🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
______________
#قاسم_بن_الحسن
چون حسین نامۀ حسن برداشت
خط او دید و روی دیده گذاشت
قاسم بن الحسن تمنا کرد
اذن میدان گرفت و پر وا کرد
کفنی بر تنش عمو پوشاند
و نقابی به روی او پوشاند
پاره ماه سوی میدان شد
لرزه ای در سپاه عدوان شد
ای عجب هیئتی عجب کفنی
هیبتش هاشمی قَدَش حسنی
و انا بن الحسن که افشا شد
لشگر کوفه در تماشا شد
نوجوان و به لشگر افتادن
با یلان عرب در افتادن
هرکه از هر طرف تهاجم کرد
لاجرم دست و پای خود گم کرد
به دَرَک رفت خصم رسوایش
اَزرَقِ شامی و پسرهایش
رزم جانانه اش که غوغا کرد
کینه های مدینه سر وا کرد
دور تا دور او گره افتاد
در میان محاصره افتاد
نیزه ها بود و ماجرای حسن
تیر باران تازه ای به کفن
دشمن از هر طرف که راهش بست
زیر نعل ستور سینه شکست
نالۀ او بلند شد: عمّاه
به حرم می رسید وا اُماه
🔸شاعر :
#محمود_ژولیده
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_عسکری_ع_ولادت
#محمود_ژوليده
نور تو با نور خدا فرقی ندارد
نزد خدا او با شما فرقی ندارد
وقتی که صحبت از حسن باشد چه زیباست
پس عسگری با مجتبی فرقی ندارد
تا"کُلُّهم نور"است وصف آل احمد
"یا مرتضی"،"یا مصطفی" فرقی ندارد
ما جود می جوئیم و تو جود تمامی
اینجا اجابت با دعا فرقی ندارد
اصلا مهم این نیست که ما با تو باشیم
دنیا و عقبا نزد ما فرقی ندارد
مادر برایش نذر کرده جان خود را
او با شهید کربلا فرقی ندارد
"ام الحسن"اینجا دگر"اُمِ وَلَد" بود
کی گفته با خیرالنسا فرقی ندارد
دل،شادِ میلادِ اباالمهدی است اما
با هم سُرور هل اتا فرقی ندارد
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
آقا نفسهای تو ما را هم عوض کرد
طعم قدمهایت فضا را هم عوض کرد
زیبایی نامت بهاری دیگر آورد
حالات تو حال دعا را هم عوض کرد
ای نور هستی آفرین ، عیدت مبارک
میلاد تو حال و هوا را هم عوض کرد
آری نفسهای تو اِحیاءُ القلوب است
انفاس تو ارض و سما را هم عوض کرد
تا دیده واکردی ، نگاهِ رحمت تو
سبک عنایات خدا را هم عوض کرد
مشمول عفوت شد گناهان خلایق
تقدیر تو دست قضا را هم عوض کرد
مثل علی ها و محمد های دیگر
نام حسن روزیِ ما را هم عوض کرد
رزق حسینی ها ز دستان تو بارد
آقایی تو این گدا را هم عوض کرد
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزندحسن مولی الموالی است
در فطرت من جایگاهت بی بدیل است
شأن و مقام و منزلت با تو اصیل است
مرده است آن دل که تو را از دست داده
"یا محیی"از اسماء تو پورخلیل است
ما رعیت کوی شما هستیم اما
یک عالمی را رعیت کویت کفیل است
حاجات خیل انبیا دست تو آقاست
در پیشِ نازِ تو نیاز ما قلیل است
کو آن که محتاج نگاه تو نباشد
یک بال از اوج نگاهت جبرئیل است
مارا ولای حضرتت آب حیات است
یک چشمه از آب حیاتت سلسبیل است
مدح تو از عبد تو کی آید اماما
مداح اوصاف شما رب جلیل است
هر کس که با آل محمد دربیفتد
پس سرنوشتش همچنان اصحاب فیل است
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
تو پَرتُو نور جمیع اوصیایی
یعنی تو در عالم امید اولیایی
تو دیده واکردی که زهرا جان بگیرد
زیرا که نور دیدۀ خیرالنسایی
برق نگاه نیِّرِ اعظم تویی تو
سبط رسول اکرمی، ابن الرضایی
حیدر به تو می نازد ای فخر دوعالم
هرچند بر غمهای عالم مبتلایی
مانند جَدّت مجتبی بی یار ماندی
مانند زینب ، راز دار کربلایی
از کودکی آوارگی را لمس کردی
از کودکی با ظلمِ دشمن آشنایی
تن داده ای بر حصر و تبعیدت که کم کم
اصحاب خوگیرند با "آقا کجایی"
مأمور حفظ جانِ جانانِ جهانی
یعنی که ارحام مطهر را سزایی
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
ای دل بخوان نام امام عسگری را
تقدیم کن اینک سلام عسگری را
مستی مکن هوشیار باید دم زد از او
کو دل که بشناسد مقام عسگری را
دشمن دقیقا در هدف زد نام او را
تبلیغ باید کرد نام عسگری را
باید مقیم کوی رفتار حسن شد
باید که تابع شد مرام عسگری را
باید که دستی تا ضریح معرفت بُرد
تا شیعه بشناسد قیام عسگری را
حفظ حریمش کمتر از حفظ حرم نیست
باید که بشناسی حرام عسگری را
آری خوشا آنانکه در حفظ حریمش
مستانه نوشیدند جام عسگری را
گرچه غریبانه،ولی شیعه در عالم
احیا کند با خون ،کلام عسگری را
گنجینه ای و نزد تو کنز المعالی است
یعنی که فرزند حسن مولی الموالی است
fadaeian-muharam96-10 (3).mp3
17.97M
📋ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده
#سبک_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_امام_حسین (ع)
#روضه_شام_غریبان
#شب_یازدهم_محرم
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده
تنت اینجاست سرت پس به کجا افتاده؟
هیچکس این بدن خُرد تو را جمع نکرد
بس که اعضاء ز اعضاء جدا افتاده
دست بر شال کمربند گرفتی از چه؟
بر تنت جای سم اسب چرا افتاده؟
با گلوی تو چه کرده مگر شمر لعین
بارها خنجرش انگار خطا افتاده
*شاعر : #محمود_ژولیده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
#محمود_ژولیده
سوی قم از مدینه یار آمد
با وجودیکه بی قرار آمد
همۀ شهر غرق استقبال
خواهر اینبار با وقار آمد
همه اش احترام می کردند
دسته دسته سلام می کردند
همه جا مِهر بود و گلباران
حقِّ او را تمام می کردند
هیچکس ناسزا نگفت به او
جز درود و ثنا نگفت به او
هیچکس وقت آمدن غیر از
آیۀ انّما نگفت به او
قم عجب میهمان نوازی کرد
تا ابد ماند و سر فرازی کرد
قم عجب کرد آبروداری
کوفه با آبرو چه بازی کرد
خوب شد که سری به نیزه ندید
خوب شد هیچ حرف بَد نشنید
خوب شد وقت دست و پا زدنِ
نیمه جانِ برادرش نرسید
ای امان از غریبیِ زینب
وای از غم نصیبی زینب
هیچ چشمی به شام و کوفه ندید
در بلا بی شکیبیِ زینب