eitaa logo
📚 حکایت و داستان های شنیدنی 📚
3.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.2هزار ویدیو
2 فایل
حکایت و داستان های شنیدنی و جذاب😍 #فرهنگی #آموزشی #مذهبی #طنز #اجتماعی و.... کپی: آزاد ادمین : @rezazadeh_joybari تبلیغات: @tablighatch 🌺 🌺🌺 🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✍میگویند روزی امیرڪبیر ڪه از حیف و میل شدن سفره‌های دربار به تنگ آمده بود. به ناصرالدین شاه پیشنهاد ڪرد ڪه برای یک روز آنچه رعیت میخورند میل ڪند، شاه پرسید مگر رعیت ما چه میخورند؟؟؟ امیرکبیر گفت: ماست و خیار ناصرالدین شاه سرآشپز را صدا زد گفت:ڪه برای ناهار فردایمان ماست و خیار درست ڪنید سر آشپز دستور تهیه مواد زیر را به تدارک‌چی برای ماست خیار شاهی داد : ✦ ماست پر چرب اعلا ✦ خیار قلمی ورامین ✦ گردوی مغز سفید بانه ✦ پیاز اعلای همدان ✦ ڪشمش بدون ‌هسته ✦ نان دو آتیشۀ خاش‌خاش ✦ سبزی‌های بهاری اعلا و ... . ناصرالدین شاه بعد از اینڪه یک شڪم سیر ماست و خیار خورد. به امیرڪبیر گفت:رعایای پدرسوخته چه غذاهایی میخورند ما بی‌خبریم. اگر ڪسی از این همه نعمت رضایت نداشت فلڪش ڪنید !! 📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️خطرات انتشار عکس بچه‌ها! 🔹به‌هیچ‌وجه عکس بچه‌هاتون یا بچه‌هایی که می‌شناسین و دوست دارین رو تو صفحات عمومی منتشر نکنید 🔹صفحاتی که مسابقه با عکس بچه‌ها می‌ذاره رو دنبال نکنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای سختی‌های اربعین آماده‌ای؟ ⭕️ وقتی حسین(ع) انقدر سختی کشید تو کربلا؛ ما چه عددی هستیم؟ 👈🆔 @twonoor
هدایت شده از 🏴نوحه ناب🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷زیارت (عج) در روز جمعه 🎤با نوای استاد 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴مرجع رسمی و ♨️کانال نوحه ناب👇 🆔eitaa.com/nohe_naab 🆔eitaa.com/nohe_naab
👓وقتی خزانه را دید!!! ابوالاسود مى گويد: چون على (ع) در جنگ جمل پيروز شد همراه گروهى از مهاجران و انصار، كه من هم با ايشان بودم، به بيت المال بصره وارد شد. همينكه بسيارى اموال را در آن ديد فرمود: كس ديگرى غير از مرا بفريب ؛ و اين سخن را چند بار تكرار فرمود. سپس نظرى ديگر به اموال انداخت و آنرا با دقت نگريست و فرمود: اين اموال را ميان اصحاب من قسمت كنيد و به هر يك پانصد درهم بدهيد؛ و چنان كردند و همانا سوگند به خداوندى كه محمد را بر حق برانگيخته است كه نه يك درهم اضافه آمد و نه يك درهم كم، گويى على (ع) مبلغ و مقدار آن را مى دانست ؛ شش هزار هزار درهم بود و شمار مردم دوازده هزار بود. حبة عرنى مى گويد: على عليه السلام بيت المال بصره را ميان اصحاب خود قسمت كرد و به هر يك پانصد درهم داد و خود نيز همچون يكى از ايشان پانصد درهم برداشت. در اين هنگام كسى كه در جنگ شركت نكرده بود آمد و گفت: اى اميرالمومنين! من با قلب و دل خود همراه تو بودم، هر چند جسم من اينجا حضور نداشت ؛ اينك چيزى از غنيمت به من ارزانى فرماى. اميرالمومنين همان پانصد درهمى را كه براى خود برداشته بود به او بخشيد و بدينگونه به خودش از غنايم چيزى نرسيد. ...غُرِّی غَیْرِی مِرَاراً ثُمَّ نَظَرَ إِلَی الْمَالِ وَ صَعَّدَ فِیهِ بَصَرَهُ وَ صَوَّبَ وَ قَالَ اِقْسِمُوهُ بَیْنَ أَصْحَابِی خَمْسَمِائَةٍ خَمْسَمِائَةٍ.... ج ۱ ص ۲۵۰ [ روایت ها وحکایت ها ]
✨﷽✨ 🌼از لحظات آخر مرگ جدا بترسید ✍️هنگام احتضار و جان کندن عالمی،‌ برایش دعای عدیله می‌خواندند و او تکرار می‌کرد؛ وقتی رسیدند به جمله "واشهدان الائمة الابرار" محتضر گفت: این اول حرف است، یعنی قبول ندارم! تا سه مرتبه او را تلقین می‌کردند و او می‌گفت این اول حرف است. پس از لحظه‌ای عرق تمام بدنش را گرفت و چشم‌هایش را باز کرد و با دست اشاره به صندوقی که در گوشه حجره نمود و امر کرد سر آن را باز کردند. و از میان آن یک ورقه بیرون آوردند پس به او دادند و آن‌را پاره‌اش کرد. چون سبب آن را از او پرسیدند گفت: من به کسی پنج تومان قرض داده بودم و از او سند گرفته بودم، هر وقت به من می‌گفتید بگو: واشهدان الائمة الابرار؛ می‌دیدم فردی با ریش سفیدی سر صندوق ایستاده و این سند را به دست گرفته و می‌گوید اگر این کلمه شهادت را گفتی این سند را پاره می‌کنم. من برای گرفتن طلبم به آن سند نیاز داشتم و در آن لحظه راضی نمی‌شدم که این شهادت را بگویم و چون خدا به لطف خودش مرا شفا داد و از حالت احتضار خارج شدم، آن سند را خودم پاره کردم که دیگر مانعی از گفتن کلمه شهادت نداشته باشم. 📚داستان‌های شگفت شهید دستغیب به نقل از منتخب التواریخ، باب 14 •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
هدایت شده از ◗مروارید عفاف◖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه بازگشت کیمیا؟ ♨️ ماجرای جدایی کیمیا از ایران برای رسیدن به طلای المپیک و آینده‌ای که در گرو تصمیم کیمیاست از کجا به کجا؟ 😱 کار جالبی از کاشف مدیا
🔷شیخ زکزاکی در کمتر از ۲۰ سال تونسته ۲۵ میلیون نفر را شیعه کند که ۹۰ درصد آنها مقلد آیت‌الله خامنه‌ای هستند. 📌جُرم کمی نیست! شش فرزندش را شهید کردند و خودش هم شکنجه شده و حبس کشیده و ... و ما هم با بالا پایین شدن قیمت تخم مرغ اعتقاداتمون بالا پایین میشه ... •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
⭐بابا جان، جواب همان است! 📕 خاطره‌ای از آیت الله بهجت(ره) 🔸مرحوم آیت‌الله قاضی(ره) استاد آیت‌الله (ره) بودند و حضرت امام(ره) از ایشان به «کوه عرفان» تعبیر می‌فرمودند. آقای بهجت(ره) مکرر در نصایح‌شان این عبارت را از مرحوم قاضی(ره) نقل می‌فرمودند: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.» یا در جای دیگری فرمودند: «به صورت من آب دهان بیاندازد» 🔸یکی از علما می‌فرمود: «سال‌ها پیش، یک روز خدمت آیت‌الله العظمی بهجت(ره) رفته بودیم. به ایشان گفتم: «راهی به ما نشان دهید تا آدم شویم.» آقای بهجت(ره) فرمودند: «نمازتان را اول وقت بخوانید!» این عالم بزرگوار می‌گوید: «در دلم گفتم حاج آقا ما را تحویل نگرفت. ما که خودمان نماز اول وقت می‌خوانیم!» 🔸یک‌سال از آن ماجرا گذشت. قرار بود به یک جلسه مهمانی بروم و در آن مهمانی دوباره خدمت آقای بهجت(ره) برسم. در راه به خودم گفتم: «این دفعه از آقا سوال کنم، ببینم اگر بخواهد راهی معرفی کند تا من به همه‌جا برسم، چه راهی را معرفی می‌کند؟» 🔸وقتی خدمتشان رفتم، همراه جمعی بودیم و ایشان داشتند صحبت می‌کردند. هنوز هیچ سخنی نگفته بودم که ایشان وسط صحبتشان فرمودند: «بعضی‌ها پیش ما می‌گویند چکار کنیم تا آدم شویم و رشد پیدا کنیم؟ به ایشان می‌گوییم نماز اول وقت بخوانید. می‌روند سال بعد می‌آیند، پیش خودشان می‌گویند حاج آقا ما را تحویل نگرفت! دوباره از حاج آقا بپرسیم که چه باید بکنیم؟ همان حرف بنده را دقیق گوش نکردند و رعایت نکردند، حالا دوباره می‌خواهند سؤال کنند! بابا جان، جواب همان است، همیشه جواب همان است.» 🔸این عالم بزرگوار می‌فرماید: «من دیگر هیچ حرفی نزدم. آقای بهجت(ره) راست می‌گفتند. من برخی از نمازهایم را به وقتش نمی‌خواندم. شروع کردم و آن را هم درست کردم.» آن عالم بزرگوار کم‌کم به جاهایی که دلش می‌خواست و حتی فوق تصورش بود، رسید. 📚 بخشی از کتاب "چگونه یک خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
هدایت شده از صدای مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♨️ وقتی صهیونیست‌ها به حیوانات هم رحم نمی‌کنند 🔹لحظه تیراندازی سربازان اسرائیلی به اسبی که فقط کیسه های آرد حمل می‌کرد! 📌
هدایت شده از نهج البلاغه
33.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نماهنگ لشکر حسین(ع) لشکرقدس منتشر شد از کربلا به قدس باید برویم در غزه دوباره کربلایی برپاست... ⚫همزمان با حرکت نوجوانان آرمانی تهران به طریق الحسین سرود کاروانان نوجوانان اربعینی منتشرشد 📌
🔻ماجرای روضه‌خوان و تفرقه بین عثمانی و ایران ✍ در زمان قاجار؛ در کنار سفارت حکومت عثمانی در تهران؛ مسجد کوچکی وجود داشت. امام جماعت آن مسجد می‌گفت: «شخص روضه‌خوانی را دیدم که هرروز صبح به مسجد می‌آمد و روضه حضرت زهرا (س) را می‌خواند و به خلیفه دوم و به اهل سنت ناسزا می‌گفت. و این در حالی بود که افراد سفارت عثمانی و تبعه آن که اهل سنّت بودند؛ برای نماز به آن مسجد می‌آمدند. 🔸روزی به او گفتم : «تو به چه دلیل هر روز همین روضه را می‌خوانی و همان ناسزا را تکرار می‌کنی؟ مگر روضه دیگری بلد نیستی؟» در پاسخ گفت: «بلدم؛ ولی من یک نفر بانی دارم که روزی پنج ریال به من می‌دهد و می‌گوید همین روضه را با این کیفیت بخوان.» 🔸از او خواستم مشخصات و نشانی بانی را به من بدهد. پیگیری کردم، سرانجام متوجه شدم در این‌ بین یازده واسطه وجود دارد تا این روضه در آن مسجد خوانده شود. معلوم شد که از طرف سفارت انگلستان روزی ۲۵ تومان برای این روضه‌خوانی با این کیفیت مخصوص برای ایجاد تفرقه بین ایران شیعی و حکومت عثمانی سنی داده می‌شد 📚 منبع: هزار و یک حکایت اخلاقی، محمدحسین محمدی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌟ندبه های انتظار🌟 🔴پایداری در برابر دردسرهای دفاع از مظلوم! ✅حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام در کوچه ‏های کوفه قدم می‏زد کنیزی را دید که گریه می‏کند. فرمود: چرا گریه می‏کنی؟ 🔰کنیز گفت: ارباب من پولی داد تا گوشت خریداری کنم، حال که گوشت را خریده به منزل بردم ارباب می‏گوید: گوشت مرغوب نیست پس بده، و قصّاب نیز قبول نمی‏کند، نه قصّاب می‏پذیرد، ونه صاحب من، مرا به منزل راه می‏دهد. 🌼امام علی‏ علیه السلام همراه آن زن به قصّابی آمد، واز قصّاب خواست که گوشت را عوض کند، یا پول آن را بدهد. ⚡️قصّاب عصبانی شد، و چون حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام را نمی‏شناخت، مُشتی بر سینه امام کوبید و گفت: از مغازه خارج شو، این معامله به شما ربطی ندارد. 🌸امام علی‏ علیه السلام مُشت آن قصّاب را تحمّل کرد و بیرون آمد و کنیز را به خانه اربابش برد. ✨آنها حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام را شناختند و احترام گذاشتند، و آن کنیز را با محبّت پذیرفتند. ⛔️امّا همسایگان قصّاب اطراف او جمع شده، گفتند: ای نادان!می‏دانی مُشت برسینه چه کسی نواختی؟  آن شخص حضرت علی ‏علیه السلام بود... ♻️مرد قصّاب امام علی ‏علیه السلام را بسیار دوست می‏داشت، امّا نمی‏شناخت، از شدت جسارت و گناه خودبا ساطور قصّابی آن دستش را که بر سینه امام کوبیده بود را قطع کرد.. 🌹که وقتی ماجرا به گوش حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام رسید، ضمن دلداری،دست او را نیز شفا داد... 📚بحارالانوار، ج41، ص48، حدیث 1. •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾• 
هدایت شده از 🏴نوحه ناب🇵🇸
enc_16715702743596964477128.mp3
3.2M
خون مظلوم تو را میخواند العجل یا مهدی اشک معصوم تو را میخواند العجل یا مهدی صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید. حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند! حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی! فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد! "نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ" : "بندگانم را آگاه کن که من بخشنده‌ ی مهــــربانم ❤️!" این ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه. خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست و به خواسته ات ایمان داشته باش کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
مرد ثروتمندی گله ای گوسفند داشت. شبها شیر گوسفندان را می دوشید و در آن آب می ریخت و می فروخت. روزی چوپان گله به او گفت: ای مرد، در کارت خیانت نکن که آخر و عاقبت خوشی ندارد. اما آن مرد به حرف چوپان توجه نکرد. یک روز که گوسفندانش در کنار رودخانه مشغول چرا بودند، ناگهان باران تندی درگرفت و سیلی بزرگ روان شد و همه گوسفندان را باخود برد. مرد ثروتمند گریه و زاری کرد و بر سر و روی خود زد که خدایا، من چه گناهی کرده ام که این بلا بر سرم آمد؟ چوپان گفت: ای مرد، آن آبها که در شیر می ریختی اندک اندک جمع شد و گوسفندانت را برد. آری دوستان سزای کسی که کم فروشی می کند، همین است... کانال حکایت ها و داستان های شنیدنی •✾📚 @Hekayat_shenidani 📚✾•
🌟بخشی از زيباييهاي وقايع کربلا: 🍃🌹🍃زيباترين خواهش يک زن { همراه کردن زهير با امام حسين (عليه السلام) توسط همسرش} 🍃🌹🍃زيبا ترين بازگشت { توبه حر و الحاق به سپاه امام حسين (عليه السلام)} 🍃🌹🍃زيباترين وفا داري { نخوردن آب در شط فرات ابالفضل (عليه السلام) } 🍃🌹🍃زيبا ترين جنگ { نبرد حضرت علي اکبر (عليه السلام) با دشمن} 🍃🌹🍃زيبا ترين واکنش { پرتاب کردن سر و هب توسط مادرش به طرف دشمن} 🍃🌹🍃زيبا ترين پاسخ {احلي من العسل جناب قاسم ابن الحسن(عليه السلام)} 🍃🌹🍃زيبا ترين هديه {تقديم عون و محمد به امام حسين (عليه السلام) توسط مادرشان حضرت زينب (سلام الله عليها)} 🍃🌹🍃زيبا ترين نماز { نماز ظهر عاشورا در زير باران تير} 🍃🌹🍃زيبا ترين جانثاري { حائل قرار دادن دستها ، توسط عبدالله ابن حسن (عليه السلام) و دفاع از عمو } 🍃🌹🍃زيبا ترين سخنراني { سخنراني امام سجاد (عليه السلام) و حضرت زينب (سلام الله عليها) در کاخ ظلم } و از همه زيبايي ها زيباتر جمله « ما رأيتُ الا جميلاً » که حضرت زينب (سلام الله عليها) حيدر وار بيان کرد. وقتی که یزید با کنایه از ایشان پرسید:خب , چه دیدی؟ و خانم جواب دادند: غیر از زیبایی چیزی ندیدم ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌ ‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌🖤
🔰 | سخنان رهبری به مثابه مانیفست حرکتِ دولت چهاردهم 📝 بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت چهاردهم از چند جنبه حائز نکاتی راهبردی بود. سخنانی که از یکسو تکلیف برخی موضوعات مطرح در افکار عمومی را روشن ساخت و از سوی دیگر محورهای اصلی حرکت دولت چهاردهم را مشخص کرد. «خط رهبری» در ادامه با نگاهی تحلیلی محورهای اصلیِ نکات مطرح شده از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار را بررسی می‌کند: * یکم: ماجرای انتخاب وزرا و روایت صحیح از تعامل رهبری با رئیس جمهور 🔸 یکی از موضوعات مطرح در فضای افکار عمومی نحوه‌ی تعامل دکتر پزشکیان با رهبر انقلاب در موضوع انتخاب وزرا بود. موضوعی که خصوصا با سخنان رئیس جمهور در مجلس دچار نوعی اعوجاج و برخی کژروایت‌ها شده بود. 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان خود اما صحیح این موضوع را با افکار عمومی در میان نهادند: «بنده تعدادی را که می‌شناختم و یا در مورد صلاحیت آنها از منابع مورد وثوق مطمئن شده بودم، تأیید و بر برخی اسامی تأکید کردم اما درباره تعداد بیشتری که نمی‌شناختم گفتم نظری ندارم.» 🔸 رهبر انقلاب در این فراز از سخنان خود حقیقت ماجرا را آنچنان که رخ داده بود برای افکار عمومی روایت کردند. براین اساس، هماهنگی مصداقی در گزینش افراد وزرای دولت چهاردهم، صرفا درباره‌ی برخی چهره‌های محدود و مشخص بین رئیس جمهور و رهبری رخ داده است. مشخصا سه وزارتخانه‌ی دفاع، خارجه و اطلاعات که با حوزه‌ی مسئولیت‌های رهبری از حیث قانون اساسی تلاقی کاری و عملی دارند و برخی مصادیق که قبلا برای مسئولیتی از رهبری حکم داشته‌اند و... را می‌توان در این چارچوب درنظر گرفت و چنانکه که رهبری معظم تأکید کردند این روند هماهنگیِ مصداقی درباره‌ی اکثریت رخ نداده و در اینجا حضرت آیت‌الله خامنه‌ای طبق سیره‌ی متداول خود که عدم ورود به مسائل اجرایی است رفتار کرده‌اند. * دوم: تلقی مثبت نسبت به شکل‌گیری دولت جدید در کمترین زمان پس از شهادت شهید رئیسی 🔹 یکی از موضوعات مورد تأکید رهبر انقلاب در این دیدار اصل شکل‌گیری دولت چهاردهم پس از حادثه‌ی سخت و ناگوار شهادت شهید رئیسی و تسریع در روند انتخاب وزرا بود: «خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همت رئیس جمهور محترم و با کمک ارزنده‌ی مجلس شکل گرفت. این خیلی نعمت بزرگی است. در دولتهای گذشته گاهی تا نزدیک یک ماه یا بیشتر دولت نمیتوانست شکل بگیرد و همه‌ی وزرا از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند.» 🔸 این موضوع از حیث ساختاری به معنای توان و نظام اسلامی در حل مسئله و عبور از شرایط سخت است. با فاصله‌ی نسبتا کوتاهی از شهادت رئیس جمهور پیشین، دولت جدید شکل گرفت و این نشانه و نمادی از نظام حکمرانی کشور است. * سوم: ریل‌گذاریِ کلان برای حرکت دولت چهاردهم 🔹 اما بخش قابل توجهی از نکات مطرح شده در بیانات رهبر انقلاب ناظر به چارچوب و خطوط اصلی حرکت دولت چهاردهم و اولویت‌های اقدام و عملِ آن بود. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این زمینه دولتمردان را به «قدرشناسی فرصت خدمت» فراخواندند و محورهای رویکردی و برنامه‌ای دولت چهاردهم را به این شرح تبیین کردند: ۱- شناسایی و بهره‌برداری از ظرفیت‌های انسانی و طبیعی کشور ۲- انتخاب همکارانِ ، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه ۳- حکمرانی خردمندانه با رجوع به کارشناس ۴- حضور در بین مردم و رفتن به سفر استانی ۵- تهیه برای هر قانون و تصمیم مهم دولت ۶- رعایت اولویت‌ها در کارهای زیرساختی (از جمله موضوعاتی چون: انرژی هسته‌ای و کارهای فوری از جمله گرانی و تورم) ۷- حکمرانی قانون‌مند در فضای مجازی؛ دستیابی به فناوری و لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی ۸- جدی گرفتن به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی ۹- علاج پیری زودهنگام جمعیت کشور ۱۰- امید نبستن به دشمن و منتظر موافقت دشمنان نماندن برای برنامه‌ها ۱۱- رسیدگی هر چه بیشتر به معنویت خود در دوران مسئولیت 🔸 رهبر انقلاب از ابتدای انتخاب دکتر پزشکیان به ریاست جمهوری کمک به موفقیتِ این دولت را به‌عنوان راهبرد اعلام کرده و موردتأکید قرار دادند و رویدادهای بعدی نیز موید عملی شدن همین نگاه بوده است. اکنون و پس از شکل‌گیری دولت جدید، رئیس جمهور جدید و دولتمردان باید مطالبات مطرح شده از سوی رهبری را به‌مثابه‌ی چارچوب و مانیفست حرکت خود تلقی کنند و بدانند که تجربه‌ی تاریخی نشان داده هر جا که قوا و دستگاه‌های مختلف حرکت خود را براساس جهت‌گیری‌ها و اولویت‌های مطرح شده از سوی رهبری تنظیم کرده‌اند موفق شده و آنجا که دچار انحراف و حواشی شدند مایه‌ی درس و آیندگان گشتند؛ تجربه‌ی دولت‌ها خصوصا در سالیان اخیر به‌روشنی گواه این مدعاست!
هدایت شده از صدای مردم
🔴تفاوت سعودی با عراقی‌ها در میزبانی از زائران ♦️روزنامه ای مصری نوشت: آیا می دانيد؟ 🔻سعودی: اگر بیش از دو میلیون حاجی وارد خاکش شود اعلام نارضایتی میکند؟ عراق: اگر کمتر از 20 ملیون زائر داشته باشد ناراحت است! 🔻سعودی: برای اداره دو میلیون حاجی وزارت تشکیل داده است! عراق: کوچکترین موکب چای (چای ابوعلی یا همان چای امام حسین) امور هشت میلیون زائر رو میچرخونه! 🔻سعودی: در مقابل خدماتی که ارائه میده دلار میگيره! عراق: تمام خدماتش کاملا رایگان است! 🔻سعودی: حج برایش موسم بهره وری اقتصادی است! عراق: زیارت را موسم بخشش و عطا میدونه! 🔻سعودی: دو ميليون حاجی باعث ترافیك و مسدود شدن راهها ميشه! عراق: دو ملیون رقمی طبیعی در یک خیابان کربلاست! 🔻سعودی: افزون بر هزینه هنگفتی که میگيرد، بر سر حجاج منت هم میگذارد! عراق: از زائران بابت هر گونه کوتاهی عذرخواهی میکند! 🔻سعودی: ورود ده هزار حاجی به یک خیابان باعث خفگی و مرگ مردم شد! عراق: اگر سه ملیون زائر در خیابان باشه مسؤول موکب يه نگاه ميندازه به خیابان و میگه: خيابون خلوته پس کو زوار؟! اری، این این همه تفاوت چه مفهومی را به ما می فهماند؟ 🌺🌹🌸🌹🌺🌹🌸🌺🌹🌺