eitaa logo
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
1.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
151 فایل
📚دوره آموزش اساتید :مداحان مبلغان پيشرفت ، در راستای تمدن نوین اسلامی فرهنگ سازی زمینه ظهور ارائه سرفصل های اموزشی👇👇 *سبک زندگی اهلبیت (ع) *انسان شناسی *طرح اجرایی قرآن زنده است *مقتل شناسی *اصول و فنون *نواها ونغمه * فرزند آوری و فرزندپروری
مشاهده در ایتا
دانلود
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
قسمت اول : #روضه_امام_حسین #علیه_السلام #استاد_حاج_اسماعیلی شب جمعه ، حرمِ تو مرکز عشق وجنونه
قسمت اول : بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ شب جمعه ، حرمِ تو مرکز عشق وجنونه هر کی کربلاست توو این شب ذکر « یاحسین » میخونه ( تو رو خدا دلتون میخواست امشب کربلا باشین ؟ ) چقدرشلوغه دورت ، آقا توو این شب زیبا چشم هر عاشق و شیداست شبیه زمزم و دریاست ( جای ماها خالیه کربلا ، جاموندهای از زیارت اربعین ، امشب دور همدیگه جمع شدیم بگیم ارباب : اگر چه از زیارت اربعین جا موندیم ، اما دلمون کربلائیه ، می بینم بعضی ها ازکربلا تازه برگشتن ، عطر و بوی ابی عبدالله توو مجلس ما پیچیده ) همه اومدند به پابوس همه اومدند زیارت به امید اینکه آقا بهشون بشه عنایت میدونم کرامت تو حد و اندازه نداره زیر قُبه ، شبه جمعه لطف و مرحمت میباره زیارت عاشورا خوندن چه ثوابی داره امشب هدیه به حسین و عباس هدیه به رباب و زینب بَه ، چه جای با صفایی ( اینجا نباش ، توو حرم ابی عبدالله باش ، توو اون شلوغیهای دورِ ضریح مطهر ، کنار شش گوشه ی ابی عبدالله ، یه جایی برای دلت پیدا کن ، سر بزار به ضریح ، با خودت نجوا کن ) بَه ، چه جای با صفایی بَه ، چه بین الحرمینی همه میخونند زیر لب چه اباالفضل و حسینی یکی با کرامت و فضل یکی شُهره در رشادت یکی اوج مردی و شور یکی اسوه ی شهادت یکی شد ذبیحُ العطشان یکی ساقی العطاشان یکی بی سر ، ولی تشنه یکی بی دستِ ، و سقا خلاصه خیلی کریمی حرمت نداره همتا ( تویی مولای ابالفضل یا حسین ای گل زهرا ) 2 ( اما ، حالا اهل گریه ، تا اینجا مناجات بود ، درد و دل بود ، ازاینجا به بعد میخواهیم گریه کنیم )
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
قسمت دوم : #روضه_امام_حسین #علیه_السلام #استاد_حاج_اسماعیلی شنیدم حضرت زهرا شب جمعه حرم توست
قسمت دوم : شنیدم حضرت زهرا شب جمعه حرم توست ( اونایی که شب جمعه توو حرم بودید ، چه حال و هوایی داره ، وقتی اون نسیم خنکِ ، بوی عطر یاس توو حرم می پیچه ) شنیدم حضرت زهرا شب جمعه حرمِ توست میونه صحن و رواقت بی قراره ماتمِ توست از حرم تا قتلگاه و میره با ناله و شیون ( اینا همش حدیثه ، امام صادق فرمود ... چی کار میکنه مادرِ سادات ؟ ) از حرم تا قتلگاه و میره با ناله و شیون میخونه روضه و میگه پسرم رو تشنه کُشتن یه صدای ناله ای داره ، مادر سادات ، یه چیزی رو به عنوان روضه ، به زبان میآره ، چی میگه ؟ « بُنَیَّ » ... اینقدر این ناله سوزناکه ، زمین و آسمان به گریه میافتند ... « بُنَیَّ قَتَلوک ، وَ مِنَ الْمَاءِ مَنَعوک » دیگه چی میگه مادر سادات ؟ میگه ای غریب مادر کی بریده حنجرت رو کی به خاک و خون کشیده بدن مطهرت رو ... ؟ انگار این صحنه ، دوباره جلو چشم مادر سادات ، زنده میشه ، کدام صحنه ؟ یکیش اون صحنه ای بود ، زینب از خیمه گاه ، به سمت قتلگاه می دوید ، هی صدا میزد : برادر ... او می دوید و من می دویدم ( اهل ناله ، اهل گریه ، با مادر سادات هم صدا بشید ) او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل ، من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل ( طاقت داری بگم ؟ ) او می برید و من می بریدم او از حسین سر من غیر از او دل ... (دیوان جودی عنبرانی ص371) اینجا بود اون لعین ملعون ، میگه همین که نشستم رو سینه ی مبارک ، دیدم صدای سوزناکی داره میاد ، هی صدا میزنه : (غریب مادر حسین )3 شهید مادر حسین ( هر جا نشستی صدا بزن ، سه مرتبه یاحسین )
1. رخصت بده.mp3
زمان: حجم: 5.09M
( عجل الله تعالی فرجه ) ( علیه السلام ) رخصت بده كه خیمه ی ماتم به پا كنیم پیراهن سیاه به تن با شما كنیم آید صدا زِ غیب كه قد قامتِ العزا رخصت بده اقامه ی بزم عزا كنیم هر کسی خودش از آقاش اجازه بگیره ، بگه آقا به منم اجازه بده گریه کنم ، به منم اجازه بده با شما بسوزم ، آقاجان ، آقاجان ... در حد ما كه نیست ولیكن خدا كند بر گریه های روز و شبت اقتدا كنیم دو كاسه اشك و یك دل خونین ز داغ را آورده ایم نذر غم كربلا كنیم عج موعودِ هَل اَتی چه شود یك مُحّرمی تو روضه ای بخوانی و ما جان فدا كنیم کسی که روضه میخونه و می سوزه ، امام زمانه ، کسی که میگه : « أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب » امام زمانه ... کسی که میسوزه ومیگه : « أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریب » ... هیچ کسی رو نداریم به اعضای بدنش سلام بده ، امام معصوم ...فقط دو نفرند ، یکی آقا ابی عبدالله ، یکی هم مادرشون فاطمه زهرا : « اَلْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا » سلام به اون پهلویی که بینِ درو دیوار شکست ... بر ما بخوان تو روضه ی شَّیْبُ الْخَضیب را تا گریه بر حسینِ سر از تن جدا كنیم .. 7/5/1401
3. امام حسین ع.mp3
زمان: حجم: 4.26M
( علیه السلام ) توو مجلس پسر ، مادر صاحب عزاست ، توو مجلس پسر ، مادر خوش آمد میگه ، توو مجلس پسر ، مادر میگه « بُنَیَّ » ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... مادر روضه میخونه ... هر کسی امشب صدای مادرش رو میشنوه ، خوشا به حالش ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... « وَ ما عَرَفوک » این جمله ی آخرش جگر رو میسوزونه ... « وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک » مادرآبت ندادند ، حسییین ... این ناله های شما واشک های شما تسلای دل داغدار مادره ... چون وقتی پیغمبر خدا (ص) ، خبر شهادت ابی عبدالله رو به بی بی داد ، بی بی شروع کرد به گریه کردن ، خوب که گریه هاشو کرد ، سرش رو بلند کرد گفت بابا یه سئوال ازتون دارم ، باباجان اون روزی که حسینم رو میکُشند ، شما هستین ؟ پیغمبر (ص) فرمود : نه دخترم ، نه من هستم ، نه باباش علی هست ، نه تو هستی ، نه برادش حسن هست ، صدای گریه ی بی بی بلند شد ، باباجان یه سئوال دیگه دارم ، بابا پس کی برا حسینم گریه میکنه ؟ ... صدات رو نشون بده به بی بی ، بگو من براش گریه میکنم ، بی بی من حسینت رو غریب می بینم ... پیغمبر(ص) دلداریش داد ، فرمود آرام باش دخترم ، مادر حسین ، عزیز دل بابا ، ... مردان امت من دور هم جمع میشن ، برا حسین گریه میکنن ... زنهای امت من ، مثل مادران جوان مرده ، دور هم می نشینند ، به سینه می زنند میگن حسین ... لب تشنه سر بریدند سلطان کربلا را در خاک و خون کِشیدند عطشان نینوا را ...
1. مناجات.mp3
زمان: حجم: 6.48M
( عجل الله تعالی فرجه ) تفسیر عشق ، درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پیِ صحرای کربلاست باز این چه شورش است که درخلق عالَم است نیل فرات تشنه موسای کربلاست عیسی به عرش رفت ولی روضه خواند و گفت عریان به روی خاک مسیحای کربلاست باید علی شود زکریای کربلا وقتی که روی نی سر یحیای کربلاست مجنون کجاست تا که ببیند چه چشم ها دنبال ردّ محملِ لیلای کربلاست بعد از گذشتِ این همه سال از شهادتش خلقت هنوز مات معمّای کربلاست ای با خبر ز سِرّ معما ، شما بگو ای روضه خوانِ ناحیه ، آقا ، شما بگو آهی بکِش ، به باد بده دودمان ما شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما صَمصامِ انتقام خدا صبرمان دهد یک شب اگر شما بشوی روضه خوانِ ما تاریخ را ورق بزن ، از کربلا بگو برگرد چارده سده پیش از زمان ما این روضه های باز که با السلام هاش لُکنت گرفته است سراپا زبان ما ... شأن نزول کیست که خون گریه می کنی؟ ای کاش کارد بگذرد از استخوان ما آقا ، نوشته اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود ، چرا پیرهن نداشت ! از پایکوب اسب سواران « شنیده ام ... » بردند روی نیزه ، سری را که تن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود ، ای کاش زن نداشت ...
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه_حضرت_زینب ( سلام الله علیها ) #روضه_امام_حسین علیه السلام #روضه_شب_دوم_محرم #مجلس_یزید
( سلام الله علیها ) مثل فردا وقتی خیمه هارو برپا کردند ، حضرت فرصتی پیدا کرد مشغول اصلاح شمشیرش شد ، همینکه شمشیر رو اصلاح میکرد ، زیرلب میگفت : « یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ ... کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیلِ » ( لهوف ص 33 ) ... یه مرتبه سیدا ، عمه جانِ تون ، زینب شنید ، نوشتنند پا برهنه از توو خیمه بیرون دوید ، هی توو صورتش میزد ، نوشتن گریبان پاره کرد ، داداش این حرفا چیه میزنی ؟ حسین جان سخنانت بوی مرگ میده ، داداش ... ای کاش مرده بودم این ساعت رو نمیدیدم ، مثل اینکه امروز مادرم زهرا از دنیا رفت ، بابام علی از دنیا رفت ، برادرم حسن از دنیا رفت ، با صدای گریه بی بی زینب ، همه زن و بچه گریه کردند ، ابی عبدالله آرومشون کرد ، خودِ ابی عبدالله با بچه ها گریه میکرد ، با زن ها گریه میکرد ... می ترسم ای حسین ز خواهرت جدا بشی روانه سمتِ قتلگاهِ کربلا بشی شهید تیر و نیزه های کوفیا بشی دلواپسم حسین ، خیلی برای تو آتیش به قلبم میزنند این دشمنای تو میترسم آخرش باشه نصیب من داغ برادرایِ مظلوم و غریب من شاعر : ؟ یه دست رو قلب زینب گذاشت ، زینب که آرام میشد همه آرام میشدند ، قلب زینب رو آرام کرد ، خواهرم آرام باش ، خواهرم صبر کن ، صبر کن ... این دستی که رو قلب زینب گذاشت ، بی بی آرام شد ، همه جا صبر کرد ، حتی کنار بدن بی سر اومد صبر کرد ، دستش رو زیر بدن برد « اَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقُربانْ » ... درِ دروازه کوفه خطبه خواند ، توو مجلس عبیدالله با شهامت گفت : « مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا » ... همه جا ایستاد ، ایستاد ، ایستاد ... اما یه جا صبرش رو از کف داد ، بگم کجا ؟ وقتی وارد مجلس یزید شد ، تا نگاه کرد سر بریده ی برادر رو میان طشت طلا دید ، ... حسین حسین ... معمولا روضه خونها ، میخونند میگن وقتی چوب زد یزید ، بی بی گریبان پاره کرد ، اما نه ، مقتل اینطور ننوشته ، ... تا نگاه کرد دید سر بریده میان طشت طلاست ، دیدند دست برد گریبان پاره کرد ، .. حسییین ... چه عجب طشتی برای این سرت آورده اند حسین جان چه عجب توو طشت طلا گذاشتنت ؟ تا حالا سرت بالای نیزه بود ، تا حالا سرت رو توو صندوقچه میگذاشتند ، حالا سرت رو توو طشت طلا گذاشتند ، حسین ... ای سرِ منزل به منزل ای سر یحیی نشان ای تمامی غرورِ من فدای غیرتت لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران آقا ببخش ... مگه این مرد شامی چه کرده ؟ حسین جان بلند شو ببین میگه سکینه رو به عنوان کنیز به من بده ... این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
2. بست بر روی سر.mp3
زمان: حجم: 8.53M
( علیهم السلام ) بست روی سر عمّامۀ پیغمبر را رفت تا بلکه پشیمان بکند لشگر را ...
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#روضه_امام_حسین #روضه_حضرت_علی_اصغر ( علیهم السلام ) #استاد_حیدرزاده بست روی سر عمّامۀ پیغمبر را رف
( علیهم السلام ) بست روی سر عمّامۀ پیغمبر را رفت تا بلکه پشیمان بکند لشگر را من به مهمانی‌تان سوی شما آمده‌ام یادتان نیست نوشتید بیا ؟ آمده‌ام ننوشتید بیا کوه فراهم کردیم ؟ پشت تو لشکر انبوه فراهم کردیم ننوشتید زمین‌ها همه حاصل‌خیزند ؟ باغ‌هامان همه دور از نفس پاییزند ننوشتید که ما در دلمان غم داریم ؟ در فراوانی این فصل ، تو را کم داریم ننوشتید که هستیم تو را چشم به راه ؟ نامه نامه لکَ لبّیک اباعبدالله حرف‌هاتان همه از ریشه و بُن باطل بود چشمه‌هاتان همگی از دِه بالا گِل بود باز در آینه ، کوفی صفتان رخ دادند آیه‌ها را همه با هلهله پاسخ دادند نیست از چهرۀ آیینه کسی شرمنده که شکم‌ها همه از مال حرام آکنده بی‌گمان در صدف خالی‌شان دُرّی نیست بینِ این لشکر وامانده دگر حرّی نیست بی وفایی به رگ و ریشه آن مردم بود قیمت یوسف زهرا دو سه مَن گندم بود؟ آی مردم ، پسر فاطمه یاری می‌خواست فقط از آن همه یک پاسخ آری می‌خواست چه بگویم به شما ؟ هست زبانم قاصر دشت لبریز شد از جملۀ هل مِن ناصر در سکوتی که همه مُلک عدم را برداشت اومد میون میان ، فرمود : « هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی ؟ » ... این صدا تا به خیمه رسید ، صدای ناله ی زنها بلند شد ... حضرت به خیمه ها خیلی حساس بود ، تا صدای ناله ی زنها رو شنید برگشت ... در سکوتی که همه مُلک عدم را برداشت ناگهان کودک شش ماهه علَم را برداشت همه دیدند که در دشت هماوردی نیست غیرآن کودک گهواره‌نشین مردی نیست چون اباالفضل به ابروی خودش چین انداخت ... خویش را از دلِ گهواره به پائین انداخت خویش را از دل گهواره می‌اندازد ماه تا نماند به زمین حرف اباعبدالله آیه آیه رجز گریه تلاوت می‌کرد با همان گریۀ خود غسل شهادت می‌کرد گاه در معرکه آن کار دگر باید کرد گریه بُرَّنده‌تر از تیغ عمل خواهد کرد عمقِ این مرثیه را اشک و علَم می‌دانند داستان را همه ی اهل حرم می‌دانند بعد عبّاس دگر آب سراب است سراب غیر آن اشک که در چشمِ رباب است ، رباب مرغ در بینِ قفس این در و آن در می‌زد هی از این خیمه به آن خیمه زنی سر می‌زد آه ، بانو ! چه کسی حال تو را می‌فهمد ؟ علی از فرط عطش سوخت خدا می‌فهمد می‌رسد نالۀ آن مادرِ عاشورایی زیر لب زمزمه دارد : پسرم لالایی کمی آرام که صحرا پُرِ گرگ است علی و خدای من و تو نیز بزرگ است علی میروی زیر عبای پدرت « آهسته ... » کودک من ! به سلامت سفرت آهسته پسرم ، می روی آرام و پُر از واهمه‌ام بیش‌تر دل‌نگرانِ پسر فاطمه‌ام پسرم ، شادی این قوم فراهم نشود تاری از موی حسین بن علی کم نشود تیر، حس کردی اگر سوی پدر می‌آید کار از دست تو ، از حلقِ تو بر می‌آید (3) خطری بود اگر، چاره خودت پیدا کن قد بکش، حنجره‌ات را سپرِ بابا کن ... :
کانال نوحه مجمع الذاکرین fadaeian-muharam96-10 (3).mp3
زمان: حجم: 17.97M
📋ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده / *بخش اول صوت* (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای تن خسته به گودال زِ پا افتاده تنت اینجاست سرت پس به کجا افتاده؟ هیچ‌کس این بدن خُرد تو را جمع نکرد بس که اعضاء ز اعضاء جدا افتاده دست بر شال کمربند گرفتی از چه؟ بر تنت جای سم اسب چرا افتاده؟ با گلوی تو چه کرده مگر شمر لعین بارها خنجرش انگار خطا افتاده *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ