#سرگذشت_یکتا
#فرازونشیب_های_سخت_زندگی
#پارت_هفتاد_شش
یک ماهی ازاین جریان گذشت بابام یه کم بهتر شدبودمنم برگشتم سرکارم ومدتی که نبودم برام مرخصی بی حقوق ردکرده بودن..یه روز صبح که تواتاق کارم مشغول بودم همکارم امدگفت یه مریض داری برای چکاپ کامل امده ازش خون زیادبگیر..خندیدم گفتم توبازیه پسرخوشتیپ دیدی میخوای خونش روتوی شیشه کنی اروم خندیدگفت بذاربیادخودت میبینی خدایش خوشتیپه..سرم پایین بودکه دوتاکفش جلوم ظاهرشدوقتی سرم روبلندکردم فرازروبه روم بودباورم نمیشدخندیدگفت برای چکاپ امدتوشهرخودمون ازمایشگاه هاتعطیل شدن میدونستم بهانه اش چکاپه خندیدم چقدرازدیدنش خوشحال شدبود..اون روزبافرازکلی حرفزدیم ازخودش اینده اش وبرنامه هاش گفت توحرفاش ازم خواستگاری کردمن ازخدام بودزن فرازبشم ولی سکوت کردم هیچی نگفتم همون سکوتم به معنی رضایتم بود.. فراز گفت به زودی میام باپدرت صحبت میکنم ازپریساشنیدم که امین رو گرفتن..وبخاطرخلافهای سنگینی که داشته ۱۰سال براش زندانی بریدن...
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
زندگی عمر کردن نیست،
بلکه " رشد" کردن است.
عمر کردن کاری است
که از همه حیوانات
بر می آید.
اما رشد کردن هدف
والای انسان است.
که عده معدودی میتوانند
ادعایش را داشته باشند.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
حرف هایتان را
به اندازه ی دهانتان
بردارید ...
هیچ کس از آدمهای دهان گشاد
خوشش نمی آید ...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
یه وقتایی باید بذاری
هر کی هر جوری دوست داره
در موردت فکر کنه...
خوب و بدش اصلا برات مهم نباشه
ولی تو هدفت یادت نره
اون تو زمان گیر میکنه و تو رشد میکنی
بعضی وقتا خوبه بذاری بعضیا مشغول
اضافه کاری باشن
تا تو بری بالا
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هیچگاه کسی را کوچک نکن
نقطه هم کوچک است
ولی جمله را تمام میکند .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_یکتا
#فرازونشیب_های_سخت_زندگی
#پارت_آخر
باکمک عموم تونستیم مجتبی روهم پیداکنبم وتویه کمپ ترک اعتیادبستریش کردیم تقریبایکسالی طول کشیدتاروبه راه بشه بارهابه عموم گفته بودبه یکتا بگید.حلالم کنه نمیتونم باهاش چشم توچشم بشم وبعد از بهترشدن حالش برای کار رفت عسلویه وهمونجامشغول به کارشدکم بیش ازش خبردارم ولی از سعید خبر نداریم هنوزم ترکیه است..چند باری به پدرم گفتیم پیگیرش بشه ولی اصلا زیر بار نمیره ومیگه سه تاشون برای من مردن..با تمام اتفاقات تلخ زندگیم من الان خوشبختم چون همسری به خوبی فراز دارم که تمام کمبودهای زندگیم رو برام جبران کرد هرچندتمام اینهارومدیون مادر فداکارم هستم که گذشتش اینده خوبی رو برای من رقم زد و من معجزه خدا رو تو زندگی خودم باتمام وجودم حس کردم و دراخر از تمام شما پدرمادرها تنهایک خواسته دارم بیشترمراقب روابط بچه ها باشید. مخصوصا پسرها که تویه سنی واقعا احتیاج به کنترل مراقبت بیشتردارن.ممنونم که باتمام فرازنشیب زندگی من همراه بودید برای تک تکتون ازخدای بزرگ ارامش سلامتی اروزومندم..پایان
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
*از درخت بیاموزیم!
برای بعضیها باید ریشه بود،
تا امید به زندگی را به آنها بدهیم …
برای بعضیها باید تنه بود،
تا تکیهگاه آنها باشیم …
برای بعضیها باید شاخ و برگ بود،
تا عیبهای آنها را بپوشانیم …
برای بعضیها باید میوه بود،
تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را*
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هیچگاه کسی را کوچک نکن
نقطه هم کوچک است
ولی جمله را تمام میکند .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
بی خیال نداشته هایت,غصه هایت
وهرچه که توراناآرام میکند.
عشق را٬ زندگی را ٬بودن را
بچش و ببین و لمس کن...
خدا با ماست.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
رویاهاتون که محدود شد زندگی تون محدود می شه
زندگی تون که محدود شد به کم قانع می شید.
به کم که قانع شدیددیگه هیچ اتفاق جدیدى تو زندگیتون نمیفته
نذار رویاهات بمیرن!
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_بهنام
#تلنگر
#پارت_اول
بهنام هستم متولد یکی از روستاهای ایران
بااینکه گفتن یه سری چیزهابرام خیلی سخت بوداماتصمیم گرفتم داستان زندگیم روبراتون تعریف کنم شایدتلنگری برای خیلی هاباشه..
اسمم بهنام۳تاخواهر و۴تابرادر دارم.
تو یه خانواده شلوغ به دنیاامدم که پدرم کشاورز بود مادرم خانه دار ازخوبی هر دو تاشون هرچی بگم کم گفتم..پدرومادرم تمام تلاششون رو میکردن که ما تو ناز نعمت زندگی کنیم بتونیم درسمون رو بخونیم تابرای خودمون کسی بشیم ولی پدرم از کشاورزی درامد زیادی نداشت. نمیتونست تمام خواسته های ماروتامین کنه...البته بگم من ازهمون بچگی ادم پرتوقعی بودم به کم راضی نبودم..یادمه هرموقع مادرم ابگوشت میذاشت.. باید بیشتر گوشت غذاروبه من میدادوگرنه قهرمیکردم لب به غذا نمیزدم یا اگرسالی یکی دو بار خرید میبردمون من رو گرونترچیزهادست میذاشتم مجبورش میکردم همون رو برام بخره گاهی پولش کم میومد.نمیتونست برای بقیه چیزی بخره چندباری هم سرهمین اخلاقم کتک خوردم امابازم کار خودم رو میکردم...
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir