1. قسمت اول.mp3
6.55M
قسمت اول :
#مناجات_امام_زمان
(عجل الله تعالی فرجه )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_ماهور
صاحب عزایِ
حضرت خیرُ النسا ، بیا
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
قسمت اول : #مناجات_امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه ) #استاد_حاج_اسماعیلی #دستگاه_ماهور صاحب عزایِ حضر
قسمت اول :
#مناجات_امام_زمان
(عجل الله تعالی فرجه )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_ماهور
صاحب عزایِ
حضرت خیرُ النسا ، بیا
ای بانیِ
شکسته دلِ روضه ها ، بیا
(آقاجان
یابن الحسن (عج) ، پسر فاطمه )
درد فراقِ تو
به خدا می کُشد مرا
رحمی نما
به حال دل زار ما ، بیا
یابن الحسن (عج) ، اومدیم توو مجلسِ عزای مادرتان فاطمه ، خیلی توفیق میخواد آدم پاش برسه توو مجلس عزای مادر سادات ... آقاجان یابن الحسن (عج)
لطف تو بوده
گریه کنِ مادرت شدیم
خیلی لیاقت میخواست ، آقاجان یابن الحسن (عج) ، شما مارو طلبیدی ، شما مارو دعوت کردی ، دستمونو گرفتی ، آخه میگن فاطمه ناموس خداست ، حتی بعد از ظهور امام زمان (عج) ، قبر مخفی فاطمه برای همه عیان نمیشه ، حالا چی شده ، منِ رو سیاه ، امشب اومدم توو مجلس عزای فاطمه گریه میکنم ، آقاجان یابن الحسن (عج)
لطف تو بوده
گریه کنِ مادرت شدیم
ای سفره دارِ
واسعه ی هل اتی ، بیا
ای آخرین نگارِ
دل آرای فاطمه
آقای من !
برای رضای خدا ، بیا
( یه چیزی رو من از کربلا یاد گرفتم ، ازعمه سادات ، اون لحظه ای که میخواست دو تا آقازاده اش رو راهی میدان کنه ، دید هر کاری میکنه ابی عبدالله اجازه نمیده ، بچه هاشو صدا زد گفت : برید پیش دایی تون ، دایی رو به پهلوی شکسته ی مادرش قسم بدهید ، حالا ما هم از بی بی حضرت زینب یاد بگیریم ، با امام زمانمون امشب اینجوری صحبت بکنیم : )
آقا به حقّ چادر خاکی مادرت
( هرکی حاجت داره از امام زمان بگیره ، امام زمان ، آقای من ، حوائج مادی ودنیایی به کنار ، اما امام زمان ، این مجالس این روضه هارو از ما نگیر ، گریه ی بر مادرتان را از ما نگیر ... )
آقا به حقّ چادر خاکی مادرت
آقا به حقّ داغ دل مرتضی، بیا
1. رخصت بده.mp3
5.09M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
رخصت بده كه خیمه ی ماتم
به پا كنیم
پیراهن سیاه به تن
با شما كنیم
آید صدا زِ غیب
كه قد قامتِ العزا
رخصت بده
اقامه ی بزم عزا كنیم
هر کسی خودش از آقاش اجازه بگیره ، بگه آقا به منم اجازه بده گریه کنم ، به منم اجازه بده با شما بسوزم ، آقاجان ، آقاجان ...
در حد ما كه نیست
ولیكن خدا كند
بر گریه های روز و شبت
اقتدا كنیم
#مولای_من_آقای_من
دو كاسه اشك و
یك دل خونین ز داغ را
آورده ایم
نذر غم كربلا كنیم
#یاصاحب_الزمان عج
موعودِ هَل اَتی
چه شود یك مُحّرمی
تو روضه ای بخوانی و
ما جان فدا كنیم
کسی که روضه میخونه و می سوزه ، امام زمانه ، کسی که میگه : « أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب » امام زمانه ... کسی که میسوزه ومیگه : « أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریب » ... هیچ کسی رو نداریم به اعضای بدنش سلام بده ، امام معصوم ...فقط دو نفرند ، یکی آقا ابی عبدالله ، یکی هم مادرشون فاطمه زهرا : « اَلْمَكْسُورَةِ ضِلْعُهَا » سلام به اون پهلویی که بینِ درو دیوار شکست ...
بر ما بخوان تو روضه ی
شَّیْبُ الْخَضیب را
تا گریه بر حسینِ
سر از تن جدا كنیم ..
#شاعر_سید_هاشم_وفایی
#استقبال_از_محرم
#هیئت_ثارالله_قم
7/5/1401
1. مناجات.mp3
6.48M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
تفسیر عشق ،
درس الفبای کربلاست
لب تشنه خضر در پیِ
صحرای کربلاست
باز این چه شورش است
که درخلق عالَم است
نیل فرات
تشنه موسای کربلاست
عیسی به عرش رفت
ولی روضه خواند و گفت
عریان به روی خاک
مسیحای کربلاست
باید علی شود
زکریای کربلا
وقتی که روی نی
سر یحیای کربلاست
مجنون کجاست
تا که ببیند چه چشم ها
دنبال ردّ محملِ
لیلای کربلاست
بعد از گذشتِ
این همه سال از شهادتش
خلقت هنوز
مات معمّای کربلاست
ای با خبر ز سِرّ معما ،
شما بگو
ای روضه خوانِ ناحیه ،
آقا ، شما بگو
آهی بکِش ،
به باد بده دودمان ما
شعری بخوان
که شعله بیفتد به جان ما
صَمصامِ انتقام
خدا صبرمان دهد
یک شب اگر شما بشوی
روضه خوانِ ما
تاریخ را ورق بزن ،
از کربلا بگو
برگرد چارده سده
پیش از زمان ما
این روضه های باز
که با السلام هاش
لُکنت گرفته است
سراپا زبان ما ...
شأن نزول کیست
که خون گریه می کنی؟
ای کاش کارد بگذرد
از استخوان ما
آقا ، نوشته اند که جدت
کفن نداشت
گیرم کفن نبود ،
چرا پیرهن نداشت !
از پایکوب اسب سواران
« شنیده ام ... »
بردند روی نیزه ،
سری را که تن نداشت
انگشتری که
با خودش آورده بود کو؟
ای کاش هیچ وقت
عقیق یمن نداشت
چشمی به چشم قاتل و
چشمی به خیمه ها
همراه کاروان خود ،
ای کاش زن نداشت ...
#شاعر_علی_عباسی
#روضه_شب_دوم_محرم
1401050802.mp3
15.62M
#مناجات_امام_زمان
#شب_دوم_محرم_۱۴۰۱
🎤#حاج_محمد_رضا_طاهری
🌿🌿🌿🌿
شد ماه عزا می کشی از عمق دلت آه
شرمنده که از داغ دلت نیستم آگاه
آقاجان.
می آمدی ای کاش به همراه محرم
دربزم غریبانه عشاق شبانگاه
حسرت به دلم مانده که یکروز بخوانم
درمحضر تو دوسه خط روضه کوتاه بخوانم
*همه گریه کنان عالم جمع کنی به انداره یه صبح امام زمان نمیتونن گریه کنن*
آقاجانم
هستی و نمی بینمت ، ای کاش،ببینمت
آن لحظه که باشال عزا میرسی از راه
میسوزی و پا تا سرت میشود آتش
مینوشی اگر جرعه ای ازآب دراین ماه
آقای من ..
از جد غریبت به دلم مانده چه داغی
ازمقتل واز خنجر واز ضربه جانکاه
برصورت خود میزنی از داغ اسارت
ازعمه که شد همسفر خولی
جانم به فدای تو صباحا ومسا
ای منتقم خون خدا اجرک الله
یا صاحب الزمان..
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
1. مناجات.mp3
7.07M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#استاد_حیدرزاده
بر درد تنهایی دچارم
ای نگارم ...
#روضه_شب_سوم_محرم
مبلغان پیشرفت(💠سطح تکمیلی۲)
#مناجات_امام_زمان #شب_اول_محرم 🎤#سید_رضا_نریمانی
#مناجات_امام_زمان
#شب_اول_محرم
سلام آقا دلم خیلی گرفته
یه دنیا بغض سنگین دارم امشب
میدونم که شما هم داغداری
پریشونی مثل احوال زینب
سلامت میکنم ای مهربونم
عزیز من صدامو داری آقا
به امید جواب اینجا نشستم
میدونم که هوامو داری آقا
حسین حسین حسین
سلام ای دلبر صحرا نشینم
دلت خونه برا اولاد زهرا
سلام ای داغدار جسمِ بیسر
که عُریان مونده خاک صحرا
یه ساله فکر و ذکر ما همین بود
مُحرم شِه با هم روضه بگیریم
یه ساله روز و شبها رو شمردیم
الهی که شب سوم بمیریم
محرم شد شما هم گریه دارید
خدا صبرت بده دورت بگردم
میدونستم اگه امشب کجایی
خودم اشک چشاتو پاک میکردم
کجایی تو کدوم خیمه نشستی
کجا گریون داغ کربلایی
ما واسه جدتون روضه گرفتیم
میشه تو مجلس ما هم بیایی
الهی قربون پیرهن سیاهت
بمیرم واسه اون اشکای چشمت
شدم بدجور اسیر خشکسالی
چشامو تَر کن از دریای چشمت
بدم اما به من هم اِذن دادی
برا جَدِّ شما مشکی بپوشم
آخه من لایق این حرفا نیستم
شما پرچم گذاشتین روی دوشم
من آلودم بیا پاکم کن اول
ببین بار گناه آوردم امشب
امیدم رو به این یک ماه بستم
قدر یکسال آه آوردم امشب
حسین آوارهی صحرا شد ای وای
مگه میشه که ما آروم بگیریم
شما که روضه رو با چشم دیدی
بیا روضه بخون تا ما بمیریم
بمیرم که شما دیدی چهجوری
با یه نیزه زمین زد آسمون رو
خدا صبرت بده تو این مصیبت
به قتل صبر کشتن جَدّتونو
سر فرصت حسینو دوره کردن
یکی نیزه یکی با سنگ میزد
به موهایی که صحرا شونه میزد
سَنان با دست خونی چنگ میزد
اینجا هزار حرمله در انتظار توست
آقا برای آمدنت کم شتاب کن
رحمی به روز من نه، به روز رقیه کن
فکری به حال من نه، به حال رباب کن
رحمی نمیکنند عزیزم به هیچکس حتی
به تشنهای که فقط شیرخواره است
در کوفهای که وعدهی ثبات مردمش
تنها برای دخترکان گوشواره است
اینجا نیا که آخر سر چشم میزنند
این چشمها به قامت آباورت حسین
این دستها که دیدهاند از کینه میبُرند
انگشت را به خاطر انگشترت حسین
برگرد جان من که نبینی
ز بامها آتش کشیدهاند سر و دست و شانه را
یا از فراز نیزه نبینی که
میزنند بر پیکر سهسالهی تو تازیانه را
میترسم از دمی که بیایند دختران
با گونههای زخمی و نیلوفری نیا
این شهر بیحیاست جان سکینهات
میترسم از حرامی و بیمعجری نیا
برا مسلم این غم خیلی بده
که اون دستی که بهش سیلی زده
به استقبال زینب اومده، دلش خونه
تا اون نامرد دستشو بست
گفت حسین جان خواهرت رو برگردون
سیلی که خورد ناله زد گفت
دخترت رو برگردون
تشنه موند و گفت رباب و اصغرت رو برگردون
اینا از آلِ علی بیزارن
داغ علی رو دلت میذارن
خولی و شمر و سَنان مَلعون
نقشه برای سر تو دارن
شنیده مسلم درد حیدرو
خودش زود رفت وا کرد اون درو
نزد هیچکس پشت در طوعه رو بمیرم من
حمله کردن مرد جنگ کم نیاورد رو به روی اون لشکراما مسلم رو زمین زد یاد اون روز حیدر
اون روزی که تو مدینه حیدرو کشت میخ در
غربت حیدر که مادرو کشت
سیلی به مادر صد حیدرو کشت
تیر سهشعبه، میخ دره که
علی و زهرا و بچه رو کشت
خبر مسلم اومد محضرش
تا که گفتن چی اومد به سرش
حسین پرسید از حال دخترش بمیرم من
گریه کرد و شد فراموش داغ بابا روی پای ثارالله
من بمیرم واسه حال دخترای ثارالله
گریه کردن سیلی خوردن تو عزای ثارالله
چی بگم از این رسم زمونه
غم رقیه دل میسوزونه
یتیم ارباب مونده و رسمِ یتیمنوازی با تازیونه
ای حسین...
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️