eitaa logo
ژئوپلیتیک رسانه
1.5هزار دنبال‌کننده
597 عکس
447 ویدیو
2 فایل
سایت اختصاصی http://chaponashr.ir/bavir فعالیت‌های علمی https://elmnet.ir/eid/N-0017-7032 ارتباط @bavirhassan
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 از «فریادهایِ بی‌ثمر» تا «کنش‌هایِ پنهانیِ موثر» (تأملی در نوع مواجهه با مخالفان) 🔰 امیرالمومنین(ع): ▫️«غَضَبُ الجاهِلِ في قَولِهِ‌، و غَضَبُ العاقِلِ في فِعلِه» (بحارالانوار) ▫️خشم و نادان در گفتار اوست و خشم و خردمند در رفتار او. 🔰 پیامبر(ص): ▫️«اَلْمُؤْمِنُ قَلِيلُ اَلْكَلاَمِ كَثِيرُ اَلْعَمَلِ وَ اَلْمُنَافِقُ كَثِيرُ اَلْكَلاَمِ قَلِيلُ اَلْعَمَلِ» (تحف العقول) ▫️مومن، کمتر میزند و بیشتر میکند اما منافق بیشتر حرف زده و کمتر عمل میکند. 📌پ.ن: 🔺این سخن، تنها توصیه‌ای اخلاقی برای خویشتنداری فردی نیست، بلکه صورت‌بندی دقیقی از دو نوع مواجهه با مخالفان را پیش‌روی ما می‌گذارد؛ یکی و هیجانی، اما دیگری و سنجیده. در این دوگانه‌ی معنادار، تمایز میان خِرد و جهل، بلوغ و خامی، و اثر و ادعا پدیدار می‌شود. 🔺، مخالفت را تاب نمی‌آورد؛ دهان به اعتراض، دشنام یا داد و فریاد می‌گشاید، بی‌آنکه بداند صدایش چون فریادی در باد، جز پژواکی نخواهد بود. او گمان می‌برد شدتِ صدا، نشانه‌ی قدرت است؛ حال آنکه خردمند می‌داند گاه سکوت، است، و گاه کنش خاموش، به مثابه تیغی برّان و موثر. 🔺تصور کنیم مدیری خطایی کرده، یا اشکال و فسادی در زیرمجموعه‌اش دیده می‌شود. در چنین بزنگاهی، دو مسیر پیش روی ماست: 1️⃣ راه نخست: آن است که خطا و فساد را همان ابتدا برملا کرده و فریاد بزنیم و کنیم؛ که در اغلب موارد، نه اصلاحی در عمل رخ خواهد داد و نه نتیجه‌ای درخور. 2️⃣راه دوم: مسیری است با یک سلسله و سنجیده: گفت‌وگو با فرد مسئول یا بالادستی آن، ورود هوشمندانه از مسیر حقوقی، یا استفاده از ظرفیت‌های غیرعلنی برای اصلاح مؤثر؛ که در عمده موارد، اثر اصلاحی را به دنبال خواهد داشت. 🔺این دو راه، هر دو مشروع‌اند، اما تفاوتشان در «» است. گاه فریاد، صرفاً پژواکی در باد است، و گاه سکوتی هدفمند، درختی از تغییر می‌رویاند. 🔺گاهی همین مسئله نسبت به مخالفین ما مطرح میشود، حرف اینجا نیز صادق است. لذا در دنیایی که فریاد، جای استدلال را گرفته، و بروز هیجان در فضای مجازی به‌جای تغییر واقعی نشسته است، این روایت علوی ما را به بازنگری در شیوه‌ی مواجهه با مخالف، فرا می‌خواند. تاریخ، قضاوت خواهد کرد که بسیاری از تغییرات بزرگ، نه با ، که با و کنش‌های دقیق پنهانی و کم‌صدا آغاز شدند. 🔺خردمند، به‌جای آنکه خود را خرج کند، سرمایه‌ی وجود خویش را در و آرام، اما برهم‌زننده‌ی صرف می‌کند. امروز، جامعه بیش از هر زمان، نیازمند فرهنگ است. مخالفتی که نه لزوما در «لحن تند»، «فریاد» و «غوغا»، بلکه در «طرح بدیل و جامع»، «اصلاح» و «راهبرد» پدیدار می‌شود. ‼️اما با نگاهی عمیق‌تر، درمی‌یابیم که مناط و در این روایت، «اثرگذاری در عمل» است. با این ملاک، اگر در موقعیتی خاص، فریاد، ثمربخش‌تر از سکوت باشد، آری، آن فریاد دیگر نه «خشم جاهل»، بلکه «» است. و اگر سکوت و خویشتنداری، نتیجه‌ای ژرف‌تر به بار آورد، همان کنش خاموش، «» است. 🔆 یعنی گاه در موقعیتی میبینیم که اتفاقا تاثیر، در فریاد و هیاهوست، و در اینجا کنش های پنهانی، صرفا امری بی نتیجه و انفعالی است لذا در اینجا باید کار را با فریاد پیش برد، اما این فریاد دیگر «فریاد جاهلانه» نیست، بلکه «» است. 🔺«» همان چیزی است که در ادبیات دینی، از آن تعبیر به «» میکنیم. یعنی « های_متغیر» و روش های متعدد، در عین اصول و «». 🔺لذا معنای روایت، این نیست که انسان عاقل، همواره سکوت کرده و هیچ‌گاه فریاد نمی‌زند، چه اینکه حضرت میفرمایند: «مَنْ عَقَلَ اِسْتَقَالَ» (غررالحکم) یعنی عاقل در موضع درست خود، به دنبال سخنوری و تبیین است. 🔺بلکه بدین معناست که عاقل، همیشه صحنه را به درستی دیده و با لحاظ موقعیت، روش صحیح را انتخاب میکند، نه اینگونه است که با دهن‌لَقی، و دریده‌گویی، مشت خود را در برابر دشمنان باز کند و را بهم زند؛ نه اینگونه است که با خود، کمک به پیشبرد بکند. بلکه با تدبیری شگفت، افکار عمومی را آماده ساخته، و با صبر و حکمت، طرف مقابل را ناگزیر «» به پذیرش خواسته‌های برحق خود می‌کند. 📌📌اما چرا در این روایات، فریاد و زیاد حرف زدن و کم عمل کردن، به جاهل و منافق نسبت داده شده و عکس آن به عاقل و مومن؟ چون ، فریاد و هیاهو، بی ثمر است، اکثرا ولو با نیت درست، این روش، مثمر به نتیجه نیست اما در مقابل چون کنش های پنهان، موثرتر بوده، لذا حضرت چنین تعبیر کرده اند. @Dr_bavir
⚠️خود تحقیری ممنوع! 🔺پس از پیروزی در جنگ بدر، پيامبر(ص) به همراه غنايم و اسيران، به سمت مدينه حرکت کردند. مردم در منطقه روحاء به استقبال آن حضرت آمده و فتح را به ايشان و مسلمانان تبریک گفتند و پرسيدند: چه كسانى از مشركان را كشته‌اید؟ 🔺یکی از لشکریان به نام سلمة بن سلامه كه از قبيلۀ بنى عبدالأشهل بود، با گفت: چه چیز را تبریک میگویید؟! ما هیچ یک از و روسای با ارزش آنها را نکشتیم، بلکه مشتی پیر و کچل و ناتوان را کشتیم که مانند شترِ دست و پا بسته، آماده کشته شدن بودند. (مَا قَتَلْنَا أَحَدًا بِهِ طَعْمٌ مَا قَتَلْنَا إِلَّا عَجائِزَ صُلْعا / ما الذي تهنّئوننا به‌؟ فو اللّه ما قتلنا إلاّ عجائز صلعا / فو اللّٰه إن لقينا إلا عجائز صلعا كالبدن المعقّلة، فنحرناها) 🔺پيامبر(ص) با ناراحتى رو به او کرده و پاسخش را نوعی دانست و فرمودند: اى برادرزاده! این چه حرفی است که میزنی؟ مگر غیر از این است که کشته شدگان آنها، همه از ، اشراف و بزرگان شان بودند؟ (فَأَقْبَلَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللّٰهِ(ص) و لَمْ يَزَلْ كَالْمُعْرِضِ عَنْهُ فِي بَدْأَتِهِ لَمَّا قَالَ لِلْأَعْرَابِيِّ مَا قَالَ حِينَ سَمِعَهُ أَفْحَشَ لَهُ حَتَّى صَدَرَ فَقَالَ لَهُ حَيْثُ سَمِعَهُ يَقُولُ مَا قَتَلْنَا إِلَّا عَجَائِزَ صُلْعًا؟ فَقَالَ رَسُولُ اللّٰهِ(ص): أُولَئِكَ يَا بن أَخِي! الْمَلَأُ) 📚 دلائل النبوة (للبيهقى)، جلد۳، ص۱۴۷ / المغازی، ج1، ص116(با کمی تفاوت) / السیرة النبویة، ج۱، ص۶۴۳. 📌پ.ن: ▫️در حمله موشکی به امریکایی‌ها، چقدر عده‌ای قدرت ما را زیر سوال برده و به ما خندیدند؟ چقدر گفتند که شما ساختمان خالی را زده‌اید و از قبل هم خبر داده‌اید و...؟ چقدر این حمله را تحقیر کردند. خودی‌ها را میگویم! نه سلطنت‌طلبان و دشمنان. ▫️در ۱ و ۲، باز عده‌ای با خود تحقیری می‌گفتند همه‌اش همین بود؟ اینها که همه فیک بودند؟ تهش یک ساختمان خالی را زده‌اند و... . به که رسید، گفتند اینها قابلیت هیچ رهگیری‌ای ندارند و اسرائیل آمد و به راحتی زد و رفت. ▫️به عملیات اطلاعاتی پیش از جنگ با اسرائیل که رسید، آنجا هم گفتند که رژیم خودش اطلاعات فیک به ایران انداخته و ایرانیان فکر کرده‌اند اطلاعات ارزشمندی به دست آورده، درحالیکه اینجا نیز ایرانیان فریب خوردند. ▫️امروز نیز که وارد نبرد مستقیم با رژیم منحوس صهیونی شده‌ایم، امروز که رژیم را با حملات سنگین خود مستاصل کرده‌ایم، حتی امروز هم عده ای با ندیدن این همه عظمت، باز می‌گویند ببینید اسرائیل چه راحت فرماندهان ما را ترور میکند؟ ببینید چه راحت پدافند ما را می‌زند؟ و... ‼️اساسا برخی‌ها را هرکارشان کنید، زاویه نگاه‌شان چیزی جز خودتحقیری نیست. حتی اگر کل اسرائیل را هم شخم بزنید، باز میگویند ببین وارد گود نشد، وگرنه کارمان تمام می‌شد، باز می‌گویند او هم ما را شخم زد و... ▫️بله، جنگ زد و خورد دارد، این امری طبیعی است اما اینکه عده‌ای با خودتحقیری سعی می‌کنند تو دل مردم را خالی کنند، حقیقتا امری عجیب است، درحالی که خود نیز درون این کشتی سوار هستند! کسانی که اندک قدرت شما را نمی‌بینند یا قدرت عظیم شما را کوچک می‌بینند اما قدرت کم دشمن را بسیار بزرگ می‌انگارند! ▫️این پدیده، مرضی است به نام ، تا می‌توانیم از این پدیده فرار کنیم که بد دردی است! @Dr_bavir
💢موضع منطقی امیرالمومنین نسبت به مسئله صلح 🔰 امیرالمومنین خطاب به مالک اشتر به عنوان استاندار مصر: 🔺اگر دشمن تو را به دعوت کرد و در پذیرش آن بود، آن صلح را ردّ نكن؛ چراکه صلح مايۀ سپاهيان تو و راحتى خودت از اندوهها و دردسرهايت و سرزمين توست. (و لا تَدفَعَنَّ صُلحاً دَعاكَ إلَيهِ عَدُوُّكَ و للّٰهِِفيهِ رِضىً‌؛ فإنّ في الصُّلحِ دَعَةً لِجُنودِكَ‌، و راحَةً مِن هُمُومِك، و أمناً لبلادِك) 🔺اما پس از صلح، از دشمن خود سخت و باش؛ زيرا گاهی دشمن خود را نزديك مى‌سازد، تا تو را كند؛ پس و باش و به دشمن نباش. (و لكِنِ الحذَرَ كُلَّ الحَذَرِ مِن عَدُوِّكَ بَعدَ صُلحِهِ‌؛ فإنَّ العَدُوَّ ربّما قارَبَ لِيَتَغَفَّلَ‌، فَخُذْ بِالحَزمِ‌، و اتَّهِمْ في ذلكَ حُسنَ الظَّن) 📚 نهج البلاغه، نامه53. ⚠️همه باید آماده باشیم، همه... وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَأَمْتِعَتِكُمْ فَيَمِيلُونَ عَلَيْكُمْ مَيْلَةً وَاحِدَةً (نساء:102) كافران، دوست دارند و آرزو مى‌كنند كه شما از سلاح ها، جنگ‌افزارها و ساز و برگِ خود، غافل شويد تا ناگهان بر شما يورش ببَرند. @Dr_bavir
💠 دوگانه انحرافیِ «مدافعین وطن» و «مدافعین دین»!! 🔺پس از حمله رژیم صهیونی و شروع دفاع مقدس در مقابل آنها، یک «» و «» رخ داد که شاید جزو برجسته ترین آثار این دفاع مقدس بود. اخیرا دوگانه انحرافی ای مطرح شده که میخواهد بین «دفاع از وطن» و «دفاع از دین و اسلام» تفکیک کرده و دفاع از وطن را بی ارزش و دفاع از دین را با ارزش معرفی کند. اما آیا دفاع از وطن، امری بی ارزش است؟ 🔺به نظرم میرسد اصل مطرح کردن این دوگانه، امری غلط و انحرافی است، امری که خروجی آن چیزی جز از بین بردن آن انسجام و اتحاد را به دنبال نخواهد داشت. جدای از این مسئله، از منظر دینی هم دفاع از خانه، وطن و خاک، نه‌ تنها مذموم شمرده نشده، بلکه مورد تحسین و تأیید نیز قرار گرفته است. در ادامه کمی به این مسئله اشاره خواهد شد. 🔺از پیامبر اکرم اینگونه نقل شده است که فرمودند: خداوند، مردمى را كه دشمن به خانه و وطن آنها حمله کرده و آنها از خود دفاع نکرده و با دشمن به مبارزه نمیپردازند را دوست نداشته و دشمن میدارد. (إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْغِضُ رَجُلًا يُدْخَلُ عَلَيْهِ فِي بَيْتِهِ وَ لَا يُقَاتِلُ) [عیون اخبار الرضا، ج2، ص28] 🔺در آیات 9 ممتحنه و 246 بقره نیز اشاراتی به مسئله دفاع از وطن و ارزش آن شده است(بخوانید). در برخی روایات نیز اشاراتی به این مسئله شده است، مثلا: 1️⃣ پیامبر(ص): «حُبُّ الوَطَنِ مِن‌ الإيمان» [سفینة البحار، ج8، ص525؛ البته روایت منبع مشخص و معتبری ندارد] دوست داشتن وطن، جزئی از ایمان است. 2️⃣ امیرالمومنین(ع): «عُمِّرَتِ الْبُلْدَانُ بِحُبِّ الْأَوْطَان‏» [تحف العقول، ص207] بلاد و كشورها، با آباد شده‌اند. 3️⃣ امیرالمومنین(ع): «مِنْ كَرَمِ الْمَرْءِ... حَنِينُهُ إِلَى أَوْطَانِه‏» [كنز الفوائد، ج‏1، ص94] یکی از مصادیق بزرگوارى انسان، علاقه و دوست داشتن وطن و میهن است. 🔺بنابراین، دفاع از وطن، امری ارزشمند است. حال اگر این وطن شد وطن اسلامی، دیگر به طریق اولی دفاع از این وطن دارای ارزش میشود. ایران در طول قرن ها، ملتی دین دار بوده و اسلام تا عمق جان این ملت هم رسوخ کرده است لذا «» و «» امری جدا ناپذیر شده اند لذا امروزه نیز دامن زدن به تفکیک بین این دو مسئله، اساسا امری انحرافی است که نباید به آن دامن زد. 🔺البته بین این ارزش ها یک حالت وجود دارد، همه به یک اندازه مهم نیستند. آنکه صرفا برای وطن میجنگد یک درجه از ارزش دارد و آنکه برای حفظ اسلام میجنگد یک درجه از ارزش دارد. اما همه آنها دارند یک کار ارزشمند انجام میدهند. خصوصا امروز که «وطن» و «اسلام» در نقطه «» جمع شده و به هم گره خورده اند و حفظ هر کدام در گرو حفظ دیگری است. 🔺اساسا وطن، بستر و محل ، فرهنگ، دیانت و تعلق اجتماعی است. لذا دفاع از وطن، دفاع از بستر حیات دینی و فرهنگی جامعه است. به همین جهت ملیّت و دیانت در سنت اسلامی ایران نه در تقابل، بلکه در تعامل و امتزاجی سازنده قرار دارند. ایران، سرزمینی است که اسلام را پذیرفته و با آن آمیخته است؛ و اسلام، دینی است که به عزت و هویت این ملت معنا بخشیده است. اینجاست که «ایرانیت» و «اسلامیت»، دو ساحت از یک حقیقت می‌شوند. 🔺آیت الله خامنه‌ای نیز با رد این دوگانه‌ی کاذب، بر پیوند ناگسستنی «وطن» و «دین» تأکید دارند: ▫️«از اوّل انقلاب، يك گروهى سعى ميكردند گرايش به ملّيّت را و نام ايران را و بزرگداشت ايران را در مقابل گرايش اسلامى و انقلابى قرار بدهند و تفكيك كنند بين مسئله‌ى «» و مسئله‌ى «». ▫️جنگ، دفاع مقدّس و شهداى عزيز ما اين وسوسه‌ى باطل را به طور واضح و به صورت عملى ابطال كردند. آن كسانى كه ادّعا ميكردند طرف‌دار ايران هستند، از ترس درون خانه‌هاى خودشان خزيدند و حاضر نشدند يك قدم براى دفاع از مرزهاى كشور بردارند، بعضى‌هايشان هم كه گذاشتند رفتند از كشور؛ همان كسانى كه مدّعى طرف‌دارى از ايران و ايرانيّت بودند! ▫️چه كسى از مرزها دفاع كرد؟ بچّه‌مسلمان‌ها، نمازشب‌خوان‌ها، چيت‌سازيان‌ها، سُلگى‌ها، لشكر انصارالحسين؛ اينها دفاع كردند، اسلام دفاع كرد از مرزهاى ايران. اسلاميّت و ايرانيّت دو قطب متضاد نيستند، . هر كسى طرف‌دار اسلام شد، هر كسى سرباز اسلام شد، از هر ارزشى -از جمله ارزش ميهن و وطن- به طور طبيعى دفاع ميكند. حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الايمَان ؛ اين از ايمان است.» 5/7/1402. 🔺لذا به‌ جای گرفتار شدن در دام دوگانه‌سازی‌های ویرانگر، باید به‌سوی هم‌افزاییِ وحدت‌آفرین، میان مفاهیم پیش رفت؛ جایی که عشق به وطن، بستری برای پاسداشت ایمان و کرامت انسانی باشد، و دینداری، ضامنی برای حفظ مرزهای عزت و استقلال ملی. @Dr_bavir
🔴 رُعب‌آفرینی بازدارنده 🔺«وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ مَا تُنفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» [انفال: 60] 🔺براى مقابله با دشمن، هرچه مى‌توانيد نيرو و آماده كنيد تا بدين‌وسيله، دشمنان خدا و خودتان را به بيندازيد و نيز دشمنان پشت‌صحنه‌اى كه آن‌ها را نمى‌شناسيد، ولى خدا آن‌ها را مى‌شناسد! همه شان را با قدرت نظامی تان بترسانید. هر چيزى را كه در راه خدا خرج كنيد، در قيامت به شما كامل پس مى‌دهند و حقى از شما ضايع نمى‌شود. 📌پ.ن:قرآن کریم به مسلمانان دستور میدهد به نحوی در امور نظامی و حتی غیر نظامی قوی شوند که این قدرت به حدّ برسد، یعنی مسلمانان باید تولید کنند، به نحوی که همه دشمنان، از آنها ترسیده و جرئت حمله به آنها را پیدا نکنند.اگر امروزه برخی از کارشناسان بر داشتن تاکید می‌کنند، صرفا برای رسیدن به این حدّ از بازدارندگی است، که البته این مسئله پیش از این باید از لحاظ بررسی شده و جواز آن را استنباط کرد که فعلا محل خدشه و بررسی است اما به نظر میرسد بررسی مجدد آن جزو ضروریات فقهی و جمهوری اسلامی است. ▫جالب اینکه قرآن کریم این بازدارندگی را تنها ناظر به دشمنان کنونی مطرح نمی‌کند بلکه به دشمنانی اشاره میکند که «لا تعلمونهم» هستند یعنی شما آنها را نمی‌شناسید. ▫این اشاره قرآن کریم، ناظر به "لایه‌های پنهان تهدید" است، تهدیداتی که اکنون وجود ندارد اما ممکن است در آینده بوجود آید، یا تهدیداتی که از آنجا که شما فکر نمیکنید به سراغ شما خواهند آمد. 🚫لذا جامعه باید آن قدر قوی بشود و تولید بازدارندگی بکند که حتی در برابر تهدیدات نامعلوم نیز بیمه بشود. @Dr_bavir
💢"فتح ذهن‌ها"، مقدمه "فتح شهرها" 🔸وقتی ، ذهن‌ها را تسخیر میکند... 🔺زمانی که کاروان اسیران اهل بیت(ع) را وارد شام کردند، پیرمردی شامی، با دیدگانی سرشار از تعصب و ذهنیتی شکل‌گرفته از تبلیغات مسموم، به امام سجاد(ع) نزدیک شده و با لحنی توهین‌آمیز گفت: ▫️سپاس خدایی را که مردان شما را کشته و نابود کرد؛ و شما را در هم شکست؛ و مردم را از شرّتان آسوده ساخت؛ و را بر شما پیروز گرداند. آنگاه هر چه توانست به اسیران ناسزا و داد. 🔺حضرت با آرامشی پُرصلابت به او فرمود: ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده‌ای؟ گفت: آری. حضرت فرمود: این آیه را خوانده‌ای: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» گفت: آری، خوانده‌ام. امام فرمود: ای پیرمرد! (ص) در این آیه شریفه، ما هستیم. 🔺در ادامه نیز حضرت با ارائه آیات متعدد دیگری از قرآن و تأکید بر این که مراد آن آیات، ما اهل بیت هستیم، به پرداخت. پیرمرد پس از شنیدن روشنگری حضرت، متاثر شده و پس مدتی سکوت، با پشیمانی گفت: شما را به خدا قسم! آیا این آیات قرآن در شأن شماست؟ حضرت فرمود: بله. 🔺آنگاه پیرمرد گریست و سر به سوی آسمان برداشت و گفت: خدایا! به درگاهت کردم و سه بار تکرار کرد. خداوندا! بیزاری می‌جویم از دشمن آل محمد(ص) و از کشندگان اهل بیت(ع). خدایا! تاکنون قرآن می‌خواندم اما تا به حال به چنین حقایقی آگاه نبودم. 🔺پیرمرد قسم یاد می‌کند و می‌گوید: «به خدا سوگند! من هرگز نمیدانستم که محمد(ص) جز یزید و خویشان او، خویشاوند دیگری هم دارد.» راوی نقل میکند: هفتاد نفر از مشایخ دمشق اینچنین سوگند یاد کردند که ما غیر این نمیدانستیم. 🔺پس از آن، پیرمرد به حضرت گفت: آیا توبه من قبول می‌شود؟ حضرت فرمود: بله، اگر توبه کنی، خداوند قبول میکند و تو با ما هستی. پیرمرد هم گفت: من توبه کردم. ظاهرا یزید به محض اطلاع از این ماجرا، دستور داد آن پیرمرد را به برسانند. 📌پ.ن: ▫️این ماجرا، سندی گویا از دستگاه اموی بر شام است. یزید و پیشینیان او با ، تحریف تاریخ، و انحصار رسانه‌ی دینی (منبر، قاضی، خطبه، کاتب و محدث درباری)، توانستند اهل بیت پیامبر(ص) را به عنوان ، و حکومت غاصب خود را به عنوان در اذهان عمومی جا بیندازند. ▫️وقتی پیرمردی دنیادیده، پاک سیرت و قرآن خوان، چنین دیدگاهی درباره یزید و اهل بیت دارد که یزید را امیرالمومنین و اهل بیت را دشمن دین و اهل فتنه می‌داند و کشته شدن آنها را نعمت می‌شمارد، دیگر وضعیت بقیه مردم شام روشن است چگونه بوده است. ▫️اساسا قبل از آن‌که یک حکومت بخواهد با زور شمشیر یا لشکر، سرزمینی را تصرف کند، تلاش می‌کند آن جامعه را تصرف کند. به عبارت دیگر، «نبرد واقعی» پیش از «میدان جنگ»، در «میدان ذهن» و باور مردم اتفاق می‌افتد. اگر ذهن‌ها تسخیر شوند، دیگری نیازی به جنگیدن نیست، یا چندان مهم نیست. @Dr_bavir
💢"خیّر"، همه‌اش در است... 🔺عدالتى كه ما در انتظار آن هستيم... با موعظه و نصيحت به دست نمى‌آيد؛ يعنى مهدى موعودِ ملتها نمى‌آيد ستمگران عالم را نصيحت كند كه ظلم و زياده‌طلبى و و استثمار نكنند. 🔺با زبان نصيحت، در هيچ نقطه‌ى عالم مستقر نمى‌شود. استقرار عدالت، چه در سطح جهانى... و چه در همه‌ى بخشهاى دنيا، احتياج به اين دارد كه مردمان عادل و انسانهاى صالح و عدالت‌طلب، را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگويان حرف بزنند. 🔺با كسانى كه سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمى‌شود با زبان حرف زد، با آن‌ها بايد با صحبت كرد. 🔺آغاز دعوت پيغمبران الهى با است؛ اما بعد از آنكه توانستند طرف‌داران خود را گِرد آورند و تجهيز كنند، آن‌گاه با دشمنان توحيد و دشمنان بشريت، با حرف مى‌زدند. 🔺خداى متعال همه‌ى پيغمبران را فرستاد، «لِيَقُومَ اَلنّٰاسُ بِالْقِسْطِ»؛ براى اينكه قسط و عدالت را در جامعه مستقر كنند، بلافاصله مى‌فرمايد: «وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنٰافِعُ لِلنّٰاسِ‌»؛ يعنى پيغمبران علاوه بر اينكه با سخن مى‌گويند، با بازوان و سرپنجگان قدرتى كه مجهّز به سلاح هستند و با زورگويان و قدرت‌طلبان فاسد، معارضه و مى‌كنند... 🔺لذا از روزى كه نظام اسلامى به وجود آمد - يعنى اسلام مجهّز به يك ملت بزرگ و امكانات يك كشور و دولت بزرگ شد - دشمنان اسلام حركت اسلام را گرفتند و علاقه‌مندان و طرف‌داران اسلام هم در اطراف و اكناف عالم اميدوار شدند... ⚠️كسانى كه خيال مى‌كنند اسلام بايد برود و در گوشه‌اى بنشيند و مردان اسلام و دين، فقط زبان نصيحت را به كار گيرند، اين‌ها دانسته يا ندانسته همان چيزى را مى‌گويند كه مراكز قدرت جهانى آن را مى‌خواهند و آرزو مى‌كنند. 🔺مراكز قدرت‌استكبارى از اينكه در گوشه‌اى از دنيا بنشينند و گاهى پيامى بدهند و يك‌كلمه حرفى بزنند - همچنان كه در هر قضيه‌اى پيامى مى‌دهند، مى‌كنند و جمله‌اى مى‌گويند - ندارند؛ مى‌دانند اين خطرى براى آن‌ها نيست. 🔺از اينكه ملتهاى مسلمان بيدار شوند و تشكيل حكومت دهند؛ از اينكه ايمان اسلامىِ آحاد مردم در قالب يك نظام و يك دولت و يك حكومت تجسّم پيدا كند، واهمه دارند و مى‌ترسند. نظام اسلامى و ملت مسلمان ايران و دولت بزرگترين قدم را در اين راه برداشت... 🔺هرچه اين قدرت بتواند خود را مستقرتر و پايدارتر كند، نظم ظالمانه و شيطانىِ دنيا بيشتر تهديد مى‌شود. بعضيها بى‌توجّه، از جدايى دين و سياست حرف مى‌زنند؛ يعنى دين را به گوشه‌هاى خلوت برانند و انسان دين‌دار، فقط به نصيحت اكتفا كند! در اينجا نصيحت نمى‌تواند كارى بكند. 🔺آنچه مى‌تواند قدرتها را مهار و تهديد كند و در برابر ظلم و فساد مقاومت نمايد و ريشه‌ى آن را بَركند يا آن را متزلزل سازد، و اسلامى است؛ قدرت سياسى‌اى است كه در اختيار احكام اسلامى باشد. 🔺 أرواحنا فداه با اقتدار و قدرت و تكيه بر توانايى‌اى كه ايمان والاى خودِ او و ايمان پيروان و دوستانش، او را مجهّز به آن قدرت كرده است، گريبان ستمگران عالم را مى‌گيرد و كاخهاى ستم را ويران مى‌كند. 📚 بيانات حضرت در ديدار اقشار مختلف مردم(نیمه شعبان)، 30/7/1381. @Dr_bavir
💢فاجعه‌ای که با یک آغاز می‌شود... 1️⃣ امام علی(ع): در نامه خطاب به حارِث هَمْدانيّ می‌فرمایند: هر چه را که مى‌شنوى براى مردم بازگو نكن زيرا همين براى كافى است. (و لا تُحَدِّثِ النّاسَ بكُلِّ ما سَمِعتَ بهِ‌، فكَفىٰ بذلكَ كَذِبا) [نهج البلاغه، نامه69] 2️⃣ پیامبراسلام(ص): براى دروغگويى تو همين بس كه هر چه مى‌شنوى كنى. (حَسبُكَ مِن الكذبِ أن تُحَدِّثَ بكُلِّ ما سَمِعت) [تنبیه الخواطر، ج2، ص122] 3️⃣ امام علی(ع): هر چه را مى‌شنوى براى مردم بازگو مكن، كه اين نشانۀ است. (لا تُحَدِّثِ النّاسَ بِكُلِّ ما تَسمَعُ‌، فكَفىٰ بذلكَ خُرقا) [غررالحکم] 📌پ.ن: ▫️چقدر در حوادث متعدد اجتماعی، و خصوصا اخیر، شاهد پدیده خبر و اطلاعات بودیم. اساسا برخی کانال‌ها شکل گرفتند تا هر خبری را که می‌شنوند، عینا همان را بازنشر دهند، بدون اینکه بدانند منبع این خبر چیست و چه می‌تواند به دنبال داشته باشد. ▫️در این منطق، دروغ تنها جعل عمدی واقعیت نیست، بلکه ، بی‌تأمل و نسنجیده شنیده‌ها نیز شکلی از محسوب می‌شود. اگر این مسئله تبدیل به امری اجتماعی شود، آنگاه جامعه با انباشت اطلاعات آلوده، تحریف‌شده، و آمیخته با مواجه می‌شود. ▫️در نتیجه، دچار سردرگمی و بدبینی شده؛ ، فرومیریزد؛ و و تدبیر، جای خود را به ، قضاوت‌های آنی، و می‌دهد. ▫️در عصری که هر فرد حکم یک را دارد، و ، بر «صحت و دقت» پیشی گرفته، این احادیث نه فقط توصیه‌های اخلاقی‌، بلکه نسخه‌ای راهبردی برای بقای هستند تا کنش ما مصداق که حضرت امیر(ع) فرمودند، نشود. ▫️چنین بازنشرهایی، اساسا نه از روی سوء نیت، بلکه از روی و ضعف تحلیل انجام می‌شود؛ که گاهی همین اشتراک‌گذاری ساده، تبدیل به شده و جریان عمومی جامعه را از مسیر حقیقت منحرف می‌کند. ▫️اما، راه این بیماری اجتماعی چیست؟ ۱- ترویج و ۲- فرهنگ‌سازی برای اطلاعات ۳- و بالاتر از همه، تقویت ، در برابر غوغای نادانی و پُرگویی هیجانی. @Dr_bavir
🔴 «ظلم»، نشانه‌ی ضعف است یا قدرت؟! 🔺امام سجاد(ع) در حکمتی عمیق، اشاره به دو نکته مهم میکنند: 1️⃣ همانا کسی عجله و شتاب می‌ورزد که فرصت یا امکانی را از دست بدهد. (إنّما يَعجَلُ مَن يَخافُ الفَوت) 2️⃣ و تنها کسی برای رسیدن به خواسته‌هایش، مسیر را انتخاب می‌کند که و ناتوان باشد. (وَ يَحتاجُ إِلَى الظُّلمِ الضَّعيفُ) 📌پ.ن: ▫️حضرت به قاعده‌ای بنیادین اشاره می‌کنند که می‌توان آن را در تمام سطوح زندگی فردی و حیات اجتماعی - سیاسی جامعه به‌کار بست. اینکه: شتاب، محصول است؛ و ، نشانه‌ی ضعف. ▫️اگر فرد یا جامعه‌ای می‌خواهد به سوی آرامش، ثبات و حکمت حرکت کند، باید بر «ترس‌»های خیالی غلبه کند و نقاط «ضعف»ش را شناخته و آن را ترمیم نماید، نه اینکه آنها را با و ظلم پنهان کند. ▫️جامعه یا انسان عجول، معمولاً از می‌ترسد. از این‌که مبادا زمان از دست برود، رقیبان پیشی گرفته یا فرصت‌های طلایی از دست برود. این ترس، او را به تصمیم‌های ناپخته، رفتارهای هیجانی، و گفتارهای حساب‌نشده سوق می‌دهد. عجله و شتاب‌زدگی، بیش از آن‌که نشانهٔ کارآمدی، هوشمندی یا ابتکار باشد، نشانهٔ و است. ▫️در مورد ظلم نیز همین‌گونه است. ظلم نشانه‌ی قدرت نیست؛ نشانه‌ی ضعف است. کسی که مجبور می‌شود برای رسیدن به هدفش، دروغ بگوید، تحقیر کند یا حذف کند، در واقع فاقد ابزار ، حکمت و توان تعامل است. ▫️ظلم کردن نیز برخلاف ظاهرش، نماد قدرت نیست، بلکه نشانه‌ی ضعف است. اتفاقاً کسی که مجبور می‌شود برای رسیدن به هدفش، ظلم کند، دروغ بگوید، تحقیر یا حذف کند، در واقع اوست که فاقد ابزار اقناع، حکمت و توان تعامل برای پیشبرد اهدافش است، لذا دست به چنین ستم‌هایی میزند. ▫️در لایه های میانی نیز این مسئله بسیار مصداق دارد، کسی که مدیر مجموعه‌ای است، یا به هر نحوی مسئولیتی دارد، برای حفظ قدرت و یا تثبیت موقعیتش، ممکن است دست به تصمیمات شتاب‌زده و یا ظلم، حذف و تحقیر بزند، لذا باید مراقب همه اینها بود. ▫️یا در میدان رقابت‌های سیاسی، ترس از عقب ماندن، نباید ما را از مسیر حق و انصاف خارج کند. برای حفظ قدرت، نباید از مسیر ظلم پیش رفت، یا برای جلو زدن از رقبا، از جادهٔ عقلانیت خارج شد؛ که این، نه نشانهٔ قوت، بلکه نشانهٔ ضعف ماست. ▫️گاهی یک مسئول، چون از فقدان مقبولیت یا مشروعیت به خاطر ناکارآمدیش رنج می‌برد، دست به سیاست‌های فشار، فریب یا تحریف میزند تا ضعف خود را پنهان کند. از این امور به شدت باید پرهیز کرد. ▫️اگر بخواهیم برای این روایت یک مصداق واقعی و عینی پیدا کنیم، قطعا یکی از بارزترین مصادیقش، است، حکومتی که از ترس فروپاشی، گرفتار تصمیمات شتاب‌زده شده و چون احساس ضعف می‌کند، روی به ظلم و خشونت می آورد. همین یک جمله، خلاصه ماهیت رژیم صهیونی در دوساله پس از طوفان الاقصی است. @Dr_bavir
🔴 "خیانت" یا "تضییع و ناکارآمدی"؛ فرقی نمیکند... 🔸تأملی در مسئله تعهد و تخصص 1️⃣ امام صادق(ع) در حال حسابرسی از وکیلشان بودند. وكيل پشت سر هم قسم میخورد که خیانت نکرده است. 🔺حضرت فرمودند: فلانى! براى من یا كردن تو فرقی نمی‌کند، چون بالاخره تو مال مرا نابود کرده‌ای، چه به‌واسطه خیانت و چه به واسطه تضییع و کوتاهی. بله اگر خیانت کرده باشی، این برای تو بدتر و گناهش بیشتر است. (يَا هَذَا! خِيَانَتُكَ وَ تَضْيِيعُكَ عَلَيَّ مَالِي سَوَاءٌ لِأَنَّ الْخِيَانَةَ شَرُّهَا عَلَيْك‏) [کافی، ج5، ص304] 2️⃣ امام صادق(ع): 🔺برای من تفاوتی ندارد که کار را بخواهم به بسپارم یا به «ناشی و ». هر دو کار را خراب می‌کنند. (مَا أُبَالِي ائْتَمَنْتُ خَائِناً أَوْ مُضَيِّعا) [کافی، ج5، ص301] 3️⃣ پیامبر اسلام(ص): 🔺كسی که بدون "علم، مهارت و تخصّص" كارى انجام دهد، بيش از آنكه آباد كند، خراب میکند. (مَنْ عَمِلَ عَلَى غَيْرِ عِلْمٍ كَانَ مَا يُفْسِدُ أَكْثَرَ مِمَّا يُصْلِح‏) [کافی، ج1، ص44] 📌پ.ن: ⚠️این روایات باید جزو اصول انتخاب مسئولان و مدیران باشد. اگر کسی عهده‌دار مسئولیتی می‌شود: ▫️نخست باید باشد؛ یعنی در پی خیانت، سوءاستفاده، فساد و تخریب نباشد. اما این شرط به‌تنهایی کافی نیست. ▫️شرط دوم، و صلاحیت است. یعنی توانایی واقعی برای انجام وظیفه‌ای که بر عهده می‌گیرد را داشته باشد. 🚫اگر فردی، بدون داشتن تخصص، توانایی و مهارت لازم، مسئولیتی را بپذیرد، نتیجهٔ کارش از نظر آسیب و خسارت، تفاوتی با عملکرد یک خائن ندارد. تفاوت آنها تنها در نیت است، نه در پیامد. ❌ اگر کسی خیانت کند، گناه شخصی‌اش سنگین‌تر است، اما جامعه از هر دو یک‌سان آسیب می‌بیند. ❌نابلدی و ناکارآمدی، به‌اندازۀ خیانت، خطرناک است. چه بسا کسانی که نیتِ خیّری داشته‌اند، اما به‌سبب "ناتوانی" در ادارهٔ امور، ضرباتی سخت‌تر از خائنان به کشور و مردم وارد کرده‌اند. ‼️پس و از این حیث برابرند، حتی اگر نامتخصص ته زهد باشد. چون هر دوی آنها، کار را خراب کرده و نتیجه فعلشان یکی است. مسئولیت، ها میخواهد، نه ها. آنکه هم متعهد باشد و هم توانا و متخصص. ◻️توجه به این عامل می‌تواند عامل رشد و پیشرفت جامعه باشد و بی توجهی به آن عامل انحطاط و . 🔳نامتخصصی که مسئولیت میپذیرد، هم به خیانت کرده و هم به جامعه و ، و هم به ، هر چند که در ظاهر شخصی مومن و دیندار باشد. ‼️حال خود این مسئله را بر مسائل روز تطبیق بدهید و ببینید چه خیانت هایی که عده‌ای در حق این ملت و انقلاب نکرده‌اند، نیازی به ذکر نام هم نیست... @Dr_bavir
💠 "آلوده‌خواری ذهن" در عصر رسانه‌ها 1️⃣ امام حسن مجتبی(ع): ▪️در شگفتم از كسى كه دربارۀ خود مى‌انديشد، اما چگونه دربارۀ و ذهن خود نمى‌انديشد؟ (عَجَبٌ لِمَن يَتَفَكَّرُ في مَأكولِهِ كَيفَ لا يَتَفَكَّرُ في مَعقولِهِ‌؟) ▪️از آنچه برای شكمش زيانبار است، پرهيز مى‌کند، اما سينه و قلب خود را از اندیشه‌های مُهلکی پُر می‌کند که مایه گمراهی و نابودیش می‌شوند. (فيُجَنِّبَ بَطنَهُ ما يُؤذيهِ‌، ويُودِعَ صَدرَهُ ما يُردِيهِ‌!) [بحارالانوار، ج1، ص218] 2️⃣ امام باقر(ع) درباره این آیه شریفه که می‌فرمایند: «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسٰانُ إِلىٰ طَعٰامِهِ‌»، فرمودند: ▪️اینکه خداوند میفرماید: «انسان بايد به خوراك خود بنگرد»، يعنى باید نسبت به كه مى‌آموزد، مواظب باشد که از چه كسى آن را فرا مى‌گيرد. [محاسن، ج1، ص220] 🚫 این روایت، به دنبال نقد جامعه‌ای است که در آن، افراد به ظاهر خود حساس‌اند، اما نسبت به و جهت‌گیری‌های معرفتی خویش بی‌دغدغه‌اند. ⚠️امروز اگر کسانی را دیدید که به هر محتوایی در ، رسانه‌ها و سخنرانی‌ها اعتماد کرده و گوش می‌سپارند، بدون‌آنکه منبع، سلامت، یا تأثیر آن را بسنجند، پیام این حدیث شریف را با خط درشت برایشان بخوانید. ◽️در جهان امروز که افراد در معرض انبوه اطلاعات، آموزه‌ها، نظریات، تحلیل‌ها و تفسیرها هستند، بودن به‌مراتب دشوارتر و مهم‌تر از بودن است. ⚠️چه بسیار ، و "فرهنگ‌های مسموم" که لباس علم به تن کرده‌اند، اما حقیقت را از مسیرش منحرف ساخته‌اند. جامعه‌ای که مبنای شناخت خود را از چنین منابعی بگیرد، در عمل، محکوم به خواهد بود. ◽️لذا امروز، نباید تنها به نقد محتوای ناصواب و غلط پرداخت، بلکه باید متوجه و راویان آن محتوای غلط نیز بود. چرا که علم، اگر از بجوشد، هرچند ظاهری معرفتی داشته باشد، اما حقیقت را تباه خواهد ساخت. ▫️این را باید به ذهن بسپاریم که هر جامعه‌ای که به "غذای فکر" بی‌اعتنا بوده و تنها دغدغه‌اش "غذای جسم"ش باشد، دیر یا زود، با روبرو خواهد شد، مرگی که پیش‌درآمدش، است. @Dr_bavir
🚫 از ائتلاف زر و زور تا گفتمان مقاومت 🔺در مواجهه با استکبار قارون، سه نوع مواجهه و جریان وجود داشت: 1️⃣ جریان اول: حامی قارون ▫️قارون صرفاً یک سرمایه‌دار مستکبر نبود، بلکه او جزئی از یک و پیوند خورده با حلقه‌ی قدرت فرعونی بشمار میرفت. او دارای یک پشتوانه ساختاری و سیاسی قدرت بود. ▫️فرعون، هامان (وزیر فرعون) و قارون، در واقع کارگزاران بودند که قارون تنها آنها، برای استثمار بنی‌اسرائیل بود. لذا ترکیب کنش اقتصادی قارون و کنش سیاسی‌ فرعون، منجر به ساخت نظامی استکباری و طبقاتی شده بود که خروجی آن چیزی جز تحقیر مردم نبود. ▫️این جریان، نماد ائتلاف زر و زور بود و هیچگاه از ماجرای نابودی قارون عبرت نگرفت و همان مسیر را محکم دنبال کردند. آیات 39 عنکبوت و 24 غافر، اشاره ای به این جریان دارند. ▫️آیه 81 قصص، ظاهرا نشان میدهد قارون، با آن همه زرق و برقش، نتوانسته بود حمایت را به سوی خود جلب کند، یا اینکه اندکی از مردم با او همراه شده و یا اینکه عمده مردم پس از آگاهی نسبت به مسیر غلطش، خط خود را از او جدا کرده بودند. در هر صورت قرآن اشاره میکند: "برای او حامیانی هم نمانده بود تا از او دفاع کنند". ▫️شاید بشود از این نکته استفاده کرد و گفت: قارون، نماد فروپاشی بود. ⚠️یعنی هر قدرت و ثروتی که بر اساس فساد ساخته شود و بروز استکباری پیدا کرده و مردم را تحقیر کند، نهایتاً بی‌پشتوانه و ناپایدار خواهد بود. 2️⃣ جریان دوم: و مقاوم ▫️آیات 76، 77 و 80 قصص اشاره به کنش این جریان دارد. کسانی که بدون تاثیرپذیری از ، محکم پای آرمان های خود ایستاده اند و با خود نسبت به استکبار قارونی، جامعه‌شان را همچنان نگه داشته‌اند. جرئت این جریان در نهی از منکر قارون، آن هم در جوّ و فضایی که بر آن عصر حاکم بوده، خود مسئله‌ای جالب و اساسی است که امروز نیز باید همچنان ادامه داشته باشد. ▫️هرچند که در طول تاریخ این گروه معمولا در اقلیت بوده‌اند اما با ایستادگی و خود می‌توانند موجب ، و توده‌های مردم شده و را تغییر دهند. ایستادگی، مقاومت و صبر، جزو ویژگی‌های ذاتی این جریان است، چه اینکه در آیه 80 قصص نیز به آن اشاره میشود: لَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ 3️⃣ جریان سوم: ▫️آیات 79 و 82 قصص اشاره به این جریان دارد. کسانی که ظواهر زندگی قارون را دیدند و دچار نوعی حسرت، تقلید، و آرزومندی منفعلانه شدند. ریشه‌ فریب آن‌ها، به نداشتن برای تحلیل و قضاوت بازمیگردد است، لذا به راحتی دچار دنیاخواهی مفرط، ظاهربینی، ناآگاهی و میشوند. ▫️همین ویژگی‌ها باعث می‌شود به شدت متاثر از جوّ محیط، ، تبلیغات و عملیات‌های پروپاگاندایی باشند. آیه 79 اشاره میکند: فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ. یعنی قارون به صورت عادی رفت و آمد نمیکرد، بلکه رفت و آمدش نیز جلوه‌ای از و بود تا چشم‌ها را مسحور خودش کند که همین اتفاق هم افتاد. ▫️امروز نیز دقیقا همین نقش را و بازی می‌کنند، که در آن با نمایش "هایلایت‌های زندگی دیگران"، تصویری ، و از زندگی دیگران ارائه می‌دهند: موفقیت‌ها، زیبایی‌ها، ثروت، سبک زندگی رؤیایی و خلاصه هرچیزی که به ذهن می‌آید. در نتیجه انسان در مواجهه با آن، دچار شده و او را خوشبخت‌ترین و خود را بدبخت‌ترین فرد روی زمین میبیند!! و خروجی آن چیزی جز حسرت و و ذهنی و در نتیجه نابودی زندگی واقعی‌اش نیست!! 🚫این جریان اگر آگاه نشوند، در بزنگاه‌های مهم، پشت ثروت‌مندان فاسد می‌ایستند تا به آنها رأی بدهند، آنان را الگو می‌کنند و خود را در مسیر نابودی قرار می‌دهد اما اگر آگاه شده و در مسیر حق قرار بگیرند، میتواند را درهم شکسته و را پیش ببرند. ◽️لذا بعد از نابودی قارون، توده‌های مردم نسبت به غلط بودن آن مسیر آگاه شده و مشی خود را اصلاح کردند. اساسا چنین پدیده‌هایی که تجربه‌ای عینی از ظهور و بروز نتیجه فساد محسوب می‌شوند، می‌تواند موجب ارتقاء آگاهی و شوند و جریان حق باید بیشترین استفاده را از این پدیده ها بکند، چرا که جریان باطل نیز می‌تواند با یک بدل و ، از همین پدیده‌های عینی استفاده کرده و نتیجه‌ای به سود خودش بگیرد. ⭕️ خروجی این جریانات، تقابل دو گفتمانی است که همیشه در حال نبردند: و . پیروز، گفتمانی است که بتواند توده های مردم را با خود همراه کند. @Dr_bavir