 🎞 کلیپ | — قسمت دوم , مادر شهید، از حضور مقام معظم رهبری این گونه باد میکند: سیزده فروردین 1392 حضرت آقا به دیدن ما آمدند و و 75 دقیقه مهمان خانه ما بودند ایشان در تمام مدت حضورشان در منزل ما با دقت و سعه صدر به حرف ها و درد دل های ما گوش دادند و همواره با تبسمی امید بخش ما را دلداری می دادند. ,در این دیدار من خدمت ایشان عرض کردم، محمد من از شش و هفت سالگی عاشق باز شدن راه کربلا و زیارت امام حسین(ع) بوده و همیشه به پدرش می گفت، بابا چرا شما نمی روید راه کربلا را باز کنید؟ من وقتی بزرگ بشوم با همین دستای کوچکم می زنم تو دهن دشمن و کربلا را آزاد می کنم اما با شهادتش در شلمچه، عملیات کربلای 5 نتونست به آرزوی بزرگش برسد. ,حضرت آقا با شنیدن حرف های من فرمودند، اینگونه حرف نزنید وقتی او بزمین افتاد و شهید شد امام حسین(ع) آمدند سر او را به سینه گرفته و فرمودند، محمد جان تو که از کودکی عاشق کربلا بودی و نتونستی بیایی، من آمدم پیش تو و آنزمان که محمد شهید شد حضرت فاطمه(ع) و زینت کبری(س)جای شما و خواهر ایشان بالای سر این شهید بزرگوار حاضر شدند , ———— 📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید ,